تهران

مقاله قابل قبول
کپی‌کاری از منابع خوب
استناد ناقص
شناسه ناقص
عدم جامعیت
از ویکی شیعه
تهران
میدان آزادی تهران
میدان آزادی تهران
اطلاعات کلی
ویژگیبزرگترین و پرجمعیت‌ترین شهر شیعه، پایتخت جمهوری اسلامی ایران
کشورایران
استانتهران
مساحت۷۳۰ک.م
جمعیت کل۸٬۶۹۳٬۷۰۶
ادیاناسلام
مذهبشیعه
اطلاعات تاریخی
پیشینه تشیعدر دوران حکومت عباسیان
وقایع مهمنهضت مشروطه
اماکن
زیارتگاهامامزاده زید، امامزاده ابوطالب، امامزاده سیداسماعیل، امامزاده یحیی، امامزاده چهل تن، امامزاده داود، امامزاده صالح.
قبرستان‌هابهشت زهرا
حوزه علمیهحوزه علمیه تهران، فهرست مدارس علمیه تهران
مساجدمسجد جامع عتیق تهران، مسجد امام خمینی، مسجد و مدرسه مروی، مسجد سید عزیزالله، مسجد شیخ العراقین، مسجد و مدرسه شهید مطهری.
مؤسساتمجمع جهانی اهل بیت، حسینیه ارشاد، مهدیه تهران، جامعه تعلیمات اسلامی، جامعه روحانیت مبارز تهران.
مشاهیر
مذهبیمیرزا ابوالقاسم تهرانی، ملا علی کنی، میرزا محمد حسن آشتیانی، سید احمد خوانساری، آقا بزرگ تهرانی، حکمای اربعه تهران.
سیاسیسید عبدالله بهبهانی، سید محمد طباطبایی سنگلجی، شیخ فضل الله نوری، سید حسن مدرس، سید محمود طالقانی


تهران پایتخت جمهوری اسلامی ایران، مرکز استان تهران، بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین شهر شیعه‌نشین است. آبادی تهران که از آغاز دوران اسلامی وجود داشت، جزو دهستان‌های ری محسوب می‌شد. تهران در دوره صفویه شکل شهر پیدا کرد و در دوره قاجاریه، پایتخت رسمی ایران شد. تاریخ تشیع تهران متأثر از شکل‌گیری تشیع در قم و سپس ری در قرن دوم قمری بود. در قرن هشتم هجری، پس از حمله مغول و افول ری و ورامین، بیشتر مردم تهران شیعه بوده و از دوره صفویه و قاجاریه و پس از انقلاب اسلامی ایران تا امروز بیشتر مردم تهران شیعه دوازده‌امامی هستند.

حوزه علمیه تهران در دوره قاجاریه شکل گرفته است. همچنین در تهران، بناهای اسلامی و مراکز علمی، اقتصادی و سیاسی مختلفی وجود دارد: امامزادگان، مساجد و تکایای تاریخی، مدارس علمیه تهران، مجمع جهانی اهل بیت، حسینیه ارشاد، مهدیه تهران و بازار تهران از جمله این اماکن است.

پایتخت ایران

تهران / طهران[یادداشت ۱] از زمانی که آقا محمدخان قاجار در ۱۱ جمادی الاول ۱۲۰۰ق / یکم نوروز ۱۲۱۲ش در تهران بر تخت پادشاهی می‌نشیند رسماً پایتخت ایران می‌شود.[۶] اکنون شهر تهران پایتخت جمهوری اسلامی ایران و مرکز شهرستان و استان تهران است[۷] [یادداشت ۲] و بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۹۵ش، جمعیتی برابر با ۸ میلیون ۷۳۷ هزار و ۵۱۰ نفر (۴ میلیون و ۳۴۷ هزار و ۵۳۴ مرد و ۴ میلیون ۳۸۹ هزار و ۹۷۶ زن) و ۲ میلیون و ۹۲۴ هزار و ۲۰۸ خانوار دارد.[۸]

دیرینه (از آغاز تا پایتختی)

در منابع مکتوب پیش از اسلام یا سده‌های نخستین اسلام به تهران اشاره‌ای نشده، اما آثار باستان‌شناختی و شواهد اقلیمی نشان می‌دهد سرزمین اولیه شهر تهران پیش از تاریخ، خالی از سکنه نبوده‌ است.[۹] در آثار تاریخی به زمان شکل‌گیری هسته اولیه شهر تهران اشاره نشده است[۱۰] [یادداشت ۳] اما نسبت «تهرانی» برای محمد بن حماد، محدث قرن سوم هجری، نشان می‌دهد آبادی تهران در آغاز دوران اسلامی وجود داشته است.[۱۱] تا حمله مغول در قرن هفتم هجری، تهران هنوز قریه بوده است و دیه‌های دولاب، تجریش و ونک از آن مشهورتر بوده‌اند.[۱۲] با حمله مغول، ری، ام‌البلاد آن زمان ایران ویران می‌شود[۱۳] و بسیاری از مردم آن و شاید روستاهای پیرامونش به تهران مهاجرت می‌کنند.[۱۴]

در قرن هشتم هجری قمری با افول ورامین که در دوره ایلخانان جایگزین ری شده بود، تهران رونق بیشتری می‌یابد[۱۵] و در آغاز قرن نهم هجری قمری، تهران ناحیه‌ای پهناور و بدون دیوار بوده است؛ به طوری که کلاویخو (فرستاده پادشاه اسپانیا به دربار تیمور گورکانی) آن را شهر نامیده است.[۱۶] تهران در دوره صفویه اعتبار تازه‌ای پیدا می‌کند[۱۷] و پادشاهان صفویه آن را به شهر تبدیل می‌کنند[۱۸] و اولین برج و باروی تهران در سال ۹۶۱ق / ۹۲۰ش به فرمان شاه طهماسب صفوی ساخته می‌شود.[۱۹] پس از صفویه تهران به دست اشرف افغان می‌افتد [یادداشت ۴]و پنج سال در تصرف افغان‌ها می‌ماند.[۲۰] سپس تهران توسط نادرشاه تصرف می‌شود.[۲۱] کریمخان زند در سال ۱۱۷۲ق وارد تهران می‌گردد و سال بعد به دستور او دارالحکومه ساخته می‌شود اما وی از پایتخت قراردادن تهران منصرف می‌شود.[۲۲] پس از زندیه، آقا محمدخان قاجار در سال ۱۲۱۲ش تهران را رسماً پایتخت ایران می‌کند.[۲۳]

اولین یادکرد تهران

«فارسنامه بلخی» (نگارش بین ۵۰۰ تا ۵۱۰ق) کهن‌ترین منبعی است که از تهران نام برده است.[۲۴] بعد از او سمعانی (قرن ششم هجری قمری)[یادداشت ۵]در کتاب اَلانساب خود از تهران نام برده و آن را از دهستان‌های ری شمرده است.[۲۶] اولین بار عنوان شهر برای تهران از سوی کلاویخو در سفرنامه‌اش در قرن هشتم هجری ذکر شده است.[۲۷] اولین کسی که درباره تهران اطلاعات نسبتاً مفصلی ارائه داده، یاقوت حموی است.[۲۸]

تاریخ تشیع تهران

تهران در آغاز دوران اسلامی به صورت آبادی وجود داشته و جزو روستاهای ری بوده است.[۲۹]

تأثیر تشیع قم و ری بر تهران (تا قرن پنجم هجری): قم را خاستگاه تشیع در ایران و تأسیس قم اسلامی را ۸۳ یا ۹۴ق می‌دانند.[۳۰] تشیع قم چنان بود که بر مناطق اطرافش مانند ری نیز تأثیر می‌گذاشت.[۳۱] ری نیز در زمان عثمان بدون جنگ فتح می‌شود و مردمش تا پیروزی عباسیان گرایش اموی داشتند و حتی آن را جزو شهرهای ناصبی‌مذهب نیز نام برده‌اند.[۳۲] از قرن دوم و پس از پیروزی عباسیان (۱۳۲ ـ ۶۵۶ق) به تدریج مذهب شیعه در این شهر گسترش می‌یابد.[۳۳] حضور عبدالعظیم حسنی در ری (پیش از سال ۲۵۰ق) را نقطه عطفی برای تشیع این شهر شمرده‌اند.[۳۴] ارتباط قم با ری باعث تفکرات شیعی امامی بود و تشیع از ری نیز به نواحی و اطرافش گسترش می‌یافت.[۳۵]

تأثیر حکومت آل بویه بر تشیع تهران: در دوره حکومت آل بویه (۳۲۰ ـ ۴۴۰ق) گرایش‌های شیعی در ایران گسترش یافت؛ بویژه با حضور صاحب بن عباد از وزرای حامی شیعه بویهیان و روابط نزدیک وی با شیخ صدوق.[۳۶] در این دوره نواحی میان طبرستان و ری عمدتاً شیعه بودند و از مهم‌ترین آنها منطقه قصران است که اکنون ضمیمه تهران است.[۳۷]

تشیع تهران قبل از صفویه: به گزارش حمدالله مستوفی( درگذشته ۷۵۰ق) (که نزدیک به صد و شصت سال قبل از صفویه می‌زیسته است) مردم ری و بیشتر توابع آن در نیمه قرن هشتم هجری قمری به جز موارد استثنا مانند دیه قویه، شیعه دوازده امامی بوده‌اند[۳۸] و چون در آن زمان تهران اعتبار و اهمیت داشت اگر جزو استثناها بود حتماً وی آن را ذکر می‌کرد.[۳۹] در اواخر قرن هشتم مردم تهران و بیشتر آبادی‌های اطرافش شیعه بودند و فقط در چند جا سنیان حنفی زندگی می‌کردند.[۴۰] برخی معتقدند ایرانیان تا قبل از صفویه غالباً سنی بودند و حضور شیعیان به برخی مناطق مانند قم، سبزوار، کاشان و مازندران منحصر بود[۴۱] اما وجود امامزاده‌های متعدد در تهران در دوره تیموری در قرن نهم هجری[۴۲] مانند بقعه سیداسماعیل، امامزاده یحیی و زید و آثار به دست آمده در آن‌ها (مانند نوشته‌های فارسی و عربی) نشان می‌دهد که تشیع در تهران پیش از دوره صفویه رواج داشته است.[۴۳] [یادداشت ۶]

تشیع تهران در دوره صفویه و پس از آن: در دوره صفویه (۹۰۷ ـ ۱۱۳۵ق) و تأسیس دولت امامی‌مذهب و تغییر مذهب رسمی ایران به تشیع، تحول شگرفی در تاریخ تشیع دوازده امامی پدید آمد.[۴۸] در این دوره، تهران با سرعت بیشتری آبادتر و بزرگ‌تر ‌گردید[۴۹] و در نیمه نخست صفویه از نظر فرهنگی جایگزین ری ‌گردید تا جایی که می‌توان نشانه‌هایی از رشد حوزه علمیه (نهاد آموزش دینی نزد شیعه امامیه.[۵۰]) را در تهران یافت.[۵۱] پس از دوره صفویه نیز نادرشاه پس از بازگشت از هند (۱۱۵۲ق)، در تهران مجلسی از علمای مذاهب تشکیل می‌دهد.[۵۲]

در دوره قاجار (۱۲۰۹ ـ ۱۳۴۵ق)، مردم تهران در محرم هر سال برای امام حسین(ع) و شهدای کربلا سوگواری می‌کردند.[۵۳] در سال ۱۳۰۰ق به دستور ناصرالدین شاه قاجار دریافت مالیات جزیه از زردشتیان، ارامنه و کلیمیان لغو گردید.[۵۴] در دوره پهلوی (۱۳۰۴ ـ ۱۳۵۷ش) در سال ۱۳۱۲ش در مجلس شورای ملی قانون «اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیرشیعه» به تصویب ‌رسید.[۵۵] پس از انقلاب اسلامی ایران طبق اصل دوازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، دین رسمی ایران اسلام‏ و مذهب‏ جعفری‏ اثنی‏ عشری‏ است‏ و پیروان مذاهب‏ دیگر اسلامی‏ اعم‏ از حنفی‏، شافعی‏، مالکی‏، حنبلی‏ و زیدیه‏ در انجام‏ مراسم‏ مذهبی طبق‏ فقه‏ خودشان‏ آزادند و تعلیمات دینی و احوال‏ شخصیه‏ ( ازدواج‏، طلاق‏، ارث‏ و وصیت‏) و دعاوی‏ مربوط به‏ آن‏ در دادگاه‌ها رسمیت‏ دارند. همچنین طبق اصل سیزدهم، ‎‎‎‎‎ایرانیان‏ زرتشتی‏، کلیمی‏ و مسیحی‏ تنها اقلیت‌های‏ دینی‏ هستند که‏ در حدود قانون‏ در انجام‏ مراسم‏ دینی‏ آزادند و در احوال‏ شخصیه‏ و تعلیمات‏ دینی‏ می‌توانند طبق‏ آیین‏ خود عمل‏ کنند.

پس از قاجاریه تاکنون بیشتر مردم تهران مسلمان و شیعه هستند اما پیروان اهل تسن و ادیان دیگر چون زردشتی، مسیحی، آشوری و یهودی نیز در این شهر زندگی می‌کنند.[۵۶]

حوزه علمیه تهران

مدرسه علمیه مروی

در قرون متقدم و میانه اسلامی، قریه تهران و برخی از روستاهای اطرافش که اکنون بخشی از شهر تهران محسوب می‌گردند مراکز کوچکی برای آموزش دینی و تربیت عالمان بوده‌اند؛ مانند عالمان و محدثان برخاسته از تهران (مانند محمد بن حماد طهرانی)، دولاب، نرمق (نارمک فعلی)، دوریست (طرشت کنونی) (مانند فقیهان و محدثان شیعی از خاندان دوریستی در قرون پنج و شش)، کَن (مانند قطب الدین احمد کنی، از عالمان زیدی) و ونک.[۵۷] آموزش علوم دینی در عصر صفویه، افشاریه و زندیه ادامه یافته و دوره‌های متفاوت داشته است (قرون دهم تا هجدهم هجری).[۵۸] در دوره قاجاریه و پایتخت شدن تهران، فتحعلی شاه قاجار به بهبود آموزش علوم دینی اهتمام ‌ورزید[۵۹] و همزمان با ساخت یا تکمیل کاخ‌های سلطنتی بناهایی نیز با کارکرد دینی (مسجد و مدرسه علوم دینی) ساخته ‌شد و حوزه علمیه تهران شکل گرفت و تهران صاحب یکی از حوزه‌های معتبر با شخصیت‌های برجسته دینی ‌شد.[۶۰][یادداشت ۷] فتحعلی شاه همان مرکزیت دینی را برای تهران فراهم کرد که اصفهان در دوره صفویه داشت.[۶۲] از این رو از دیگر حوزه‌های دینی ایران مانند اصفهان، قزوین و ری، به تهران می‌آمدند.[۶۳]

در دوره ناصرالدین شاه قاجار آموزش فلسفه و تدریس علوم عقلی در حوزه علمیه تهران نیز جایگاهی پیدا کرد[۶۴] و چهار تن از عالمان بزرگ تهران که اهل فلسفه بودن به حکمای اربعه تهران شهرت یافتند.[۶۵] در دوره ناصری، اهمیت حوزه علمیه تهران و مدارس دینی تهران خیلی افزایش و توسعه یافت که اهمیت خود را تا عصر حاضر حفظ کرده است.[۶۶] در دوره پهلوی حوزه علمیه قم توسط عبدالکریم حائری یزدی۱۳۱۵ش) تأسیس و جایگزین حوزه تهران شد.[۶۷] پس از انقلاب اسلامی، حوزه علمیه تهران رونق افزون‌تری پیدا کرد و حضور عالمان تهرانی و اقامت بزرگانی چون امام خمینی حوزه تهران را فعال‌تر ساخت.[۶۸]

عالمان صاحب‌نام تهرانی

در دوره قاجار و با رونق حوزه علمیه تهران، برخی از عالمان بومی تهران نام‌آور شدند.[۶۹] در همین دوره برخی از رجال تهرانی در خارج از آن می‌زیستند؛ مانند محمدحسین بن عبدالرحیم طهرانی (۱۲۶۱ق)، صاحب کتاب پرآوزاه «الفصول» که در عراق زندگی می‌کرد.[۷۰] با رشد حوزه تهران، عالمانی از حوزه‌های دیگر در تهران ساکن ‌شدند؛ مانند سید محمدمهدی خاتون‌آبادی (از خاندان خاتون‌آبادی) (نخستین امام منصوب از سوی فتحعلی شاه برای مسجد شاه تهران).[۷۱] در عهد ناصری و رشد علوم عقلی و نقلی می‌توان از ملافتح الله نوری و ملامحمد هیدجی (از مدرسان مدرسه منیریه)، میرزا کوچک‌خان جنگلی (از دانش‌آموختگان مدرسه منیریه) و حکمای اربعه تهران نام برد.[۷۲]

آقابزرگ تهرانی، فقیه و کتاب‌شناس شیعه

در همین دوره ناصری، شیخ العراقین و برخی از عالمان حوزه علمیه نجف و شاگردان صاحب جواهر، شیخ انصاری و کاشف الغطاء در تهران ساکن شدند؛ مانند شیخ حسن نجم‌آبادی (۱۲۸۴ق) و ابوالقاسم طهرانی (۱۲۳۶ـ۱۲۹۲ق)، معروف به کلانتری و صاحب کتب متعدد در فقه.[۷۳] برخی از عالمان دوره قاجاریه نفوذ اجتماعی و سیاسی هم داشتند؛ مانند شیخ هادی نجم‌آبادی (که شیخ انصاری او را افقه می‌دانست)، ملا علی کنی (۱۳۰۶ق) (ملقب به رئیس المجتهدین) و میرزا محمد حسن آشتیانی (م ۱۳۱۹ق) (از خواص درس شیخ انصاری و مروج افکار او در ایران).[۷۴] البته برخی از عالمان تهرانی پایتخت را برای فعالیت مناسب نمی‌دیدند؛ مانند محمدهادی تهرانی (۱۳۲۱ق) که در نجف و ملا حسن علی طهرانی (۱۳۲۵ق) که در مشهد ساکن بودند.[۷۵]

در دوره مشروطیت، سید عبدالله بهبهانی (۱۳۲۷ق) و سید محمد طباطبایی سنگلجی (۱۳۳۹ق) دو شخصیت اصلی مشرو‌طه‌خواهان در تهران بودند.[۷۶] شیخ فضل الله نوری از شاگردان میرزای شیرازی با تفکر سلطنت مشروعه از دیگر عالمان این دوره تهران است.[۷۷] میرزا حسین نوری (۱۳۲۰ق) صاحب کتاب مستدرک الوسائل در آغاز جوانی به تهران سفر کرده و از علمای آن بهره‌ برده است.[۷۸] در دوره پهلوی (۱۳۴۵ق / ۱۳۰۴ ـ ۱۳۵۷ش) و تأسیس حوزه علمیه قم تا انقلاب اسلامی ایران، در تهران عالمانی چون سید حسن مدرس (۱۲۱۶ق)، میرزا عبدالله چهلستونی، محمدتقی آملی(۱۳۹۱-۱۳۰۴ق.)،[۷۹] محمد ثقفی تهرانی(۱۲۷۳-۱۳۶۴ش) معروف به میرزا محمد ثقفی تهرانی پدر همسر امام خمینی،[۸۰] سید محمود طالقانی (۱۳۵۸ش)، علامه طهرانی [۸۱] حسین‌علی راشد (۱۳۵۹ش)، ابوالحسن شعرانی (۱۳۹۳ق) و سید احمد خوانساری (۱۳۶۳ش) (از مراجع تقلید شیعه) حضور داشتند و آقابزرگ تهرانی (۱۳۴۸ش) نامی ماندگار از خود در رجال و کتاب‌شناسی امامیه بر جا گذاشته است.[۸۲]

هنرمندان، نویسندگان و متفکران

به جز عالمان نامدار تهرانی، برخی از هنرمندان، نویسندگان و متفکران اسلامی ـ ایرانی، زاده تهران هستند یا تهرانی محسوب می‌شوند؛ سید حسین نصر، کمال الملک (زاده کاشان اما قبل از یک‌سالگی ساکن تهران)، جلال آل‌احمد، مهدی بازرگان، مصطفی چمران (زاده قم اما قبل از یک‌سالگی ساکن تهران) و عبدالکریم سروش. غلام‌رضا تختی، مشهور به جهان پهلوان تختی نیز متولد تهران است. حسینعلی منتظری پس از انقلاب، یکی از نمایندگان مردم تهران در مجلس خبرگان قانون اساسی و پس از درگذشت سید محمود طالقانی، امام جمعه تهران بود که پس از بازگشت به قم، سید علی خامنه‌ای امام جمعه تهران شد.

حرم امام خمینی؛ آرامگاه رهبر جمهوری اسلامی ایران

مراکز و بناهای اسلامی ـ تاریخی

در شهر تهران بناهای اسلامی ـ تاریخی متعددی وجود دارد:[یادداشت ۸]

امامزادگان تهران

استان تهران امام‌زاداگان مهم و مشهوری دارد؛ مانند امامزاده داود، از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) و امامزاده صالح، از نوادگان امام سجاد(ع)، در تجریش (شهر شمیرانات).[۸۳] امام زاده قاسم در دزاشیب[۸۴]برخی دیگر از امامزادگان خاص شهر تهران عبارتند از: امامزاده علی‌اکبر چیذر،[۸۵] امامزاده زید در محله بازار، امامزاده ابوطالب در محله فرحزاد، امامزاده سیداسماعیل در محله زرگنده، امامزاده یحیی در خیابان پانزده خرداد، امامزاده چهل تن در بازار.[۸۶] [یادداشت ۹]

نمایی از مصلای امام خمینی تهران

مساجد و تکایای تاریخی

یکی از آثار تاریخی ـ اسلامی در تهران مسجد است؛ از جمله مسجد جامع عتیق تهران در دوره صفویه (بازار تهران) و مساجد ساخته شده در دوره قاجاریه: مسجد امام خمینی، مسجد و مدرسه فخریه (مروی)، مسجد سید عزیزالله (بازار تهران)، مسجد حاج رجب‌علی، مسجد شیخ العراقین، مسجد و مدرسه دروازه دولت، مسجد و مدرسه قنبرعلی‌خان، مسجد و مدرسه ناصریه (مدرسه عالی شهید مطهری)، مسجد و مدرسه محمودیه، مسجد و مدرسه اقصی معروف به مشیرالسلطنه. [۸۷] مصلای بزرگ تهران یکی از بناهای اسلامی مهم تهران است که پس از انقلاب اسلامی ایران ساخته شده است.[۸۸] [یادداشت ۱۰]

در تهران در دوره صفویه همزمان با مساجد، تکیه‌هایی هم ساخته شده است؛ مانند «تکیه خانم» که به دستور خواهر شاه طهماسب در بازار تهران ساخته شده است. [۸۹] در دوره قاجاریه مهم‌ترین تکیه، تکیه حاج میرزا آقاسی بود تا این که به دستور ناصرالدین شاه در ارگ دولتی تکیه دولت را ساختند.[۹۰]

  • ترجمه ابیاتی از اشعار فرهاد میرزا(۱۲۳۳ -۱۳۰۵ ه‍.ق) از مشاهیر و رجال و شاهزادگان عصر ناصرالدین شاه درباره تهران*:

خانه‌ای است که برای اهل تقوا زندان و آتش است.

ولی برای غیر اهل تقوا بهشت است و آن تهران است.

مقر سلطان زمان گشته است و اگر دارالسلطنه نبود انس و جنی به آن وارد نمی‌شد. و شهری است که خيال مي کنی قُبّةالاسلام است، حال آنکه از اسلام در آن خبری نيست.مردهایشان خود را شبیه زنها کرده‌اند که گمان می‌بری مسخ گرديده و زن شده‌اند.اهل مدارس جدید در اين شهر همگی از راه راست منحرف گرديده و به دو دسته تقسیم شده اند، یک دسته از آنها افکار فلسفه را تحصيل می‌کنند، و دسته‌ی دیگر برای فراگیری لغت و زبان کفر تشنه‌اند.

شاهدِ صادقِ گوینده‌ی اين اشعار کارهای ایشان است، و شاهد دیگر آیات و اخباری است که به ما رسیده است.

منبع: [۹۱]

مراکز علمی، اقتصادی و سیاسی

در تهران به جهت جایگاه دینی و سیاسی مراکز مختلف اسلامی با کارکردهای مختلف وجود دارد؛ مانند:

در دوره معاصر نیز بناهای بزرگ و مهمی در تهران ساخته شده است؛ مانند دانشگاه تهران، برج آزادی و مجموعه فرهنگی آن، برج میلاد ، و سالن اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی.

پانویس

  1. لغت‌نامه دهخدا، ماده «طهران»؛ ر.ک: انوار، «تهران قدیم»، ۱۳۸۶ش، ص۸۹.
  2. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  3. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  4. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  5. لغت‌نامه دهخدا، ماده‌های «طهران» و «طیران».
  6. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۴۷۴و۴۷۵.
  7. انوشه، دائرة المعارف تشیع، ۱۳۸۰ش، ص۱۸۰.
  8. سایت مرکز آمار ایران: جمعیت به تفکیک استان تهران.
  9. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۴۶۷.
  10. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۴۶۸.
  11. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  12. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  13. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  14. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۴۶۹.
  15. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۴۶۹.
  16. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  17. جواهرالکلام، «تهران»، ۱۳۲۳ش، ص۲۱.
  18. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  19. جواهرالکلام، «تهران»، ۱۳۲۳ش، ص۲۱.
  20. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۴۷۳.
  21. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۴۷۳.
  22. لغت‌نامه دهخدا، ماده «طهران».
  23. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۴۷۴و۴۷۵.
  24. شهیدی، سرگذشت تهران، ۱۳۸۳ش، ص۱۹؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۴۵۸.
  25. معین، فرهنگ فارسی معین، ذیل سمعانی.
  26. جواهرالکلام، «تهران»، ۱۳۲۳ش، ص۲۰.
  27. سايكس، تاریخ ایران، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۱۸۵.
  28. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۴۶۸.
  29. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۴۶؛ دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  30. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۹۱ش، ص۱۵۵؛ گروه تاریخ، تاریخ تشیع، ۱۳۹۰ش، ص۳۱۸ـ۳۲۰، ۳۵۱ و ۳۶۹.
  31. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۹۱ش، ص۱۵۸.
  32. گروه تاریخ، تاریخ تشیع، ۱۳۹۰ش، ص۳۶۰و۳۶۱۳۶۹؛ ر.ک: جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۹۱ش، ص۲۰۷.
  33. گروه تاریخ، تاریخ تشیع، ۱۳۹۰ش، ص۳۶۰.
  34. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۹۱ش، ص۲۰۷.
  35. جعفریان، تاریخ گسترش تشیع در ری، ۱۳۷۱ش، ص ۳۲و۱۰۳.
  36. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۹۱ش، ص۲۰۷.
  37. جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۵۱۵.
  38. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۴۷۰.
  39. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۴۷۰.
  40. انوشه، دائرة المعارف تشیع، ۱۳۸۰ش، ص۱۷۶.
  41. بارانی، «بررسی نقش تشیع ...»، شیعه‌شناسی، ۱۳۹۴ش، ص۲۶۳.
  42. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۴۶۹.
  43. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران»؛ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۸۵۰ ـ ۸۵۲.
  44. جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۸۵۰و۸۵۱.
  45. جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۸۵۱.
  46. جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۸۵۱.
  47. جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۸۵۲.
  48. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۹۱ش، ص۲۹۹.
  49. انوشه، دائرة المعارف تشیع، ۱۳۸۰ش، ص۱۸۰.
  50. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲ش، ج۲۱، ص۴۶۲.
  51. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۴۷.
  52. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  53. انوشه، دائرة المعارف تشیع، ۱۳۸۰ش، ص۱۷۸.
  54. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۲۲.
  55. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۲۲.
  56. انوشه، دائرة المعارف تشیع، ۱۳۸۰ش، ص۱۸۰.
  57. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۴۶و۵۴۷.
  58. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۴۶و۵۴۷.
  59. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۴۸.
  60. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  61. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  62. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۴۸.
  63. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۴۹.
  64. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۵۰.
  65. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۵۰.
  66. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۴۹.
  67. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۵۲.
  68. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۵۳.
  69. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۴۹.
  70. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۴۹.
  71. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۴۹.
  72. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۵۱.
  73. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۵۰.
  74. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۵۰.
  75. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۵۱.
  76. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۵۲.
  77. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۵۲.
  78. امین، اعیان الشیعه، ج۶، ص۱۴۴.
  79. حسن زاده آملی، در آسمان معرفت، ۱۳۷۶ش، ص۲۱۲ -۲۱۰
  80. شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۳ش، ج۳، ص۴۱۳-۴۱۲.
  81. حائری، روزشمار شمسی، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۸.
  82. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۵۵۲و۵۵۳.
  83. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  84. محله امامزاده قاسم در تهران
  85. «با امامزاده علی اکبر(ع) چیذر بیشتر آشنا شوید»، سایت خبرگزاری صداوسیما.
  86. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  87. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  88. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  89. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  90. دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  91. =http://ganjineh.valiasr-aj.com/liblist/276914/3375/اشعار%20مرحوم%20فرهاد%20ميرزا%20درباره%20%20

یادداشت

  1. اغلب جغرافی‌دانان قدیم و لغت‌شناسان نام این شهر را با تاء نوشته‌اند و کسانی که به طاء نوشته‌اند نیز به‌درستی نگارش با تاء اذعان داشته‌اند.[۱] نگارش «طهران» در آثار تاریخی، جغرافیایی و لغوی متداول بوده و در قانون مشروطه و متمم آن نیز به کار رفته است.[۲] املای «تهران» از دوره رضاشاه رسمیت پیدا می‌کند اما تا مدت‌ها نویسندگان از واژه طهران استفاده می‌کرده‌اند.[۳] با وجود تلاش‌های زبان‌شناسان ریشه و معنای واژه تهران چندان روشن نیست و نظرهای مختلفی مطرح شده است.[۴] طهران نام یکی از روستاهای ناحیه جی اصفهان نیز هست و گروهی از محدثان از آن‌جا برخاسته‌اند.[۵]
  2. از نظر تقسیمات کشوری در سال ۱۳۹۶ش، استان تهران شامل شهر تهران و شهرهای (به ترتیب الفبایی) اسلامشهر، بهارستان، پاکدشت، پردیس، پیشوا، دماوند، رباط کریم، ری، شمیرانات، شهریار، فیروزکوه، قدس، قرچک، ملارد و ورامین است (ر.ک: سایت مرکز آمار ایران: تقسیمات کشوری سال ۱۳۹۶ش).
  3. برخی احتمال قوی داده‌اند که طهران به دستور طاهر بن حسین ذو الیمینین یا هنگام حکومت طاهریان ساخته شده و اسم اصلی آن طاهریه یا طاهران یا طاهریان بوده که بعداً به دلیل کثرت استعمال طهران شده است (قائم مقامی، «طهران یا تهران؟»، ۱۳۳۹ش، ص۱۰۵).
  4. اشرف خان غلجائی یا اشرف شاه هوتکی چهارمین پادشاه دودمان هوتکی در میانه ۱۷۲۵ تا ۱۷۲۹ میلادی
  5. ابوسعد عبدالکریم بن محمد سمعانی (۵۰۶-۵۶۲ق)، مُلقَّب به «تاج‌الاسلام»، محدّث، حافظ، فقیه شافعی، مورخ. [۲۵]
  6. برای نمونه، یکی از آثار شیعی قرن نهم هجری قمری در تهران، صندوق امامزاده یحیی با تاریخ ۸۹۵ق است که بر آن صلوات بر چهارده معصوم حک شده است.[۴۴] همچنین صندوق قدیمی امامزاده زید تهران با تاریخ ۹۰۲ ق، یعنی پنج سال پیش از تشکیل دولت صفوی جزو آثار تشیع است که حدیث مدینة العلم روی آن حک شده است.[۴۵] در امامزاده یحیی لوحه کاشی فیروزه‌رنگی که آیه ولایت روی آن حک شده است به شیعه‌ای مربوط است که در سال ۶۲۸ق، یعنی ۲۵ سال پس از دفن امامزاده یحیی در آن جا دفن شده است.[۴۶] در کتیبه‌ای که در امامزاده موسی در مسیر تهران ـ کرج موجود است و تاریخ ۹۰۴ق را دارد نام دوازده امام بر آن دیده می‌شود.[۴۷]
  7. بر اساس سرشماری ۱۲۸۴ق، در تهران ۴۷ مسجد، ۳۵ مدرسه علوم دینی با ۱۴۶۳ طلبه ساکن، ۳۴ تکیه وجود داشت. در آن زمان پیروان ادیان دیگر نیز در کوی‌های جداگانه زندگی می‌کردند: ۱۱۱ زردشتی، ۱۰۰۶ ارمنی میسحی، ۱۵۷۸ یهودی.[۶۱]
  8. در زبان عامه برخی از آثار تاریخی استان تهران، مانند شهرستان ری و شمیرانات (تجریش) به صورت مطلق برای شهر تهران گفته می‌شود اما در این جا منظور شهر تهران طبق تقسیمات کشوری است.
  9. امامزادگان استان و شهر تهران را در پایگاه جامع امامزادگان و بقاع متبرکه (متعلق به سازمان اوقاف و امور خیریه) ببینید.
  10. مساجد تهران را در پایگاه تخصصی مسجد (متعلق به مرکز رسیدگی به امور مساجد) ببینید.

منابع

  • بارانی، محمدرضا و محمدعلی ربانی، «بررسی نقش تشیع در ورود و گسترش اسلام به آسیای جنوب شرقی»، در فصل‌نامه علمی ـ پژوهشی شیعه‌شناسی، سال ۱۳، شماره ۵۰، تابستان ۱۳۹۴ش.
  • جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، تهران، نشر علم، ۱۳۸۷ش.
  • دباغ، امیرمسعود و شادی رهبر، «تبلور مفاهیم شیعی در شکل‌گیری مساجد دروان صفویه و قاجاریه؛ بررسی تطبیقی مسجد شهید مطهری تهران و مسجد امام خمینی اصفهان»، در فصل‌نامه علمی ـ پژوهشی شیعه‌شناسی، سال ۱۳، شماره ۵۲، زمستان ۱۳۹۴ش.
  • شهیدی، حسین، سرگذشت تهران، راه مانا، ۱۳۸۳ش.
  • دانشنامه جهان اسلام، مدخل «تهران».
  • اقبال، عباس، «طهران ـ تهران»، در مجله ایران امروز، سال سوم، شماره ۱۲، اسفند ۱۳۲۰ش.
  • امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، ‌دار التعارف، بی‌تا.
  • انوار، استاد سیدعبدالله، «تهران قدیم»، در مجله گزارش فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شماره ۵، بهار و تابستان ۱۳۸۶ش.
  • انوشه، حسن، «تهران»، دائرة المعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر حاج سیدجوادی و دیگران، چاپ دوم، ترهان، نشر شهید سعید محبی، ۱۳۸۰ش.
  • جعفریان، رسول، اطلس شیعه، تهران، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، چاپ پنجم، ۱۳۹۱ش.
  • جعفریان، رسول، تاریخ گسترش تشیع در ری، ری، آستان حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، ۱۳۷۱ش.
  • جواهرالکلام، محمدجواد، «تهران»، در مجله آهنگ، شماره ۳، مرداد ۱۳۲۳ش.
  • دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، ج۱۶ (مدخل تهران)، چاپ اول، ۱۳۸۷ش و ج۲۱ (مدخل حوزه علمیه)، چاپ اول، ۱۳۹ش.
  • سایکس، سرپرسى (۱۹۶۵م)، تاریخ ایران، ترجمه: سید محمد تقى فخر داعى گیلانى‏، تهران‏، افسون، چاپ هفتم، ۱۳۸۰ش.
  • قائم مقامی، عبدالوهاب، «طهران یا تهران؟»، در مجله ارمغان، دوره ۲۹، شماره ۳، خرداد ۱۳۳۹ش.
  • گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ تشیع، قم، پژهشگاه حوزه و دانشگاه ـ مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران، چاپ چهارم، ۱۳۹۰ش.
  • لغت‌نامه دهخدا، ماده «طهران».

پیوند به بیرون