بحث کاربر:Hrezaei

Page contents not supported in other languages.
از ویکی شیعه

کاربر باز نشسته
این کاربر از ویکی‌شیعه کناره‌گیری کرده و دیگر فعال نیست.

چنانچه پیامی برای این کاربر دارید متوجه باشید که شاید هیچ وقت به دست وی نرسد. مسائل مربوط را می‌توانید با مدیران یا در قهوه‌خانه مطرح نمایید.


امام زمان(عج)

امامت

برای اثبات امامت امام زمان، از سه روش میتوان استفاده کرد: عقلی، نقلی و شهودی.

دلیل عقلی

از آنجا که عقل قادر به درک امور جزئی نیست، برای اثبات امامت امام زمان نمیتوان از استدلال عقلی و برهان استفاده کرد. اما میتوان از استدلالهایی که به منظور اثبات ضرورت وجود امام بر روی زمین اقامه شده است، استفاده کرد و امامت امام زمان را نیز به عنوان یکی از امامان اثبات کرد. چندین دلیل در این مورد از سوی علمای شیعه ارائه شده است که عبارتند از:

  • قاعده فیض:این استدلال از چند مقدمه تشکیل شده است:

- نبوت و امامت یک فیض معنوی است.
- به اجماع مسلمانان، این فیض تا وجود پیامبر اکرم(ص) باقی بود.
- هیچ نقصی در خداوند راه ندارد.
بر اساس این مقدمات، استدلال مورد نظر بدین صورت است: اگر فیض وجود انسان کامل پس از وفات پیامبر، قطع شده باشد، مستلزم نقصی در خداوند است. نقص در خداوند راه ندارد. بنابراین، فیض وجود انسان کامل پس از وفات رسول اکرم نیز ادامه دارد و آن همان وجود امام معصوم است.

ملازمه در استدلال بالا بدین صورت اثبات میشود که: قطع شدن فیض وجود انسان کامل به واسطه اموری از جمله عدم آگاهی خداوند به فواید وجود انسان کامل در میان انسانها، عدم توانایی برای ارسال آنها، بخل در ذات خداوند و عدم قابلیت بندگان برای استفاده از این فیض است. اما هیچ یک درست نیست. زیرا: جهل، عجز و بخل در خداوند مستلزم نقص است و نقص در خداوند راه ندارد. پس اینها نمیتواند باعث آن شود که خداوند انسان کامل را پس از دوره پیامبر اکرم در بین انسانها قرار ندهد.
عدم قابلیت بشریت نیز نمیتواند عامل این کمبود شود زیرا عدم قابلیت مربوط به ذات انسانها است و ذات همه انسانها بر اساس فطرت الهی و به صورتی خلق شده است که استعداد دریافت هدایت را داشته باشد. در ضمن، از بین رفتن استعداد در برخی انسانها، باعث نمیشود که خداوند این نعمت را از بقیه انسانها دریغ کند. بنابراین، فیض الهی در دوره بعد از نبوت، به واسطه وجود امامان دوازده گانه تأمین شده است و بعد از سال 250 ق نیز این واسطه فیض، امام زمان است.. (با استفاده از استدلال علامه طباطبایی که برا ی هانری کوربن اقامه کرد: ر.ک: فصلنامه انتظار، ج ۱، ص ۶۶ – ۷۰)


  • قاعده لطف: متكلّمان اماميّه ضرورت وجود امام زمان (ع) را همانند ضرورت نبوّت از راه قاعده لطف ثابت مى‏ كنند (انيس الموحّدين، 105- 101). استدلال از طریق قاعده لطف بدین صورت است:

- وجود امام لطف است.
- لطف بر خداوند لازم است.
بنابراین، وجود امام بر خداوند لازم است.

لطف بودن وجود امام، به چند صورت و تقریر بیان شده است. نکته محوری در این تقریرها، ناظر به آن است که وجود امام با از بین بردن موانع هدایت بندگان و عمل کردن آنان به وظایف شرعی، جامعه بشری را به خیر و صلاح نزدیکتر و از معصیت و فساد آنان را دور میکند. ر.ک: شریف مرتضى، الشافى فى الامامة، تعلیقه ى عبدالزهراء حسینى، ج اول، (تهران: موسسه ى امام صادق، 1410 هـ. ق)، ص 47؛ علامه مجلسى، حیاة القلوب، (تهران: انتشارات جاویدان، 1362 هـ. ش)، ص 6 و 7 و ر.ک: عمادالدین الحسن الطبرسى، همان، ص 120 و 121؛ ابن اسحاق، الیاقوت فى علم الکلام، (قم: کتابخانه ى آیت الله مرعشى نجفى)


  • قاعده امکان اشرف: یکی از قواعد فلسفی که فلاسفه متعالیه برای اثبات امامت از آن استفاده کرده اند، این قاعده است.(ر. ک: ملاصدرا، شرح اصول الکافى، تصحیح: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، (تهران: 1367)، ج دوم، ص 504،) تقریر استدلال به این قاعده بدین صورت است:

- با تأمل در احوال انسانها در می یابیم که هر یک از آن ها، نسبت به بسیاری از کمالات وجودی و صفات پسندیده ناقص هستند. بنابراین،
- در مجموعه انسان ها، درجه بندی وجودی برقرار است و اینطور نیست که همه انسانها در یک رتبه قرار داشته باشند.
- بر اساس حکمت متعالیه، انسان، جنس و نوع اضافی به شمار می آید و هر فرد آن، از نظر منطقی، نوع است نه فرد.
- انسان کامل، انسانی است که نسبت به بقیه انسانها اشرف است و انسانهای دیگر نسبت به او اخس و ناقص ترهستند.
- بر اساس قاعده امکان اشرف، وقتی موجود ممکن الوجود ناقص تر و اخس تحقق داشته باشد، قبل از آن، ممکن شریف تری ضرورتا وجود داشته است.

باتوجه به این مقدمات، میتوان یک قیاس استثنایی برای اثبات ضرورت امامت از طریق قاعده امکان اشرف ارائه کرد:

اگر بعد از وفات پیامبر اسلام، امام وجود نداشته باشد، مستلزم آن است که موجود اخس باشد بدون اینکه موجود اشرف(انسان کامل) وجود داشته باشد. تالی( یعنی تحقق موجود اخس بدون تحقق موجود اشرف محال است.) باطل است:(بر اساس قاعده امکان اشرف)
بنابراین، مقدم(یعنی وجود نداشتن امام بعد از پیامبر) نیز محال است؛ و این نتیجه بدان معناست که پس از پیامبر حتما باید امام وجود داشته باشد.

در روایتی از امام صادق(ع) بیان شده است:

«اگر تنها دو نفر در زمین باقى باشند، یکى از آنها حجت است.»[محمد بن یعقوب کلینى، الکافى، دارالکتب الاسلامیّه، تهران، 1365 هـ ش، ج 1، ص 179، ح 1 و 2.]

ملاصدرا این روایت را بر قاعده امکان اشرف تطبیق داده است. [ملاصدرا، همان، ج 2، ص 502.]

دليل نقلي

قرآن کریم

قرآن کریم به بیان های مختلفی به این مطلب اشاره دارد که در هر زمانی، امامی از جانب خداوند برای هدایت بندگان وجود دارد. برخی از این آیات عبارتند از:

  • آیه 7 سوره رعد:

«إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ ۖ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ»: تو تنها بیم دهنده و برای هر گروه هدایت کننده هستی.

در این آیه شریفه دلالت بر ضرورت وجود امام در هر دوره زمانی اشاره دارد؛ زیرا وقتی بیان میشود که هر گروه و قومی، هادی ای دارد و از سوی دیگر، بعد از رسول اسلام، پیامبری نخواهد آمد، معلوم میشود که منظور از این هادی، امام معصوم از جانب خداوند است که با علم خدادادی و عصمتی که دارد به هدایت بندگان می پردازد.(ر.ک: تفسیر قمی، ج1، ص359) فخر رازی در تفسیر خود روایتی از ابن عباس نقل میکند که رسول اکرم به علی ع فرمود:

من منذر هستم و تو هادی. یا علی کسانی که بعد از وفات من خواهان هدایت هستند، به وسیله تو هدایت میشوند.(تفسیر کبیر، ج19، ص14)

در تفسیر نورالثقلین روایاتی ذکر شده و در یکی از این روایات، امام صادق(ع) می فرماید:

هر امام معصومی هدایت‌گر برای زمان خود است یا هدایت گر اقوامی است که در زمان او زندگی می‌کنند. (تفسیر نور الثقلین، ج 2، ص 482. عروسی حویزی.)
  • آیه 119 سوره برائت:

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ»: ای مومنان تقوا پیشه کنید و با صادقان باشید.

بر اساس این آیه، خداوند به مومنان دستور داده که همراه با صادقین باشید. این دستور مطلق و بی هیچ قید و شرطی، دلالت بر آن دارد که این افراد باید معصوم باشند. و چون پس از پیامبر، کسی جز امامان شیعه معصوم نیستند، بنابراین این آیه بر امامت ایشان دلالت دارد. از آنجا که این همراهی محدوده زمانی ندارد، در می یابیم که در هر زمانی باید معصومی وجود داشته باشد. ضرورت وجود معصوم در تمام زمان ها را مفسران اهل سنت نیز پذیرفته اند، هرچند در تشخیص مصداق معصوم اشتباه کرده اند.(تفسیر کبییر، فخر رازی، ج16، ص167) بنابراین، وقتی در تمام زمانها، وجود امام ضرورت دارد، در دوره غیبت نیز امام معصوم وجود دارد.

روایات

لو لم يبق من الدهر إلا يوم لبعث الله رجلا من أهل بيتي يملأها عدلا كما ملئت جورا (ترجمه: خدا مردی از اهل بیت مرا برمی‌انگیزد که دنیا را از عدل سرشار کند همچنان که از ستم سرشار شده است اگرچه جز یک روز از دنیا باقی نمانده باشد.)

سنن ابی داود، ج2، ص310، ح4283.

بنابر روایات شیعه، آغاز امامت حضرت مهدی(ع) در ۵ سالگی بوده و در این سن خدا، حکمت به وی عطا کرد و او را نشانه ای برای جهانیان قرار داد و همچون حضرت یحیی در کودکی بدو حکمت داد و او را در دوران طفولیت، امام گردانید همچنانکه حضرت عیسی(ع) را در گهواره پیامبر.[۱] در یک نگاه کلی، روایاتی که در منابع شیعی و سنی در مورد امام زمان نقل شده است، از نظر محتوایی به چند صورت است.

  1. از اهل بیت پیامبر اکرم(ص) است، 389 روایت .
  2. از فرزندان امیرالمؤمنین علی(ع) است، 214 روایت .
  3. از فرزندان فاطمه زهرا(س)، 192 روایت.
  4. نهمین فرزند از اولاد امام حسین(ع)، 148 روایت.
  5. از فرزندان امام زین العابدین است، 185 روایت.
  6. از فرزندان امام حسن عسکری(ع) است، 146 روایت.
  7. عمر او طولانی خواهد بود، 318 روایت.
  8. غیبت طولانی خواهد داشت، 91 روایت.

مولوی:

شاهم علی مرتضی بعدش حسن نجم سما
خوانم حسین کربلا الله مولانا علی
آن آدم آل عبا دانم علی زین العباد
هم باقر و صادق گوا الله مولانا علی
موسی کاظم هفتمین باشد امام و رهنما
گوید علی موسی الرضا الله مولانا علی
سوی تقی آی و نقی در مهر او عهدی بخوان
با عسکری رازی بگو الله مولانا علی
مهدی سوار آخرین بر خصم بگشاید کمین
خارج رود زیر زمین الله مولانا علی
تخم خوارج در جهان ناچیز و ناپیدا شود
آن شاه چون پیدا شود الله مولانا علی

مولوی، کلیات شمس تبریزی، ص1189.


  • روایات پیامبر(ص):

روایاتی از پیامبر اکرم (ص) نزد همه مسلمانان بر امامت وی موجود است و پس از پیامبر(ص) روایاتی از امیرالمؤمنین علی(ع) و سپس امامان شیعه تا می رسد به پدرش امام عسکری(ع) که نزد معتمدین و شیعیان خاص به امامت فرزندش تصریح کرد.[۱] از جمله روایات منقول از پیامبر(ص) که بیانگر امامت امام دوازدهم است روایتی است که پیامبر(ص) به امام حسین(ع) فرموده است:

تو سید [= آقا] پسر سید هستی؛ تو امام پسر امام هستی، تو حجت پسر حجت هستی، تو پدر ۹ حجت از نسلت هستی که نهمین‌شان قائم [= قیام کننده] است.[۲]
تصویری از نام امام زمان(عج) در معماری مسجد النبی(ص) مدینه

در منابع روائی اهل سنت نیز روایاتی از رسول اسلامی نقل شده که بر امامت امام زمان دلالت دارد. از جمله: در مسند با اسناد گوناگون از پیامبر(ص) نقل شده که ایشان از ۱۲ خلیفه (یا «امیر» طبق برخی روایات) یاد کرد که همگی از قریش‌اند خواهند بود.[۳] ام سلمه نیز از حضرت نقل میکند که ایشان مهدی را از خاندان خویش و از فرزندان فاطمه معرفی می کند. [۴] علی بن ابیطالب(ع) نیز مشابه همین روایات را از رسول خدا نقل می کند.[۵] در حدیثی درباره شب معراج پیامبر(ص) نام یکایک امامان شیعه را ذکر کرده است و امام مهدی آخرین آنان است.[۶] در یک سری از روایات نیز به این مضمون اشاره شده است که اگر از روزگار جز یک روز نمانده باشد، در آن روز خدا مردی را از اهل بیت پیامبر برمی‌انگیزد تا آن را از عدل پر کند همان طور که از ستم پر شده است.[۷]

  • روایات امامان شیعه:

از جمله روایات نقل شده از امامان شیعه، روایتی است منسوب به امام علی که می فرماید: بدانيد به خدا قسم من و اين دو فرزندم [حسن و حسین] كشته خواهيم شد و بی گمان، خداوند مردى را از فرزندان من در آخر الزّمان بر مى‌انگيزد كه خونخواهى ما خواهد كرد ، و او حتما از مردم پنهان خواهد شد براى مشخّص شدن گمراهان در زمان غيبت، تا جايى كه نادان بگويد: خدا را در آل محمّد نيازى نيست.[۸] از امام باقر(ع) نقل شده است که:بعد از حسین بن علی، نه امام است که نهمینشان قائم است.[۹] در روایتی منقول از امام کاظم(ع)، بیان شده: من هم قائم بالحق هستم و لکن آن قائمی که زمین را از دشمنان خدای عزوجل پاک می کند و آن را پر از عدالت می نماید، همچنان که از جور و ستم پر شده باشد، پنجمین فرزند من است که غیبتی طولانی دارد؛ زیرا که بر جان خود می ترسد. در این مدت عده ای از حق برگشته و عده ای دیگر ثابت قدم می مانند. سپس فرمود: خوشا به حال شیعیان ما که در غیبت قائم ما به رشته ولایت ما چسبیده و به دوستی ما ثابت مانده و از دشمنان ما بیزار باشند. آنان از ما و ما از آنهاییم.[۱۰]

نقدها و پاسخ ها

  • شبهه لطف بودن وجود امام:

سوال: اگر لطف بودن وجود امام به خاطر وظایفی باشد که برای امام بیان شده است، از آن جا که هیچ یک از امامان معصوم نتوانستند به وظایف خود عمل کنند، پس باید معتقد بود وجود امام لطف نیست.

پاسخ این سوال این است که لطف بودن امام سه جنبه دارد. از جانب خداوند(یعنی نصب و معرفی امام به مردم)، از جانب امام(یعنی وظایف خود را درست انجام دهد و مردم را هدایت کند) و از جانب مردم(یعنی اطاعت و تبعیت از امام توسط مردم). خداوند،‌ لطف خود را شامل حال مردم مى کند زیرا در صورت عدم آن، نقض غرض حاصل مى شود که قبیح است و قبایح هم از خداوند تبارک و تعالى سر نمى زند. امام هم معصوم و مصون از گناه و اشتباه است و قطعاً به لطف واجب خود عمل مى کند; پس این مردم هستند که به لطف واجب خود عمل نمى کنند، از اوامر و نواهى امام تبعیت نمى کنند و، در نتیجه، محرومیت از لطف نصیبشان مى شود.[علامه حلى، همان، کشف المراد، تعلیقه آیت الله سبحانى، ص 183.]

  • امامت در کودکی:

سوال: ایشان در حالی که ۵ سال بیشتر نداشت،‌ پدرش شهید شد. چطور یک کودک ۵ ساله میتواند امام شود. پاسخ: گرچه هر کسی قابلیت احراز مقام نبوت و امامت را ندارد، اما گاهی اوقات این استعداد به صورت ذاتی در نهاد برخی از اولیا قرار دارد. به سبب وجود همین قابلیت ذاتی،‌ در کودکی به برخی مقامات انتخاب می شوند. همانطور که حضرت عیسی از ابتدای تولد به نبوت انتخاب شد.(سوره مریم/آیه۲۹) امام جواد نیز در ۹ یا ۷ سالگی(ر.ک: اثبات الوصیه، ص166) و امام هادی در ۶ سالگی به امامت منصوب شد.(مناقب، ابن شهر آشوب، ج4، ص401.)

پیوند به بیرون

امامت و مهدویت (ضرورت امامت)

پاورقی

منابع

نکته روز

ویکی‌شیعه:نکته روز/۱ دی


عالم ذر

وقتی خواستید عالم ذر را بنویسید توجه داشته باشید که یک صفحه به اسم عهد الست هم داریم. محمد کاظم حقانی فضل (بحث) ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۲۷ (IRST)

ممنون. حواسم بود.حسن رضایی ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۴۴ (IRST)

برای تعطیلات نوروز 1394

پانویس‌ها و منابع

  • اصلاح پانویس‌ها بر اساس شیوه‌نامه. رک:ویکی‌شیعه:شیوه ارجاع به منابع
  • مقالاتی که بخش منابع ندارد یا ناقص است. منابع آن‌ها بر اساس آنچه در پانویس آمده اصلاح شود.
  • در مواردی به دلیل تلخیص مقاله عناوینی در منبع هست که در پانویس نیست. این موارد نیز حذف شود.
  • در مواردی که لازم است و پانویس‌های توضیحی زیاد است می‌توان از الگوی یادداشت استفاده کرد. رک:الگو:یادداشت‌ها/توضیحات

شناسه‌ها

  • بر اساس شیوه‌نامه حتما عبارت نخست شناسه باید همان عنوان مقاله به صورت بولد شده باشد.
  • ترجمه نام‌کتابهایی که عربی است در شناسه آورده شود.
  • در مقالات مربوط به اشخاص سال تولد و درگذشت بعد از ذکر نام نوشته شود
  • عناوینی که به مقاله تغییرمسیر شده‌اند حتی المقدور باید در شناسه ذکر شود
  • اعراب گذاری در عبارت نخست شناسه.
  • عبارت نخست شناسه می‌تواند جمله تام یا ناقص خبری باشد.

گزارش مقالات نیازمند به اصلاح اساسی

  • نقد مقالات مهمی که برای ویکی‌شیعه اولویت دارند و پیشنهاد برای بهبود آن.
  • هنگام ویرایش مقالات بخش‌هایی که بسیار کوتاه هستند و به صورت عناوین درجه یک و دو نوشته شده‌اند با سایر بخش‌ها ادغام کنید.محمد کاظم حقانی فضل (بحث) ‏۲۱ مارس ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۴۴ (IRST)

لبنان

سلام. ظاهرا بنا دارید همه مداخل مربوط به لبنان را بنویسید. به نظرم این کار را نکنید. چند مدخل معدود را انتخاب کنید تا دوستان دیگر هم بتوانند از این مدخلها بنویسند.محمد کاظم حقانی فضل (بحث) ‏۲۶ مارس ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۰۸ (IRDT)

لبنان

کمال جنبلاط و نعیم حسن فعلا بماند محمد کاظم حقانی فضل (بحث) ‏۲۸ مارس ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۲۰ (IRDT)

الله

اگر منبع اصلی این مقاله همان مقاله دایره المعارف است لطفا آدرس و لینک بدهید محمد کاظم حقانی فضل (بحث) ‏۱۳ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۳۵ (IRDT)

بیروت

سلام

مدخل بیروت، بخش: موقعیت جغرافیایی شیعیان احتمالا درصد جمعیت ها اشتباه است. اگه اسامی دارای اعراب بشه خیلی بهتر میشه. ممنون پوررضایی (بحث) ‏۲۲ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۱۱ (IRDT)

جنبش امل

سلام. گویا نگارش صفحه بالا از یاد رفته است. همچنین است صفحات سید جعفر مرتضی عاملی، عالم ذر، مجلس اعلای شیعیان لبنان، عماد مغنیه و کمال جنبلاط. با سپاس.--Fouladi (بحث) ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۰:۲۶ (IRDT)

عالم ذر

لطفا بازخورد صفحه عالم ذر را ببین.--Shamsoddin (بحث) ‏۲۴ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۴۴ (IRDT)

شیعه

با سلام و عرض ادب. لطفا مدخل مذهب جعفری را هم ببینید و اگر هم‌پوشانی دارد، هرطور صلاح می‌دانید، عمل نمایید. مثلا هر دو مدخل یکی شوند یا اینکه اشاره‌ای به مدخل مذهب جعفری در مدخل شیعه شود یا ... . با تشکر--Hasaninasab (بحث) ‏۸ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۳۷ (IRST)

قیامت

با سلام و عرض ادب

در قسمت مکان قیامت، به نظر می‌رسد آیۀ مورداستناد، دلالت روشنی بر مدعا نداشته باشد.--Lohrasbi (بحث) ‏۲۶ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۳۲ (IRST)

ساعت

ساعت بدید محمد کاظم حقانی فضل (بحث) ‏۷ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۴۱ (IRST) سلام! انشاء الله صد(۱۰۰) ساعت.

بنی عباس

با سلام و عرض ادب. شما ویرایش هایی را در این مدخل انجام دادید، اما به نظر من هنوز جا برای تکمیل این مدخل وجود دارد. آیا هنوز هم قصد تکمیل مدخل بنی عباس را دارید؟ با تشکر--Hasaninasab (بحث) ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۰۴ (IRST)

امام زمان

مقدمه

اعتقاد به ظهور ناجى انسان ويژه مسلمانان نيست. پيروان همه اديان معتقدند كه در عصرى سياه و سرشار از بيدادگرى و تباهى، ناجى موعود ظهور مى‏كند و جهان را به صلاح مى‏آورد. پيروان هر آيينى او را از خود مى‏دانند و به نامى او را مى‏خوانند. زردشتيان، او را سوشيانس مى‏نامند و يهوديان سرور ميكائيلى و مسيحيان، مسيح موعود و مسلمانان مهدى منتظَر (ع). اين نويد را مى‏توان در متون مقدّس اديان گوناگون بازيافت؛ در متون زردشتى همانند زند و پازند و جاماسبنامه، در تورات يهوديان، انجيل مسيحيان و بلكه در كتب دينى براهمه و بودائيان (دادگستر جهان، 93 و 94؛ خورشيد مغرب، 58- 52). مسلمانان نيز از همان آغاز به ظهور منجى جهان حضرت مهدى (ع) معتقد بوده‏اند. پيامبر اسلام (ص) بارها از او ياد كرده و اوصاف و ويژگى‏هايش را برشمرده است. احاديث مربوط به حضرت مهدى (ع) را شيعه و سنّى نقل كرده‏اند و هر دو به تواتر آنها گواهى داده‏اند. بسيارى از علماى بزرگ اهل سنّت هيچ ترديدى در اين تواتر روا نداشته‏اند؛ همانند ابن حجر هيثمى در الصّواعق المحرقة، شبلنجى در نور الابصار، ابن صباغ در الفصول المهمّة، محمد بن الصّبان در اسعاف الرّاغبين و كنجى شافعى در البيان (دادگستر جهان، 32). ابوعبداللّه‏ كنجى شافعى در اين باره گفته است:

احاديث پيامبر (ص) درباره مهدى به دليل روايات بسيارى كه دارد، به تواتر رسيده است.» (البيان فى اخبار صاحب الزّمان، 126) علماى اهل سنّت در بسيارى از كتب خويش بدين روايات پرداخته‏اند و برخى از آنان آثار ويژه‏اى در اين باره آفريده‏اند و از خصائص حضرت مهدى (ع) و صورت و سيرت و چگونگى ظهورش سخن گفته‏اند. برخى از اين آثار عبارت‏اند از: ابراز الوهم المكنون من كلام ابن خلدون، نوشته احمد محمد صدّيق مغربى؛ اخبار المهدى، نوشته حماد بن يعقوب؛ الاذعة نوشته محمد صدّيق خان نجّارى هندى؛ مناهب المهدى، نوشته حافظ ابو نعيم اصفهانى؛ المهدى، نوشته شمس الدين ابن قيّم الجوزيّة (خورشيد مغرب، 68- 60).

امامان معصوم (ع) درباره حضرت مهدى (ع) و ويژگيهاى وى سخن گفته‏اند. عالمان و محدثان شيعه اين سخنان را جمع كرده و كتاب‏هاى فراوانى در اين باره قبل از تولّد حضرت مهدى (ع) و پس از آن نگاشته‏اند. اعتقاد به وجود حضرت مهدى (ع) و قيام جهانى وى به اعتقاد شيعه دنباله خط اصيل امامت و ولايت است و از اين گذر از ضروريّات مذهب شيعه است و حتى برخى علماى شيعه آن را از ضروريّات اسلام شمرده‏اند (انيس الموحّدين، 213). مهم‏ترين دليل بر وجود حضرت مهدى (ع) روايات پيامبر اسلام (ص) و امامان معصوم (ع) است. نظريّه غالب اهل تسنّن اين است كه حضرت مهدى (ع) هنوز به دنيا نيامده است؛ ولى برخى علماى اهل سنّت همانند شيعيان معتقدند كه او به دنيا آمده و هم اكنون زنده است (المهدى، 151- 149).

امامت

ادله امامت امام زمان؛دلایل کلامی، دلایل تاریخی و روایی

شیعه

سلام. صفحه شیعه رو هنوز مشغولید؟ پوررضایی (بحث) ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۵۳ (IRST)

سلام. بله یک مقدار تغییر و ویرایش و تفکیک نیاز داره.

شیعه

شیعه
اصول دین (عقاید)
عقائد اصلی توحیدنبوتمعادعدل الهیامامت
سایر عقائد عصمتعلم غیبولایتمهدویتغیبتانتظارظهوررجعتبداء
فروع دین (احکام عملی)
احکام عبادی امر به معروف و نهی از منکرتولیتبری
احکام غیرعبادی امر به معروف و نهی از منکرتولیتبری
منابع اجتهاد کتابسنتعقلاجماع
اخلاق
فضائل کظم غیظسخاوتتوکل
رذائل كبرریاسخن‌چینیحسد
منابع قرآننهج البلاغهصحیفه سجادیهسایر کتاب‌ها
مسائل چالشی
جانشینی پیامبرشفاعتتوسلتقیهعزاداریمتعهعدالت صحابه
شخصیت‌ها
امامان شیعه امام علی(ع) • امام حسن(ع)امام حسین(ع)امام سجاد(ع)امام باقر(ع)امام صادق(ع)امام کاظم(ع)امام رضا(ع)امام جواد(ع)امام هادی(ع)امام عسکری(ع)امام مهدی(عج)
صحابه مردان
سلمانمقدادابوذرعمار
زنان
خدیجهفاطمه(س) • زینبام کلثوماسماءام ایمنام‌سلمه
عالمان ادیباناصولیانشاعرانرجالیانفقیهانفیلسوفانمفسران
زیارتگاه‌ها
مسجد الحراممسجدالنبیبقیعمسجد الاقصیحرم امام علیمسجد کوفهحرم امام حسینحرم کاظمینحرم عسکریینحرم امام رضاحرم فاطمه معصومهحرم حضرت زینب
اعیاد مذهبی
عید فطرعید قربانعید غدیرعید مبعث
سوگواری‌ها
سوگواری محرمدهه محرمتاسوعاعاشورادهه صفراربعینایام فاطمیه
رویدادها
مباهلهواقعه غدیرواقعه سقیفهماجرای فدکجنگ جملجنگ صفینجنگ نهروانواقعه کربلا
کتاب‌ها
الاستبصارالکافیتهذیب الاحکاممن لایحضره الفقیهکتاب‌های شیعه
فرق تشیع
امامیهاسماعیلیهزیدیهکیسانیه

شیعه ، یکی از دو مذهب بزرگ دین اسلام در کنار اهل سنت، که بنابر اصول اعتقادی آن، نصب امام و خلیفه پیامبر(ص)، الهی است و دخالت در نصب او در صلاحیت غیر خدا نیست. امامت مانند نبوت امری الهی و رکن دین است و پیامبر(ص) نسبت به آن غفلت نکرده و تعیین امام از باب حفظ مصالح امت، بر او واجب بود و آن حضرت به مناسبتهای مختلف از جمله غدیر، به امر الهی، از امامت حضرت علی(ع) به نصب الهی خبر داد. پیروان مذهب شیعه در طول تاریخ به فرقه های متعدد تقسیم شدند که مهمترین آنها امامیه ، اسماعیلیه و زیدیه است. بنابر برخی روایات، واژه شیعه را نخستین بار پیامبر(ص) به کار گرفت. برخی منابع روایی و کلامی، بزرگانی از صحابه چون سلمان، ابوذر، عمار و مقداد را نخستین شیعیان دانسته‌اند. امروزه از کلمه شیعه، غالبا بزرگترین گروه آن، امامیه قصد می شود و برای دو گروه دیگر از عناوین اسماعیلیه و زیدیه استفاده می‌گردد.

از مذهب شیعه در طول تاریخ، جریان‌های فکری و فرهنگی تأثیرگذاری پدید آمده و شیعیان به‌ویژه در دهه‌های اخیر نقش بسیار پررنگی در تحولات سیاسی _ اجتماعی جهان اسلام بر عهده داشته‌اند.

مفهوم شناسی

کلمه «شیعه»، جمع و به معنای پیروان و عبارت از کسانی است که آدمی به واسطه همراهی آنان یاری و توانمند می‌شود. به هر گروهی که در انجام کار واحدی گرد هم آیند، شیعه گفته می‌شود.[۱۱]

شیعه در اصطلاح فرقه‌شناسی اسلامی، برای شیعه امامیه دومین گروه از مسلمانان به لحاظ جمعیت به کار می‌رود. این اصطلاح برای اشاره به مذهب شیعیان نیز به کار می‌رود. در زبان‌ عربى‌ سده نخست‌ هجری‌، شیعه‌ در کاربرد مطلق‌ به‌ معنى‌ گروهى‌ از مردم‌[۱۲] و در صورت‌ اضافه‌ به یک کلمه، به‌ معنى‌ یاران‌ و پیروان‌[۱۳] بوده‌ است‌. آنچه‌ منشأ رواج اصطلاح‌ شیعه‌ گردیده‌، کاربرد ترکیبى‌ «شیعه على‌» (ع‌) در جریان‌های‌ تاریخى‌ - مذهبى‌ سده نخست‌ هجری‌ بوده‌ است‌؛ اما ظاهراً شکل‌ مختصر شده این‌ اصطلاح‌ در همان‌ سده‌ نیز رواج داشته‌ است‌.[۱۴] این‌ نکته‌ از دانسته‌های‌ تاریخى‌ است‌ که‌ گروهى‌ از مسلمانان‌ از صدر اسلام، در باب‌ امامت مسلمین‌ پس‌ از پیامبر(ص)، حقى‌ ویژه‌ را برای‌ امام علی (ع‌) قائل‌ بوده‌اند و همین‌ گروه‌ با عنوان‌ شیعه على‌ (ع‌) شناخته‌ مى‌شدند؛ چنان‌که‌ در گزارش‌های‌ مربوط به‌ جنگ صفین عنوان‌ «شیعه‌» برای‌ گروهى‌ از خواص‌ اصحاب‌ امام‌ على‌ (ع‌) به‌ کار رفته‌،[۱۵] و در گزارش‌ جریان‌ صلح امام حسن (ع‌) در ۴۱ ه.ق‌، یکى‌ از شروط صلح‌، آزار نرساندن‌ معاویه‌ به‌ هیچ یک از «شیعه على‌» (ع‌) بوده‌ است‌.[۱۶]

شیعه از نظر امام صادق(ع)

شیعیان ما کسانی‌اند که؛

اهل ورع و اجتهاد باشند،

اهل وفای به عهد و امانت‌داری‌ باشند،

اهل زهد و عبادت‌ باشند،

اهل خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در شبانه روز باشند،

شب‌ها را به قیام و روزها را به صیام بگذرانند،

زکات اموالشان را بدهند

و حج خانه خدا را به جا بیاورند

و از هر حرامی اجتناب کنند.

الصدوق، صفات الشیعة، ص2.

وجه تسمیه

اكثریت شیعه، را شیعه‌ی‌ امامیه یا اثنا عشریه تشكیل می‌دهد،‌از آنجا كه آنان جانشینان پیامبر اكرم (ص) را دوازده نفر می‌دانند، اثنا عشریه (دوازده امامی) نامیده شده‌اند. نام و خصوصیات امامان دوازده گانه در احادیثی كه از پیامبر اكرم(ص) روایت شده، بیان گردیده است.

شیعه‌ی اثنا عشریه بر مسئله‌ امامت تأكید خاصّی داشته و عصمت و برتر بودن امام بر دیگر افراد امت اسلامی را بسیار مهم و اساسی می‌داند. از طرفی، امامت، پس از سه امام نخست، را منحصر در فرزندان امام حسین می‌داند. با توجه به این عقاید ویژه درباره‌ی امامت، به «امامیه» شهرت یافته است.

شیخ مفید، پس از تعریف شیعه به كسانی كه به امامت علی(ع) عقیده دارند درباره‌ی شیعه‌ی گفته است:

«این عنوان، مخصوص آن دسته از شیعه است كه به وجود امام در هر زمان، و وجوب نصّ جلّی [۱۷]، و عصمت و كمال برای هر امامی معتقد است، و امامت را (بعد از سه امام نخست) منحصر در فرزندان امام حسین ـ علیه السلام ـ می‌داند...»[۱۸]

اصول عقائد

  • توحید: توحید، به معنای یگانه دانستن خداوند و پایه‌ای‌ترین اصل اعتقادی در اسلام و مهم‌ترین شعار آن است. نخستین آموزه‌ای که پیامبر اسلام برای مردم بیان کرد باور به خدای یکتا بود که با جمله «لا الٰه الا اللّٰه» ابراز می‌شود.[۱۹] تمام آموزه‌های اعتقادی، اخلاقی و فقهی اسلام به توحید باز می‌گردد.[۲۰] مسلمانان همه روزه در اذان و نماز به وحدانیت خداوند شهادت می‌دهند.

توحید، اقسامی دارد: در توحید نظری باور به توحید همه شؤون خداوندی را دربرمی‌گیرد. خداوند ذاتی یگانه دارد و موجودی شبیه و مثل او نیست (توحید ذاتی)، در افعالش نیز به غیر خودش نیازی ندارد و تمام موجودات نیازمند او هستند: (توحید افعالی). بنابر توحید عملی، فقط خداست که شایسته پرستش است و لازم است که مسلمانان اعمال دینی خود را فقط برای خدا انجام دهند (توحید عبادی) و فقط از او کمک بخواهند. از نظر شیعیان حتی صفات خداوند نیز چیزی به جز ذات خداوند نیستند (توحید صفاتی).

در بسیاری از آیات قرآن به توحید و جایگاه خداوند اشاره شده است. بنابر قرآن، باور توحیدی ریشه در فطرت انسان‌ها دارد، همه پیامبران منادی توحید بوده‌اند و بیشترین همت آن‌ها از بین بردن شرک و رفتارهای مشرکانه بوده است و اصولا هدف بعثت پیامبران مبارزه با شرک و پرستش خدای یکتاست.

  • نبوت: نبوت، به معنای پیغام آوری از جانب خداوند برای هدایت انسان‌ها است. نبی نیز انسانی است که به جهت هدایت انسان‌ها برانگیخته شده تا معارفی را بدون واسطه انسانی دیگر، از مبدا الهی دریافت و به مردم ابلاغ نماید. [۲۱] برای تحقق هدف آفرینش و رسیدن انسان به کمال مطلوب، ارسال پیامبران ضرورت دارد. [۲۲] مهم‌ترین ویژگی‌ای پیامبران بدین قرار است: دریافت وحی، معجزه، عصمت، ولایت و علم غیب

آموزه نبوت را از اصول دین به شمار آورده‌اند که باور به آن شرط مسلمانی است. این آموزه، در اسلام به معنای پیامبریِ حضرت محمد(ص)و پیامبرانی است که در قرآن یا سنت نبوی، از آنها به عنوان پیامبران الهی یاد شده است. نبوت با حضرت آدم(ع)آغاز شده و بنابر آیه صریح قرآن کریم، با نبوت حضرت محمد(ص)پایان یافته است و شیعیان و اهل سنت در این باور با یکدیگر همراهند.[۲۳]

  • عدل: اعتقاد به عدل الهی، یکی دیگر از تفاوت‌های شیعیان با برخی از اهل سنت است و به عنوان یکی از اصول مذهب شیعه شمرده می‌شود. در این اعتقاد، شیعیان همانند معتزله، برخلاف اشاعره معتقدند که عقل انسان به تنهایی و صرف نظر از بیان ادله شرعی(کتاب و سنت) قادر است معیارهایی را برای افعال و بخصوص افعال خداوند در نظر بگیرد و بر اساس آنها، بر لزوم انجام یا ترک کاری حکم کند و مثلا بگويد: «لازم است خدای متعال، مؤمنان را به بهشت و كافران را به دوزخ ببرد» [۲۴]

بر اساس این اعتقاد، شیعیان معتقدند که خداوند نه در قضاوتش بر کسی ستم می‌کند و نه در حکم کردنش منحرف می‌شود. اطاعت کنندگان را پاداش می‌دهد و حق مجازات سرپیچی‌کنندگان را دارد. بندگانش را به بیشتر از توانشان امر نمی‌کند و تنها به اندازه خطای بندگان، آنان را مجازات می‌کند نه بیشتر. کار نیک را بی‌جهت ترک نمی‌کند و کار قبیح را انجام نمی‌دهد.[۲۵]

  • امامت: امامت، در نظرگاه شیعه، رهبری جامعه اسلامی به نصب الهی و جانشینی از پیامبر اکرم(ص) در امور دینی و دنیوی است. این آموزه، از اصول مذهب شیعه و از وجوه اختلاف اعتقادی میان شیعه و سنی است. اهمیت امامت نزد شیعیان باعث شده است تا آنان، امامیه لقب گیرند.

به اعتقاد شیعه، پیامبر اکرم(ص) از ابتدای دوران رسالت به معرفی خلیفه خویش اهتمام جدی داشت. اقدامات آن حضرت در این مسیر، از نخستین دعوت علنی، با معرفی امام علی(ع) به عنوان خلیفه و جانشین بعد از خود آغاز شد و تا آخرین روزهای زندگانی ایشان، در راه بازگشت از حجة الوداع در ۱۸ ذی‌الحجه در غدیر خم ادامه یافت.

مسلمانان اهل سنت به ضرورت وجود امام و لزوم تبعیت از دستوراتش تصریح دارند، ولی معتقدند انتخاب امام به دست مردم است و پیامبر اسلام(ص) کسی را به عنوان خلیفه بعد از خویش معرفی نکرده است.

امامان در بیان امیرالمؤمنین(ع)

راه هدایت را با راهنمایی ما می‌پویند، و روشنی دلهای کور را از ما می‌جویند. همانا امامان از قریش‌اند که درخت آن را در خاندان هاشم کشته‌اند، دیگران درخور آن نیستند، و طغرای امامت را جز به نام - هاشمیان - ننوشته‌اند.

نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، خطبه ۱۴۴، ص۱۴۰.

شیعیان ـ از جمله سه گروه عمده امامیه، زیدیه و اسماعیلیه ـ در باره تعداد و مصداق امامان اختلاف نظر دارند. تعداد امامان شیعه، دوازده نفر است. اولین آنان امام علی(ع) و آخرین ایشان، امام مهدی(عج) است. بعد از امام علی(ع)، امام حسن و سپس برادر ایشان امام حسین(علیهم السلام) عهده‌دار منصب امامت شدند و بعد از این سه امام، نه نفر از فرزندان امام حسین(ع) به ترتیب این مقام را بر عهده داشتند.

فلسفه وجودی امام، نقل و حفظ دین اسلام و تبیین صحیح معارف دینی است. از این رو لازم است امام برای انجام بهتر وظایف خویش، دارای ملکه ترک گناه و معصیت، علم لدنّی و خدادادی و ولایت از جانب خداوند باشد.


  • معاد: در اصطلاح متکلمان، معاد به معنای بازگشت انسان و زندگی بعد از مرگ است که در روز قیامت به اعمال اختیاری اوو رسیدگی شود. در نتیجه، نیکوکاران به ثواب و نعمت‌های جاودانی و بدکاران به کیفر و عذاب خود میرسند.[۲۶]

معاد بر چند نوع قابل‌تصور است، معاد روحانی، معاد جسمانی، معاد روحانی و جسمانی. مهم‌ترین اشکال‌هایی که در مورد این اصل مطرح شده است، مربوط به امکان عقلی تحقق معاد و امکان وقوعی آن است. این سوال‌ها عبارتند از شبهه آکل و ماکول، شبهه اعاده معدوم و شبهه در مورد علم و قدرت خداوند. قران کریم، برای اثبات امکان معاد به چند نمونه مشابه( مانند زنده شدن برخی انسان‌ها در دنیا، زنده شدن برخی حیوانات در دنیا و زنده شدن زمین و گیاهان، بعد از بین رفتن و خاک شدن) اشاره دارد. اثبات امکان عقلی معاد نیز با چند دلیل عقلی (مانند دلیل حکمت، دلیل عدالت، دلیل رحمت ) اثبات می‌شود.

فروع عقائد

  • عصمت: یکی از شرایط و لوازم امامت، مصون بودن وی از گناه و خطا در انجام وظایف و مأموریت خویش است. این ویژگی، لطف خفی از سوی خداوند نسبت به بنده‌اش می‌داند به گونه‌ای که دیگر انگیزه‌ای برای ترک اطاعت و یا انجام معصیت در او نمی‌ماند؛ هر چند توان انجام آن‌ها را دارد. [۲۷] دلیل این امر آن است که امام، جانشین پیامبر و مرجع علمی در احکام شرعی و معارف دین و تفسیر قرآن کریم و سنت نبوی است. بنابراین لازم است که از گناه و خطا مصون باشد تا مردم بتوانند به او و سخنانش اعتماد کنند. در غیر این صورت، اعتماد مردم از بین می‌رود و هدف خداوند از تعیین امامان برای هدایت بشریت نقض می‌شود و از بین می‌رود.[۲۸]
  • ولایت: ولایت عبارتست از یک نحوه نزدیکی و تقرب به درگاه الهی که باعث نوع خاصی از تصرف فرد ولی میشود.[۲۹] این ولایت بر دو قسم تکوینی و تشریعی است. ولایت تکوینی یا ولایت بر تکوین عبارتست از سرپرستی امام بر موجودات جهان و عالم خارج و تصرفی عینی در آنها. قسم دیگر ولایت، ولایت تشریعی امام است که شامل سرپرستی امام بر تفسیر و توضیح قرآن کریم و سنت نبوی و رهبری جامعه است.[۳۰]
  • علم غیب: امامان معصوم به غیر از آنچه از طریق پیامبر(ص) بی‌واسطه یا با واسطه شنیده بودند، علوم دیگری نیز داشته‌اند. این آگاهی از آن قبیل علوم غیر عادی است که به‌صورت الهام و تحدیث به آنان داده شده است. همانند آنچه به خضر، ذوالقرنین، حضرت مریم و مادر موسی الهام شد. با چنین علمی بوده که بعضی از ائمه در سن کودکی و خردسالی، به مقام امامت می‌رسیدند. به واسطه این علم، آنان از هرآنچه در مسیر هدایت بندگان و انجام وظیفه امامت خویش به آن نیاز داشتند، آگاه بودند و نیازی به فراگیری از دیگران را نداشتند.[۳۱]
  • مهدویت: مهدویت، آموزۀ ظهور امام مهدی، که دوازدهمین امام معصوم و از خاندان پیامبر(ص) است. باور به منجی که قسط و عدل را در جهان بر جای ظلم و بیداد می‌نشاند، از ضروریات مذهب شیعه و جزو باورهای همه مسلمانان است. در آموزه‌های شیعه امامیه از این منجی موعود با تعابیری دیگر از قبیل قائم آل محمد نیز یاد می‌کنند.[۳۲] بنابر منابع روایی، پیامبر اسلام (ص) وعده داده است که مردی از خاندانش ملقّب به مهدی ظهور و زمین را از عدل و قسط پر می‌کند؛ همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است.[۳۳] از این روی مسلمانان پس از رحلت پیامبر(ص) همواره در انتظار ظهور مهدی(ع) بوده‌اند.
  • غیبت امام زمان: غیبت امام زمان، به معنای پنهان‌شدن آخرین و دوازدهمین امام و جانشین پیامبر اسلام(ص)، امام محمّد بنِ حسنِ عَسکری ملقب به «امام مهدی»، به اذن و اراده خدا است. غیبت از آموزه‌های بنیادی و ضرویات مذهب شیعه دوازده امامی است. درباره چرایی غیبت در روایات امامان شیعه نکاتی ذکر شده که از جمله آنها امتحان شیعیان است.[۳۴] بنابر آموزه‌های شیعه، آن حضرت دو غیبت داشته است: غیبت صغری که ۶۹ سال طول کشیده و غیبت کبری که هنوز ادامه دارد. در دوران غیبت صغری امام زمان از طریق چهار نائب با شیعیان ارتباط داشته است[۳۵] ولی در دوران غیبت کبری او ارتباطی با مردم ندارد و شیعیان برای امور دینی باید به فقها مراجعه کنند.[۳۶]
  • انتظار فرج: انتظار فرج، در اصطلاح شیعی به معنای انتظار کشیدن برای ظهور امام دوازدهم(ع) است که به نحوی خارق عادت و معجزه آسا روی می‌دهد و دنیا را از عدل و داد پر می‌کند. باور به ظهور امام زمان (ع) براى برپايى حكومت عدل جهانى و وجوب انتظار آن، از عقايد بنيادى شيعه است.[۳۷] اهل سنّت نيز روايات بسيارى از پيامبر اسلام (ص) درباره ظهور حضرت مهدى (ع) نقل كرده‏‌اند.[۳۸] همچنین بر اساس روایات،[۳۹] پاداش فراوانى براى منتظران برشمرده‌‏اند و يكى از وظايف مهمّ دينى در عصر غيبت را انتظار دانسته‌‏اند.[۴۰]
  • ظهور: به اعتقاد شیعه امامیه حضرت مهدی (عج) پس از بروز علايمى ظهور خواهد كرد، درحالى‌‏كه سن آن حضرت بين سى و چهل سال به نظر خواهد رسيد. گفته شده محل ظهور آن حضرت در مکه است و در بین رکن و مقام، مردم با ایشان بیعت می‌کنند. از جمله علائمی که برای ظهور ایشان گفته شده است، می‌توان به نزول حضرت عیسی(ع) و خروج دجال و سفیانی، صیحه آسمانی اشاره کرد. برخی ودایع نزد ایشان قرار دارد که از جمله آنها می‌توان به تابوت سكينه حضرت موسى (ع) و نسخه صحيح و تحریف نشده از تورات و انجيل اشاره کرد. آن حضرت، دين راستين اسلام را به مسلمانان اظهار می‌کند تا جائی‌که برخی فکر می‌کنند ایشان دین جدیدی آورده است. حکومتی عالم شمول ایجاد کرده و بساط بی‌عدالتی را از دنيا برچیده می‌کند.[۴۱]
  • بداء: بداء، اصطلاحی کلامی در اعتقادات امامیه است که به خداوند نسبت داده می‌شود و به این معنا است که خدا چیزی را آشکار کند یا پدید بیاورد که مردم تصور و انتظار ِ غیر آن را داشته‌‌اند. [۴۶] آیاتی در قرآن کریم به بداء اشاره کرده‌اند، مانند آیه ۳۹ سوره رعد. در روایات نیز اعتقاد به مفهوم صحیح بداء، برای رسیدن به توحید و شناخت خدا لازم شمرده شده است.[۴۷] در منابع روایی شیعه، به تفصیل از بداء سخن رفته است از جمله در کتاب الکافی، بابی مستقل در این باره گشوده شده که حاوی ۱۶ روایت است. مهمترین حادثه‌ای که موجب قول به بداء از سوی شیعیان امامی شد، تغییر جانشینی امام صادق(ع) از اسماعیل فرزند بزرگتر امام (که در زمان حیات امام صادق از دنیا رفت) است که گفته‌اند درباره امامت او بداء پیش آمد.[۴۸]

عقائد اختصاصی

  • عدم امکان رویت خدا:رویت خداوند نه در دنیا امکان دارد، نه در آخرت؛ زیرا چیزی دیده می‌شود که جسم و جسمانی باشد و خداوند مجرد است.[۴۹] در مقابل این دیدگاه جمهور امامیه، مشبّهه و برخی از متکلمان اهل سنت قرار دارند‏.[۵۰]
  • عدل الهی:خداوند عادل است؛ دستور به نیکی و پرهیز از فساد و گناه می‌دهد و بندگان را فقط به خاطر گناهانی که مرتکب شده‌اند مواخذه و عقاب می‌کند. در مقابل، مشهور اهل سنت معتقدند خداوند بیشتر بندگانش را برای معصیت کردن آفریده است، تنها برخی از آنها را برای عبادت آفریده، تکلیف مالایطاق دارد و با اینکه بندگان اختیاری در گناه ندارند آنان را مواخذه و عذاب می‌کند.[۵۱] شیعه برخلاف متکلمان اشعری و اهل حدیث، عذاب بندگان مطیع را جایز نمی‌دانند.[۵۲]
  • امر بین الامرین:امامیه در مورد اعمال اختیاری انسان نه مانند اشعریمعتقد به جبر است و نه مانند معتزلهقائل به تفویض است. بلکه بر اساس روایات معتبر، معتقد به امر بین امرین است. این آموزه بدان معناست که اراده انسان در انجام کارهای اختیاری، در طول اراده خداوند قرار دارد؛ در این موارد، هر دو اراده به انجام یک کار تعلق می‌گیرد.
  • بداء:شیعه قائل به بداء است.[۵۳]
  • عصمت تمام انبیاء: شیعه قائل به عصمت تمام انبیا از گناه کبیره قبل و بعد از نبوت است.[۵۴] البته در مورد ارتکاب گناه صغیره و نیز اشتباه به صورتی که انجامش نزد مردم باعث تضعیف جایگاه آنان نزد مردم نشود، بین متکلمان و اندیشوران شیعه اختلاف نظر وجود دارد.
  • عصمت پیامبر اکرم(ص): شیعه برخلاف نظر معتزله معتقد است پیامبر اکرم(ص) از ابتدای تولدش هیچ گناهی را از روی عمد یا خطا و فراموشی انجام نداد.[۵۵]
  • امامت به عنوان اصلی دینی:اعتقاد به امامت و اینکه امامت از اصول دین است.
  • وجوب نصب امام:اعتقاد به وجوب نصب امام از جانب خداوند.[۵۶]
  • شیعه برخلاف معتزله، امامان را جانشین پیامبران در حفظ شریعت و اجرای احکام و حدود می‌دانند. به همین جهت همانند انبیا،‌ معتقد است که ایشان معصوم هستند و گناه کبیره و صغیره‌ای که باعث تضعیف جایگاه دینی آنان نزد مردم بشود را مرتکب نمی‌شوند و در مسائل مربوط به دین نه اشتباه می‌کنند و نه آن را فراموش می‌کنند.[۵۷]
  • عدم قبول نظریه عدالت صحابه: شیعه بر خلاف اهل سنت جمیع صحابه را عادل نمی داند و می‌گوید در بین صحابه هم عادل وجود دارد و هم فاسق.[۵۸] بنابراین، فتوای آنها بر هیچ کس حجت نیست.

مبانی فقهی اختصاصی

  • هر مسئله‌ حکم شرعی مشخص از جانب خداوند دارد.
  • هر عملی از اعمال مکلفین، یکی از احکام تکلیفی[۵۹] را دارد.
  • هر معامله‌ای دارای یک حکم وضعی صحت یا فساد است.
  • ابلاغ برخی احکام که در زمان حضور پیامبر(ص) مورد ابتلاء نبوده یا اینکه مصلحتی در انتشار آن نبوده است، به امامان معصوم(ع) واگذار شده است و ایشان مأمور ابلاغ آنها شده‌اند.
  • منابع استنباط احکام نزد امامیه، منحصر در قرآن کریم، سنت معصومین، اجماع فقهای شیعه و عقل است.
  • امامیه برخلاف اهل سنت، اموری مانند قیاس، سد ذرائع،[۶۰] استحسان، فتاواى صحابه، اجماع صحابه، نظر عرف، قیاس منصوص العلة،[۶۱] قیاس مستنبط العله،[۶۲] قیاس تشبیه و تمثیل،[۶۳] قاعدۀ استصلاح یا مصالح مرسله،[۶۴] مذهب صحابى، فتح ذرایع،[۶۵] استصحاب، استقراء، برائت اصلیه، عادت و عرف را به عنوان منبع استناط احکام معتبر نمی‌داند.[۶۶]
  • امامیه، سنتی را قبول دارد که به صورت صحیح و معتبر از معصومان نقل شده باشد نه هر روایتی را.
  • جمهور امامیه برخلاف اهل سنت، معتقد به باز بودن باب اجتهاد و عدم صحت انسداد کبیر[۶۷] هستند.[۶۸]

مسائل فقهی اختصاصی

نجاسات

عنوان شیعه مالکی شافعی حنفی حنبلی
سگ و خوک نجس است نجس نیست نجس است نجس است نجس است
تطهیر ظرفی که آب دهان سگ در آن ریخته با یک مرتبه خاک‌مالی و دو مرتبه شستن با آب تعبدا هفته مرتبه با آب شسته می‌شود یک مرتبه خاک‌مال و شش مرتبه با آب --- یک مرتبه خاک‌مال و شش مرتبه با آب[۶۹]
تطهیر ظرفی که آب دهان خوک در آن ریخته هفت مرتبه با آب تعبدا هفته مرتبه با آب شسته می‌شود یک مرتبه خاک‌مال و شش مرتبه با آب --- یک مرتبه خاک‌مال و شش مرتبه با آب[۷۰]
مردار میت انسان مسلمان قبل از غسل میت، نجس است و با غسل میت، پاک می‌شود میت انسان پاک است میت انسان پاک است میت انسان نجس است و با غسل میت پاک می‌شود میت انسان پاک است [۷۱]
خون شهید نجس است پاک است پاک است پاک است پاک است.[۷۲]
منی منی انسان و هر حیوان دارای خون جهنده، نجس است منی انسان و هر حیوانی(به صورت مطلق) نجس است منی انسان و هر حیوانی، مگر سگ و خون، پاک است --- منی حیوان و حیوانات حلال گوشت، پاک است.[۷۳]
قیح(چرک ناشی از زخم) پاک است نجس است نجس است نجس است نجس است.[۷۴]
فضله حیوانات فقط فضله حیوان حرام گوشت که دارای خون جهنده است، نجس است و فضله مابقی حیوانات پاک است فضله حیوانات حلال گوشت پاک و فضله حیوانات حرام گوشت دارای خون جهنده، نجس است. فضله تمام حیوانات نجس است فضله غیر پرندگان و نیز فضله پرندگان در صورتی که بر روی زمین باشد، نجس استدر هوا رها شده باشد، نجس است و فضله مابقی حیوانات پاک است فضله حیوانات حلال گوشت پاک و فضله حیوانات حرام گوشت دارای خون جهنده، نجس است..[۷۵]
استفراغ پاک است نجس است نجس است نجس است نجس است.[۷۶]
مذی و وذی پاک است نجس است نجس است نجس است اگر از حیوان حلال گوشت خارج شود، پاک است و از حیوان حرام گوشت، نجس است.[۷۷]
سور حیوان سور سگ و خوک نجس است و سور مابقی حیوانات و انسان، پاک است سور تمام حیوانات و انسانها پاک است سور کلی و خوک نجس است و مابقی موارد پاک است سور سگ و خوک، شارب الخمر، گربه‌ای که پس از آن موش از آن خورده و حیوانات وحشی، نجس است و مابقی موارد پاک است سور کلب و خوک نجس است و مابقی موارد پاک است.[۷۸]

مطهرات

عنوان شیعه مالکی شافعی حنفیه حنبلی
آفتاب خورشید می‌تواند نجاست ظاهر زمین، درختان و ساختمان‌ها را از بین ببرد، اگر به تنهایی آنرا خشک کند پاک کننده نیست پاک کننده نیست پاک کننده نیست پاک کننده نیست
آتش در صورتی که باعث استحاله شیء نجس شود، مطهر است(البته در این صورت، استحاله باعث تطهیر شده نه خود آتش مطهر است مطهر نیست حتی اگر باعث استحاله شود مطهر است مطهر نیست حتی اگر باعث استحاله شود
دباغی کردن مطهر نیست مطهر نیست در غیر سگ و خوک، مطهر است در تمام حیوانات مطهر است حتی سگ و خوک مطهر نیست[۷۹]
ندافی کردن پنبه مطهر نیست مطهر نیست مطهر نیست مطهر است مطهر نیست
خشک کردن منی با دستمال یا دست مطهر نیست مطهر نیست مطهر نیست مطهر است و نیازی به آب کشیدن آن موضع نیست مطهر نیست
دست کشیدن به جسم صیقلی نجس شده مطهر نیست مطهر نیست مطهر نیست مطهر است و نیازی به آب کشی نیست مطهر نیست
سه مرتبه دست کشیدن به انگشت و پستان نجس شده مطهر نیست مطهر نیست مطهر نیست مطهر است مطهر نیست[۸۰]

احکام طهارت

عنوان شیعه مالکی شافعی حنفی حنبلی
نجاست آب قلیل آب قلیل به مجرد برخورد با نجاست، نجس می‌شود نجس نمی‌شود[۸۱] --- --- ---
شستن داخل دهان، بین و سوراخ گوش در غسل واجب نیست --- --- واجب است واجب است[۸۲]
استنشاق و مضمضه قبل از غسل واجب نیست --- --- واجب است ---[۸۳]
غسل ترتیبی رعایت ترتیب در غسل ترتیبی لازم است رعایت ترتیب لازم نیست رعایت ترتیب لازم نیست رعایت ترتیب لازم نیست رعایت ترتیب لازم نیست[۸۴]
مثال مثال مثال مثال مثال مثال
مثال مثال مثال مثال مثال مثال

نماز

عنوان شیعه مالکی شافعی حنفی حنبلی
خواندن سوره حمد در دو رکعت اول نماز واجب است در تمام رکعات و در تمام نمازهای واجب و مستحب، واجب است در تمام رکعات و در تمام نمازهای واجب و مستحب، واجب است واجب نیست در تمام رکعات واجب است[۸۵]
گفتن بسم الله اول سوره جزء سوره است و گفتنش واجب ترک بسم الله، مستحب است جزء سوره است و گفتنش واجب ترکش جایز است جزء سوره است و گفتنش واجب[۸۶]
قنوت مستحب است در تمام نمازها فقط در نماز صبح جایز است فقط در نماز صبح جایز است فقط در نماز وتر جایز است فقط در نماز وتر جایز است[۸۷]
جهر و اخفات جهر در نماز صبح، مغرب و عشاء، و اخفات در ظهر و عصر واجب است در نماز صبح، مغرب و عشاء، جهر مستحب است جهر در نماز صبح، مغرب و عشاء، و اخفات در ظهر و عصر واجب است جهر و اخفات، در هیچ کدام از نمازها، نه واجب است و نه مستحب جهر در نماز صبح و مغرب و عشاء، لازم است.[۸۸]
تکتف حرام و به نظر مشهور مبطل نماز است جایز است، نه واجب و نه مستحب مستحب و سنت است مستحب و سنت است مستحب و سنت است.[۸۹]
گفتن آمین در انتهای سوره حمد حرام است و مبطل نماز مستحب است مستحب است مستحب است مستحب است[۹۰]
رکوع و طمأنینه خم شدن به میزانی که دست به زانوها برسد لازم است و طمأنینه و آرامش در رکوع واجب است خم شدن به میزانی که دست به زانوها برسد لازم است و طمأنینه و آرامش در رکوع واجب است خم شدن به میزانی که دست به زانوها برسد لازم است و طمأنینه و آرامش در رکوع واجب است صرف خم شدن کفایت می‌کند و طمأنینه لازم نیست خم شدن به میزانی که دست به زانوها برسد لازم است و طمأنینه و آرامش در رکوع واجب است[۹۱]
ذکر رکوع تسبیح در رکوع واجب است ذکر رکوع واجب نیست و مستحب است ذکر رکوع واجب نیست و مستحب است ذکر رکوع واجب نیست و مستحب است ذکر رکوع واجب است[۹۲]
قیام بعد از رکوع واجب است واجب است واجب است واجب نیست واجب است[۹۳]
اعضای سجده همه هفت عضو(پیشانی، کف دو دست، زانوها، دو انگشت شست پا) باید بر روی زمین قرار بگیرد فقط لازم است که پیشانی بر روی زمین قرار بگیرد و بقیه اعضاء مستحب است فقط لازم است که پیشانی بر روی زمین قرار بگیرد و بقیه اعضاء مستحب است فقط لازم است که پیشانی بر روی زمین قرار بگیرد و بقیه اعضاء مستحب است همه هفت عضو به همراه بینی لازم است بر روی زمین قرار بگیرد[۹۴]
تسبیح و طمأنینه در سجده طمأنینه در سجده لازم است طمأنینه و آرامش در سجده لازم است طمأنینه و آرامش در سجده لازم است طمأنینه و آرامش در سجده لازم نیست طمأنینه و آرامش و گفتن تسبیح در سجده لازم است.[۹۵]
ذکر در سجده گفتن تسبیح در سجده واجب است ذکر سجده مستحب است ذکر سجده مستحب است ذکر سجده مستحب است ذکر سجده مستحب است[۹۶]
تشهد تشهد وسط و انتهای نماز واجب است تشهد وسط و انتهای نماز، مستحب است تشهد وسط نماز مستحب، و تشهد انتهای نماز واجب است تشهد وسط و انتهای نماز، مستحب است تشهد وسط و انتهای نماز واجب است[۹۷]
سلام انتهای نماز به نظر مشهور متاخرین واجب است واجب است واجب است مستحب است واجب است[۹۸]
شک در عدد رکعات نماز شک در بعد از رکعت دوم در نماز 4 رکعتی، بناء را بر اکثر می‌گذارد و نماز احتیاط می‌خواند در تمام نمازهای واجب، بنا را بر اقل می‌گذارد و نماز را ادامه می‌دهد در تمام نمازهای واجب، بنا را بر اقل می‌گذارد و نماز را ادامه می‌دهد در تمام نمازهای واجب، اگر اولین دفعه در عمرش است که شک می‌کند، نماز را از اول بخواند و در دفعات بعدی، بنا را بر اقل بگذارد در تمام نمازهای واجب، بنا را بر اقل می‌گذارد و نماز را ادامه می‌دهد[۹۹]
نماز مسافر در صورت وجود شرایط سفر، نمازهای 4 رکعتی باید شکسته خوانده شود بین قصر و اتمام مخیر است بین قصر و اتمام مخیر است حتما باید شکسته بخواند بین قصر و اتمام مخیر است[۱۰۰]
جمع بین نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء جایز است در حال سفر جایز است در حال سفر جایز است جایز نیست در حال سفر جایز است[۱۰۱]

روزه

عنوان شیعه مالکی شافعی حنفی حنبلی
ابطال روزه با خوردن و آشامیدن قضا و کفاره دارد --- فقط قضا دارد قضا و کفاره دارد فقط قضا دارد
ابطال روزه با ا ستمناء قضا و کفاره دارد فقط قضا دارد فقط قضا دارد فقط قضا دارد فقط قضا دارد
غبار غلیظ مبطل روزه است مبطل نیست مبطل نیست مبطل نیست مبطل نیست
قطع کردن نیت روزه در وسط روزه مبطل است مبطل نیست مبطل نیست مبطل نیست مبطل است
روزه عید فطر و قربان حرام است حرام است حرام است مکروه شدید است حرام است
روزه ایام تشریق بر کسی که در منا حاضر است، حرام است مطلقا حرام نیست روزه 11 و 12 ذی الحجه بر غیر حاجی حرام است مکروه شدید است بر غیر حاجی حرام است
رویت هلال در یک شهر نسبت به شهرهای دیگر هیچ ربطی به هم ندارند مگر اینکه افق آن دو شهر با هم متحد باشد رویت در یک شهر، برای بقیه شهرها هم حجیت دارد هیچ ربطی به هم ندارند مگر اینکه افق آن دو شهر با هم متحد باشد رویت در یک شهر، برای بقیه شهرها هم حجیت دارد رویت در یک شهر، برای بقیه شهرها هم حجیت دارد
قضای روزه والدین پسر بزرگ باید قضا کند اگر وصیت کرده، پسر بزرگ باید برای هر روز یک مد ططعام بدهد و در غیر این صورت، واجب نیست به جای هر روز یک مد طعام بدهد جای هر روز یک مد طعام بدهد جای هر روز یک مد طعام بدهد
بقای بر جنابت تا هنگام طلوع آفتاب هم قضا دارد و هم کفاره روزه آن روزش صحیح است روزه آن روزش صحیح است روزه آن روزش صحیح است روزه آن روزش صحیح است[۱۰۲]

زکات

عنوان شیعه مالکی شافعی حنفیه حنبلی
عقل و بلوغ به عنوان شروط زکات شرط است شرط نیست شرط نیست شرط است شرط نیست
زکات بر غیر مسلمان واجب است واجب است واجب نیست واجب نیست واجب نیست
زکات با وجود بدهی واجب است در زکات طلا و نقره، اگر بدهی اش به اندازه میزان نصاب است، از زکات جلوگیری میکند و در غیر این صورت و نیز در زکات مابقی اجناس، دین مانع پرداخت زکات نیست واجب است حق الله، جلوی زکات را نمی‌گیرد و حق الناس جلوی زکات را می‌گیرد واجب نیست
اسکناس زکات ندارد ولی خمس دارد زکات ندارد مگر زمانی که به اندازه نصاب طلا و نقره برسد زکات ندارد مگر زمانی که به اندازه نصاب طلا و نقره برسد زکات ندارد مگر زمانی که به اندازه نصاب طلا و نقره برسد زکات ندارد مگر اینکه تبدیل به طلا و نقره شود
شمش زکات ندارد زکات دارد زکات دارد زکات دارد زکات دارد
سرمایه زکات ندارد هرچند مستحب است زکات دارد زکات دارد زکات دارد زکات دارد
منظور از "سبیل الله" در مصرف زکات هر کاری که از جمله مصالح عمومی مسلمانان باشد(رزمندگان اسلام، بیمارستان، مساجد، مدارس و... فقط رزمندگان مسلمان فقط رزمندگان مسلمان فقط رزمندگان مسلمان فقط رزمندگان مسلمان
زکات فطره بر مال طفل و دیوانه واجب نیست واجب است و ولی باید زکات را از مال طفل و مجنون خارج کند واجب است و ولی باید زکات را از مال طفل و مجنون خارج کند واجب است و ولی باید زکات را از مال طفل و مجنون خارج کند واجب است و ولی باید زکات را از مال طفل و مجنون خارج کند[۱۰۳]
خمس در ۷ مورد[۱۰۴] خمس واجب است خمس فقط در غنائم جنگی و گنج واجب است خمس فقط در غنائم جنگی و گنج واجب است خمس فقط در غنائم جنگی و گنج واجب است خمس فقط در غنائم جنگی و گنج واجب است
مصرف خمس خمس دو قسم میشود.[۱۰۵] سهم خدا و رسول و نزدیکان رسول الله به امام یا نائب او می‌رسد که در مصالح عمومی خرج می‌کند. سهم یتیم، مسکین و ابن السبیل نیز به سادات نیازمند می‌رسد همه سهام به امام می‌رسد و با نظر او مصرف می‌شود ۵ سهم میشود. سهم رسول در مصالح مسلمانان خرج میشود. سهم ذوی القربی به هاشمی ها داده میشود(نه صرفا سادات فقیر). سه سهم بقیه به فقرا و مساکین داده میشود(نه صرفا سادات) سهم رسول منتفی شده است. سهم نزدیکان رسول نیز به فقرای سادات و غیر سادات داده میشود. مابقی سهام نیز به نیازمندان داده میشود ۵ سهم میشود. سهم رسول در مصالح مسلمانان خرج میشود. سهم ذوی القربی به هاشمی ها داده میشود(نه صرفا سادات فقیر). سه سهم بقیه به فقرا و مساکین داده میشود(نه صرفا سادات)[۱۰۶]

مسائل متفرقه

زیارت‌گاه‌ها و اماکن مقدس

  • مکه: مقدس‌ترین شهر مسلمانان، زادگاه اسلام و پیامبر اکرم(ص) که در شبه جزیره عربستان واقع شده است. بکّه، بلدالحرام، بلدالامین و ام‌القری از نام‌های دیگر آن است.[۱۱۵] این شهر به سبب وجود کعبه، قبله گاه مسلمانان است و سالانه میلیون‌ها مسلمان برای ادای مناسک حج و زیارت اماکن مقدس مکه، به این شهر مسافرت می‌کنند. مسجدالحرام، عرفات، مشعر الحرام و سرزمین منا برخی از مهمترین اماکن مقدس و مذهبی این شهر است. جمعیت شیعیان مکه در قرن دهم هجری رو به فزونی یافت. علمای شیعه در دوره‌های مختلف تاریخی در این شهر حضور داشته‌اند. در دوره حکومت آل سعود در عربستان و به واسطه گرایش‌های افراطی ضد شیعی وهابیون، شیعیان در عربستان با محدودیت در انجام دادن اعمال مذهبی و نیز فشار اقتصادی رو به رویند.[۱۱۶]
نمایی از مسجد الحرام
  • مسجد الحرام:مشهورترین و مقدس‌ترین مسجد اسلام، واقع در شهر مکه در کشور عربستانِ سعودی است که کعبه، قبله مسلمانان در آن قرار دارد.[۱۱۷] به جز کعبه، اشیا، بناها و اماکن مقدس دیگری نیز همچون حجر الاسود، ملتزم، مستجار، حطیم و حجر اسماعیل در این مسجد جای گرفته‌اند که نزد مسلمانان جایگاه مذهبی و معنوی والایی دارند.> [۱۱۸] مسجدالحرام در فقه اسلامی، افزون بر احکام عمومی دیگر مسجدها، احکامی ویژه نیز دارد.[۱۱۹] در شریعت اسلام بر هر مسلمانی واجب است در صورت استطاعت، یک بار در عمر خود به مکه سفر کند (سفر حج) و مناسکی را که برخی از آنها در این مسجد انجام می‌گیرد، ادا کند.
  • مدینه: مدینه، دومین شهر مهم مذهبی مسلمانان که در عربستان واقع است. هجرت پیامبر اکرم(ص) به این شهر، مبدأ تاریخ مسلمانان گشت. مسجد و مرقد پیامبر اکرم(ص)، قبرستان بقیع، مدفن چهار امام شیعه و بسیاری از بزرگان اسلام و نیز مکان‌های مقدس دیگری در آن جای گرفته است.[۱۲۰] با هجرت پیامبر اسلام(ص) به این شهر، نام آن از یثرب به مدینة النبی تغییر کرد و تا سال ۳۶ق پایتخت نخستین حکومت اسلامی بود.[۱۲۱] جنگ‌های مسلمانان با مشرکان، نبرد پیامبر با یهودیان مدینه، شورش علیه خلیفه سوم مسلمانان و کشته شدن او، واقعه حره و قیام نفس زکیه از حوادث بسیار مهم در تاریخ این شهر به شمار می‌روند. اکثر امامان شیعه در مدینه ساکن بوده‌اند.[۱۲۲] سفر به مدینه و زیارت مکان‌های مقدس آن و نمازگزاردن در مسجد النبی بخش جدانشدنی سفر مسلمانانی است که عازم حج یا عمره هستند.
  • مسجد النبی: مسجد پیامبر اکرم(ص) در شهر مدینه که مرقد او نیز در آن جای دارد. این مسجد پس از مسجدالحرام دومین مسجد از مقدس‌ترین مساجد اسلام است و پیامبر اکرم(ص) در سال اول هجرت آن را ساخته است. خانه پیامبر(ص)[۱۲۳] و خانه علی(ع)[۱۲۴] و فاطمه(س)[۱۲۵] نیز در کنار این مسجد بوده که در توسعه‌های مسجد، به آن ملحق شده است. مسجدالنبی از مهمترین زیارتگاه‌های مسلمانان است و نزد شیعیان جایگاه ویژه‌ای دارد.
  • بیت المقدس: (بَیْت المَقْدِس)، اورشلیم یا قُدس، شهری در فلسطین اشغالی که نخستین قبله و سومین شهر مقدس مسلمانان (پس از مکه و مدینه) و نزد یهودیان و مسیحیان مقدس‌ترین شهر جهان است. این شهر، از مراکز زیارتی ادیان ابراهیمی است و هر یک از این ادیان، آثار و بناهایی در آن دارند. بیت المقدس هم اکنون در اشغال کامل اسرائیل است و دولت اسرائیل این شهر را پایتخت ابدی خود می‌خواند؛ اما سازمان ملل و بسیاری از کشورهای جهان، این ادعا را به رسمیت نمی‌شناسند.[۱۲۶] بیت المقدس و برخی اماکن موجود در آن بنابر روایات شیعه، فضیلت بسیاری دارند چنان که در روایتی از امام حسن عسکری(ع) نماز گزاردن در مسجدالاقصی در ردیف نماز گزاردن در مسجدالحرام گذاشته شده و یک نماز در آن برابر با هزار نماز در دیگر مساجد است.[۱۲۷]برخی شیعیان ایرانی در قدیم به ویژه در دوره قاجار و پهلوی، زیارت اماکن مذهبی این شهر را با سفر حج همراه می‌کرده‌اند.[۱۲۸]
حرم امام علی (ع)
  • حرم امام علی: محل دفن امیرالمؤمنین علی(ع) در نجف اشرف (عراق) است که تا سال‌های طولانی پس از دفن، پنهان بود[۱۲۹] ولی پس از آشکار شدن، به خاطر ثواب فراوانی که در روایات برای زیارت ایشان ذکر شده،[۱۳۰] به زیارت‌گاه شیعیان تبدیل شده است. در طول تاریخ، افراد گوناگونی به ترمیم و توسعه آن پرداختند.[۱۳۱] در سال‌های اخیر، صحنی بزرگ به نام حضرت فاطمه(س) در قسمت غربی حرم، در دست ساخت است که فضای کلی حرم را تا ۱۴۰ هزار متر مربع گسترش می‌دهد.[۱۳۲]
  • کربلا: این شهر در هشت فرسخى شمال غربى كوفه مدفن امام سوم شیعیان، حسین بن علی(ع) است. در محل همین شهر امام حسین(ع) نواده پیامبر اسلام (ص) در سال ۶۱ه.ق با تمام یاران و خویشان خود شهید شد. مردم كربلا از دو طایفه‏‌اند كه دائما با هم در جنگ و نزاعند. این دو طایف پیرو مذهب امامیه‏‌اند، ولى اختلاف میان آنان به حدّى است كه شهر را به ویرانى كشانده است.[۱۳۳] این شهر از شهرهای زیارتی کشور عراق و از سرزمین‌های مقدس و پر اهمیت نزد شیعیان است. شیعیان در مناسبت‌های گوناگون از سرتاسر جهان برای زیارت به این شهر می‌آیند. اوج این حضور در ایام عزاداری محرم و صفر و بویژه در مراسم اربعین است. کربلا دارای یک حوزه علمیه است که از دیرباز محل تحصیل و تدریس عالمان شیعی بوده است.[۱۳۴]
نمای بیرونی از حرم امام حسین(ع)
  • بقیع: جنة البقیع و بقیع الغَرقَد، به عنوان زمينى در حاشيه بخش مركزى يثربِ پيش از اسلام، گورستان مردم اين شهر بود و پس از اسلام نيز به عنوان مهم‏ترين گورستان مدينه شناخته شد. این قبرستان، مَدْفن صحابه، تابعین و مهم‏تر از همه، چهار تن از امامان عليهم السلام بوده و از اين رو محل زيارت تمامى زائران مدينه است.[۱۴۰] این قبرستان در نزدیکی مسجدالنبی و یکی از چند موضع احتمالی محل دفن حضرت فاطمه(س) دختر پیامبر(ص) است.[۱۴۱] در فضیلت این قبرستان، روایاتی از پیامبر اکرم(ص) و امامان(ع) نقل شده است.[۱۴۲] تا پیش از حمله وهابیان به حجاز، بر قبور ائمه و برخی دیگر از بزرگان، بارگاه و گنبدهایی وجود داشت. بسیاری از این بناها، در ۱۲۲۱ق. در حمله وهابیان به مدینه ویران شدند، ولی مدتی بعد به دستور عبدالحمید دوم، سلطان عثمانی، بازسازی شد. سرانجام، در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ق./۱۳۰۴ش. پس از حمله دوم وهابیان، همه بناهای موجود در بقیع به دست امیرمحمد حاکم مدینه و به دستور پدرش عبدالعزیز آل سعود ویران شدند.[۱۴۳]
پرونده:Baghe2.jpg
نمایی از قبرستان بقیع و قبور ائمه بقیع
  • حرم عسکریین: محل دفن امام هادی(ع) و فرزندش امام حسن عسکری(ع) در شهر سامرا. نرجس خاتون همسر امام حسن عسکری(ع) و مادر امام زمان(عج)،[۱۵۰] حکیمه خاتون دختر امام جواد(ع)[۱۵۱] و تعداد دیگری از سادات علوی و علما در این حرم مدفون هستند. کنار این حرم، مسجدی بزرگ قرار دارد که آن را سرداب غیبت امام زمان(عج) می‌خوانند.[۱۵۲] در سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ ش. قسمت‌هایی از حرم عسکریین در دو انفجار تخریب شد. پس از این حملات تروریستی، بارگاه و ضریح این دو امام در دست بازسازی و نوسازی قرار گرفت.[۱۵۳]
  • حرم امام رضا: مدفن امام رضا (ع) مکانی بوده که آن را بقعه هارونیه می‌گفته‌اند. این محل بر سر چند راهی سناباد، نیشابور، سرخس، طوس و رادکان قرار داشته و از آن برای تامین امنیت این مسیر استفاده می‌شده است. هارون عباسی در سال ۱۹۳ق. در این مکان دفن شد و دارالاماره به بقعه هارونیه شهرت یافت.[۱۵۸] کهن‌ترین منبعی که از بقعه و ضریح امام(ع) یاد کرده است، مربوط به دوره خوارزمشاهیان است. در دوره‌های بعد، ابن بطوطه از ضریحی چوبی یاد می‌کند که سطح آن را با صفحات نقره پوشانده بوده‌اند.[۱۵۹] در روزگار شاه طهماسب اول بر آن صندوق، قطعه‌هایی از طلا که آیاتی از قرآن مجید به خط علیرضا عباسی بر آن نقش شده بود، قرار گرفته بود. این صندوق به همین جهت به «‌صندوق شاه عباسی‌» معروف شد که آن را در ۱۳۱۱ش به علت فرسودگی برداشتند و پس از تحویل صفحات زرین روی آن به موزه آستانه، صندوقی دیگر از سنگ مرمر به طول ۱۰/۲ و عرض ۰۶/۱ متر به جای آن نصب کردند. این حرم، صحن‌هایی از جمله صحن عتیق (انقلاب اسلامی)، صحن جدید (آزادی)، صحن موزه (امام)، صحن جمهوری اسلامی و صحن قدس؛ رواق‌هایی از جمله دارالحِفّاظ، دارُالسّیاده، دارُالسَّعاده، دارُالصِّیافَه، دارُالذِّکْر، دارُالسُّرُور و چندین بست از جمله بسط بالا و پائین، بست طبرسی و بست قبله دارد.[۱۶۰]
  • حرم حضرت زینب: این حرم که در جنوب دمشق و در سوریه قرار دارد، از مکان‎های منسوب به مدفن حضرت زینب (س) دختر امام علی(ع) است. این محل از زیارتگاه‎های شیعیان به شمار می‎رود. منطقه‎ای که حرم حضرت زینب (س) در آن قرار دارد در گذشته روستایی به نام راويه بوده است. اكنون به این منطقه شهرک السیدة زينب گفته می‎شود و در نزد ایرانیان به زينبيه مشهور است.[۱۶۱] حرم حضرت زینب در طول تاریخ مورد بازسازی و توسعه قرار گرفته است. از سال ۱۳۹۱ش با تشدید بحران در سوریه و حضور گسترده تروریست‌های تکفیری این حرم چندین بار مورد حمله خمپاره‌ای و انتحاری قرار گرفت که به دنبال آن بخشی از قسمت های حرم آسیب دید.[۱۶۲][۱۶۳] به دنبال این اقدامات، گروه‌های مختلفی برای دفاع از حرم‌های اهل بیت(ع) عازم سوریه شدند. این گروه‌ها که به [مدافعان حرم]] مشهورند تا این زمان( ۱۳۹۴ ش) مانع از حمله گروه‌های تروریستی به حرم حضرت زینب (س) شده‌اند.[۱۶۴]
  • حرم حضرت معصومه: حضرت فاطمه معصومه (س) مشهور به کریمه اهل بیت، دختر امام کاظم (ع)، از بانوان برجسته و بافضیلت خاندان اهل بیت (ع) و از جمله امامزادگان مدفون در قم است. زیارت مرقد او نزد شیعیان جایگاه ویژه‌ای دارد. بر اساس روایات پاداش زیارتش، بهشت دانسته شده است. ایشان در مدینه به دنیا آمد و در سال ۲۰۱ هجری قمری به قصد دیدار برادرش امام رضا (ع) در طوس، وارد ایران شد؛ اما در میانه راه، به علت بیماری، در شهر قم درگذشت.[۱۶۵] پیکر فاطمه معصومه (س) را در محلی موسوم به باغ بابلان که اکنون روضه اوست، به خاک سپردند.[۱۶۶] نخستین قبه بر قبر وی توسط زینب از زنان علویه ساخته شد[۱۶۷] و این بنا در زمان صفویه به صورت باشکوهی در آمد. نخستین ضریح مرقد، ساخته شاه‎ طهماسب اول است.[۱۶۸]

پیدایش تشیع

جایگاه شیعیان در کلام پیامبر اکرم(ص)

وَالذي نَفسي بِيده انّ هذا وشيعته لَهُم الفائِزون يَومَ القِيامَة

تاریخ بایگانی ، اربلی، کشف الغمه، ج1، ص152.

چندین دیدگاه در مورد زمان پیدایش و ظهور شیعه ارائه شده است که عبارتند از:

  • به خاطر انتقام جویی از اعراب، ایرانیان برای انتقام از آنان به فکر ایجاد فرقه تشیع و یا نزدیک کردن خود به پیروان اهل بیت برای اختلاف در امت اسلامی شدند.[۱۶۹]
  • به خاطر اینکه بتوانند عقائد مجوسی و زرتشتی خویش را در قالب طرفداری از اهل بیت(ع) ترویج دادند.[۱۷۰]
  • به جهت عادت سیاسی به پذیرش حکومت موروثی در تاریخ، به رهبری موورثی اعتقاد داشتند و پس از اسلام آوردن اندیشه سیاسی خود را با امامت و رهبری امام علی و اولادش مطابق دیدند و به همین جهت امامت موروثی را پذیرفتند.[۱۷۱]
  1. پس از سقیفه بنی ساعده، توسط گروهی که از انتخاب ابوبکر به خلافت راضی نبودند و در خانه حضرت فاطمه(س) جمع شدند.[۱۷۲]
  2. اواخر خلافت عثمان و تحت تاثیر دیدگاه‌های عبدالله بن سبأ.[۱۷۳]
  3. در روز قتل عثمان بود که شیعیان در برابر خون خواهان عثمان قرار گرفتند.[۱۷۴]
  4. پس از خلافت امام علی(ع)، این واژه بر کسانی که حضرت را در جنگ‌ها یاری کردند اطلاق شد.[۱۷۵]
  5. پس از جنگ جمل، این واژه بر کسانی که حضرت علی(ع) را در این جنگ همراهی کردند اطلاق شد.[۱۷۶]
  6. پس از جنگ صفین و در برابر پیدایش خوارج و عقائد آنها که تعیین امام را از سوی خداوند نمی‌دانستند، کسانی که به امامت منصوص علی (ع) تاکید داشتند، شیعه دانسته شده‌اند.[۱۷۷]
  7. پس از ماجرای حکمیت تا شهادت حضرت علی(ع) به وجود آمد.[۱۷۸]
  8. پس از شهادت امام حسین(ع) در کربلا که شیعیان متفرق را متحد کرد و آنان را از اهل سنت جدا کرد.[۱۷۹]
  9. تشیع توسط ایرانیان پدید آمد. انگیزه و عامل این کار به نظر برخی، انتقام شکست از اعراب و ایجاد تفرقه در جامعه اسلامی،[۱۸۰] و به نظر برخی دیگر، زنده نگهداشتن عقائد مجوسی در قالب آموزه‌های مذهبی به نام تشیع.[۱۸۱]
  10. به دنبال همکاری گروهی از مسلمانان که متمایل بودند سلطنت را به دست آورند و عده ای از درویشان صفوی، حکومت صفوی پدید آمد و در این دوره، درویشان، عقائد غلوآمیز خود را در قالب تشیع ارائه و به کمک حاکمان صفوی، عقائد خویش را ترویج دادند.[۱۸۲]
  11. واقعیت و عقائد شیعه از زمان پیامبر اکرم(ص) وجود داشته است و در احادیث نبوی نیز شواهدی بر به کار رفتن این اصطلاح در مورد گروهی از مسلمانان که فقط حضرت علی(ع) را شایسته جانشینی پیامبر اکرم(ص) می‌دانستند وجود دارد. بر اساس این دیدگاه، دیگر نظرهایی که پیش از این گذشت، صرفا ممکن است بر یک بعد از ابعاد گوناگون فرهنگ و عقائد تشیع تکیه داشته باشد نه با تمام واقعیت تشیع. به عقیده این افراد، تشیع نتیجه طبیعی اسلام و دعوت حقیقی این دین به کمال است.[۱۸۳]

نکته‌ قابل توجه آن است که: اگر مراد پیشینه تشیع، واقعیت تشیع و محتوای اعتقادی آن است -که عبارت است از کسانی که معتقد به وجود نص و دلیل قطعی بر امامت امام علی(ع) و فرزندان ایشان هستند- پاسخ این است که این واقعیت از زمان خود رسول الله وجود داشته است.

اما اگر منظور پیشینه به کار رفتن این واژه و مصطلح شدن آن است، ممکن است این رویداد در یکی از دوره‌های بالا به کار رفته باشد. هرچند این مطلب چندان مهم نیست و بحثی صرفا علمی است.[۱۸۴]

تاریخچه و جغرافیای تاریخی تشیع

زمان پیامبر اسلام(ص)

اصطلاح «شیعه علی»، نخستین بار در روایتی از پیامبر(ص) مورد اشاره قرار گرفته است. جابر بن عبدالله انصاری گوید: ما نزد پیامبر (ص) نشسته بودیم که علی بن ابیطالب آمد. در این هنگام رسول خدا(ص) فرمود: قسم به کسی که جانم در دستان اوست این مرد و شیعیان او روز قیامت رستگارند. [۱۸۵]

سیوطی از ابن عباس نقل کرده است که وقتی آیه ۷ سوره بینه نازل شد، پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: آنها (یعنی: مؤمنانی که خیرالبریة هستند) تو و شیعیانت هستید. [۱۸۶]

ابوحاتم سهل بن محمد سیستانی (درگذشته سال ۲۵۰ق.)گفته است:

نخستين نامى كه در اسلام در زمان خود پيغمبر(ص) ظاهر گرديده نام شيعه بوده است و به اين نام چهار تن از صحابه: ابوذر و سلمان فارسى و مقداد بن اسود و عمار بن ياسر لقب مى‌داشته‌اند تا اين كه در هنگام جنگ صفین اين لقب ميان دوستان و پيروان على عليه السّلام انتشار يافت.[۱۸۷]

دوره خلفای سه‌گانه

پس از انتخاب ابوبكر به عنوان خليفه، واكنش‌‏هايى از سوى برخى از صحابه كه در زمان پيامبر (ص) با امام على (ع) بيعت كرده بودند بروز كرد. آنها وفادارى خود را حفظ كردند و با جريان سقيفه به مخالفت پرداختند. برخی از مهم‌ترین این مخالفان عبارتند از: فاطمه زهرا(س)، سلمان فارسی، عماربن یاسر، ابوذر غفاری، مقداد بن اسود، ابان بن سعید، خالد بن سعید، ابی بن کعب، بریدة بن خضیب.[۱۸۸]

تا زمان خلافت امام علی(ع)، در بیشتر اوقات شیعه از شرایط اجتماعى و سیاسى مطلوبى برخوردار نبود. این امر در نتیجه اقدامات خلفای قبل از امیرالمومنین(ع) بود. از جمله اقدامات ابوبکر و عمر بر علیه شیعیان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: غصب فدک و گرفتن سایر امکانات مالی اهل بیت(ع)، محروم کردن بنی هاشم و دوستان علی(ع) از منصب‌های مهم حکومتی، انتخاب افراد نالایق در مناصب مهم و استانداری ولایات؛ مانند برگزیدن معاویه و برادرش یزید به حکمرانی شام، تحریک قریش بر ضد علی(ع).[۱۸۹]

در دوره عثمان نیز این فشار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به صورت شدیدتری ادامه یافت. چنان‌که عثمان برخلاف دو خلیفه اول که ظواهر دین را رعایت می‌کردند، عثمان زمانی که به خلافت رسید، مسیری غیر از روش پیامبر اکرم(ص) و حتی روش شیخین برگزید[۱۹۰] و با روی کار آوردن بنی امیه، عملا زمینه فشار بیشتر بر بنی هاشم و دوستان ایشان را فراهم کرد. به همین جهت این دوره، عصر کشمکش نهایی بین امویان و شیعیان است.[۱۹۱]

دوره خلافت امام علی(ع)

عصر حکومت امام علی(ع)، دوره استوار شدن اندیشه شیعی و رشد و تثبیت تاریخی آن به شمار می‌رود. در این دوره، در پناه حکومت امام، تشیع خود را آشکار ساخت و با شکل گیری سایر فرقه‌ها مرزهای فکری و اعتقادی آن بیش از گذشته روشن و مشخص شد.

طرفداران امام در این دوره به دو گروه عمده تقسیم می‌شدند:

  1. شیعه سیاسی: پیروانی که به دلیل زمینه‌های سیاسی از حضرت حمایت می‌کردند، به ویژه پس از انتخاب کوفه به عنوان مرکز خلافت. این گروه، صرفا به عنوان خلیفه چهارم بر گرد علی(ع) جمع شده بودند نه به عناون امام منصوص.[۱۹۲]
  2. شیعه اعتقادی: دسته‌ای دیگر که پیروان راستین حضرت بودند و از همان آغاز وی را شایسته ترین فرد برای احراز مقام خلافت و رهبری جامعه پس از وفات پیامبر اکرم(ص) می‌دانستند.[۱۹۳]

دو دسته بندی دیگر برای طرفداران حضرت ارائه شده است. برخی معتقدند که طرفداران حضرت بر سه قسم هستند:

  1. کسانی که کاملا از او اطاعت و پیروی می‌کردند.
  2. کسانی که به شیخین نیز تمایل داشتند.
  3. کسانی که در حق او شدیدا مبالغه می‌کردند.[۱۹۴]

برخی دیگر طرفداران حضرت را به 4 دسته تقسیم می‌کنند:

  1. الاصفیاء(دوستان صمیمی)
  2. الاولیاء(دوستان فداکار)
  3. الاصحاب(یاران)
  4. شرطات الخمیس(طبقه برگزیده)[۱۹۵]

در این دوره، معارف توحیدى توسط امیرالمومنین(ع) تبیین گردید. دانشمندان بسیارى در رشته‌های تفسیر، فقه و كلام از دانش ایشان بهره‌مند شدند. هرچند تبیین معارف توحیدى و تربیت دانشمندان توسط امام على علیه‏‌السلام در دوره قبل از خلافت او نیز انجام مى‏‌گرفت، ولى در دوران خلافت آن حضرت رشد زیادی یافت.

در کلمات امام علی(ع) نیز اصطلاح شیعه به کار رفته است. در روایتی امام علی(ع) به برخی که مدعی بودند شیعه ایشان هستند فرمود: «در شما نشان شیعه را نمی بینم» و سپس نشانه‌هایی را برای «شیعه» برشمرد.[۱۹۶]

در نامه علی(ع) پس از جنگ نهروان به یارانش، نیز بیان شده است:

بسم الله الرحمن الرحيم، من عبد الله علي أمير المؤمنين إلى شيعته من المؤمنين والمسلمين، فإن الله يقول «وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَ‌اهِيمَ» وهو اسم شرفه الله تعالى في الكتاب أنتم شيعة النبي محمد صلى الله عليه وآله كما أن محمدا من شيعة إبراهيم اسم غير مختص وأمر غير مبتدع... (ترجمه: به نام خداوند بخشاینده مهربان، از بنده خدا علی امیر مؤمنان به شیعیان مؤمن و مسلمانش، خداوند می فرماید: و از شیعیان او ابراهیم بود و این نام (شیعه) را خدا در قرآن گرامی داشته است، شما [در واقع] شیعه محمد صلی الله علیه و آله هستید همچنانکه محمد از شیعیان ابراهیم بود. این اسم ویژه اشخاص خاص نیست و امری نوظهور نیست...)

[۱۹۷]

دوره امام حسن(ع)

این دوره به دو مرحله تقسیم می‌شود:

مرحله اول: از آغاز حکومت آن حضرت تا صلح با معاویه: در این مرحله، شیعیانی که با شهادت امیرالمومنین، رهبر خویش را از دست داده بودند و دچار آشفتگی شده بودند، با روی کار آمدن امام حسن(ع)، دوباره اوضاعشان سامان یافت و رشد و بالندگی آنان در این دوره کوتاه، ادامه یافت. با بیعت قیس بن سعد بن عباده، حدود 40 هزار نفر از لشکریان عراق که بر هم‌پیمانی با علی(ع) تا سرحد مرگ سوگند یاد کرده بودند، با آمادگی کامل به امام حسین(ع) با عنوان خلیفه جدید بیعت کردند. البته همه این حامیان، دارای انگیزه‌های یکسانی نبودند اما بسیاری از آنان جانشینی امام حسن(ع) را ادامه سیاست علی(ع) علیه حکمرانی معاویه می‌دانستند. برخی دیگر از پیروان نیز ایشان را تنها شخصیت شایسته خلافت و رهبری جامعه اسلامی بر اساس مبانی و اصول مذهبی می‌دانستند.[۱۹۸]

مرحله دوم: از صلح و بازگشت به مدینه تا شهادت امام: در این مرحله، در اثر اقدامات سیاسی معاویه، صلح بر امام تحمیل شد و بدین سان دوباره دوره بالندگی شیعه متوقف شد. به دنبال صلح، قدرت و حکومت به معاویه و بنی امیه سپرده شد و یکی از مهمترین ابزارها برای انجام فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را از دست داد. با خانه نشینی امام، شیعیان نیز موقعیت‌های گذشته را را دست دادند و به تدریج تحت فشار دولت اموی قرار گرفتند. عصر مشقت و دشواری برای شیعیان آغاز شد و روز به روز با تثبیت بیشتر دولت اموی گسترش یافت.

سیاستهای ضد شیعی دولت اموی روز به روز بیشتر می‌شد، خصوصا در عراق که مرکز تجمع شیعیان از زمان خلافت امیرالمومنین شده بود. این کار با انتخاب افرادی چون زیاد بن ابیه که قبلا ظاهرا در زمره شیعیان امیرالمومنین بود و با نیرنگ معاویه به او پیوست. او که شیعیان را به خوبی می‌شناخت به خوبی می‌توانست آنان را شناسایی کند و حتی تقیه نیز فایده نداشت. افراد زیادی دست و پایشان بریده، چشمانشان کور و در نهایت به درختان آویخته شدند. به دستور معاویه، در هیچ محکمه‌ای شهادت دادن شیعیان علی(ع) و خاندان پذیرفته نمی‌شد، نام آنان از دیوان بیت المال حذف شد و مقرّری آنها از بیت المال پرداخت نمی‌شد. او حتی دستور داد کسی که متهم به دوستی علی(ع) است، سرکوب و خانه‌اش ویران شود.[۱۹۹]

دوره امام حسین(ع)

این دوره که با شهادت امام حسن(ع) در صفر سال 50 هجری شروع شد، در یک دسته بندی کلی به دو دوره مجزا تقسیم می‌شود. وضعیت شیعیان نیز به همین تناسب به دو دوره مجزا تقیسم می‌شود.

بخش اول: شهادت امام حسن(ع) تا مرگ معاویه(50 تا 60 هجری): با شهادت امام حسن(ع)، شیعیان سعی کردند امام حسین(ع) را به نقض صلح‌نامه با معاویه ترغیب و به قیام علیه وی برانگیزند. اما ایشان در این دوره، به جهت وجود حکومت قدرتمند معاویه که زمینه هرگونه اعتراضی را منتفی می‌ساخت و نیز عدم امکان جمع آوری دوباره نیرو و تجدید سازمان لشگر،[۲۰۰] امام بر عدم مقابله عملی با معاویه تاکید داشتند و به درخواست شیعیان کوفه که با ایشان رفت و آمد داشتند، پاسخ منفی داده و آنان را نیز به صبر تا مرگ معاویه فرا می‌خواندند.[۲۰۱]

ارتباط شیعیان با یکدیگر و با امام حسین(ع) به صورت مخفیانه و به د ور از جشم جاسوسان معاویه بود. با این وجود، گاهی این رفت و آمدهای پنهانی حساسیت‌هایی را بر می‌انگیخت ولی معاویه به نیروهای خود دستور داده بود که مراقب امام باشد ولی تا زمانی که نیاز نشده، برایش مزاحمتی ایجاد نکند.[۲۰۲]

در این برهه تاریخی، به جهت اقدامات ضد شیعی معاویه، شیعیان در وضعیت سختی به سر می‌بردند و تنها امیدواری آنان، مرگ معاویه بود. پس از مرگ او، شرایط جدید و فضای تازه‌ای برای مخالفان اموی، به ویژه امام حسین(ع) و شیعیان ایشان فراهم شد.[۲۰۳]

بخش دوم: مرگ معاویه تا شهادت امام حسین(ع)(رجب 60 تا محرم61): با مرگ معاویه، عملا قرار داد صلح لغو شد و ا مام حسین(ع) از محدودیت عمل به آن رهایی یافت. به همین جهت، در کوفه، شیعیان که از شنیدن خبر مرگ معاویه شادمان شده بودند در خانه سلیمان بن صرد خزاعی جمع شده و با نوشتن نامه‌ای به امام، آمادگی خود را برای قیام اعلام کردند. [۲۰۴] با ورود مسلم به کوفه، تحرک شیعیان بیشتر شد و در ظاهر، همدلی کاملی میان آنان در همراهی امام ایجاد شد. اما با قتل مسلم و به شهادت رساندن امام حسین(ع) و یارانش در کربلا، شیعیان در تنگنا و سختی بیشتری قرار گرفتند. این دوره از تاریخ تشیع، بسیار غمناک و اندوهبار بود و غمبارترین دوره تاریخ تشیع و بلکه اسلام به شمار می‌رود.[۲۰۵]

دوره امام سجاد(ع)

پس از شهادت امام حسین(ع) سختی و فشار بر شیعیان به نهایت خود رسید، به ویژه در زمان حجاج ثقفی که معاصر امام سجاد(ع). بر اثر فشار و اختناق شدید، محافل شیعه در عراق و حجاز، دچار ضعف و سستی شد و انسجام خود را از دست داد. چنانکه به روایت امام سجاد(ع)، در تمام مکه و مدینه، بیست نفر نبودند که ایشان را دوست داشته باشند.[۲۰۶] در این دوره، چندین قیام‌ شیعی و غیر شیعی بر علیه حکومت یزید به راه افتاد. از جمله این قیام‌ها قیام مدینه(واقعه حرهقیام توابین، قیام مختار، ماهیت شیعی داشت. رفتار عبدالملک و کارگزاران او حجاج بن یوسف با شیعیان بسیار ناشایست بود. انواع شکنجه‌ها، مجازات‌ها و کشتارها بر علیه شیعیان صورت می‌گرفت. قیام‌های شیعی در این دوره در عراق، ایران و حجاز به سختی سرکوب می‌شد.[۲۰۷]

دوره امام باقر(ع)

در این دوره، حاکمان اموی و بخصوص هشام بن عبدالملک بیشترین فشارها را بر اهل بیت داشتند.[۲۰۸] خود ایشان نیز مجبور به رعایت تقیه بود و به شیعیان نیز سفارش می‌کرد که از تقیه برای محافظت از خویش استفاده کنند تا جائیکه نقل شده کسی که تقیه ندارد، دین ندارد.[۲۰۹]

در این دوره همچنین، گروهی از یهودیان که به ظاهر مسلمان شده بودند، مرجعیت علمی گروهی از مسلمانان را برعهده داشتند. مهمترین تاثیر این افراد، وارد کردن اسرائیلیات در بین متون حدیثی مسلمانان بود.[۲۱۰]

به دنبال اقدامات تبلیغاتی عباسیان در دفاع از اهل بیت در برابر بنی امیه، در این دوره تشیع گسترش زیادی یافت. بیشترین حوزه فعالیت آنان در خراسان بود. بعد از شهادت زید، در خراسان جنب و جوش شیعیان زیاد شد و شیعیان، تقیه را کنار گذاردند.[۲۱۱]

شورش‌های زیادی که در این دوره روی داد، باعث غفلیت امویان از شیعه شد و به همین جهت، شیعیان توانستند از حالت تقیه شدید بیرون آیند.[۲۱۲] از این رو، اقبال عمومی به امام باقرع) صورت گرفت. گروهی از شیعیان كه اطلاعات كافی به آنها نمی‌رسید، در میان امام و برادرش زید تردید داشتند که این امر موجب پیدایش انشعاباتی در شیعه شد.[۲۱۳] با این حال، آن حضرت به ارشاد و هدایت مردم پرداخت و حلقه‌های درس در مدینه و مسجدالنبی تشکیل داد.[۲۱۴] افرادی چون زرارة بن اعین، محمد بن مسلم، ابوبصیر، یزید بن معاویه عجلی، جابر بن یزید، حمران بن اعین، هشام بن سالم از شاگردان معروف ایشان بودند. بسیاری از علمای اهل سنت نیز شاگرد ایشان بوده و از حضرت نقل روایت کرده‌اند. افرادی مانند: عطاء بن ابی رباح، سفیان ثوری، مالک بن انس، شعبه و ابوایوب سجستانی.[۲۱۵]

دوره امام صادق(ع)

دوران امام صادق مصادف بود با ضعیف شدن و سپس درهم ریختن حکومت مروانیان. در این دوره همچنانکه آزادی‌های سیاسی فراهم آمد و در گوشه و کنار مقدمات قیام‌های دینی و دسته‌بندی علیه حاکمان آماده گردید، آزادی در بحث‌های علمی در شاخه‌های گوناگون نیز پدید آمد.[۲۱۶]

روایت‌های رسیده از امام صادق (ع) در مسائل مختلف فقهی و کلامی مجموعه‌ای گسترده و متنوع است و از این رو است که مذهب شیعه را مذهب جعفری خوانده‌اند. گشایشی که در آغاز دهه سوم از سده دوم هجری پدید آمد، موجب شد که مردم آزادانه‌تر به امام صادق (ع) روی آورند و در فقهی و غیر فقهی از ایشان استفاده کنند.[۲۱۷]

ابن حجر درباره حضرتش نوشته است: مردم از دانش او آنقدر نقل کردند که آوازه او به همه شهرها رسید. پیشوایان بزرگی چون یحیی بن سعید، ابن جریح، مالک، سفیان بن عیینه، سفیان ثوری، ابوحنیفه، شعبه و ایوب سختیانی از او روایت دارند.[۲۱۸]

در میان اهل بیت، امام صادق(ع) بیشترین شاگرد را داشته‌ است، همچنان‌که بیشترین تعداد روایات نیز از ایشان نقل شده است. اصحاب حدیث نام راویان از او را ۴۰۰۰ تن نوشته‌اند.[۲۱۹]

تشیع در این دوره به اندازه ای گسترش داشت که عده ای برای دست یابی به جایگاه اجتماعی میان مردم و جذب آنان به سوی خود، دست به جعل و تاویل احادیث ائمه زده و روایات ائمه را به سود خود تفسیر کردند. چنانکه حضرت سبب اختلاف احادیث را دنیاطلبی و ریاست خواهی گروهی از راویان حدیث معرفی کرده است.[۲۲۰]

دوره امام کاظم(ع)

با شهادت امام صادق(ع)، نزاع زیادی بر سر جانشینی ایشان روی داد که حاصل آن ظهور و بروز شش فرقه تازه در تاریخ تشیع است: موسویه، ناووسیه، افطحیه، اسماعیلیه خالصه و اسماعیلیه مبارکه. بیعت افرادی چون علی بن یقطین، هشام بن حکم و مومن الطاق تا میزان زیادی، شک و تردید پیروان مردد را از بین برد. در این بین، موسویه و اسماعیلیه محور اصلی تحرکات سیاسی تشیع در سده‌های بعدی قرار گرفت.[۲۲۱] در زمان منصور بار دیگر علویان تحت فشار سیاسى سختى قرار گرفتند.[۲۲۲] آزار و شكنجه‏‌هاى علویان توسط منصور در زندان‌هاى تاریك و نمناك و قرار دادن آنان در لاى دیوار مشهور است.[۲۲۳]

امام در کنار فعالیت های علمی و مذهبی و در پرتو سیاست تقیه، دو کار مهم دیگر نیز انجام داد و تشیع را از خطر پراکندگی و فرواپاشی تدریجی و فرسایشی رهانید: گسترش تشکیلات وکالت و وارد کردن افراد نفوذی مانند علی بن یقطین در تشکیلات سیاسی عباسیان. تشکیلات وکالت، موجب می‌شد تا ارتباط افراد و گروه‌های شیعی با یکدیگر و امام به صورت شبکه ای محفوظ بماند و از ناامیدی شیعیان کاسته شود. چنانکه وارد کردن افراد نفوذی در دستگاه حکومت باعث می‌شد تا امام از خطرهایی که شیعیان را تهدید می‌کرد، به موقع آگاهی یافته و آنان را از خطر برهاند. همچنین گاهی با دخالت غیر مستقیم در تصمیم‌سازی‌های حاکمیت، فشارهای آنان بر شیعیان را کاهش می‌داد.[۲۲۴]

در این دوره، قیام‌های وسیعی روی داد که با استقبال شیعیان روبرو شد. قیام نفس زکیه و قیام فخ از جمله این قیام‌هاست. با این حال، امام کاظم به پیروی از شیوه امامان شیعه از زمان حادثه کربلا، از دخالت آشکار در جنبش‌های سیاسی و تحرکات نظامی دوری می‌کرد و بیشتر فعالیت آکار خود را صرف برپا نمودن مجالس ومحافل درسی نمود.[۲۲۵]

دوره امام رضا(ع)

پس از درگذشت هارون و خلافت امین، امام رضا و شیعیان از آزار و اذیت دستگاه خلافت در امان ماندند و بدین ترتیب مجالس درس و ارتباط امام با شعیان به راحتی برپا می‌شد و شیعه گسترش یافت. اما پس از قتل امین و آغاز خلافت مامون، تحول شگرفی در برخورد عباسیان با امامان و شیعیان به وقوع پیوست که اوج آن اقدام مامون در سپردن مقام ولیعهدی به امام رضا بود. او با این اقدامات، هم به خلافت خویش مشروعیت بخشید، هم محافل شیعی را به خود جلب و آنان را از اندیشه قیام باز داشت و هم ایرانیان را در یاری خود یک‌دل ساخت. [۲۲۶]

از این گذشته، گسترش شیعه در این زمان معلول عوامل دیگری نیز بود. مشغول شدن دستگاه خلافت در اثر درگیری میان مأمون و امین، و انتقال پایتخت عباسیان از بغذاد به مرو از جمله عواملی بود که باعث شد مراکز مهم اجتماعی و سیاسی در عراق، حجاز و شام از مرکز خلافت دور و کانون‌های شیعی در این مناطق بار دیگر فعال شده و قیام های متعدد شیعی یکی پس از دیگری به ظهور برسد. از جمله این قیام ها، قیام محمد بن ابراهیم در کوفه، قیام زید بن موسی برادر امام رضا و نیز قیام ابراهیم بن موسی دیگر برادر امام در یمن بود. [۲۲۷]

تشیع حتی تا درون دستگاه خلافت مامون نیز نفوذ کرد و تا بالاترین مقامات دربار گسترش یافت. چنانکه بنابر نقل مشهور، افراد مشهوری چون فضل بن سهد وزیر بانفوذ مامون، طاهر بن حسین فرمانده سپاه یا شیعه یا از علاقمندان به امامان شیعه بودند.[۲۲۸]

دوره امام جواد(ع)

امام رضا در سال ۲۰۳ هجری شهید شد. در این هنگام فرزندش جواد ۸ سال بیشتر نداشت که به امامت رسید و این مساله سبب اختلاف میان شیعیان شد. برخی از شیعیان به دنبال عبدالله بن موسی بن جعفر، برادر امام رضا رفتند، ولی از آنجا که حاضر نبودند بدون دلیل، امامت فردی را بپذیرند، برخی از آنها سوالاتی را از عبدالله پرسیدند. پس از اینکه او را از پاسخ دادن ناتوان دیدند وی را ترک کردند. برخی از شیعیان نیز به واقفی‌ها پیوستند. به نظر نوبختی علت پیدایش این اختلاف، آن بود که آنها بلوغ سنی را یکی از شرایط امامت می‌دانستند.[۲۲۹] با این حال، بیشتر شیعیان به امامت امام جواد روی آوردند. گرچه برخی پائین بودن سن امام را مطرح کردند که امام در پاسخ با اشاره به جانشینی سلیمان از داوود، فرمود: حضرت سلیمان هنگامی که هنوز کودکی بیش نبود و گوسفندان را به چرا می‌برد، حضرت داوود او را جانشین خود کرد.[۲۳۰]

در این عصر نیز فرقه‌هایی وجود داشت و در عرصه‌های مختلف فعالیت می‌کردند و برای ترویج افکار و عقاید خود در جامعه و دور کردن شیعیان از عقاید اصیل خود تلاش می‌کردند. از جمله این فرقه‌ها، اهل حدیث، واقفیه، زیدیه بود که امام جواد برای باقی ماندن از عقاید اصیل شیعه، پیروان خویش را از ارتباط با آنها نهی می‌کرد و فرمود که شیعیان پشت سر آنها نماز نخوانند و به آنها زکات پرداخت نکنند.[۲۳۱]

در این دوره، ارتباط امام با شیعیان غالبا از دو طریق بود: نصب وکیل‌هایی در مناطق مختلف جهان اسلام و نامه نگاری(ر.ک: توقیع). ایشان وکلائی در بغداد، کوفه، اهواز، بصره، همدان، قم، ری، سیستان و بُست.[۲۳۲] بسیاری از معارف و مطالبی که از آن حضرت باقی مانده، در نامه‌های وی به شیعیان مندرج است[۲۳۳] شیعیان در نامه هایشان سؤالات خود را، که بیشتر در مسائل فقهی بود، طرح می‌کردند و امام به آنان پاسخ می‌داد. در اغلب موارد نام و نشان کسی که امام به او نامه نوشته، مشخص است.[۲۳۴] در مواردی هم نویسنده نامه مشخص نیست.[۲۳۵]

دوره امام هادی(ع)

دوره امامت این امام، یکی از دشوارترین دوره‌های تاریخ شیعه بود. این دشواری در دوره متوکل به اوج خود رسید. متوکل، به بهانه‌های واهی و بی اساس شسیعیان را در بند می‌کرد و با خشم و کینه خون آنها را می‌ریخت.[۲۳۶] با وجود این فشار شدید، میان امام هادی(ع) و شیعیان عراق، یمن، مصر و نواحی دیگر نیز رابطه برقرار بود. سیستم وکالت ضامن پیدایش و دوام و استحکام این ارتباط بود. وکلا علاوه بر جمع آوری خمس و ارسال آن برای امام، در مشکلات کلامی و فقهی نیز، نقش سازنده‌ای داشته و در جا انداختن امامت امام بعدی، موقعیت محوری در منطقه خود داشتند. در زمان امام هادی(ع)، قم، مهمترین مرکز تجمّع شیعیان ایران بود و روابط محکمی میان شیعیان این شهر و ائمه(ع) وجود داشت. درست همان اندازه که میان شیعیان کوفه گرایش‌های انحرافی و غلوّآمیز رواج داشت، در قم اعتدال و بینش ضد غلوّ حاکم بود. شیعیان این دیار، اصرار و ابرام فراوانی در این مسأله از خود نشان می‌دادند. در کنار قم، دو شهر آبه یا آوه و کاشان نیز تحت تأثیر تعلیمات شیعی قرار داشته و از بینش شیعی مردم قم پیروی می‌کردند. در پاره‌ای روایات از محمد بن علی کاشانی نام برده شده که در باب توحید از امام هادی(ع) سؤالی کرده است. [۲۳۷]

مردم قم، رابطه مالی نیز با امام هادی(ع) داشته‌اند. در این زمینه، از محمد بن داود قمی و محمد طلحی یاد شده است که از قم و شهرهای تابع آن، خمس، هدایا و سؤالات مردم را به امام می‌رساند. [۲۳۸] مردم شیعه دیگر شهرهای ایران نیز، چنین رابطه‌ای با امامان(ع) داشتند. این در حالی بود که بیشتر شهرهای ایران، به دلیل نفوذ قهرآمیز امویان و عباسیان، رویکردهای سنی داشتند و شیعه در اقلیت بود. دیلم (شرق گیلان کنونی) از اواخر قرن دوم هجری، شیعیان زیادی را در آغوش خود داشت. افزون بر آن، کسانی از مهاجران دیلمی در عراق نیز به مذهب تشیع گرویده بودند.

لقب‌های شهری که نسبت‌های محلی اصحاب امام هادی(ع) را مشخص می‌کند، تا حدودی می‌تواند نشان از مراکز و اقامتگاه‌های شیعیان باشد؛ به عنوان نمونه می‌توان از بشر بن بشار نیشابوری، فتح بن یزید جرجانی، احمد بن اسحاق رازی، حسین بن سعید اهوازی، حمدان بن اسحاق خراسانی و علی بن ابراهیم طالقانی یاد کرد که در شهرهای مختلف ایران می‌زیسته‌اند. جرجان   و نیشابور به خاطر فعالیت‌های شیعیان، به مرور به صورت مراکز نفوذ شیعه در قرن چهارم در آمد. شواهد دیگری حاکی از آن است که در قزوین نیز کسانی از اصحاب امام هادی(ع) ساکن بوده‌اند. [۲۳۹]

اصفهان که شایع بود اهالی آن سنّیان متعصب حنبلی هستند، گاه شیعیانی از اصحاب امام هادی(ع) را در خود داشت که از آن جمله باید به ابراهیم بن شیبه اصفهانی اشاره کرد. وی گرچه کاشانی بوده، ولی به احتمال مدتی طولانی در اصفهان می‌زیسته که ملقب به «‌اصفهانی‌» شده است. عکس این مطلب نیز صادق است. چنانکه علی بن محمد کاشانی که از اصحاب امام هادی(ع)، است اصفهانی بوده است [۲۴۰] در روایتی از عبد الرحمن نامی، نام برده شده که از مردم اصفهان بوده و تحت تأثیر کرامتی که در سامرا از امام هادی(ع) دیده به مذهب شیعه در آمده است. [۲۴۱]

دوره امام حسن عسکری(ع)

پس از درگذشت امام هادی، بیشتر پیروان وی امامت فرزند بزرگش حسن را پذیرفتند و با وی به عنوان امام بیعت کردند. هرچند گروهی اندک، امامت محمد برادر امام عسگری که در زمان حیات ایشان از دنیا رفته بود را پذیرفتند.[۲۴۲] در ادامه، دیگر برادر دیگر امام به نام جعفر علم مخالفت را برداشت و به کمک فارس بن حاتم قزوینی که قبلا از وکلای امام دهم و یازدهم بود، گروه اندکی از شیعیان را به سمت خود کشاند. [۲۴۳]

وجود این مشکلات درون مذهبی، در کنار نظارت شدید دستگاه خلافت عباسی بر فعالیت‌ها و رفت و آمد امام و شیعیان، نقش حساس امام عسگری در تداوم حرکت مذهبی و اجتماعی شیعه را بیشتر نمایان می‌کند. امام و شیعیانش در فرصت‌های گوناگونی همدیگر را به صورت‌های مختلف ملاقات می‌کرده‌اند. یکی از بهترین راه‌های ارتباطی شیعیان با امام، مکاتبه بوده که در منابع نیز فراوان به آن برمی‌خوریم.[۲۴۴]

ایشان همواره با پیروان و شیعیان خود در شهرهای سامره، بغداد، مدائن، کوفه و قم در ارتباط بود و به هدایت آنان می‌پرداخت.[۲۴۵] هرچند ارتباط شیعیان با امام تا حدی سخت بود که خیلی مواقع شیعیان در هنگام عبور از کوچه‌ها، حضرت را ملاقات می‌کردند،[۲۴۶] البته سخت گیری بر امام تا حدی بود که گاهی اوقات، شیعیان حتی نمی‌توانستند در مسیر عبور به امام اشاره یا سلامی داشته باشند.[۲۴۷] عباسیان نیز برای نظارت کامل بر امام، ایشان را مجبور کرده بودند هر دوشنبه و پنجشبه در دار الخلافه حاضر شود و خود را به ماموران حکومتی معرفی کند.

وجود ارتباط میان شیعیان و حضرت از یک سو و قیام‌های شیعی چون قیام علی بن یزید، احمد بن محمد و نهضت صاحب الزنج و احتمال ارتباط آنها با امام از سوی دیگر، باعث تحریک بیشتر خلفای معاصر حضرت و فشار بیشتر بر ایشان و یارانشان می‌شد.[۲۴۸]

محدودیت‌های شدید حاکم بر زندگی امام عسکری(ع) سبب شد که حضرت از نمایندگانی جهت ارتباط با شیعیان استفاده نماید. یکی از این رابطان عقید، خادم خاص وی بود که در منزل امام بزرگ شد، و حامل بسیاری از نامه‌های او به شیعیان بود.[۲۴۹] همچنین فردی با کنیه غریب ابوالادیان که خادم حضرت بوده، و ارسال برخی نامه‌ها را به عهده داشته است[۲۵۰] اما مشخصاً کسی که در منابع امامی به عنوان باب [نماینده و رابط امام با مردم] شناخته شده، عثمان بن سعید است. او پس از وفات امام عسکری(ع) و با ورود به عصر غیبت صغری، به عنوان نخستین وکیل و نایب خاص امام زمان(ع) نیز ایفای نقش کرده است.[۲۵۱]

دوره غیبت صغرا

در این دوره، خلفای عباسی بر ظلم و ستم خویش بر مسلمانان افزودند و جو اختناق و وحشت با شدت تمام در سراسر این دوره حاکم بود. خصوصا در دوره معتضد که خون‌های زیادی بر زمین ریخته شد.[۲۵۲] با ظهور قرامطه در 277 و غائله صاحب زنج که هر دو جنایات بی‌شماری را مرتکب شدند و هر دو به شیعه نسبت داده شد، این دو حرکت بهانه‌ای در دست خلفای عباسی بر ضد شیعیان شد. در نتیجه، جو اختناق بر ضد شیعیان را تشدید کرد و دیگر شیعیان را نسبت به قیام‌های مسلحانه ناامید کرد.[۲۵۳] با این حال، قیام‌های علویان به کلی فروکش نکرد و چندین قیام در این دوره صورت گرفت که از آن جمله می‌توان به قیام ابن الرضا (در 300 ق در دمشق)، قیام حسن بن یحیی(278 ق در یمن)[۲۵۴]، قیام اطروش(301 ق در طبرستان و دیلم)، قیام حسن بن قاسم معروف به حسن داعی(317 در ایران)، قیام احمد بن محمد طالبی(در مصر بر علیه سپاه احمد بن طولون).[۲۵۵]

بنابر روایات، امام زمان(ع)، در عصر غیبت صغرا ‌پیروان خویش را از طریق چهار نماینده برگزیده خود رهبری می‌کرده که اینان را سفرا و نواب اربعه می‌‏خواندند. نخستین آنها عثمان بن سعید عمری، دوم پسرش محمد، سوم حسین بن روح نوبختی و چهارم علی بن محمد سمری بوده است. وظیفه عمده سفرا، اجرای وظایف مشخصی بود که پیش از این توسط امامان انجام می‏‌گرفت، تا آنان را از فشار سیاسی عباسیان مصون دارند. پدران آن حضرت تا زمان مأمون از این فشارها در رنج بودند، به‌ویژه چون اعتقاد عموم امامیه این بود که امام دوازدهم کسی است که حکومت‌ها را (ستمکاران را با نیروی مسلحانه) سرنگون می‌‏سازد [۲۵۶] سفرای امام موظف بودند نام و محل زندگی امام را نه تنها از دشمنان، بلکه از شیعیان نیز مخفی کنند و در عین حال، وجود ایشان را برای هواداران مورد اعتماد حضرت اثبات کنند.[۲۵۷] کار عمده سفیران این بود که با اثبات امامت امام زمان، جمعیت شیعیان را از تفرقه و انشعاب حفظ کنند. به منظور رسیدن به این هدف، این افراد در طول غیبت صغرا، آن دسته از گفتارهای پیامبر(ص) و ائمه را که سلسله امامان را دوازده تن می‌داند به کار می‌‏گرفتند. [۲۵۸]

در این دوره، به جهت مخفی بودن حضرت از دیدگاه مسلمانان و شیعیان، برخی از شیعیان در آغاز شهادت امام حسن عسگری در امامت ایشان و امام زمان(ع) دچار تردید شدند و به همین جهت، بر اساس برخی نقل‌ها شیعیان ایشان به 14 یا 15 فرقه منشعب شدند.[۲۵۹] برخی نیز تعداد این فرقه‌ها را 20 گروه گزارش کرده‌اند.[۲۶۰] هرچند این فرقه‌ها قبل از شیخ مفید از بین رفته بودند.[۲۶۱]

عصر حکومت‌های متقارن

در اوایل قرن چهارم كه سلاطین با نفوذ شیعی آل بویه روى كار آمدند، شیعه تا حدود زیادى آزادى عمل یافت و به مبارزه علنى پرداخت. این وضعیت تا آخر قرن پنجم ادامه یافت و در اوایل قرن ششم، با حمله مغول و نیز جنگ‌های صلیبی، حکومت‌های اسلامی، فشار چندانی بر شیعیان وارد نمی‌کرد. به‌خصوص شیعه شدن جمعى از سلاطین مغول در ایران و حكومت سلاطین مرعشى در مازندران، در قدرت و وسعت جمعیت شیعه كمك زیادی نمود.[۲۶۲]

در این قرن، تشیع در تمام نقاط جهان اسلام رواج و رشد بی‌سابقه‌ای یافته بود، چنانکه علویان طبرستان در شمال ایران، فاطمیان در مصر، زیدیان در یمن، حمدانیان در شمال عراق و سوریه، و آل بویه در عراق زمام قدرت را در دست داشتند. بر اساس نقل برخی از مورخان، شیعیان در سرزمین‌های مغرب، شام، کوفه، بصره، بغداد، عراق، خراسان، ماوراء النهر، حجاز، یمن و بحرین منتشر شده بودند.[۲۶۳]

در عصر حمدانیان((۳۹۱- ۲۹۳)) سرزمین سوریه، مانند حلب و اطراف آن، بعلبك و توابعش، جبل عامل و سواحل آن مملو از شیعیان بود، و به‌ویژه شهر حلب پایگاه عالمان شیعه و به‌خصوص بنو زهره به‌شمار مى‌‏رفت. از كسانى كه در تحكیم و نشر مذهب تشیع نقش مهمى ایفا نمود، ابو فراس (متوفاى ۳۵۷) شاعر نامدار آل حمدان بود، چنانكه قصیده میمیه او از شهرت به سزایى برخودار است و مطلع آن چنین است:[۲۶۴] وجود دولت مقتدر حمدانی در قرن چهارم، موجب گرد آمدن دانشمندانی چون فارابی(م339ق)، ابوبکر خوارزمی(م383ق)، ابوالقاسم زاهی، ناشی اصغر و ابن جعابی در دربار حمدانیان شده و آنان به تبلیغ و ترویج تشیع در این منطقه پرداختند. (ر.ک: الشیعه و التشیع، ص ۱۷۷- ۱۸۸) در عصر حكومت یوسف الدوله، مذهب تشیع در سوریه، گسترش ‍ سریعی یافت، به صورتی‌ كه در دوره حمدانیان، مركز جهان تشیع شناخته مى شد. در زیر همه گنبدهاى مساجد، اسامى: الله، محمد، على و فاطمه، حسن و حسین نقش بسته بود، و روز به روز بر قدرت شیعیان افزوده مى‌شد، در حالى كه اسمى از معاویه و یزید و پادشاهان آل مروان در میان مردم نبود.[۲۶۵] حمدانیان هیچ‌کس را به پیروى از مذهب شیعه مجبور ننموده، به‌وسیله مال و مقام هم نفریفتند، بلكه مردم را به اختیار خود واگذار كردند تا هر چه مى‌‏پسندند براى خود برگزینند. فقط مبلغان با اخلاص حقایق را براى مردم بازگو مى‌‏كردند، برعکس اموى‏ها و عباسى‌‏ها و صلاح‌الدین ایوبى كه مردم را با ترساندن و خشونت به مذهب تسنن فرا می‌خواندند.[۲۶۶]

در دوره حکومت آل بویه، (477- 320) شیعیان از آزادی زیادی برخوردار بودند و حتی در دوره معزالدوله، مراسم مذهبی در ایام عاشورا و عیدغدیر با آزادی کامل برقرار بود. رشد شیعه در این دوره به حدی بود که حتی در بغداد، که در آن زمان مرکز خلافت عباسیان بود و ساکنانش بیشتر، سنی مذهب بودند، مذهب شیعه نشو و نمو یافت. شیخ مفید در مسجد براثا در منطقه کرخ بغداد به اقامه نماز و تعلیم و تدریس می‌پرداخت و آرا و عقائد شیعه را ترویج دهد.[۲۶۷] در سایه حمایت امیران و وزیران بویه‌ای، بغداد به بزرگترین پایگاه و حوزه علمی شیعیان تبدیل شد؛ آنگونه که در فاصله سال‌های 335 تا 447 ق، به کانون اصلی تجمع عالمان و اندیشمندان شیعی تبدیل شد. در این دوره، زمینه رشد اندیشمندانی چون شیخ مفید(م436ق)، سید مرتضی(م449ق) و شیخ طوسی(م 460ق) و نگارش صدها اثر علمی شیعی فراهم شد.[۲۶۸]

در سرزمین‌های غرب سرزمین‌های اسلامی، در قرن پنجم، فاطمیان حکومت می‌کردند. آنان در این منطقه، علاوه بر ترویج تشیع، شعارهای شیعی مانند عزاداری امام حسین(ع) را نیز علنی کردند و نام امیرالمومنین(ع) را بر سکه‌های خود حک کردند.[۲۶۹]

عصر سلجوقیان و ایوبیان

در اواسط قرن پنجم هجرى، حکومت سلجوقى پدید آمد. این دولت، حكومت‏ سنى مذهب بغداد از سقوط نجات داد و از پیشرفت شیعیان در مصر، عراق، شام، فارس و خراسان جلوگیرى نمود. حكومت‏ سلجوقیان تا اواخر قرن هفتم هجرى استقرار یافت.[۲۷۰] شیعه در این دوران، از موقعیت چندان خوبی برخوردار نبود، به ویژه در بغداد که غلبه با تندوران اهل سنت بود تا جائی‌که شیخ طوسی از بغداد به نجف مهاجرت کرد و کتابخانه وی توسط تندورهای حنبلی سوزانده شد. حكومت مقتدر دیگرى كه در نیمه دوم قرن ششم (۵۶۵ق) تاسیس شد، حكومت ایوبیان به دست‏ صلاح الدین ایوبى بود، كه تا سال ۸۴۸ دوام یافت.[۲۷۱] صلاح‌الدین پس از تسلط بر مصر، با فاطمیان با خشونت زیادی رفتار کرد.[۲۷۲] او دستور داد روز عاشورا كه بنى امیه و حجاج عید مى‏‌گرفتند، مجددا عید باشد و حى على خیر العمل را از اذان برداشت. او دستور داد تنها گواهی پیروان مذاهب چهارگانه اهل سنت را قبول کنند و غیر از آنان کسی حق سخنرانی و تدریس ندارد. در نتیجه این اقدامات، مذهب تشیع در مصر رو به فراموشی نهاد.[۲۷۳]

دوره مغول

حمله مغول به ایران، به حکومت اسماعیلیان و عباسیان پایان داد. با شکست این دو حکومت که هر دو از دشمنان و رقیبان شیعه امامیه به حساب می‌آمدند، شیعیان برای گسترش خویش مجال یافتند. در زمان سلطان محمد خدابنده، به دنبال پیروزی علامه حلی بر نظام الدین عبدالملک شافعی، او آیین شیعه را برگزید و دستور داد تا سراسر قلمرو فرمانروایی او مراسم مذهب امامیه اجرا شود. علامه حلى، به درخواست سلطان محمد، کتاب نهج الحق و کشف الصدق‏ را تالیف نمود. پس از وى فرزندش بهادر خان، آخرین سلطان مغول نیز پیرو آیین شیعه بود.

در این عصر، دانشمندان بزرگى از شیعه ظهور کردند که برخی از آنان عبارتند از: محقق حلى، یحیی بن سعید، علامه حلی، سدید الدین حلی، سید رضی الدین بن طاووس، سید غیاث الدین بن طاووس، ابن میثم بحرانی، خواجه نصیر الدین طوسی و قطب الدین رازی. [۲۷۴]


دوره‌ی تیموریان

در این دوره، سادات و علما احترام خاصی داشتند و همه سلاطین تیموری در ترویج علوم و توسعه فرهنگ و هنر سعی داشتند.[۲۷۵] گفته شده، وی پس از فتح حلب، به مردم آن دیار در مورد حقانیت علی و ظلم معاویه و فسق یزید سخن گفت.[۲۷۶] وجود چنین گرایشاتی در پادشاهان تیموری، فضا را بر شیعیان و عزاداری آنان بر سیدالشهدا گشود. تاجائیکه مداحان، به آزادی به منقبت خوانی ائمه در ملأ عام می‌پرداختند.[۲۷۷] سلطان ابوالقاسم بابر سنی مذهب، سکه به نام دوازده امام زد[۲۷۸] و نفوذ شیعه تا جایی پیش رفت که آخرین سلطان تیموری لقب حسینی را برای خود برگزید و برخی از خطیبان شیعه از وی درخواست کردند نام امامان به جای خلفا در خطبه‌های نماز جمعه برده شود.[۲۷۹]

عصر صفویان و عثمانیان

در ابتدای قرن دهم هجری، با تاسیس حکومت صفوی توسط شاه اسماعیل صفوی، مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی پذیرفته شد. او در سال ۹۰۷ ق برای اولین بار به نام امامان دوازده گانه شیعه خطبه خواند و به نام علی ولی الله سکه ضرب کرد. از آن زمان،‌ در سرزمین ایران زمینه‌های رشد و شیوع تشیع فراهم بود و مناطقی‌ مانند‌ قم، طـبرستان، ری، بـیهق (سـبزوار) مرکز تجمع شیعیان محسوب می‌شدند. [۲۸۰]

پس از درگذشت وى (۹۳۰ هجرى) پادشاهان دیگر صفوى نیز رسمیت مذهب شیعه را تایید و تثبیت نمودند و به ترویج آن پرداختند. در این دوره مراکز دینى مانند مساجد، مدارس علمى و حسینیه‌‏هاى بسیار ساخته شد، و به تعمیر و توسعه اماکن مقدس و زیارتی اقدام شد. این اقدامات، گذشته از جاذبه معنوی این اماکن، نفوذ علمایی نظیر شیخ بهایی و میرداماد در دربار صفویان بود. از دیگر علمای مشهور شیعی این دوران می‌توان از محقق کرکى، عزّالدین حسین بن عبدالصمد حارثی(پدر شیخ بهایی)، صدر المتالهین، علامه مجلسی، محقق اردبیلی، ملا عبد الله یزدى و فیض کاشانى یاد کرد. [۲۸۱]

در این دوران، دولت عثمانى نیز بر بخش وسیعى از سرزمین‌هاى اسلامى حکومت مى‏‌کرد. آنان نسبت‏ به مذاهب اهل سنت متعصب بوده و با شیعیان دشمنی می‌ورزیدند. این سخت گیری تا حدی بود که گزارش شده به دنبال فتوای برخی از فقهای اهل سنت، سلطان سلیم در آناطول بیش از ۴۰ هزار نفر را به جرم شیعه بودن کشت. در حلب به دنبال فتواى شیخ نوح حنفى به کفر و وجوب قتل شیعه دهها هزار شیعه کشته شدند و بقیه فرار کردند و حتی یک نفر شیعه نیز در حلب نماند. عثمانی‌ها، شیعیان را از دستگاه‌هاى دولتى اخراج کردند و آنان را از انجام مناسک مذهب خود باز می‌داشتند. این وضعیت تا ۴ قرن(۱۱۹۸- ۱۵۱۶م) ادامه داشت.[۲۸۲][۲۸۳]

دوره افشاریان

با پدید آمدن حکومت افشاریان، توجه نسبت به امور دینی و ترویج علم از دوره صفویه کمتر شد ولی نادرشاه خدماتی را در مورد حرم‌های ائمه انجام داد. تزئین گنبد حرم امیرالمومنین با روشک طلا، پر شدن خزانه مرقد امام حسین از پول و جواهر، ساخت بنائی بزرگ در حرم امام رضا(ع) برخی از این اقدامات است. در این زمان، نادرشاه سعی کرد در توافق نامه صلح با عثمانی‌ها، مذهب تشیع را یکی از مذاهب رسمی جهان اسلام در بیاورد ولی حکومت عثمانی از انجام این تعهد سرباز زد. پس از نادر، خاندان افشاریه بیشتر گرفتار جنگهای داخلی و رقابت بودند و کار مهمی نسبت به مذهب و شیعیان صورت نگرفت.[۲۸۴]

عصر قاجاریه

در این دوره، روحانیت توانست دوباره در حکومت نفوذ پیدا کند و پادشاهان قاجار در برابر عالمان دینی توجه خاصی داشتند. آنان اهتمام زیادی به بزرگداشت علما داستند تاجائیکه عده ای از عالمان کتابهای متعددی به نام شاهان قاجار تالیف می‌کردند و گاه در دیباچه کتاب خود به ستایش از او می‌پرداختند. این وضعیت بخصوص در دوره حکومت فتحلی شاه و ناصرالدین بیشتر به چشم می‌خورد. در دوره فتحلی شاه کتاب‌هایی از جمله کشف الغطاء، زبدة المعارف و نجم الهدایه به نام وی نگاشته شد. از جمله کارهای نیک دیگری که در زمان سلطنت فتحلی شاه انجام شد عبارتند از:

  • روکش طلا بر گنبد و ایوان مرقد امام حسین(ع)
  • نصب پنجره هایی از نقره بر ضریح امام حسین(ع)
  • ساخت گنبد بر مرقد حضرت عباس(ع)
  • پوشش طلا بر گنبد حضرت معصومه(س) و ساخت صحن وسیع برای ایشان.
  • ساخت صحن امام رضا(ع) و اهدای قندیل‌های زرین برای حرم ایشان.
  • نصب ضریح نقره بر مرقد عبدالعظیم حسنی در شهر روی.
  • نصب ضریح نقره بر مرقد شاه چراغ در شیراز.
  • ساخت مساجد و مدارس.

در زمان ناصرالدین شاه نیز این وضعیت ادامه داشت و توجه خاصی نسبت به روحانی‌های عراق و ایران می‌شد. خدمات دیگری که در این دوره نسبت به دین انجام شد عبارتند از:

  • پوشش طلا بر گنبد عسگریین در سامرا
  • پوشش طلایی برای ایوان حرم امام رضا در مشهد.
  • پوشش طلایی برای گنبد حضرت عبدالعظیم.[۲۸۵]

دوره پهلوی

در ابتدای دوره پهلوی، رضا شاه که به کمک مجلس توانسته بود احمد شاه قاجار را از سلطنت برکنار کند، سعی می‌کرد نسبت به تشیع و ظواهر آن پایبند باشد(یا خود را اینگونه نشان می‌داد). به همین جهت، کابینه اولش را هم از کسانی انتخاب کرد که اهل رعایت ظواهر شرعی و مقید به شرعیات و شرکت در روضه بودند. او در رمضان ۱۳۰۳ش. در قزاق‌خانه محلی را برای عزاداری امام حسین(ع) و تبلیغ امور دینی اختصاص داد. همچنین در این سال به زیارت عتبات رفت و با مراجع تقلیدنجف دیدار کرد و در ۱۳۰۴ش. علیه تخریب اماکن مقدسه مکه و مدینه به دست وهابیان موضع شدیدی گرفت.[۲۸۶] اما در نیمه دوم سلطنت‌اش و به دنبال مسافرت به ترکیه، به مقابله با دین و شعایر مذهبی پرداخت و این امور را خرافات نامید. از ۱۳۱۴ش اقدامات او در مقابل آئین‌های مذهبی شیعیان شروع شد و تا ۱۳۲۰ش ادامه یافت؛ کارهایی از قبیل کشف حجاب، جلوگیری از راه انداختن دسته‌های عزاداری در محرم و صفر، تغییر شکل برگزاری مجالس روضه خوانی، سخت‌گیری درباره برپائی مجالس روضه، به زندان انداختن برخی واعظان و برپاکنندگان مجالس روضه،[۲۸۷] تخریب تکیه دولت در ۱۳۱۷ش که محل برگزاری مراسم تعزیه بود.[۲۸۸]

بعد از رضا شاه و در ابتدای سلطنت محمدرضا پهلوی، تا حدودی از سختگیری حکومت بر علیه مذهب کاسته شد. در همین راستا، دفتر فرح پهلوی کوشش‌هایی در راستای احیای آئین تعزیه به مثابه یک هنر نمایشی انجام داد.[۲۸۹] برخی سخنرانان قدرت یافتند در رادیو علیه بهایی‌گری سخنرانی کنند و مشروب‌فروشی‌ها در ۱۵ روز اول محرم تعطیل شدند.[۲۹۰] اما با فوت آیت الله بروجردی، محمدرضا شاه، اقداماتی از جمله مانند اصلاحات ارضی، لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، انقلاب سفید، کاپیتولاسیون و... زد که مورد مخالفت علما قرار گرفت. در پی مخالفت علما با انقلاب سفید و هجوم طرفداران حکومت به مدرسه فیضیه و بیانیه‌های امام خمینی به آن، شکاف بین علما و شاه بیشتر شد و عالمان از مراسمات عزاداری مثل ایام فاطمیه، ایام شهادت امام صادق(ع) و محرم و صفر برای مخالفتشان با شاه استفاده می‌کردند.[۲۹۱]

دوره معاصر

در دوره معاصر نیز، هنوز تشیع به عنوان مذهب رسمی کشور ایران است. به دنبال انقلاب اسلامی ایران، اصول عقاید اسلامی شیعه (توحید، نبوت‌، معاد، عدل و امامت‌) و اصل کرامت و آزادی توأم با مسئولیت انسان‌، ارکان تأسیس و استمرار نظام جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.[۲۹۲] در این نظام، ولی فقیه به عنوان نائب عام امام عصر(عج) عهده دار حکومت و سرپرستی جامعه است و سایر نهادها زیر نظر وی به فعالیت می‌پردازند.

جغرافیای سیاسی(پراکندگی شیعیان در جهان)

وضعیت شیعیان در جهان

تشیع در خاورمیانه

  • عراق: سابقۀ تشیع در عراق به زمان امام علی(ع) برمی‌گردد.[۲۹۳] گسترش تشیع در عراق صورت گرفت و از آنجا به جاهای دیگر از جمله ایران منتقل شد.[۲۹۴]هر چند در دولت‌های شیعی عراق همچون حمدانیان،آل بویه و صفویه شیعیان، کم و بیش در حکومت نقش داشتند، اما با تأسیس دولت عثمانی، شیعیان از صحنه سیاسی حکومت عراق طرد شدند. در زمان اشغال عراق به دست انگلیسی‌ها شیعیان نقش فعال‌تری یافتند[۲۹۵] و حزب الدعوه از مهمترین احزاب شیعی عراق، فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد در طول این دوران‌ شیعیان در استقلال عراق نقش اساسی داشتند؛ علمای بسیاری از جمله محمد تقی شیرازی فتوای جهاد علیه انگیسی‌ها را صادر کردند. با روی کار آمدن حزب بعث سیاست طرد شیعیان شدّت بیشتری گرفت؛[۲۹۶] پس از حمله عراق به کویت و در پی آن حمله امریکا به عراق، شیعیان قیام خودجوشی علیه حکومت (حزب بعث) انجام دادند که به انتفاضۀ شعبانیه نام گرفت. در پی این قیام سرکوب شیعیان از سوی نظام حاکم بر عراق آغاز شد و علاوه بر قتل عام شیعیان، بسیاری از رهبران آنان زندانی، تبعید و یا کشته شدند.[۲۹۷] پس از اشغال عراق توسط امریکا و سقوط صدام حسین در سال ۲۰۰۳م، شیعیان نیز وارد صحنه سیاسی عراق شدند. بر اساس قانون اساسی جدید عراق، نخست وزیر باید از شیعیان باشد و از آن زمان تا کنون سه تن از سیاست‌مداران شیعه که وابسته به حزب الدعوه الاسلامیه هستند مقام نخست وزیری را در دست گرفته‌اند. آیت الله سید علی سیستانی مهم‌ترین مرجع تقلید ساکن در عراق محسوب می‌شود. شیعیان بسیاری از سراسر جهان برای زیارت حرم امامان شیعه به عراق سفر می‌کنند. بزرگترین اجتماع شیعیان جهان امروزه در کربلا و در ایام اربعین شکل می‌گیرد.
  • ایران:
  • عربستان: در عربستان شیعیان اثنی‌عشری، اسماعیلی و زیدی سکونت دارند. آمار دقیقی از تعداد شیعیان در دست نیست. منابع مختلف تعداد شیعیان را در این کشور بین ۵ تا ۱۵ درصد از جمعیت عربستان ذکر کرده‌اند.[۲۹۸] تا پیش از به قدرت رسیدن سعودی‌ها، موسسات مهم دینی شیعیان از جمله مساجد و حسینیه‌ها همچنان زنده و فعال بودند و شیعیان تا آن زمان، آشکارا مراسم عبادی خود را برگزار می‌کردند و در حوزه‌های علمیه محلی، به فراگیری علوم دینی می‌پرداختند. این پویایی تا دهه ۴۰ میلادی قرن گذشته به اندازه‌ای بود که قطیف را نجف کوچک می‌خواندند.[۲۹۹] اکثر شیعیان عربستان اثنی عشری هستند و بیشتر آنها در منطقه شرقی به‌ویژه استان‌های احساء و قطیف حضور دارند. در دیگر مناطق مانند دمام و مدینه نیز شیعیان حضور دارند. شیعیان اسماعیلی در استان نجران و حومه آن (در منطقه مرزی نزدیک به یمن) و شیعیان زیدی در شهرهای جنوبی نجران، جده، ینبوع و عسیر سکونت دارند و وابستگی‌شان بیشتر به زیدیان یمنی است. شیعیان در این کشور به سبب سیاست‌های خاص مذهبی حکومت سعودی در شرایط سختی به سر می‌برند و علی‌رغم همه تلاش‌های صورت گرفته هنوز وضع آنان بهبودی نیافته است. شیعیان عربستان بویژه شیعیان ساکن در مناطق شرقی(احساء وقطیف) در طی دهه‌های گذشته مجموعه تلاش‌هایی، برای احقاق حقوق خود انجام داده‌اند که تاکنون به نتیجه مطلوب نرسیده است. بخشی از این اقدامات تشکیل سازمان‌ها و اقدامات فرهنگی و تبلیغی بوده است و بخشی دیگر اعتراضات خیابانی بوده است. دولت سعودی به خاطر سیاست‌های مذهبی خود رفتاری تبعیض آمیز علیه شیعیان در پی گرفته و انواع محدودیت‌ها را بر ضد شیعیان اتخاذ کرده است. برخی از محدودیت‌های اعمال شده در مورد شیعیان عبارت است از:غصب و تملک اراضی شیعیان، محروم بودن از آزادی‌های فردی و اجتماعی، منع انتخاب نمایندگان شیعه در مجالس مختلف کشور، ممانعت از تشکیل احزاب و گروه‌های سیاسی، جلوگیری از ارتباط و تعامل شیعیان با سایر شیعیان منطقه و جهان.[۳۰۰]
  • یمن: یمن، سابقه‌ای دیرینه در اسلام و تشیع دارد و تنها کشوری است که مردمش بدون جنگ تسلیم امام علی(ع) فرستاده پیامبر اسلام شدند و به اسلام گرویدند.[۳۰۱] مسلمانان یمن، هم در تحکیم تشیع بعد از ماجرای سقیفه نقش داشتند،[۳۰۲] هم در دعوت از امام علی (ع) برای خلافت بعد از قتل خلیفه سوم.[۳۰۳] اهالی یمن از جدی‌ترین مخالفان معاویه بودند. در واقعه عاشورا چند مسلمان اهل یمن در دفاع از امام حسین(ع) حضور داشتند.[۳۰۴] از سال ۲۸۰ ق شیعیان زیدی در یمن حکومت تشکیل دادند و از آن زمان یمن مرکز زیدیه محسوب می‌شود.[۳۰۵] در دوره معاصر، شیعیان یمن از دو گروه اثنی عشری و زیدیه تشکیل شده است. شیعیان اثنی عشری ارتباط خوبی با شیعیان زیدی دارند و سازمان وحدت شیعیان جزیره در یمن، فعالیت‌های شیعیان زیدی و اثنی عشری را پوشش می‌دهد.[۳۰۶]شیعیان امامی در دو شهر عدن و صنعاء و هم‌چنین در جوف، مأرب، ذمار، رداع و برخی از نقاط دیگر یمن به صورت پراکنده زندگی می‌کنند[۳۰۷] و فعالیت آنان نیز زیر نظر سازمانی به نام رابطة الشیعة جعفریة فی الیمن قرار دارد. جمعیت شیعیان اثناعشری یمن ۲ تا ۸ درصد تخمین زده شده است. در دوره معاصر، شیعیان یمن با مشکلات زیادی روبرو هستند؛ دستگیری و بازداشت تعداد زیادی از آنان توسط حکومت،[۳۰۸]صدور حکم اعدام و تبعید برای شیعیان معترض به نحوه رفتار حکومت با شیعیان،[۳۰۹] تخریب مناطق شیعه‌نشین، [۳۱۰] تهدید از سوی گروه های سلفی که گفته می‌شود بیشتر از سوی عربستان حمایت می‌شوند، [۳۱۱] در فروردین ۱۳۹۴ش نیز شیعیان این کشور مورد هجوم هوایی عربستان و برخی از کشورهای عربی قرار گرفت.[۳۱۲]
  • جبل عامل: جبل عامل، به سرزمین های ساحلی و کوهستانیِ جنوب لبنان اطلاق می گردد.[۳۱۳] این منطقه سرزمین شیعیان شمرده می‌شود و اهالی آن پیش از دیگر شهر‌ها به تشیع گرویده اند. [۳۱۴] در سده‌های دهم و یازدهم، بر اثر فشار دولت عثمانی از یک سو و دعوت حکومت شیعیِ تازه تأسیس صفوی از سوی دیگر، بسیاری از علمای جبل عامل به ایران هجرت کردند.[۳۱۵] با حضور شهید ثانی، حوزه علمیه جبل عامل رونق علمی یافت و به تدریج یکی از بزرگ‌ترین حوزه‌های علمیه شیعه شد؛ این حوزه تا اواخر قرن دوازدهم، بزرگ‌ترین حوزه علمیه شیعی شناخته می‌شد. در تقسیمات کشوری کنونی لبنان، بیشتر منطقه جبل عامل جزو استان های نبطیّه و لبنان جنوبی است و ۹۰% جمعیت آن را شیعیان دوازده امامی تشکیل می دهند.[۳۱۶]
  • سوریه: سه طایفه شیعه اثنی عشری، علویان و اسماعیلیه در سوریه سکونت دارند. شیعیان اثنی عشری از دیرباز در سوریه سکونت داشتند و امروزه نیز در بسیاری از مناطق سوریه حضور دارند: دمشق، ریف دمشق، حلب، حمص، ادلب، درعا، لاذقیه، حماه و دیر الزور از جمله این مناطق است. مرکز اصلی تجمع اسماعیلیان مذهب شهر سلمیه در استان حماه است. علویان سوریه در استان‌های متعددی حضور دارند. معروف‌ترین عالمان شیعی سوریه عبارتند از سید عبدالله نظام، نبیل حلباوی، زهیر قوصان، ادهم الخطیب.
  • بحرین: آغاز ظهور تشیع در بحرین به عصر پیامبر(ص) برمی گردد. آن حضرت، ابان بن سعید را که از علاقه‌مندان حضرت علی(ع) بود، برای مأموریت به این سرزمین اعزام کرد.[۳۱۷] از عوامل گسترش تشیع در بحرین در آن دوره، می توان به شیعه بودن برخی از بزرگان طایفه بنی عبد القیس- که بسیاری از ساکنان بحرین از این طایفه بودند- اشاره کرد.[۳۱۸] یکی از این بزرگان صعصعه بن صوحان است که در جنگ صفین فرماندهی عبد القیس را بر عهده داشت [۳۱۹] و در دوره معاویه به بحرین تبعید شد و در همانجا درگذشت.[۳۲۰] از اواخر قرن سوم تا قرن دهم، چندین حکومت شیعی در این منطقه ظهور کرد که مهمترین آنان عبارتند از: دولت قرامطه، عیونی، عصفوری، جروانی و جبری. بهترین مناطق شیعه نشین، جد، حفص و سنابس ذکر شده است. شیعیان بحرین بیشتر روستا نشین هستند.[۳۲۱] در نظام سیاسی ـ اجتماعی و ارکان حکومتی بحرین، شیعیان در پایین‌ترین مرتبه قرار دارند.[۳۲۲] تشکّل های عمده شیعی در بحرین عبارتند از: جمعیة الوفاق الوطنی الاسلامی، جمعیة التوعیة، الجبهة الاسلامیة لتحریر البحرین، حرکة الخلایا الثوریة، حزب الله بحرین، حرکة انصار الشهداء الاسلامیة، جمعیة العمل الاسلامی، جمعیة الاخاء.
  • قطر: شیعیان در کشور قطر، قریب ۲۰ درصد جمعیت را تشکیل می‌دهند. [۳۲۳] رشد تشیع در قطر عموما به دهه‌های اخیر و مهاجرت اتباع بحرینی، ایرانی و لبنانی به این کشور برمی‌گردد. شیعیان قطر از آزادی رضایت بخشی برخوردار بوده و با محدودیتی مواجه نیستند. شیعیان دارای ۲۳ حسینیه و چندین مسجد هستند که در تمامی ایام محرم، صفر و رمضان و در روزهای ولادت و وفات ائمه اطهار به روی شیعیان باز است و در آنها به برگزاری مراسم در مناسبتهای مذهبی برای اهل بیت پرداخته می‌شود.[۳۲۴] هرچند از دست یابی به مناصب کلیدی و مشاغل بالای دولتی و شغل‌های کلیدی محروم هستند.[۳۲۵] پس از آغاز دوره بیداری اسلامی در منطقه، دولت قطر محدودیت‌هایی را علیه شیعیان اعمال نموده است. حسینیه‌های زیادی در قطر وجود دارد که در تمامی ایام محرم، صفر و رمضان و در روزهای ولادت و وفات ائمه اطهار به روی شیعیان باز است و در آنها به برگزاری مراسم د رمناسبتهای مذهبی برای اهل بیت پرداخته می‌شود. اما با این حال در روز عاشورا در کشور قطر هیئت‌ها و دسته‌های عزاداری در خیابان‌ها مشاهده نمی‌شود.
  • کویت: شیعیان کویت عمدتا از دیگر کشورها ومناطق به این سرزمین آمدند و ساکن شدند. عمده شیعیان کویتی، در اصل ایرانی، عراقی، عربستانی و بحرینی هستند. شیعیان ایرانی کویت که در اصطلاح «عجم کويتی» نامیده می شوند عموما از سواحل جنوبی ایران و استان های بوشهر، فارس، خوزستان به این کشور آمده اند. اغلب شیعیان عراقی از مناطق جنوبی عراق، بصره، نجف و کربلا هستند. شیعیان عربستان از منطقه شرقیه و از الاحساء (حساوی ها) هستند. گروهی از شیعیان بحرینی نیز به کویت آمده اند که به بحارنه و قلالیف مشهورند. این مهاجرت ها به دلایل مختلف و از جمله بهبود اوضاع اقتصادی و کارهای تجاری صورت گرفته است.[۳۲۶] شیعیان در کویت به چهار مکتب تقسیم می شوند: شیخیه، اخباریه، اصولیه و خوئیه.[۳۲۷] مهمترین تشکیلات شیعیان در کویت عبارتند از:حزب الدعوه، انجمن دانشجویان شیعه، جمعیة الثقافیة الاجتماعیة، ائتلاف الاسلامی الوطنی. [۳۲۸] شیعیان در این کشور، بر اساس قانون اساسی آزادانه به مراسم مذهب خود می پردازند. دولت این کشور نیز از انجام فعالیت های مذهبی که براساس عادت های مرسوم باشد و نظم عمومی را بر هم نزند و مخالف با عرف جامعه نباشد حمایت می کند.
  • افغانستان: به اعتقاد برخی تاریخ نگاران، مذهب شیعه در دوران صفویه و در پادشاهی شاه عباس وارد افغانستان شده است.[۳۲۹] امروزه ۹۹ درصد مردم این کشور، پیرو دین اسلام هستند که بر اساس برخی منابع، ۸۰ درصد آنان، از اهل سنت و ۱۹ درصد شیعی هستند.[۳۳۰] بیشتر شیعیان افغانستان، اثنی عشری هستند، اما شیعیان زیدی و اسماعیلی هم در مناطقی از افغانستان حضور دارند. شیعیان افغانستان از اقوام مختلفی از جمله هزاره‌ها، تاجیک‌ها، قزلباش‌ها، سادات، پشتون‌ها و... هستند.[۳۳۱] تا قرن ۱۹ م، بیشتر شیعیان در هزاره‌جات ساکن بودند، اما پس از سیاست‌های خصمانه عبدالرحمان خان در برابر شیعیان و هزاره‌ها، در بیشتر نقاط افغانستان پراکنده شده‌اند. با این حال علاوه بر ۶ ولایت دایکندی، وردک، پروان، غزنی، ارزگان، غور و بامیان که جمعیت شیعه در آن اکثریت دارد، شیعیان در ۱۳ ولایت دیگر هم ساکن‌اند.

تشیع در جنوب شرق آسیا

نقشه پراکندگی مذاهب اسلامی
  • چین: شمار رسمی شیعیان چین اندک و بر اساس آمار غیر رسمی بین پانزده تا بیست هزار نفر است،[۳۴۱] اما نفوذ غیر رسمی اندیشه شیعی بین مسلمانان آنجا بسیار است.[۳۴۲] شیعیان در چین به دو گروه اصلی تقسیم شده اند: شیعیان به معنای خاص که در کوه‌های پالیر (اسماعیلیه) و اطراف شهرهای ختن و یارغند (دوازده امامی) و شیعیان به معنای عام که در طریقت‌های متعددی چون نقشبندیه، قادریه، کبرویه و غیره تشکیل یافته‌اند.[۳۴۳] تشیع در میان قوم تاجیک در کاشغر و معدودی از دسته‌های قوم ایغور در «یارغند» پیروانی دارد. تاجیک‌های کاشغر به فرقه اسماعیلیه و اویغورهای «یارغند» به شیعه دوازده امامی تعلق مذهبی دارند.[۳۴۴] شیعیان دوازده امامی بیشتر در شهرهای ختن و یارغند و مناطق اطراف آن در ایالت خودمختار سین کیانگ اسکان دارند. تشیع مانند اصل اسلام از طریق ایران و شبه قاره وارد چین شده است. این شیعیان همچنان که خود اظهار می‌کنند غالبا کشمیری الاصل بوده‌اند که در اثر دشواری زندگی اقتصادی یا سیاسی آن نواحی به سمت شرق رفته‌اند. در حال حاضر نیز شیعیان شهرهای یاد شده ارتباط خود را با شهر گلیگیت که از شهرهای شیعه نشین پاکستان است حفظ کرده و از آن طریق تغذیه فکری می‌شوند. دوری راه این شیعیان با عتبات سبب شده است تا آنان، اماکن متبرکه‌ای را به نام امامان ساخته و آنها را زیارت کنند. یکی از معروف‌ترین آنها آرامگاه جعفر صادق(ص) در شهر یارغند است.[۳۴۵]
  • اندونزی: جمعی از پژوهشگران بر این باورند که تاریخ تشیّع در اندونزی نیز همراه با ورود اسلام به این کشور، به سده‌‏های اولیه هجری باز می‏‌گردد.[۳۴۶] گروهی از شیعیان امروز این کشور از نوادگان امام صادق(ع) هستند که برای حفظ جان خود از مناطق دیگر گریخته و در این سرزمین ساکن شدند و در اثر ازدواج با ساکنان پرنفوذ این کشور، موقعیت اجتماعی خوبی پیدا کردند. از جمله مهم‌ترین مراسم‌های شیعیان، مراسم تابوت است. مسلمانان غیرشیعه نیز به این مراسم احترام می‌گذارند. مردم برخی از مناطق کشور هنوز پایبند مراسم عاشورای حسینی(ع) بوده، به این روز تاریخی husein hona (روز حسین) می‌گویند. شیعیان این کشور، علاقه خاصی به جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی و رهبر انقلاب دارند. بر اساس گزارش‌‏های رسمی، تعداد شیعیان در کشور اندونزی به چند میلیون نفر می‏رسد. بسیاری از شیعیان برای حفظ امنیت و سلامتی خانواده‏ هایشان، مذهب خود را پنهان نگه می‏‌دارند. متأسفانه در دهه‏‌های گذشته، شیعیان در اندونزی با تبعیض‏‌های شدیدی از جانب دولت این کشور رو‌به‌رو شده‌‏اند.[۳۴۷]

تشیع در اروپا

  • انگلستان: شیعیان ساکن در بریتانیا که نسبت به سنی‌ها در اقلیتند، حدود ۲۰۰ هزار نفر تخمین زده می‌شوند. بیشترین تجمع آنان در لندن، بیرمنگهام و منچستر بوده و از ملیت‌های ایرانی، عراقی، پاکستانی، هندی، لبنانی و به طور اندک و پراکنده از سایر کشورها تشکیل شده‌اند. مراکز شیعی انگلستان به فعالیت‌های آموزشی و تبلیغی، پرداخت کمک به نیازمندان و برگزاری مراسم در مناسبت‌های مذهبی همچون ماه مبارک رمضان و شب‌های قدر، ایام سوگواری بویژه دهه عاشورای حسینی و ایام جشن و سرور به خصوص ولادت نبی اکرم(ص) و نیمه شعبان.[۳۴۸] مهمترین این مراکز عبارتند از: مرکز اسلامی انگلیس، مجمع جهانی اسلام، بنیاد امام خویی، مؤسسه محمدی تراست، مرکز اسلامی منچستر، مرکز فرهنگی امام رضا (ع).
  • فرانسه: با توجه به حضور فاطمیان در مغرب(مراکش)، گرایش‌ها به مکتب اهل بیت(ع) در آن منطقه قوی بوده و همیشه تمایلات شیعی کم و بیش وجود داشته است. شیعیان لبنان، ایران، عراق، پاکستان، مراکشی و همچنین فرانسوی الاصل از مهم‌ترین گروه‌های شیعی این کشور هستند. بر اساس آماری که از سوی مجمع جهانی اهل بیت اعلام شده، جمعیت شیعیان فرانسه در سال ۲۰۰۸ م، بیش از ۳۵۸هزار نفر است. شیعیان فرانسه بیشتر در پاریس و اطراف آن قرار دارند. مراکز عمده شیعی این کشور نیز عبارتند از: موسسه امام خوئی(عراقی ها)، امامباره محمدی(خوجه‌ها)، محفل زینب(ماداگاسکاری‌ها)، مرکز الغدیر(لبنانی‌ها)، مسجد شاه نجف(پاکستانی‌ها)، مکان متعلق به سفارت ایران(ایرانی‌ها)، مسجد ژیور و مرکز فاطمه الزهرا.
  • ایتالیا:شیعیان در مقایسه با سایر مسلمانان در اقلیت هستند و در گسترش و سازماندهی شیوه‌های زندگی‌شان گام‌های بزرگی برداشته‌اند. اکنون برخی از شهرهای کوچک ایتالیا مسجد یا دست کم اتاق هایی، وجود دارد که شاهد برگزاری نمازهای روزانه شیعیان می‌باشد. بیشتر شیعیان ایتالیا، اصلیت ایرانی یا لبنانی دارند و ایرانی‌ها که درصد قابل توجهی از شیعیان موجود در ایتالیا را تشکیل می‌دهند، حداقل تلاش می‌کنند در مراسم محرم، به ویژه روز تاسوعا و عاشورا شرکت کنند. همچنین درصد قابل توجهی از آنان در مراسم احیاء ماه رمضان نیز شرکت می‌کنند.[۳۴۹] قوی‌ترین و بهترین انجمن سازماندهی شده شیعیان مؤسسه اهل البیت در ناپل است که ارتباطات نزدیکی با انجمن‌های بین المللی شیعه، خصوصا با انجمن‌های واقع در انگلیس دارد. شیعیان ایتالیایی مانند نقاط دیگر اروپا یک دسته مهاجران و دسته دیگر بومی‌ها هستند. بخشی از اینان مردان و زنان ایتالیایی هستند که به خاطر ازدواج با یک ایرانی ملزم به تغییر دین بوده‌اند. [۳۵۰]
  • روسیه: در اواسط قرن نوزدهم تاجران شیعه ایرانی و آذری در زمره فعال‌ترین تاجران شرقی مسکو قرار داشتند. پس از معاهدات گلستان و ترکمن‌چای که بین ایران و روسیه بسته شد تقریبا ۱۷ شهر ایران که که اکثر اهالی آن را شیعیان تشکیل می‌دادند تحت تسلط روسیه قرار گرفتند.[۳۵۱] شرایط در دوران پس از شوروی تغییر کرد و تعداد شیعیان آذری مقیم مسکو در سال‌های ۲۰۰۰ به ۸۰۰ هزار تن رسید. در ۱۹۹۶، انجمن اهل بیت، شیعیان تاسیس شد. [۳۵۲] بخشی از شیعیان روسیه از مهاجران آذربایجان تشکیل شده است که به خاطر مشکلات اقتصادی مجبور به مهاجرت به این کشور شده اند. بیشتر این افراد با داد و ستدهای خرد و معاملات کوچک مانند دلالی و خرید و فروش جرئی مشغول‌اند و به خاطر کارشان و سطح معیشتی‌شان از ادامه تحصیل و حضور در دانشگاه‌ها و انجام تحصیلات عالی محروم هستند. برخی نیز به دلایل مختلف، اقدام به تغییر دین و گرایش به مسیحیت می کنند.[۳۵۳] شیعیان به طور عمده در مناطق مرزی قفقاز شمالی زندگی می‌کنند. آنان در سن پترزبورگ و مسکو نیز حضور دارند. همچنین در اطراف قازان و اقوامی که به آنها لزگی می‌گویند نیز شیعیان وجود دارند. از بین جمیعیت ۱۵ تا ۲۰ مسلمان ساکن روسیه، حدود ۳ میلیون نفر شیعه هستند. این تعداد افراد نیز بیشتر افراد مهاجری هستند که از آذربایجان به شهرهای مسکو، سن پترزبورگ و منطقه سیبری مهاجرت کرده‌اند. عموما در اکثر شهرهای روسیه آذربایجانی‌ها ساکن هستند.[۳۵۴]

تشیع در آفریقا

پراکندگی شعیان و اهل سنت در جهان امروز
  • نیجریه: شیعیان نیجریه پر جمعیت‌ترین گروه شیعی در قاره آفـریقا هستند. گفته می‌شود ۹۵ درصد شیعیان، پیشتر مذهب یا دین دیگری داشتند؛ ولی در ۳ دهه اخیر به تشیع گرویده‌اند که به مستبصرین معروف‌اند. مرکز شیعیان نیجریه در شهر زاریا در ایالت کادونا واقع است. به جز شیعیان بومی، شماری مهاجر لبنانی نیز در نیجریه زندگی می‌کنند، شیعیان این کشور دوازده امامی هستند و در مناطق کانو، لاگوس و زاریا سکونت دارند.[۳۵۵] شیعیان نیجریه علاوه بر برگزاری مراسم مذهبی - مانند دسته‌های چند هزار نفری عاشورا - روزنامه، مجله، کتاب‌، سایت و تولیدات صوتی و تصویری دریاره مذهب اهل بیت و ائمه معصومین به زبان‌های بومی نیجریه دارند.[۳۵۶] آمار دقیقی از جمیت شیعیان نیجریه در دست نیست، ولی برآوردها حاکی از آن است که در نیجریه حدود سه تا هفت میلیون شیعه زندگی می‌کنند. شبکه BBC انگلیس نیز آمار شیعیان این کشور را تا هفت میلیون تن اعلام کرده است.[۳۵۷]
  • مصر: پیشینه تشیع در کشور مصر طولانی و به عقیده برخی نویسندگان ریشه‌های آن را در حضور برخی از صحابه بزرگ مشهور به تشیع مانند ابوذر، ابو ایوب انصاری و مقداد در ماجرای فتح مصر جستجو می‌کنند.[۳۵۹] نقطه اوج آن تأسیس و تداوم ۲۵۰ ساله حکومت شیعی فاطمیان است. سابقه تاریخی تشیع در مصر و نیز عواملی مانند رواج مذهب شافعی و تصوف، از جمله عوامل گرایش مردم مصر به اهل بیت(ع) است. از این رو آیین‌هایی مانند زیارت مقبره‌های امامزادگان و سادات نزد مردم مصر رواج دارد.[۳۶۰] شکل‌گیری نهضت تقریب مذاهب اسلامی در دهه‌های نخست قرن بیستم میلادی که به ایجاد ارتباط و مفاهمه بین علمای شیعه و مشایخ الازهر انجامید، اغلب همچون نقطه عطفی در حیات فرهنگی تشیع در مصر معاصر ارزیابی می‌شود.[۳۶۱] شیعیان مصر در دوران معاصر با تأسیس نهادهایی در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی حضوری فعال داشته‌اند. هر چند این فعالیت‌ها از دهه هشتاد میلادی با محدودیت‌ها و سختگیری‌های دولت مصر روبرو شده است.[۳۶۲] فعالیت‌های شیعیان همواره با مخالفت گروه‌های سلفی تندرو در مصر مواجه بوده که گاه به اعمال خشونت‌هایی علیه شیعیان انجامیده است.[۳۶۳] شیعیان مصر در شهرهای مختلف پراکنده‌اند و در برخی منابع، جمعیت آنان را حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تن[۳۶۴] و برخی با احتساب گروه‌هایی از صوفیه، تعداد شیعیان را تا ۵ یا ۶ میلیون تن دانسته‌اند.[۳۶۵][۳۶۶] شیعیان در مناطق مختلفی از مصر از جمله شهرهای منصوره و طنطا در شمال مصر و نیز مناطقی از جنوب مصر مانند اسوان و قنا در منطقه صعید و شهرهای اسنا، ارفو، ارمنت و قفطا زندگی می‌کنند.[۳۶۷]
  • آفریقای جنوبی: پیشینه تشیع در آفریقای جنوبی به هفت قرن پیش بازمی‌گردد که شیخ محمدحسین غیب‌ شاه (یا غریب‌ شاه) پس از طی نه هزار کیلومتر مسیر آبی از هندوستان به شهر ژوهانسبورگ مهاجرت کرد و در این شهر شروع به تبلیغ اسلام و آموزه‌های شیعی کرد. در عصر حاضر، شیعیان بومی آفریقای جنوبی، طی سه دهه اخیر به این مذهب پیوسته‌اند. افزون بر آنها، شیعیانی از کشورهای پاکستان، کشمیر، لبنان و هند نیز به این کشور مهاجرت کرده‌اند. امروزه شیعیان بیشتر در کیپ تاون، ژوهانسبورگ، پرتوریا، کرونستاد، بلوم فونتین، پیترزبورگ، دوربان و پورت الیزابت حضور دارند. تعدادی از خوجه های اثناعشری و همچنین گروهی از اسماعیلیان (بهره ها و آقاخانی‌ها) نیز در این کشور زندگی می‌کنند.[۳۶۸] جمعیت شیعیان آفریقای جنوبی بنا بر آمار انجمن دین و زندگی اجتماعی‏«مؤسسه ‏PEW»‏ در سال ۲۰۰۹میلادی، ۷۳،۰۰۰ نفر اعلام شده است.[۳۶۹] برخی از مراکز شیعی در آفریقای جنوبی عبارتند از: مرکز اسلامی اهل بیت (ع)، موسسه اهل بیت در دوربان، مرکز اسلامی المصطفی (ص) و رکز اسلامی «گوگولوته‌».[۳۷۰]
  • مراکش: پیشینه تشیع در این سرزمین به اواخر قرن دوم هجری باز می‌گردد. زمانی که پس از واقعه فخ، ادریس اکبر به مصر گریخت، حاکم آن منطقه او را پناه داد و در سال 170 به مغرب فرستاد و به کمک بربرها، دولت ادریسیان را تشکیل داد. بجلیه و حسنیون از دیگر خاندان های شیعی بودند که در مراکش(مغرب) تسلط یافتند و شیعیان در حکومت آنان در این کشور توسعه یافت. امروزه شیعیان مغرب که در شهرهای مختلف این کشور پراکنده اند اما به خاطر فشار دولت مرکزی، غالبا در تقیه به سر می برند.[۳۷۱] دولت مراکش، محدودیت هایی را نسبت به شیعیان اعمال کرده و برای جلوگیری از گسترش شیعیان، اعتقاد به مکتب اشعریون و مذهب مالکی در برخی محافل علمی را الزامی کرده است.[۳۷۲] بر اساس آمار مجمع جهانی اهل بیت، تعداد شیعیان این کشور حدود ۶۰۸ هزار نفر است.

تشیع در آمریکا

  • ایالات متحده آمریکا: شیعیان ایالات متحده آمریکا از مهاجرانی که عمدتا آسیایی هستند و نیز آمریکائی ها تشکیل شده است. شیعیان مهاجر، تنها عرب تبار نیستند، بلکه ایرانی ها، پاکستانی ها و دیگر ملیت های غیر عرب نیز در میان آنان وجود دارند. این گروه از شیعیان، غالباً فعالیت سیاسی ندارند و بیشتر مایل هستند خود را با فرهنگ و آداب آمریکا تطبیق دهند. البته برخی از این مهاجران، همانند سلطنت طلبان ایرانی، برخی از پیروان نهضت آزادی، پیروان خط امام(ره) و حتی منافقان نیز اکنون از فعالان سیاسی در آمریکا هستند. گروه دوم، از راههای گوناگون، از جمله با تبلیغات تصوف، شیعه شده‌اند. تصوف در آمریکا بیشتر از طریق فرقه نعمت اللهی دکتر نوربخش و فرقه شیخ فضل الله حائری عراقی تبلیغ میشود. البته صوفی‌ها در آمریکا فرقه‌ها و شاخه‌های متعددی دارند و معمولاً هم کمتر اهل فعالیت سیاسی هستند. گروه‌های شیعی دیگری نیز در آمریکه فعال هستند؛ از جمله گروه خوجه ها. غیر از مراکز اسلامی شیعیان، چندین سازمان شیعی دیگر نیز در آمریکا فعال هستند؛ از جمله سازمان تشکلهای شیعیان اثنی عشری آمریکای شمالی و حوزه علمیه کوچکی در شهر مدینه در ایالت نیویورک. بر اساس آمار مجمع جهانی اهل بیت(ع) از شیعیان ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۸، جمعیت شیعیان این کشور ۲.۳۰۰.۰۰۰ نفر یعنی در حدود ۰.۸ درصد از کل جمعیت آمریکاست.[۳۷۳]
  • برزیل: حدود ۱/۵ میلیون مسلمان در برزیل وجود دارد که ۴۰ درصد آنان شیعه­‌اند و تعداد ایرانیان زیر ۵ هزار نفر است. شیعیان برزیل از سال ۱۹۸۵ تا کنون انجمن ها، مراکز و مؤسسات اسلامی فراوانی را در این کشور تأسیس کردند که مسلمانان، اعم از شیعه و سنی در آن نماز می‌گزارند. غیر از برگزاری مراسم عبادی، مهم‌ترین فعالیت شیعیان برزیل تلاش برای نشر معارف اسلامی است. یک مجله به نام «اودنسیا» و نشریه‌ای به نام «سراج» متعلق به شیعیان است. آنان اقدامات سودمندی در زمینه انتشار کتاب‌های اعتقادی از جمله نهج البلاغه، نظام حقوق زن در اسلام، شیعه در اسلام و... انجام داده و این آثار را به زبان پرتغالی ترجمه کرده‌اند.[۳۷۴] مراکز شیعی فعال در برزیل عبارتند از: انجمن خیریه اسلامی برزیل، انجمن خیریه شهر فوز دو ایگوتسو در ایالت پارانا، انجمن خیریه پارانا.
  • کانادا:ورود شیعه به این کشور به خاطر مهاجرت شیعیانی از ایران، پاکستان، لبنان، افغانستان و ... بوده است. جمعیت شیعیان در حدود ۳۰۰ هزار نفر برآورد می‌شوند که در شهرهای بزرگ کانادا زندگی می‌کنند و مراکزی مخصوص به خود نیز دارند. آنان در استان‌های مختلف این کشور از جمله اونتاریا، کوبک و آلبرتا ساکن هستند. همچنین شهرهای تورنتو، مونترال و ونکوور بیشترین جمعیت شیعه را در خود جای داده‌اند. ساختمان بزرگی در شهر وندزر کانادا برای افتتاح حوزه علمیه در نظر گرفته شده و بودجه آن توسط برخی از تجار پرداخت می‌شود. مجمع اهل بیت کانادا مهمترین مرکز شیعیان کانادا است و هدف از تشکیل آن انسجام و ارتباط مراکز شیعی در کانادا بوده است، دبیرکل این مجمع سید رضا حسینی نسب است. تاکنون سه آکادمی اسلامی در شهرهای مختلف کانادا ایجاد شده است:مرکز مطالعات علمی اسلامی کانادا و سازمان آموزش علوم اسلامی در تورنتو و آکادمی اسلامی درشهر ونکوور.
  • ونزوئلا:گسترش تشیع در ونزوئلا همانند دیگر مناطق آمریکای لاتین با مهاجرت شیعیان لبنان به این منطقه رقم خورد. این مهاجرت‎ها از نیمۀ دوم قرن بیستم آغاز و تاکنون ادامه دارد. انگیزه مهاجرت اتباع لبنان به این منطقه بیشتر فعالیت‎های تجاری و اقتصادی بوده است. طبق برخی گزارش‎ها شمار شیعیان ساکن در ونزوئلا به حدود ۲۰ هزار می‎رسد که به صورت پراکنده در این کشور زندگی می‎کنند. بیشتر آنان در شهر کارکاس و در جزیره مارگاریتا ساکن هستند، شغل شیعیان مهاجر در کشور ونزوئلا تجارت و بازرگانی است.[۳۷۵] شیعیان دو گروه سیاسی مطرح امل و حزب‌الله و هم‌چنین عراقی‌ها و سوری‌های شیعه اکثریت جامعه شیعیان ونزوئلا را تشکیل می‌دهند.[۳۷۶]

تشیع در اقیانوسیه

  • استرالیا: اسلام چهارمین دین بزرگ در استرالیا، پس از مسیحیت و بی‌دینی و بودیسم است. جمعیت مسلمانان حدود ۵۰۰ هزار نفر است. جمعیت شیعیان این کشور را ۲۸۰۰۰ تن و برخی ۳۶۵۰۰ تن یاد كرده‌اند.
  • نیوزلند: مسلمانان نیوزیلند حدود ۳۰ تا ۴۰ هزار نفر از جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند که بیشتر آنها اهل تسنن هستند. شیعیان رفته رفته حضور قابل توجه تری در نیوزیلند یافته و جمعیت آنان حدود ده هزار نفر تخمین زده می‌شود. برخی منابع جمعیت شیعیان را پانزده هزار نفر اعلام کرده‎اند.[۳۷۷] شیعیان در شهر اوکلند تشکیلات خود را بنا نهاده‌اند که از جمله می‌توان به بنیاد ایمان(IMAN )، مرکز شیعی هیئت خیریه فاطمه زهرا (س)، مرکز اهل البیت، مرکز عربی المصطفی و بنیاد ایمان نیوزیلند اشاره کرد. در روز عاشورا شیعیان در آوکلند به راه اندازی دسته عزاداری امام حسین (ع) اقدام می‌کنند.[۳۷۸]

جمعیت و پراکندگی

جمعیت شیعیان در کشورهای مختلفی پراکنده است که بیشترین تمرکز در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس است.

چهار کشور ایران، عراق، آذربایجان و بحرین اکثریتی شیعه دارند و دو کشور ایران و عراق، بزرگترین کشورهای شیعه‌اند. پاکستان و هندوستان نیز جمعیت قابل توجهی از شیعیان را در خود جای داده‌اند. در ایران تشیع از قرن ۱۰ هجری و زمان صفویه مذهب رسمی بوده و اکثر حاکمان آن شیعه بوده‌اند. پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹م (۱۳۵۷ش) حکومتی شیعی و مبتنی بر نظریه ولایت فقیه در این کشور تشکیل شد.

نام کشور جمعیت شیعه درصد شیعیان(نسبت به مسلمانان کشور)
ایران 66- 70 ملیون نفر 90-95 درصد
عراق 19-22 ملیون نفر 65- 70 درصد
بحرین حدود نیم ملیون نفر 65- 75 درصد
آذربایجان 5-7 ملیون 85-75 درصد
عربستان 2/5-4 ملیون 10-15 درصد
لبنان 1-2 ملیون 45-55 درصد[۳۷۹]
افغانستان 3-4 ملیون نفر 20 درصد[۳۸۰][۳۸۱]
کویت 500 تا 700 هزار نفر 20-25 درصد
یمن 8-10 ملیون نفر 35-40 درصد
سوریه 3-4 مليون نفر 15- 10 درصد
هندوستان 24 ملیون نفر 10-15 درصد
پاکستان 35 ملیون نفر 10-15 درصد
نیجریه حدود 4 ملیون نفر حدود 5 درصد
کانادا 66000 نفر 10 درصد
استرالیا 36500 نفر کمتر از 10 درصد
نیوزلند کمتر از 370 نفر کمتر از 1 درصد
فیجی کمتر از 530 نفر کمتر از 1 درصد
آرژانتین 78500 کمتر از 10 درصد
آمریکا 370000 نفر کمتر از 15 درصد
برزیل 19000 نفر کمتر از 10 درصد

مناسبت‌های مذهبی

اعیاد

  • عید فطر:روز اول ماه شوال از ماه‌های قمری، نزد مسلمانان عید فطر نام دارد. این روز از مهم‌ترین اعیاد مسلمانان است که در روایات فضیلت زیادی برای آن ذکر شده است.[۳۸۲] در کشورهای اسلامی، معمولاً این روز تعطیل رسمی است.[۳۸۳] در این روز، روزه حرام است[۳۸۴] و مسلمانان نماز عید برگزار می‌کنند. پرداخت زکات فطره در این روز بر مسلمانان واجب است.[۳۸۵]
  • عید قربان (عید اضحی): (روز دهم ذی حجه) از جمله عیدهای بزرگ مسلمانان است. در این روز فرمان خدا براى ذبح اسماعيل به ابراهيم خلیل صادر شد. ابراهیم، فرزندش را به قربانگاه برد ولی جبرئيل همراه با «قوچى» فرود آمد و ابراهيم آن را به جای اسماعیل قربانی كرد. سنّت قربانى در روز عید قربان در سرزمین منا به یاد آن رخداد است.[۳۸۶] مسلمانانی که به زيارت خانه خدا برای اعمال حج می‌روند، طبق شروطی وظیفه دارند در منا قربانی کنند. عبادت در شب و روز عید قربان بسیار سفارش شده و احیای شب عید قربان به دعا و نماز و نیایش بسیار پر فضیلت است. در روز عید قربان اعمالی مانند غسل، نماز عید قربان و قربانی کردن، زیارت امام حسین (ع) و خواندن دعای ندبه استحباب دارد.[۳۸۷] روزه گرفتن در عید قربان مانند عید فطر حرام است.[۳۸۸] عید قربان در کشورهای اسلامی، تعطیل رسمی است و مسلمانان در این روز جشن می‌گیرند.[۳۸۹]
  • مبعث: روزی که پیامبر اسلام(ص) از جانب خداوند به پیامبری مبعوث شد، در بین مسلمانان به روز مبعث معروف است.[۳۹۰] بر اساس دیدگاه مشهور امامیه، این اتفاق در ۲۷ رجب، ۱۳ سال قبل از هجرت روی داده است.[۳۹۱] سالگرد مبعث رسول خدا(ص)، از اعیاد بزرگ مسلمانان و به «عید مبعث» مشهور است.[۳۹۲]
  • میلاد پیامبر: میلاد پیامبر یا عید مولود، سالروز ولادت پیامبر اسلام و یکی از اعیاد بزرگ اسلامی است. اگرچه تاریخ دقیق ولادت ایشان مشخص نیست، این جشن‌ها معمولاً در بین شیعیان در ۱۷ ربیع‌الاول و در بین اهل سنت در ۱۲ ربیع‌الاول برگزار می‌شود و آن را جشن می‌گیرند. بیشتر مسلمانان و دولت‌های اسلامی این روز را جشن می‌گیرند، و به خاطر تولد ایشان به شادمانی می‌پردازند. در مساجد، مجالسی برگزار می‌شود، و اشعاری به نام مولودی در مدح پیامبر اسلام خوانده میشود. از سوی امام خمینی،[۳۹۳] فاصله بین دوازدهم تا هفدهم ربیع الاول به عنوان هفته وحدت بین شیعه و سنی نامکَذاری شده‌است.
  • عید غدیر: این روز، از بزرگترین اعیاد شیعیان است.بنابر روایات در روز ۱۸ ذی‌حجه سال دهم هجرت پیامبر اکرم(ص) به دستور خداوند، امام علی(ع) را به مقام خلافت و امامت منصوب کرد. این واقعه، در سفر حجة الوداع و در سرزمینی به نام غدیر خم روی داد. در احادیث شیعه تعابیری هم چون عیدُ اللهِ‌ الاکبر (بزرگترین عید الاهی)، [۳۹۴] عید اهل بیت محمد(ص)،[۳۹۵] و اشرف الاعیاد (والاترین عید)،[۳۹۶] برای این روز به کار رفته است. شیعیان در سراسر جهان این روز را جشن گرفته، مراسم مختلفی در گرامی داشت آن برگزار می‌کنند. در قرون اخیر برگزاری این جشن از شعائر شیعه محسوب می‌شود.
  • میلاد امامان :

ایام سوگواری

  • رحلت پیامبر(ص): وفات پیامبر(ص) در ۲۸ صفر سال ۱۱ق و بنابر روایتی دیگر در ۱۲ ربیع‌الاول همان سال در ۶۳ سالگی روی داد. در این روز مسلمانان و شیعیان به عزاداری در مساجد و تکایا می‌پردازند. بنابر نقلی، شهادت امام حسن(ع) در این روز روی داد. این روز در ایران، تعطیل رسمی است.
  • روز عاشورا: روز دهم از ماه محرّم، به نام عاشورا معروف است. اهمیت این روز برای شیعیان به دلیل واقعه عاشورای سال ۶۱ ه.ق. است. در آن روز امام حسین(ع)، به همراه یارانش در سرزمین کربلا در جنگ با سپاه کوفه به فرماندهی عمر بن سعد به شهادت رسیدند. شیعیان همه‌ساله با آغاز ماه محرم به عزاداری می‌پردازند. مراسم عزاداری در بیشتر مناطق تا روزهای ۱۱ و ۱۲ محرم و در بعضی مناطق تا پایان ماه صفر ادامه می‌یابد. اوج این عزاداری‌ها در روز عاشوراست. در تقویم رسمی ایران، عراق، افغانستان، پاکستان و هند، این روز تعطیل است.
  • روز تاسوعا: روز نهم محرم، به نام تاسوعا معروف است. شهرت این روز به دلیل وقایعی است که در روز نهم، از ماه محرم سال ۶۱ هجری قمری، در سرزمین کربلا روی داد. در چنین روزی شمر با نامه‌ای از طرف عبیدالله بن زیاد، وارد کربلا شد که در آن از عمر بن سعد خواسته شده بود یا در برخورد با امام حسین(ع) جدیت به خرج دهد و یا فرماندهی لشکر را به شمر واگذار کند.[۳۹۷] همچنین، در این روز شمر امان نامه‌ای برای حضرت عباس و دیگر فرزندان ام البنین آورد، اما حضرت عباس نپذیرفت.[۳۹۸] این روز در نزد شیعیان از اهمیت مذهبی برخوردار است. شیعیان تاسوعا را روز عباس(ع) به شمار می‌آورند و آن را مانند روز عاشورا گرامی داشته، به ذکر فضائل آن حضرت و سوگواری می‌پردازند. این روز در ایران در کنار روز عاشورا تعطیل رسمی است.
  • اربعین: روز ۲۰ ماه صفر و چهلمین روز واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع)، به نام اربعین معروف است. مشهور است که اسیران کربلا روز ۲۰ ماه صفر سال ۶۱ ه‍.ق در بازگشت از شام، برای زیارت مدفن امام حسین(ع) به کربلا آمدند.[۳۹۹] همچنین در این روز جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین(ع) آمده است.[۴۰۰] این روز در ایران تعطیل رسمی است. شیعیان در روز اربعین به عزاداری مشغول می‌شوند و دسته‌های عزاداری در خیابان‌ها به حرکت درمی‌آیند. راهپیمایی گسترده شیعیان که سعی می‌کنند خود را با پای پیاده برای روز اربعین به کربلا برسانند، در سال‌های اخیر و پس از سقوط رژیم بعث عراق، به یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین مراسم عزاداری شیعیان جهان، تبدیل شده و حتی در زمره بزرگترین اجتماعات مذهبی جهان قرار گرفته است.[۴۰۱] هم اکنون بیشترین زائرانی که در اربعین به عراق می‌روند، از کشور جمهوری اسلامی ایران‌اند.
  • ایام فاطمیه: فاطمیه، نام روزهایی است که شیعیان به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌ الله علیها عزاداری می‌کنند. روز شهادت حضرت زهرا(س) به صورت دقیق مشخص نیست و روایات مختلفی در این درباره وجود دارد. در ایران دو روز (۱۳جمادی‌الاولی و ۳ جمادی‌الثانی) به عنوان روز شهادت حضرت زهرا(س) بزرگ داشته می‌شود. به این ایام، فاطمیه اول و فاطمیه دوم گفته می‌شود. شیعیان عراق و به‌ویژه نجف سه روز (۸ ربیع‌الثانی، ۱۳ جمادی الاولی و ۳ جمادی‌الثانی) را برای شهادت آن حضرت (س) عزا می‌گیرند. از نظر تاریخی روز سوم جمادی‌الثانی مشهورتر است. این روز در ایران به عنوان عزاداری تعطیل رسمی است و بعضی از مراجع تقلید در قم به صورت پیاده‌روی در عزاداری شرکت می‌کنند.

امامان

  • امام علی(ع):
  • امام حسن(ع):
  • امام حسین(ع):
  • امام سجاد(ع):
  • امام باقر(ع):
  • امام صادق(ع):
  • امام کاظم(ع):
  • امام رضا(ع):
  • امام جواد(ع):
  • امام هادی(ع):
  • امام حسن عسکری(ع):
  • امام زمان(ع):

صحابه

مردان

  • حمزه:
  • جعفر بن ابیطالب:
  • سلمان فارسی:
  • مقداد بن اسود:
  • عمار یاسر:
  • ابوذر غفاری:
  • مالک اشتر:
  • محمد بن ابی بکر:
  • عقیل:
  • عثمان بن حنیف:
  • ابوایوب انصاری:
  • جابر بن عبداللن انصاری:
  • ابن عباس:
  • عبدالله بن جعفر:
  • خزیمة بن ثابت:
  • بلال حبشی:
  • یاسر:

زنان

  • حضرت خدیجه(س):
  • حضرت فاطمه(س):
  • حضرت زینب(س):
  • ام کلثوم بنت علی(س):
  • اسماء بنت عمیس:
  • ام ایمن:
  • ام سلمه:

علمای شیعه

فقهای شیعه

متکلمان شیعه

فلاسفه شیعه

رجالیان شیعه

مفسران شیعه

ادیبان شیعه

کتاب شناسان شیعه

اصولیان شیعه

آثار مهم

حدیثی

کلامی

فلسفی

فقهی

اصول فقه

برهه‌های حساس

افول و انزوا

رشد و گسترش

جنبش‌های شیعی

  • قیام امام حسین(ع):
  • قیام مردم مدینه:
  • قیام توابین:
  • قیام مختار:
  • قیام زید بن علی:
  • قیام یحیی بن زید:
  • قیام عبدالله بن معاویه بن عبدالله و ابومسلم خراسانی:[۴۰۲]

دولت‌های شیعی

حکومت‌های شیعیان

نام حکومت


ادریسیان
علویان طبرستان
قرمطیان
زیدیان یمن
فاطمیان
آل بویه
حمدانیان
بنی‌مزید
اسماعیلیان نزاری
بنی حمود
سربداران
مرعشیان
کیائیان
صفویه
عادل‌شاهیان
قطب‌شاهیان
نظام‌شاهیان
مشعشعیان
سلطنت خداداد میسور
جمهوری اسلامی ایران

دورهٔ حکومت


۱۷۲ - ۳۶۳ق
۲۵۰ - ۹۶۰ق
۲۶۱ - قرن ۵ق
۲۸۴ - ۱۳۸۲ق
۲۹۷ - ۵۶۷ق
۳۱۳ - ۴۴۰ق
۲۹۳ - ۳۹۴ق
۴۰۳ - ۵۴۵ق
۴۸۸ - --ق
۴۰۷ - ۴۵۰ق
۷۳۶ - ۷۸۸ق
۷۶۰ - ۹۹۰ق
۷۶۹ - ۱۰۰۰ق
۹۰۶ - ۱۱۳۵ق
۸۹۵ - ۱۰۹۷ق
۹۱۸ - ۱۰۹۸ق
۸۹۶ - ۱۰۰۷ق
۸۴۵ - ۱۱۵۰ق
۱۱۷۵ - ۱۲۱۳ق
۱۳۵۷ - --ش

بنیان‌گذار


ادریس بن عبدالله(۱۷۲-۱۷۵ق)
حسن بن زید(۲۵۰-۲۷۰ق)
حمدان قرمط(۲۶۱-؟)
یحیی بن حسین(۲۸۴-۲۹۸ق)
عبیدالله المهدی(۲۹۷-۳۲۲ق)
عمادالدوله علی(۳۱۳-۳۲۸ق)
عبداللّه بن حمدان(۲۹۳-۳۱۷ق)
سند الدوله(۴۰۳-۴۰۸ق)
حسن صباح(۴۸۸-۵۵۷ق)
علی بن حمود(۴۰۷-۴۰۸ق)
عبدالرزاق باشتینی(۷۳۶-۷۳۸ق)
میربزرگ(۷۶۰-۷۸۰ق)
سید علی کیا(۱۳۶۷-۱۳۸۹ق)
شاه اسماعیل(۹۰۶-۹۳۰ق)
یوسف عادل شاه(۸۹۵-۹۱۶ق)
قلی قطب شاه(۹۱۸-۹۴۰ق)
ملک احمد(۸۹۶-۹۱۴ق)
سید محمد مشعشع(۸۴۵-۸۷۰ق)
حیدر علی خان بهادر(۱۱۳۴-۱۱۹۷ق)
امام خمینی(۱۳۵۷-۱۳۶۸ش)


  • دولت علویان طبرستان: نخستین حکومت شیعی در مناطق شمالی ایران که در منطقه طبرستان به سال ۲۵۰ هجری قمری تأسیس شد. نخستین حاکم علوی در شمال ایران حسن بن زید بن اسماعیل بن زید بن حسن بن علی ملقب به داعی کبیر بود.[۴۰۳] پس از او ناصر اطروش از مهم‎ترین حاکمان علوی در طبرستان به شمار می‎رود. دولت علویان طبرستان تا قرن ۱۰ هجری قمری ادامه داشت. علویان تا پیش از قرن ۴ هجری قمری برای حفظ قدرت خود با دولت‎ طاهریان و سامانیان پیکار می‎کردند و گاه شکست خورده اما پس از مدتی مناطق از دست داده خود را پس می‎گرفتند. اما آنان از قرن چهارم به بعد با حکومت آل بویه مصادف شده و اقتدار خود را از دست دادند از این رو علویان طبرستان تا قرن دهم، یعنی دوره زوال، نتوانست به عنوان دولتی مستقل حکومت کند. پیدایش حکومت علویان طبرستان، منجر به اسلام آوردن ساکنان مناطق شمالی ایران شد.
  • دولت‌ قرمطی(قرامطه):یکی از شاخه‌های فرقه‌ مذهبی اسماعیلیه است. پیروان این فرقه به مهدویت محمد بن اسماعیل بن جعفر صادق(ع) اعتقاد داشتند و از پذیرش ادعای امامت خلفای فاطمی سرباز زدند.[۴۰۴] موسس این فرقه در آغاز یکی از داعیان دعوت اسماعیلی بود[۴۰۵] که فعالیت تبلیغی خود را در عراق به سال ۲۶۱ هجری آشکار کرد و مبلغانی به سرزمین‌های مختلف فرستاد.[۴۰۶] با ظهور خلافت فاطمی، بیشتر اسماعیلیان امامت آنان را پذیرفتند و از قرمطیان جدا شدند، با این حال قرمطیان تا مدت‌ها به حیات خود ادامه دادند و در بحرین دولت مقتدری تاسیس کردند که حدود دو قرن بر پا بود و همواره تهدیدی برای خلافت عباسی به شمار می‌رفت. دامنه نفوذ آنان برخی زمان ها، از یک سو تا مکه و مدینه و از سوی دیگر تا شهرهای جنوبی عراق مانند بصره گسترش داد.[۴۰۷]
  • دولت زیدیه در یمن: حکومت زیدیه در یمن نخستین بار توسط یحیی بن حسین بن قاسم رسی از نوادگان امام حسن(ع) در سال ۲۸۴ هجری قمری پایه گذاری شد. او با گرفتن بیعت از مردم، صعده را مرکز حکومت خود قرار داد و مذهب زیدی را به یمن منتقل کرد؛[۴۰۸] در زمان اوج قدرت زیدیه شهرهایی نظیر عدن و صنعا نیز به عنوان مناطق اصلی قلمرو امامان زیدی به شمار می‎رفتند.[۴۰۹] این حکومت سه دوره قدرتمند داشت، دوره هادی الی‎الحق(۲۸۴ق تا نیمه دوم قرن چهارم هجری[۴۱۰] دوره عبدالله بن حمزه(۵۸۳ق تا تا قرن یازدهم هجری) و دوره سوم نیز با حکومت یحیی بن محمد حمیدالدین و همزمان با سقوط امپراطوری عثمانی در ۱۳۳۷ق/۱۹۱۸م. سرانجام حکومت هزار و صدساله زیدیه در یمن با اعتراض گسترده جمهوری خواهان، با کودتای عبدالله سلال و با پشتیبانی دولت جمال عبدالناصر در سال ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م از میان رفت.[۴۱۱]
  • دولت فاطمیان: خاندانی شیعی که در سال‌های ۲۹۷ تا ۵۶۷ قمری بر مناطق وسیعی از سرزمین‌های غرب جهان اسلام فرمان می‌راندند و با عنوان عبیدیان نیز شناخته می‌شوند. فاطمیان،‌ شیعیان اسماعیلی بودند و در رقابت با خلافت عباسی، خود را خلفای بر حق می‌دانستند. حکومت فاطمیان در آغاز در مغرب تاسیس شد. آنان پس از مدتی بر سراسر شمال افریقا و مصر و شام و یمن غلبه یافتند و نفوذ خود را تا حجاز گستراندند و بر بخش‌هایی از دریای مدیترانه حاکم شده و سیسیل را تصرف کردند. دوران طولانی حکومت فاطمیان باعث ترویج و تقویت مذهب تشیع در شمال افریقا بخصوص مصر شد. در این دوران مراکز بزرگی مانند جامع الازهر برای آموزش علوم اسلامی با گرایش اسماعیلی تاسیس شد و آثار مهم این مذهب نگاشته شد. فاطمیان در دوره حکومت خود با استفاده از نهاد دعوت و ارسال داعیان (مبلغان مذهب اسماعیلی) متعدد به سرزمین‌های دور و نزدیک موفق به رواج تشیع اسماعیلی در نقاط مختلفی از جهان اسلام مانند یمن، هند و مناطق شرقی ایران شدند.
  • دولت آل بویه: سلسله‎ای ایرانی و شیعی منسوب به بویه معروف به ابو شجاع. این خاندان، بین سال‌های ۳۲۲-۴۴۸ق/۹۳۳-۱۰۵۶م بر بخش بزرگی از ایران و عراق و جزیره تا مرزهای شمالی شام مسلط بودند. پس از مدتی از تأسیس آل بویه، این دولت به ۳ شاخه بزرگ و یک شعبه کوچک در کرمان و عمان تقسیم شد. حکومت آل بویه نسبت به تقویت و رونق مراسم و مواسم شیعه امامیه اهتمام فراوان ورزید و مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام در عاشورا[۴۱۲] و جشن ولایت حضرت علی علیه السلام در غدیر خم را با شکوه و عظمت برپا کرد.[۴۱۳] همچنین در پرتو حکومت این سلسله ایرانی، قبور ائمّه شیعه در عراق مرمّت و بازسازی شدند[۴۱۴] و سنّت زیارت این مشاهد شریفه رو به گسترش بی سابقه نهاد.[۴۱۵] شعائر دیگر شیعه امامیه همچون گفتن «حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَلْ» و «اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا وَلیُّ اللّه» در اذان،[۴۱۶] استفاده از مهر نماز و تسبیحی که از تربت امام حسین علیه السلام ساخته شده بود[۴۱۷] از دیگر نمادهای شیعه امامیه در عراق عهد آل بویه به شمار می آیند.
  • دولت حمدانی: این حکومت، از خاندان‌های شیعی دوازده امامی حاکم بر موصل و حلب در قرن‌های سوم و چهارم قمری. مؤسس حکومت حمدانیان موصل، ابوالهیجاء عبداللّه بن حمدان[۴۱۸] و حکومت شام (حلب)، ابوالحسن علی مشهور به سیف الدوله بود.[۴۱۹]

مهمترین نقش حمدانیان، حفاظت از مرزهای قلمرو اسلامی در مقابل تهاجم رومی‌ها بود.[۴۲۰] درج اسامی پنج تن (ع) بر روی برخی سکه‌های حمدانی،[۴۲۱] و ساخت حصاری استوار اطراف مزار امام علی(ع) و قبه‌ای بزرگ بر روی قبر امام (ع) به‌دست ابوالهیجاء حمدانی، از فعالیت‌های دینی آنهاست.[۴۲۲]

  • دولت بنی مزید:
  • دولت اسماعیلیان نزاری:
  • خلافت بنی حمود در اندلس:
  • دولت سربداران:
  • دولت مرعشیان:
  • دولت آل کیا:
  • دولت صفویه:
  • حکومت عادل شاهیان:
  • حکومت قطب شاهیان:
  • حکومت نظام شاهیان:
  • * دولت مشعشعیان:[۴۲۳]

خاندان‌های شیعی

  • اشعریان:
  • نوبختیان:
  • سادات طالبیه قم:
  • نقبای ری و قم:
  • آل بابویه قم:
  • نقبا و سادات بیهق:

رویدادها

  • مباهله:
  • غدیر خم:
  • سقیفه بنی ساعده:
  • فدک:
  • حمله به خانه فاطمه:
  • جنگ جمل:
  • جنگ صفین:
  • جنگ نهروان:
  • واقعه کربلا:
  • شیعه کُشی:

کانون‌های شیعه

  • مدینه:
  • یمن:
  • کوفه:
  • بصره:
  • مدائن:
  • جبل العامل:
  • بحرین:
  • خراسان:
  • قم:
  • بغداد:
  • مصر:
  • حمص، حلب و موصل:
  • اهواز:
  • منطق جبل:
  • نیشابور:
  • آوه:
  • کاشان:
  • شهر ری:
  • استرآباد:
  • اصهفهان:
  • قزوین:
  • جرجان قدیم:[۴۲۴]

انشعاب‌های شیعه

مذهب شیعه در طول تاریخ انشعاب‌هایی یافته است که برخی از آنها از میان رفته‌اند. مهمترین انشعابات عبارتند از:

امروزه از این گروه‌ها تنها شیعه امامیه، زیدیه و اسماعیلیه بر جای مانده اند.

اكثريت شيعه كه اقليت‌هاى نامبرده از آن منشعب و جدا شده‌اند «شيعه اماميه و دوازده امامى» ناميده مى‌شوند که در آغاز پيدايش به عنوان انتقاد و اعتراض در دو مسئله اساسى از مسائل اسلامى پيدا شده‌اند بى آنكه در آيينى كه طبق تعليم پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در ميان مسلمين معاصر آن حضرت بود، سخنى داشته باشند. و آن دو مسئله «حكومت اسلامى و مرجعيت علمى» بود كه شيعه آن را حق اختصاصى اهل بیت مى دانستند.[۴۲۷]

شيعه مى گفتند: خلافت اسلامى كه البته ولايت باطنى و پيشوائى معنوى لازم لاينفك آن است، از آن على و فرزندان اوست كه به موجب تصريح خود پیامبر(ص) و ساير ائمه اهل بيت، 12 تن مى باشند و مى گفتند: تعليمات ظاهرى قرآن كه احكام و قوانين شريعت مى باشند و در عين حال كه به حيات معنوى كامل نيز مشتملند، داراى اصالت و اعتبارند و تا قيامت، فسخ‌بردار نيستند و اين احكام و قوانين را فقط از راه اهل بيت بايد به دست آورد.[۴۲۸]

فرق كلى ميان شيعه دوازده امامى و شيعه زيدى اين است كه شيعه زيدى غالباً امامت را مختص به اهل بيت نمى داند و عدد ائمه را به 12 منحصر نمى بيند و از فقه اهل بيت پيروى نمى كند برخلاف شيعه دوازده امامى. و فرق كلى ميان شيعه دوازده امامى و شيعه اسماعيلى نيز اين است كه اسماعيليه معتقدند كه امامت به دور 7 گردش مى كند و نبوت در حضرت محمد(ص) ختم نشده است و تغيير و تبديل در احكام شريعت بلكه ارتفاع اصل تكليف خاصه به قول باطنيه مانع ندارد! برخلاف شيعه دوازده امامى كه حضرت محمد(ص) را خاتم الانبياء مى دانند و براى وى دوازده وصى و جانشين قائلند و ظاهر شريعت را معتبر و غير قابل نسخ مى بيند و براى قرآن کریم هم ظاهر و هم باطن اثبات مى كنند.[۴۲۹]

مطالعه بیشتر

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ متنی برای ارجاع‌های با نام erashad512 وارد نشده است
  2. الصدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۵۶.
  3. مسند احمد، ج۵، صص۸۶-۹۰، ۹۲-۱۰۱، ۱۰۶-۱۰۸.
  4. «‌المهدی من عترتی من ولد فاطمة ». سنن ابی داود: ۱۰۷/۴، ح۴۲۸۴؛ سنن ابن ماجة: ۱۳۶۸/۲، ح۴۰۸۶؛ المستدرک علی الصحیحین، ۶۰۱/۴، ح ۸۶۷۲؛ الدر المنثور: ۴۸۴/۷؛ میزان الاعتدال: ۱۶۰/۳، رقم ۵۹۵۹؛ به نقل منتخب فضائل النبی و اهل بیته(ع) من الصحاح الستة و غیرها من الکتب المعتبرة عند اهل السنة، ص۳۷۳. نیز ر.ک: السیوطی، الحاوی للفتاوی...، ج۲، ص۲۱۴.
  5. «‌المهدی منا اهل البیت یصلحه الله فی لیلة ». سنن ابن ماجة: ۱۳۶۷/۲، ح۴۰۸۵؛ مسند احمد: ۱۳۶/۱ح ۶۴۶؛ حلیة الاولیاء، ۱۷۷/۳؛ الدر المنثور: ۴۸۴/۷؛ مصنف ابن ابی شیبة: ۶۷۸/۸ ح۱۹۰؛ به نقل منتخب فضائل النبی و اهل بیته(ع) من الصحاح الستة و غیرها من الکتب المعتبرة عند اهل السنة، ص۳۷۲.
  6. خوارزمی، مقتل الحسین علیه السلام، الجزء الاول، صص 146-147.
  7. سنن ابن داود: ۱۰۷/۴، ح۴۲۸۳؛ الدر المنثور: ۴۸۴/۷؛ مشکاة المصابیح للخطیب التبریزی: ۱۷۰/۳، ح ۵۴۵۲؛ مصنف ابن ابی شیبة: ۶۷۸/۸ ح۱۹۴؛ به نقل منتخب فضائل النبی و اهل بیته(ع) من الصحاح الستة و غیرها من الکتب المعتبرة عند اهل السنة، ص۳۷۲.
  8. نعمانی، غیبت، ص۱۹۷.
  9. کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۳۳
  10. کمال الدین، ج۲، ص۳۶۱
  11. كتاب العين، ج‌2، ص: 191؛ الصحاح - تاج اللغة و صحاح العربية؛ ج‌3، ص: 1240؛ قاموس قرآن، ص470.
  12. مریم‌/69/19
  13. قصص‌/15/28
  14. مثلاً نک: احمد بن‌ حنبل‌، مسند احمد، 1/ 148، 278.
  15. نک: نصر بن‌ مزاحم‌، وقعة صفین، 86، 359
  16. مثلاً نک: ابوالفرج‌، 43.
  17. روایت مشخص و واضح برای اثبات امامت یک فرد
  18. اوائل المقالات، ص38
  19. برای نمونه رجوع کنید به ابن بابویه، ص۲۰، حدیث ۸، ص۲۲ـ۲۳، حدیث ۱۵ و ۱۷
  20. مطهری، آشنایی با قرآن، ج۲، ص۹۸
  21. صادقی، ص۱۸۴
  22. مصباح یزدی، آموزش عقائد، ص۱۷۷و۱۷۸؛ مصباح یزدی، راه و راهنما شناسی، ص۱۶
  23. برای مطالعه بیشتر ر.ک: مقاله نبوت، نبی و محمد(ص)، پیامبران اولوالعزم
  24. مصباح یزدی، آموزش عقائد، ص161
  25. مظفر، عقائد الامامية، ص41(محمد رضا مظفر، قم، اسماعیلیان، 1387ش، چاپ دوازدهم)
  26. خاتمی، ج۱، ص۲۰۴
  27. حلی، الباب الحادی عشر‏، ص۹
  28. بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام،ص۱۷۸- ۱۷۹
  29. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۱۲(طباطبایی، محمد حسین، شیعه در اسلام، قم، نشر اسلامی، ۱۳۷۸.)
  30. جوادی آملی، ولایت فقیه، ص۱۲۴-۱۲۵(جوادی آملی، عبدالله، ولایت در قرآن، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۷.)
  31. مصباح یزدی، آموزش عقائد، ص۳۲۱-۳۲۲
  32. صدر، ج3، ص135(صدر، سید محمد، تاریخ الغیبه، بیروت، دار التعارف، ۱۴۱۲ق)
  33. صدوق، كمال الدين، ج‏1، ص287(صدوق، کمال الدین وتمام النعمه، ترجمه‏ منصور پهلوان‏، قم‏، دار الحدیث‏، ۱۳۸۰ ش.)
  34. کلینی، الکافی،‌ ج۱،ص۳۳۷، طوسی، الغیبه، ص۲۰۴.
  35. صدوق، کمال الدین، ص۴۳۵، کلینی، الکافی، ج۱، ص۱- ۳۳۰، طوسی، الغیبه، ص۱۴۸ و ۱۵۲.
  36. الكافي، ج 1 ، ص :67
  37. فرهنگ شیعه، ج1، ص135
  38. مسئله انتظار، 30- 17: ناصر مکارم شیرازی، موسسه مطبوعاتی هدف، قم
  39. بحار الانوار، ج52، ص125
  40. فرهنگ شیعه، ج1، ص136: قم، زمزم هدایت، 1386ش، چاپ دوم
  41. برای مطالعه بیشتر ر.ک: فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۷( محمد جواد مشکور، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲، چ دوم)
  42. فرهنگ علم کلام، ج۱، ص۱۲۰
  43. ر.ک: مجمع البیان، ج۷، ص۳۶۷.
  44. المیزان، ج۲، ص۱۶۱.
  45. بحارالانوار، ج۵۳، ص۶۱ و ۱۰۵و۱۰۸.
  46. عسگری، ص۱۰؛ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص۶۵
  47. به عنوان نمونه ر.ک: کلینی، ج۱، ص۱۴۶ ـ ۱۴۸؛ طوسی، ج۱، ص۴۲۸ ـ ۴۲۹؛ مجلسی، ج۴، ص۱۰۷، ۱۰۸
  48. خواجه نصیر، ج۱، ص۴۲۱ ـ ۴۲۲
  49. اوائل المقالات، ص: ۵۷؛ العقائد الجعفریه،شیخ طوسی، ص۲۴۱( قم، مکتبه النشر السلامی)
  50. اوائل المقالات، ص: ۵۷
  51. اوائل المقالات، ص: ۵۹
  52. اصل الشیعه و اصولها، ص۷۸
  53. الاعتقادات، صدوق، ص۲۸-۳۰(الموتمر العالمی للشیخ المفید، قم، ۱۴۱۴ق، چاپ دوم)
  54. اوائل المقالات، ص۶۲
  55. اوائل المقالات، ص۶۲
  56. اصل الشيعة و اصولها، ص: 69-74
  57. اوائل المقالات، ص۶۵
  58. الشهید الثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ص343(الشهید الثانی، الرعایة، فی علم الدرایة، تحقیق: عبدالحسین محمدعلی بقال، قم: مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، 1408ق.)؛ الامین، اعیان الشیعة، ج1، ص113.(لامین، السیدمحسن، اعیان الشیعة، تحقیق وتخریج: حسن الامین، بیروت: دارالتعارف، (نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت(ع) نسخه دوم).)
  59. وجوب، حرمت، استحباب، کراهت و اباحه
  60. بسیاری از علمای اهل سنت معتقدند هر عملی که به حسب عادت سرانجام به مفسده‌ای منتهی گردد، به استناد اصل «سد ذرایع» باید ممنوع اعلام گردد؛ یعنی هر عملی که وسیله حرام گردد باید ممنوع شود.
  61. اگر در حکمی علت آن ذکر شده باشد و حکم مزبور را در مواردی که علت موجود است را جاری سازیم به این قیاس، قیاس منصوص العلة گویند.
  62. حکمی که علت آن ذکر نشده باشد و از طریق آراء و نظر به وجود آید به این قیاس، قیاس مستنبط العلة یا اجتهاد قیاسی گفته می‌شود.
  63. قیاسی است که در آن حکم شرعی یک موضوع را به واسطه مشابهت آن با موضوع دیگری (که حکمش مشخص است) تعیین میشود.
  64. مصالح مرسله مربوط به جایى است که دلیل بر حکم وجود ندارد و ما از مذاق شرع حکم را بر اساس مصلحت به دست مى‌آوریم البتّه در استحسان هم مصلحت وجود دارد ولى این مصلحت غالباً به صورت استثنا شکل مى‌گیرد.
  65. فتح ذرایع به معناى دست یافتن و در اختیار داشتن هر وسیله اى است که مقدمه رسیدن به واجب است ، تا بدین وسیله ، زمینه تحقق واجب فراهم گردد.
  66. برای اطلاع از این دیدگاه‌ها، ر.ک: جناتى، محمد ابراهیم، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامى‌، ص ۳ - ۵، بی جا، بی تا.
  67. انسداد کبیر، به معنای این است که راه دست یابی به صورت يقينی یا حداقل اطمینان بخش به بیشتر احکام شرعی بسته است. در نتیجه این انسداد، یا باید خودمان را همانند کودکان و چهارپایان بدون تکلیف بدانیم یا بیشتر احکام شرعی را نفی کنیم(به استناد اصول نافی احکام مانند اصل برائت و اصل عدم تکلیف در موارد مشکوک) یا در تمام این موارد احتیاط کرد. از آنجا که نفی حکم شرعی در بیشتر احکام(چه از اساس و چه به واسطه استناد به اصول نافی)، مستلزم خروج از دین است و عمل به احتیاط در بیشتر احکام مستلزم عسر و حرج است و این دو لازمه باطل است، بنابراین راه دیگری باقی می‌ماند که عبارت است از معتبر بودن مطلق ظن در مسیر استنباط مگر ظنونی که دلیل خاص بر بی اعتبار بودن آنها داریم.
  68. اصل الشیعه و اصولها، ص۸۱-۸۵
  69. الفقه علی المذاهب الخمسه، ج1، ص24
  70. الفقه علی المذاهب الخمسه، ج1، ص24
  71. الفقه علی المذاهب الخمسه، ج1، ص24
  72. الفقه علی المذاهب الخمسه، ج1، ص24
  73. الفقه علی المذاهب الخمسه، ج1، ص25
  74. الفقه علی المذاهب الخمسه، ج1، ص25
  75. الفقه علی المذاهب الخمسه، ج1، ص26
  76. الفقه علی المذاهب الخمسه، ج1، ص26
  77. الفقه علی المذاهب الخمسه، ج1، ص26
  78. الفقه علی المذاهب الخمسه، ج1، ص27
  79. الفقه علی المذاهب الخمسه، ج1، ص26
  80. الفقه علی المذاهب الخمسه، ج1، ص29-30
  81. مختلف الشیعه، ج1، ص176(حلی، حسن بن یوسف. قم. نشر اسلامی. 1413ق. چ دوم؛ الفقه علی المذاهب الخمسه، ج1، ص19)
  82. الفقه علی المذاهب الاربعه، ج1، ص190(عبدالرحمن جزیری، بیروت، دارالثقلین، 1419ق)
  83. الفقه علی المذاهب الاربعه، ج1، ص190(عبدالرحمن جزیری، بیروت، دارالثقلین، 1419ق)
  84. الفقه علی المذاهب الخمسه، محمد جواد مغنیه، بیروت، دارالجواد و دار التیار، 1421، چاپ دهم)
  85. الفقه علی المذاهب الخمسه، ج1، ص109
  86. الفقه على المذاهب الخمسة: ج‌1، ص110
  87. الفقه على المذاهب الخمسة: ج‌1، ص110
  88. الفقه على المذاهب الخمسة: ج‌1، ص110
  89. الفقه على المذاهب الخمسة: ج‌1، ص110
  90. الفقه على المذاهب الخمسة: ج‌1، ص110-111
  91. الفقه على المذاهب الخمسة: ج‌1، ص111
  92. الفقه على المذاهب الخمسة: ج‌1، ص111
  93. الفقه على المذاهب الخمسة: ج‌1، ص111
  94. الفقه على المذاهب الخمسة: ج‌1، ص112
  95. الفقه على المذاهب الخمسة: ج‌1، ص112
  96. الفقه على المذاهب الخمسة: ج‌1، ص112
  97. الفقه على المذاهب الخمسة: ج‌1، ص112-113
  98. الفقه على المذاهب الخمسة: ج‌1، ص114
  99. الفقه على المذاهب الخمسة: ج‌1، ص114
  100. الفقه على المذاهب الخمسة: ج‌1، ص139
  101. الفقه على المذاهب الخمسة: ج‌1، ص142
  102. الفقه علی المذاهب الخمسه، ص149-165
  103. الفقه علی المذاهب الخمسه، ص166-185
  104. غنیمت، معدن، گنج، آنچه با غواصی به دست می آید، اضافه بر موونه سالیانه، مال مخلوط به حرام و زمینی که کافر ذمی از مسلمان بخرد.
  105. واعلموا انما غنمتم من شیء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل(سوره انفال، آیه ۴۱)
  106. الفقه علی المذاهب الخمسه، ص186-188
  107. مشروعیت تقیه از دیدگاه شیعه و سنی
  108. مشروعيت ازدواج موقت در کتاب هاي اهل سنت
  109. بنا بر فقه شیعه سه طلاقه کردن زن وقتی تحقق می پذیرد که مردی همسر خود را طلاق دهد، سپس در ایام عده یا پس از تمام شدن وقت عده با او ازدواج کند، آنگاه برای بار دوم همسر خود را طلاق دهد و همانند بار اول یا در ایام عده یا پس از انقضای مدت عده با او ازدواج کند، آنگاه برای بار سوم همسر خود را طلاق دهد. این زن سه طلاقه به شمار می‌آید و در این صورت، مرد حق ازدواج مجدد با او را نخواهد داشت مگر این که به اصطلاح فقهاء محلل پیدا شود، یعنی آن زن با مرد دیگری غیر از شوهر اولش ازدواج کند. در چنین صورتی اگر شوهر دومش از دنیا برود یا آن زن را طلاق دهد، پس از پایان زمان عده، شوهر اول می تواند با او ازدواج کند. پس همان گونه که ملاحظه شد، سه طلاقه کردن در سه مرحله و سه زمان صورت می‌گیرد و بنا بر فقه شیعه، نمی‌توان همسر خود را در یک نوبت سه‌طلاقه کرد. ولی فقهای اهل سنت سه طلاقه کردن در یک مجلس را نیز صحیح و معتبر می‌دانند و احکام سه‌طلاقه را در باره‌ی آن صادق می‌شمارند.
  110. جواهر الکلام، ‌ج 32، ص 128 و 158 به بعد
  111. الاذکار النوویه للامام النووی، ص44؛ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج6، ص403و 406
  112. رساله توضیح المسائل مراجع، بخش اذان؛ المنار، ج1، ص146
  113. شهیدی، مهدی؛ ارث، تهران، انتشارات مجد، 1385، چاپ ششم، صفحه 144
  114. من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن علی، تصحیح:علی اکبر غفاری، ج2، ص137
  115. ر.ک: آل عمران، آیه۹۶؛انعام، آیه۹۲؛ تین، آیه۱-۳
  116. گزارشی از وضعیت شیعیان عربستان سعودی
  117. نک: ابن ضیاء، ج1، ص3.(ابن ضياء، محمد بن احمد، تاريخ مكة المشرفة و المسجد الحرام و المدينة الشريفة و القبر الشريف‏، مصحح: ازهرى، ايمن نصر / ازهرى، علاء ابراهيم، المكتبه التجاريه مصطفي احمد الباز، مكه مكرمه‏، 1416ق.)
  118. ر.ک:جعفريان، آثار اسلامى مكه و مدينه، ص96.
  119. نک:ابن ضیاء، ج1، ص3
  120. ر.ک:مفید، الارشاد، صفحات مختلف(یخ مفید، الارشاد، ترجمه حسن موسوی مجاب، قم، انتشارات سرور، ۱۳۸۸ش)
  121. مکه و مدینه، کردی، عبیدالله محمدامین، ص ۲۱۲(کردی، عبیدالله محمدامین، صابری، حسین، نشر مشعر: تهران،‌ ١٣٨٠)
  122. ر.ک: مدخل مدینه
  123. برای نمونه نک: http://www.alharamain.gov.sa/index.cfm?do=cms.conarticle&contentid=4134&categoryid=202
  124. سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۲، ص ۶۳-۶۷(سمهودی، نور الدین علی، تحقیق خالد عبدالغنی محفوظ، وفاء الوفا باخبار‌دار المصطفی،‌دار الکتب العلمیه، بیروت، ۲۰۰۶م.)؛ جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه،‌ ص۲۰۵.(جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، نشر مشعر - تهران، هشتم، ۱۳۸۶ش.)
  125. مجلسی، ج ۸۶، ص ۳۱۳.(مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تهران، انتشارات اسلامیه، بی‌تا.)
  126. حمیدی، ص276.(حميدى، جعفر، تاریخ اورشلیم، اميركبير، تهران، دوم، 1381ش.)
  127. من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۵۰۴؛ تفسیر منسوب به امام حسن عسکری، ص ۶۶۱
  128. برای نمونه نک: جعفریان، ص230.(جعفریان، رسول، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، نشر علم، تهران، 1389ش.)
  129. المفید، الارشاد(المفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد، قم، سعید بن جبیر، ۱۴۲۸ه‍.ق.) صص ۲۷-۲۸؛ التمیمی، مدینة النجف، ص۱۷۷(التمیمی، محمد علی جعفرف مدینة النجف، النجف: مطبعة‌دار النشر والتألیف، ۱۳۷۲ق.)
  130. ر.ک: ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۹۱.(ابن قولویه، جعفر بن محمد بن قولویه، کامل الزیارات، تحقیق: جواد القیومی، لجنة التحقیق، مؤسسة نشر الفقاهة، ۱۴۱۷ق (نسخه موجود در لوح فشرده مکتبة اهل البیت(ع)، نسخه دوم، ۱۴۳۳ق).)
  131. ر.ک: مدخل حرم امام علی(ع)، بخش "تاریخچه بنای حرم"
  132. علوی، راهنمای مصور سفر زیارتی عراق، ص۱۲۶.(علوی، احمد، راهنمای مصور سفر زیارتی عراق، قم: معروف، ۱۳۸۹ش.)
  133. سفرنامه ابن بطوطه؛ ج1، ص240.(ابن بطوطه؛ سفرنامه ابن بطوطه (رحله ابن بطوطه)؛ تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1359.)؛ جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی، ج۱، ص۲۷۷( جغرافیای تاریخی كشورهای اسلامی، قره چانلو، حسین‏،‌ سازمان مطالعه و تدوین كتب علوم انسانی دانشگاه ها( سمت)، مركز تحقیق و توسعه علوم انسانی‏، تهران‏، ۱۳۸۰ ه.ش، چ اول
  134. عمارة کربلاء؛ دراسه عمرانیة و تخطیطیة، ص۱۹۱-۱۹۹.(الانصاری، رئوف محمد جمیل، عمارة کربلاء؛دراسه عمرانیة و تخطیطیة. دمشق: مؤسسة الصالحانی، ۲۰۰۵م.)
  135. آل طعمه، کربلا و حرم‌های مطهر، ص ۸۹
  136. ر.ک مدخل تاریخچه بنای حرم امام حسین
  137. ر.ک: قریشی، مرقدها و مکان‌های زیارتی کربلا، ص ۳۰
  138. ر.ک مدخل زیارت امام حسین (ع)
  139. فلاح زاده، احکام فقهی سفر زیارتی عتبات، ص ۵۹ـ۵۷
  140. آثار اسلامی مکه و مدینه، ص322
  141. برای نمونه نک: صدوق، ج۲، ص۵۷۲.
  142. ر.ک: مدخل بقیع، بخش فضیلت بقیع
  143. ر.ک: مدخل تخریب بقیع
  144. وسائل الشیعه، ج۵، ص۲۸۲ ; تاریخ الکوفه، براقی، ص۵۸.
  145. ر.ک: مدخل اعمال مسجد کوفه
  146. من لا یحضرالفقیه، ج۱، ص۳۲۰.
  147. تفسیر عیاشی، ج۲، ص۱۴۴.
  148. تاریخ ابن اثیر، ترجمه دکتر محمد حسن روحانی، ج۴، ص۱۴۴۸.
  149. ر.ک: مدخل مسجد کوفه
  150. مقدس، راهنمای اماکن زیارتی و سیاحتی در عراق، ص۳۰۹(مقدس، احسان، راهنمای اماکن زیارتی و سیاحتی در عراق، تهران، مشعر، ۱۳۸۸ش.)
  151. مقدس، راهنمای اماکن زیارتی و سیاحتی در عراق، ص۳۱۰
  152. ر.ک: مدخل سرداب غیبت
  153. ر.ک: مدخل تخریب حرم عسکریین
  154. حافظ الذهبی، ص۱۳۲.(ذهبی، حافظ، العبر من خبر عنبر، بیروت: بی‌تا.)
  155. بوداق، ص۱۲۴(بوداق منشی قزوینی، جواهر الاخبار، (بخش ایران از قراقوینلو تا سال ۹۸۴ق)، مقدمه و تصحیح و تعلیق از محسن بهرام‌نژاد، تهران: نشر میراث مکتوب ۱۳۷۸)؛ حبیب السیر، ج۴، ص۴۹۴(خواندمیر، غیاثلدین، تاریخ حبیب السیر، تصحیح وتعلیق زیر نظر دکتر دبیر سیاقی، تهران: کتاب‌فروشی خیام، ۱۳۵۲.)
  156. شاملو، ج۱، ص۹۳-۹۶(شاملو، ولی قلی بن داوود قلی، قصص الخاقانی، تصحیح و پاورقی: سید حسین سادات ناصری، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۱.)
  157. اعتمادالسلطنه، ص۵۸۴(اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، روزنامه خاطرات، تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۷.)؛ محلاتی، ص۲۱۴(محلاتی، حاج سیاح، خاطرات حاج سیاح، به کوشش، حمید سیاح، تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۹.)
  158. جعفریان، رسول، ۱۳۸۷، ص ۹۳.
  159. ابن بطوطه، ج۱، ص۴۴۱.(ابن بطوطه، محمدبن عبدالله، سفرنامه، ترجمة محمدعلی موحد، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱ش.)
  160. ر.ک: مدخلحرم امام رضا (ع)
  161. حوزه نمایندگی ولی فقیه در حج و زیارت.
  162. حمله خمپاره‌ای تروریست‌ها به حرم حضرت زینب (س)
  163. حمله خمپاره‌ای به حرم حضرت زینب در عاشورای ۱۳۹۴
  164. معرفی گردان بزرگ ابوالفضل العباس(ع)
  165. ر.ک: مدخل حضرت معصومه(س)
  166. تاریخ قم، ص ۱۶۶(حسن‎بن محمد قمی، تاریخ قم، به کوشش جلال‎الدین طهرانی، تهران، توس، ۱۳۶۱ش، صص ۲۱۱، ۲۱۳-۲۱۶)؛ بحارالانوار، ج۴۸، ص۲۹۰(مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق.)
  167. منتهی الآمال، ج ۲ ، ص ۳۷۹ .
  168. ر.ک: حرم حضرت معصومه(س)
  169. احمد امین، فجر الاسلام، ص277
  170. حسینی، راه دشوار مذهب به مذهب، ج1، ص35(حسینی، ادریس، راه دشوار مذهب به مذهب، ترجمه مالک محمودی، قم، دارالقرآن الکریم، 11374ش)
  171. پطروشفسکی، اسلام در یاران، ص50
  172. طبری، تاریخ طبری، ج3، ص205(طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، روائع التراث العربی، بی تا)
  173. مختار الیثی، جهاد الشیعه، ص25(مختار اللیثی، سمیره، جهاد الشیعه، لبنان، دار الجیل، بیروت، 1396ق)
  174. ابن ندیم، الفهرست، ص249(ابن ندیم، الفهرست، دار المعرفه، بیروت، بی تا)
  175. ابن حزم، الفصل، ج2، ص78(ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، بیروت، دار الجیل، بی تا)
  176. خوانساری، روضات الجنات، ص88(خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، به کوشش اسدالله اسماعیلیان، قم، نشر اسماعیلیان، بی تا)
  177. حسنی، الانتفاضات الشیعه عبر التاریخ، ص10(حسنی،هاشم معروف، الانتفاضات الشیعه عبر التاریخ، بیروت، دار التعارف، 1410ق)
  178. بغدادی، الفرق بین الفرق، ص134(بغدادی، ابومنصور، الفرق بین الفرق، قاهره، 1367ق)
  179. مختار لیثی، جهاد الشیعه، ص35؛ جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ص261(جعفری، سید حسین محمد، تشیع در مسیر تاریخ، ترجمه محمد تقی آیت اللهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1368ش)
  180. احمد امین، فجر الاسلام، ص277
  181. حسینی، راه دشوار مذهب به مذهب، ج1، ص35(حسینی، ادریس، راه دشوار مذهب به مذهب، ترجمه مالک محمودی، قم، دارالقرآن الکریم، 11374ش)
  182. ر.ک: طباطبایی، ظهور شیعه، ص13(طباطبایی، محمد حسین، ظهور شیعه، تهران، انتشارات فقیه، بی‌تا
  183. فیاض، تاریخ الامامیه و اسلافهم من الشیعه، ص4(فیاض، عبدالله بن دخیل، تاریخ الامامیه و اسلافهم من الشیعه،بیروت، موسسه الاعلمی، 1395ق)
  184. ر.ک: صدر، تشیع یا اسلام رساتین، ص7(صدر، محمد باقر، تشیع یا اسلام رساتین، ترجمه علی اکبر مهدی پور، تهران، نشر روزبه، )
  185. وَالذي نَفسي بِيده انّ هذا وشيعته لَهُم الفائِزون يَومَ القِيامَة
  186. السیوطی، الدر المنثور، ج۶، ص۳۷۹.
  187. ر.ک: شهابی، ادوار فقه، ج2، ص282.
  188. ر.ک: تاریخ تشیع(1)، فصل سوم، صص75-108
  189. تاریخ تشیع(1)، ص94
  190. تاریخ طبری، ج4، ص228
  191. فخر رازی، تفسیر الکبیر، ج1، ص206(فخر رازی، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا
  192. قادری، اندیشه های سیاسی در اسلام و ایران، ص46
  193. تاریخ تشیع، ص127و 128
  194. ر.ک: البدء و التاریخ، ج2، ص176-177
  195. تشیع در مسیر تاریخ، ص120
  196. مفید، الارشاد، ج1، صص237-238: ر.ک: صدوق، صفات الشیعة، صص40-42،56.
  197. ابن طاووس، كشف المحجة لثمرة المهجة، ص174؛ حکیمی، حماسه غدیر، ص167؛ نیز در کتابهای ذیل اگر چه خطبه آمده است اما عبارت مذکور نیست ولی لفظ «شیعتی» [شیعه من] آمده است: ابن قتیبة الدینوری، الامامة و السیاسة، ج1، ص133؛ الثقفي الكوفي، الغارات، ج1، صص 302-303.
  198. اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص159-160(اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، تحقیق کاظم المظفر، قم، موسسه دار الکتاب، بی تا)
  199. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج3، ص15-16(ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبه الله، شرح نهچ البلاغه، بیروت، دار المکتبه الحیاة، بی‌تا)
  200. تاریخ تشیع(1)، ص170
  201. ر.ک: بلاذری، انساب الاشراف، ج3، ص366(بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، دارالنشر، 1398-1400ق)
  202. الامامه و السیاسه، ص154-157(ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، قم، منشورات الرضی، 1363ش)
  203. تاریخ تشیع(1)، ص159(آقایی، محمود حیدری و دیگران، زیر نظر احمد رضا خضری، تاریخ تشیع(1): دوره حضور امامان معصوم(ع)، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و سمت، 1384ش)
  204. مفید، الارشاد، ج2، ص42
  205. تاریخ تشیع(1)، ص172
  206. مجلسی، بحار الانوار، ج46، ص143
  207. تاریخ تشیع(1)، ص202
  208. جعفريان، حيات فكري و سياسي امامان شيعه، ص 320.
  209. مفيد، الاختصاص، قم، انتشارات اسلامي، بي‌تا، ص 261.
  210. جعفريان، حيات فكري و سياسي امامان شيعه، ص 300 الي 302.
  211. یعقوبی، احمدبن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج2، ص326
  212. اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج1، ص452-453
  213. جعفريان، حيات فكري و سياسي امامان شيعه، ص 310.
  214. معروف الحسيني، هاشم، سيرة الائمه اثني عشر، ترجمة محمّد رخشنده، تهران، انتشارات اميركبير، چاپ دوم، 1373، ج2، ص 208.
  215. عبدالرحمن بن علی بن جوزی، تذکره الخواص، ص311
  216. شهیدی، ۱۳۸۴، ص۴۷.(شهیدی، سیدجعفر، زندگانی امام صادق جعفر بن محمد(ع)، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۴.)
  217. شهیدی، ۱۳۸۴، ص۶۱.
  218. احمد بن حجر هیتمی، ۱۳۸۵، ص۲۰۱.
  219. کشف الغمة، ج۲، ص۱۶۶؛ به نقل شهیدی، ۱۳۸۴، ص۶۱.
  220. طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج2، ص581
  221. خضری، تشیع در تاریخ، ص186(خضری، احمد رضا، قم، نشر معارف، 1391)
  222. ر.ک: تاریخ الخلفاء، سیوطى، ص ۲۶۱.
  223. ر. ک: تاریخ مسعودى، ج ۳، ص ۳۱، تاریخ ابن اثیر، ج ۴، ص ۲۷۵.
  224. تشیع در تاریخ، ص187-188
  225. تشیع در تاریخ، ص186
  226. تشیع در تاریخ، ص192
  227. ر.ک: ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج6، ص310 به بعد(ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار بیروت، 1402ق)
  228. ر.ک: ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج7، ص132
  229. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب،ج۱، ص۳۸۲.(ابن شهر آشوب، ابی جعفر محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، بیروت، دار الاضواء.)
  230. نوبختی، حسن بن موسی، ص۸۸.(نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، بیروت.)
  231. صدوق، التوحید، ص۱۰۱(صدوق، ابن بابویه، التوحید، مصحح هاشم حسینی الطهرانی، قم، انتشارات النشر الاسلامی.)؛ طوسی، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۷۹ به نقل از حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۴۹۰؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ص۲۲۹.(طوسی، ابی جعفر محمد بن الحسن، اختیار معرفة الرجال، تصحیح و تعلیق حسن مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد،۱۳۴۸ش.)
  232. جاسم، حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص۷۹.(جاسم، حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ترجمه محمد تقی آیت اللهی، تهران، موسسه انتشارات امیر کبیر، ۱۳۸۶ش.)
  233. ر.ک: جعفریان، ص۴۸۹.
  234. برای نمونه رجوع کنید به کلینی، الکافی، ج ۳، ص۳۹۹، ج ۴، ص۲۷۵، ۵۲۴، ج ۵، ص۳۴۷؛طوسی، رجال کشی، ص۶۱۰- ۶۱۱.(طوسی، ابی جعفر محمد بن الحسن، اختیار معرفة الرجال، تصحیح و تعلیق حسن مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد،۱۳۴۸ش.)
  235. موسوعه الامام الجواد، ج ۲، ص۵۱۵ ـ ۵۲۱.(موسوعه الامام الجواد علیه‌السلام، قم : مؤسسه ولی العصر علیه‌السلام للدراسات الاسلامیه، ۱۴۱۹ق.)
  236. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص395 و 396(ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، چ2، 1408ق/1987م)
  237. صدوق، التوحید، ص۱۰۱(* صدوق، محمد بن علی بن حسین قمی، التوحید، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۸۹ق.)
  238. عطاردی، مسند الامام الهادی، ص ۴۵(عطاردی، عزیزالله، مسند الامام الهادی علیه‌السلام، قم: المؤتمر العالمی للامام الرضا(ع)، ۱۴۱۰ق.)
  239. طوسی، رجال کشی، ص ۵۲۶(طوسی، محمدبن الحسن بن علی، اختیار معرفةالرجال، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸)
  240. عطاردی، مسند الامام الهادی، ص ۳۵۲ 
  241. عطاردی، مسند الإمام الهادی، ص ۱۲۳ 
  242. نوبختی، فرق الشیعه، ص83(نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، تصحیح سیدمحمدصادق آل بحر العلوم، نجف، المکتبة المرتضویة، ۱۳۵۵ق)
  243. ر.ک: کشی، رجال، ص522؛ نوبختی، فرق الشیعه، ص83-84
  244. ابن شهر آشوب، مناقب، ج۴، ص۴۲۵(بن شهرآشوب، مناقب، قم، کتاب فروشی مصطفوی)؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۱۴.(شیخ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، تهران، مکتبه نینوی.)
  245. تشیع در تاریخ، ص211
  246. ر.ک: شیخ مفید، الارشاد، ص۳۸۷.(شیخ مفید، الارشاد، چ۳، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۹ق.)
  247. ر.ک: راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۴۳۹.
  248. تشیع در تاریخ، ص211
  249. شیخ طوسی، الغیبة، ص۲۷۲، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص۶۲۶(پاکتچی، احمد، «حسن عسکری(ع)، امام»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲۰، تهران: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۱ش.).
  250. شیخ صدوق، کمال الدین، ص۴۷۵، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص۶۲۶.
  251. پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص۶۲۶.
  252. طوسی، الغیبه، ص179
  253. صدر، الغیبه الصغری، ص362
  254. مسعودی، مروج الذهب، ج2، ص363
  255. پور طباطبایی، تاریخ عصر غیبت، ص154
  256. القائم بالامر لازالة الدول: طوسی، الغیبه، ص۵۶ و ۱۰۹.
  257. ر.ک: شیخ کلینی، اصول کافی، ترجمه کمره‏‌ای، قم اسوه، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۵۴۱‏
  258. خبر کامل احادیثی که امامیه در طول غیبت صغری بکار می‏‌بردند در کلینی، ج۱، ص۳۵- ۵۲۵ آمده است.
  259. علی غفار زاده، پژوهشی پیرامون زندگانی نواب خاص امام زمان، ص33
  260. مجله حوزه، ش70-71(ویژه بقیه الله الاعظم)، ص72-122
  261. مسعودی، مروج الذهب، چاپ الشرکه العالمیه، ج2، ص572
  262. طباطبائی، شیعه در اسلام، ص75.
  263. مقریزی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الاثار، ج4، ص191(مقریزی، احمد بن علی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الاثار، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق)
  264. تاریخ الشیعه، ص ۱۳۹- ۱۴۱.
  265. مبلغی، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج3 نقل از http://www.adyannet.com/book/3541
  266. الشیعه و التشیع، ص ۱۷۷- ۱۸۸.
  267. ر. ک: تاریخ الشیعه، ص ۲۱۳- ۲۰۶، الشیعه و التشیع، ص ۱۴۸- ۱۵۹، شیعه در اسلام علامه طباطبایى، ص ۲۹- ۳۰، فلاسفه الشیعه، شیخ عبد الله نعمه، ص ۱۵۶- ۵۱۹.
  268. تشیع در تاریخ، خضری، ص304
  269. پ دکتر پل ای، واکر، پژوهشی در یکی از امپراطوری های اسلامی، ترجمه فریدون بدره‌ای، ص123
  270. تاریخ تمدن اسلامى، ص ۸۲۲- ۸۲۵.
  271. تاریخ تمدن اسلامى، ص ۸۲۲- ۸۲۵.
  272. ر.ک: الازهر فى الف عام، خفاجى، ج ۱، ص ۵۸.
  273. تاریخ الشیعه، ص ۱۹۲- ۱۹۴، الشیعه و الحاکمون، ص ۱۹۰- ۱۹۳ به نقل از خطط مقریزى، ج ۲ و ۳، الازهر فی الف عام، ج ۱، تاریخ ابن اثیر، ج ۹، اعیان الشیعه، ج ۱.
  274. ر. ک: تاریخ الشیعه، ص ۲۱۴- ۲۱۹، مقدمه کتاب الالفین، سید مهدى خرسان.
  275. ناصری داوودی، تشیع در خراسان: عهد تیموریان، ص۱۱۸(ناصری داوودی، عبد المجید، تشیع در خراسان: عهد تیموریان، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد مقدس،  ۱۳۷۸ ش.)
  276. ناصری داوودی، تشیع در خراسان: عهد تیموریان، ص۱۲۲.
  277. برای نمونه نک: واصفی، بدایع الوقایع، ج ۲، ص۲۴۷(واصفی، محمود بن عبد الجلیل، بدایع الوقایع، تحقیق الکساندر بلدروف‌، بنیاد فرهنگ ایران، تهران،  ۱۳۴۹ ش.)
  278. سنت عزاداری و منقبت خوانی، ص۱۴۵ به نقل از سمرقندی، مطلع السعدین و مجمع البحرین، ج۲، ص۱۸۲-۱۸۳(سنت عزاداری و منقبت خوانی در تاریخ شیعه امامیه (چاپ دوم)، با مقدمه محمد تقی زاده داوری، موسسه شیعه شناسی، قم، ۱۳۸۶ش.)
  279. سنت عزاداری و منقبت خوانی، ص۱۳۹
  280. جعفریان، تاریخ تشیع، صص 117ـ176 و 190‌ـ193‌(جعفریان، رسول. تاریخ تشیع از اغاز تا قرن هفتم هجری. بی جا. مرکز نشر سازمان تبلیغات.۱۳۶۸ش. چ ۲. ۱۳۶۸۱
  281. تاریخ الشیعه، ص ۲۲۰- ۲۲۴، شیعه در اسلام، ص ۳۱، الشیعه و التشیع، ص ۱۹۸- ۱۹۰.
  282. الشیعه و الحاکمون، ص ۱۹۴- ۱۹۷.
  283. .تشيع و تحول تاريخى
  284. مظفر، تاریخ شیعه، ص۳۰۹-۳۱۰
  285. مظفر، تاریخ شیعه، ص310-313
  286. نک: مظاهری، رسانه شیعه، ص۱۴۳-۱۴۶()
  287. مظاهری، رسانه شیعه، ص۱۴۷ به نقل از بصیرت منش، علما و رژیم رضاشاه، تهران، عروج، ۱۳۷۶ش، ص۱۴۳-۱۴۴
  288. مظاهری، رسانه شیعه، ص۱۴۸ به نقل از عناصری، سلطان کربلا، تهران، زرین و سیمین،۱۳۸۱ش، ص۲۷
  289. مظاهری، رسانه شیعه، ص۱۵۶
  290. مظاهری، رسانه شیعه، ص۱۴۹-۱۶۳
  291. مظاهری، رسانه شیعه، ص۱۶۴-۱۶۷
  292. .تشيع و تحول تاريخى
  293. جعفریان،اطلس شیعه، ص۳۵۹
  294. جعفریان،اطلس شیعه، ص۳۸۲
  295. جعفریان، اطلس شیعه، ص۳۹۲-۳۹۰
  296. جعفریان، اطلس شیعه، ص۳۸۸
  297. جعفریان، اطلس شیعه، ص۳۸۸
  298. آشنایی مختصر با شیعیان عربستان سعودی
  299. پورتال اهل بیت
  300. شیعیان عربستان، علی انصاری بویراحمدی، ص ۳۰۴.
  301. تاریخ طبری، ترجمۀ ابوالقاسم پاینده، ج ۴، ص۱۲۶۲.
  302. ر.ک: منتظر قائم، اصغر، نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت، صص ۸۶ـ۹۴.
  303. ر.ک: ابن طقطقی، محمد بن علی، تاریخ فخر در آداب ملک‌داری و دولت‌های اسلامی، ترجمهٔ محمد وحید گلپایگانی، ص۳۰۴.
  304. نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت، ص۲۰۰.
  305. معقل الزیدیة ومستعمرة عدن للتاج البریطانی
  306. بررسی وضعیت سیاسی اجتماعی شیعیان یمن (۳)
  307. شیعة الیمن
  308. اسامی حدود ۳۰۰ شیعه محبوس در زندان‌های یمن
  309. الاعدام لثلاثة من المتمردین الشیعة فی الیمن
  310. قوات اردنیة خاصة تشارک فی القتال ضد شیعة الیمن
  311. التکفیریون بدأوا تنفیذ(حلمهم) لاجتثاث الشیعة الجعفریة من الیمن
  312. خبرگزاری ابنا|http://www.abna24.com/persian/service/middle/archive/2015/03/26/679021/story.html
  313. محسن امین، خطط جبل عامل، ص ۶۱ـ۶۶(محسن امین، خطط جبل عامل، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳ ب.)؛ حسن امین،جبل عامل: السَّیف والقلم، ص ۳۶(حسن امین، جبل عامل: السَّیف والقلم، بیروت ۱۴۲۳/۲۰۰۳.)؛ ظاهر، ۱۴۲۳، ص ۲۳
  314. رجوع کنید به طبری، ج ۴، ص ۲۸۳(طبری، تاریخ (بیروت).)؛ حرّعاملی، قسم ۱، ص ۱۳ (محمدبن حسن حرّعاملی، امل الامل، چاپ احمد حسینی، بغداد، ۱۹۶۵، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش.)
  315. آل صفا، ص W۲۷۱(محمدجابر آل صفا، تاریخ جبل عامل، بیروت ۱۹۸۱.)؛ محمدکاظم مکی، ص ۹۷(محمدکاظم مکی، منطلق الحیاة الثقافیّة فی جبل عامل، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.)؛ نیز رجوع کنید به ابن صعب، ص ۱۰۳ـ۱۲۲
  316. فقیه، جبل عامل فی التّاریخ،ص ۳۰ـ۳۱(محمدتقی فقیه، جبل عامل فی التّاریخ، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.)؛ ظاهر، صفحات من تاریخ جبل عامل،ص ۲۴ـ۲۵(سلیمان ظاهر، صفحات من تاریخ جبل عامل، بیروت ۱۴۲۳/ ۲۰۰۲)،
  317. أسدالغابة، ج‏۱، ص۴۷
  318. تاریخ ‏ابن ‏خلدون، ج‏۲، ص۳۵۹
  319. تاریخ ‏خلیفة، ص:۱۱۷
  320. الإصابة، ج‏۳، ص۳۷۳
  321. جغرافیای سیاسی شیعیان منطقه خلیج فارس، ص۱۴۰
  322. شیعیان عرب، مسلمانان فراموش شده، ص۲۴۹
  323. فرانسوا توال، ژئوپلیتیک شیعه، ترجمه کتایون باصر، ص۱۲۹.
  324. ر.ک: حسن علوی، قطر (کتاب سبز)، ص۱۶.
  325. حسن علوی، قطر (کتاب سبز)، ص۱5.
  326. میر رضوی و لفورکی، 1383: 350.
  327. المدیرس، 1999: 8 – 7.
  328. سیفی،1386: 75، 74.
  329. سید عسکر موسوی، هزاره‌های افغانستان، اسدالله شفاهی. ص ۱۱۰
  330. The World Factbook
  331. شیعیان افغانستان، ص ۶.
  332. یاری، تاریخ اسلام در هند، ص۸۰.
  333. عزیز احمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ص۳۲
  334. رئیس السادات، مروری بر تاریخ تشیع در هند، ۵۸۲-۵۸۳
  335. این فرقه که گروه فکری خود را فرقه پنجم می‌خوانند، به لحاظ فکری و گرایش‌های اعتقادی، خود را فرقة حق در میان فرقه‌های مسلمان دانسته و به خلفای راشدین اعتقاد دارند: اشرافی، کشور شناسی هندوستان، ص۶۷
  336. پیروان این فرقه تا امام صادق(علیه‌السلام) را قبول داشته و پس از آن به اسماعیل فرزند ارشد امام صادق(علیه‌السلام) اقتدا کردند: جان نورمن هالیستر، تشیع در هند، ترجمه آذر میدخت مشایخ فریدنی، تهران،‌ مرکز نشر دانشگاهی،۱۳۷۳
  337. عباس اطهر رضوی، شیعه در هند، ترجمه مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۷۶
  338. گروهی از شیعیان به فرقه شش امامی معروف‌اند و ائمه اثنی عشری را تا امام صادق(ع) قبول دارند و سایر امامان را تنها به عنوان اولاد ائمه می‌شناسند و نه امام واجب الاطاعه: مشیر الحسن، جنبش اسلامی و گرایش‌های قومی در مستعمره هند، ترجمه حسن لاهوتی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی استان قدس رضوی، ۱۳۶۷
  339. گروهی از شیعیان هند به آل کسا معروف‌اند و هیچ عقیده‌ای از عقاید شیعیان دوازده امامی را قبول ندارند و بعد از تأسیس فرقه وهابیت گرایش‌های زیادی به وهابیت پیدا نموده است: اشرافی، کشور شناسی هندوستان، ص۶۷
  340. تقی زاده داوری، ص ۶۳؛ پرتال اهل بیت(ع)
  341. جعفریان، اطلس شیعه، ص ۶۲۴
  342. شیعیان در چین
  343. اسلام در چین
  344. نمادهای تشیع در چین
  345. شیعیان چین شیعه بودن خود را به دلیل فقدان مبلغ فراموش کرده‌اند
  346. منصوری خلیل ، شیعیان اندونزی، تهران، مجله فرهنگ كوثر- شماره 25، فروردین 1378
  347. اشرافی، مرتضی، بررسی وضعیت شیعیان اندونزی،
  348. جعفریان، رسول، اطلس شیعه، ص ۶۶۰
  349. جعفریان، رسول، اطلس شیعه، ص ۶۷۳
  350. شیعه در ایتالیا
  351. مشرق نیوز؛ نخستین شیعیان تحت حاکمیت روس
  352. بانک مقالات جهان اسلام
  353. مشرق نیوز؛ نخستین شیعیان تحت حاکمیت روس
  354. مشرق نیوز؛ نخستین شیعیان تحت حاکمیت روس
  355. اطلس شیعه، ص۵۶۴
  356. گنجینه مجمع، ص۴-۵
  357. گزارش BBC از وضعیت شیعیان نیجری
  358. اطلس شیعه، ص۵۶۴
  359. جلیلی، گرایش‌های شیعی در مصر، ص۶۸؛ پاک ایین، موده آل البیت(ع) فی مصر، ص۲۱۸
  360. صداقت، شایستگی زیارت اهل قبور، عقیده مشترک عارفان و صوفیان تشیع و تسنن، ص۹۷
  361. ر.ک: امیر دهی، پیشگامان تقریب، ص ۱۱۳
  362. الوردانی، شیعه در مصر، ص ۱۷۱
  363. ر.ک: مجموعه باحثین، التشیع فی مصر، ص ۱۹۵-۱۹۶
  364. پرتال اهل بیت
  365. التشیع فی افریقیا، ص۶۳۵
  366. شیعه نیوز
  367. حسینی، شیعیان مصر،‌گذشته و حال، ص ۲۸؛ التشیع فی افریقیا، ص۶۳۶
  368. اطلس شیعه، ص۵۶۳.
  369. پورتال اهل بیت
  370. اطلس شیعه، ص۵۶۲.
  371. اطلس شیعه، ص۵۵۲.
  372. مجله اخبار شیعیان، اردیبهشت 1388، شماره 42.
  373. پورتال اهل‌بیت(ع) وابسته به مجمع جهانی اهلبیت(ع)، آمار شیعیان ایالات متحده آمریکا
  374. خبرگزاری حوزه
  375. خبرگزاری ابنا
  376. خبرگزاری ابنا؛ تشیع در ونزوئلا
  377. خبرگزاری مجمع جهانی اهل بیت(ع).
  378. "New Zealand Takes Ashura Outside for the First Time", by Fatima Zahra Charitable Association (Auckland, 20 January 2008)
  379. Mapping the Global Muslim Population: A Report on the Size and Distribution of the World's Muslim Population". Pew Research Center. september 2013.
  380. http://www.aqaed.com/shia/world/afghanistan, september, 2013
  381. https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/af.html , september, 2013
  382. از جمله بنگرید: مستدرک الوسائل، ج۶، ص۱۵۴(نوری، حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، موسسه آل البیت علیهم السلام، قم، ۱۴۰۸ق.)؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۲۸(شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، مصحح: صالح، صبحی، هجرت، قم، ۱۴۱۴ق.)
  383. سایت خبری نامه نیوز
  384. جواهر الکلام، ج ۱۶، ص۳۲۴(نجفی، محمد حسن، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، دار احیاءالثراث العربی، بیروت، ۱۴۰۴ق.)
  385. عروة الوثقی، ج ۴، ص۲۲۲(یزدی، سید کاظم طباطبایی، العروه الوثقی فیما تعم به البلوی(محشی)، جامعه مدرسین، ۱۴۱۹ق.)
  386. ر.ک: مدخل عید قربان
  387. مجلسی، زادالمعاد، ص ۴۲۶-۴۲۷(مجلسی، محمدباقر، زادالمعاد، قم، جلوه کمال، ۱۳۸۹ش.)
  388. نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۶، ص۳۲۴(نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ش.)
  389. جام جم آنلاین، سایت سازمان تبلیغات اسلامی
  390. همایی، مبحث بعثت رسول اکرم(ص)، ص ۴۴.(همایی، جلال الدین، مبحث بعثت رسول اکرم(ص)، در بعثت نامه: مقالاتی درباره بعثت پیامبر اکرم(ص)، گردآورنده: محمد رصافی، تهران: صبح صادق، ۱۳۸۳ش.)
  391. طبری، تاریخ، ج ۲، ص۲۹۳.
  392. مطیع، بعثت، ص۲۸۰.(مطیع، مهدی، بعثت، در دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۲ تهران: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۳ش.)
  393. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۵، ص۴۴۰ و ۴۵۵
  394. حر عاملی، وسائل الشیعه،ج ۸، ص۸۲
  395. سید ابن طاووس، اقبال الاعمال، ص۴۶۴
  396. کلینی، کافی، ج ۱، ص۲۰۳
  397. ابن سعد؛ الطبقات الکبری، خامسه۱، ص۴۶۶(ابن سعد، الطبقات الکبری، الطبقات الکبری، تحقیق محمد بن صامل السلمی، طائف، مکتبة الصدیق، چاپ اول، ۱۹۹۳، خامسه۱)؛ الکوفی، ابن اعثم؛ الفتوح، ص۹۴
  398. الطبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴۱۵(الطبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث)؛ الخوارزمی، الموفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)، ص۲۴۶ (الخوارزمی، الموفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)، تحقیق و تعلیق محمد السماوی، قم، مکتبة المفید، بی‌تا).
  399. ابن طاووس، ص۲۲۵(ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، اسوه، قم، ۱۴۱۴ ه.ق.)
  400. قمی، ج۸، ص۳۸۳
  401. سایت خبری فردا
  402. درسنامه تاریخ تشیع، درس هشتم، ص104؛ تاریخ تشیع(1)، ص203-218
  403. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۷۸ 
  404. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص 26؛ نوبختی، فرق الشیعه، ص 72
  405. برای اطلاعات بیشتر درباره نام قرامطه نک: زکار، الجامع فی اخبار القرامطه، ج1، ص 117-120؛ لنگرودی، جنبش قرمطیان بحرین، ص 16-18
  406. مادلونگ، قرمطی، در نهضت قرامطه، ص 38
  407. دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، 141
  408. خضیری احمد، حسن، دولت زیدیه در یمن، ترجمه بادکوبه‎ای هزاوه‎ای، مصطفی، ص۳۷ ـ ۴۶؛ نک. نشار، نشأة الفکر الفلسفی، ج۲ ، ص۱۸۶ 
  409. نک. شامی، تاریخ زیدیه در قرن دوم و سوم هجری، ص۲۳۳
  410. فرمانیان، مهدی، موسوی نژاد، سید علی، زیدیه تاریخ و عقاید، ص۸۵.
  411. نک. شامی، تاریخ زیدیه در قرن دوم و سوم هجری، ص۲۳۶ 
  412. کامل شیبی، تشیّع و تصوف، ترجمه قراگزلو، تهران، امیر کبیر، 1359، ص 43 / علی اصغر فقیهی، آل بویه و اوضاع زمان ایشان، تهران، صبا، 1357، ص 467، به نقل از: مراء الجنان، ج 3، ص 247.
  413. بنا به نوشته ابن خلدون برپایی جشن غدیر خم از سال 351 شروع شد. ر. ک: ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج 3، ص 425.(عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، تاریخ ابن خلدون (اَلْمُسَّمی بِکتابِ الْعِبرِ وَ دیوانُ الْمُبتَدأ وَ الْخَبَرْ فِی الایّامِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ و اَلْبَربرِ وَ مَنْ عاصَرَهُم مِنْ ذَویِ السُّلطانِ الاکْبَرْ)، بیروت، مؤسسة جمال للطباعة و النشر، بی تا، ج 3، ص 420.)
  414. ذهبی، ذهبی، العبر من خبر من غبر، بیروت، دارالکتب العلمیة، بی تا، ص 232.
  415. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 1، ص 424.(خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، او مدینة السلام منذ تأسیسها حتی سنة 463 ق، بیروت، دارالکتب العلمیة، بی تا، ج 1، ص 120)
  416. مقریزی، السلوک، ج 4، ص 184(تقی الدین احمد بن علی بن عبدالقادر بن محمد المقریزی، الخِطَطِ الْمقریزیه، لبنان، دارالاحیاء العلوم، بی تا).ابن الجوزی، المنتظم فی تاریخ ..، ج 8، ص 164 / ابن خلدون، تاریخ، ج 3، ص 460.
  417. ثعالبی، ج 3، ص 183.
  418. ابن اثیر، ج۷، ص۵۳۸.
  419. رجوع کنید به ابن عدیم، ج۱، ص۱۱۱ـ۱۱۲(ابن عدیم، زبدة الحلب من تاریخ حلب، چاپ سامی دهان، دمشق ۱۹۵۱ـ۱۹۶۸.)
  420. رجوع کنید به صابی، ص۱۹۲ـ۱۹۴(ابراهیم بن هلال صابی، المختار من رسائل ابی اسحق ابراهیم بن هلال ابن زهرون الصابی، چاپ شکیب ارسلان، بیروت، بی‌تا.)
  421. ابن ظافر ازدی، ص ۳۷(ابن ظافر ازدی، اخبار الدولة الحمدانیة بالموصل و حلب و دیاربکر و الثغور، چاپ تمیمه رواف، بی‌جا: بی‌تا)
  422. ابن حوقل، ص ۲۴۰
  423. تشیع در تاریخ، احمدرضا خضری، بخش سوم، ص221
  424. درسنامه تاریخ تشیع، ص192-244
  425. طباطبائی، شیعه در اسلام، ص64.
  426. ۴۲۶٫۰ ۴۲۶٫۱ ۴۲۶٫۲ طباطبائی، شیعه در اسلام، ص65.
  427. طباطبائی، شیعه در اسلام، ص73.
  428. طباطبائی، شیعه در اسلام، ص73.
  429. طباطبائی، شیعه در اسلام، صص73-74.

منابع

  • دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج10، تهران: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، 1380ش، مدخل امامیه.
  • ابن قتیبة الدینوری، الامامة و السیاسة، تحقیق: طه محمد الزینی، القاهرة: مؤسسة الحلبی و شرکاه، ج1.
  • الثقفي الكوفي، إبراهيم بن محمد، الغارات، ج1، تحقيق: السيد جلال الدين الحسيني الأرموي المحدث، بی جا، بی تا (نسخه موجود در لوح فشرده «مکتبة اهل البیت(ع) نسخه دوم».
  • السیوطی، جلال الدین، الدر المنثور في التفسير بالمأثور، ج6، بيروت: دار المعرفة للطباعة والنشر، بی تا.
  • سید محمدحسین طباطبائی|طباطبائی، سیدمحمدحسین ، شیعه در اسلام (کتاب)|شیعه در اسلام]]، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1383ش.
  • ابن حنبل، مسند أحمد، ج1، بیروت: دار صادر، بی‌تا.
  • حکیمی، محمدرضا، حماسه غدیر، قم: دلیل ما، 1389.
  • شهابی، محمود، ادوار فقه، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1366ش.
  • شیخ صدوق|صدوق ، صفات الشیعه، ترجمه و تصحیح: امیر توحیدی، تهران:زراره، 1380ش.
  • الاصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبيين، تحقيق، تقديم وإشراف: كاظم المظفر،النجف الاشرف: منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها، 1385 - 1965م (قم: مؤسسة دار الكتاب للطباعة والنشر).
  • ابن طاووس، كشف المحجة لثمرة المهجة، النجف الأشرف: المطبعة الحيدرية، 1370-1950م.
  • مظفر، محمدرضا، مسائل اعتقادی از دیدگاه تشیع، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1375.
  • المفید، الارشاد، بیروت: مؤسسة آل البیت(ع) لتحقیق التراث، 1414ق/1993م.
  • نصر بن مزاحم، وقعة صفين، تحقيق وشرح: عبدالسلام محمد هارون، القاهرة: المؤسسة العربية الحديثة للطبع والنشر والتوزيع، 1382، (قم: منشورات مكتبة آية الله العظمى المرعشي النجفي، 1403).
  • النوبختی، الحسن بن موسی، فرق الشیعة، بیروت: دارالاضواء، 1404ق/1984م.
  • فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين، نشر هجرت، قم - ايران، دوم، 1410 ه‍ ق
  • جوهرى، اسماعيل بن حماد، الصحاح - تاج اللغة و صحاح العربية، دار العلم للملايين، بيروت - لبنان، اول، 1410 ه‍ ق
  • عسگری، سیدمرتضی، البداء.
  • المفید، تصحیح الاعتقاد و الامامیه، به کوشش حسین درگاهی، قم، ۱۴۱۳ق.
  • کلینی، الکافی ، به کوشش علی اکبر غفاری، بیروت، ۱۴۰۱ق.
  • طوسی، الغیبه، به کوشش عبادالله تهرانی و علی احمد ناصح، قم، ۱۴۱۱ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق.
  • خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص المحصل ، به کوشش عبدالله نورانی، تهران، ۱۳۵۹ش.

سلام

مدخل شیعه هنوز خیلی کار داره؟پوررضایی (بحث) ‏۹ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۴۳ (IRST)