پرش به محتوا

الکافی (کتاب)

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از کافی)
الکافی
اطلاعات کتاب
نویسندهمحمد بن یعقوب کلینی (متوفای ۳۲۹ ق)
تاریخ نگارشقرن چهارم هجری قمری
موضوعاحادیث ائمه معصوم
سبکجامع‌نویسی در حدیث
زبانعربی
به تصحیحعلی‌اکبر غفاری
تعداد جلدچاپ هشت جلدی و پانزده جلدی
ترجمه به دیگر زبان‌هافارسی . اردو . انگلیسی
اطلاعات نشر
ناشراز سوی ناشران متعدد منتشر شده است.
محل نشرقم . لکنهو . شیراز . تبریز
تاریخ نشراز سال ۱۲۷۸ قمری به بعد بارها منتشر شده است
ترجمه فارسی
مترجممصطفوی . رسولی محلاتی . محمدحسین رحیمیان. بهبودی


الکافی مهم‌ترین و معتبرترین کتاب حدیثی شیعه و از کتاب‌های چهارگانه اصلی شیعیان امامیه، نوشتهٔ محمد بن یعقوب کُلِینی (درگذشتهٔ ۳۲۹ق) است. عالمان شیعه پس از کلینی، کتاب الکافی را ستوده و آن را بی‌نظیر یا کم‌نظیر توصیف کرده‌اند و در اجتهادات خود به این کتاب رجوع کرده‌اند. الکافی نقش فراوانی در شکل‌دهی به باورهای شیعیان داشته و توانسته است میان گرایش عقل‌گرا و سنت‌گرا نوعی هماهنگی ایجاد کند. کلینی به دلیل زیست در دورهٔ غیبت صغری و ارتباط با اصحاب ائمه و دسترسی به اصول اربعمأة، روایات الکافی را با کمترین واسطه از معصومان(ع) نقل کرده است.

گروهی از عالمان شیعه با گرایش اخباری معتقدند همهٔ روایات این کتاب از معصومان(ع) صادر شده و اسناد آن‌ها به امامان قطعی است. گروهی دیگر، هرچند صدور احادیث کتاب کافی را قطعی نمی‌دانند، ولی به اعتبار همهٔ آن‌ها معتقدند و حتی گفته شده نام‌گذاری الکافی منتسب به امام مهدی(عج) است؛ اگرچه بسیاری از علمای شیعه با این ادعا مخالفت کرده‌اند. در نقطهٔ مقابل، تعداد زیادی از عالمان شیعه با گرایش اصولی وجود احادیث ضعیف در کافی را می‌پذیرند و فقط به احادیثی عمل می‌کنند که آن‌ها را اعتبارسنجی کرده باشند؛ به همین دلیل، برخی پژوهشگران و حدیث‌شناسان احادیث صحیح کافی را از احادیث ضعیف جدا کرده‌اند.

کلینی بر آن بوده تا احادیث الکافی را بر اساس عدم مخالفت با قرآن و موافقت با اجماع گردآوری کند. او از آوردن روایات متعارض و شبهه‌برانگیز خودداری کرده، اما روایات مورد قبول شیعیان را حتی از راویان جنجالی نقل کرده است. وی تلاش کرده تمام اسناد را به‌صورت کامل نقل کند و گاه با استفاده از تعبیر عدة من اصحابنا نشان داده است که یک حدیث بیش از یک سند دارد. همچنین عبارت‌های سندها و نیز اسامی راویان و امامان را یکسان‌سازی کرده است.

کافی منابع مکتوب خود را ذکر نکرده است؛ اما به گفتهٔ پژوهشگران، بسیاری از احادیث را از کتاب‌ها و از ۳۴ استاد نقل کرده که بیشترین آن‌ها را نیز از مشایخ مکتب حدیثی قم و به‌ویژه از طریق علی بن ابراهیم قمی و محمد بن یحیی العطار برگرفته است.

تعداد روایات الکافی را بین ۱۵هزار تا ۱۶هزار دانسته‌اند که جامع‌ترین کتاب حدیثی شیعه را شکل داده است. الکافی در سه بخش اصول، فروع و روضه تألیف شده و اصول کافی مشهورترین بخش الکافی محسوب می‌شود که با توجه به جایگاه عقل در تفکر شیعی و نیز اختلافات مذهبی در دوران تدوین کتاب، با روایات مرتبط با عقل آغاز شده است. فروع کافی روایات فقهی را در ۲۶ بخش در خود جای داده و بخش روضهٔ کافی فصل‌بندی ندارد و بدون ترتیب خاصی، روایاتی با موضوعات متفرقه مانند اخلاق، تاریخ، جهان‌شناسی و مواعظ را در خود جای داده است.

نسخه‌های خطی الکافی را پرشمار و تا ۱۲۰۰ نسخه توصیف کرده‌اند که کهن‌ترین نسخهٔ یافت‌شده مربوط به سال ۶۵۲ق است. کافی بارها به‌صورت سنگی و حروفی و به‌طور کامل یا با تفکیک اصول، فروع و روضه منتشر شده است. این کتاب به زبان‌های فارسی، اردو و انگلیسی ترجمه شده و عالمان متعددی بر آن شرح و حاشیه نوشته‌اند. علامه مجلسی، ملاصدرا و ملاصالح مازندرانی از شناخته‌شده‌ترین شارحان کافی به‌شمار می‌روند.

جایگاه الکافی در فرهنگ شیعه

کتاب الکافی از جوامع حدیثی درجه‌یک شیعه،[۱] و نخستین جامع روایی پس از پایان دوران حضور امامان معصوم به‌شمار می‌رود.[۲] کافی یکی از چهار کتاب اساسی امامیه است که از نظر زمانی پیش از سه کتاب دیگر نگاشته شده است.[۳] گفته شده است که کتاب کافی نقش قابل توجهی در حل اختلافات درون‌مذهبی و سامان‌دهی اندیشه اعتقادی شیعه ایفا کرده است.[۴] به گفته عطاردی، کتاب‌شناس شیعه، الکافی در طول قرن‌ها همواره مورد مراجعه فقیهان شیعه بوده است[۵] و آنان آن را بر دیگر کتاب‌های حدیثی ترجیح می‌داده‌اند[۶] و احادیث آن را مورد اعتماد تلقی می‌کرده‌اند.[۷]

الکافی از سوی بزرگ‌ترین دانشمندان شیعه مورد تمجید و تعظیم قرار گرفته است.[۸] شیخ مفید این کتاب را از برترین آثار حدیثی شیعه دانسته است.[۹] شهید اول[۱۰] و محقق کرکی[۱۱] آن را کتابی دانسته‌اند که در میان امامیه همانندی برای آن نگاشته نشده است. شهید ثانی الکافی را از حیث گردآوری احادیث و خوش‌سلیقگی در چینش ابواب، اثری بی‌نظیر در جهان توصیف کرده است.[۱۲] همچنین مجلسی اول این کتاب را در مقایسه با دیگر کتب اصول، مضبوط‌تر و جامع‌تر دانسته و آن را بهترین و بزرگ‌ترین تألیف فرقه ناجیه (یعنی امامیه) در قرون اولیه معرفی کرده است.[۱۳]

استرآبادی از قول دانشمندان و استادان خود نقل می‌کند که کتابی هم‌سنگ یا نزدیک به الکافی در اسلام تألیف نشده است.[۱۴] آقا بزرگ تهرانی، کتاب‌شناس نامدار شیعه، بر این باور است که در نقل حدیث از اهل‌بیت(ع)، کتابی همانند کافی نوشته نشده است.[۱۵] ابوالحسن شعرانی (درگذشتهٔ ۱۳۵۲ش) نیز الکافی را جامع‌ترین، منضبط‌ترین، متقن‌ترین و پرفایده‌ترین کتاب حدیثی گردآوری‌شده می‌داند که پس از قرآن کریم قرار دارد.[۱۶]

الکافی و شکل‌دهی به اعتقادات شیعیان

گفته شده است از آن‌جا که کلینی در روزگاری می‌زیست که مباحث عقلی و فلسفه یونان در میان مسلمانان رواج یافته بود، کتاب خود را با روایات مربوط به عقل آغاز کرده است.[۱۷] شروع کتاب الکافی با احادیث عقل و جهل و تأکید بر دفاع از مشروعیت عقل، نشان‌دهندهٔ چهره‌ای عقلانی از مذهب شیعه دانسته شده است.[۱۸]

روایات کلامی کافی که نزدیک به یک‌چهارم حجم آن را تشکیل می‌دهد،[۱۹] در شکل‌دهی به مکتب کلامی شیعه نقشی مؤثر داشته است.[۲۰] کلینی در رده‌بندی روایات کلامی الکافی، نظامی ابتکاری پدید آورده است که از یک‌سو ناظر به مسائل محوری آن دوره در منازعات فرق و مذاهب بوده و از سوی دیگر، کوشیده است با ترتیبی منطقی، عمده مباحث کلامی را در کتاب خود پوشش دهد.[۲۱]

ویژگی مهم دیگر این بخش از کتاب، تلاش کلینی برای پایان‌بخشیدن به مجادلات کلامی درون‌مذهبی شیعیان است؛ تلاشی که با تکیه بر نقاط محوری اختلاف و گردآوری دیدگاه‌های گوناگون پیرامون آن‌ها صورت گرفته است.[۲۲] اهمیت این رویکرد زمانی روشن‌تر می‌شود که بدانیم وی در دورهٔ موسوم به حیرت می‌زیست؛ دوره‌ای که امام دوازدهم در غیبت به‌سر می‌برد و فرقه‌های گوناگونی در میان شیعیان پدید آمده بودند.[۲۳]

مهم‌ترین کتاب‌های حدیثی
کتاب‌های چهارگانه شیعه
الکافیمن لایحضره الفقیهتهذیب الاحکامالاستبصار فی ما اختلف من الاخبار
جوامع حدیثی معروف شیعه
بحار الانواروسائل الشیعهالوافیمستدرک الوسائلسفینة البحارجامع احادیث الشیعهسایر جوامع حدیثی شیعه
کتاب‌های ششگانه اهل‌سنت
صحیح بخاریصحیح مسلمسنن ابی داوودسنن ابن ماجهسنن ترمذیسنن نسائی
روش‌های حدیث‌نگاری
اصل‌نگاریمستدرک‌نویسیامالی‌نویسیمناقب‌نگاریغیبت‌نگاریمسندنویسیغریب‌الحدیث نویسیاربعین‌نویسیجامع‌نویسیادعیه و مزارنویسیموسوعه‌نگاری


نویسنده

محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی مشهور به ثقة الاسلام و شیخ المشایخ، عالم برجسته شیعی دوران غیبت صغری است. و در دوران خود از بزرگ‌ترین حدیث‌شناسان شیعه به شمار می‌رفت.[۲۴] کلینی برای نگارش و تدوین کتاب کافی بیست سال وقت صرف کرده است.[۲۵] و چنان‌که در مقدمه الکافی آورده، کتاب را در پاسخ به درخواست «یک برادر دینی» تدوین کرده است. زیرا فراوانی اختلافات در روایات موجود باعث سردرگمی افراد می‌شد و بر همین اساس کلینی تصمیم گرفت کتابی بنویسد که به تعبیر خودش همه فنون علم دین در آن جمع باشد.[۲۶] برخی پژوهش‌گران دلیل نامیده شدن این کتاب به الکافی را همین جمله کلینی دانسته‌اند که کتابش را برای همه فنون علم دین کافی دانسته است.[۲۷]

تعداد روایات کافی

تعداد روایات کتاب کافی را با رقم‌های مختلف ذکر کرده‌اند.[۲۸] یوسف بحرانی در لؤلؤة البحرین ۱۶,۱۹۹، دکتر حسین علی محفوظ در مقدمه کافی ۱۵,۱۷۶، علامه مجلسی ۱۶,۱۲۱ و برخی دیگر ۱۵,۵۰۳ حدیث شمارش کرده‌اند.[۲۹] این اختلاف رقم‌ها ناشی از نبودن معیاری برای وحدت و تعدد روایات دانسته شده است.[۳۰] به این معنی که برخی روایتی را که با دو سند ذکر شده، دو روایت، و بعضی آن را یک روایت به حساب آورده‌اند. گروهی روایات مرسله را نیز یک حدیث شمرده و برخی آن را در شمارش به حساب نیاورده‌اند. در مواردی نیز علت اختلاف، نبودنِ برخی روایات در برخی نسخه‌ها ارزیابی شده است.[۳۱]

شایعه تایید کتاب توسط امام زمان(عج)

جایگاه ممتاز کافی در بین شیعیان باعث شد که کسانی گفتند این کتاب بر امام مهدی(عج) عرضه شده و ایشان گفته است: «الکافی کاف لشیعتنا» یعنی کتاب کافی برای شیعه ما بس است،[۳۲] و بر همین اساس برخی گفته‌اند نام کتاب الکافی از همین جمله منسوب به امام مهدی(ع) برگرفته شده است.[۳۳] اما بسیاری از عالمان شیعه هم‌چون علامه مجلسی[۳۴] و میرزا حسین نوری این ماجرا را بی اساس می‌دانند.[۳۵]

ساختاربندی کتاب الکافی

کتاب الکافی به سبک جامع‌نویسی تدوین شده[۳۶] و دارای سه قسمت اصول، فروع و روضه است: بخش اصول به روایات اعتقادی، بخش فروع به اخبار فقهی و در روضه کافی به احادیث متفرقه می‌پردازد.[۳۷] ساختار الکافی ویژه است و از مباحث مقدماتی در حوزه عقل و جهل و فضل علم شروع شده و سپس به مباحث اعتقادی می‌رسد[۳۸] و بعد از آن به مباحث اخلاقی و آداب عبادی، سپس به احکام فرعی و فقهی وارد می‌شود.[۳۹]

در ساختار کلی الکافی طبقه‌بندی بر اساس اصل و فرع صورت گرفته و احادیث در چند کتاب اصلی و موضوعات متعدد فرعی سامان‌دهی شده‌اند.[۴۰] بر این اساس کتاب الکافی گسترده‌ترین کتاب حدیثی شیعه در آثار کهن دانشمندان امامی است که روایات کلامی، اخلاقی، اجتماعی، تاریخی و ... را در چینشی کاملا ابتکاری[۴۱] کنار احادیث فقهی جمع کرده و مثل سایر کتب چهارگانه، فقط به احادیث فقهی اختصاص ندارد.[۴۲]

اصول کافی

اصول کافی شامل احادیث اعتقادی و دربرگیرنده ۸ کتاب است.[۴۳] کلینی در کتاب الحجة قبل از نقل روایات مربوط به تولد هر امام مقدمه‌ای درباره زندگی آن امام آورده است.[۴۴]

  • کتاب العقل و الجهل
  • کتاب فضل العلم
  • کتاب التوحید
  • کتاب الحجة
  • کتاب الایمان و الکفر
  • کتاب الدعاء
  • کتاب فضل القرآن
  • کتاب العشرة

فروع کافی

فروع کافی روایات فقهی را در برمی‌گیرد و شامل ۲۶ کتاب است.[۴۵] فروع کافی فصلی اختصاصی برای احادیث باب خمس، وکالت، سَبْق و رمایه و شُفعه ندارد.[۴۶]

  • کتاب الطهارة
  • کتاب الحیض
  • کتاب الجنائز
  • کتاب الصلاة
  • کتاب الزکاة والصدقه
  • کتاب الصیام
  • کتاب الحج
  • کتاب الجهاد
  • کتاب المعیشة
  • کتاب النکاح
  • کتاب العقیقه
  • کتاب الطلاق
  • کتاب العتق والتدبیر والمکاتبة
  • کتاب الصید
  • کتاب الذبائح
  • کتاب الاطعمة
  • کتاب الاشربة
  • کتاب الزی والتجمل والمروة
  • کتاب الدواجن
  • کتاب الوصایا
  • کتاب المواریث
  • کتاب الحدود
  • کتاب الدیات
  • کتاب الشهادات
  • کتاب القضا والاحکام
  • کتاب الایمان و النذور و الکفارات

روضه کافی

  • روضه کافی احادیث متفرقه در را در بر می‌گیرد و بدون ترتیب خاصی، به موضوعات مختلف اشاره می‌کند.[۴۷] اسناد این بخش از کافی به دقت بخش‌های دیگر نیست؛[۴۸] به همین جهت برخی روضه را جزو کتاب کافی نمی‌دانند؛[۴۹] اما نجاشی و طوسی تصریح کرده‌اند که روضه آخرین بخش کتاب کافی است.[۵۰]

روش کلینی در الکافی

کتاب الکافی را به لحاظ نظم و ترتیب در دسته‌بندی روایات، تعداد روایات و تمامیت سلسله سند احادیث و به جهت جامعیت و کاملیت در برگیرنده موضوعات مختلف نظیر اعتقادی، فقهی، اخلاقی، اجتماعی و... منحصر به فرد دانسته‌اند.[۵۱]

روش متنی کلینی در الکافی

بر اساس مقدمه کلینی بر کتابش گفته‌اند کلینی احادیث را بر اساس معیار عدم مخالفت با قرآن و موافقت با اجماع جمع‌آوری کرده است و در آنجا که وجهی برای ترجیح نمی‌دیده، یکی از دو روایت متعارض را که در نظرش به صحت نزدیک‌تر بوده، برگزیده است.[۵۲] کلینی کوشیده است احادیث مفصل‌تر، صحیح‌تر و روشن‌تر را در ابتدای باب بیاورد و سپس احادیث مجمل و مبهم را ذکر کند.[۵۳] کلینی روایات متعارض را نقل نکرده و تنها روایاتی را گردآوری کرده که آن‌ها را قبول داشته و بر سایر روایات ترجیح داشته است.[۵۴]

بسیاری از روایاتی که کلینی در کتاب الکافی نقل کرده است، احادیثی هستند که در آن‌ها از آیات قرآن استفاده شده است.[۵۵] کلینی روایات زیادی را که در کتب پیشینیان بوده نقل نکرده است؛ زیرا یا آن روایات ضعیف بوده‌اند یا قرینه معتبری برای تأییدشان نبوده و وثاقت راویان آن‌ها برای کلینی ثابت نشده و یا اینکه کلینی آن احادیث را جزو ساخته‌های غالیان می‌دانسته است.[۵۶] کلینی از نقل احادیث شبهه‌برانگیز پرهیز کرده، ولی روایات مقبول نزد شیعیان را حتی از شخصیت‌های جنجالی مثل ابن‌ابی‌یعفور و فضل بن شاذان نیشابوری نقل کرده است.[۵۷] به همین دلیل، الکافی را نقطه میانه دو جریان عقل‌گرای کلامی و سنت‌گرای حدیثی شیعه ارزیابی کرده‌اند.[۵۸]

کلینی از نقل به معنا پرهیز کرده و تلاش کرده تا تا حد امکان، متن احادیث را مطابق کتاب‌های پیشین منتقل کند؛[۵۹] البته گاه یک حدیث را تقطیع کرده و بخشی از آن را در یک باب و بخشی دیگر را در بابی دیگر آورده است.[۶۰] کلینی گاه اختلاف نقل‌های احادیث را نیز با ذکر سند یا بدون ذکر سند تعیین کرده است.[۶۱]

سخنان غیرحدیثی در الکافی

با آنکه کلینی بنا داشته فقط احادیث معصومان را گرد آورد، با این حال در مواردی سلسله سند حدیث به معصومان نمی‌رسد.[۶۲] سید ابوالقاسم خویی در مقدمه معجم رجال الحدیث ۱۲ نمونه از این موارد را فهرست کرده است.[۶۳] کلینی گاهی نیز آراء فقهی خود را تحت عنوان باب بیان کرده است؛[۶۴] چنانکه در بخش اصول کافی گاه آراء کلامی و فلسفی خود را اظهار کرده است.[۶۵]

روش سندی کلینی در الکافی

کلینی به جز مواردی بسیار معدود سند تمام احادیث را با همه ویژگی‌های آن‌ها ذکر کرده است،[۶۶] و اگر حدیثی چند طریق داشته باشد همه سلسله سندهای مرتبط با آن حدیث را آورده است[۶۷] و همین کار او باعث شده که احادیث مشهور و مستفیض قابل شناسایی باشند.[۶۸] در موارد زیادی نیز کلینی برای نشان‌دادن تعدد روایان یک حدیث از عبارت «عِدَّةً مِن أصحابِنا» استفاده کرده است.[۶۹] مقاله‌ها و رساله‌های متعددی برای روشن‌کردن منظور کلینی از عبارت «عدة من اصحابنا» نگاشته شده که برخی از آن‌ها در مجموعه کتاب «شناخت‌نامه کافی و کلینی» گردآوری شده است.[۷۰]

کلینی در زمان تألیف کافی با استفاده از اصول اربعمأة که توسط اصحاب ائمه نوشته شده بودند و دیدار حضوری با اصحاب ائمه اطهار(ع) یا کسانی که اصحاب را دیده بودند، احادیث را با کمترین واسطه به دست آورده است.[۷۱] به همین جهت در کافی، احادیثی هست که فقط با سه واسطه به امامان معصوم متصل می‌شود[۷۲] و از این نظر منحصر به‌فرد است.[۷۳] برخی تعداد این احادیث را ۱۳۵ حدیث گزارش کرده‌اند.[۷۴]

بنابر تحقیق سید محمدجواد شبیری، کلینی هنگام تدوین کتاب الکافی در راستای یکسان‌سازی و انسجام کتاب تغییراتی در متن اسناد حدیث ایجاد کرده است؛ به جای عبارت‌های روایتی و خبری از واژگان عنعنه استفاده کرده است،[۷۵] اسامی راویان را یکسان و مختصر کرده است[۷۶] و عناوین معصومان را هماهنگ کرده است؛ مثلا برای امام صادق(ع)، به جای جعفر بن محمد، کنیه ابوعبدالله را جایگزین کرده است.[۷۷]

منابع کافی

کلینی، نام منابع کتابش را ذکر نکرده است[۷۸] و تنها اشاراتی به سه کتاب در متن کافی یافت می‌شود.[۷۹] به گفته پژوهش‌‌گران، نخستین اصول حدیثی شیعیان که چهارصد اصل شهرت یافته،[۸۰] و یا بخش زیادی از این اصول[۸۱] در اختیار کلینی بوده و او از آ‌ن‌ها در تألیف الکافی بهره برده است. بر اساس پژوهش سید محمدجواد شبیری، حدیث‌پژوهش شیعه، می‌توان کتاب‌های بصائر الدرجات، محاسن، کتاب حسین بن سعید یا نوادر احمد بن محمد بن عیسی، کتاب ابوسعید عصفری، و کتاب سلیم بن قیس را ازجمله منابعی دانست که کلینی از آن‌ها استفاده کرده و امروزه در دسترس هستند.[۸۲] او هم‌چنین به کتاب‌های متعددی از اساتید کلینی و نیز غیر اساتید او به‌عنوان منابع کافی اشاره می‌کند که امروزه در شمار منابع مفقود محسوب می‌شوند.[۸۳]

به گفته سید محمدعلی ایازی، روحانی پژوهش‌گر شیعه، کلینی روایات کافی را از ۳۴ نفر از استادان خود نقل کرده است.[۸۴] با این حال گزارش شده که ۹۹ درصد این احادیث از طریق هشت راوی نقل شده‌اند[۸۵] و تنها ۵۵ روایت از طریق ۲۶ راوی دیگر است.[۸۶] پنج نفر از مشایخ اصلی کافی به مکتب حدیثی قم تعلق دارند؛[۸۷] چنان‌که کلینی بیش از هفت هزار روایت از علی بن ابراهیم قمی و بیش از پنج هزار روایت را از محمد بن یحیی العطار نقل کرده است.[۸۸] همچنین گفته شده هرچند کلینی با نائبان چهارگانه امام مهدی(ع) هم‌دوره بوده، ولی ارتباط ویژه‌ای با آنان نداشته است.[۸۹] کلینی هم‌چنین از ۲۰ راوی زن نیز روایت نقل کرده است.[۹۰]

اعتبار الکافی

درباره اعتبار روایات کافی دیدگاه‌های گوناگونی گزارش شده است.[۹۱]

عالمان اخباری و اعتبار کافی

برخی از علمای پیرو مسلک اخباری مثل ملا امین استرآبادی و ملاخلیل قزوینی که آن‌ها را اخباریان افراطی توصیف کرده‌اند، همه احادیث کافی را قطعی‌الصدور می‌دانند.[۹۲] با این حال، اخباریان دیگر، روایات کافی را معتبر ارزیابی می‌کنند هرچند که صدور آنها را قطعی نمی‌شمارند.[۹۳] چنان‌که محدث نوری روایات کافی را معتبر و بی‌نیاز از بررسی رجالی دانسته و برای این دیدگاه، دلایلی مانند جایگاه ممتاز کتاب کافی و مولف آن نزد علما و نیز حضور کلینی در دوره غیبت صغری و امکان بررسی روایات او از سوی نایبان امام زمان را برای این نظر ذکر کرده است.[۹۴] در نهایت، برخی همچون علامه مجلسی در مقدمه مرآة العقول معتقدند که روایات کافی تا وقتی گرفتار تعارض احادیث نشوند معتبر و حجت‌اند.[۹۵]

در نقد این گرایش گفته شده میان کلینی و نایبان امام، رفت و آمدی وجود نداشته و از همین رو روایتی از آنان نقل نکرده است.[۹۶] همچنین اگر کتاب کافی بر نائبان عرضه شده بود به احتمال قوی به این امر در مقدمه کتاب ـ که پس از تالیف خود کتاب نگاشته شده ـ اشاره می‌شد.[۹۷] افزون بر این، کلینی ساکن ری بوده، در حالی که نائبان در بغداد و تحت شرایط تقیه شدید زندگی می‌کرده‌اند.[۹۸]

عالمان اصولی و اعتبار کافی

عالمان پیرو مسلک اصولی، هرچند کتاب کافی را از کتب مرجع و قابل اعتماد می‌دانند، اما احادیث آن را بدون ارزیابی سندی نمی‌پذیرند.[۹۹] چنان که به گزارش شبیری حدیث‌پژوه شیعه، شیخ مفید و سید مرتضی برخی از احادیث کافی را نادرست دانسته‌اند و نیز شیخ طوسی در مواردی به ضعف برخی روایات کافی تصریح کرده است.[۱۰۰] شبیری هم‌چنین مواردی از اشکالات شیخ صدوق به احادیث کلینی را گردآوری کرده است که نشان‌ می‌دهد صدوق نیز احادیث کلینی را تنها پس از اعتبارسنجی می‌پذیرفته است.[۱۰۱]

عالمان متأخر شیعه با توجه مبانی مختلف خود، روایات الکافی را سنجیده و تلاش کرده‌اند روایات صحیح را از غیر صحیح جدا کنند؛ بر همین اساس گزارش شده که برخی ۵۰۷۲ حدیث، برخی ۴۴۲۸ حدیث و برخی دیگر ۹۴۸۸ حدیث را صحیح ارزیابی کرده‌اند.[۱۰۲] هاشم معروف الحسنی روحانی شیعه در کتاب «دراسات فی الحدیث و المحدثین» نام ۴۱ نفر از راویان احادیث کافی را فهرست کرده است که متهم به ضعف، غلو و فساد عقیده هستند؛[۱۰۳] با این حال او معتقد است که کلینی به دلیل قرائنی که در اختیار داشته این احادیث را صحیح می‌دانسته است.[۱۰۴]

محمدباقر بهبودی پژوهش‌گر حدیث و رجال، نیز در پایان قرن ۱۴ قمری کتابی با نام صحیح الکافی منتشر کرد[۱۰۵] و با حذف بسیاری از احادیث کافی، تنها ۴۴۲۸ حدیث[۱۰۶] را از نظر سند و متن صحیح دانست.[۱۰۷] او چند سال بعد در مصاحبه‌ای از کار خود دفاع کرد.[۱۰۸] بهبودی در نگاشته‌ دیگری تصریح کرده است که از نظر او ۶۶۳۶ حدیث از نظر سندی صحیح‌اند ولی از همان‌ مقدار نیز ۲۲۰۸ حدیث را به دلیل اشکال محتوایی غیرقابل دفاع دانسته و حذف کرده است.[۱۰۹] جعفر سبحانی فقیه شیعه نوشته است که روش بهبودی خلاف روش علمای پیشین شیعه است و او با تعریف متفاوتی از حدیث صحیح، کتاب خود را تنظیم کرده و احادیثی را که نمی‌پسندیده، حذف کرده است.[۱۱۰] همچنین بهبودی گمان کرده که احادیث موثق و حسن و ضعیف را باید کنار گذاشت در حالی که بسیاری از این احادیث نیز معتبر بوده و عالمان شیعه آن‌ها را پذیرفته‌اند.[۱۱۱] سید محمدجواد شبیری[۱۱۲] و دیگران[۱۱۳] نیز نقدهایی بر مصاحبه بهبودی و کتاب او نوشته‌اند.

مسئله روایات تحریف قرآن در کافی

در بخش‌های مختلف الکافی روایاتی نقل شده است که از آن‌ها برداشت تحریف قرآن می‌شود.[۱۱۴] از همین رو، فیض کاشانی عالم و محدث شیعه، کلینی را معتقد به تحریف قرآن معرفی کرده است.[۱۱۵] چنان‌که محدث نوری نیز در کتاب فصل الخطاب، کتاب الکافی یکی از منابع خود معرفی کرد.[۱۱۶] سید محمدجواد شبیری معتقد است این روایات را کلینی از کتاب‌هایی برداشت کرده که نویسنده یا راوی آن‌ها در کتاب‌های رجالی تضعیف شده‌اند و از این رو، نمی‌توان مدعای تحریف قرآن را به عالمان شیعه نسبت داد.[۱۱۷] در کتاب «دفاعً عن الکافی» نوشته ثامر هاشم عمیدی نیز تلاش شده که یکایک روایات تحریف‌نمای کافی مورد بررسی سندی و متنی قرار گیرد.[۱۱۸] افزون بر این پژوهش‌گران دیگری نیز کلینی را جزو معتقدان به سلامت قرآن از تحریف دانسته‌اند.[۱۱۹]

پژوهش و نگارش درباره الکافی

نسخه‌های خطی

نسخه‌های خطی الکافی را پرشمار توصیف کرده‌اند[۱۲۰] و گزارش شده است که تا ۱۲۰۰ نسخه[۱۲۱] در کتابخانه‌های جهان ازجمله در هند، بریتانیا، آلمان، فرانسه و چندین کشور دیگر ثبت شده است.[۱۲۲] بنابر یک گزارش کهن‌ترین نسخه یافت‌شده از الکافی نسخه‌ای است مربوط به یحیی بن سعید حلی فقیه شیعه در قرن هفتم هجری است که در سال ۶۵۲ق کتابت شده است.[۱۲۳] بر اساس گزارشی که در کتاب الکلینی و الکافی آمده، قدیمی‌ترین نسخه خطی کافی از بین ۱۵۰ نسخه موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی،[۱۲۴] نسخه‌ای است مربوط به سال ۶۷۵ قمری[۱۲۵] که تنها بخشی از کافی را در بر دارد.[۱۲۶] هم‌چنین از نسخه‌ای در کتابخانه مرعشی نجفی قم یاد شده است که در سال ۹۵۳ق نگاشته شده و شهید ثانی فقیه شیعه آن را مقابله کرده است.[۱۲۷]

چاپ‌ها

کتاب کافی نخستین بار در شیراز و سپس در تبریز در سال‌های ۱۲۷۸ و ۱۲۸۱قمری با فناوری چاپ سنگی منتشر شد.[۱۲۸] پس از آن در تهران و لکنهو به همان روش چاپ سنگی به چاپ رسید.[۱۲۹] یکی از چاپ‌های هند را به سال ۱۳۰۲ق گزارش کرده‌اند.[۱۳۰] چاپ دارالکتب الاسلامیه که با تصحیح علی‌اکبر غفاری (درگذشته ۱۳۸۳ش) حدیث‌شناس شیعه منتشر شده است را از بهترین تصحیح‌های الکافی ارزیابی کرده‌اند.[۱۳۱] عبدالرسول الغفار در کتاب الکلینی و الکافی، فهرستی از چاپ‌های گوناگون الکافی را گردآوری کرده است.[۱۳۲] مفصل‌ترین چاپ کافی چاپ مؤسسه دارالحدیث است که در پی کنگره بزرگداشت کلینی در سال ۱۳۸۷ و سپس در ۱۳۹۷ش، در ۱۵ جلد منتشر شده است.[۱۳۳] شمار چاپ‌ها و نسخه‌های چاپ‌نشده کافی چه به صورت مستقل، یا گزیده یا ضمن ترجمه و شرح احادیث به ۲۶۰ مورد می‌رسد.[۱۳۴] که ۲۵ مورد آن به چاپ متن احادیث کافی اختصاص دارد.[۱۳۵]

ترجمه‌ها

الکافی به صورت کامل یا به صورت گزیده به زبان‌های مختلف ترجمه شده است.[۱۳۶] در کتاب «کتاب‌شناسی کلینی و کتاب الکافی» تعداد ۱۶ ترجمه به فارسی، اردو و انگلیسی فهرست شده است.[۱۳۷] با این حال ترجمه‌هایی نیز وجود دارد که منتشر نشده و به‌صورت خطی مانده‌اند.[۱۳۸] ترجمه ملا خلیل قزوینی(درگذشته ۱۰۸۹ق) با نام صافی در شرح کافی را مهم‌ترین ترجمه الکافی دانسته‌اند و ترجمه محمدباقر کمره‌ای(درگذشته ۱۳۷۴ش) را مهم‌ترین ترجمه متأخر از کافی معرفی کرده‌اند.[۱۳۹]

ترجمه مشهور دیگر به فارسی ترجمه‌ای است که بخشی از آن را سید جواد مصطفوی و بخش دیگر را سید هاشم رسولی محلاتی انجام داده‌اند و این ترجمه گاه به اسم مصطفوی و گاه به اسم رسولی محلاتی منتشر می‌شود.[۱۴۰] ترجمه گزیده کافی، اثر محمدباقر بهبودی،[۱۴۱] متن و ترجمه کتاب نفیس فروع کافی، به قلم محمدحسین رحیمان،[۱۴۲] و بهشت کافی (ترجمه روضه کافی) اثر حمیدرضا آژیر است [۱۴۳] نیز از دیگر ترجمه‌های کافی به شمار می‌آیند.

شروح کافی

کتاب کافی از دوره‌های نخستین، مورد توجه عالمان و حدیث پژوهان بوده و از این رو، آثار متعددی درباره آن پدید آمده است. آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعه ۲۷ شرح نوشته شده بر بخش اصول کافی یا تمامی کتاب و ۱۰ حاشیه بر آن را معرفی کرده است.[۱۴۴] ازجمله مهمترین شروح کافی می‌توان به این آثار اشاره کرد:

کافی‌پژوهی

پژوهش درباره الکافی و نویسنده آن، ثقة الاسلام کلینی، بخش مهمی از مطالعات حدیث‌پژوهی را شکل داده است.[۱۴۶] کتاب کلینی‌نامه اثر سید محمود مرعشی نجفی و حسین متقی،[۱۴۷] و «کتاب‌شناسی کلینی و کتاب الکافی» نمونه‌ای از این آثار است.[۱۴۸] مجموعه چهارجلدی شناخت‌نامه کلینی و الکافی نیز که از سوی مؤسسه دارالحدیث منتشر شده مجموعه‌ای از مقالات و نگاشته‌ها پیرامون کافی و کلینی را گرد آورده است.[۱۴۹] در کتاب‌شناسی کلینی و کتاب الکافی، بیش از ۵۵ مقاله و ۱۲ پایان‌نامه،[۱۵۰] و ۲۲ اثر فهرست‌نگارانه درباره کافی گزارش شده است.[۱۵۱] نیز تعداد ۶۶ مقاله فارسی در پنج جلد[۱۵۲] و ۲۲ مقاله عربی از مقالات کنگره بزرگداشت ثقة الاسلام کلینی در دو جلد منتشر شده است.[۱۵۳]

آیت‌الله بروجردی مرجع تقلید قرن چهارده مجموعه سندهای کافی را تنظیم و مرتب کرده است که از سوی شاگردان او با دو عنوان ترتیب اسانید الکافی[۱۵۴] و تجرید اسانید الکافی[۱۵۵] منتشر شده است. ثامر هاشم العمیدی دست‌کم سه جلد کتاب درباره کلینی و الکافی منتشر کرده است.[۱۵۶] نویسنده دیگری به نام عبدالرسول الغفار دو کتاب با نام‌های «الکلینی و الکافی» و «الکلینی و خصومة ابوزهرة» به نگارش در آورده است.[۱۵۷] کتاب گفتگوها و گفتارها درباره کلینی و الکافی، نیز نمونه دیگری در حوزه کافی‌پژوهی به شمار می‌رود که در بردارنده چهار سخنرانی، پنج مقاله، هشت مصاحبه و گزارش یک نشست درباره ترجمه‌های الکافی است.[۱۵۸]

مقایسه الکافی با سایر جوامع حدیثی

جوامع مهم حدیثی شیعه مؤلف متوفای تعداد احادیث توضیحات
المحاسن احمد بن محمد برقی ۲۷۴ق حدود ۲۶۰۴ مجموعه روایاتی با موضوعات مختلف مانند فقه و اخلاق
کافی محمد بن یعقوب کلینی ۳۲۹ق حدود ۱۶۰۰۰ اقسام احادیث اعتقادی، اخلاقی، آداب و فقهی
کتاب من لایحضره الفقیه شیخ صدوق ۳۸۱ق حدود ۶۰۰۰ احادیث فقهی
تهذیب الاحکام شیخ طوسی ۴۶۰ق حدود ۱۳۶۰۰ احادیث فقهی
الاستبصار فیما اختلف من الاخبار شیخ طوسی ۴۶۰ق حدود ۵۵۰۰ احادیث فقهی
الوافی فیض کاشانی ۱۰۹۱ق حدود ۵۰۰۰۰ دربردارنده احادیث کتب اربعه با حذف مکررات و شرح بعضی از آنها
وسائل الشیعه شیخ حر عاملی ۱۱۰۴ق ۳۵۸۵۰ احادیثِ فقهی کتب اربعه و بیش از هفتاد کتاب حدیثی دیگر
بحارالانوار علامه مجلسی ۱۱۱۰ق حدود ۸۵۰۰۰ جمع‌آوری اکثر روایات معصومین در موضوعات مختلف
مستدرک الوسائل میرزا حسین نوری ۱۳۲۰ق ۲۳۵۱۴ تکمیل احادیث فقهی وسائل الشیعه
سفینة البحار شیخ عباس قمی ۱۳۵۹ق ۱۰ جلد ارائه فهرستی موضوعی بر اساس الفبا برای کتاب بحار الانوار
جامع احادیث شیعه آیت الله بروجردی ۱۳۸۰ق ۴۸۳۴۲ گردآوری و باب‌بندی احادیث فقهی شیعه
مستدرک سفینة البحار شیخ علی نمازی ۱۴۰۵ق ۱۰ جلد تکمیل سفینة البحار
الحیات محمدرضا حکیمی خراسانی ۱۴۴۳ق ۱۲ جلد ۴۰ فصل در موضوعات مختلف فکری ـ عملی
میزان الحکمه محمدی ری شهری ۱۴۴۳ق ۲۳۰۳۰ ۵۶۴ عنوان غیر فقهی


جستارهای وابسته

پانویس

  1. عابدی شاهرودی، «نقد و تحقیقی در زمینه شروح کافی»، ص۱۰۸.
  2. عابدی شاهرودی، «نقد و تحقیقی در زمینه شروح کافی»، ص۱۰۹.
  3. عابدی شاهرودی، «نقد و تحقیقی در زمینه شروح کافی»، ص۱۰۸.
  4. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۴۴.
  5. عطاردی، «محمد بن یعقوب کلینی»، ص۱۵۰.
  6. عطاردی، «محمد بن یعقوب کلینی»، ص۱۶۲.
  7. عطاردی، «محمد بن یعقوب کلینی»، ص۱۶۲.
  8. ایازی، کافی‌پژوهی، ۱۳۸۷ش، ص۹.
  9. مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیه، ۱۴۱۴ق، ص۷۰.
  10. شهید اول، اجازهٔ نقل حدیث، به نقل از: مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۶، ص۱۹۰.
  11. محقق کرکی، اجازهٔ نقل حدیث، به نقل از: مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۵، ص۶۳.
  12. شهید ثانی، اجازهٔ نقل حدیث، به نقل از: مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۵، ص۱۴۱.
  13. مجلسی، مرآة العقول، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۳.
  14. استرآبادی، الفوائد المدنیه، ۱۴۲۴ق، ص۵۲۰.
  15. آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج ۱۷، ص۲۴۵.
  16. شعرانی، «تقدمة للمحشی»، صفحه ز.
  17. ایازی، کافی‌پژوهی، ۱۳۸۷ش، ص۹.
  18. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۴۰.
  19. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۳۸.
  20. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۳۸.
  21. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۳۸.
  22. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۳۸.
  23. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۳۸.
  24. بحرالعلوم، الفوائد الرجالیه، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۳۲۵
  25. عطاردی، «محمد بن یعقوب کلینی»، ص۱۵۰.
  26. کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵.
  27. عطاردی، «محمد بن یعقوب کلینی»، ص۱۶۱.
  28. الغفار، الکلینی و الکافی، ۱۴۱۶ق، ص۴۰۱.
  29. الغفار، الکلینی و الکافی، ۱۴۱۶ق، ص۴۰۱.
  30. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۳۴۱.
  31. الغفار، الکلینی و الکافی، ۱۴۱۶ق، ص۳۹۷.
  32. الغفار، الکلینی و الکافی، ۱۴۱۶ق، ص۳۹۷
  33. الغفار، الکلینی و الکافی، ۱۴۱۶ق، ص۳۹۲.
  34. مجلسی، مرآة العقول، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۲.
  35. نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۴۷۰
  36. لطفی، «روش شیخ کلینی در طبقه‌بندی روایات کافی»، ص۱۶۱.
  37. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۲۸۵.
  38. لطفی، «روش شیخ کلینی در طبقه‌بندی روایات کافی»، ص۱۶۳.
  39. لطفی، «روش شیخ کلینی در طبقه‌بندی روایات کافی»، ص۱۶۸.
  40. لطفی، «روش شیخ کلینی در طبقه‌بندی روایات کافی»، ص۱۶۳.
  41. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۲۹۷.
  42. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۲۸۶.
  43. مدنی بجستانی، فرهنگ کتب حدیثی شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۲۷۲.
  44. رحمان‌ستایش، «کافی»، ص۴۷۶.
  45. مدنی بجستانی، فرهنگ کتب حدیثی شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۲۷۴-۲۷۵.
  46. دهقان منگابادی، «کلینی و کتاب الکافی»، ص۴۶۱.
  47. مدیرشانه‌چی، «کافی»، ص۴۸۳.
  48. مدیرشانه‌چی، «کافی»، ص۴۸۳.
  49. افندی، ریاض العلماء، ج ۲، ص۲۶۱.
  50. نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۶ق، ص۳۷۷؛ طوسی، الفهرست، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۰.
  51. مصطفوی، ترجمه اصول کافی، ۱۳۶۹ش، ج ۱، ص۱۰.
  52. کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۸۹؛ معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۳۳.
  53. مصطفوی، ترجمه اصول کافی، ۱۳۶۹ش، ج ۱، ص۱۰.
  54. حبیب العمیدی، «مع الکلینی و کتابه الکافی»، ص۱۲۸.
  55. حبیب العمیدی، «مع الکلینی و کتابه الکافی»، ص۱۲۷.
  56. حبیب العمیدی، «مع الکلینی و کتابه الکافی»، ص۱۲۷-۱۲۸.
  57. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۳۹.
  58. معموری، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی»، ص۳۹.
  59. حجت، «کلینی و کافی»، ص۳۹۴.
  60. حجت، «کلینی و کافی»، ص۳۹۶.
  61. حجت، «کلینی و کافی»، ص۳۹۷.
  62. حجت، «کلینی و کافی»، ص۳۹۸.
  63. خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۸۳-۸۴.
  64. حبیب العمیدی، «مع الکلینی و کتابه الکافی»، ص۱۲۸.
  65. حبیب العمیدی، «مع الکلینی و کتابه الکافی»، ص۱۲۸.
  66. حبیب العمیدی، «مع الکلینی و کتابه الکافی»، ص۱۱۸.
  67. حبیب العمیدی، «مع الکلینی و کتابه الکافی»، ص۱۱۸.
  68. حبیب العمیدی، «مع الکلینی و کتابه الکافی»، ص۱۱۸.
  69. حبیب العمیدی، «مع الکلینی و کتابه الکافی»، ص۱۲۱.
  70. قنبری، شناخت‌نامه کلینی و الکافی، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۳۴۷-۵۰۰.
  71. سید بن طاووس، کشف المحجة، ۱۳۷۰ق، ص۱۵۹.
  72. حجت، «کلینی و کافی»، ص۴۰۹.
  73. حجت، «کلینی و کافی»، ص۴۰۹.
  74. حجت، «کلینی و کافی»، ص۴۰۹.
  75. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۳۱۵.
  76. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۳۱۶-۳۱۷.
  77. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۳۱۶.
  78. حسینی جلالی، «کتاب الکافی»، ص۳۷۸.
  79. حسینی جلالی، «کتاب الکافی»، ص۳۷۸.
  80. الغفار، الکلینی و الکافی، ۱۴۱۶ق، ص۴۳۱-۴۳۶.
  81. شبیری، «لزوم ارزیابی سندی احادیث کافی»، ص۳۱۸.
  82. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۳۱۴-۳۱۵.
  83. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۳۲۱-۳۳۵.
  84. ایازی، کافی‌پژوهی، ۱۳۸۷ش، ص۱۰.
  85. معارف، «محمد بن یعقوب کلینی و کتاب کافی»، ص۴۲۶.
  86. معارف، «محمد بن یعقوب کلینی و کتاب کافی»، ص۴۲۷.
  87. ایازی، کافی‌پژوهی، ۱۳۸۷ش، ص۹.
  88. معارف، «محمد بن یعقوب کلینی و کتاب کافی»، ص۴۲۶.
  89. شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ۱۳۹۲ش، ج۱، صص۱۷۳-۱۷۴.
  90. غروی نائینی، «زنان راوی در الکافی»، ص۱۳۵.
  91. قربانی، «کتاب کاقی ثقة الاسلام کلینی»، ص۶۲.
  92. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۲۸۷.
  93. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۲۸۷.
  94. نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۲۱، ص۴۶۳-۴۸۰.
  95. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۲۸۸.
  96. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۲۹۲.
  97. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۲۹۵.
  98. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۲۹۲.
  99. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۲۸۷.
  100. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۲۸۸.
  101. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۲۹۰-۲۹۱.
  102. حجت، «کلینی و کافی»، ص۴۱۶.
  103. الحسنی، دراسات فی الحدیث و المحدثین، ۱۳۹۸ق، ص۱۹۲-۲۰۱.
  104. الحسنی، دراسات فی الحدیث و المحدثین، ۱۳۹۸ق، ص۱۹۲.
  105. بهبودی، صحیح الکافی، ۱۴۲۵ق، ج۱، صفحه یج.
  106. بهبودی، صحیح الکافی، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۴۰۸.
  107. بهبودی، صحیح الکافی، ۱۴۲۵ق، ج۱، صفحه یج.
  108. بهبودی، «با استاد محمدباقر بهبودی در عرصه روایت و درایت حدیث»، ص۳-۸.
  109. بهبودی، «آخرین کلام در عرصه روایت و درایت حدیث»، ص۲۹-۳۰.
  110. سبحانی، «پاسداری از عرصه روایت و درایت حدیث»، ص۳۵.
  111. سبحانی، «پاسداری از عرصه روایت و درایت حدیث»، ص۳۴.
  112. شبیری، «نگاهی به گفتگوی در عرصه روایت و درایت حدیث»، ص۱۲-۱۷.
  113. جاودان، «باری دیگر در عرصه روایت و درایت حدیث»، ص۳۶-۳۹.
  114. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۲.
  115. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۲.
  116. مؤدب و حدادیان، «بررسی دلالی روایات تحریف‌نما در کتاب کافی»، ص۳۰.
  117. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۳۳۶.
  118. مؤدب و حدادیان، «بررسی دلالی روایات تحریف‌نما در کتاب کافی»، ص۳۳.
  119. مؤدب و حدادیان، «بررسی دلالی روایات تحریف‌نما در کتاب کافی»، ص۳۷.
  120. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۳۳۹.
  121. حجت، «کلینی و کافی»، ص۴۱۲.
  122. الغفار، الکلینی و الکافی، ۱۴۱‍۶ق، ص۴۶۳.
  123. حجت، «کلینی و کافی»، ص۴۱۲.
  124. الغفار، الکلینی و الکافی، ۱۴۱‍۶ق، ص۴۵۸.
  125. الغفار، الکلینی و الکافی، ۱۴۱‍۶ق، ص۴۵۸.
  126. شبیری، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، ص۳۴۱.
  127. الغفار، الکلینی و الکافی، ۱۴۱‍۶ق، ص۴۶۳.
  128. عطاردی، «محمد بن یعقوب کلینی»، ص۱۶۴.
  129. عطاردی، «محمد بن یعقوب کلینی»، ص۱۶۵.
  130. مرعشی نجفی و متقی، کلینی‌نامه، ۱۳۸۷ش، ص۲۸۹.
  131. حجت، «کلینی و کافی»، ص۴۲۱.
  132. الغفار، الکلینی و الکافی، ۱۴۱۶ق، ص۴۶۴-۴۶۶.
  133. کتاب الکافی (۱۶ جلدی) دارالحدیث، تجدید چاپ شد. پایگاه اطلاع‌رسانی حدیث‌نت.
  134. قنبری، کتاب‌شناسی کلینی و کتاب الکافی، ۱۳۸۷ش، ص۲۵-۱۱۴.
  135. قنبری، کتاب‌شناسی کلینی و کتاب الکافی، ۱۳۸۷ش، ص۲۵-۲۶.
  136. کنگره بین‌المللی بزرگداشت ثقة الاسلام کلینی، گفتگوها و گفتارها درباره کلینی و الکافی، ۱۳۸۹ش، ص۳۷۵.
  137. قنبری، کتاب‌شناسی کلینی و کتاب الکافی، ۱۳۸۸ش، ص۸۷-۱۰۲.
  138. کنگره بین‌المللی بزرگداشت ثقة الاسلام کلینی، گفتگوها و گفتارها درباره کلینی و الکافی، ۱۳۸۹ش، ص۳۷۶.
  139. کنگره بین‌المللی بزرگداشت ثقة الاسلام کلینی، گفتگوها و گفتارها درباره کلینی و الکافی، ۱۳۸۹ش، ص۳۷۷.
  140. کنگره بین‌المللی بزرگداشت ثقة الاسلام کلینی، گفتگوها و گفتارها درباره کلینی و الکافی، ۱۳۸۹ش، ص۳۷۸.
  141. خانه کتاب و ادبیات ایران، ترجمه گزیده کافی
  142. خانه کتاب و ادبیات ایران، متن و ترجمه کتاب نفیس فروع کافی.
  143. خانه کتاب و ادبیات ایران، بهشت کافی.
  144. آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج ۱۳، ص۹۵ – ۹۹.
  145. برای آشنایی جامع با شرح‌ها و حاشیه‌های کافی، نگاه کنید به: قنبری، كتاب شناسى كلينى و كتاب الكافی، ۱۳۸۷ش، صص۲۷-۷۱؛ ایازی، كافى پژوهى، ۱۳۸۷ش، ص۱۳.
  146. قنبری، کتاب‌شناسی کلینی و کتاب الکافی، ۱۳۸۷ش، ص۲۲.
  147. مرعشی نجفی و متقی، کلینی‌نامه، ۱۳۸۷ش.
  148. قنبری، کتاب‌شناسی کلینی و کتاب الکافی، ۱۳۸۷ش، ص۹.
  149. قنبری، کتاب‌شناسی کلینی و کتاب الکافی، ۱۳۸۷ش، ص۳.
  150. قنبری، کتاب‌شناسی کلینی و کتاب الکافی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۹-۱۸۸.
  151. قنبری، کتاب‌شناسی کلینی و کتاب الکافی، ۱۳۸۷ش، ص۱۸۹-۱۹۷.
  152. کنگره بین‌المللی بزرگداشت ثقة الاسلام کلینی، مجموعه مقالات فارسی کنگره بزرگداشت کلینی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۶.
  153. کنگره بین‌المللی بزرگداشت ثقة الاسلام کلینی، مجموعه مقالات فارسی کنگره بزرگداشت کلینی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۶.
  154. قنبری، کتاب‌شناسی کلینی و کتاب الکافی، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۱.
  155. قنبری، کتاب‌شناسی کلینی و کتاب الکافی، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۹.
  156. قنبری، کتاب‌شناسی کلینی و کتاب الکافی، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۴-۱۲۵.
  157. قنبری، کتاب‌شناسی کلینی و کتاب الکافی، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۶.
  158. کنگره بین‌المللی ثقة الاسلام کلینی، گفتگوها و گفتارها درباره کلینی و الکافی، ۱۳۸۹ش، ص۱-۲.

منابع

  • آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳ق.
  • استرآبادی، محمد امین، الفوائد المدنیه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۲۴ق.
  • افندی، عبدالله بن عیسی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، قم، مطبعه الخیام، بی‌تا.
  • الحسنی، هاشم معروف، دراسات فی الحدیث و المحدثین، لبنان، دار التعارف، ۱۳۹۸ق.
  • الغفار، عبدالرسول، الکلینی و الکافی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق.
  • ایازی، سيد محمدعلى، كافى پژوهى (گزارش پايان‌نامه‏‌هاى مرتبط با كلينى و الكافی)، دارالحديث‏، ۱۳۸۷ش.
  • بهبودی، محمدباقر، «آخرین کلام در عرصه روایت و درایت حدیث»، کیهان فرهنگی، شماره ۳۵، بهمن ۱۳۶۵ش.
  • بهبودی، محمدباقر، «با استاد محمدباقر بهبودی در عرصه روایت و درایت حدیث»، کیهان فرهنگی، شماره ۳۱، مهر ۱۳۶۵ش.
  • بهبودی، محمدباقر، صحیح الکافی، تهران، سنا، ۱۴۲۵ق.
  • پایگاه اطلاع‌رسانی حدیث‌نت، کتاب الکافی (۱۶ جلدی) دارالحدیث، تجدید چاپ شد.، مرور خبر ۲۶ آبان ۱۴۰۴ش.
  • جاودان، محمد، «باری دیگر در عرصه روایت و درایت حدیث»، کیهان فرهنگی، شماره ۳۴، دی ۱۳۶۵ش.
  • حبیب العمیدی، سید ثامر هاشم، «مع الکلینی و کتابه الکافی»، در شناخت‌نامه کلینی و کافی، به کوشش محمد قنبری، جلد ۱، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • حجت، هادی، «کلینی و کافی»، در شناخت‌نامه کلینی و کافی، به کوشش محمد قنبری، جلد ۱، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • حسینی جلالی، محمدحسین، «کتاب الکافی»، در شناخت‌نامه کلینی و کافی، به کوشش محمد قنبری، جلد ۱، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۱۳ق.
  • دهقان منگابادی، بمانعلی، «کلینی و کتاب الکافی»، در شناخت‌نامه کلینی و کافی، به کوشش محمد قنبری، جلد ۱، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • رحمان‌ستایش، محمدکاظم، «کافی»، در شناخت‌نامه کلینی و کافی، به کوشش محمد قنبری، جلد ۱، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • سبحانی، جعفر، «پاسداری از عرصه روایت و درایت حدیث»، کیهان فرهنگی، شماره ۳۳، آذر ۱۳۶۵ش.
  • سبحانی، جعفر، «کافی کافی نیست»، ترجمه علی اوجبی، کتاب ماه دین، ش۱۳۰ و ۱۳۱، سال یازدهم، مرداد و شهریور ۱۳۸۷ش.
  • سید بن طاووس، علی بن موسی، کشف المحجه لثمره المهجه، نجف، المطبعه الحیدریه، ۱۳۷۰ق.
  • شبیری زنجانی، سیدموسی، جرعه‌ای از دریا، ج۱، قم: مؤسسه کتاب شناسی شیعه، ۱۳۹۲ش.
  • شبیری، سید محمدجواد، «پژوهشی جدید در کتاب کافی»، در شناخت‌نامه کلینی و کافی، به کوشش محمد قنبری، جلد ۱، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • شبیری، سید محمدجواد، «لزوم ارزیابی سندی احادیث کافی»، در شناخت‌نامه کلینی و کافی، به کوشش محمد قنبری، جلد ۳، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • شبیری، سید محمدجواد، «نگاهی به گفتگوی در عرصه روایت و درایت حدیث»، کیهان فرهنگی، شماره ۳۴، دی ۱۳۶۵ش.
  • شعرانی، ابوالحسن، «تقدمة للمحشی»، در الکافی: الاصول و الروضة، همراه با شرح ملاصالح مازندرانی، تهران، نشر اسلامیه، ۱۳۴۲ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، تحقیق جواد قیومی، بی‌جا، نشر الفقاهه، ۱۴۱۷ق.
  • عابدی شاهرودی، علی، «نقد و تحقیقی در زمینه شروح کافی»، در شناخت‌نامه کلینی و کافی، به کوشش محمد قنبری، جلد ۲، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • عطاردی، عزیزالله، «محمد بن یعقوب کلینی»، در شناخت‌نامه کلینی و کافی، به کوشش محمد قنبری، جلد ۱، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • غروی نائینی، نهله، «زنان راوی در الکافی»، مجموعه مقالات فارسی کنگره بزرگداشت ثقة الاسلام کلینی، جلد ۳، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • قربانی، زین‌العابدین، «کتاب کافی ثقة الاسلام کلینی»، در شناخت‌نامه کلینی و کافی، به کوشش محمد قنبری، جلد ۲، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • قنبرى، محمد، شناخت‏نامه كلينى و الكافی، قم، دار الحديث، ۱۳۸۷ش.
  • قنبری، محمد، کتاب‌شناسی کلینی و کتاب الکافی، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
  • کنگره بین‌المللی بزرگداشت ثقة الاسلام کلینی، مجموعه مقالات فارسی کنگره بزرگداشت کلینی، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • لطفی، سید مهدی، «روش شیخ کلینی در طبقه‌بندی روایات کافی»، دوفصلنامه مطالعات قرآن و حدیث، شماره ۱۴، بهار و تابستان ۱۳۹۳ش.
  • مؤدب، سید رضا و عبدالرضا حدادیان، «بررسی دلالی روایات تحریف‌نما در کتاب کافی»، دوفصلنامه حدیث‌پژوهی، شماره ۲، پاییز و زمستان ۱۳۸۸ش.
  • مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران،‌دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
  • مدنی بجستانی، سید محمود، فرهنگ کتب حدیثی شیعه، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵ش.
  • مدیرشانه‌چی، کاظم، «کافی»، در شناخت‌نامه کلینی و کافی، به کوشش محمد قنبری، جلد ۱، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • مرعشی نجفی، سید محمود و حسین متقی، کلینی‌نامه، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۳۸۷ش.
  • مصطفوی، جواد، ترجمه اصول کافی، تهران، کتابفروشی علمیه اسلامیه، ۱۳۶۹ش.
  • معارف، مجید، «محمد بن یعقوب کلینی و کتاب کافی»، در شناخت‌نامه کلینی و کافی، به کوشش محمد قنبری، جلد ۱، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • معموری، علی، «زمینه‌های تاریخی کتاب کافی با تکیه بر جنبه‌های کلامی»، در شناخت‌نامه کلینی و کافی، به کوشش محمد قنبری، جلد ۳، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۷ش.
  • مفید، محمد بن نعمان، تصحیح اعتقادات الامامیه، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق.
  • نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق.
  • نوری، حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، قم، ۱۴۰۸ق.