فیروز دیلمی
مشخصات فردی | |
---|---|
کنیه | ابو عبدالله • ابو عبدالرحمن |
محل زندگی | یمن |
نسب/قبیله | ایرانی |
درگذشت | ۲۳-۳۵ق یا ۵۳ق |
مشخصات دینی | |
زمان اسلام آوردن | ۶ق یا ۷ق یا ۱۰ق |
نحوه اسلام آوردن | توسط فرستاده پیامبر(ص) به یمن یا حضور در مدینه |
دلیل شهرت | کشتن اسود عنسی |
نقشهای برجسته | فرماندار یمن |
فیروز دِیْلَمی صحابه ایرانی که بهدستور پیامبر(ص) شورش اَسْوَد عَنْسی مدعی پیامبری را با کشتن او رفع کرد. پیامبر(ص) فیروز را بهدلیل این کار، مردی مبارک از خاندانی مبارک و بنده صالح خواند.
فیروز دیلمی از ابناء دانسته شده است. ابناء را ایرانیانی خواندهاند که در دوران ساسانیان، حبشیان را از یمن بیرون راندند و تا برآمدن اسلام بر آنجا حکمرانی کردند. برخی اسلامآوردن فیروز را در سال دهم قمری و توسط فرستاده رسول خدا(ص) به یمن و برخی دیگر مقارن با اسلامآوردن باذان در سال ششم یا هفتم قمری دانستهاند.
گفته شده که فیروز دیلمی، پس از کشتهشدن فرمانده منصوب پیامبر(ص) در جنگ با اسود عنسی، ریاست ابناء را بر عهده گرفت. درباره ادامهیافتن ریاست او پس از رحلت رسول خدا(ص) گزارشهایی در منابع وجود دارد. درگذشت فیروز در برخی منابع در زمان خلافت عثمان و در برخی دیگر در زمان حکومت معاویه نوشته شده است.
جایگاه و پیشینه
فیروز دیلمی، از اصحاب پیامبر(ص) و اهل ایران[۱] که بهدستور پیامبر(ص)[۲] شورش اسود عنسی، مدعی نبوت، را با کشتن او رفع کرد.[۳] بهنقل از منابع، پیامبر(ص) از طریق وحی از کشتهشدن اسود عنسی بهدست فیروز اطلاع یافت.[۴] پیامبر(ص) فیروز دیلمی را بهدلیل این کار، مردی مبارک از خاندانی مبارک[۵] و بنده صالح[۶] خواند. گفته شده که پیامبر(ص) به او کنیه ابوعبدالله داد.[۷] فیروز دیلمی از راویان حدیث دانسته شده و روایاتش از طریق پسرانش، سعید، ضحاک و عبدالله، و برخی دیگر نقل شده است.[۸]
فیروز دیلمی از اَبْناء الاَحْرار (آزادزادگان) بهقلم آمده است.[۹] گفته شده که عربها از دیرباز ایرانیان را آزادگان یا آزادزادگان میخواندهاند.[۱۰] اَبْناء یمن ایرانیانی دانسته شدهاند که در دوران پادشاهی خسرو انوشیروان (حکومت: ۵۳۱-۵۷۹م)، پادشاه ساسانی، حبشیان را از یمن بیرون راندند و تا برآمدن اسلام بر آنجا حکمرانی کردند.[۱۱] گفته شده که آنان پس از دعوت پیامبر(ص) به اسلام گرویدند.[۱۲]
نقلی از پیامبر(ص) درباره فیروز دیلمی:
خداوند اسود دروغگوی عنسی را بکشت. او را بهدست یکی از برادران مسلمان شما بکشت؛ برادری از قومی که اسلام آورد و پیامبر خدا را تصدیق کرد.[۱۳]
از اسلامآوردن تا درگذشت
طبری، اسلامآوردن فیروز دیلمی را بهدست وبر بن يحنس ازدی، یکی از فرستادگان پیامبر(ص) برای دعوت ابناء به اسلام، دانسته است.[۱۴] او تاریخ این رخداد را سال دهم قمری ثبت کرده است.[۱۵] در برخی دیگر از منابع، اسلامآوردن فیروز پس از اطلاعش از ظهور پیامبر(ص) و حضور نزد او ثبت شده است.[۱۶] زمان این رخداد مقارن اسلامآوردن باذان، در سال ششم یا هفتم قمری، دانسته شده است.[۱۷]
مسعودی فیروز دیلمی را جزء فرستادگان باذان به مدینه برای رساندن پیام خسرو پرویز، پادشاه ساسانی، مبنی بر فرستادن پیامبر(ص) به پایتخت ساسانی بهدلیل نوشتن نامه دعوت به اسلام دانسته است.[۱۸] برخی محققان در این موضوع تردید کردهاند و فیروز را فرستاده باذان به مدینه برای تسلیم پیام اسلامآوردن ابناء قلمداد کردهاند؛[۱۹] رخدادی که پس از اطلاع غیبی پیامبر(ص) بر کشتهشدن خسرو بهدست پسرش شیرویه رخ داده است.[۲۰]
گفته شده که فیروز دیلمی، پس از کشتهشدن شهر بن باذان در جنگ با اسود عنسی، ریاست ابناء را در یمن بر عهده گرفت.[۲۱] درباره ادامهیافتن ریاست او پس از رحلت رسول خدا(ص)، در دوران خلافت ابوبکر[۲۲] و معاویة بن ابوسفیان[۲۳] گزارشهایی وجود دارد. به نقل از منابع، معاویه فیروز را از حکومت صنعاء خلع کرد و شخص دیگری را بهجای او گمارد.[۲۴] درگذشت او را در زمان خلافت عثمان[۲۵] یا در زمان حکومت معاویه[۲۶] (سال ۵۳ق) نوشتهاند.
کشتن اسود عنسی
در منابع، فیروز دیلمی کُشنده اسود عنسی معرفی شده است.[۲۷] بهنقل از منابع، پس از بالاگرفتن کار اسود عنسی در یمن که با ادعای نبوت و شورش او همراه بود، قبایلی مرتد شدند و برخی اسلام خود را پنهان کردند و از سوی اسود بهکار گرفته شدند؛ در این میان فیروز به امارت ابناء منصوب شد.[۲۸] اسود در جنگی شهر بن باذان والی پیامبر(ص) را کشت و زن او، که دخترعموی فیروز بود، را به تصرف خود درآورد.[۲۹] پیامبر(ص) پس از اطلاع از این رخدادها به سه نفر از ابناء، فیروز دیلمی، قيس بن مَکْشوح و داذَوَيه، نامه نوشت و به آنان دستور داد تا با اسود مقابله کنند.[۳۰] به نقل از منابع، پس از دستور پیامبر(ص) فیروز و یارانش با همکاری همسر اسود دست به توطئه برای قتل اسود زدند.[۳۱] آنان تصمیم گرفتند تا نقبی به محل خواب اسود بزنند و در زمان مناسب او را بکشند.[۳۲] شبی فیروز خود پنهانی بر بالین اسود حاضر شد و با او گلاویز شد.[۳۳] در این درگیری، فیروز توانست اسود را بکشد و سر از تن او بردارد.[۳۴]
پانویس
- ↑ ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۱.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۳، ص۲۳۱.
- ↑ ابنقتیبه دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۳۳۵.
- ↑ ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۱.
- ↑ ابن عبدالبر اندلسی، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۲۶۶.
- ↑ ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۱.
- ↑ ابن عبدالبر اندلسی، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۲۶۶.
- ↑ مزی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲۳، ص۳۲۳.
- ↑ ابنقتیبه دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۳۳۵.
- ↑ دلبری، «ایرانیان آزاده در یمن (ابناء الاحرار)»، ص۵۴.
- ↑ ابنسعد، طبقات الکبری، دار صادر، ج۵، ص۵۳۳؛ نولدکه، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۷.
- ↑ سجادی، «باذان»، ص۷۶.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۲، ص۲۳۹.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۳، ص۱۵۸.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۳، ص۱۵۸.
- ↑ ابنسعد، طبقات الکبری، دار صادر، ج۵، ص۵۳۳.
- ↑ سجادی، «باذان»، ص۷۶-۷۷.
- ↑ مسعودی، التنبيه والاشراف، قاهره، ص۲۲۵.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: شجاع، اليمن فی صدر الاسلام، ۱۴۴۰ق، ص۱۲۲.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۲، ص۶۵۶.
- ↑ مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ۱۳۸۲ش، ص۸۵.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۳، ص۳۲۳.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۳۴؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۴۹۶.
- ↑ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۴۹۶.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۱۱، ص۵۴۷.
- ↑ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۴۹۶.
- ↑ ابنقتیبه دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۳۳۵؛ ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۱.
- ↑ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۰۹، ج۳، ص۱۵-۱۶.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۳، ص۲۲۹-۲۳۰.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۳، ص۲۲۹-۲۳۰.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۳، ص۲۳۲.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۳، ص۲۳۸.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۳، ص۲۳۸-۲۳۹.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۳، ص۲۳۹.
منابع
- ابناثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
- ابناثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
- ابنسعد، طبقات الکبری، بیروت، دار صادر، بیتا.
- ابن عبدالبر اندلسی، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲م/۱۹۹۲م.
- ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عکاشه، قاهره، الهيئة المصرية العامة للكتاب، ۱۹۹۲م.
- دلبری، شهربانو، «ایرانیان آزاده در یمن (ابناء الاحرار)»، در فصلنامه تخصصی فقه و تاریخ تمدن، شماره ۲۴، تابستان ۱۳۸۹ش.
- ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
- سجادی، صادق، «باذان»، در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۱ش.
- شجاع، عبدالرحمن عبدالواحد، اليمن فی صدر الاسلام من البعثة المحمدية حتی قيام الدولة الاموية، صنعاء، بینا، ۱۴۴۰ق.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک)، بیروت، بینا، بیتا.
- مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال فی أسماء الرجال، تحقیق بشار عواد معروف، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۰ق.
- مسعودی، علی بن حسین، التنبيه والاشراف، تحقیق عبدالله اسماعيل الصاوی، قاهره، دار الصاوی، بیتا.
- مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۲ش.
- نولدکه، تئودور، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ترجمه عباس زریاب خویی، تهران، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگى، ۱۳۷۸ش.
- یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.