ناصر کبیر

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از ناصر اطروش)
ناصر کبیر
آرامگاه ناصر کبیر پیش از تجدید بنا
آرامگاه ناصر کبیر پیش از تجدید بنا
اطلاعات شخصی
نامحسن بن علی بن حسن بن علی بن عُمر بن علی بن حسین(ع)
لقبناصر کبیر، ناصر اطروش، ناصر للحق
فرزنداناحمد ملقب به صاحب الجیش فرمانده سپاه ناصرکبیر
دیناسلام
محل دفنآمل
حکومت
سمتحاکم طبرستان
سلسلهعلویان طبرستان
گستره حکمرانیطبرستان، دیلم و بخش‌های شرقی گیلان
آغاز حکومت۳۰۱ق
پایان حکومت۳۰۴ق
اقدامات مهمحمایت از دانشمندان، دعوت از سادات برای زندگی در طبرستان، آموزش قرآن، تأسیس مساجد
آثار برجا ماندهکتاب‌های الاحتساب و البساط
پیش ازحسن بن قاسم
پس ازمحمد بن زید (۲۷۰-۲۸۷ق)


حسن بن علی (۲۳۰-۳۰۴ق) ملقب به ناصِر کَبیر یا ناصر اُطرُوش و الناصر للحق، سومین حاکم علوی طبرستان در قرن سوم هجری و از نوادگان امام سجاد(ع) بود. ناصر کبیر را فرمانروایی عادل معرفی کرده‌اند و به گزارش تاریخ طبری، مردم طبرستان هیچ حکومتی را همانند حکومت وی،‌ عادلانه ندیده بودند. سید مرتضی نیز از جایگاه علمی، زهد و فقاهت او سخن گفته‌ است.

ناصر کبیر نقش مهمی در اسلام آوردن و شیعه شدن مردم طبرستان داشت و علاوه بر طبرستان، بر نقاط دیگری از شمال ایران، از جمله دیلم و بخش‌های شرقی گیلان نیز حاکم شد و مرکز حکومتش را آمل قرار داد. حمایت از عالمان و دانشمندان، دعوت از سادات برای زندگی در طبرستان و ساخت مساجد از اقدامات وی دانسته شده است.

ناصر کبیر،‌ زیدی‌مذهب بود، با این حال، افندی اصفهانی در ریاض العلماء، او را از بزرگان امامیه دانسته است. به گفتۀ او، ناصر کبیر آثاری بر اساس مذهب شیعه امامیه و آثاری مبتنی بر مذهب زیدیه دارد. کتاب الاحتساب، درباره اجرای امور حسبه و همچنین اثر کلامی البساط، از نوشته‌های اوست. وی همچنین اثری فقهی داشته که سید مرتضی در کتاب مسائل الناصریات به آن پاسخ داده است.

همایش بین‌المللی بزرگداشت ناصر کبیر، در سال ۱۳۹۲، با حضور جمعی از دانشمندان مسلمان از یمن، سوریه و لبنان، در ایران برگزار شد.

زندگی‌نامه

حسن بن علی، مشهور به ناصر کبیر و اطروش، با سه واسطه به عمرالاشرف، فرزند امام سجاد(ع) می‌رسد.[۱] وی جد مادری علم الهدی و سید رضی است.[۲] در برخی منابع کهن نیز، از وی با تعبیر «بزرگ طالبیان و عالمِ آن‌ها و زاهدشان و شجاع‌ترینشان و شاعرشان» یاد شده است.[۳] حسن اطروش در حدود سال ۲۳۰هجری در مدینه به دنیا آمد.[۴] وی نزد مشایخ کوفه و دیگر شهرها، به نقل حدیث پرداخت، از آنان روایت کرد و آنان نیز از او روایت کرده‌اند.[۵]

قلمرو علویان طبرستان

ناصر کبیر، چهار فرزند داشت؛ محمد که در کودکی درگذشت؛ علی که شاعر بود؛ احمد که امامی‌مذهب و ملقب به صاحب الجیش بود؛ و جعفر. با این حال برپایۀ منابع تاریخی، ناصر کبیر، حسن بن قاسم را که پسر عمویش و از نوادگان امام حسن(ع) بود، بر فرزندان خود ترجیح می‌داد.[۶] احمد ملقب به صاحب الجیش که فرمانده سپاه ناصر کبیر بود، بی‌توجهی پدر را ناشی از عقاید مذهبی می‌دانست و فرزند دیگر ناصر کبیر، یعنی علی، قصیده‌ای در نقد آرای زیدیان سرود.[۷]

به گفتۀ مُحَلّی صنعانی (درگذشتۀ ۶۵۲ق) از آن‌جا که ناصر در حادثه‌ای در نیشابور یا جرجان، ضربه‌ای به گوشش خورد و شنوایی‌اش آسیب دید، از این رو، به لقب اطروش مشهور شد.[۸] «اطروش» به معنای ناشنوا [۹] یا کم‌شنواست.[۱۰]

وفات و آرامگاه

ناصر کبیر، پس از سه سال و سه ماه حکومت، در ۲۵ شعبان ۳۰۴ق[۱۱] در شهر آمل درگذشت.[۱۲] وی را در خانه قاسم بن علی در شهر آمل به خاک سپردند.[۱۳]

قبر او همواره مورد توجه زیدیان بوده و ابن اسفندیار در قرن هشتم هجری، مرقد او را زیارتگاه مردم و محل مجاورت اهل زهد معرفی کرده است.[۱۴] ناصر کبیر در شهر آمل مدرسه‌ای بنا کرده بود که تا روزگار ظهیرالدین مرعشی، مورخ قرن نهم هجری، باقی بوده است.[۱۵]

مقبره ناصر کبیر تا قرن هفتم هجری، به همراه مدرسه و کتابخانه، در شهر آمل دایر بوده است.[۱۶] بار دیگر در قرن نهم هجری، توسط سید علی مرعشی، حاکم مازندران، بقعه‌ای بر روی قبر وی ساخته شده که همچنان نیز وجود دارد.[۱۷]

آرامگاه و گنبد ناصر اطروش

آرامگاه ناصر کبیر مورد توجه شیعیان زیدی یمن بوده و به زیارت آن می‌روند[۱۸] و چهار شهید یمنی نیز در حیاط این آرامگاه به خاک سپرده شدند. این شهدا فروردین ۱۳۹۴ش بر اثر حمله داعش به مسجد شهر صنعاء پایتخت یمن، مجروح شده و بعد از انتقال به بیمارستانی در تهران به دلیل شدت جراحات، به شهادت رسیدند.[۱۹] پیکر آنها با هواپیما به یمن فرستاده شد اما به هواپیما اجازه فرود ندادند و آنها با اجازه از مقامات یمنی و کسب اجازه از آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر ایران، پس از تشییع در آمل، در آرامگاه اطروش به خاک سپرده شدند.[۲۰]

حکومت بر طبرستان و تبلیغ اسلام

ناصر کبیر در دوران حکومت حسن بن زید حسنی (۲۵۰-۲۷۰ق) و محمد بن زید (۲۷۰-۲۸۷ق)، اولین و دومین حاکمان علوی در طبرستان، آنان را یاری می‌داد و پس از کشته شدن محمد بن زید، چهارده سال در گیلان و دیلم، به تبلیغ اسلام پرداخت.[۲۱] ناصر، سومین حکومت علویان در طبرستان را در سال ۳۰۱ق تشکیل داد و سومین حاکم علوی شد.[۲۲] او افزون بر طبرستان، بر دیلم و بخش‌های شرقی گیلان نیز حاکم شد.[۲۳] مرکز حکومت او، شهر آمل بود.[۲۴] ناصر کبیر تا سال ۳۰۴ق که در ۷۴ سالگی درگذشت، حاکم بود.[۲۵] دوران حکومت وی را دوران شکوفایی زیدیه در سدۀ چهارم هجری شمرده‌اند.[۲۶]

ابن اسفندیار در کتاب تاریخ طبرستان، از ترک حکومت توسط ناصر کبیر در اواخر عمر خبر داده و گفته است که پس از ترک حکومت، بسیاری به سوی او شتافتند تا در فقه و حدیث، از او بیاموزند.[۲۷] همچنین ابن اثیر، سن ناصر کبیر در هنگام درگذشت را ۷۹ سال ذکر کرده است.[۲۸]

اقداماتی از جمله حمایت از عالمان و دانشمندان، دعوت از سادات برای زندگی در طبرستان، آموزش قرآن کریم، تشویق شاعران، ساخت مساجد و همچنین تدریس فقه، حدیث و تفسیر قرآن، درباره ناصر کبیر گزارش شده است.[۲۹] برپایۀ منابع تاریخی، ناصر کبیر نقش مهمی در اسلام آوردن[۳۰] و شیعه شدن مردم در طبرستان داشته است.[۳۱] بر این اساس، ادعا شده است در یک روز، ۱۴ هزار نفر به دست او مسلمان شده‌اند.[۳۲]

کتاب البساط نوشتۀ ناصر اطروش از کتاب‌های مهم نزد زیدیه

همچنین گفته شده است که خاندان آل‌بویه، نخست از خدمت در لشکر ناصر به رهبری رسیدند؛ هرچند پس از آن‌که به قدرت رسیده و حکومتشان را تشکیل دادند، بنا به مصلحت‌های سیاسی از عباسیان پشتیبانی کرده و به صراحت از ناصریه دفاع نکردند.[۳۳]

مذهب؛ زیدی یا امامی

سید مرتضی، از بزرگ‌ترین عالمان شیعه قرن چهارم هجری،[۳۴] و نوه دختری ناصر کبیر، گرچه از علم و زهد و فقاهت جدّ خود سخن گفته و گسترش اسلام در شمال ایران را ناشی از تلاش‌های وی دانسته، اما سخنی از مذهب وی نگفته است.[۳۵] با این حال محمد واعظ‌زاده خراسانی، کتاب مسائل الناصریات، نوشته سید مرتضی را که حاشیه‌ای بر آرای فقهی ناصر کبیر است، نشان‌دهندۀ روح تفاهم میان یک عالم امامی و زیدی دانسته است که بر این اساس، ناصر کبیر، زیدی‌مذهب است.[۳۶] نجاشی، رجال‌شناس شیعه قرن پنجم هجری، از اعتقاد او به امامت سخن گفته و کتاب‌هایی درباره امامت، فدک، خمس و شهادت به او نسبت داده است.[۳۷] چنانچه نجاشی گفته، ناصر کبیر همچنین کتابی درباره شجره‌نامه و فرزندان ائمه تا امام زمان(ع) داشته است.[۳۸]

با این حال در کتاب ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، نوشته افندی اصفهانی، از عالمان دوره صفویه، به باور وی ناصر کبیر از بزرگان امامیه دانسته شده هر چند زیدیه او را از امامان خودشان دانسته‌اند؛ اما او از عقاید مذهب زیدیه بی‌زار و منزه است.[۳۹][یادداشت ۱] با این حال، افندی اصفهانی تصریح کرده است که ناصر کبیر، کتاب‌هایی مبتنی بر مذهب شیعه امامیه، و همچنین کتاب‌های دیگری بر اساس مذهب زیدی دارد.[۴۰] برخی پژوهشگران امامیه نیز در سال‌های اخیر، با قرینه‌های گوناگون اثبات کرده‌اند که ناصر کبیر زیدی بوده و نمی‌تواند امامی باشد و در میان فرزندان او نیز، تنها علی فرزند بزرگ ناصر بوده که به امامیه گرویده و حتی مذهب زیدی پدرش را نیز نکوهش کرده است.[۴۱]

ویژگی‌ها

منابع تاریخی و رجالی، از حکومت عادلانه وی و همچنین آشنایی ناصر کبیر با فقه و علوم دیگر سخن گفته‌اند.

فرمانروای عادل

ناصر اطروش یا ناصر کبیر، فرمانروایی عادل دانسته شده است؛ طبری تاریخ‌نگارِ هم‌عصر وی، ناصر کبیر را به سبب عدالت‌گستری و خوش‌رفتاری، ستایش کرده و گفته است که مردم طبرستان، هیچ حکومتی را همانند حکومت ناصر، عادلانه ندیده‌اند.[۴۲] چنانکه ابوریحان بیرونی نوشته است، ناصر اطروش، رسم کدخدایی و مالکیت کدخدا بر اموال و زن و فرزندان را برانداخت و همه مردم را در یک رتبه قرار داد.[۴۳]

مقام علمی

به نوشته سید مرتضی، مرتبه علمی و زهد و فقاهت ناصر کبیر برای همه معلوم بود.[۴۴] او همچنین مجالس مناظره با عالمان و فقیهان و همچنین مجالسی برای مطالعه در حدیث برگزار می‌کرده است.[۴۵]

صاحب مكتب ناصریه در زیدیه

به گفته مادلونگ، برخی دیدگاه‌های ناصر با باورهای مکتب قاسمیه و هادویه که پیش‌تر از او در میان زیدیان رواج داشت، متفاوت بود و در نتیجۀ همین اختلاف نظرها بود که مکتبی نو در میان زیدیه به وجود آمد که با انتساب به اطروش و به نام ناصریه شناخته می‌شود.[۴۶] ناصر با این که قاسم بن ابراهیم رسی (صاحب مکتب قاسمیه در میان زیدیه) را از مراجع خود می‌دانست؛ اما در برخی مسائل، با او هم‌نظر نبود؛ به ویژه در فقه که ناصر بیش‌تر از قاسم رسی (درگذشتۀ ۲۴۶ق) و الهادی (درگذشتۀ ۲۹۸ق)، تحت تأثیر امامیه بود و از همین رو بود که وی دیدگاه‌های امامیه را در طلاق، ارث و شیوۀ مسح پا پذیرفته بود.[۴۷] ناصریه و قاسمیه که هر دو در یک حوزۀ جغرافیایی حضور داشتند، به ستیزه‎‎‌های فرقه‌ای با یکدیگر می‌پرداختند و حتی برخی از تندروها در دو طرف، یکدیگر را به کفر و الحاد نیز متهم می‌کردند.[۴۸]

آثار و نظرات

کتاب الاحتساب.

آثار تألیفی ناصر کبیر، در برخی منابع، بیش از ۳۰۰ مورد دانسته شده[۴۹] و ابن ندیم در کتاب فهرست خود، پس از نام بردن بیش از ده رساله فقهی وی، از ادعای برخی از زیدیان سخن گفته که آثار او را صد مورد می‌دانند.[۵۰] نجاشی هم چند اثر از او را نام برده است.[۵۱]

برخی از کتاب‌های ناصر کبیر عبارتند از:

  1. الاحتساب، از اولین آثار مرتبط با اجرای امور حسبیه در سرزمین‌های اسلامی بوده است.[۵۲] بنابر آنچه ناصر کبیر در این کتاب آورده، امام یا نماینده آن، یعنی محتسب، باید از اختلاط زنان با مردان در کوچه و بازار جلوگیری کنند.[۵۳] وی همچنین با اتکا به روایتی منسوب به پیامبر(ص)، زیارت قبور را بی‌اشکال می‌داند، گرچه نوحه زنان بر میت و همراهی با جنازه را جایز نمی‌شمرد.[۵۴]
  2. البساط، کتابی کلامی است درباره توحید، شناخت خداوند، و همچنین عدالت خداوند در حق بندگان که ناصر کبیر آن را برای شاگردان خود نوشته است.[۵۵]

ناصر کبیر، اثری فقهی نیز داشته است که سید مرتضی، در کتابی مستقل به نام مسائل الناصریات، نظرات فقهی خود را در برابر نظرات ناصر کبیر مطرح ساخته است.[۵۶]

همایش و تله‌تئاتر

صحنه ای از تله تئاتر ناصرالحق

همایش بین‌المللی بزرگداشت ناصر کبیر، در سال ۱۳۹۲، با حضور جمعی از دانشمندان مسلمان از یمن، سوریه و لبنان، در ایران برگزار شد.[۵۷] در همین زمینه کتابی با عنوان «مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر»، حاوی مقالاتی درباره شخصیت و زندگی ناصر کبیر، آثار و نظرات فقهی وی انتشار یافت. مقالاتی درباره مذهب زیدیه و همچنین وجوه مشترک امامیه و زیدیه نیز در این کتاب چاپ شده است.[۵۸]

تله تئاتری به نام «ناصر الحق»، در سال ۱۳۹۱ش، از شبکه تلویزیونی استان مازندران پخش شده که قیام علویان در طبرستان و ایجاد حکومت توسط ناصر کبیر را در ۱۳ قسمت به تصویر کشیده است.[۵۹]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. سید مرتضی، مسائل الناصریات، ۱۴۱۷ق، ص۶۲-۶۳.
  2. سید مرتضی، مسائل الناصریات، ۱۴۱۷ق، ص۶۲-۶۳.
  3. صابی، اخبار الدولة الدیلمیة، در: مادلونگ، اخبار الأئمة الزیدیة، ۱۹۸۷م، ص۲۳.
  4. بخاری، سر السلسلة العلویة، ۱۳۸۱ق، ص۵۳؛ ناطق بالحق، الافادة فی تاریخ الائمة السادة، ۱۳۸۷ش، ص۵۰.
  5. اطروش، البساط، ۱۴۱۸ق، ص۵۶، ۵۸، ۶۵، ۷۲، ۷۵؛ ابن ابی الرجال، مطلع البدور و مجمع البحور، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۷۷؛ شهاری، طبقات الزیدیة الکبری، ۱۴۲۱ق، قسم ۳، ج۲، ص۱۱۱۳.
  6. حکیمیان، علویان طبرستان، ۱۳۶۸ش، ص۹۷.
  7. حکیمیان، علویان طبرستان، ۱۳۶۸ش، ص۹۷.
  8. محلی، الحدائق الوردیة، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۵۵-۵۶.
  9. ازهری، تهذیب اللغة، ۲۰۰۱م، ج۱۱، ص۲۱۳ .
  10. سمعانی، الأنساب، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۳۰۲.
  11. ناطق بالحق، الافادة فی تاریخ الائمة السادة، ۱۳۸۷ش، ص۶۱؛ محلی، الحدائق الوردیة، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷۸.
  12. صابی، اخبار الدولة الدیلمیة، در: مادلونگ، اخبار الأئمة الزیدیة، ۱۹۸۷م، ص۳۳؛ اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض، ۱۳۴۰ق، ص۱۷۵؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، قاهره، ج۱، ص۳۲-.۳۳.
  13. دانش‌پژوه، «دو مشیخه زیدی»، ص۱۸۵.
  14. ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ۱۳۲۰ق، ج۱، ص۹۷.
  15. مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، ۱۳۴۵ش، ص۱۴۸.
  16. یوسفی‌فر، «نقش موقوفات در شکل‌دهی به فضاهای شهری»، ص۱۰۴.
  17. یوسفی‌فر، «نقش موقوفات در شکل‌دهی به فضاهای شهری»، ص۱۰۴.
  18. «سخنگوی انصارالله یمن به زیارت امامزاده ناصرالحق رفت»، خبرگزاری برنا.
  19. «گزارش تصویری/ تشییع پیکر ۴ شهید یمنی در آمل»، ابنا.
  20. «۵ ماه پس از خاکسپاری؛ وضعیت مزار چهار شهید یمنی در آمل + عکس»، مشرق.
  21. موسوی‌نژاد، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۲۹.
  22. موسوی‌نژاد، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۲۹.
  23. موسوی‌نژاد، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۲۹.
  24. موسوی‌نژاد، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۲۹.
  25. موسوی‌نژاد، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۲۹.
  26. موسوی‌نژاد، تراث الزیدیة، ۱۳۸۴، ص۶۷.
  27. ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ص۲۷۵، به نقل از: موسوی‌نژاد، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۱۴۷.
  28. ابن اثیر، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ج۱۳، ص۱۵۲، به نقل از: موسوی‌نژاد، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۱۴۷.
  29. موسوی‌نژاد، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۱۶۲-۱۶۳.
  30. صابی، اخبار الدولة الدیلمیة، در: مادلونگ، اخبار الأئمة الزیدیة، ۱۹۸۷م، ص۲۱.
  31. موسوی‌نژاد، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۱۶۵-۱۶۶.
  32. مادلونگ، اخبار ائمة الزیدیة، ص۲۱۳، به نقل از: موسوی‌نژاد، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۱۶۶.
  33. مادلونگ، فرقه های اسلامی، ۱۳۷۷، ص۱۴۴-۱۴۵.
  34. سید مرتضی، مسائل الناصریات، ۱۴۱۷ق، ص۷.
  35. سید مرتضی، مسائل الناصریات، ۱۴۱۷ق، ص۶۲-۶۴.
  36. سید مرتضی، مسائل الناصریات، ۱۴۱۷ق، ص۳۸.
  37. نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص ۵۷-۵۸.
  38. نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص ۵۷-۵۸.
  39. افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، مطبعة الخيام، ج۱، ص۲۷۷؛ ج۷، ص۲۷۷.
  40. افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، مطبعه خیام، ج۱، ص۲۷۷.
  41. موسوی نژاد، علی؛ موسوی تنیانی، اکبر، «بررسی انتقادی دیدگاه‌ها درباره مذهب ناصر کبیر و خاندان او»، صص۵۵-۸۶.
  42. طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۱۰، ص۱۴۹.
  43. ابوریحان بیرونی، الآثار الباقية، ۱۴۲۸ق، ص۲۶۸.
  44. سید مرتضی، مسائل الناصریات، ۱۴۱۷ق، ص۶۳.
  45. ناطق بالحق، الافادة فی تاریخ الائمة السادة، ۱۳۸۷ش، ص۵۶.
  46. مادلونگ، فرقه های اسلامی، ۱۳۷۷، ص۱۴۳.
  47. مادلونگ، فرقه های اسلامی، ۱۳۷۷، ص۱۴۳.
  48. مادلونگ، فرقه های اسلامی، ۱۳۷۷، ص۱۴۴.
  49. اطروش، الإحتساب، ۱۴۲۳ق، مقدمه، ص۱۵؛ حسنی مؤیدی، التحف شرح الزلف، ۱۴۱۷ق، ص۱۸۶؛ برای آگاهی از فهرست عناوین آثار وی، نگاه کنید به: الوجیه، أعلام المؤلفین الزیدیة، ج۱، ص۳۳۳-۳۳۶.
  50. ابن ندیم، الفهرست، دار المعرفة، ص۲۷۳-۲۷۴.
  51. نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص ۵۷-۵۸.
  52. جوکار، «عملکرد محتسب و بازتاب آن در برخی از متون ادب فارسی»، ص۲۷.
  53. فرمانیان، درسنامه تاریخ و عقاید زیدیه، ۱۳۸۹ش، ص۱۰۵.
  54. فرمانیان، درسنامه تاریخ و عقاید زیدیه، ۱۳۸۹ش، ص۱۰۵.
  55. شورمیج، «نقش و عملکرد ناصر کبیر در نشر اندیشه شیعی در طبرستان»، ص۵۸.
  56. نگاه کنید به: سید مرتضی، مسائل الناصریات، ۱۴۱۷ق، ص۳۸-۳۹.
  57. همایش بزرگداشت ناصر کبیر، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  58. موسوی‌نژاد، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر، ۱۳۹۲ش، ص۱۴.
  59. «تله تئاتر ناصرالحق»؛ «تئاتر تلویزیونی ناصر الحق بر روی آنتن شبکه تبرستان می رود».

یادداشت

  1. و كان من أئمة الزيدية لكنه حسن الاعتقاد كاسمه بريء من عقائد الزيدية...ریاض العلما، ج۷، ص۲۷۷

منابع

  • همایش بزرگداشت ناصر کبیر، مندرج در پایگاه اطلاع رسانی حوزه، تاریخ بازدید ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ش.
  • «گزارش تصویری/ تشییع پیکر ۴ شهید یمنی در آمل»، ابنا، تاریخ درج مطلب: ۲ بهمن ۱۳۹۴ش، تاریخ بازدید: ۳ بهمن ۱۴۰۰ش.
  • «سخنگوی انصارالله یمن به زیارت امامزاده ناصرالحق رفت»، خبرگزاری برنا، تاریخ درج مطلب: ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ش، تاریخ بازدید: ۳ بهمن ۱۴۰۰ش.
  • «۵ ماه پس از خاکسپاری؛ وضعیت مزار چهار شهید یمنی در آمل + عکس»، مشرق، تاریخ درج مطلب: ۲ مرداد ۱۳۹۵ش، تاریخ بازدید: ۳ بهمن ۱۴۰۰ش.
  • «تئاتر تلویزیونی ناصر الحق بر روی آنتن شبکه طبرستان می‌رود»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۱۲ دی ۱۳۹۱ش، تاریخ بازدید: ۱۲ بهمن ۱۳۹۷ش.
  • «تله تئاتر ناصرالحق»، سایت صداوسیمای مرکز مازندران، تاریخ بازدید: ۱۲ بهمن ۱۳۹۷ش.
  • «همایش بین‌المللی «ناصر کبیر» در محمودآباد»، سایت روزنامه اطلاعات، تاریخ درج مطلب: ۱ بهمن ۱۳۹۲ش، تاریخ بازدید: ۱۲ بهمن ۱۳۹۷ش.
  • ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق/۱۹۶۵-۱۹۶۷م.
  • ابن ابی الرجال، احمد بن صالح، مطلع البدور و مجمع البحور فی تراجم رجال الزیدیة، تحقیق عبدالرقیب مطهر محمد حجر، صعده (یمن)، ۱۴۲۵ق/۲۰۰۴م.
  • ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الكامل في التاريخ، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
  • ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، تحقیق عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۲۰ش.
  • ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا.
  • ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد، الآثار الباقیة من القرون الخالية، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیة، ۱۴۲۸ق/۲۰۰۸م.
  • اصفهانی، حمزة بن حسن، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء علیهم الصلوة و السلام، برلین، ۱۳۴۰ق.
  • اطروش، حسن بن علی، الاحتساب، تحقیق عبدالکریم احمد جدبان، صعده (یمن)، ۱۴۲۳ق/۲۰۰۲م.
  • اطروش، حسن بن علی، البساط، تحقیق عبدالکریم احمد جدبان، صعده (یمن)، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م.
  • افندی اصفهانی، عبدالله بن عیسی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، تحقیق احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
  • بخاری، سهل بن عبدالله، سرّ السلسلة العلویة، تحقیق محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م.
  • جوکار، نجف، «عملکرد محتسب و بازتاب آن در برخی از متون ادب فارسی»، در مجله شناخت، ش۵۷، بهار ۱۳۸۷ش.
  • حسنی مؤیدی، مجدالدین، التُّحَفُ شرح الزُّلَف، صنعا، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م.
  • حکیمیان، ابوالفتح، علویان طبرستان، تهران، انتشارات الهام، ۱۳۶۸ش.
  • دانش‌پژوه، محمدتقی، «دو مشیخه زیدی»، در نامه مینوی، زیرنظر حبیب یغمائی و ایرج افشار، تهران، جاویدان، ۱۳۵۰ش.
  • سمعانى، عبدالكريم بن محمد، الأنساب، حيدرآباد، دائرة المعارف العثمانية، ۱۳۸۲ش.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، مسائل الناصریات، تحقیق مرکز البحوث والدراسات العلمیة، تهران، رابطة الثقافة والعلاقات الإسلامیة، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م.
  • شورمیج، محمد، «نقش و عملکرد ناصر کبیر در نشر اندیشه شیعی در طبرستان»، در مجله تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، ش۲۶، بهار ۱۳۹۶ش.
  • شهاری، ابراهیم بن قاسم، طبقات الزیدیة الکبری، قسم۳: بلوغ المراد الی معرفة الاسناد، تحقیق عبدالسلام وجیه، عمان، ۱۴۲۱ق/۲۰۰۱م.
  • صابی، ابراهیم بن هلال، المنتزع من الجزء الاول من الکتاب المعروف بالتاجی فی اخبار الدولة الدیلمیة، در: اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، تحقیق و تعلیق: ویلفرد مادلونگ، بیروت، المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، ۱۹۸۷م.
  • طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الأمم والملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، بی‌نا، بی‌تا.
  • فرمانیان، مهدی، و سید علی موسوی‌نژاد، زیدیه: تاریخ و عقاید، قم، نشر ادیان، ۱۳۸۹ش.
  • مادلونگ، ویلفرد، فرقه های اسلامی، ترجمه: ابوالقاسم سری، تهران، اساطیر ،۱۳۷۷ش.
  • مرعشی، ظهیرالدین بن نصیرالدین، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، تحقیق محمدحسین تسبیحی، تهران، ۱۳۴۵ش.
  • موسوی‌نژاد، سید علی، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر و رسالت علمای اسلام در جهان امروز با تکیه بر آموزه‌های نهج البلاغه و صحیفه سجادیه، تهران، مجمع جهانی اهل بیت، ۱۳۹۲ش.
  • موسوی نژاد، علی؛ موسوی تنیانی، اکبر، «بررسی انتقادی دیدگاه‌ها درباره مذهب ناصر کبیر و خاندان او»، نشریۀ تاریخ اسلام، تابستان ۱۳۹۴ش.
  • موسوی نژاد، علی، تراث الزیدیة، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۸۴ش.
  • مُحَلِّی، حُمید بن احمد، الحدائق الوردیة فی مناقب ائمة الزیدیة، تحقیق مرتضی بن زید المحطوری الحسنی، صنعا، مطبوعات مکتبة مرکز بدر، ۱۴۲۳ق/۲۰۰۲م.
  • ناطق بالحق، یحیی بن حسین، الافادة فی تاریخ الائمة السادة، تحقیق محمدکاظم رحمتی، تهران، ۱۳۸۷ش.
  • نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، تحقیق سید موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۸ق.
  • الوجیه، عبدالسلام بن عباس، أعلام المؤلفین الزیدیة، صنعاء، مؤسسة الإمام زید بن علی الثقافیة، ۱۴۳۹ق.
  • یوسفی‌فر، شهرام، و معصومه یدالله‌پور، «نقش موقوفات در شکل‌دهی به فضاهای شهری»، در مجله وقف میراث جاویدان، ش۷۹ و ۸۰، پاییز و زمستان ۱۳۹۱ش.

پیوند به بیرون