اُسَید بْن حُضَیرِ بْن سِماک، ابویحیی (درگذشته شعبان ۲۰ق)، از بزرگان قبیله اوس، یار پیامبر(ص) و یکی از نقبای دوازده گانه در بیعت دوم عقبه بود. پس از رحلت پیامبر(ص)، در واقعۀ سقیفۀ بنی ساعده، جانب مهاجران را گرفته و نقش تأثیرگذاری در خلافت ابوبکر داشت. وی در سال ۲۰ق در مدینه درگذشت و در بقیع مدفون شد.

اسید بن حضیر بن سماک
مشخصات فردی
نام کاملاُسَید بْن حُضَیرِ بْن سِماک
کنیهابویحیی
مهاجر/انصارانصار
نسب/قبیلهقبیله اوس
درگذشتشعبان ۲۰ق یا ۲۱ق، مدینه
مدفنبقیع
مشخصات دینی
زمان اسلام آوردندو سال پیش از هجرت
نحوه اسلام آوردنبه دست مصعب بن عمیر، فرستاده پیامبر(ص) به مدینه
دلیل شهرتاز بزرگان قبیله اوس، یار پیامبر(ص)، از نقبای دوازده گانه در بیعت دوم عقبه
نقش‌های برجستهحضور در غزوات، جانبداری از مهاجران در سقیفه و بیعت با ابوبکر، شرکت در فتوحات، نقل روایت از پیامبر(ص)
آثار 

زندگی نامه

کنیه اسید را، ابو حضیر و جز آن نیز آورده‌اند.[۱] پدرش حضیر الکتائب به روزگار جاهلیت، بزرگ قبیله اوس و فرمانده آنان در پیکار بُعاث با قبیله خزرج بود و هم در آن پیکار کشته شد.[۲]

اسید نیز پس از پدرش در جاهلیت و اسلام از بزرگان و خردمندان قوم خود به شمار می‌رفت؛ نوشتن می‌توانست و در شنا و تیراندازی مهارت داشت. از این رو وی را چون پدرش «‌کامل‌» می‌خواندند.

اسلام آوردن

اسید دو سال پیش از هجرت، به دست مصعب بن عمیر، فرستاده پیامبر(ص) به مدینه، اسلام آورد.[۳] در بیعت دوم عقبه حضور یافت و با رسول خدا(ص) بیعت کرد و به عنوان یکی از نقبای دوازده گانه، نقیب قبیله خود، اوس، شد.[۴] پس از هجرت، رسول خدا(ص) میان او و زید بن حارثه عقد برادری بست. [۵]

شرکت در غزوات و سریه‌ها

برخی آورده‌اند که اسید در غزوه بدر شرکت نداشت [۶]، اما در دیگر غزوات و برخی سریه‌ها حضور داشت.

به نوشته واقدی[۷] رسول خدا(ص) درفش اوس را در غزوه احد بدو سپرد و وی از جمله کسانی بود که در این جنگ پیامبر(ص) را ترک نگفت.

در غزوه حنین و غزوه تبوک نیز درفش اوس را در دست داشت [۸]. در غزوه طائف به دستور پیامبر(ص) به ابراهیم بن جابر، یکی از غلامان شهر طائف که به مسلمانان پیوسته، و آزاد شده بود، قرآن و احکام دین را تعلیم داد.[۹]

در سریه اُسامة بن زید نیز از جمله بزرگان صحابی بود که تحت فرمان وی قرار داشت.[۱۰]

حضور در سقیفه و بیعت با ابوبکر

اسید پس از رحلت پیامبر(ص)، در واقعه سقیفه جانب مهاجران را گرفت [۱۱] و به زعم خزرجیان نخستین کس از انصار بود که با ابوبکر بیعت کرد[۱۲] و اوسیان را برانگیخت تا با ابوبکر بیعت کنند[۱۳] و این به سبب حسادتی بود که وی نسبت به سعد بن عباده رئیس قبیله خزرج داشت. [۱۴] در همین واقعه بود که همراه عمر بن خطاب برای گرفتن بیعت از علی(ع) به خانه فاطمه(س) رفت.

همگامی وی با مهاجران و بیعتش با ابوبکر در انتخاب وی به خلافت تأثیر بسزایی داشت. [۱۵]

شرکت در فتوحات

از شرکت اسید در فتوحات اطلاع چندانی در دست نیست؛ اما به نوشته ابن عساکر[۱۶]، همراه عمر در جابیه و نیز فتح بیت المقدس حضور داشته است. نیز گفته‌اند که عمر او را بر محله انصار گماشت. [۱۷]

نقل روایات از رسول خدا(ص)

اسید از رسول خدا(ص) روایاتی دارد[۱۸] و گروهی چون عبدالرحمان بن ابی لیلی [۱۹]، عایشه و ابن عمر، [۲۰] أنس بن مالک، عکرمة بن خالد، زید بن اسلم، [۲۱] ابو سعید خدری، [۲۲] محمد بن ابراهیم بن حارث[۲۳]، کعب ابن مالک[۲۴] و دیگران از وی روایت کرده‌اند.

دیدگاه اهل سنت و شیعه

مورخان اهل سنت، اسید را به عقل و رأی ستوده و از حسن صوت او در قرائت قرآن یاد کرده [۲۵] و کراماتی چند بدو نسبت داده‌اند.[۲۶]

اما عالمان شیعه، وی را به سبب مخالفتش با علی(ع) در سقیفه و نیز به سبب روایتی حاکی از آنکه وی از جمله کسانی بود که می‌خواسته‌اند خانه حضرت فاطمه(س) را بسوزاند، نکوهیده‌اند.[۲۷]

وفات

به نوشته ابن سعد[۲۸]، اسید در شعبان ۲۰ق درگذشت، عمر بر وی نماز گزارد و در بقیع به خاک سپرده شد، اما خلیفة بن خیاط سال وفاتش را ۲۱ق دانسته است.[۲۹]

پانویس

  1. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، جلد ۳، ص۶۰۳؛ ابن حبان، محمد، مشاهیر علماء الامصار، ص۱۳؛ ابن منجویه، احمد، رجال صحیح مسلم، جلد ۱، ص۷۵؛ ابن قیسرانی، محمد، الجمع بین کتابی ابی نصر الکلاباذی و ابی بکر الاصبهانی، جلد ۱، ص۴۹؛ ابن عساکر، علی، تاریخ مدینه دمشق، جلد ۳، ص۱۲
  2. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، جلد ۳، ص۶۰۴
  3. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، جلد ۳، ص۶۰۴
  4. ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، جلد ۲، ص۸۷-۸۸
  5. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، جلد ۳، ص۶۰۵
  6. ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، جلد ۲، ص۹۸؛ واقدی، محمد، المغازی، جلد ۱، ص۱۱۶؛ ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، جلد ۳، ص۶۰۵؛ قس: ابن حبان، محمد، مشاهیر علماء الامصار، ص۱۳؛ که به شرکت وی در بدر تصریح دارد
  7. واقدی، محمد، المغازی، جلد ۱، ص۲۱۵ و ۲۴۰
  8. واقدی، محمد، المغازی، جلد ۳، ص۸۹۵و ۹۹۶
  9. واقدی، محمد، المغازی، جلد ۳، ص۹۳۲
  10. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، جلد ۶، ص۵۲
  11. ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۴، ص۳۰۷
  12. زبیر بن بکار، الاخبار الموفقیات، ص۵۷۸
  13. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۴۵۸؛ ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۳۹.
  14. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۱۰
  15. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج ۶، ص۱۱؛ ابن اثیر، علی، اسد الغابه، ج۱، ص۹۲
  16. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۱۲
  17. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۱۲
  18. ابن ماجه، محمد، سنن، ج۱، ص۱۶۶
  19. ابوبشر دولابی، محمد، الکنی و الاسملو، جلد ۱، ص۸۳
  20. ابن ابی حاتم، عبدالرحمان، الجرح و التعدیل، ج۱، ص۳۱۰
  21. طبرانی، سلیمان، المعجم الکبیر، جلد ۱، ص۱۷۳-۱۷۴ و ص۱۷۷
  22. دارقطنی، علی، المؤتلف و المختلف، ج۲، ص۵۵۵
  23. بیهقی، احمد، دلائل النبوه، ج۷، ص۸۴
  24. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۱۲
  25. ابن عبدالبر، یوسف، الاستیعاب، ج ۱، ص۹۳؛ ابن عساکر، علی، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۲۰-۲۱
  26. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، جلد ۳، ص۶۰۶؛ ابن مبارک، عبدالله، الزهد و الّرقائق، ص۲۸۰؛ طبرانی، سلیمان، المعجم الکبیر، ج۱، ص۱۷۶؛ قس: امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۱۱، ص۱۰۷-۱۰۸
  27. حائری، محمد، منتهی المقال، ص۶۰؛ خویی، ابوالقاسم، معجم الرجال الحدیث، ج۳، ص۲۱۲
  28. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۰۶؛
  29. خلیفه بن خیاط، تاریخ، ج۱، ص۱۴۶

منابع

  • ابن ابی حاتم، عبدالرحمان، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۳۷۱ق / ۹۵۲م.
  • ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۹۵۹-۹۶۲م.
  • ابن اثیر، علی، اسد الغابه، قاهره، ۲۸۰ق.
  • ابن حبان، محمد، مشاهیر علماء الامصار، قاهره، ۳۷۹ق /۹۵۹م.
  • ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، بیروت، دارصادر.
  • ابن عبدالبر، یوسف، الاستیعاب، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۳۸۰ق /۹۶۰م.
  • ابن عساکر، علی، تاریخ مدینه دمشق، چ تصویری، عمان، دارالبشیر.
  • ابن قیسرانی، محمد، الجمع بین کتابی ابی نصر الکلاباذی و ابی بکر الاصبهانی، حیدرآباد دکن، ۳۲۳ق.
  • ابن ماجه، محمد، سنن، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، ۳۹۵ق /۹۷۵م.
  • ابن مبارک، عبدالله، الزهد و الّرقائق، به کوشش حبیب الرحمان الاعظمی، هند، ۳۸۵ق /۹۶۶م.
  • ابن منجویه، احمد، رجال صحیح مسلم، به کوشش عبدالله لیثی، بیروت، ۴۰۷ق /۹۸۷م.
  • ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۳۵۵ق / ۹۳۶م.
  • ابوبشر دولابی، محمد، الکنی و الاسملو، حیدرآباد دکن، ۳۲۲ق.
  • امینی، عبدالحسین، الغدیر، بیروت، دارالکتاب العربی.
  • بیهقی، احمد، دلائل النبوه، به کوشش عبدالمعلی قلعجی، بیروت، ۴۰۵ق /۹۸۵م.
  • حائری، محمد، منتهی المقال، تهران، ۳۰۰ق.
  • خلیفه بن خیاط، تاریخ، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۹۶۷م.
  • خویی، ابوالقاسم، معجم الرجال الحدیث، بیروت، دارالزهراء.
  • دارقطنی، علی، المؤتلف و المختلف، به کوشش موفق بن عبدالله، بیروت، ۴۰۶ق /۹۸۶م.
  • زبیر بن بکار، الاخبار الموفقیات، به کوشش سامی مکی عانی، بغداد، ۹۷۲م.
  • طبرانی، سلیمان، المعجم الکبیر، به کوشش حمدی عبدالمجید سلفی، بغداد، ۳۹۷ق.
  • طبری، أبو جعفر محمد بن جرير، تاريخ الأمم و الملوك مشهور به تاریخ طبری، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم ، بيروت، دار التراث ، چاپ۲، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
  • واقدی، محمد، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۹۶۶م.

پیوند به بیرون