قَمهزَنی از رسوم عزاداری برخی از شیعیان برای امام حسین(ع) است که در آن با شمشیر و قمه به سر و بدن خود ضربه میزنند تا خون جاری شود. این رفتار را رسمی خرافی و موجب وَهن مذهب تشیع دانستهاند. قمهزنی از حدود قرن دهم قمری رایج شد و اکنون در برخی کشورها از جمله عراق، لبنان، هند و گاه ایران انجام میشود. موافقان قمهزنی آن را از شعائر عاشورا و ابزار تقویت مذهب میدانند؛ در مقابل از نظر بسیاری از علمای شیعه، قمهزنی به دلیل ایجاد چهرهای نامناسب از مذهب شیعه و حرمت ضرر به بدن، نامشروع است.
اطلاعات آئین | |
---|---|
زمانبرگزاری | دهه محرم |
مکان برگزاری | دستهها |
گستره جغرافیایی | ایران، عراق، لبنان و هند |
منشأ تاریخی | اختلافی |
آیینهای مهم | |
سینهزنی • افطاری • تشییع جنازه • تعزیه خوانی سایر آیینها |
عالمان شیعه درباره جواز، استحباب یا حرمت قمهزنی، بر اساس شرایط زمان و ضرر رساندن به بدن، چند نظر ارائه دادهاند. فقهایی چون محمدحسین نائینی به شرط عدم ضرر به بدن و رعایت برخی شرایط دیگر آن را جایز دانستهاند و در مقابل، عالمانی مانند سید ابوالحسن اصفهانی و امام خمینی آن را حرام دانستهاند. سید محسن امین نخستین بار در نقد قمهزنی مطالبی منتشر و سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۳ش، علیه قمهزنی سخنرانی کرد.
مفهومشناسی
قمهزنی نوعی عزاداری برای امام حسین(ع) است که با زدن قمه (سلاحی است کوتاهتر و پهنتر از شمشیر) و شمشیر به سر و جاریشدن خون انجام میشود.[۱] معمولاً قمهزنی در برخی دستههای عزاداری و هنگام عبور آنها برگزار میشود و در هنگام قمهزنی، عزاداران با صدای بلند «حیدر حیدر» میگویند. همچنین طبلها و بوقها نواخته و پرچمهایی با رنگ قرمز افراشته میشود.[۲]
موافقان قمهزنی زمان اصلی انجام آن را، سحرگاه روز عاشورا میدانند.[۳] این مراسم در گذشته در ۲۱ رمضان هم برگزار میشده است.[۴] پوشیدن لباس سفید بلند (کفنمانند) و تراشیدن موی سر از رایجترین آداب قمهزنی است.[۵]
تاریخچه
خاستگاه
دربارۀ خاستگاه قمهزنی نظرات مختلفی مطرح شده است؛ برخی رسم قمهزنی را نشانی از عمل حضرت زینب(س) دانستهاند که وقتی در مسیر کربلا تا شام، سر امام حسین(ع) را روی نیزه دید از خود بیخود شد و سر به محمل کوبید که در اثر این عمل، از سرش خون جاری شد.[۶] بسیاری از محققان داستان مذکور را مستند نمیدانند. به گفتۀ شیخ عباس قمی در منتهیالآمال مآخذ این داستان، دو کتاب نور العین و منتخب طریحی است که هر دو از نظر اعتبار در درجۀ پایینی قرار دارند و غیر از این، در هیچیک از کتب معتبر و منابع و مقاتل اولیه، چنین حکایتی ذکر نشده است. افزون بر این، از نظر عقلی نیز داستان کوبیدن سر حضرت زینب(س) به تیره محمل، مخدوش است.[۷]
در مقابل، گروهی دیگر معتقدند قمهزنی خاستگاه اسلامی ندارد؛ علی شریعتی، قمهزنی و نمونههای مشابه آن را اقتباسشده از مراسم مصائب مسیح دانسته که مسیحیان ارتدوکس در سالروز کشتهشدن حضرت عیسی(ع) برگزار میکردهاند.[۸] مرتضی مطهری معتقد است که «قمهزنی و بلندکردن طبل و شیپور، از ارتدکسهای قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه مردم برای پذیرش آن آمادگی داشت، همچون برق در همه جا دوید.»[۹] در مقابل برخی دیگر معتقدند قمهزنی ابتدا در میان ترکهای عراق، فِرَق صوفیه (از جمله قزلباشها) و کردهای غرب ایران رواج داشته و از طریق زائران ترک به عراق نفوذ کرده است.[۱۰]
پیشینه قمهزنی در ایران
... در این میان ناگهان جمعی سفیدپوش که کاردهایی در دست داشتند، پدیدار شدند که با هیجان زیاد کاردها را بالا برده و به سر خود میزدند و خون از سر آنها و از کاردهایی که در دست داشتند، فواره میزد و سرتاپایشان را سرخ کرده بود. واقعاً که منظرۀ دلخراش و بسیار تأثرآوری بود که هرگز نمیتوانم آن را از یاد ببرم. کسانیکه در این دستهها سینه یا قمه میزنند، گاهی اوقات آنقدر به هیجان آمده و یا خونی که از آنها میرود [آنقدر زیاد است] که بیحال شده و روی زمین میافتند و حتی ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند.
بنجامن، ایران و ایرانیان، ۱۳۶۳ش، ص۲۸۴.
پیشینۀ قمهزنی در ایران به دوران صفویه برمیگردد.[۱۱] در برخی سفرنامههای اروپاییان در آن دوره به قمهزنی و تیغزنی اشاره شده است؛ ازجمله گزارش آدام الئاریوس از مراسم تیغزنی در روز عاشورا در اردبیل عهد شاه صفی. این رسم در دوره قاجار خصوصاً عهد ناصری رواج بسیاری یافت.[۱۲] عبدالله مستوفی مسبب اصلی این امر را ملاآقا دربندی، عالم همعصر ناصرالدین شاه قاجار میداند.[یادداشت ۱]
در سفرنامههای جهانگردان و دیگر خارجیانی که در این عهد به ایران آمده و شاهد عزاداری محرم بودهاند، گزارشهایی از مراسم قمهزنی در نوشتار اشخاصی مانند دکتر فووریه، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه،[یادداشت ۲] هانری رنه دالمانی[یادداشت ۳] و بنجامن سفیر کبیر آمریکا در عهد ناصری[یادداشت ۴] وجود دارد.
در دورۀ رضاشاه، از سال ۱۳۱۴ش قمهزنی مانند دیگر رسوم عزاداری ممنوع شد.[۱۳] این ممنوعیت تا ۱۳۲۰ش و برکناری رضاشاه ادامه داشت، اما پس از آن مانند دیگر ممنوعیتها لغو شد و قمهزنی در برخی مناطق ایران از سر گرفته شد. در عصر پهلوی، قمهزنی حیات پر اُفت و خیزی داشت. در برخی سالها (ازجمله سال ۱۳۴۳ش) با دستور شهربانی یا ساواک ممنوع اعلام میشد و در برخی سالها به خصوص در برخی مناطق آزادانه برگزار میشد.[۱۴]
رویکرد فقیهان
قمهزنی از جمله موضوعات اختلافی بین فقهای شیعه از عصر قاجار تا امروز بوده است. بهگونهای که میتوان فقها را به دو دسته موافقان و مخالفان قمهزنی تقسیم کرد: فقیهانی مانند میرزای نائینی، محمدتقی بهجت و میرزا جواد تبریزی، قمهزنی را جایز دانستهاند، و در مقابل، مجتهدانی مانند سیدابوالحسن اصفهانی، سید محسن امین، سید علی خامنهای، حسینعلی منتظری و ناصر مکارم شیرازی قمهزنی را وهن مذهب شیعه دانسته و آن را حرام اعلام کردهاند.
موافقان
دلیل اصلی و مهمترین مستند موافقانِ قمهزنی، افزون بر تعظیم شعائر، حفظ سنتهای شیعی و قدرتنمایی جامعۀ شیعیان و[۱۵] فتوای میرزای نائینی است. وی در بند دوم فتوای مشهوری که در تاریخ ۵ ربیعالاول ۱۳۴۵ق نگاشته شده، چنین مینویسد:
- اقوی جواز بیرونآمدن خون از پیشانی در اثر زدن شمشیر و قمه، در صورتی که از زیان آن محفوظ باشد، [است]. بیرونآمدن خون، بدون صدمه به استخوان پیشانی که عادتاً زیان نمیرساند و مانند اینها همچنانکه کسانیکه استعمال شمشیر و قمه میکنند، طوری میزنند که صدمه به استخوان نمیرساند و اگر [قمهزن] گمان میکرد که زدن قمه به حسب عادت ضرر ندارد، و لکن بعد از زدن، به قدری خون بیرون آمد که مضر بود، بعید است حرمت آن؛ مانند کسی که وضو بگیرد یا به آب، غسل کند و یا در ماه رمضان روزه میگیرد، سپس روشن شده که ضرر داشته [است]. لکن احوط و سزاوار است کسانی که عارف به استعمال شمشیر و قمه نیستند، خودداری کنند. خصوصاً جوانانی که دلهایشان پر از محبت حسین بن علی(ع) است و از محبت حسین(ع) بیخود هستند که در موقع استعمال [قمه] توجه ندارند که ممکن است زیان ببینند.[۱۶]
از مراجعی که به جواز و گاه حتی به استحباب قمهزنی حکم دادهاند، این افراد را میتوان نام برد:
مخالفان
از جمله فتاوای مهم و مؤثر در مخالفت با قمهزنی، فتوای سید ابوالحسن اصفهانی است:
- 'إن استعمال السیوف و السلاسل و الطبول و الأبواق و مایجری الیوم فی مواکب العزاء بیوم عاشوراء إنما هو محرّم و هو غیرشرعی؛ استفاده از شمشیرها (قمهزنی) و زنجیر و طبل و بوق و آنچه که امروزه در دستهجات عزاداری عاشورا انجام میشود، حرام و غیرشرعی است.[۲۱]
پس از این فتوا، مهمترین متن در مخالفت و نقد قمهزنی، کتاب التنزیه لاعمال الشبیه اثر سید محسن امین است که در آن، قمهزنی و رسوم مشابه عزاداری، غیرشرعی، غیرعقلانی و موجب وهن شیعیان دانسته شده است. انتشار این کتاب، واکنشهای بسیاری را برانگیخت و کتابها و رسالههایی در موافقت یا مخالفت با آن نوشته و منتشر شد.[۲۲]
امام خمینی در استفتائی حرمت یا حلالبودن قمهزنی را تابع ضرر داشتن و شرایط زمانی دانست و به جهت شرایط زمانی آن را حرام اعلام کرد.[۲۳] آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در سال ۱۳۷۳ش درباره قمهزنی گفت: «قمهزنی از کارهای خلاف، جعلی و نادرست است که متأسفانه طی چند سال اخیر برخی در حال ترویج آن هستند. قمهزنی مربوط به دین و یا یک حرکت عزاداری نیست و قطعا خلاف و یک بدعت است و بدون تردید خداوند به انجام آن راضی نیست و اینجانب نیز از کسی که تظاهر به قمهزنی میکند، قلباً راضی نیستم.»[۲۴] برخی علما در تأیید گفتار رهبر جمهوری اسلامی ایران، قمهزنی را موجب وهن مذهب شیعه و نامشروع دانستند.[۲۵]
علاوه بر این، برخی دیگر از مراجع تقلید هم در فتاوای خود با قمهزنی مخالفت کردهاند؛ ازجمله:
دلایل اصلی حرمت قمهزنی از نظر مخالفان عبارت است از:
پانویس
- ↑ فتح الله، معجم ألفاظ الفقه الجعفری، ۱۴۱۵ق، ص۱۱۴.
- ↑ الفضلی، «فلسفة الشعائر الحسينية»، پایگاه شبکه الإمامین الحسنین(ع).
- ↑ مظاهری، «قمهزنی»، در فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ش، ص ۳۸۹.
- ↑ مظاهری، «قمهزنی»، در فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ش، ص ۳۸۹.
- ↑ مظاهری، «قمهزنی»، در فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ش، ص ۳۸۹.
- ↑ تبریزی خیابانی، وقایع الأیام، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۳۰۶-۳۰۸.
- ↑ صحتی سردرودی، تحریفشناسی عاشورا و تاریخ امام حسین(ع)، ۱۳۸۳ش، ص۲۱۰-۲۱۲.
- ↑ شریعتی، مجموعه آثار، ج۹، ۱۳۸۲ش، ص۱۷۰-۱۷۱.
- ↑ مطهری، مرتضی، جاذبه و دافعه علی، ۱۳۸۰ش، ص ۱۵۴.
- ↑ حیدری، تراژدی کربلا، ۱۳۸۱ش، ص۴۸۰.
- ↑ منتظرالقائم و کشاورز، «بررسی تغییرات اجتماعی مراسم و مناسک عزاداری عاشورا در ایران»، ص۵۴ و ۵۵.
- ↑ منتظرالقائم و کشاورز، «بررسی تغییرات اجتماعی مراسم و مناسک عزاداری عاشورا در ایران»، ص۵۸.
- ↑ بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه، ۱۳۷۸ش.
- ↑ مظاهری، «رسانه شیعه»، ص۴۶.
- ↑ حمود العاملی، ردالهجوم عن شعائر الامام الحسین المظلوم، ۱۴۲۵ق، ص ۱۶۴، ۱۹۷.
- ↑ نقل از: ربانی خلخالی، عزاداری از دیدگاه مرجعیت شیعه، ۱۴۱۵ق، ص۵۵.
- ↑ پایگاه آیت الله بهجت، استفتاء شماره ۶٣٨٣.
- ↑ تبریزی، استفتائات جدید، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۴۵۴-۴۵۹ .
- ↑ پاسخ حضرت آیت الله العظمی روحانی به سؤالاتی درباره کیفیت عزاداری برای ائمه معصومین(ص)، پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی روحانی.
- ↑ پایگاه آیت الله سیدصادق شیرازی.
- ↑ صحتی سردرودی، تحریفشناسی عاشورا و تاریخ امامحسین(ع)، ۱۳۸۳ش، ص۲۱۴.
- ↑ محمد الحسون، وقفة مع رسالة التنزیه وأثارها فی المجتمع ، ضمن رسائل الشعائر الحسینیه، ج۱، ص ۴۲.
- ↑ فتوای امام خمینی در مورد قمه زدن در عزای امام حسین(ع)، پایگاه پرتال امام خمینی.
- ↑ بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای.
- ↑ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۶ش، ص۳۵۹.
- ↑ فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۸۱.
- ↑ منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۳۲۱.
- ↑ پایگاه پاسخگویی آیت الله مکارم شیرازی.
- ↑ پایگاه اسراء.
- ↑ پایگاه آیت الله علوی گرگانی.
- ↑ پایگاه آیتالله محقق کابلی.
- ↑ قمه زدن و خراش دادن سر و صورت و بدن، پایگاه آیتالله مظاهری.
- ↑ پایگاه آیتالله نوری همدانی.
- ↑ رابطه روایات اضرار به نفس و قمه زنی چیست؟، سایت خبر جماران.
- ↑ مقصود از وهن دین یا مذهب چیست؟، سایت پاسخگویان.
- ↑ «حکم تیغ و قمهزنی از منظر مقام معظم رهبری»، خبرگزاری فارس؛ «نظر بیش از ۲۵ مرجع تقلید در مورد قمه زنی»، پایگاه خبری شعار سال.
یادداشت
- ↑ مستوفی مینویسد: تیغزدن روز عاشورا از کارهایی است که این آخوند [دربندی] در عزاداری وارد یا لامحاله آن را عمومی کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است و تُرکهای عوام هم این عزاداری را پذیرفتهاند و این خلاف شرع بَیِّن جزو عزاداری و کار ثواب وانمود شده است. ر.ک به: مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۷۶-۲۷۷.
- ↑ مؤمنین متعصب در چنین روزی (عاشورا) فرصت را برای قمهزدن از دست نمیدهند. در اردو کسانی هستند که حتی فردا هم برای معالجۀ زخمهای ایشان کافی نیست. شاید هم این بیشعورها که حتی در سفر هم مرتکب این عمل زشت میشوند و از راهآمدن به این حالت در زیر آفتاب سوزان تابستان آنهم غالباً با پای پیاده بیمی ندارند، پوستی کلفتتر از مردم معمولی داشته باشند. فووریه، سه سال در دربار ایران،۱۳۸۵ش، ص۲۸۲.
- ↑ در روز عاشورا دستۀ دیگری هم به این دسته (سینهزنان) اضافه میشود. افراد این دسته کسانی هستند که نذر کردهاند در این روز خون خود را در ماتم شهدای کربلا بریزند. آنها موهای سر را تراشیده، کفن سفیدی هم میپوشند و یاحسینگویان قمه به سر خود میزنند و خون از سر و روی آنها جاری میگردد و روی کفن میریزد. پس از جاریشدن خون، هیجانی در آنها تولید میشود و اگر از آنان جلوگیری نشود، خود را با قمه هلاک میکنند. اشخاصی هستند که چوبهایی بهدست دارند و آنها را جلو قمه میگیرند تا ضربات به سرها وارد نیایند و بدینترتیب از ریختن خون زیاد جلوگیری مینمایند. معهذا بعضی بهواسطۀ خونریزی زیاد از پا در میآیند و یا اقلاً مدتی مریض میشوند. دالمانی، سفرنامه از خراسان تا بختیاری، ۱۳۳۵ش، ص۱۹۲-۱۹۳.
- ↑ سال ۱۸۸۴ میلادی من در تهران اقامت داشتم. دستههایی در خیابانها حرکت میکردند و احساسات تند و شدید و بیسابقهای از خود نشان میدادند... در این میان ناگهان جمعی سفیدپوش که کاردهایی در دست داشتند، پدیدار شدند که با هیجان زیاد کاردها را بالا برده و به سر خود میزدند و خون از سر آنها و از کاردهایی که در دست داشتند، فواره میزد و سرتاپایشان را سرخ کرده بود. واقعاً که منظرۀ دلخراش و بسیار تأثرآوری بود که هرگز نمیتوانم آن را از یاد ببرم. کسانی که در این دستهها سینه یا قمه میزنند، گاهی اوقات آنقدر به هیجان آمده و یا خونی که از آنها میرود [آنقدر زیاد است] که بیحال شده و روی زمین میافتند و حتی ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند (بنجامین، ایران و ایرانیان، ۱۳۶۳ش، ص۲۸۴).
منابع
- امین، سید محسن، رسالة التنزیه لأعمال الشبیه، بیجا، بینا، بیتا.
- امین، سید محسن، عزاداریهای نامشروع، ترجمۀ جلال آلاحمد، بوشهر، شروه، ۱۳۷۱ش.
- امینی، داوود، چالشهای روحانیت با رضاشاه: بررسی علل چالشهای سنتگرایی با نوگرایی، تهران، سپاس، ۱۳۸۲ش.
- بصیرتمنش، حمید، علما و رژیم رضاشاه؛ نظری بر عملکرد سیاسی فرهنگی روحانیون در سالهای ۱۳۰۵ تا ۱۳۲۰، تهران، مؤسسۀ چاپ و نشر عروج، ۱۳۷۶ش.
- بنجامین، ساموئل گرین ویلز، ایران و ایرانیان، ترجمۀ محمدحسین کردبچه، تهران، جاویدان، ۱۳۶۳ش.
- تبریزی، جواد، استفتائات جدید (للتبریزی)، ج۱، قم، سرور، ۱۳۸۵ش.
- تبریزی خیابانی، علی، وقایع الأیام فی تتمة محرم الحرام، تحقیق محمد الوانساز خویی، قم، غرفة الإسلام، ۱۳۸۶ش.
- حیدری، ابراهیم، تراژدی کربلا: مطالعۀ جامعهشناختی گفتمان شیعه، ترجمۀ علی معموری و محمدجواد معموری، قم، دارالکتاب الاسلامی، ۱۳۸۱ش.
- دالمانی، هانری رنه، سفرنامه از خراسان تا بختیاری، ترجمه محمدعلی فرهوشی، تهران، نشر امير کبير، ۱۳۳۵ش.
- دهخدا، علیاکبر و دیگران، لغتنامه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
- ربانی خلخالی، علی، عزاداری از دیدگاه مرجعیت شیعه، قم، مکتب الحسین، ۱۴۱۵ق.
- شریعتی، علی، مجموعه آثار، ج۹، تهران، چاپخش، ۱۳۸۲ش.
- شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۷۱ش.
- صحتی سردرودی، محمد، تحریفشناسی عاشورا و تاریخ امامحسین(ع)، تهران، مؤسسۀ انتشارات امیرکبیر: شرکت چاپ و نشر بینالملل، ۱۳۸۳ش.
- فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، ج۱، قم، امیر العلم، ۱۳۸۴ش.
- فتاوی علماء الدین حول الشعائر الحسینیه، بیروت، مؤسسة المنبر الحسینی، ۱۹۹۴م.
- فتح الله، أحمد، معجم ألفاظ الفقه الجعفری، الدمام، مطابع المدوخل، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
- الفضلی، احسان، «فلسفة الشعائر الحسینیة»، پایگاه الإمامین الحسنین(ع).
- فووریه، سه سال در دربار ایران، ترجمه عباس اقبال، تهران، نشر علم، ۱۳۸۵ش.
- محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، ۱۳۷۶ش.
- مسائلی، مهدی، قمهزنی: سنت یا بدعت، اصفهان، گلبن، ۱۳۸۵ش.
- مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوران قاجاریه،تهران، زوار، ۱۳۸۴ش.
- مطهری، مرتضی، جاذبه و دافعه علی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۰ش.
- مظاهری، محسنحسام، «رسانه شیعه: سوگواری شیعیان ایران از آغاز تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی»، در مجله اخبار و ادیان، شماره ۱۸، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۵ش.
- مظاهری، محسنحسام، فرهنگ سوگ شیعی، تهران، خیمه، ۱۳۹۵ش.
- منتظرالقائم، اصغر، کشاورز، زهرا سادات، «بررسی تغییرات اجتماعی مراسم و مناسک عزاداری عاشورا در ایران»، مجله شیعهشناسی، تابستان ۱۳۹۶ش، شماره ۵۸.
- منتظری، حسینعلی، رساله استفتائات، ج۲، تهران، نشر سایه، ۱۳۸۴ش.
- نیازمند، رضا، شیعه در تاریخ ایران: شیعه چه میگوید و چه میخواهد؟، تهران، حکایت قلم نوین، ۱۳۸۳ش.
پیوند به بیرون
- قانع، احمدعلی و فتحالله بیاتی، محمدرضا، «قمهزنی؛ عزاداری یا خرافه؟»، مجله مطالعات فرهنگ - ارتباطات، سال شانزدهم - شماره ۶۱، بهار ۱۳۹۴ش.