کِشْمیر منطقه‌ای واقع در شمال شبه‌قاره هند در دامنه کوه‌های هیمالیا است که تا پیش از استقلال پاکستان، امیرنشینی تحت‌الحمایه بریتانیا بود. در ۱۹۴۷م بعد از اینکه مهاراجه کشمیر از پیوستن به پاکستان خودداری کرد، اختلاف بر سر مالکیت کشمیر به درگیری‌های دامنه‌داری بین دولت هند و پاکستان انجامید؛ درنتیجه بخش‌هایی از شمال کشمیر شامل کشمیر آزاد و گلگت-بلتستان تحت حمایت دولت پاکستان و منطقه جامو و کشمیر و لداخ در کنترل دولت هند درآمد. منطقه‌ای در شرق کشمیر نیز تحت سلطه چین است که با عنوان «اقصای چین» شناخته می‌شود.

سابقه تاریخی حضور تشیع در کشمیر به سده هشتم بازمی‌گردد. در این دوران برخی از صوفیان و علمای شیعه ایرانی و گروهی از سادات به این منطقه مهاجرت کردند. گسترش تشیع با تأسیس سلسله چک‌ها در کشمیر به اوج خود رسید. بعد از چک‌ها بااینکه شیعیان تا امروز از قدرت سیاسی به دور بوده‌اند، همچنان به حیات اجتماعی خود در کشمیر ادامه داده‌اند. امروزه شهرهای کارگل، سرینگر، بدگام و دره کشمیر در بخش کشمیر تحت نظارت هند و مناطق بلتستان و گلگت در کشمیر تحت نظارت پاکستان، ازجمله مراکز مهم تشیع در کشمیر به شمار می‌آیند.

تاریخ کشمیر

ایالت کشمیر (قبل از تقسیم) از پنج بخش دره کشمیر، جامو، لداخ، بلتستان و گیلگت تشکیل شده بود. جمعیت کشمیر در سال ۱۹۴۱میلادی/ ۱۳۲۰ش. ۴۰۲۱۶۱۶ نفر بود که از آن میان ۷۷ درصد مسلمان، ۲۰ درصد هندو و ۳% سیک و اقلیت‌های دیگر بودند.[۱]

در سال ۱۸۴۶ بر اساس معاهده امرتسر، انگلستان حکومت کشمیر را به گلاب سینگ فروخت و او سلسله دُگرا را در این منطقه تأسیس کرد. در دوران حکومت سلسله دگرا مسلمانان به‌شدت سرکوب شدند و تبعیض شدیدی بین مسلمانان و هندو‌ها وجود داشت.[۲]

با اعلام استقلال پاکستان، تصمیم بر آن بود که امیران ایالاتی که تحت نظارت بریتانیا حکومتی نیمه‌مستقل داشتند، بر اساس سه معیار مذهب ساکنان ایالت، خواست مردم و وضع جغرافیایی، درباره پیوستن به پاکستان یا هند تصمیم گیرند.[۳] بر این اساس ایالت کشمیر که بیشتر ساکنان آن مسلمان بودند باید به پاکستان می‌پیوست اما مهاراجه هاری سینگ علاقه داشت استقلال خود را حفظ کند و از پیوستن به هند یا پاکستان خودداری کرد. مسلمانان پاکستان که از مدتی پیش علیه تبعیض‌ها و محدودیت‌های موجود به اعتراض پرداخته بودند، از پیوستن به پاکستان حمایت می‌کردند. در سال ۱۹۴۸ مهاراجه تصمیم گرفت به هند بپیوندد تا بتواند از کمک هند در سرکوب مخالفان بهره گیرد.[۴] این تصمیم آغاز جنگ‌های پاکستان و هند بر سر کشمیر بود و درنهایت تقسیم این منطقه را بین دو کشور در پی داشت.[۵]

در اکتبر سال ۱۹۴۷م. بین دو کشور هند و پاکستان جنگی رخ داد که تا ژانویه سال ۱۹۴۹ ادامه داشت. سرانجام با میانجیگری سازمان ملل متحد دو کشور با آتش‌بس موافقت کردند و قرار شد سرنوشت کشمیر با مراجعه به آرای مردم آن سرزمین تعیین شود، اما این همه‌پرسی هرگز برگزار نشد. هنگام برقراری آتش‌بس سال ۱۹۴۹، حدود یک سوم از سرزمین کشمیر - که پاکستان آن را کشمیر آزاد می‌نامد - در تصرف پاکستان باقی ماند و هند نیز در سال ۱۹۵۴ انضمام رسمی بخش تحت کنترل خود - موسوم به جامو و کشمیر - را به خاک خود اعلام کرد. در سال ۱۹۶۵ جنگ دیگری بین دو کشور آغاز شد که سرانجام با میانجیگری روسیه در ژانویه ۱۹۶۶ خاتمه یافت. جنگ سوم، در سال ۱۹۷۱ و در پی حمایت هند از شورش استقلال‌طلبان پاکستان شرقی آغاز شد که نهایتاً به تشکیل کشور مستقل بنگلادش منتهی شد؛ آتش‌بس سال ۱۹۷۲ و شناسایی بنگلادش توسط پاکستان در سال ۱۹۷۴، به این بحران خاتمه داد.[۶]

دولتمردان پاکستان اعلام می‌کنند که کشمیر باید در سال ۱۹۴۷ به پاکستان می‌پیوست چراکه بیشتر ساکنان آن مسلمانان‌اند. اما دولتمردان هند نظر دیگری دارند و معتقدند که کشمیر بخشی از هند است.[۷]

تاریخ تشیع در کشمیر

نخستین گام‌های ورود اسلام به کشمیر در سده پنجم هجری با ورود صوفیان به این دیار برداشته شد، اما رواج و انتشار اسلام تا قرن نهم به تأخیر افتاد. در این زمان با ورود سید بلال شاه که از صوفیان طریقه نعمت اللهی بود و مسلمان شدن رنچن حاکم بودایی کشمیر، اسلام در این منطقه رواج بیشتری یافت و در زمان پادشاهی شاه میریان استحکام یافت.[۸]

به نظر برخی از پژوهشگران، شاه میر، اسماعیلیه مذهب بود.[۹] بر اساس این نظریه و با توجه به اینکه بلبل شاه نیز از طریقه صوفیان نعمت اللهی است که به اندیشه‌های شیعی بسیار نزدیک بودند، می‌توان چنین گفت که اسلام از آغاز با فعالیت شیعیان ایرانی در کشمیر رواج یافت.[۱۰]

ترویج تشیع در کشمیر

در میانه سلطنت شاه میریان بود که گروه بزرگی از سادات و صوفیان به کشمیر مهاجرت کردند؛ سفر این گروه‌ها را که یا خود شیعه بودند و یا به اندیشه‌های شیعی نزدیکی داشتند از عوامل رواج تشیع در کشمیر دانسته شده است. ازجمله این گروه‌ها سادات بیهقی به رهبری سید محمود سبزواری بودند که پس از تسلیم شدن خواجه علی مؤید، آخرین امیر سربداران به تیمور گورکانی، سبزوار را ترک کرده و در زمان سلطان اسکندر میرشاه (۷۶۹-۸۱۶) به کشمیر رسیدند و مورد استقبال شاه قرار گرفتند. سادات بیهقی با شاه میریان وصلت کردند و در دوران سلطان زین‌العابدین میرشاه (۷۲۲-۸۷۴) وارد تشکیلات سیاسی شدند و امور اداری را به دست گرفتند و پس از آن در تحولات سیاسی سلسله شاه میر تأثیرگذار بودند.

مروجان تشیع در کشمیر

  • سیدمحمد مدنی
  • سیدحسین رضوی قمی
  • ملا عالم انصاری

سید علی همدانی

از میان گروه‌های مهاجر به کشمیر، نقش میر سید علی همدانی (۷۱۴-۷۸۶ق.) صوفی ایرانی و گروه هفتصد نفری همراهان وی را بیش از همه دانسته‌اند. آن‌ها در سال ۷۹۶ به کشمیر رسیدند. میر سید علی بعد از شش سال سکونت در کشمیر درگذشت. پسرش میر محمد علی همدانی نیز با سیصد تن به کشمیر سفر کرد و دوازده سال در این منطقه سکونت کرد.[۱۱]

سید علی همدانی از شاگردان علاءالدوله سمنانی بود و در طول عمر سفرهای زیادی داشت. یکی از علل سفر وی به کشمیر را حمله تیمور به ایران و تصمیم وی برای کشتار سادات علویه دانسته‌اند.[۱۲] سید علی همدانی در کشمیر در محله علاءالدین پوره در سرینگر ساکن شد و شهرت و نفوذ زیادی پیدا کرد. گروه بسیاری به دست وی مسلمان شدند و در زمان او معابد زیادی به مسجد تبدیل شدند. میر سید علی بر سلاطین نیز نفوذ داشت و از رفتارهای غیرشرعی آنان انتقاد می‌کرد.[۱۳]

میر شمس الدین عراقی

از نوادگان امام کاظم(ع) و از شاگردان شاه قاسم بن نوربخش بود. شمس الدین دوبار به کشمیر سفر کرد. بار اول سفیر سلطان حسین باقرا بود و در سال ۸۸۲ به کشمیر آمد و هشت سال در این منطقه اقامت کرد. وی بار دیگر در سال ۹۰۲ به کشمیر بازگشت. میر شمس الدین عراقی به دعوت اندیشه نوربخشیه و تشیع پرداخت و گروه زیادی از مردم کشمیر به دست وی شیعه شدند. [۱۴]

سلسله چَک

خاندان چک ازجمله قبایلی بودند که با تبلیغات میر شمس‌الدین عراقی شیعه شدند. آنان که در اواخر حکومت شاه میریان به مناصب بالایی دست یافتند، در آخر، شاه میریان را برکنار کرده و سلسله چک‌ها را بنیان گذاردند که در سال‌های ۹۶۲- ۹۹۴ق. بر کشمیر حاکم بودند. در زمان حکومت چک‌ها تشیع در کشمیر تقویت شد و رواج بیشتری یافت.

سلسله چک‌ها به دست حکومت مغولان در هند از میان رفت. بعد از مغولان، افغانان در سال ۱۱۳۸ق. به رهبری احمد شاه ابدالی بر کشمیر حاکم شدند. در سده نوزدهم میلادی به سال ۱۲۹۳ق. نیز کشمیر به قلمروی هندوهای پنجاب اضافه شد.[۱۵] در دوران حکومت افغانان و نیز در دوره حکومت سیک‌ها، شیعیان در محرومیت و سرکوب شدید زندگی می‌کردند.

پراکندگی جغرافیایی شیعیان در کشمیر

کشمیر تحت نظرات پاکستان که شامل مناطق گلکت و بلتستان است از مناطق اصلی تمرکز شیعیان به شمار می‌آید. در بخش هندی کشمیر نیز شهرها و مناطق شیعی مهمی مانند کارگل وجود دارد. بیشتر شیعیان کشمیر، اثنی عشری‌اند، بخشی از آنان اسماعیلی و گروهی شیعه نوربخشی اند که با دوازده امامیان تفاوتی ندارند جز اینکه مقلدان سید محمد نوربخش اند.

 

کشمیر تحت نظارت پاکستان

مناطق شمالی: بخشی از کشمیر تحت نظر پاکستان است که از جنوب و شرق با کشمیر تحت سلطه هند و کشمیر آزاد هم مرز است و در منتها الیه شمال پاکستان قرار دارد و از شمال به افغانستان و از شمال شرق به مرزهای چین محدود است. این منطقه به دو بخش عمده گلگت و بلتستان تقسیم شده است:

مناطق شمالی متمرکزترین منطقه شیعه نشین پاکستان است که مناطقی از آن مانند روندو و کلتری و کرمنگ در بلتستان و نگر در گلگت ۱۰۰٪ شیعه هستند. در حال حاضر مناطق شمالی به پنج شهرستان تقسیم شده‌اند که ۳۹٪ جمعیت آن شیعه اثناعشری، ۲۷٪ سنی، ۱۸٪ شیعه اسماعیلی و ۱۶٪ شیعه نوربخشی هستند.[۱۶]

کشمیر آزاد: کشمیر آزاد بخشی از کشمیر تحت نظارت پاکستان است که در غرب منطقه کشمیر هند قرار گرفته و با ۱۳۲۷۹۷ کیلومتر مربع مساحت، از نظر اداری دارای ریاست مستقلی است. اکثر جمعیت این منطقه را اهل سنت تشکیل می‌دهند و شیعیان به طور پراکنده در سراسر منطقه حضور دارند. بیشترین جمعیت شیعه کشمیر آزاد در مظفرآباد و اطراف آن مستقراند. پس از مظفرآباد، بیشترین شیعیان در شهرستان‌های کوتلی، پونج، باغ و میرپور زندگی می‌کنند.[۱۷]

کشمیر تحت نظارت هند

مهم‌ترین مناطق شیعه نشین در کشمیر هند از این قرارند[۱۸]:

  • کارگل:در ۲۰۵ کیلومتری سرینگر است و ۱۴۰۰۰۰ هزار تن جمیعت دارد که ۹۰درصد اهالی آن شیعه هستند.
  • لداخ: با ۳۰۰۰۰ تن جمعیت که ۵۲ درصد آن مسلمانند و ۹۰ درصد مسلمانان شیعه هستند.
  • سرینگر: مرکز ایالت جامو و کشمیر با جمعیت ۹۰۰۰۰۰ نفری که ۹۴ درصد آنان مسلمانند و ۲۶ درصد مسلمانان شیعه‍.
  • بودگام: با جمیعت ۵۹۳۷۶۸ نفر که ۳۶ درصدشان شیعیه هستند.
  • باره مولا: جمعیت ۹۰۰۰۰۰ نفر و ۹۷ درصد مسلمان و ۳۲ درصد شیعه
پراکندگی شیعیان در منطقه شمالی
نام شهرستان اثناعشری اسماعیلی نوربخشی سنی
غزر ----- ۸۷٪ ----- ۱۳٪
دیامر ۱۰٪ ----- ----- ۹۰٪
گلگت ۵۴٪ ۲۷٪ ------ ۱۹٪
سکردو ۸۷٪ ۱۰٪ ----- ۳٪
گانگچه ۵٪ ----- ۸۷٪ ۸٪
مراکز سکونت شیعیان در کشمیر هند
نام شهر جمعیت جمعیت مسلمان جمعیت شیعه
کارگیل ۱۴۰۰۰۰ ----- حدود ۱۲۶۰۰۰
لداخ ۳۰۰۰۰ حدود۱۵۰۰۰ حدود ۱۳۵۰۰
سرینگر ۹۰۰۰۰۰ حدود۸۴۶۰۰۰ حدود۲۳۰۰۰۰
بودگام ۵۹۳۷۶۸ ----- حدود ۲۱۲۰۰۰
باره مولا ۹۰۰۰۰۰ حدود ۸۷۳۰۰۰ حدود ۲۰۰۰۰۰

وضعیت فرهنگی و اجتماعی

شیعیان اثنی عشری در کشمیر به دو گروه فرقه قدیم و فرقه جدید تقسیم شده‌اند که هر یک بعدها دچار انشعابات درونی شدند. این گروه بندی در اواخر قرن نوزدهم میلادی شکل گرفته است و ریشه در اختلاف بر سر رهبری دینی شیعیان داشته است. رهبری فرقه قدیم را علمای خاندان انصاری کشمیر بر عهده دارد که نسبشان به سید حسین قمی باز می‌گردد و از سده‌های گذشته در میان شیعیان از موقعیت بالایی برخوردار بوده‌اند. بنیانگذار فرقه جدید، سید مهدی موسوی از اهالی بودگام است که بعد از سفر به نجف و تکمیل تحصیلات و بازگشت به کشمیر در سال ۱۸۸۰م./۱۲۹۷ق. پیروان زیادی یافت.[۱۹] بعدها فرقه قدیم به دو گروه افتخاری و عباسی و فرقه جدید به دو گروه مصطفوی و محمدی تقسیم شدند که هر یک حسینیه‌ها و مساجد خاص خود را دارند.[۲۰] صاحبنظران، این گروه بندی‌ها را از عوامل تفرقه اجتماعی بین شیعیان کشمیر به حساب می‌آورند که خود از عوامل عقب ماندگی فرهنگی و اجتماعی در جامعه شیعی کشمیر است.[۲۱]

شیعیان در کشمیر تحت نظارت هندوستان، با بی‌توجهی دولت روبرو بوده‌اند. برخی نیز هندوها را به تفرقه افکنی بین شیعیان و سنی‌های هندوستان متهم می‌کنند.[۲۲] مجموع این عوامل باعث انزوای شیعیان کشمیر شده است؛ به شکلی که مشارکت شیعیان در امور سیاسی اندک است و شرایط اقتصادی آنان وضع مطلوبی ندارد.[۲۳] همچنین به دلیل اینکه بسیاری از شیعیان تحصیل کرده نیستند موقعیت شغلی مناسبی ندارند.[۲۴]

مراکز فرهنگی: حسینیه‌ها، مساجد و مقابر علما از مراکز فرهنگی شیعیان است که آیین‌های شیعی در آن برگزار می‌شود. ازجمله حسینیه‌های تاریخی کشمیر می‌توان به حسینیه زدی بل، حسینیه حسن آباد، حسینیه بدگام و حسینیه احمد پوره اشاره کرد. برخی از خانقاه‌ها نیز در کشمیر مورد توجه شیعیان است که از آن میان می‌توان به خانقاه سید محمد مدنی، خانقاه میر شمس الدین عراقی، خانقاه حسن آباد و خانقاه بابا خلیل الله اشاره کرد. بسیاری از این بناها در زمان سلسله چک ساخته شده است.[۲۵]

در کشمیر همچنین برخی موسسات فرهنگی شیعی فعالیت دارند که از میان آنان می‌توان به تنظیم المکاتب که ساماندهی مدارس شیعی را بر عهده دارد، اداره ابوالفضل عباس، اداره نشر علوم اهل بیت وامام حسین ریسرچ ایند یبلشنگ سنتر اشاره کرد.[۲۶]

علمای شیعه: کشمیر شاهد مهاجرت بسیاری از علما و سادات شیعی بود که برخی از خاندان‌های علمی شیعه کشمیر، از نوادگان آنانند. در سده‌های دوازده و سیزده قمری، مشاهیر زیادی از علمای شیعه در این سرزمین ظهور کردند که نام بسیاری از آنان با پسوند «کشمیری» در تذکره‌های شیعی ثبت شده است. ازجمله مشاهیر این علما می‌توان به محسن فانی نویسنده دبستان مذاهب، سید حسین رضوی قمی، علامه سید علی الحیری و محمد علی آزاد کشمیری اشاره کرد.

پانویس

  1. اسپوزیتو، دایره المعارف جهان نوین اسلام، ج۳، ص۷۱۴
  2. حسین، کشمیر بهشت زخم‌خورده، ص۹۰-۹۲
  3. رضوی، بحران کشمیر، ص۴۱
  4. رضوی، بحران کشمیر، ص۴۴-۴۵
  5. اسپوزیتو، دایره المعارف جهان نوین اسلام، ج۳، ص۷۱۴
  6. [بحران کشمیر روزنه‌هایی به سوی صلح]
  7. دایره المعارف جهان نوین اسلام، ج۳، ص۷۱۵؛ [بحران کشمیر روزنه‌هایی به سوی صلح]
  8. بهارستان شاهی، ص۲۵۹-۲۶۰؛ هالیستر، ص۱۲۱
  9. هالیستر، تشیع در تاریخ، ص۱۶۱-۱۶۲
  10. دایره المعارف الاسلامیه الشیعیه، ج۱۹، ص۲۶۶
  11. هالیستر، ص۱۶۳
  12. میراحمدی و احمدی، میر سید علی همدانی مروج تشیع در کشمیر، ص۲۴
  13. بهارستان شاهی، ص۲۶۶-۲۶۷؛ الامین، دایره المعارف الشیعیه، ج۱۹، ص۲۶۸
  14. متو، نقش میر شمس الدین عراقی در ترویج تشیع در هند، ص۱۷۱؛ الامین، دایره المعارف الاسلامیه الشیعیه، ج۱۹، ص۲۷۱-۲۷۲
  15. جعفریان، اطلس شیعه، ص۶۰۰
  16. عارفی، شیعیان پاکستان، ص۱۲۲-۱۲۵
  17. عارفی، شیعیان پاکستان، ص۱۲۶
  18. جعفریان، اطلس شیعه، ص۶۰۰
  19. نشریه اخبار شیعیان، شماره ۴۲، مصاحبه با سید قلبی حسین رضوی
  20. متو، تاریخ تشیع در کشمیر، ص۱۸۵
  21. متو، وضعیت کنونی شیعیان کشمیر، ص۱۱۴
  22. جعفریان، اطلس شیعه، ص۶۰۳
  23. بهرامیان، تشیع کشمیر در منازعه بین هند و پاکستان، ص۳۴-۳۵
  24. جعفریان، اطلس شیعه، ص۶۰۰
  25. متو، تاریخ تشیع در کشمیر، ص۱۵۱-۱۵۴، ۱۵۷-۱۶۰
  26. متو، تاریخ تشیع در کشمیر، ص۳۰۹

یادداشت

منابع

  • اسپوزیتو، جان ل.، دایره المعارف جهان نوین اسلام، ترجمه زیر نظر حسن طارمی و همکاران، تهران، نشر کنگره و نشر کتاب مرجع، ۱۳۹۱
  • الامین، حسن، دایره المعارف الاسلامیه الشیعیه، ج۱۹، بیروت،‌دار التعارف للمطبوعات، ۲۰۰۲
  • بهارستان شاهی، انجمن شرعی شیعیان جمون و کشمیر، بدگام، ۱۹۸۲
  • بهرامیان، مسعود، تشیع کشمیر در منازعه بین هند و پاکستان، مجله زمانه، شماره ۱۰۱، ۱۳۹۰
  • جعفریان، رسول، اطلس شیعه، تهران، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ۱۳۹۱
  • رضوی، سید سجاد، بحران کشمیر، تهران، کیهان، ۱۳۶۷
  • عارفی، محمد اکرم، شیعیان پاکستان، قم، شیعه شناسی، ۱۳۸۵
  • حسین، الطاف، کشمیر بهشت زخم خورده، فریدون دولتشاهی، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۲
  • متو، غلام محمد، تاریخ تشیع در کشمیر، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدرسه عالی امام خمینی، ۱۳۸۶
  • متو (گلزار)، غلام محمد، نقش میر شمس الدین عراقی در ترویج تشیع در کشمیر، مجله سخن تاریخ، شماره ۸، بهار ۱۳۸۹
  • متو (گلزار)، غلام محمد، وضعیت کنونی شیعیان کشمیر، سخن تاریخ، شماره ۹، تابستان ۱۳۸۹
  • هالیستر، جان نورمن، تشیع در هند، ترجمه آزرمیدخت مشایخ فریدنی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۳