مُفَضَّل بن عُمر جُعفی کوفی از اصحاب و شاگردان امام جعفر صادق(ع) و امام موسی کاظم(ع) است. مفضل را از کسانی دانستهاند که در سازمان وکالت فعال بوده و جزء وکلای امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) در شهر کوفه بوده است. کتاب توحید مفضل منسوب به اوست. درباره شخصیت فکری و اعتقادی مفضل در میان دانشمندان رجالی شیعه اختلافنظر است. بیشتر علمای شیعه، او را از یاران و شاگردان مورد اعتماد امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) دانسته و برخی از آنان، ضمن اقامه دلیل در رد آرای تضعیفکنندگان، به تأیید و توثیق وی پرداختهاند اما برخی رجالیان بزرگ او را تضعیف کردهاند و او را شخصی غالی و از گروه خطابیه میدانند. برخی دیگر هم درباره وثاقت یا عدم وثاقت او سکوت کردهاند.
مشخصات فردی | |
---|---|
لقب | جعفی |
ولادت | کوفه |
محل زندگی | کوفه |
وفات | کمی پس از شهادت امام کاظم (ع) |
مشخصات دینی | |
از یاران | امام صادق(ع) • امام کاظم(ع) |
فعالیتها | نقل روایت |
مشایخ | جابر بن یزید جعفی، یونس بن ظبیان و خیبری بن علی طحان |
شاگردان | محمد بن سنان، ابن ابی عمیر، عثمان بن عیسی، معلی بن خنیس، خلف بن حماد |
آثار | توحید مفضل |
زیستنامه
کنیه مفضل بن عمر را ابوعبدالله و برخی ابومحمد ذکر کردهاند.[۱] وی که از قبیله جعفی بود در اواخر قرن اول هجری قمری در کوفه متولد شد. مفضل زندگی خود را در کوفه گذراند و در همانجا وفات کرد. سال وفات او دقیقا مشخص نیست؛ برخی سال وفات او را سال ۱۴۸ قمری نوشتهاند[۲] اما با توجه به اینکه بعضی دیگر از مورخان او را جزو شاگردان امام رضا(ع) ذکر کردهاند[۳] و با توجه به اینکه سال شهادت امام کاظم(ع) ۱۸۳ قمری است،[۴] مفضل احتمالا باید اندکی پس از این زمان فوت کرده باشد.
مورخان بهطور قطع او را همعصر امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) و از یاران این دو امام دانستهاند؛ اما براساس برخی روایات، مفضل امام باقر(ع) را نیز درک کرده و تا زمان امام رضا(ع) نیز زنده بوده است.[۵] مفضل از وکلای امام صادق(ع) در شهر کوفه بود و بنابر برخی روایات، اموالی از طرف امام در دست داشت تا برای حل اختلافات مالی شیعیان مصرف کند.[۶] برخی او را وکیل امام کاظم نیز دانستهاند.[۷]
روایت حدیث
در کتب حدیثی ۱۰۶ روایت از او نقل شده که بیشتر آنها از امام صادق(ع) است. نام او در برخی از اسناد و روایات، «مفضل جعفی» نیز آمده است.[۸]
مفضل بن عمر از راویانی چون: ابوایوب عطار، اسماعیل بن ابیفدیک، ثابت ثمالی، جابر بن یزید جعفی، یونس بن ظبیان و خیبری بن علی طحان روایت نقل کرده است. مهمترین راویانی که از او روایت نقل کردهاند، عبارتند از: محمد بن سنان، ابن ابیعمیر، عثمان بن عیسی، بشر بن جعفر، عبدالرحمان بن کثیر، معلی بن خنیس، خلف بن حماد، ورزعه و….[۹]
شخصیت و جایگاه روایی
دانشمندان علم رجال درباره مفضل بن عمر و وثاقت و عدم وثاقت او نظرات متفاوتی ارائه کردهاند که این دیدگاهها را به سه دسته میتوان تقسیم کرد:
- عدم وثاقت: برخی رجالیان متقدم مانند ابن غضایری، ابن داود حلی، نجاشی و علامه حلی او را ضعیف، فاسد المذهب، مضطرب الروایة، مرتفع القول، خطابی و… مینامند.[۱۰] دستآویز این علما برای ضعیف بودن مفضل، چند روایت در ذم اوست که کشی در کتاب خود ذکر کرده است.[۱۱]
- وثاقت: بزرگانی مانند شیخ مفید در ارشاد[۱۲] و شیخ طوسی، در کتاب الغیبة، مفضل را از بزرگان اصحاب امام صادق(ع)، از خواص ایشان و از فقهای صالحین دانستهاند. بسیاری از رجالیان متاخر نیز او را شخصی موثق و دارای اعتقادات صحیح میدانند و با نقل روایاتی که در مدح مفضل بن عمر است و نسبتسنجی آنها در مقابل روایات ذم او و همچنین جمعآوری قراین و شواهد متعددی او را از اتهاماتی هم چون غلو، خطابی بودن و اضطراب روایت و… مبرا کردهاند. از جمله این رجالیان میتوان به ابوعلی حائری در کتاب منتهی المقال،[۱۳] ملاعلی علیاری تبریزی در بهجة الآمال فی شرح زبدة المقال،[۱۴] مامقانی در تنقیح المقال،[۱۵] محمدتقی شوشتری در قاموس الرجال،[۱۶] علی نمازی شاهرودی در مستدرکات علم رجال الحدیث[۱۷]و سید ابوالقاسم خویی در معجم رجال الحدیث[۱۸] اشاره کرد. همچنین محدث نوری در انتهای کتاب مستدرک الوسایل در بحث «مشیخه من لا یحضره الفقیه» به تفصیل درباره وثاقت مفضل سخن میگوید و قرائن و شواهدی را در وثاقت وی نقل میکند.[۱۹] شیخ اسد حیدر در کتاب الامام الصادق و المذاهب الاربعة معتقد است که دو مفضل بن عمر وجود دارد؛ مفضل بن عمر جعفی و مفضل بن عمر صیرفی، که اولی ثقه و مورد اعتماد و دومی فاسد المذهب و از خطابیه است و شاید مخالفان به عمد، بین این دو خلط کردهاند.[۲۰] شاهد این مدعا اینکه روایاتی در کتب حدیثی شیعه از مفضل بن عمر بن القاسم الصیرفی یافت میشود.[۲۱]
- سکوت درباره وثاقت مفضل: عدهای دیگر درباره وثاقت و یا ضعف مفضل بن عمر هیچ قضاوتی نکردهاند که میتوان به برقی اشاره کرد. او مفضل بن عمر را از اصحاب امام صادق میداند و به وثاقت یا ضعف او اشاره نمیکند. شیخ طوسی نیز در الفهرست فقط وصیت و کتاب او را نقل میکند[۲۲] و در کتاب رجال او را یکبار از اصحاب امام صادق و بار دیگر از اصحاب امام کاظم میداند ولی متعرض وثاقت یا ضعف او نمیشود.[۲۳] کشی نیز در کتاب رجال خود بهطور کلی روایاتی که در مدح او وارد شده و هم روایاتی که در ذم اوست را نقل میکند و نتیجهگیری نمیکند.[۲۴]
تالیفات
نجاشی در کتاب رجال خود کتابهای مفضل بن عمر را این گونه نام میبرد:
- کتاب الفکر معروف به توحید مفضل، کتابی است مشتمل بر حدیثی طولانی از امام صادق(ع) با موضوع توحید و خداشناسی و اسرار آفرینش که طی چهار جلسه بر مفضل املا شده است. شهرت مفضل بیشتر به دلیل همین کتاب است.
- کتاب الایمان و الاسلام
- کتاب یوم و لیلة
- کتاب علل الشرایع
- وصیة المفضل، کتاب فی بدء الخلق و الحثّ علی الاعتبار.[۲۵]
پانویس
- ↑ نجاشی، رجال نجاشی، موسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۴۱۶.
- ↑ حسینی جلالی، فهرس التراث، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۵۷؛ سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۵۶۶.
- ↑ مفضل بن عمر، توحید المفضّل، مکتبة الداوری، ج۱، ص۵.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۵.
- ↑ مفضل بن عمر، توحید المفضّل، مکتبة الداوری، ج۱، ص۴.
- ↑ قمی، تحفة الاحباب، ۱۳۷۰ش، ص۵۱۹.
- ↑ مفضل بن عمر، توحید المفضّل، مکتبة الداوری، ج۱، ص۵.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱۹، ص۳۱۵؛ ترابی، الموسوعة الرجالیة المیسرة، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۴۲۷.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱۹، ص۳۱۵-۳۱۶.
- ↑ ابن غضایری، رجال ابن غضایری (الضعفاء)، ۱۳۸۰ش، ش۱۱۷، ص۸۷؛ حلی، ابن داود، الرجال، منشورات الشریف الرضی، ج۱، ص۲۸۰؛ نجاشی، رجال نجاشی، موسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۴۱۶؛ حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، ۱۳۸۱ش، ص۴۱۲.
- ↑ ن.ک: کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۱۲-۶۲۱.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۶.
- ↑ مازندرانی، منتهی المقال، ۱۴۱۶ق ج۶، ص۳۱۰، شماره ۳۰۲۹.
- ↑ علیاری تبریزی، بهجه الآمال، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۷۰.
- ↑ مامقانی، تنقیح المقال، نشر جهان، ج۳، ص۲۳۸.
- ↑ شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۹، ص۹۳.
- ↑ نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۴۷۷.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱۹، ص۳۱۵.
- ↑ نوری، مستدرک الوسایل، ۱۴۲۹ق، ج۲۲، ص۹۵-۱۳۵.
- ↑ اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعة، دار التعارف، ج۲، ص۱۰۴.
- ↑ ترابی، الموسوعة الرجالیة المیسرة، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۳۶۷.
- ↑ شیخ طوسی، الفهرست، مکتبة مرتضویة، ص۲۵۱.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الرجال، ۱۴۱۵ق ص۳۰۷.
- ↑ کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۱۲-۶۲۱.
- ↑ نجاشی، رجال نجاشی، موسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۴۱۶.
منابع
- ابن غضایری، احمد بن حسین، رجال ابن غضایری (الضعفاء)، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۰ش.
- ترابی، علی اکبر، الموسوعة الرجالیة المیسرة، قم، موسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۳ق.
- حسینی جلالی، سید محمدحسین، فهرس التراث، قم، دلیل ما، ۱۴۲۲ق.
- حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۸۱ش.
- حلی، ابن داود، الرجال، قم، منشورات الشریف الرضی.
- خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم، مرکز النشر الثقافة الاسلامیة فی العالم، ۱۳۷۲ش.
- سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۱۸ق.
- شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
- طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، نجف، مکتبة مرتضویة، بیتا.
- طوسی، محمد بن حسن، کتاب الرجال، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق.
- علیاری تبریزی، علی، بهجه الآمال، تهران، بنیاد فرهنگ اسلامی مرحوم کوشان پور، ۱۴۱۲ق.
- قمی، شیخ عباس، تحفة الاحباب، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۰ش.
- مازندرانی، محمد بن اسماعیل، منتهی المقال، قم، موسسة آل البیت لأحیاء التراث، ۱۴۱۶ق.
- مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، تهران، نشر جهان.
- مفضل بن عمر، توحید المفضّل، تحقیق: کاظم المظفر، قم، مکتبة الداوری.
- مفید، محمد بن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم: کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- نجاشی، رجال نجاشی، تحقیق: سید موسی شبیری زنجانی، قم، موسسة النشر الاسلامی.
- نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، شفق، ۱۴۱۲ق.
پیوند به بیرون