پرش به محتوا

عالم ذر

عالَم ذَر از نظریات درباره جایگاه میثاق الهی، که بر اساس آن، خدا انسان‌ها را پیش از حیات دنیوی، به صورت ذرّه خلق کرده و با آنان در خصوص ربوبیت خودش پیمان بسته است. میان دانشمندان دینی درباره واقعیت عالم ذر اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی آن را مسلّم و غیرقابل انکار می‌دانند و برخی آن را امری غیرقابل پذیرش محسوب می‌کنند.

عالم ذر به این دلیل مورد توجه عالمان دینی قرار گرفته که تفاوت‌هایی در خلقت میان انسان‌ها وجود دارد و بر اساس تفاوت‌ها اشکالاتی متوجه عدل الهی می‌شود. برپایه نظریه عالم ذر، اگر فردی در خانواده نامناسب، شرایط بد و ویژگی‌های نامطلوبی در دنیا قرار گرفته است، نتیجه امتحان خودش در عالم ذر بوده است. افراد خوب هم چون زودتر و بهتر از دیگران به ربوبیت خدا گواهی داده‌اند، در این دنیا در وضعیت بهتری قرار داده شده‌اند.

موافقان عالم ذر، برای اثبات آن، به قرآن، روایات متعدد، و استدلال‌های عقلی استناد می‌کنند. مخالفان نیز آیات قرآن، ضعف سندی و محتوایی روایات، و تضاد وجود عالم ذر با عقل را از دلایل خود بر رد این نظریه بیان می‌کنند. در زمینه جایگاه میثاق الهی، نظریات جایگزینی هم برای عالم ذر وجود دارد. مثلاً برخی می‌گویند، منظور از شهادت انسان‌ها به ربوبیت خداوند، فطرت الهی انسان است که وجود خدا را تصدیق می‌کند. برخی از عالم ملکوت سخن گفته‌اند که در آنجا انسان با علم حضوری خدا را درک می‌کند. طبق دیدگاه جمعی از علما نیز میثاق الهی همان آگاهی درونیِ ناشی از عقل انسان است.

درباره مسئله عالم ذر آثاری نوشته شده است؛ ازجمله کتاب اَلمَقاصِدُ العَلِیَّةُ فی الْمطالبِ السَنِیَّة (هدف‌های والا در مباحث ارزشمند و متعالی)، نوشته عبدالحسین امینی، فقیه و متکلم است که بیش از ۲۰۰ صفحه از آن به تفسیر آیه میثاق اختصاص یافته است.

اهمیت و مفهوم‌شناسی

عالَم ذَر یکی از نظریاتی است که در رابطه با محل اخذ میثاق خداوند مطرح شده است.[۱] بنابر این نظریه، خداوند در عالم ذر برای هر انسان، بدنی بسیار کوچک (ذرّی) آفرید و روح او را به آن بدن پیوند داد. این بدن‌ها که از پیش، برای هر فرد مقدر شده بودند، از خاک به شکل گِل ساخته شدند و در همان عالَم، به‌صورت واقعی وجود یافتند. با پیوستن روح به این بدن‌های ریز که از صُلب آدم یبرون کشیده شده بودند، آفرینش انسان کامل شد.[۲] طبق این دیدگاه، در عالم ذر، انسان تعهد خود را به خداوند نشان داد و به این باور رسید که هیچ معبودی جز او نیست.[۳] بر اساس روایاتی که در این رابطه نقل شده، خداوند از انسان‌های ذرّی پرسید: «آیا من پروردگار شما نیستم؟» و همه پاسخ دادند: «بله، تو پروردگار مایی.» پس از این گفت‌وگو، همه دوباره به وجود آدم بازگردانده شدند.[۴]

در مسئله پذیرش یا عدم پذیرش عالم ذر به عنوان مرحله‌ای از حیات انسان پیش از حیات دنیوی میان دانشمندان دین اختلاف وجود دارد. برخی این عالم را پذیرفته و آن را از مسلمات دینی و غیر قابل انکار دانسته‌اند.[۵] گروهی نیز وجود چنین عالمی را مردود و غیر قابل پذیرش[۶] عنوان کرده‌اند. برخی از علما نیز بر این باورند که اصل وجود چنین عالمی برای میثاق الهی ضروری است؛ در عین حال در مورد جزئیات آن نمی‌توانیم اظهار نظر کنیم.[۷]

چرایی نام «ذرّ»

گفته شده چون این بدن‌ها بسیار کوچک بودند، به آن‌ها «ذر» گفته شده و به همین دلیل، فرزندان آدم را هم «ذُریّه» نامیده‌اند.[۸] در مقابل، علامه طباطبایی معتقد است تشبیه انسان‌ها به ذرات، به دلیل زیادبودن تعداد انسان‌ها (مانند زیادی مورچگان) در عالم ذر بوده، نه کوچکی جسمشان. همین تشبیه در روایات موجب شده تا به آن، عالم ذر گفته شود.[۹]

پاسخ به مسئله عدل الهی و تفاوت‌های در آفرینش

مسئله عالم ذر به عنوان یکی از پاسخ‌ها به سؤال از علت‌ تفاوت حال انسان‌ها در آفرینش دنیا مطرح شده است. بر اساس این تبیین، حال انسان در دنیا وابسته به انتخاب‌ او و امتحانی است که در عالم ذر داشته است. از این جهت، انبیا و اولیا به دلیل اینکه در آن عالم، زودتر و بهتر از همه انسان‌ها شهادت به ربوبیت خداوند داده‌اند، از مقام بالاتری در دنیا بهره‌مند شده‌اند.[۱۰] به همین شکل، اگر فردی در خانواده نامناسب، شرایط بد و ویژگی‌هایی نامطلوبی در دنیا قرار گرفته است، نتیجه امتحان خودش در عالم ذر بوده است.[۱۱]

عوالم ذر، اظلال و ارواح

علاوه بر عالم ذر، در روایات به عالم ارواح و عالم اظلال پیش از عالم دنیا اشاره شده است. برخی از صاحب‌نظران، همه این تعابیر را مربوط به یک عالَم دانسته‌اند.[۱۲] برخی سخن از وجود دو عالم ارواح و عالم ذر به میان آورده و عالم اظلال را همان عالم ارواح دانسته‌اند.[۱۳] دیدگاه سوم نیز این است که عوالم ارواح، اظلال و ذر، هرکدام، به صورت جداگانه تحقق داشته‌اند.[۱۴]

عالم ذر یا عالم‌های ذر

در برخی روایات مربوط به عالم ذر[۱۵] تعبیر «ذر اول» به کار برده شده است. همین مسئله باعث شده برخی علما از وجود عوالم ذر متعدد سخن بگویند.[۱۶] بر اساس تحلیلی از روایات، گفته شده است که دو عالم ذر وجود داشته است: یکی پیش از آفرینش آدم که همه انسان‌ها به صورت ذر، از گل آفریده و با آنان عهد بسته شد. دومی پس از نزول آدم به زمین، که نسل او از پشتش بیرون کشیده شد و بار دیگر با آنان درباره توحید و ولایت پیمان گرفته شد.[۱۷]

دلایل موافقان عالم ذر

گروهی از اندیشمندان بر این باورند که عالم ذر یکی از عوالمی است که انسان پیش از تولد در دنیا سپری کرده است. این گروه بر این مسئله استدلال می‌کنند که آیات و روایات به صراحت دلالت بر وجود چنین عالمی دارند. وجود چنین عالمی قابل انکار با عقل نیست.[۱۸] در نتیجه باید معنای ظاهری آیات و روایات را پذیرفت و حمل آن‌ها بر معنای دیگر درست نیست.[۱۹] از جمله موافقان عالم ذر در میان علمای شیعه شیخ صدوق (درگذشت: ۳۸۱ق)،[۲۰] محمدامین استرآبادی (درگذشت: ۱۰۳۶ق)،[۲۱] محمدصالح مازندرانی (درگذشت: ۱۰۸۱ق)،[۲۲] شریف لاهیجی (درگذشت: ۱۰۸۸ الی ۱۰۹۱ق)،[۲۳] شیخ حر عاملی (درگذشت: ۱۱۰۴ق)،[۲۴] محمدباقر مجلسی (درگذشت: ۱۱۱۰ق)،‌[۲۵] مراد بن علی تفرشی (زنده تا ۱۱۱۰ق)،[۲۶]سید علی‌خان شیرازی (درگذشت: ۱۱۲۰ق)،[۲۷] سید نعمت‌الله جزایری (درگذشت: ۱۱۱۲ق)،[۲۸] حبیب‌الله خویی (درگذشت: ۱۳۲۴ق)[۲۹] و عبدالحسین امینی (درگذشت: ۱۳۹۰ق)[۳۰] هستند.

استدلا‌ل‌ به قرآن

عبدالحسین امینی ۱۹ آیه را در ادله مربوط به عالم ذر ذکر کرده است.[۳۱] از جمله آیاتی که علما برای اثبات عالم ذر استناد کرده‌اند این‌هاست:

  • آیه ۱۷۲ سوره اعراف اشاره دارد به اینکه خدا از پشت فرزندان آدم ذریه آ‌ن‌ها را برگرفت و آن‌ها به ربوبیت خدا اقرار کردند.[۳۲] شریف لاهیجی معقد است:‌ ظاهر آیه که می‌فرماید خداوند ذرّیه فرزندان آدم را از پشت خودشان بیرون آورد، با روایاتی که می‌گویند همه فرزندان آدم تا قیامت از پشت خود او خارج شدند، ناسازگار نیست؛ چراکه در واقع، بیرون آمدن نسل‌ها از نسل‌های قبلی، به معنای خروج همه از پشت آدم است.[۳۳]
  • آیاتی که فطری بودن معرفت خداوند را بیان می‌کنند، به عنوان شاهد برای عالم ذر مطرح شده‌اند.[۳۴]
  • آیه اول سوره انسان نشان می‌دهد که انسان زمانی را پیش از دنیا گذرانده است.[۳۵] این مسئله می‌تواند اشاره به عالم ذر باشد.[۳۶]
  • آیات ۱۰۱ سوره اعراف و ۷۴ سوره یونس بیان می‌کنند کسانی که پیش از این، به حق ایمان نیاورده بودند، دیگر به آن ایمان نمی‌آورند. گفته شده ایمان نیاوردن سابق، مربوط به عالم ذر است.[۳۷]
  • آیات ۶۰ و ۶۱ سوره یس بیان‌کننده هستند که عهدی پیشین از جانب خداوند در تبعیت نکردن از شیطان و لزوم بندگی خداوند وجود داشته است .[۳۸]

استدلال به روایات

شیخ حرعاملی معتقد است که روایات عالم ذر از حدّ تواتر فراتر است و اشکال‌های برخی از متکلّمان به آن، به حدّی ضعیف است که حتی کودکان نیز از پاسخ آن‌ها ناتوان نیستند.[۳۹] سید نعمت‌الله جزایری از عالمان اخباری شیعه روایات مربوط به عالم ذر را بیش از ۵۰۰ مورد می‌داند که در میان آن‌ها احادیث صحیح و حسن و موثق وجود دارد. وی تأویل این روایات توسط افرادی مثل شیخ مفید، سید مرتضی و امین‌ الاسلام طبرسی را مایه تعجب دانسته است.[۴۰] حبیب‌الله خویی بر آن است که انکار اصل عالم ذر و محال دانستن آن برپایه استدلال‌های عقلیِ مطرح‌شده، بی‌اساس است؛ زیرا چنین استدلالی، در برابر روایات فراوان و متواتری که بر وجود این عالم دلالت دارند، ارزش چندانی ندارد. افزون بر این، بسیاری از روایات، آیه میثاق را به عالم ذر تفسیر کرده‌اند.[۴۱] امینی راویان ۴۰ حدیث از احادیث مربوط به عالم ذر را بررسی و توثیق کرده است.[۴۲]

روایات مربوط به عالم ذر، ابعاد گوناگونی دارند. برخی به درک قلبی و شهودی بندگان از ربوبیت خدا در آن عالم اشاره دارند و آن را پیش‌شرط معرفت در دنیا می‌دانند.[۴۳] گروهی به خروج ذریه آدم به‌صورت ذرات ریز از پشت او و اخذ میثاق در آن حالت تأکید دارند.[۴۴] گروهی بر فراموشی محلِ گرفتن میثاق دلالت دارند و اینکه روزی همه، آن محل را به یاد می‌آورند.[۴۵] همچنین، برخی روایت‌ها آن را با فطرت[۴۶] یا طینت[۴۷] یکی گرفته‌اند. در کنار ربوبیت، در این روایات به رسالت پیامبر(ص) و ولایت اهل بیت(ع) نیز تصریح شده[۴۸] و حتی میثاق پیامبران برای یاری امام مهدی(عج) نیز مطرح شده است.[۴۹]

دلیل عقلی

عبدالحسین امینی از امکان رسیدن به شناخت خداوند در دنیا، ضرورت عالم ذر و عالم ارواح را نتیجه می‌گیرد. او بر این باور است که اگر انسان پیش‌تر عالم ذر و ارواح را تجربه نکرده بود، در این دنیا امکان شناخت خدا برایش فراهم نمی‌شد؛ چراکه حجاب‌های مادی مانع شهود ملکوت هستند.[۵۰] طباطبایی در رد این استدلال می‌گوید اگر شناخت خدا نیازمند عالم ذر بود، چرا آدم و حوا از این قاعده مستثنا شدند؟ و اگر بدون آن به معرفت رسیدند، فرزندانشان نیز می‌توانستند در زمان تولد، به آن دست یابند. پس چه نیازی به عالم ذر است؟[۵۱]

استدلال‌های مخالفان

مخالفان وجود عالم ذر بر این باورند که با توجه به دلایل مختلف نمی‌توان آیات و روایات را به معنایی که موافقان می‌گویند پذیرفت. برخی از مخالفان عالم ذر در میان عالمان شیعی عبارت‌اند از: شیخ مفید (درگذشت: ۴۱۳ق)،[۵۲] سید مرتضی (درگذشت: ۴۳۶ق)،[۵۳] شیخ طوسی (درگذشت: ۴۶۰ق)،[۵۴] طبرسی (درگذشت: ۵۴۸ق)،[۵۵] فیض کاشانی (درگذشت: ۱۰۹۱ق)،[۵۶] سید عبدالحسین شرف الدین (درگذشت: ۱۳۷۷ق)،[۵۷] سید محمدحسین طباطبایی (درگذشت: ۱۴۰۲ق)،[۵۸] سید عبدالاعلی سبزواری (درگذشت: ۱۴۱۴ق)،[۵۹] ناصر مکارم شیرازی (زاده: ۱۳۰۵ش)[۶۰] و عبدالله جوادی آملی (زاده: ۱۳۱۲ش).[۶۱]

مخالفت عالم ذر با ظاهر آیه میثاق

طبق تحلیلی که مخالفان عالم ذر ارائه می‌کنند، آیه میثاق، نظریه عالم ذر را رد می‌کند؛ چراکه در این آیه نیامده خدا از پشت حضرت آدم ذریه او را خارج کرد؛ بلکه اشاره شده که از پشت‌های فرزندان آدم فرزندان آن‌ها را خارج کرد. سپس خداوند توضیح داده که هدف از این کار آن بود که انسان‌ها در روز قیامت نگویند: «ما از این موضوع بی‌خبر بودیم» یا بهانه بیاورند که چون پدران ما مشرک بودند، ما نیز به دین و آیین آنان پایبند شدیم. این تعبیر نشان می‌دهد که آیه مربوط به تمام فرزندان آدم نیست؛ بلکه تنها شامل کسانی است که پدرانشان مشرک بودند.[۶۲]

به‌عقیده مخالفان، دلیلی که در انتهای آیه برای وجود عهد بیان شده، با پذیرش عالم ذر سازگار نیست؛ زیرا آیه فایده عهد را این‌گونه بیان می‌کند که روز قیامت این افراد به دلیل وجود این عهد نمی‌توانند بگویند که ما از حق غافل بودیم؛ در صورتی که اگر عهد مربوط به عالم ذر باشد، هیچ‌یک از عقلا آن را در دنیا به خاطر نمی‌آورند تا اتمام حجتی بر آن‌ها باشد.[۶۳]

بررسی روایات عالم ذر

مخالفان وجود عالم ذر بر این باورند که روایات عالم صحیح‌السند نیستند و حجیت ندارند.[۶۴] طبق تحلیل محققان تفسیر نمونه، در منابع شیعه و اهل‌سنّت، روایات متعددی درباره عالم ذر نقل شده که در نگاه اول، متواتر به نظر می‌رسند؛ اما با بررسی دقیق اسناد و دسته‌بندی راویان مشخص می‌شود بسیاری از این روایات تکراری‌اند و از راویان مشترک نقل شده‌اند. بنابراین شمار واقعی آن‌ها کمتر از چیزی است که ابتدا به نظر می‌رسد. افزون بر این، از نظر محتوا نیز میان روایات اختلاف زیادی وجود دارد؛ برخی با وجود عالم ذر و برخی با تفاسیر مقابل آن سازگارند. بسیاری از این روایات نیز سند محکمی ندارند. در نتیجه نمی‌توان با اطمینان به آن‌ها استناد کرد[۶۵] طبق تحلیل جوادی آملی مفسر شیعه، وجود روایات صحیح‌السند در میان احادیث عالم ذر دلیلی بر پذیرش نیست؛ چرا که روایات باید با خطوط کلی قرآن، سنت معصومان و براهین عقلی سازگار باشند؛ در صورتی که ظاهر برخی از این روایات چنین نیست.[۶۶]

دلایل عقلی

مخالفان، برای رد نظریه عالم ذر، به ارائه استدلال‌های عقلی نیز پرداخته‌اند:

  • بر اساس تحلیلی، پذیرش عالم ذر به معنای پذیرش تناسخ است؛ چراکه بر اساس این باور، روح به بدن ذرّی تعلق گرفته و سپس با بدن دنیوی مرتبط می‌شود.[۶۷] در پاسخ به این اشکال گفته شده است که روح با بدنی ذرّی همراه است و در تمام مراحل تا تولد در دنیا رشد می‌کند و بدنی جدید خلق نمی‌شود. بنابراین این فرایند هیچ‌گاه مصداق تناسخ نیست.[۶۸]
  • اقرارگرفتن و تکلیف و امتحان هنگامی معنا دارد که مکلف دارای عقل باشد. اگر انسان‌ها در عالم ذر عقل داشته‌اند، معنا ندارد که همه آن‌ها این عالم را فراموش کرده باشند.[۶۹]
  • در این دنیا کودکان تکلیف ندارند و مورد امتحان قرار نمی‌گیرند؛ پس چگونه می‌توان تصور کرد که انسان‌ها با بدن ذری امتحان شوند؟[۷۰] سید بن طاووس (درگذشت: ۶۶۴ق) در پاسخ به این اشکال معتقد است امکان دارد ذرّاتی که از پشت فرزندان آدم خارج شدند، پیش از آن، برای هریک از آن‌ها عقل و روحی آفریده شده باشد؛ همان‌طور که گفته می‌شود در قیامت، انسان‌های متکبر به صورت ذره محشور می‌شوند.[۷۱]
  • طبق تحلیلی که علامه طباطبایی از فرایند شناخت تصدیقی (علم حصولی) انسان دارد، شناخت‌هایی مانند تصدیق به ربوبیت خداوند، پس از تحولات درونی انسان و برپایه تجربه‌های حسی ظاهری و باطنی به دست می‌آیند. در نتیجه، این حواس وابسته به بدن مادی‌اند و تنها در چهارچوب زندگی دنیوی و جسمانی شکل می‌گیرند.[۷۲]

نظریات دیگر در باره جایگاه میثاق

علاوه بر نظریه‌ای که عالم ذر را محلّ میثاق الهی می‌داند، دیدگاه‌های دیگری در این رابطه مطرح شده است: دیدگاه عقل، میثاق را آگاهی درونیِ ناشی از تعقل می‌داند.[۷۳] دیدگاه وحی، آن را عهدی برگرفته از پیام انبیا معرفی می‌کند.[۷۴] دیدگاه تمثیل، آیه را تصویری تخیلی برای نشان دادن حجت عقلانی می‌داند.[۷۵] سید حیدر آملی (زنده تا ۷۸۷ق) و شیخ بهایی (درگذشت: ۱۰۳۱ق) نیز آن را مربوط به عالم ارواح دانسته‌اند که پیش از آفرینش مادی انسان است.[۷۶] گروهی میثاق را در همه مراتب وجود انسان جاری می‌دانند.[۷۷] ملاصدرا (درگذشت: ۱۰۵۰ق) میثاق را مرتبط با مرتبه عقلی و مُثُل افلاطونی تفسیر می‌کند.[۷۸] علامه طباطبایی بر این باور است که پیش از ورود به دنیا، انسان وجودی در عالمی دیگر نزد خداوند داشته است. در عالم ملکوت، انسان بی‌واسطه خدا را شهود می‌کند و به یگانگی او آگاه است. این شناخت حضوری است، نه حاصل استدلال.[۷۹] دیدگاه فطرت نیز که توسط سید مرتضی و عبدالله جوادی آملی مطرح شده، بر آن است که انسان در ذات آفرینش خود، خدا را می‌شناسد و به او اقرار دارد.[۸۰]

ترجمه کتاب مقاصد علیّه

کتاب‌شناسی

عالم ذر موضوع مورد توجه علمای شیعه برای نگارش آثاری در این زمینه بوده است: عبدالحسین امینی در اثری با عنوان المَقاصِد العَلِیَّة فی المطالب السَنِیَّة (هدف‌های والا در مباحث ارزشمند و متعالی)، به شرح و تفسیر چهار آیه از قرآن کریم پرداخته است. یکی از این آیات، آیه میثاق است که نویسنده، طی تفسیر آن، بیش از دویست صفحه را به بررسی و تحلیل مسئله عالم ذر اختصاص داده است.[۸۱] آقابزرگ تهرانی (درگذشت: ۱۳۸۹ق) تفسیر این آیه را به عنوان اثر مستقل امینی ذکر کرده است.[۸۲] این کتاب توسط بُشری طباطبایی یزدی، به فارسی برگردان شده است.[۸۳] همچنین آقابزرگ تهرانی از رساله‌ای با عنوان «رسالةٌ في علةِ خلقِ عالَمِ الذَّر» اثر احمد احسایی نام برده است.[۸۴]

برخی از آثار دیگر در این رابطه بدین شرح است:

  • عالم ذر و عوالم پیش از دنیا؛ مجموعه‌ مقالات همایش «عالم ذرّ و عوالم پیش از دنیا از ادیان و آیین‌ها»، به اهتمام علی افضلی؛[۸۵]
  • سَدّ المَفَرّ علی مُنکِر عالَمِ الذّر، حاصل قلم محمدباقر علم‌الهدی؛[۸۶]
  • جایگاه عالم ذر و ارواح در فطرت توحیدی انسان، نوشته محمد بیابانی اسکویی؛[۸۷]
  • عالم ذر؛ آغاز شگفت‌انگيز زندگی انسان، اثر محمدرضا اکبری؛[۸۸]
  • عالَمُ‌الذَّر؛ حقیقةٌ اَم خیال، نوشتهٔ مالک مصطفی وهبی عاملی؛[۸۹]
  • عالم ذر، از حسین صدری‌نیا.[۹۰]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. جوادی آملی، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، ۱۳۹۲ش، ج۳۱، ص۷۴.
  2. بیابانی اسکویی، جایگاه عالم ذر و ارواح در فطرت توحیدی انسان، ۱۳۹۴ش، ص۴۳۳.
  3. صدری‌نیا، عالم ذر، ۱۳۸۸ش، ص۴۹.
  4. برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶-۱۳؛ ابن‌ابی‌حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱‍۴۱۹ق، ج۵، ص۱۶۱۲-۱۶۱۳.
  5. برای نمونه نگاه کنید به: شیخ حر عاملی، الفصول المهمة في أصول الأئمة، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۴۲۵؛ جزایری، نورالبراهین، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۸۴-۱۸۵.
  6. برای نمونه نگاه کنید به: شیخ مفید، المسائل السرویة، ۱۴۱۳ق، ص۴۶؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۸، ص۳۱۵-۳۱۶.
  7. برای نمونه نگاه کنید به: خوئی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتائات، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۶۹؛ مصباح یزدی، معارف قرآن (۱-۳)، ۱۳۸۶ش، ص۴۸.
  8. بیابانی اسکویی، جایگاه عالم ذر و ارواح در فطرت توحیدی انسان، ۱۳۹۴ش، ص۴۳۳.
  9. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۸، ص۳۲۴.
  10. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۴۱؛ مازندرانی، شرح الکافی (الاصول و الروضة)، ۱۳۸۲ق، ج۸، ص۱۷-۱۹.
  11. اکبری، عالم ذر: آغاز شگفت انگيز زندگی انسان، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۱-۱۵۱.
  12. برای نمونه نگاه کنید به: آملی، تفسیر المحیط الأعظم، ۱۴۲۸ق، ج۴، ص۲۵۹-۲۶۰ و ج۵، ص۳۶۱-۳۶۲؛ شیخ بهایی، الأربعون حديثا، ۱۴۳۱ق،‌ ص۷۸.
  13. برای نمونه نگاه کنید به: استرآبادی، الحاشیة علی اصول الکافی، ۱۴۳۰ق، ص۱۷۷؛ کبیر مدنی شیرازی، رياض السالكين في شرح صحيفة سيّد الساجدين‏، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۰۴.
  14. امینی، المقاصد العلية في المطالب السنية، ۱۴۳۴ق، ص۱۳۶.
  15. برای نمونه نگاه کنید به: قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۴۰؛ صفار، بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد(ص)، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۸۵؛ نعمانی، الغیبة، ۱۳۹۷ق، ص۱۸۹.
  16. برای نمونه نگاه کنید به: مازندرانی، شرح الکافی (الاصول و الروضة)، ۱۳۸۲ق، ج۸، ص۱۳.
  17. بیابانی اسکویی، جایگاه عالم ذر و ارواح در فطرت توحیدی انسان، ۱۳۹۴ش، ص۴۳۴.
  18. بیابانی اسکویی، جایگاه عالم ذر و ارواح در فطرت توحیدی انسان، ۱۳۹۴ش، ص۴۴۲.
  19. بیابانی اسکویی، جایگاه عالم ذر و ارواح در فطرت توحیدی انسان، ۱۳۹۴ش، ص۵۱۶.
  20. شیخ صدوق، الهدایة، ۱۴۱۸ق، ص۲۴-۲۵.
  21. استرآبادی، الحاشیة علی اصول الکافی، ۱۴۳۰ق، ص۱۷۷.
  22. مازندرانی، شرح الکافی (الاصول و الروضة)، ۱۳۸۲ق، ج۷، ص۱۲۱ و ص۱۲۴ و ص۱۲۸ و ج۸، ص۳۸.
  23. شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۲۳-۱۲۷.
  24. شیخ حر عاملی، الفصول المهمة في أصول الأئمة، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۴۲۵.
  25. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲۵۷؛ مجلسی، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول‏، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۱۶-۱۶۱.
  26. تفرشی، حاشیه بر من لایحضره الفقیه، به نقل از: خواجویی، جامع‌ الشتات، ۱۴۱۸ق، ص۶۸.
  27. کبیر مدنی شیرازی، رياض السالكين في شرح صحيفة سيّد الساجدين‏، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۰۴.
  28. جزایری، نورالبراهین، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۸۴-۱۸۵.
  29. هاشمی خویی، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۴۷.
  30. امینی، المقاصد العلية في المطالب السنية، ۱۴۳۴ق، ص۱۳۶-۱۳۸.
  31. امینی، المقاصد العلية في المطالب السنية، ۱۴۳۴ق، ص۱۹۶-۲۳۴.
  32. برای نمونه نگاه کنید به: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷۲-۷۳؛ مجلسی، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ۱۳۶۳ش، ج۷، ص۳۶-۳۷؛ جزایری، الأنوار النعمانية، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۲۰۱.
  33. شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۲۳.
  34. بیابانی اسکویی، جایگاه عالم ذر و ارواح در فطرت توحیدی انسان، ۱۳۹۴ش، ص۴۴۲.
  35. ملکی میانجی، توحید الإمامیة، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۵.
  36. بیابانی اسکویی، جایگاه عالم ذر و ارواح در فطرت توحیدی انسان، ۱۳۹۴ش، ص۴۴۵.
  37. رشتی، اصول العقائد، ۱۴۳۰ق، ص۶۲؛ محمدی ری‌‌شهری، موسوعة العقائد الإسلامیة فی الکتاب و السنة، ۱۴۲۹ق، ج۳، ص۵۸.
  38. طیب، أطیب البیان في تفسیر القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۱۲، ص۴۲۲.
  39. شیخ حر عاملی، الفصول المهمة في أصول الأئمة، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۴۲۵.
  40. جزایری، نورالبراهین، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۸۴-۱۸۵.
  41. هاشمی خویی، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۴۷.
  42. امینی، المقاصد العلية في المطالب السنية، ۱۴۳۴ق، ص۲۷۰-۲۸۹.
  43. عیاشی، تفسير العيّاشي، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۳۹-۴۰؛ برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۲۴۱؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۷۱-۷۲؛ شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۳۳۰؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۱۸.
  44. برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۳.
  45. برای نمونه نگاه کنید به: شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۱۸.
  46. برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۲.
  47. برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶-۷.
  48. برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱،‌ ص۱۳۳.
  49. برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۲.
  50. امینی، المقاصد العلية في المطالب السنية، ۱۴۳۴ق، ص۱۳۶-۱۳۸.
  51. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۸، ص۳۱۷-۳۱۸.
  52. شیخ مفید، المسائل السرویة، ۱۴۱۳ق، ص۴۶.
  53. سید مرتضی، تفسیر الشریف المرتضی، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۳۷۶.
  54. شیخ طوسی،‌ التبیان فی تفسیر القرآن، دار إحیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۹.
  55. طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۶۵.
  56. فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ق، ص۵۰۲.
  57. شرف الدین، فلسفة المیثاق و الولایة، ۱۴۳۲ق، ص۱۶-۱۷.
  58. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۸، ص۳۱۵-۳۱۶.
  59. سبزواری، مواهب الرحمن في تفسير القرآن، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۰.
  60. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۸.
  61. جوادی آملی، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، ۱۳۹۲ش، ج۳۱، ص۷۴-۸۹.
  62. سید مرتضی، تفسیر الشریف المرتضی، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۳۷۶.
  63. شیخ طوسی،‌ التبیان فی تفسیر القرآن، دار إحیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۹؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۸، ص۳۱۲.
  64. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۸، ص۳۱۲.
  65. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۹-۱۰.
  66. جوادی آملی، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، ۱۳۹۲ش، ج۳۱، ص۸۹.
  67. شیخ مفید، المسائل السرویة، ۱۴۱۳ق، ص۴۶؛ شیخ طوسی،‌ التبیان فی تفسیر القرآن، دار إحیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۹.
  68. بیابانی اسکویی، جایگاه عالم ذر و ارواح در فطرت توحیدی انسان، ۱۳۹۴ش، ص۴۸۷.
  69. سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۱۳-۱۱۴؛ شیخ طوسی،‌ التبیان فی تفسیر القرآن، دار إحیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۹.
  70. شیخ طوسی،‌ التبیان فی تفسیر القرآن، دار إحیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۸.
  71. ابن‌طاووس، سعد السعود للنفوس منضود، دار الذخائر،‌ ص۲۰۲.
  72. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۸، ص۳۱۶.
  73. شیخ مفید، المسائل العکبریة، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۳؛ سید مرتضی، تفسیر الشریف المرتضی، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۳۷۷؛ فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ق، ص۵۰۲؛ شرف الدین، فلسفة المیثاق و الولایة، ۱۴۳۲ق، ص۱۶-۱۷.
  74. سید مرتضی، تفسیر الشریف المرتضی، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۳۷۷؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار إحیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۷-۲۸.
  75. زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۷۶؛ ابوحیان، البحر المحیط في التفسیر، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۲۱۸-۲۲۰.
  76. آملی، تفسیر المحیط الأعظم، ۱۴۲۸ق، ج۴، ص۲۵۹-۲۶۰ و ج۵، ص۳۶۱-۳۶۲؛ شیخ بهایی، الأربعون حديثا، ۱۴۳۱ق،‌ ص۷۸.
  77. برای نمونه نگاه کنید به: قاضی سعید قمی، شرح الاربعین، ۱۴۲۱۲ق، ۳۶۵-۳۶۷؛ سبزواری، مواهب الرحمن في تفسير القرآن، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۰.
  78. صدرالدین شیرازی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ج۲، ص۲۴۳.
  79. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۸، ص۳۱۸-۳۲۱.
  80. سید مرتضی، تفسیر الشریف المرتضی، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۳۷۷-۳۷۸؛ جوادی آملی، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، ۱۳۹۲ش، ج۳۱، ص۱۱۹.
  81. امینی، المقاصد العلية في المطالب السنية، ۱۴۳۴ق، ص۱۳۱-۳۳۶.
  82. آقابزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۳۲۳.
  83. امینی، مقاصد علیه: در بیان مراد چهار آیه قرآن کریم، ۱۴۰۱ش، شناسنامه کتاب.
  84. آقابزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۱۵، ص۳۲۸.
  85. افضلی، عالم ذر و عوالم پیش از دنیا، ۱۴۰۳ش، شناسنامه کتاب.
  86. علم الهدی، سد المفر علی منکر عالم الذر، ۱۴۳۳ق، شناسنامه کتاب.
  87. بیابانی اسکویی، جایگاه عالم ذر و ارواح در فطرت توحیدی انسان، ۱۳۹۴ش، شناسنامه کتاب.
  88. اکبری، عالم ذر: آغاز شگفت انگيز زندگی انسان، ۱۳۸۷ش، شناسنامه کتاب.
  89. عاملی، عالم الذر: حقیقة أم خیال، ۱۴۳۳ق، شناسنامه کتاب.
  90. صدری‌نیا، عالم ذر، ۱۳۸۸ش، شناسنامه کتاب.

منابع

  • آقابزرگ تهرانی، محمد محسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
  • آملی، حیدر بن علی، تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم في تأویل کتاب الله العزیز المحکم، قم، نور علی نور، ۱۴۲۸ق.
  • ابوحیان، محمد بن یوسف، البحر المحیط في التفسیر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۰ق.
  • ابن‌ابی‌حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، ریاض، مکتبة نزار مصطفی الباز، ۱‍۴۱۹ق.
  • ابن‌طاووس، علی بن موسی، سعد السعود للنفوس منضود، قم، دار الذخائر،‌ بی‌تا.
  • استرآبادی، محمدامین بن محمدشریف، الحاشیة علی اصول الکافی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحديث. سازمان چاپ و نشر، ۱۴۳۰ق.
  • افضلی، علی، عالم ذر و عوالم پیش از دنیا، تهران، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ۱۴۰۳ش.
  • اکبری، محمدرضا، عالم ذر: آغاز شگفت انگيز زندگی انسان، قم، انتشارات مسجد جمکران، ۱۳۸۷ش.
  • امینی، عبدالحسین، المقاصد العلية في المطالب السنية، قم، دارالتفسیر، ۱۴۳۴ق.
  • امینی، عبدالحسین، مقاصد علیه: در بیان مراد چهار آیه قرآن کریم، ترجمه بشری طباطبایی یزدی، تهران، بنیاد محقق طباطبایی، ۱۴۰۱ش.
  • برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ق.
  • برقی، احمد بن محمدبن خالد، المحاسن، قم،‌ دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ق.
  • بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۳ق.
  • بیابانی اسکویی، محمد، جایگاه عالم ذر و ارواح در فطرت توحیدی انسان، تهران، موسسه فرهنگی نبأ، ۱۳۹۴ش.
  • جزایری، نعمةالله بن عبدالله، الأنوار النعمانية، بیروت، دار القاری، ۱۴۲۹ق.
  • جزایری، نعمةالله بن عبدالله، نورالبراهین، قم، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي، ۱۴۱۷ق.
  • جوادی آملی، عبدالله، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، قم، اسراء، ۱۳۹۲ش.
  • خوئی، ابوالقاسم، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتائات، با تعلیقات جواد تبریزی، قم، دفتر نشر برگزيده، ۱۴۱۶ق.
  • خواجویی، اسماعیل بن محمدحسین، جامع‌ الشتات، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۱۸ق.
  • رشتی، کاظم بن قاسم، اصول العقائد، بیروت، دارالمهجة البیضاء، ۱۴۳۰ق.
  • زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.
  • سبزواری، عبدالاعلی، مواهب الرحمن في تفسير القرآن، قم، مکتب سماحة آیة الله العظمی السید السبزواری، ۱۴۱۴ق.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، تفسیر الشریف المرتضی، بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ۱۴۳۱ق.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، رسائل الشریف المرتضی، قم، دارالقرآن کریم، ۱۴۰۵ق.
  • شرف الدین، عبدالحسین، فلسفة المیثاق و الولایة، بیروت، مؤسسة آل البیت (ع) لإحیاء التراث، ۱۴۳۲ق.
  • شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، تهران، دفتر نشر داد، ۱۳۷۳ش.
  • شیخ بهایی، محمد بن عزالدین، الأربعون حديثا، قم، جماعة العلماء و المدرسين في الحوزة العلمية بقم المقدسة، ۱۴۳۱ق.
  • شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، الفصول المهمة في أصول الأئمة، قم، موسسه معارف اسلامى امام رضا(ع)، ۱۴۱۸ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، الهدایة، قم، موسسه امام هادی(ع)، ۱۴۱۸ق.
  • شیخ صدوق، محمدبن علی، التوحید، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۹۸ق.
  • شیخ صدوق، محمدبن علی، علل الشرائع، قم، کتاب فروشی داوری، ۱۳۸۵ق.
  • شیخ طوسی،‌ محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، المسائل السرویة، قم، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، المسائل العکبریة، قم، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
  • صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، قم، بیدار، ۱۳۶۶ش.
  • صدری‌نیا، حسین، عالم ذر، تهران، سایه روشن، ۱۳۸۸ش.
  • صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد(ص)، قم، مكتبة آية الله المرعشي النجفي‏، ۱۴۰۴ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، الاعلمی فی المطبوعات، ۱۳۹۳ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۸ق.
  • طیب، عبدالحسین، أطیب البیان في تفسیر القرآن، تهران، نشر اسلام، ۱۳۷۸ش.
  • عاملی، مالک مصطفی وهبی، عالم الذر: حقیقة أم خیال، بغداد، مكتبة الكلمة الطيبة، ۱۴۳۳ق.
  • علم الهدی، محمدباقر، سد المفر علی منکر عالم الذر، بیروت، دارالعلوم، ۱۴۳۳ق.
  • عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تهران، مکتبة العلمية الاسلامية، ۱۳۸۰ق.
  • فیض کاشانی، محمد محسن بن شاه مرتضى‏، الوافی، اصفهان، كتابخانه امام أمير المؤمنين على(ع)‏، ۱۴۰۶ق.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • کبیر مدنی شیرازی، سیدعلی‌خان بن احمد، رياض السالكين في شرح صحيفة سيّد الساجدين‏، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي، ۱۴۰۹ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۷ق.
  • مازندرانی، محمدصالح بن احمد، شرح الکافی (الاصول و الروضة)، تهران، المکتبة الاسلامیة، ۱۳۸۲ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحياء التراث العربي‏، ۱۴۰۳ق.
  • مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۳ش.
  • مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول‏، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۴ق.
  • محمدی ری‌‌شهری، محمد، موسوعة العقائد الإسلامیة فی الکتاب و السنة، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحديث. سازمان چاپ و نشر، ۱۴۲۹ق.
  • مروارید، حسنعلی، تنبیهات حول المبدأ و المعاد، مشهد، آستانة الرضوية المقدسة. مجمع البحوث الإسلامية، ۱۴۱۸ق.
  • مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن (۱-۳): خداشناسی، کيهان‌شناسی، انسان‌شناسی، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۸۶ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۴ش.
  • ملکی میانجی، محمدباقر، توحید الإمامیة، تهران، وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی. موسه چاپ و انتشارات، ۱۴۱۵ق.
  • نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، تهران، نشر صدوق، ۱۳۹۷ق.
  • هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة‏، تهران، مکتبة الإسلامية، ۱۴۰۰ق.