حجر اسماعیل

مقاله قابل قبول
بدون جعبه اطلاعات
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
کپی‌کاری از منابع خوب
شناسه ارزیابی نشده
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از حطیم)
جایگاه حجر اسماعیل در جوار کعبه.

حِجْرِ اسماعیل، فضای بین کعبه و دیواری نیم‌دایره که از یال شمالی کعبه (رکن عراقی) تا یال غربی آن (رکن شامی) امتداد دارد. برخی نیز آن را حظیره خوانده‌اند.

پس از آنکه حضرت ابراهیم(ع) و هاجر و فرزند شیرخوارشان حضرت اسماعیل(ع) به وادی مکه رسیدند، با راهنمایی جبرئیل در جایگاه کنونی حجر مستقر شدند. سپس هاجر و اسماعیل، همراه با گوسفندانشان، در همین مکان و در سایبانی که با چوب درخت ساختند، ساکن شدند. هاجر و اسماعیل هر دو پس از وفات در همین مکان دفن شدند.

حجر اسماعیل از دوران پیش از اسلام مورد احترام و تقدیس بود. پیامبر اکرم(ص) نیز، پس از بعثت، در حجر اسماعیل می‌نشست و علاوه بر عبادت و تلاوت قرآن، به سؤالات مردم پاسخ می‌داد.

به نظر مشهور فقهای امامی، به استناد احادیث معتبر، حجر اسماعیل جزء کعبه نیست.

علت نامگذاری

حِجر، به معنای منع و بازداشتن، نگاهداری و حمایت کردن، حرام و جز اینها به کار رفته است. از این ریشه، حَجْر و حُجْر نیز در بیشتر این معانی به کار می‌روند.[۱] محدوده بین دیوار نیم‌دایره و خانه کعبه در فاصله میان رکن عراقی و شامی را بدین سبب حِجر نامیده‌اند که این دیوار حائل بین طواف‌کنندگان و کعبه است.[۲]

در احادیث از حجر اسماعیل معمولاً با تعبیر «حِجر» یاد شده ولی گاهی جَدْر (دیوار)[۳] و حَطیم[۴] نیز خوانده شده است. حنفی‌ها نیز محدوده داخلی حِجْر اسماعیل را حطیم دانسته‌اند.[۵] برخی حجر اسماعیل را حَظیرة (حصار، محوطه) هم خوانده‌اند.[۶]

تاریخچه

سکونت هاجر و اسماعیل

علی شریعتی:
حِجر اسماعیل! حِجر! یعنی چه؟ یعنی: دامن! ... دامنِ پیراهن، پیراهنِ یک زن! آری، یک زن حبشی، یک کنیز! کنیزی سیاه‌پوست، کنیز یک زن! ... و اکنون، خدا، رمز دامان پیرهن او را، به رمز وجود خویش پیوسته است، این‌جا خانه هاجر است، هاجر، در همین جا، نزدیک پایه سوم کعبه، دفن است. ... و این‌جا، خانه خدا، دیوار به دیوار خانه یک کنیز؟[۷]

به گزارش برخی منابع، پس از آنکه حضرت ابراهیم(ع) و هاجر و فرزند شیرخوارشان اسماعیل به وادی مکه رسیدند، با راهنمایی جبرئیل در جایگاه کنونی حجر مستقر شدند. سپس هاجر و اسماعیل، همراه با گوسفندانشان، در همین مکان و در سایبانی که با چوب درخت ساختند، سکونت گزیدند؛[۸] ازاین رو، در برخی احادیث از این مکان با عنوان "بیت اسماعیل" یاد شده است.[۹]

مدفن انبیا

بنا بر احادیث و منابع تاریخی، هاجر پس از وفات، در این مکان دفن شد. اسماعیل(ع) برای آنکه قبر مادرش زیر پای مردم قرار نگیرد، آن را بالا آورد و اطرافش را محصور کرد.[۱۰] حضرت اسماعیل نیز، پس از وفات، در همین مکان به خاک سپرده شد.[۱۱] همچنین بر طبق روایات، تنی چند از دختران اسماعیل(ع) و نیز شماری از انبیا در این مکان مدفون‌اند.[۱۲]

بازسازی آن پیش از اسلام

به گزارش برخی منابع، پنج سال پیش از بعثت پیامبر(ص) و پس از ویران شدن کعبه، قریش هنگام بازسازی آن شرط کردند که در این کار فقط از مال حلال بهره گیرند، اما به علت ناتوانی مالی در بازسازی کامل، مقداری از ابعاد کعبه را کاستند و تقریباً شش ذراع (حدود سه متر) را در سمت حِجْر ضمیمه حجر اسماعیل کردند،[۱۳] همچنین گرداگرد حجر را سنگچین کردند تا طواف‌کنندگان از پشت آن کعبه را طواف کنند.[۱۴]

تغییرات پس از اسلام

در سال ۶۴ قمری، عبدالله بن زبیر هنگام تجدید بنای کعبه که سپاه یزید آن را در محاصره مکه ویران کرده بودند با استناد به حدیثی از عایشه به نقل از پیامبر اکرم(ص)، مقدار افزوده شده به حجر اسماعیل را دوباره به کعبه ملحق کرد.[۱۵] حَجّاج بن یوسف ثقفی پس از بازپس‌گیری مکه از عبدالله بن زبیر، در سال ۷۴ قمری به دستور خلیفه عبدالملک بن مروان بنای کعبه و حجر اسماعیل را به وضع پیشین بازگرداند و آن را همانند بنای قریش ساخت. عبدالملک بعدها -پس از آگاهی از روایت عایشه- از دستور خود پشیمان شد.[۱۶] تغییرات صورت گرفته در بنای کعبه و حجر اسماعیل، سبب بروز اختلاف نظر فقیهان در مورد پاره‌ای از احکام آن شده و این مسئله را پیش آورده که آیا تمام حجر اسماعیل جزئی از کعبه است یا بخشی از آن.[۱۷]

دیوار حجر

دیوار حجر اسماعیل تا زمان خلافت منصور عباسی (دوران حکومت: ۱۳۶۱۵۸ق) از سنگ‌های عادی بیابان بود. در سال ۱۴۰ هجری، منصور هنگام مناسک حج، به حاکم مکه دستور داد که دیوار آن را با سنگ مرمر (رُخام) بپوشاند.[۱۸] از آن زمان تاکنون حجر اسماعیل بارها، به سبب فرسودگی یا تخریب بر اثر سیل، بازسازی شده و سنگ‌های مرمر دیوار و کف آن نیز به دفعات ترمیم یا تعویض شده است.[۱۹]

اندازه حِجر

نمای حجر اسماعیل از بالا

فاصله دیوار شمالی کعبه تا وسط دیوار حجر حدود ۸.۴۴ متر و ارتفاع تقریبی دیوار حجر ۱.۳۱ متر و فاصله تقریبی دو ورودی شرقی و غربی حجر از یکدیگر، ۸ متر است. ورودی شرقی حجر اسماعیل تا شاذَروان (پیش‌آمدگی اطراف دیوارهای خانه کعبه) حدود ۲.۳۰ متر و ورودی غربی آن تا شاذروان تقریباً ۲.۲۳ متر فاصله دارد.[۲۰] احتمالاً اختلاف نظر مؤلفان درباره‌اندازه فواصل و ابعاد حجر اسماعیل، ناشی از تغییراتی است که در طول زمان در بنای آن صورت گرفته است.[۲۱] ناودان کعبه رو به حجر است و آب باران از بام کعبه به داخل حجر اسماعیل می‌ریزد.

تقدس و احترام حجر اسماعیل

حجر اسماعیل از دوران پیش از اسلام مورد احترام و تقدیس بود. عبدالمطلب، بزرگ مکه و جد پیامبر(ص)، در حجر مکانی ویژه داشت که تنها برای وی فرش می‌شد و کس دیگری بر آن نمی‌نشست.[۲۲] گفته شده است که او چندین رؤیای صادق خود (لزوم حفر مجدد چاه زمزم، به دنیا آمدن محمد(ص) و عالمگیر شدن نبوت ایشان) را در حجر اسماعیل دید.[۲۳] بنا بر روایات، ابوطالب نیز خواب خود را درباره بشارت تولد علی(ع) و آینده درخشان وی در حجر دید.[۲۴]

پیامبر اکرم(ص) نیز، پس از بعثت، در حجر اسماعیل می‌نشست و علاوه بر عبادت و تلاوت قرآن، به سؤالات مردم پاسخ می‌داد[۲۵] و در همین جا بود که برخی افراد قریش از ایشان معجزه شَقُّ القَمَر را درخواست کردند.[۲۶] همچنین بنا بر احادیث، مبدأ معراج پیامبر از مسجدالحرام، حجر اسماعیل بوده است.[۲۷] امامان شیعه(ع) نیز در حجر اسماعیل به دعا و عبادت می‌پرداختند یا در آنجا می‌نشستند و به سؤالات مردم پاسخ می‌دادند.[۲۸]

حجر اسماعیل در قرآن

عبارت حجر اسماعیل در قرآن ذکر نشده، اما به نظر عیاشی، با استناد به حدیثی از امام صادق(ع)،[۲۹] یکی از مصادیق «آیات بَینات» (نشانه‌های آشکار) -که بنابر آیه ۹۷ سوره آل عمران در مسجد الحرام قرار دارد- حجر اسماعیل است.[۳۰]

مباحث فقهی مربوط به حجر اسماعیل

الحاق یا عدم الحاق حجر به کعبه

از جمله مباحث مهم فقهی درباره حجر اسماعیل این است که آیا حجر بخشی از کعبه به شمار می‌رود یا نه؟ گروهی از اهل سنّت تمامی حجر را جزء کعبه دانسته‌اند[۳۱] و در مقابل، برخی دیگر فقط بخشی از حجر اسماعیل را از کعبه دانسته‌اند.[۳۲]

به نظر مشهور فقهای امامی، به استناد احادیث معتبر، حجر اسماعیل جزء کعبه نیست.[۳۳] مستندِ دیگرِ این نظر را مدفون بودن هاجر و اسماعیل و بعضی از پیامبران در این مکان دانسته‌اند، زیرا با توجه به قداست کعبه، بعید است کسی در آن دفن شده باشد.[۳۴] اما برخی فقهای امامی، حجر اسماعیل را بخشی از کعبه دانسته‌اند،[۳۵] حتی شهید اول، این نظر را به عنوان نظر مشهور مطرح کرده است.[۳۶] مستند این دیدگاه، شاید احادیثی بوده است که طواف را خارج از حجر لازم می‌داند و نیز حدیث منقول از پیامبر اکرم(ص) درباره الحاق بخشی از خانه کعبه به حجر اسماعیل.[۳۷]

لزوم طواف در بیرون از حجر

دیدگاه غالب در فقه امامی (و نیز اهل سنّت) این است که طواف‌کننده باید حجر اسماعیل را در محدوده طواف خود قرار دهد؛ یعنی، از بیرون حجر اسماعیل طواف کند وگرنه طوافش حتی اگر بر روی دیوار حرکت کرده باشد باطل بوده و اعاده آن واجب است.[۳۸]

فقهای امامی در تأیید نظر خود، علاوه بر استناد به سیره نبوی، به احادیث متعددی از ائمه(ع) و اجماع نیز استناد کرده‌اند.[۳۹]

صحت نماز رو به حجر

از جمله احکام مورد بحث، صحیح بودن یا نبودن نمازی است که در مسجدالحرام رو به حجر اسماعیل اقامه شود به گونه‌ای که رو به کعبه نباشد.

برخی از فقهای امامی نماز به سوی حجر را صحیح دانسته‌اند؛[۴۰] اما به نظر برخی دیگر، این نماز صحیح نیست، زیرا با توجه به احادیثی که جزء کعبه بودنِ حجر را نفی کرده است و نیز برطبق آرای بیشتر عالمان امامی، نمی‌توان از جزء کعبه بودن حجر اطمینان حاصل کرد و این ظن را بر یقین خود مبنی بر وجوب رو به کعبه بودن در نماز، ترجیح داد.[۴۱]

کارهای مستحب در حجر اسماعیل

برخی کارهای مستحب در حِجْر اسماعیل عبارت است از:

  1. دعا و نیایش: طبق احادیث و سیره پیامبر اکرم و ائمه، بهترین مکان برای نماز و دعا در حجر، زیر ناودان است؛[۴۲]
  2. مُحرم شدن حاجی در حج تمتع از محل حجر یا مقام ابراهیم و خواندن دو رکعت نماز پیش از احرام در آنجا.[۴۳]

پانویس

  1. جوهری، الصحاح؛ فیومی، المصباح المنیر، ذیل واژه
  2. مشکینی، مصطلحات الفقه، ص۱۹۹.
  3. رجوع کنید به دارمی، سنن الدارمی، سنن الدارمی، ج۲، ص۵۴
  4. رجوع کنید به حرّعاملی، ج۱۳، ص۳۵۵.
  5. رسول جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۱۱۶ به نقل از الزهور المقتطفه، ص۷۳
  6. برای نمونه رجوع کنید به ابن نجیم، البحر الرائق، ج۲، ص۵۷۴.
  7. شریعتی، «حج»، سایت دکتر علی شریعتی.
  8. رجوع کنید به ازرقی، اخبار مکه و ماجاء فیها، ج۱، ص۵۴؛ کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۰۱؛ حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۵۵.
  9. رجوع کنید به کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۱۰؛ حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۵۴.
  10. رجوع کنید به ابن سعد، الطبقات، ج۱، ص۵۲؛ کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۱۰؛ حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۵۴ ۳۵۵
  11. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۶؛ کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۱۰؛ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۳۸؛ نیز برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۳۱۲، ۳۱۷.
  12. رجوع کنید به ازرقی، اخبار مکه، ج۲، ص۶۶؛ کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۱۰؛ حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۵۴ ۳۵۵.
  13. رجوع کنید به ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۱۵۹۱۶۰، ۱۶۳؛ فاسی، شفاء الغرام، ج۱، ص۱۸۲۱۸۳
  14. ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۲۸۸۲۸۹.
  15. ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۲۰۶؛ بیهقی، السنن الکبری، ج۵، ص۸۹.
  16. ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۲۱۰۲۱۱؛ فاسی، شفاء الغرام، ج۱، ص۱۸۹۱۹۰.
  17. رجوع کنید به ادامه مقاله.
  18. ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۳۱۳؛ فاسی، شفاء الغرام، ج۱، ص۴۰۸۴۰۹.
  19. رجوع کنید به ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۳۱۳۳۱۴، ۳۱۷، ۳۲۱؛ فاسی، شفاء الغرام، ج۱، ص۴۰۹ ۴۱۰؛ حسین عبدالله باسلامه، تاریخ الکعبة المعظمة، ص۱۳۲۱۳۳؛ محمدطاهر کردی، التاریخ القویم، ج۲، جزء۳، ص۶۷.
  20. برای تفصیل رجوع کنید به ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۳۲۰۳۲۲؛ فاسی، شفاء الغرام، ج۱، ص۴۱۱۴۱۲
  21. رجوع کنید به حسین عبدالله باسلامه، تاریخ الکعبة المعظمة، ص۱۲۲۱۲۳، ۱۳۸۱۳۹
  22. ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۳۱۴ ۳۱۵.
  23. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۹۲ ۹۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۵، ص۲۵۴۲۵۵.
  24. رجوع کنید به ابن شهرآشوب، مناقب، ج۲، ص۲۵۴ ۲۵۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۳۸، ص۴۷۴۸.
  25. رجوع کنید به ابن شهرآشوب، مناقب، ج۱، ص۷۶۷۷.
  26. رجوع کنید به قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۱۴۱۱۴۲.
  27. رجوع کنید به ابن طاووس، سعدالسعود، ص۱۹۵۱۹۶؛ ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج۷، ص۱۵۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۸، ص۳۱۷، ۳۹۰.
  28. رجوع کنید به حمیری، قرب الاسناد، ص۳۱۶؛ عیاشی، التفسیر، ج۳، ص۱۰۶۱۰۷؛ کلینی، الکافی، ج۴، ص۱۸۷۱۸۸؛ صدوق، علل الشرایع، ج۲، ص۴۴۸؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج۹، ص۴۲۷.
  29. رجوع کنید به کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۲۳.
  30. عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۲۶.
  31. رجوع کنید به نووی، المجموع، ج۸، ص۲۵.
  32. رجوع کنید به نووی، المجموع، ج۸، ص۲۵؛ ابن نجیم، البحر الرائق، ج۲، ص۵۷۴.
  33. رجوع کنید به کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۱۰؛ موسوی عاملی، مدارک الاحکام، ج۸، ص۱۲۸۱۲۹؛ حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۲۷۶ و ج۱۳، ص۳۵۳، ۳۵۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۹۳.
  34. رجوع کنید به حسن زاده آملی، دروس معرفة الوقت و القبلة، ص۵۱۷ ۵۱۹.
  35. رجوع کنید به علامه حلّی، کتاب منتهی المطلب، ج۲، ص۶۹۱؛ همو، تذکرة الفقها، ج۳، ص۲۲.
  36. الدروس الشرعیة، ج۱، ص۳۹۴.
  37. رجوع کنید به بحرانی، الحدائق الناضرة، ج۱۶، ص۱۰۴۱۰۵، ۱۰۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۹، ص۲۹۲۲۹۴.
  38. رجوع کنید به حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۵۶۳۵۷؛ خمینی، مناسک حج، ص۲۴۴۲۴۶؛ نووی، المجموع، ج۸، ص۲۵۲۶.
  39. برای نمونه رجوع کنید به شهیدثانی، الروضة البهیة، ج۲، ص۲۴۹۲۵۰؛ حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۵۶ ۳۵۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۹۲.
  40. رجوع کنید به علامه حلّی، نهایة الاحکام، ج۱، ص۳۹۲، ۳۹۷؛ همو، تذکرة الفقها، ج۳، ص۲۲.
  41. رجوع کنید به نجفی، جواهرالکلام، ج۷، ص۳۲۶ ۳۲۹؛ حسن زاده آملی، دروس معرفة الوقت و القبلة، ص۵۲۰ ۵۲۱.
  42. رجوع کنید به کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۱۴، ۵۲۵، ۵۲۶؛ الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام، ص۲۲۲؛ فاسی، شفاء الغرام، ج۱، ص۴۱۲۴۱۳؛ حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۲۷۴۲۷۶، ج۱۳، ص۳۳۴ ۳۳۵، ۴۲۵؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۹۰، ص۳۴۹.
  43. رجوع کنید به حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۳۹؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۳.

منابع

  • صدوق، علل الشرایع، نجف، ۱۳۸۵ ۱۳۸۶، چاپ افست قم، [بی تا].
  • ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، بولاق ۱۳۰۰۱۳۰۱، چاپ افست بیروت، [بی تا].
  • ابن سعد، الطبقات، (بیروت).
  • ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم، [بی تا].
  • ابن طاووس، سعدالسعود للنفوس، قم، ۱۳۸۰ش.
  • ابن نجیم، البحر الرائق شرح کنز الدقائق، بیروت، ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
  • ابن هشام، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، [بی تا].
  • ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکه و ماجاء فیها من الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت، ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳، چاپ افست قم، ۱۳۶۹ش.
  • الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام، و المشتهر ب فقه الرضا، مشهد: مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۶ق.
  • بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، قم، ۱۳۶۳۱۳۶۷ش.
  • بیهقی، حسین، السنن الکبری، بیروت: دارالفکر، [بی تا].
  • جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمدبن عبدالغفور عطار، قاهره، ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت، ۱۴۰۷ق.
  • حرّعاملی، وسائل الشیعه.
  • حسن زاده آملی، حسن، دروس معرفة الوقت و القبلة، قم، ۱۴۱۶ق.
  • حسین عبدالله باسلامه، تاریخ الکعبة المعظمة: عمارتها و کسوتها و سدانتها، چاپ یحیی حمزه وزنه، [قاهره]، ۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
  • حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، قم، ۱۴۱۳ق.
  • خمینی، روح الله، مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیت اللّه العظمی امام خمینی سلام اللّه علیه، با حواشی مراجع معظم تقلید، تهران، ۱۳۸۴ش.
  • دارمی، عبدالله بن عبدالرحمان، سنن الدارمی، چاپ محمد احمد دهمان، دمشق: مکتبةالاعتدال، [بی تا].
  • شهید اول، محمدبن مکی، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، قم، ۱۴۱۲۱۴۱۴ق.
  • شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، چاپ محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
  • علامه حلّی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقها، قم ۱۴۱۴ق.
  • علامه حلّی، حسن بن یوسف، کتاب منتهی المطلب، چاپ سنگی تبریز [ ۱۳۱۶۱۳۳۳]، چاپ افست [بی جا، بی‌تا].
  • علامه حلّی، حسن بن یوسف، نهایة الاحکام فی معرفة الاحکام، چاپ مهدی رجائی، قم، ۱۴۱۰ق.
  • عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، قم، ۱۴۲۱ق.
  • فاسی، محمد بن احمد، شِفاء الغَرام بأخبار البلد الحرام، چاپ ایمن فؤاد سید و مصطفی محمد ذهبی، مکه ۱۹۹۹.
  • فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، [بیروت]: دارالفکر، [بی تا].
  • قطب راوندی، سعید بن هبةاللّه، الخرائج و الجرائح، قم، ۱۴۰۹ق.
  • کلینی، الکافی.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار.
  • محمد طاهر کردی، التاریخ القویم لمکة و بیت اللّه الکریم، بیروت، ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
  • مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، قم، ۱۳۷۷ش.
  • موسوی عاملی، محمد بن علی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، قم، ۱۴۱۰ق.
  • نجفی، محمدحسن بن باقر، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت، ۱۹۸۱.
  • نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، ۱۴۰۷ ۱۴۰۸ق.
  • نووی، یحیی بن شرف، المجموع: شرح المهذّب، بیروت: دارالفکر، [بی تا].

پیوند به بیرون