حسان بن ثابت

مقاله قابل قبول
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
کپی‌کاری از منابع خوب
شناسه ناقص
عدم جامعیت
از ویکی شیعه
حسان بن ثابت
مشخصات فردی
نام کاملحَسّان بن ثابِت
کنیهابوالولید، ابوالحُسام، ابوعبدالرحمان و ابوالمضرّب
زادروزچند سال قبل از تولد پیامبر(ص)
زادگاهمدینه
محل زندگیمدینه
مهاجر/انصارانصاری
نسب/قبیلهقبیله خزرج و از طایفه بنی‌‌نجار
خویشاونداناوس بن ثابت خزرجی
نحوه درگذشتفوت بین ۱۰۰ تا ۱۰۹ سالگی
مشخصات دینی
زمان اسلام آوردنپس از ورود پیامبر(ص) به مدینه
حضور در جنگ‌هادر هیچ جنگی حضور نداشته
دلیل شهرتاشعارش در دفاع از پیامبر(ص) و هجو دشمنان اسلام
دیگر فعالیت‌هاعدم بیعت با امیرالمؤمنین علی(ع)
آثاردیوان شعر


حَسّان بن ثابِت، از بزرگ‌ترین شاعران عرب قبل از ظهور اسلام و در آغاز دوره اسلامی است. وی را جزو صحابه رسول خدا(ص) به شمار آورده‌اند. او اشعاری در دفاع از پیامبر(ص)، واقعه غدیر و هجو دشمنان اسلام دارد؛ البته او در هیچ‌یک از غزوات صدر اسلام شرکت نکرد.

بر اساس گزارش‌های تاریخی، حسان پس از به خلافت رسیدن علی(ع)، از بیعت با آن حضرت امتناع ورزید. به همین دلیل، او را از عثمانیه دانسته‌اند.

حسّان اشعار برجسته بسیاری دارد و او را برترین شاعر در میان شهرنشینان عرب دانسته‌اند. اشاره به حوادث تاریخی، دفاع از پیامبر(ص)، استفاده از صنایع بدیع و حجم زیاد اشعار، از وجوه اهمیت اشعار اوست.

غدیریه حسان بن ثابت در توصیف واقعه غدیر:

ینادیهم یوم الغدیر نبیهم بخم و أسمع بالرسول منادیا
فقال فمن مولاکم و ولیکم فقالوا و لم یبدوا هناک التعادیا
إلهک مولانا و أنت ولینا و لم‌تر منا فی المقالة عاصیا
فقال له قم یا علی فإننیرضیتک من بعدی إماما و هادیا
فمن کنت مولاه فهذا ولیه فکونوا له أنصار صدق موالیا
هناک دعا اللهم وال ولیه و کن للذی عادی علیا معادیا

پیامبر خدا(ص) آنان را در روز غدیر ندا داد، چه ندای ارزشمندی. او فرمود: مولای شما و سرپست شما چه کسی است؟ آنان بی درنگ گفتند: خدای تو مولای ماست و تو سرپرست و ولی امر مایی. ما هرگز از فرمان تو سرپیچی نخواهیم کرد. در آن هنگام، پیامبر(ص) به علی فرمود: برخیز من تو را انتخاب کردم تا بعد از من امام و رهبر باشی. بعد فرمود: هر کس من مولا و رهبر اویم این مرد مولا و رهبر او خواهد بود; پس شما همگی، از سر صدق، از او پیروری کنید. بارالها، دوست او را دوست بدار و دشمن او را دشمن بدار.

سید رضی، خصائص الائمة، ص۴۲

کنیه

کنیه‌هایش ابوالولید، ابوالحُسام، ابوعبدالرحمان و ابوالمضرّب بود.[۱] او را حُسام نیز نامیده‌اند.[۲]

پیش از اسلام

حسان یمنی‌الاصل بود.او چند سال قبل از سال تولد پیامبر(ص) (عام الفیل)[۳] در یثرب به‌دنیا آمد و در همانجا رشد یافت.[۴] او از قبیله خزرج و از طایفه بنی‌‌نجار و از خویشاوندان پیامبر اکرم(ص) بود.[۵] پدرش ثابت و جدّش مُنذِر بن حَرام، از اشراف و بزرگان قوم خزرج بودند.[۶] مادرش، فُرَیعة، نیز از همان قبیله بود که پس از هجرت پیامبراکرم(ص) به مدینه، اسلام آورد[۷] حسّان را ابن‌ فُرَیعه نیز خطاب می‌کردند.[۸]

پیش از اسلام، حسّان به دربار غَسّانیان (حاکمان منطقه شام) و پادشاهان حیره (منطقه‌ای در عراق) رفت و آمد می‌کرد و با مدح آنان از ایشان صِله می‌گرفت و این رویه تا پایان عمرش ادامه داشت.[۹] وی در اواخر عمر نابینا شد.[۱۰]

در زمان پیامبر(ص)

حسّان یهودی بود، اما با ورود پیامبر(ص) به مدینه، اسلام آورد. سن او را در زمان اسلام آوردن ۶۰ سال دانسته‌اند.[۱۱] بروکلمان،[۱۲] سن او را در این زمان کمتر از ۶۰ سال دانسته است.

عدم حضور در غزوات

حسّان اهل نبرد نبود و به‌سبب خصلت ترسی که در او بود، در هیچ‌یک از غزوات شرکت نکرد[۱۳] با وجود این، ظاهر خود را چون شیر می‌آراست و در اشعارش به وصف شجاعت خویش می‌پرداخت، چنان که باعث تبسّم پیامبر(ص) می‌شد.[۱۴]

شعر در هجو دشمنان و دفاع از اسلام

حسّان بیان توانمندی داشت و با هجو مشرکان و دفاع از پیامبر(ص)، مورد احترام و مایه آرامش آن حضرت بود.[۱۵] نوشته‌اند که پیامبراکرم(ص) او را تأیید می‌کرد و می‌فرمود حسّان از عنایت فرشته وحی برخوردار است.[۱۶]

وی در هجو مشرکان قریش، به دستور پیامبر(ص) انساب و اخبار آنان را نزد ابوبکر آموخت و بی‌آنکه به پیامبر(ص) و اعقاب ایشان خدشه‌ای وارد شود چنان اشعاری سرود که تحسین رسول خدا و همگان را برانگیخت و قریش را مبهوت ساخت.[۱۷]

هنگامی که بنی‌ تمیم در برابر پیامبراسلام(ص) موضع گرفتند و بر خود فخر و مباهات کردند، دفاع حسّان از رسول خدا چنان بود که همه آنان به اسلام گرویدند.[۱۸]

داستان افک

بر اساس گزارش‌هایی که ماجرای اِفْک را مربوط به تهمتزدن منافقان به عایشه دانسته‌اند، حَسّان بن ثابت از افراد تهمت‌زننده معرفی شده است.[۱۹] طبق این گزارش‌ها، حسّان در پی این ماجرا مؤاخذه شد، اما او با سرودن مدحیه‌ای درباره عایشه و یادآوری سابقه خود در اسلام نزد پیامبر(ص)، از پیامبر(ص) و عایشه عذرخواهی نمود.[۲۰]

دعای پیامبر(ص) در حق حسان

رسول خدا(ص) در مورد حسان فرمود: «اللهم اَیِّده بروح القُدُس»[۲۱] خدایا او را مورد تائید روح القدس قرار بده. به نظر می‌رسد این گفته به صورت مشروط بیان شده باشد؛ چراکه بسیاری از دانشمندان قائل‌اند پیامبر(ص) درباره او فرمود: «ای حسّان تا وقتی که از ما دفاع کنی مُویَّد به تائیدات روح القدس خواهی بود.»؛[۲۲] البته این دعا به صورت‌های مختلفی بیان شده است. در یک مورد از پیامبر(ص) نقل شده است که در مورد او فرمود: «اللهم ایده بروح القدس لمناضلته عن المسلمین»،[۲۳] خدایا حسان را با روح القدس مورد حمایت و تایید قرار بده، به خاطر حمایت او از مسلمانان. در نقلی دیگر آمده: «إن اللهَ یُؤیّد حسان بروح القدس ما نافَحَ عن رسول الله»[۲۴] «خداوند حسان را مورد حمایت و تایید روح القدس قرار دهد تا زمانی که از رسول خدا(ص) پشتیبانی کند.»

حسان و عثمانیان

در جریان خون‌خواهی عثمان بن عفان، حسّان به عثمانیه پیوست.[۲۵] هرچند قصایدی که در حمایت از عثمان و هجو قاتلانش به حسان نسبت داده‌اند چندان معتبر نیست.[۲۶] شوقی‌ ضیف[۲۷] این اشعار را ساخته امویان دانسته است تا ننگ هجو قریش را پاک کنند.

عدم بیعت با امام علی(ع)

پس از به خلافت رسیدن علی(ع)، عده‌ای از بیعت با آن حضرت امتناع ورزیدند، حسان بن ثابت از جمله آنان بود.[۲۸] شیخ مفید می‌نویسد: «گروهی از بیعت با علی(ع) سرباز زدند مانند عبداللَّه پسر عمر بن خطاب، سعد وقاص، محمد بن مسلمة، حسان بن ثابت و اسامة بن زید، حضرت علی(ع) پس از امتناع آنها از بیعت سخنرانی کرد، در بخشی از سخن حضرت آمده است:... از جانب سعد، و مسلمة و اسامة، و عبداللَّه، و حسان چیزهائی به من رسیده که آن را خوش ندارم و حق در میان من و ایشان حاکم است.»[۲۹]

درگذشت

حسّان، با بیش از صد سال زندگی، از معمّرینِ مُخَضرَم (کسی که بخشی عمرش در جاهلیت گذشته باشد و بخشی در اسلام) به شمار می‌رود که تقریباً نیمی از عمر خود را پس از ورود پیامبراکرم(ص) به مدینه گذراند.[۳۰] تاریخ وفات وی بین سال‌های ۴۰ تا ۵۴ نقل شده است.[۳۱]

جایگاه شعری حسان

حسّان را برترین شاعر در میان شهرنشینان عرب دانسته‌اند[۳۲] که شعرش موجب نشاط و طراوت می‌شد[۳۳] وی در تمامی دوران زندگی خود ــ چه قبل از اسلام و چه بعد از آن ــ این برتری را حفظ کرد[۳۴]اما بنا بر نظر اصمعی[۳۵] شعر حسّان در دوره اسلامی رو به افول نهاد.

حسّان اشعار برجسته بسیاری دارد[۳۶] و از بهترین اشعارش در دوره جاهلیت، مدح ملوک غَسّان است.[۳۷] وی از اصحاب مُذَهَّبات (شاعرانی که اشعارشان با آب طلا نوشته می‌شد) به‌شمار می‌رود[۳۸] با وجود این، به ابیاتی که در بازار عُکاظ در مقابل اعشی و خَنساء به نابغه ذبیانی عرضه نمود اعتنایی نشد و از نظر حُطَیئه نیز اشعارش استحکام لازم را نداشت.[۳۹]

دیوان حسان

راویان بسیاری از جمله ابن‌حبیب (متوفای ۲۳۸ق) اشعار حسّان را روایت کرده و به جمع‌آوری دیوان وی و شرح آن پرداخته‌اند.[۴۰]

حجم اشعاری که به وی نسبت داده شده برای هیچ شاعری روایت نشده است و احتمالاً بسیاری از این اشعار را قریشیان به او نسبت داده‌اند،[۴۱] همچنین به نظر می‌رسد که شعر او با اشعار فرزندش عبدالرحمان و برخی شاعران، به‌ویژه کعب‌ بن مالک انصاری و عبدالله بن رواحه، درآمیخته است.[۴۲]

وجوه اهمیت اشعار حسان

اشاره به حوادث تاریخی

اشعار حسّان، به‌سبب اشاره به حوادث تاریخی و سیره پیامبر(ص) و غزوه‌های ایشان، اهمیت فراوانی دارد و از مآخذ موثق تاریخ صدر اسلام است.[۴۳]

سروده او در غدیر خم اولین غدیریه تاریخ اسلام است.[۴۴]

دفاع از پیامبر(ص)

او همچنین، با دفاع از پیامبر(ص)، طلایه‌دار شعر سیاسی است و در مدح ایشان از روشی نو در الفاظ و تعبیرات استفاده کرده که پیش از او در شعر جاهلی سابقه نداشته است. به همین دلیل وی در مدح، شاعری صاحب سبک محسوب می‌شود.[۴۵]

استفاده از صنایع بدیع

در اشعار او، علاوه بر مدح و فخر و هجا، رثا نیز وجود دارد،[۴۶] به‌نظر فروخ،[۴۷] حسّان به‌سبب استفاده از صنایع بدیعی در مدحیات پیامبر(ص)، می‌تواند نخستین بَدیعیه سرا به شمار آید.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ابن‌سلام جمحی، طبقات فحول‌الشعراء، ص۲۰۳؛ ابن‌قتیبه، الشعر والشعراء، ج۱، ص۳۰۵؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۳۷۸؛ ابن‌حجر عسقلانی، الاصابة، ج۲، ص۶۳.
  2. رجوع کنید به ابن‌سلام جمحی، طبقات فحول‌الشعراء، ص۸۹؛ آمدی، المؤتلف و المختلف، ص۸۹.
  3. ابوالفرج اصفهانی، ج۴، ص۱۳۵ـ۱۳۶.
  4. بستانی، ادباءالعرب، ج۱، ص۲۷۲؛ بروکلمان، تاریخ الادب‌العربی، ج۱، ص۱۵۲.
  5. ابن‌سلام جمحی، طبقات فحول‌الشعراء، ص۱۷۹؛ شوقی‌ضیف، تاریخ الادب‌العربی، ج۲، ص۷۷.
  6. رجوع کنید به ابن‌سلام جمحی، طبقات فحول‌الشعراء، ص۱۸۰.
  7. ابن‌قتیبه، الشعر والشعراء، ج۱، ص۳۰۵، ابن‌حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۲، ص۶۳.
  8. رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ج۴، ص۱۴۴؛ آمدی، المؤتلف و المختلف، ص۱۶۵.
  9. ابن‌سلام جمحی، طبقات فحول‌الشعراء، ص۱۸۱؛ ابن‌قتیبه، الشعر والشعراء، ج۱، ص۱۵۹، ۱۶۴ـ۱۶۵، ۳۰۵ـ۳۰۶.
  10. ابن‌قتیبه، الشعر والشعراء، ج۱، ص۳۰۵.
  11. ابوالفرج اصفهانی، ج۴، ص۱۳۵ـ۱۳۶.
  12. بروکلمان، تاریخ الادب‌العربی، ج۱، ص۱۵۲.
  13. ابن‌قتیبه، الشعر والشعراء، تحقیق: احمد محمد شاکر، ج۱، ص۳۰۵؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۴۳۳؛ نیز رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ج۴، ۱۴۱۵ق، ص۱۶۵ـ۱۶۶.
  14. رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ج۴، ۱۴۱۵ق، ص۱۳۶، ۱۶۶ـ۱۶۷.
  15. ابن‌سلام جمحی، طبقات فحول‌الشعراء، ص۱۸۱؛ ابن‌قتیبه، الشعر والشعراء، ج۱، ص۳۰۵؛ ابوالفرج اصفهانی، ج۴، ص۱۴۳، ۱۶۰ـ۱۶۱.
  16. رجوع کنید به ابن‌سلام جمحی، طبقات فحول‌الشعراء، ص۱۸۱؛ ابوالفرج اصفهانی، ج۴، ص۱۳۸، ۱۴۲؛ مفید، الارشاد، ص۹۵.
  17. رجوع کنید به ابن‌سلام جمحی، طبقات فحول‌الشعراء، ص۱۸۰ـ۱۸۱؛ ابوالفرج اصفهانی، ج۴، ص۱۳۷ـ۱۴۰، حسّان‌بن ثابت، ج۱، ص۱۷ـ۱۸.
  18. رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ج۴، ص۱۴۶ـ۱۵۱.
  19. یعقوبی، تاریخ‌الیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۵۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق،‌ ج۲، ص۶۱۴-۶۱۶.
  20. رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ج۴، ص۱۵۶، ۱۶۱ـ۱۶۲؛ مفید، الجَمَل، ص۲۱۷ـ۲۱۹؛ قس: ابوالفرج اصفهانی، ج۴، ص۱۵۷ـ۱۶۰ به نقل از دیگران، که نوشته است این مؤاخذه به ‌سبب اعتراض حسّان به عده‌ای از تازه‌مسلمانان مهاجر بود.
  21. ابن حجر عسقلانی، الاصابة، ج۲، ص۵۵.
  22. طبرسی، مجمع البیان، ج۲۰، ص۴۳۳.
  23. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۴۵.
  24. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۸۲.
  25. طبری، سلسله۱، ص۳۲۴۵.
  26. بروکلمان، تاریخ الادب‌ العربی، ج۱، ص۱۵۳؛ نیز رجوع کنید به مفید، الجمل و النصرة،ص ۲۱۷ـ۲۱۹.
  27. شوقی ضیف، تاریخ الادب‌ العربی، ج۲، ص۸۱.
  28. ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۲، ص۵۵.
  29. شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۲۳۷.
  30. ابوالفرج اصفهانی، ج۴، ص۱۳۵.
  31. رجوع کنید به ابن‌قتیبه، الشعر والشعراء، ج۱، ص۳۰۵؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۳۸۰، ۴۳۴.
  32. اصمعی، کتاب فحولة الشعراء، ص۱۱، ۱۹؛ ابن‌سلام جمحی، طبقات فحول‌ الشعراء، ص۱۷۹؛ ابوالفرج اصفهانی، ج۴، ص۱۳۶ـ۱۳۷.
  33. رجوع کنید به ابن‌قتیبه، الشعر والشعراء، ص۳۰۵.
  34. ابوالفرج اصفهانی، ج۴، ص۱۳۶.
  35. به نقلِ ابن‌قتیبه، الشعر والشعراء، ص۳۰۵.
  36. ابن‌سلام جمحی، طبقات فحول‌ الشعراء، ص۱۷۹.
  37. ابن‌سلام جمحی، طبقات فحول‌ الشعراء، ص۱۸۱؛ ابن‌قتیبه، الشعر والشعراء، ص۳۰۵.
  38. بستانی، ادباءالعرب، ج۱، ص۲۷۵.
  39. رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ج۴، ص۱۶۷، ج۹، ص۳۴۰.
  40. رجوع کنید به بروکلمان، تاریخ الادب‌ العربی، ج۱، ص۱۵۳ـ۱۵۵؛ سزگین، تاریخ التراث‌ العربی، ج۲، جزء۲، ص۳۱۴ـ۳۱۶.
  41. ابن‌سلام جمحی، طبقات فحول‌الشعراء، ص۱۷۹، ۱۸۳.
  42. شوقی ضیف، تاریخ الادب‌العربی، ص۸۰؛ نیز رجوع کنید به ابن‌قتیبه، الشعر والشعراء، ج۱، ص۳۰۷ـ۳۰۸؛ حسّان‌بن ثابت، دیوان، ج۱، ص۱۶۶، ۲۵۰، ۴۸۲، توضیح ولید عرفات.
  43. بستانی، ادباءالعرب، ج۱، ص۲۷۸؛ برای نمونه رجوع کنید به حسّان‌بن ثابت، دیوان، ج۱، ص۲۹ـ۳۰، ۶۷ـ۶۸، ۸۵ـ۸۶.
  44. امینی، الغدیر، ج۲، ص۶۵؛ نیز رجوع کنید به سُلیم‌بن قیس هلالی، کتاب سُلیم‌بن قیس الهلالی، ج۲، ص۸۲۸ـ۸۲۹؛ مفید، الجمل، ص۲۲۰ـ۲۲۲.
  45. بستانی، ادباءالعرب، ج۱، ص۲۷۸، ۲۸۱.
  46. سزگین، تاریخ التراث‌العربی، ج۲، جزء۲، ص۳۱۲.
  47. فروخ، تاریخ الادب‌العربی، ج۱، ص۳۲۶.

منابع

  • حسن‌بن بشر آمدی، المؤتلف و المختلف فی اسماءالشعراء و کناهم و القابهم و انسابهم و بعض شعرهم، در محمدبن عمران مرزبانی، معجم‌الشعراء، چاپ ف.کرنکو، بیروت، ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
  • ابن اثیر، اسد الغابه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹.
  • ابن‌حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، چاپ علی‌محمد بجاوی، بیروت، ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
  • ابن‌سلام جمحی، طبقات فحول‌الشعراء، چاپ محمود محمد شاکر، (قاهره ۱۹۵۲).
  • ابن عبدالبر، الاستیعاب، بیروت،‌دار الجیل، اول، ۱۴۱۲.
  • ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی شیری، بیروت، ۱۴۱۵ـ ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ـ۲۰۰۱.
  • ابن‌قتیبه، الشعر والشعراء، چاپ احمد محمد شاکر، (قاهره) ۱۳۸۶ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۶ ـ۱۹۶۷.
  • ابوالفرج اصفهانی.
  • عبدالملک‌بن قریب اصمعی، کتاب فحولة الشعراء، چاپ چارلز تورّی، بیروت، ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
  • عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب والسنة و الادب، قم، ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۲.
  • کارل بروکلمان، تاریخ الادب‌العربی، ج۱، نقله الی‌العربیة عبدالحلیم نجار، قاهره، ۱۹۷۴.
  • بطرس بستانی، ادباءالعرب، بیروت، ۱۹۸۸ـ۱۹۹۰.
  • حسّان‌بن ثابت، دیوان، چاپ ولید عرفات، لندن، ۱۹۷۱.
  • فؤاد سزگین، تاریخ التراث‌العربی، ج ۲، جزء۲، نقله الی‌العربیة محمود فهمی حجازی، (ریاض) ۱۴۰۳/۱۹۸۳، چاپ افست قم، ۱۴۱۲.
  • سُلیم‌بن قیس هلالی، کتاب سُلیم‌بن قیس الهلالی، چاپ محمدباقر انصاری زنجانی، قم، ۱۳۸۴ش.
  • سید رضی، محمد بن حسین، خصائص الائمة، مشهد، آستان مقدس رضوی، مجمع البحوث الاسلامیة، ۱۴۰۶ق.
  • شوقی ضیف، تاریخ الادب‌العربی، ج ۲، قاهره، ۱۹۷۲.
  • طبری، تاریخ (لیدن).
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت،‌ دارالتراث، ۱۳۸۷ق.
  • طبرسی،فضل بن حسن، مجمع البیان، ترجمه مترجمان، تهران، فراهانی، ۱۳۶۰.
  • عمر فروّخ، تاریخ الادب‌العربی، ج۱، بیروت، ۱۹۸۴.
  • محمد بن محمد مفید، الارشاد، ترجمه رسولی محلاتی، تهران، اسلامیه، دوم، بی‌تا.
  • محمد بن محمد مفید، الجَمَل و النُصرة لسیدالعترة فی حرب البصرة، چاپ علی میرشریفی، قم، ۱۳۷۴ش.
  • یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ‌الیعقوبی،، بیروت،‌ دارصادر، بی‌تا.

پیوند به بیرون