عبدالله بن جعفر بن ابیطالب
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | عبدالله بن جعفر بن ابیطالب |
کنیه | ابوجعفر |
لقب | بَحرُالجود (دریای بخشش) |
زادگاه | حبشه |
محل زندگی | مدینه و کوفه |
مهاجر/انصار | مهاجر |
نسب/قبیله | بنیهاشم |
خویشاوندان | جعفر طَیّار (پدر) • اسماء دختر عُمَیس (مادر) • زینب(س) (همسر) |
درگذشت | ۸۰ق |
مدفن | مدینه -بقیع |
مشخصات دینی | |
حضور در جنگها | جَمَل • صِفّین |
هجرت به | مدینه |
دیگر فعالیتها | یاران امام علی(ع)• یاران امام حسن مجتبی(ع) بیعت با عبدالله بن زبیر |
عبدالله بن جعفر بن ابیطالب (درگذشت ۸۰ق) همسر حضرت زینب(س).
عبدالله نخستین مولود مسلمانان در حبشه بود و در سال هفتم قمری به همراه پدر و مادرش به مدینه مهاجرت کرد. عبدالله در حمایت از امام علی(ع) در جنگهای جمل و صفین شرکت کرد.
وی تا زمان صلح امام حسن(ع) با معاویه، با آن حضرت همراه بود. او در دوره حکومت معاویه و یزید عطایای آنها را میپذیرفت و در واقعه کربلا حضور نداشت؛ اما همسرش زینب(س) در این واقعه اسیر شد و دو تن از فرزندانش به نامهای عون و محمد در روز عاشورا در کربلا به شهادت رسیدند.
جایگاه
عبدالله بن جعفر بن ابیطالب، از صحابه پیامبر(ص) فرزند جعفر طَیّار و اسماء دختر عُمَیس بود.[۱] پدرش جعفر از صحابه پیامبر(ص) بود که در جنگ موته به شهادت رسید. پیامبر(ص) پس از شهادت جعفر، عبدالله را مورد نوازش قرار داد.[۲] عبدالله با استناد به حدیث پیامبر(ص) که «جعفر را دیدم که در بهشت با ملائکه پرواز میکند»[۳]، ابنذیالجناحین (فرزند کسی که دو بال داشت) نیز خوانده میشد.[۴]
عبدالله با حضرت زینب(س) ازدواج کرد. ثمره این ازدواج چهار فرزند پسر (علی، عباس، عون، محمد) و دختری به نام امکلثوم بود.[۵] او همچنین در زمان حیات زینب، با لیلا دختر مسعود نیز ازدواج کرد.[۶] و پس از درگذشت زینب(س) با امکلثوم خواهر او ازدواج کرد.[۷]
ولادت در حبشه و هجرت به مدینه
عبدالله در حبشه به دنیا آمد. در هجرت جعفر بن ابیطالب به حبشه، همسرش اسماء بنت عمیس نیز همراه او بود[۸] و عبدالله، بهعنوان نخستین مولود مسلمانان، در آنجا متولد شد.[۹] او در سال هفتم هجرت، پس از غزوه خیبر، به همراه خانوادهاش به مدینه نزد پیامبر(ص) رفت.[۱۰]
در دوران خلفا
بنابر کتاب فتوح الشام، عبدالله در فتوحات (فتح شام) که در زمان خلافت عمر بن خطاب رخ داد، مشارکت کرد.[۱۱] او در دورۀ خلافت عثمان، هنگام تبعید ابوذر به رَبَذِه، به تبعیت از علی(ع)، ابوذر را تا بیرون مدینه بدرقه کرد.[۱۲]
به گفته ابنابیالحدید هنگامی که ولید بن عقبه والی عثمان در کوفه به شرابخواری متهم شد، عبدالله بهدستور علی(ع) بر ولید حد جاری کرد.[۱۳]
حضور در جنگهای دروه خلافت امام علی(ع)
عبدالله با علی(ع) بیعت کرد[۱۴] و در بیشتر حوداث دوران خلافت علی(ع) حضور داشت او به طرفداری از علی(ع) در جنگ جمل شرکت کرد و در جنگ صفین نیز در سپاه امام علی(ع) بود و بر قبایل قریش، اَسَد و کنانه ریاست داشت[۱۵] و به کمک مسلم بن عقیل پیادگانِ سَمت راست سپاه امام را فرماندهی میکرد.[۱۶] بنا به نقلی علی(ع) علت پذیرش حَکَمیت را زنده ماندن افرادی همچون عبدالله بن جعفر دانست.[۱۷] عبدالله از کسانی بود که به پایبندی عراقیان بر عهدنامه حکمیت گواهی داد.[۱۸]
علی(ع) به پیشنهاد او محمد بن ابیبکر (برادر مادری عبدالله) را به جای قیس بن سعد به ولایت مصر منصوب کرد.[۱۹] به گفتۀ ابنابیالحدید، علی(ع) میخواست عبدالله را به سبب تبذیر، از تصرف در اموالش منع کند، ازاینرو او با زُبیر بن عَوام شریک شد و امام دیگر او را محجور نکرد.[۲۰]
قصاص ابنملجم
به گزارش ابنسعد و علی بن حسین مسعودی، عبدالله پس از شهادت امام علی(ع)، ابنملجم مرادی را قصاص کرد.[۲۱] البته این گفته خلاف عبارت دیگری از مسعودی است که میگوید: «و قَتل الحسنُ عبدَالرحمن بن ملجمَ علی حسب ما ذکرنا».[۲۲] طبق نقل شیخ مفید امام حسن مجتبی(ع) دستور داد که ابنملجم قصاص شود.[۲۳]
عبدالله در صلح امام حسن با معاویه در سپاه امام حسن(ع) بود.[۲۴] به گفته ابنابیالحدید، هنگامی که امام حسن(ع) به شهادت رسید، مروان بن حکم از دفن وی در کنار مرقد پیامبر(ص) جلوگیری کرد. عبدالله، امام حسین(ع) را سوگند داد تا از مشاجره با مروان بپرهیزد.[۲۵]
ارتباط با دربار معاویه
عبدالله در حکومت معاویه، با دربار او در دمشق ارتباط برقرار کرد و به نزد او در دمشق رفت.[۲۶] معاویه ۱.۰۰۰.۰۰۰ درهم مقرری سالیانه برای وی تعیین کرد و یزید آن را به ۲.۰۰۰.۰۰۰ درهم افزایش داد.[۲۷] گفته شده که عبدالله بن جعفر به خواهش و عطای معاویه نام یکی از فرزندان خود را معاویه نامید.[۲۸]
معاویه عبدالله بن جعفر را سیدِ بنیهاشم لقب داد، اما او چنین لقبی را مختص به حسنین(ع) میدانست.[۲۹] برخی احترام معاویه به عبدالله بن جعفر را برخاسته از تلاش وی برای جذب بزرگان و سران قبایل، و شاید برای کاستن از مقام فرزندان امام علی(ع) دانستهاند.[۳۰]
در مجالس معاویه بین یزید با عبدالله بن جعفر مفاخراتی صورت گرفته است[۳۱] در یکی از این مجالس، که حسنین(ع) نیز حضور داشتند، بین معاویه و عبدالله مشاجرهای رخ داد؛ عبدالله به بیان فضیلت علی(ع) و خاندانش پرداخت و با ذکر نام امامان دوازدهگانه به امامت آنان نیز اشاره کرد.[۳۲]
همراهی نکردن امام حسین(ع) در واقعه کربلا
عبدالله در واقعه کربلا حضور نداشت؛ اما دو فرزندش عون و محمد در روز عاشورا به شهادت رسیدند.[۳۳] همسرش زینب(س) در این واقعه حضور داشت و به اسارت رفت.
هنگامی که امام حسین(ع) از مکه به سوی کوفه حرکت کرد، عبدالله نامهای به او نوشت و او را از حرکت به سوی کوفه برحذر داشت.[۳۴] وی همچنین از عمرو بن سعید، والی مکه، برای امام حسین(ع) اماننامه گرفت.[۳۵]
درباره علت غیبت عبدالله در واقعه کربلا اختلاف است. احتمالهایی مانند کهولت سن، نابینایی و احتمال مأموریتداشتن وی در مدینه از جانب امام حسین(ع) به عنوان علت عدم همراهی وی بیان شده است؛[۳۶] البته گفته شده که این احتمالها براساس حدس و گمان است و شواهد تاریخی آنها را تأیید نمیکند.[۳۷] سید محمدکاظم قزوینی در کتاب «زینب الکبری من المهد الی اللحد» گفته است که علت واقعی غیبت عبدالله در کربلا مشخص نیست؛ ولی آنچه به ذهن میرسد این است که در آن زمان لازم بود عدهای که صاحب مقام و موقعیت بودند، در مدینه باقی بمانند تا بنیامیه با توطئه درخت خاندان پیامبر(ص) را کامل از بین نبرد. وی، عبدالله بن جعفر و افرادی مانند محمد بن حنفیه و امسلمه را از سردستههای این گروه نام میبرد.[۳۸]
محمد جواد مغنیه در کتاب الحسین و بطلة کربلاء نیز معتقد است عبدالله مطیع و فرمانبر امام حسن و امام حسین(ع) بود و در هیچ امری با آنها مخالفت نکرد. از نظر او، عدم همراهی عبدالله با امام حسین(ع) در واقعه کربلا این بود که امام او را مخیر کرد در همراهی و ماندن در مدینه و او به جهت مصالحی که ما نمیدانیم، ماندن در مدینه را انتخاب کرد. اگر امام حسین(ع) خروج از مدینه را به او واجب میکرد، مسلماً او را اطاعت و اجابت میکرد. به همین دلیل او نزد خداوند مأجور و مشکور است.[۳۹] با این حال، محمدحسین رجبی دوانی (زاده ۱۳۳۹ش) پژوهشگر تاریخ اسلام، عبدالله را به جهت غیبت در کربلا سرزنش کرده و بههمینجهت وی را شایسته همسری حضرت زینب نمیداند.[۴۰]
در واقعه حره (۶۳ق)، عبدالله بن جعفر درباره مردم مدینه با یزید مذاکره کرد و کوشید یزید را از خشونت با مردم مدینه بازدارد. یزید درخواست وی را، در صورت اطاعت اهالی مدینه، پذیرفت. عبدالله برای عدهای از سران مدینه نامه نوشت و از آنان خواست که متعرض سپاه یزید نشوند.
در واقعه حرّه، سپاه یزید دو پسر عبدالله، ابوبکر و عون اصغر، را کشتند.[۴۱]
بیعت با عبدالله بن زبیر
به گزارش احمد بن یحیی بلاذُری عبدالله بعد از مرگ یزید با عبدالله بن زبیر بیعت کرد.[۴۲] وی به دربار عبدالملک بن مروان در دمشق نیز رفتوآمد داشت[۴۳] اما مورد بیمهری او قرار گرفت و در اواخر عمر به تنگدستی گرفتار شد.[۴۴]
عبدالله بن جعفر چند سال از عمر خود را در بصره، کوفه و شام به سر برد و سرانجام در مدینه اقامت گزید.
سخاوت
عبدالله ملقب به بحرالجود بود[۴۵] و نام او را در زمره چهار بخشنده[یادداشت ۱]هاشمی ذکر کردهاند.[۴۶] به گزارش احمد بن ابییعقوب تاریخنگار قرن سوم وی یکبار جامههای تن خود را به فردی مستحق داد.[۴۷] همچنین بلاذری پس از نقل مقرری سالانه او از طرف یزید و معاویه گفته است که بذل و بخشش وی چنان بود که قبل از پایان سال بلکه بدهکار میشد.[۴۸]
در منابع تاریخی است كه فرزندان عبد الله بن جعفر پدر خود را به خاطر بخشش بسيار ملامت و سرزنش می کردند. واو در پاسخشان میگفت:اى فرزندان من، خداى بزرگ به من داده و من هم به بندگانش مىبخشم، و اگر نبخشم مىترسم خداوند بخشش را از من قطع نماید. وی هم چنین روزى به يکى از باغ هاى خود وارد شد و ديد يكى از غلامان همسايهاش هر سه قرص نان خودش را به سگی داد و وقتی عبدالله دلیل کارش راپرسید گفت: اى عبدالله اين سگ هم غريب است و هم گرسنه به اين جهت او را بر خود مقدّم داشتم، عبدالله گفت: مرا به سخاوت زياد سرزنش مىکنند، امّا اين غلام از من سخىتر است، پس او را خريد و در راه خدا آزادش نمود. [۴۹]
عبیدالله بن قیس درباره جود و بخشش وی اشعاری سروده است[۵۰] همچنین به گفته ابنعبدالبر حکایات زیادی از جود و سخاوت او نقل شده است.[۵۱]
گفته شده است او غناء را ناروا نمیدانست.[۵۲] ازاینرو با مغنیانی چون بُدَیح و سائب خاثر ارتباط داشت.[۵۳]
راویان
عبدالله از پیامبر(ص)، امام علی(ع) و مادر خود اسماء بنت عمیس روایت کرده است.[۵۴] عدهای همچون محمد بن علی بن حسین و عروة بن زبیر نیز از او روایت کردهاند.[۵۵]
او حدیثی دربارۀ نزول آیه تطهیر و درخواست زینب بنت جَحْش برای ورود به اهلبیت(ع) و ردّ آن توسط پیامبر روایت کرده است.[۵۶]
درگذشت
دربارۀ زمان درگذشت عبدالله اختلاف وجود دارد. به گفته ابناثیر بنا به نظر بیشتر مورخان وی در سال ۸۰ قمری درگذشته است[۵۷] با این حال سال وفات او ۸۴، ۸۵ و... نیز ذکر شده است.[۵۸] اَبان بن عثمان، که در آن زمان امیر مدینه بود، بر وی نماز خواند و او را در بقیع به خاک سپردند.[۵۹] با این حال مقامی در قبرستان بابالصغیر دمشق نیز به او منسوب است.[۶۰]
پانویس
- ↑ ابناثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۴.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۶۶ـ۷۶۷.
- ↑ نگاه کنید به ابنحجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۹۳.
- ↑ نگاه کنید به ابنحجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۹۴.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۳۴۰.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۳۴۰.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۳۳۸.
- ↑ ابنهشام، السیرة النبویة، دارالمعرفه، ج۱، ص۳۲۳.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۸۸۰ـ۸۸۱.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۴۲.
- ↑ نگاه کنید به واقدی، فتوحالشام، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۹۴.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۷۲.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۷، ص۲۳۲ و۲۳۴.
- ↑ مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۱۰۷.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۷، ص۲۷۲.
- ↑ ابناعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۲۴.
- ↑ منقری، وقعة الصفین، ۱۳۸۲ق، ص۵۳۰
- ↑ منقری، وقعة صفین، ۱۳۸۲ق، ص۵۰۷.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۵۵۴-۵۵۵.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۵۳.
- ↑ ابنسعد، الطبقاتالکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۲۸-۲۹؛ مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۱۴-۴۱۶.
- ↑ مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۲۶.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۲.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۶۵.
- ↑ ابنابیالحدید، ج۱۶، ص۵۰
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۰۰ق، ج۵، ص۸۸.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۴۵.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، الأغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۲، ص۴۲۸.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۲۹۷.
- ↑ مهدویان، «عبدالله جعفر بن ابیطالب»، ص۳۶.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۷، ص۲۶۵ـ۲۶۶، ۲۶۸؛ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۲۹۵ـ۲۹۷، ج۱۵، ص۲۲۹.
- ↑ طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۱۳۷ـ۱۳۸
- ↑ نگاه کنید به: طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۶؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۵.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۸۷ـ۳۸۸.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۸۷ـ۳۸۸.
- ↑ قزوینی، زینب الکبری من المهد الی اللحد، ۱۴۲۴ق، ص۹۵-۹۷؛ عرب ابوزیدآبادی، «عبداللهبن جعفر و قيام كربلا»، ۱۵۵-۱۵۶.
- ↑ عرب ابوزیدآبادی، «عبدالله بن جعفر و قیام کربلا»، ص۱۵۵-۱۵۶.
- ↑ قزوینی، زینب الکبری من المهد الی اللحد، ۱۴۲۴ق، ص۹۵و۹۶.
- ↑ مغنیه، الحسین(ع) و بطلة کربلا، ۱۴۲۶ق، ص۳۱۴.
- ↑ رجبی دوانی، «چرا همسر حضرت زینب(س) ایشان را در کربلا همراهی نکرد؟»، پایگاه خبری باشگاه خبرنگاران جوان.
- ↑ تستری، قاموس الرجال، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۲۸۷
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۴، ص۳۹۱.
- ↑ نگاه کنید به ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۷، ص۲۴۸.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۲۵۵.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۸۸۱.
- ↑ ابنعنبه، عمدة الطالب، ۱۴۱۷ق، ص۳۶.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۷۷.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ۱۳۹۴ق، ص۴۵.
- ↑ دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب، ج۱، ص۳۶۸.
- ↑ نک: ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۷، ص۲۷۱ـ۲۷۲.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۸۸۲.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۸۸۱.
- ↑ نگاه کنید به طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۳۶ـ۳۳۷.
- ↑ ابناثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۴.
- ↑ ابناثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۴.
- ↑ کوفی، مناقب امیرالمؤمنین، ۱۴۱۲-۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۳۸.
- ↑ ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۶.
- ↑ ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۶.
- ↑ ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۶.
- ↑ فهری، مراقد اهل البیت فی الشام، ۱۴۲۸ق، ص۳۷.
یادداشت
- ↑ امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، عبدالله بن جعفر و عبدالله بن عباس. ابن عنبه، عمدة الطّالب في أنساب آل أبي طالب، ج۱، ص۳۶
منابع
- ابنابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله، شرح نهجالبلاغة، تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، ۱۴۰۴ق.
- ابناثیر، علی بن محمد، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۹م/۱۴۰۹ق.
- ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق علیشیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
- ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
- ابنسعد، محمد، الطبقاتالکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
- ابنعبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
- ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، تحقیق علیشیری، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
- ابنعنبه، احمد بن علی، عمدةالطالب فی انساب آل ابیطالب، قم، مؤسسة انصاریان للطباعة و النشر، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
- ابنهشام، عبدالملک بن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی سقا و دیگران، قاهره، بیروت، دارالمعرفة، بیتا.
- ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین الأغانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق ۱۹۹۷ـ۲۰۰۰م.
- تستری، محمدتقی، قاموسالرجال، قم، ۱۴۱۵ق.
- رجبی دوانی، حسین، «چرا همسر حضرت زینب(س) ایشان را در کربلا همراهی نکرد؟»، پایگاه خبری باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۴ش، تاریخ مشاهده: ۱۹ فروردین ۱۳۹۸ش.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، الطبعة الثانیة، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
- طوسی، محمد بن حسن، الغیبة للحجة، تصحیح عبادالله تهرانی و علی احمد ناصح، دار المعارف الاسلامیه، قم ۱۴۱۱ق.
- عرب زیدآبادی، عبدالرضا، «عبدالله بن جعفر و قيام كربلا»، مجله تاریخ اسلام در آینه پژوهش، شماره ۲۱، سال ششم، بهار ۱۳۸۸ش.
- فهری، سید احمد، مراقد اهل البیت فی الشام، مکتب الامام الخامنئی، سوریه، ۱۴۲۸ق.
- قزوینی، سید محمدکاظم، زینب الکبری(س) من المهد الی اللحد، قم، دار الغدیر، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق/۲۰۰۳م.
- کوفی، محمد بن سلیمان، مناقب الامام امیرالمؤمنین، تحقیق محمدباقر محمودی، قم، مجمع احیای فرهنگ اسلامی، ۱۴۱۲-۱۴۲۳ق.
- مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، دارالهجره، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
- مغنیه، محمدجواد، الحسین(ع) و بطلة کربلا، بیجا، دار الکتب الاسلامی، ۱۴۲۶ق/۲۰۰۵م.
- مفید، محمد بن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمد بن نعمان، الجمل و النصرة السید العترة فی حرب البصرة، تصحیح علی میرشریفی، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قاهره، المؤسسة العربیة الحدیثة، الطبعة الثانیة، ۱۳۸۲ق.
- مهدویان، محبوب، «عبدالله بن جعفربن ابیطالب»، تاریخ اسلام، سال۲، ش۲، قم، تابستان ۱۳۸۰ق.
- واقدی، محمد بن عمر، المغازی، چاپ مارسدن جونس، قاهره ۱۹۶۶م،
- واقدی، محمد بن عمر، فتوح الشام، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م.
- یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.
پیوند به بیرون