تَبْذیر از گناهان کبیره به معنای تباه کردن اموال یا استفاده اموال در غیر جای استحقاق خودش است. تبذیر زیر مجموعه اسراف است که با بیبرنامگی و نوعی پاشیدگی در مصرف یا مصرف کردن مال در راه انجام معاصی و مخالفت با خداوند محقق میشود.
آیات اخلاقی | |
---|---|
آیات افک • آیه اخوت • آیه اطعام • آیه نبأ • آیه نجوا • آیه مشیت • آیه بر • آیه اصلاح ذات بین • آیه ایثار | |
احادیث اخلاقی | |
حدیث قرب نوافل • حدیث مکارم اخلاق • حدیث معراج • حدیث جنود عقل و جهل | |
فضایل اخلاقی | |
تواضع • قناعت • سخاوت • کظم غیظ • اخلاص • خشیت • حلم • زهد • شجاعت • عفت • انصاف • اصلاح ذات البین • عیبپوشی | |
رذایل اخلاقی | |
تکبر • حرص • حسد • دروغ • غیبت • سخنچینی • تهمت • بخل • عاق والدین • حدیث نفس • عجب • عیبجویی • سمعه • قطع رحم • اشاعه فحشاء • کفران نعمت | |
اصطلاحات اخلاقی | |
جهاد نفس • نفس لوامه • نفس اماره • نفس مطمئنه • محاسبه • مراقبه • مشارطه • گناه • درس اخلاق • استدراج | |
عالمان اخلاق | |
ملامهدی نراقی • ملا احمد نراقی • میرزا جواد ملکی تبریزی • سید علی قاضی • سید رضا بهاءالدینی • سید عبدالحسین دستغیب • عبدالکریم حقشناس • عزیزالله خوشوقت • محمدتقی بهجت • علیاکبر مشکینی • حسین مظاهری • محمدرضا مهدوی کنی | |
منابع اخلاقی | |
قرآن • نهج البلاغه • مصباح الشریعة • مکارم الاخلاق • المحجة البیضاء • رساله لقاءالله (کتاب) • مجموعه وَرّام • جامع السعادات • معراج السعادة • المراقبات | |
تبذیر باوجود رابطه نزدیک با اسراف دارای تفاوتهایی نیز هستند؛ اسراف شامل هر نوع انحرافی از جمله اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی میشود در حالی که تبذیر فقط در امور مالی صورت میگیرد.
قرآن تبذیر را کاری شیطانی و مبذرین را برادران شیاطین معرفی کرده است. در کتب فقهی تبذیر از عوامل حجر و ممنوعیت شخص از تصرف در اموالش دانسته شده است.
مفهومشناسی
تبذیر را به معنای پراکندن مال به اسراف، بیاندازه خرج کردن،[۱] بیهوده خرج کردن یا ولخرجی کردن،[۲] تباه کردن مال[۳] و استفاده مال در غیر جای استحقاق خودش[۴] یا استفاده مال در غیر حق و مصارف شرعی[۵] معنا کردهاند. تبذیر همیشه با نوعی پاشیدگی، بینظمی و بیبرنامگی همراه است[۶] که از دور ریختن یا پاشیدن بذر در مکانی نامناسب استعاره گرفته شده است.[۷] تبذیر را حزبی از اسراف نیز دانستهاند؛[۸] چراکه هر دو خروج از حد اعتدال است.
تحقق تبذیر را با صرف کردن اموال در راه انجام معاصی و مخالفت با خدا نیز محتمل دانستهاند.[۹]
تفاوت با اسراف
تبذیر را زیرمجموعه اسراف قرار دادهاند به صورتی که در برخی روایات این دو واژه در یک معنا به کار رفته است. در روایتی از امام علی(ع) صرف کردن مال در غیر مورد استحقاق آن، اسراف و تبذیر نامیده شده است که موجب سقوط مقام انسان در نزد خداوند میشود؛[۱۰] ولی به رغم ارتباط نزدیک میان این دو واژه، تفاوتهایی نیز برای آن دو برشمردهاند.
- اسراف مفهومی فراگیر است و شامل هرگونه انحرافی از جمله اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی میشود ولی تبذیر بیشتر در امور اقتصادی و مالی و به ندرت در موارد دیگر مثلا در ولایت امام علی(ع)[۱۱] به کار میرود.[۱۲]
- اسراف به معنای خارج شدن از حد اعتدال است بدون آنکه چیزی را ضایع کرده باشیم مثلا لباس گرانقیمتی بپوشیم که چندین برابر نیاز ما باشد؛ ولی تبذیر به اتلاف و تضییع اموال منجر میشود مثلا برای ۵ نفر بهاندازه ۱۰ نفر غذا آماده کنیم و باقیمانده را دور بریزیم.[۱۳]
- طبرسی در تفسیر مجمع البیان تحقق تبذیر را به ضایع کردن مال و پراکندن آن میداند ولی خرج کردن بیاندازه که منجر به ضایع کردن اموال نشود و اگرچه در راه خیر و انفاقهای مستحب باشد را تبذیر قلمداد نمیکند.[۱۴]
- اسراف گاه بر زیادهروی در انجام عملی مباح و گاه بر خصوص مصارف نابجا و ناشایست به کار میرود، بنابراین مصادیق آن را میتوان از دو نوع کمی و کیفی دانست؛ ولی تبذیر معمولا به صورت کیفی و در خصوص مصارف ناشایست تحقق مییابد مثلا به شخصی انفاق کند تا کار حرامی را مرتکب شود پس تبذیر بر خلاف اسراف هیچگاه برای بیان زیادهروی در امور خیر به کار نمیرود.[۱۵]
با توجه به تفاوتهای فوق، تبذیر اگرچه زیر مجموعه اسراف معرفی شد؛ ولی از دیگر اسرافها زشتتر شمرده شده است؛[۱۶] زیرا در آن تجاوز از حلال به حرام و انفاق مال در راه حرام صورت میگیرد.[۱۷]
نهی از تبذیر
کلمه تبذیر در قرآن سه بار در آیات ۲۶ و ۲۷ سوره اسراء آمده است. در این آیات مباحثی درباره ادای حق خویشان، مستمندان و در راهماندگان و انفاق و دوری از اسراف و تبذیر بیان شده است. نهی از تبذیر در این آیه، بعد از دستور به ادای حق خویشان و مستمندان به این دلیل دانسته شده که شخص تحت تاثیر عواطف خویشی بیش از حد استحقاق به آنها انفاق نکند چراکه تبذیر در همه جا نکوهید و رعایت اعتدال در بخشش نیز مورد تاکید است. تشبیه مبذرین به شیاطین و برادر خواندن آنها با شیاطین در آیه بعد را نیز تاکید بیشتری بر نهی از تبذیر دانستهاند.[۱۸] وجه برادری و همنشینی مبذرین با شیاطین را همانندی عمل آنها در تباه کردن اموال دانستهاند.[۱۹]
مفسران منظور از واژه شیطان در آیه ۲۷ سوره اسراء را ابلیس دانسته که نسبت به پروردگار خود کفر ورزید، کفری که منشا آن ضایع کردن نعمتهای خداوند و استفاده از قدرت و ابزار در اختیارش در راه گمراهی بندگان خدا بود.[۲۰]
در این آیات تبذیر را کاری شیطانی و نوعی ناسپاسی معرفی کرده و همانطور که مؤمن را با برادری دیگر مؤمنان برتری داده، مبذرین را با برادری شیاطین تحقیر میکند.[۲۱]
ترک تبذیر در روایات نیز از جایگاه مهمی برخوردار است به صورتی که حتی از زیادهروی در انفاق و کارهای خیر نیز پرهیز داده شده است. در داستانی از شخص مسلمانی که با وجود داشتن چند فرزند، شش غلام خود را قبل از مرگش آزاد کرده بود، وقتی خبر آن به پیامبر(ص) رسید فرمود اگر به من اطلاع داده بودید از دفن او در قبرستان مسلمانان جلوگیری میکردم زیرا او کودکان خود را در معرض فقر قرار داده است.[۲۲]
احکام
حرمت تبذیر را از ضروریات دین و مورد اجماع فقها دانستهاند.[۲۳] تبذیر از جمله گناهان کبیره دانسته شده[۲۴] که موجب محجور شدن (ممنوعیت از تصرف در اموال خویش) مبذر میشود. بنابر نظر فقها کسانی که دچار آفت تبذیر میگردندند از نظر شرعی سفیه قلمداد شده و به حکم حاکم از تصرف در اموال خود ممنوع میشوند.[۲۵]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ دهخدا، لغت نامه، ذیل واژه تبذیر.
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه تبذیر.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۱۹۳.
- ↑ حقی، روح البیان، ج۱۵، ص۱۵۱.
- ↑ طیب، اطیب البیان، ج۸، ص۲۴۱؛ ج۹، ص۶۵۴.
- ↑ مصطفوی، التحقیق، ذیل واژه بذر.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه بذر.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۵۰۱.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۶، ص۵۲؛ عطایی، «اسراف و تبذیر در قرآن».
- ↑ نهج البلاغه به تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۲۶، ص۱۸۳.
- ↑ عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۲۸۸.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه بذر؛ فخر رازی، التفسر الکبیر، ۱۴۲۰، ج۹، ص۲۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۸۵.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج ۶، ص۶۳۳.
- ↑ معموری، «اسراف»، ص۲۰۲.
- ↑ ابوهلال عسکری، الفروق اللغویه، ص۱۱۵؛ روح المعانی، ج۱۵، ص۹۰.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۴۱۳؛ مقدس اردبیلی، زبدة البیان، ۱۳۸۶ق، ص۴۰۹.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۸۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۱۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۱۲.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ح۷، ص۴۶.
- ↑ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۵۶۶.
- ↑ مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۳۹۲ش، ص۷۰.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۳، ص۳۱۰.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۶، ص۵۲.
منابع
- ابوهلال عسکری، حسن بن عبدالله، الفروق اللغویه، مصر، دار العلم، ۱۴۱۴ق.
- آلوسی، محمود بن عبدالله، روح المعانی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
- حقی برسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۵ق.
- دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، لبنان - سوریه، دار العلم- الدار الشامیة، ۱۴۱۲ق.
- صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، قم، کتاب فروشی داوری، ۱۳۸۵ش
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ش.
- عطایی، محمدرضا، «اسراف وتبذیر در قرآن»، نشریه مشکات، شماره ۵۵، ۱۳۸۸ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ش.
- عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، مصحح هاشم رسولى محلاتى، تهران، المطبعة العلمية، ۱۳۸۰ق.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احياء التراث العربى، ۱۴۲۰ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق
- مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، قم، دارالحدیث، ۱۳۹۲ش.
- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، مرکز الکتاب للترجمة و النشر، ۱۴۰۲ق.
- معموری، علی، «اسراف»، در دائره المعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۲ش.
- مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان فی احکام القرآن، مصحح محمدباقر بهبودی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۸۶ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، محقق ابراهیم سلطانی نسب، بیروت، دار احیا التراث العربی، ۱۳۶۲ش.
- نهج البلاغه، به تصحیح صبحی صالح، قم، هجرت، ۱۴۱۳ق.