زُهد، به معنای بیرغبتی به دنیا، از فضائل اخلاقی است. زهد حالتی نفسانی است که موجب توجه به آخرت، بریدن از غیر خدا و رویآوری به خدا میشود. زهد با رهبانیت به معنای جدا شدن از مردم و نعمتهای خدا تفاوت دارد. آن را صفت رهبران و مایه سعادت مردم دانستهاند. در روایات شیعه، برای زهد آثاری همچون نورانیت قلب، گشایش زبان به حکمت و توجه به عیوب دنیا ذکر شده است.
آیات اخلاقی | |
---|---|
آیات افک • آیه اخوت • آیه اطعام • آیه نبأ • آیه نجوا • آیه مشیت • آیه بر • آیه اصلاح ذات بین • آیه ایثار | |
احادیث اخلاقی | |
حدیث قرب نوافل • حدیث مکارم اخلاق • حدیث معراج • حدیث جنود عقل و جهل | |
فضایل اخلاقی | |
تواضع • قناعت • سخاوت • کظم غیظ • اخلاص • خشیت • حلم • زهد • شجاعت • عفت • انصاف • اصلاح ذات البین • عیبپوشی | |
رذایل اخلاقی | |
تکبر • حرص • حسد • دروغ • غیبت • سخنچینی • تهمت • بخل • عاق والدین • حدیث نفس • عجب • عیبجویی • سمعه • قطع رحم • اشاعه فحشاء • کفران نعمت | |
اصطلاحات اخلاقی | |
جهاد نفس • نفس لوامه • نفس اماره • نفس مطمئنه • محاسبه • مراقبه • مشارطه • گناه • درس اخلاق • استدراج | |
عالمان اخلاق | |
ملامهدی نراقی • ملا احمد نراقی • میرزا جواد ملکی تبریزی • سید علی قاضی • سید رضا بهاءالدینی • سید عبدالحسین دستغیب • عبدالکریم حقشناس • عزیزالله خوشوقت • محمدتقی بهجت • علیاکبر مشکینی • حسین مظاهری • محمدرضا مهدوی کنی | |
منابع اخلاقی | |
قرآن • نهج البلاغه • مصباح الشریعة • مکارم الاخلاق • المحجة البیضاء • رساله لقاءالله (کتاب) • مجموعه وَرّام • جامع السعادات • معراج السعادة • المراقبات | |
مفهومشناسی
زهد به معنای پشت کردن به دنیا، توجه به آخرت، بریدن و قطع نظر کردن از غیر خدا و رویآوری به اوست.[۱] ضد آن رغبت و حرص به دنیا است.[۲]در حدیث مشهور به جنود عقل و جهل نیز زهد از لشگریان عقل و در برابرش رغبت از لشگریان جهل دانسته شده است. وَ الزُّهْدُ وَ ضِدَّهُ الرَّغْبَةَ [۳] امام علی(ع) با استناد به آیه ۲۳ سوره حدید، زهد را به معنای تأسف نخوردن بر آنچه که از دست رفته و شادی نکردن به آنچه به دست آمده[یادداشت ۱] میداند.[۵]
در روایات زهد ناظر به دلبسته نبودن به دنیا، اسراف نکردن، استفاده صحیح از نعمتها، شکر بر نعمت، کوتاهی آرزوها، پرهیز از محرمات، غرور و تکبر تعریف شده است.[۶]
مرتضی مطهری متفکر شیعی به نقل از یکی از فضلا زهد اسلامی را «برداشت كم و بازدهی زیاد» تعریف کرده و آن را تعبیری نغز و رسا دانسته است. [۷]
تفاوت با رهبانیت
زهد در اسلام با رهبانیت در مسیحیت متفاوت است. رهبانیت به معنای بریدن از مردم و نعمتهای خداوند است اما زهد به معنای جدا شدن از مردم و دنیا نیست بلکه به معنای بیرغبتی و دلنبستن به آنها است. بر پایه روایتی از امام صادق(ع)، زاهد، حلال خدا را بر خود حرام نمیکند اما اعتمادش به مال دنیا بیشتر از اعتمادش به خدا نیست.[۸] به گفته مرتضی مطهری، زاهد بر خلاف راهب، اجتماع و مسئولیتهای مدنی خود را ترک نمیکند و از نعمتهای خداوند مانند داشتن همسر و فرزند، سلامت و نظافت دوری نمیجوید.[۹]
اهمیت
زهد از مفاهیم اخلاقی و عرفانی است و در آموزههای دینی بسیار به آن سفارش شده است. در عرفان از مراحل سیر و سلوک شمرده شده است. [۱۰] از آن در فقه نیز به استناد برخی از روایات در پارهای از ابواب بحث میشود[۱۱] و از نظر برخی از فقیهان زهد مستحب است. فقها در پرداخت زکات، زاهدان مستحق را در اولویت قرار میدهند.[۱۲] در برخی از متون فقهی، زاهد بودن از شرایط قاضی نیز قرار داده شده است.[۱۳] همچنین گفته شده، حکم فقیهی که عالمتر و زاهدتر است، در صورت اختلاف بر حکم فقیه دیگر مقدم است.[۱۴]
در برخی روایات، آراستهترین افراد، زاهدان معرفی شدهاند[۱۵] امام علی(ع) این صفت را از اوصاف اولیه رهبران میداند.[۱۶] همچنین پیامبر اسلام این ویژگی را مایه سعادت[۱۷] و آسودگی[۱۸] امت برشمرده است.
از امام صادق(ع) نیز نقل است که همه خوبیها در خانهای قرار داده شده و کلید آن زهد و بیرغبتی به دنیا است.»[۱۹]
درجات، آثار و نشانهها
عالمان اخلاقی زهد را به لحاظ ترک دنیا به سه درجه تقسیم کردهاند:
- درجه اول: زاهد به دنیا میل دارد اما با مجاهده نفس، خود را از آن باز میدارد و آن را ترک میکند. این درجه پایینترین مرتبه زهد است.
- درجه دوم: زاهد دنیا را با اختیار ترک میکند اما انگیزه او از ترک دنیا، رسیدن به نعمتهای اخروی است. در نگاه او دنیا نسبت به آخرت ناچیز است. در این درجه زاهد مانند کسی است که یک درهم را برای رسیدن به دو درهم از دست میدهد.
- درجه سوم: زاهد دنیا را با اختیار و رغبت ترک میکند بدون اینکه در نظر داشته باشد که چه چیزی را از دست میدهد. این درجه بالاترین درجه زهد است.[۲۰]
همچنین در روایات زهد در حرام، زهد در مشتبهات و زهد در مباحات از مراتب زهد دانسته شدهاند.[۲۱]
آثار و نشانهها
در روایتی از پیامبر برای زهد، آثاری همچون نورانیت قلب، گشایش زبان به حکمت و متوجهشدن به عیوب دنیا ذکر شده است.[۲۲] در روایات شیعه برای زهد نشانههایی همچون صبر در برابر حرام،[۲۳] رغبت به کارهای خداپسندانه،[۲۴] بیاعتنایی به دنیا[۲۵] و توجه به آخرت[۲۶] ذکر شده است.
دیدگاه متصوفه
زهد، را از ارکان تصوف دانستهاند.[۲۷] البته تفسیری که برخی از متصوفه از زهد ارائه میدهند با نظر مشهور مسلمانان تفاوتهایی دارد و تفسیر آنان به رهبانیت نزدیک است. در نظر آنان، زهد با عزلت ارتباط نزدیکی دارد و به ترک دنیا و دشمن داشتن آن تفسیر شده است.[۲۸] گفته شده است زهد، در دیدگاه و نظرات متصوفه، در دورههای نخستین نیز تأثیرگذار بوده است.[۲۹] در حکومت حضرت علی، برخی هم چون عبدالله بن عمر به بهانه زهدورزی از ورود به حکومت و سیاست و همراهی با امیرالمؤمنین (ع) کنارهگیری کردند.[۳۰]
اما اهل بیت، دنیا داشتن و توجه به تأمین معاش را منافی با زهد ندانسته، بلکه از نظر آنان دلبستگی و تعلق به دنیا با زهد منافات دارد.[۳۱] از نظر اسلام، زاهدان حقیقی در عین دارایی و برخورداری از دنیا، نسبت به آن بیرغبتاند.[۳۲] همچنین پیامبر اکرم، کسانی که زندگی را رها کرده بودند و تنها به ریاضت و عبادت میپرداختند را، مذمت و کار آنها را تأیید نکرده است. [۳۳] [یادداشت ۲] اهل بیت نیز در ضمن دارایی، زندگی سادهای داشتند. در منابع روایی، داستانهای مختلفی از سادهزیستی و در عین حال بخشش معصومان به دیگران گزارش شده است. [۳۴]
در ادبیات فارسی
زهد در ادبیات فارسی در اشعار شاعرانی چون حافظ[۳۵]، سعدی[۳۶] و مولوی به کار رفته است. بیت زیر از مولوی نمونهای از آن است:
حافظ:
- ابوسعید ابوالخیر:
تکنگاریها
آثاری درباره زهد به زبانهای عربی و فارسی نوشته شده است. نخستین آنها کتاب الزهد، حسین بن سعید به زبان عربی است این کتاب با عنوان زهد چیست؟ زاهد کیست؟ توسط عبدالله صالحی به زبان فارسی ترجمه و نشر نور السجاد در سال ۱۳۹۱ش. آن را منتشر کرده است. [۴۰]
همچنین کتابهای دیگری با عنوان زهد در کلام معصومین علیهمالسلام[۴۱]، حماسه زهد؛ بررسی مفهوم و کارکردهای زهد در آرای متفکران مسلمان،[۴۲] فقر و زهد؛ برگرفته از المحجة البیضاء[۴۳] و زهد[۴۴] منتشر شده است.
مقالاتی با عناوینی همچون «معناشناسی زهد در نهج البلاغه بر اساس روش معناشناختی ایزوتسو»[۴۵]، «تعریف زهد، جایگاه و ارکان آن در نگاه معصومان و متصوفه» و «درآمدی بر شناخت مفهوم زهد»[۴۶] به چاپ رسیده است.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ مصطفوی، التحقیق، ۱۴۱۶ق، ذیل واژه زهد، ج۴، ص۳۱۱.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب ج۵، ص۹۷.
- ↑ کافی، کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱.
- ↑ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۱۶۹.
- ↑ فیض الاسلام، شرح و ترجمه نهج البلاغه، ج۶، صفحه۱۲۹۱.
- ↑ ری شهری، میزان الحکمه، ۱۳۷۷-۱۳۷۸ش، ج۵، ص۲۲۲۸و۲۲۲۷.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۱۶، ص۵۳۸؛مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، ج۱، ص۲۴۷.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۳۱۰.
- ↑ مطهری، سیری در نهج البلاغه، نشر صدرا، ص۲۴۰؛ مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۱۶، ص۵۱۸.
- ↑ حسینی طهرانی، رساله لب اللباب، ۱۴۲۶ق، ص ۴۸.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۳، ص۳۰۱.
- ↑ حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۳۸.
- ↑ حلی، السرائر، ج۳، ص۵۳۸.
- ↑ حلی، تحریرالأحکام، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۱۱۹.
- ↑ ری شهری، میزان الحکمه، ۱۳۷۷- ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۱۶۶، ح۷۶۸۶.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه۸۱.
- ↑ قمی، کنز الدقائق، ج۷، ص۳۰۱.
- ↑ طوسی، امالی، ۱۴۱۷ق، ص۲۷.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۱۰۴.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۲۳۹-۲۴۰.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۶۸.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۶۱، ح۱۷۴.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۷، ص۳۱۳.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۴، ص۴۲۷.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۴، ص۴۲۷.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۷، ص۳۱۵.
- ↑ حاتمی، تعریف زهد، جایگاه و ارکان آن در نگاه معصومان و متصوفه، ص۵۶.
- ↑ حاتمی، تعریف زهد، جایگاه و ارکان آن در نگاه معصومان و متصوفه، ص۶۱-۶۳.
- ↑ حاتمی، تعریف زهد، جایگاه و ارکان آن در نگاه معصومان و متصوفه، ص۶۳.
- ↑ ابن قتیبة الدینوری، الإمامةوالسیاسة، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص۷۳.
- ↑ حاتمی، تعریف زهد، جایگاه و ارکان آن در نگاه معصومان و متصوفه، ص۶۱-۶۳.
- ↑ آمدِی، غرر الحکم، ۱۳۹۳ش، ص۴۸، مجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص۵۲.
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب،۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۰۰.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۶، ص۶۵.
- ↑ سایت گنجور حافظ، غزل۳۷.
- ↑ سایت گنجور سعدی، غزل ۳۲.
- ↑ سایت گنجور، غزلیات شمس، غزل شمارهٔ۴۳۶.
- ↑ دیوان حافظ براساس نسخه محمد قزوینی و قاسم غنی، ص۷۳، ۱۳۸۲ش.
- ↑ «ابوسعید ابوالخبر، رباعیات، رباعی۱۴»
- ↑ https://www.gisoom.com/book/1878597/کتاب-زهد-چیست-زاهد-کیست-تحقیق-و-ترجمه-کتاب-شریف-الزهد/
- ↑ نجیمی، محسنعلی، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما، ۱۳۸۲ش.
- ↑ علیاکبر کیوانفر، تهران، جهاد دانشگاهی، ۱۳۹۳ش.
- ↑ محمدعلی علیدوست، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، ۱۳۹۴ش.
- ↑ سید محمدمهدی حسینی همدانی، تهران، نشر اسوه، ۱۳۹۳ش.
- ↑ دوفصلنامه، علمی و پژوهشی قرآن و حدیث، دوره۴، شماره۸، صفحه ۹۷-۱۲۷، بهار و تابستان۱۳۹۰.
- ↑ فصلنامه علمی ترویجی اخلاق، دوره۱، شماره۱، مقاله۴، ص۱۱۴-۱۳۵، پاییز۱۳۸۴.
یادداشت
- ↑ اساس این مطلب، دلبسته نبودن به دنیا است، چنانکه روایت شده «دنیادوستی منشا هر اشتباه است».[۴]
- ↑ ما بال أقوام حرموا النساء والطيب والنوم وشهوات الدنيا أما اني لستُ آمركم أن تكونوا قِسّيسين و رهباناً فإنه ليس في ديني ترك اللحم والنساء و لا اتخاذ الصوامع و ان سياحة أمتي ورهبانيتهم الجهاد. ترجمه:چه شده است که گروهی زنان و چیزهای پاکیزه و خواب و شهوات دنیوی را حرام کردهاند؟ من به شما دستور نمیدهم که همچون راهبان و کشیشان باشید در دین و آئین من ترک گوشت و زن و صومعه گزینی وجود ندارد. همانا سیاحت و رهبانیت امت من جهاد است».
منابع
- آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه: محمدعلی انصاری، قم، امام عصر(عج)، ۱۳۹۳ش.
- حاتمی کن کبود، حبیب و دیگران، تعریف زهد، جایگاه و ارکان آن در نگاه معصومان و متصوفه، پژوهشنامه مذاهب اسلامی، سال سوم، شماره ششم، ص۵۵-۷۴، پاییز و زمستان۹۵.
- حسینی طهرانی، محمدحسین، رساله لب اللباب در سیر و سلوک اولی الالباب، نشر علامه طباطبایی، مشهد، ۱۴۲۶ق.
- ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه: حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷-۱۳۷۸ش.
- صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الامالی، قم، نشر مؤسسه بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
- طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دارالثقافة، ۱۴۱۴ق.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، قم، آلالبیت، ۱۴۱۴ق.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، تحریرالأحکام، قم، موسسه آل البیت، ۱۴۱۴ق.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، قم، آلالبیت، ۱۴۱۴ق.
- غزالی، محمد بن محمد، احیاء علوم الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
- قمی مشهدی،محمد، تفسیر کنزالدقائق، قم،دار الغدیر، ۱۴۲۳ق.
- کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، چاپ علیاکبر غفاری، بیروت، ۱۴۰۱ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، الناشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۶ق.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، نشر صدار، بی جا.
- مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، نشر صدرا، بی تا، بی جا.
پیوند به بیرون