عالَم ذَرّ یا عالم اَلَسْت یا عالم قالوا بَلیٰ یکی از جهان‌های آفرینش که در قرآن و روایات به آن اشاره شده است. بنا بر عقیده اندیشمندان اسلامی، این عالم مربوط به دوران پیش از خلقت آدم و یا همزمان با خلقت اوست. در عالم ذر تمام انسان‌هایی که قرار بوده تا روز قیامت به دنیا بیایند، به صورت «ذرّه» و به تعبیر بعضی از روایات به شکل مورچه ظاهر شدند.

در عالم ذر، از همه «ذرات» پیمانی بر توحید و ربوبیت خدا و نبوت پیامبران از جمله پیامبر اسلام(ص) و ولایت اوصیا، از جمله ولایت امام علی(ع) گرفته شد و سپس آن افراد که به صورت ذره بوده از بین رفتند و یا به جایگاه اولی خود بازگشتند. دیدگاه‌های دیگری نیز در مورد این عالم از جمله توحید فطری، عالم ملکوت، تمثیل و مجاز ارائه شده است.

مفهوم شناسی

  • ذریه: این لغت در اصل به معنی" فرزندان کوچک و کم سن و سال" است، ولی غالبا به همه فرزندان گفته می‌شود، گاهی به معنی مفرد و گاهی به معنی جمع استعمال می‌گردد اما در اصل معنی جمعی دارد.
  • زمان و مکان پیمان: در مورد محل گرفتن پیمان، بین اندیشمندان اختلاف نظر وجود دارد:
    • برخی موطن آن را در عالم ارواح می‌دانند.
    • شماری دیگر، عالم ملکوت را موطن آن می‌شمارند.
    • برخی نیز موطن آن را در دنیا می‌دانند.[۱]
  • مخاطبان: در مورد مخاطب این خطاب الهی (اَلَستُ بِرَبِّکُم) بین اندیشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد:
    • همه انسانها: بر اساس روایات اهل بیت(ع) در عالم ذرّ، ولایت اولیای الهی به خلایق عرضه شده و همه بندگان نسبت به ولایت ایشان معرفت دارند.[۲]
    • همه مخلوقات نه فقط انسان‌ها.[۳]
    • ملائکه نه انسان‌ها.[۴]
  • هدف از پیمان: دو هدف برای گرفتن این پیمان ذکر شده است که عبارت است از:
    • اتمام حجت خدا بر بندگان تا در رستاخیز نگویند: ما از موضوع شناخت خدا بی‌خبر بودیم و لذا کافر شدیم؛أَنْ تَقُولُوا یوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ؛[۱۲]
    • اتمام حجت بر انسانها تا در رستاخیز نگویند: پدران ما بت پرست بودند و ما هم فرزندان همان پدران هستیم و چاره‌ای جز تبعیت از آنها نداشتیم: «أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَکَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ وَ کُنَّا ذُرِّیةً مِنْ بَعْدِهِمْ»[۱۳][۱۴]
  • پیا م‌های پیمان:

برخی از مفسران با توجه به مضامین مطرح شده در آیه پیام‌هایی را ازآ ن استخراج کرده‌اند (که برخی از آنها در مفاد و هدف از پیمان نیز ذکر شده است) مانند: اتمام حجت خدا با فطرت خداشناسى در وجود انسان، قدرت نور افشانى چراغ فطرت بر ظلمات محيط، ناتوانی محیط و جامعه برمجبور ساختن انسان، جایز نبودن تقلید در اصول دین، توجیه ناپذیری مقصر دانستن دیگران در گناه وانحراف انسان، در نظام كيفرى خداوند، هيچ كس به گناه ديگرى مؤاخذه نمى‌شود، اصالت داشتن توحید وعارضی بودن شرک. [۱۵]

دیدگاه‌های مختلف در مورد عالم ذر

بسیاری از دانشمندان مسلمان معتقدند خداوند معرفت خود را در وجود انسان قرار داده است و همه انسان‌ها با چنین معرفتی پا به عرصه وجود می‌گذارند و همین معرفت برای سعادت وی لازم و ضروری است.[۱۶]

آرای گوناگونی درباره تفسیر آیه میثاق ارائه شده است که به طورکلی مهمترین آنها را می‌توان به چهار دسته تقسیم کرد:

میثاق حقیقی

محدثان اسلامی براساس فهم برخی از روایات، بر این باورند که خداوند به هنگام آفرینش حضرت آدم (ع)، تمام فرزندان آینده او را به صورت موجوداتِ ریز درآورد و به آنان گفت: "اَلستُ بربّکم" آنان گفتند "بلی" سپس همگی را به صُلب و پشت آدم بازگردانید. آنان هنگام خطاب الهی دارای عقل و شعور کافی بودند و سخن خدا را شنیدند و پاسخ او را گفتند. این پیمان به این خاطر از آنان گرفته شد که راه عذر در روز رستاخیز را روی آنان ببندد.[۱۷][یادداشت ۱]

بیشتر دانشمندانی که گرایش تفسیر قرآن به روایات دارند، در تفسیر آیه میثاق نیز به روایات ناظر به آن توجه کرده‌اند؛ روایاتی که دلالت دارند بر اینکه همه انسان‌ها در عالم ذر از پشت آدم به صورت ذراتی بیرون آمدند و خداوند بر ربوبیت خود از ایشان پیمان گرفت.[۱۹] از سوی برخی مفسران و محققان، اشکالاتی بر این نظر وارد شده است.[۲۰] مطهری محقق ونویسنده شیعی از سید مرتضی نقل کرده که منظور بیرون آوردن ذریه از آدم وحوا به شکل جسمانی نبوده بلکه ذریه همه بنی آدم را به خودشان نشان داد و خود آیه نشان می‌دهد که قبل از آنکه حتی نطفه‌ای در رحم به وجود بیاید و در همان مرحله استعداد که در وجود انسان‌ها هست خداوند به زبان تکوین از آنها پرسید:«أَ لَسْتُ بِرَبِّکمْ» من پروردگار شما نیستم؟ همه به زبان تکوین گفتند: بَلی، شهادت دادند و تصدیق کردند که این‌گونه است. مطهری افزوده که در قرآن آیات دیگری هم شبیه به این مضمون هست. [۲۱]

فطرت توحیدی

گروهی از مفسران معتقدند باید مضمون آیه را به معنای توحید فطری[یادداشت ۲] حمل نمود. به عقیده این افراد، خدا انسانها را از پشت پدران و رحم مادران بیرون آورد و آفرینش آنها را با خصوصیاتی ترکیب داد که پیوسته پروردگار خود را بشناسند و نیاز خود را به او احساس کنند. هنگامی که انسانها به نیاز خود به خدا توجه پیدا کردند و خود را غرق در نیاز دیدند، گویی به آنان گفته می‌شود: من خدای شما نیستم؟ آنان می‌گویند: بله گواهی می‌دهیم که خدای ما هستی.[۲۲]

برخی نیز در توضیح گفته‌اند که خداوند هنگام خروج فرزندان آدم به صورت نطفه از صُلب پدران به رَحِم مادران که ذراتی بیش نیستند، فطرت توحیدی را با وجود آنان آمیخته است و گفت وگوی خدا با انسان به زبان تکوین بوده است.[۲۳] مطهری مفسر و الاهی پژوه شیعه(۱۳۵۸ش.) براین باور است که دین حنیف یا دین فطری و یا صبغة اللّه همان است که خدا در میثاق- یعنی در پیمانی که خدا با روح بشر بسته است- بشر را با آن آشنا کرده است، که از آن میثاق تعبیر به «عالم ذر» می‌کنند. [۲۴]

ملکوت عالَم

علامه طباطبایی دیدگاه خاصی دارد و معتقد است که این جریان مربوط به عالم ملکوت است که واقعیت این عالم و ورای آن است. در این عالم که ورای هر زمان و مکان است، همه انسان‌ها و موجودات در محضر خداوند حاضرند و هیچ موجودی غایب نیست. در چنین فضایی، گویی همه فرزندان آدم یک جا از پشت پدران گرفته شده، گرد هم جمع آمده‌اند و در برابر خدا حضور دارند. در این حالت هر انسانی خود را به صورت علم حضوری درمی‌یابد و یافته‌اش گواهی روشن بر وجود خدا و خداوندگاری او است. اما با قرار گرفتن انسان‌ها در گردونه زمان و تحولات و حوادث جهان و روزگار، آدمی را چنان مشغول و از خود بی‌خود می‌کند که از آن علم حضوری که به آفریدگار خود داشت، غافل می‌گردد.[۲۵]

نظریه نمادین

گروه دیگری از دانشمندان، زبان آیه را زبانی نمادین و تمثیلی دانسته‌اند؛ به این صورت که خداوند با فرستادن انبیا و اعطای نعمت عقل به انسان‌ها در همین دنیا، از ایشان بر ربوبیت خود پیمان گرفته است.[۲۶]

عالم ذر در آیات

آیه۱۷۲ سوره اعراف که به آیه ذر یا آیه میثاق شهرت دارد[۲۷] به صورت صریح درباره عالم ذر سخن گفته است.

  • سوره اعراف، آیه ۱۷۲:

﴿وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ ۝١٧٢ [اعراف:172] ﴿و هنگامی را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذریه آنان را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت که آیا پروردگار شما نیستم گفتند چرا گواهی دادیم تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این [امر] غافل بودیم ۝١٧٢

همچنین به باور برخی آیه۲ سوره تغابن، آیه۷۴ سوره یونس، آیه ۵۶ سوره نجم، آیه۱۱۰ سوره انعام، آیه۲۰ سوره رعد، آیه۵ سوره حج، آیه۳۰ سوره روم، آیه۱۰ و ۱۱ سوره واقعه، آیه۱۳۸ سوره بقره و آیه۱۵۸ سوره انعام نیز مربوط به عالم ذر و به آن اشاره دارد.

عالم در روایات اسلامی

روایات فراوانی در منابع مختلف اسلامی در کتب شیعه و اهل سنت در زمینه «عالم ذر» نقل شده است. در تفسیر برهان ۳۷ روایت و در تفسیر نورالثقلین ۳۰ روایت در ذیل آیات فوق نقل شده است. اگر روایات را با دقت تجزیه و تحلیل کنیم و اسناد و محتوای آنها را بررسی کنیم مشخص می‌شود که این روایات، غالبا از طریق‌های متعدد است نه اینکه روایات متعددی در کار باشد.[۲۸]

این روایات به مباحث متعددی اشاره دارد که در ادامه به آنها پرداخته می‌شود:

  • برخی روایات دلالت بر درک قلبی بندگان در عالم ذر دارد و اینکه اگر چنین درکی نبود، کسی خالق و رازقش را نمی‌شناخت.[۲۹]
  • برخی دیگر خروج ذریه بنی آدم از پشت آدم(ع) در عالم ذر را بیان، و آنها را به ذره تشبیه می‌کنند.[۳۰]منظور از ذره همان موجوداتی به شکل و قیافه مورچه یا ذرات بسیار ریز غبارند که در شعاع آفتاب دیده می‌شوند.[۳۱]
  • گروهی بر فراموشی محل گرفتن میثاق دلالت دارند و اینکه روزی همه آن محل را به یاد می‌آورند.[۳۲]
  • بعضی اقرار و شهادت را به ملائکه نسبت می‌دهند، نه انسان‌ها[۳۳]
  • شماری محل نام‌گذاری حضرت علی(ع) به امیرالمؤمنین را عالم ذر معرفی می‌کنند.[۳۴]
  • برخی نیز به میثاق حجر الاسود و حمل میثاق نامه توسط او تأکید می‌ورزند.[۳۵]
  • گروهی از روایات نیز بر گرفتن عهد و میثاق از همه مخلوقات دلالت دارد، نه فقط انسان‌ها. [۳۶]
  • روایاتی نیز بر یکی بودن میثاق و فطرت دلالت دارد.[۳۷]
  • روایاتی هم بر یکی بودن عالم میثاق و طینت دلالت دارند که این روایات بر وجود تکلیف در عالم ذر نیز دلالت می‌کنند.[۳۸]
  • روایاتی یکی بودن عالم میثاق و عالم ظلال را می‌رسانند.[۳۹][یادداشت ۳]
  • روایاتی نیز علاوه بر ربوبیت خدا، بر رسالت پیامبر(ع) و ولایت اهل بیت(ع) دلالت می‌کنند.[۴۰]
  • برخی از این منابع همچون کافی و بصائر بر میثاق پیامبران اولوالعزم برای یاری کردن امام مهدی دلالت دارند. برخی نیز سبقت داشتن میثاق پیامبر و اهل بیت(ع) را می‌رسانند.[۴۱]

در ادبیات

شاعران مختلف در زمینه‌های مختلف عالم ذر را به نحوی در حوادث جهان دخیل دانسته و آن را در ارتباط با انتخاب در عالم ذر دانسته‌اند. وفایی شوشتری در ابیاتی از زبان امام حسین(ع) در کنار بدن علی اکبر در روز عاشورا به این دیدگاه اشاره دارد.

چون دید آن رعنا جوان افتاده اندر خاک و خون
زد صیحه کز آواز آن گوش جهانکر آمده
گفتا «علی الدّنیا عفی» ای سرو بستان وفا
اینک پدر بر سر ترا، با دیده ی تر آمده
هرچند داغم زین عزا، امّا رضا هستم رضا
کز عالم ذر این بلا منظور و منظر آمده [۴۲]


کتاب شناسی

بحث از عالم ذر و عهد الست، همواره یکی از مباحث کلیدی در آثار حدیثی و تفسیری عالمان اسلامی بوده است. به غیر از آثاری که به صورت غیر اختصاصی به بحث از عالم ذر پرداخته است، از آثار زیر میتوان به عنوان جدیدترین نوشته‌ّها در مورد این عالم یاد کرد.

عنوان نویسنده زبان محل چاپ ناشر سال چاپ
سیر تکاملی انسان ازعالم ذر تا قیامت براساس قرآن وسنت‌ طاهره محسنی فارسی تهران جام جم ۱۳۸۳
عالم ذر فاطمه چناری فارسی تهران ناس ۱۳۸۴
عالم ذر محمد علی سلیمانی فارسی تهران مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینی ۱۳۸۴
عالم ذر: آغاز شگفت انگیز زندگی انسان محمد رضا اکبری فارسی قم مسجد جمکران ۱۳۸۷
عالم ذر از دیدگاه عالمان شیعه مرضیه اسحاقی فارسی تهران اراده ۱۳۹۴
روابط، ارتباطات و تعاملات انسان؛ عالم ذر حسین صدری نیا فارسی -- سایه روشن ۱۳۹۰
عالم ذر و ارواح سید طاهر خلف زاده فارسی اهواز معتبر ۱۳۹۲
سد المفر علی منکر عالم الذر سید علی رضوی عربی بیروت ‌دار العلم ۱۴۳۳ق
عالم ذر و عوالم پیش از دنیا: مجموعه مقالات همایش "عالم ذر" و "عوالم پیش از دنیا" از دیدگاه ادیان و آیین‌ها علی افضلی فارسی تهران موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ۱۴۰۰ش

جستارهای وابسته

پانویس

  1. تبیین و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی درباره عالم ذر در تفسیر آیه میثاق، ص۵۹
  2. کافی، ج۱، ص۴۱۳.
  3. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۴۲؛ کلینی، الکافی، ج۵، ص۵۰۴
  4. صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۱۸
  5. بحارالانوار، ج۳، ص۲۷۶.
  6. فطرت، مطهری، ص۲۷.
  7. اعراف / ۱۷۲.
  8. اعراف / ۱۷۲.
  9. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۳۳ و ۴۱۲؛ قمی، تفسیر، ج۱، ص۲۴۶-۲۴۷.
  10. البرهان، ج۳، ص۲۳۸ ـ ۲۳۹ و جهت مطالعة بیشتر ر. ک: التبیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۲۶ ـ ۳۰؛ روض الجنان و روح الجنان، ج۹، ص۵ ـ ۱۰؛ منشور جاوید، ج۲، ص۶۱ ـ ۸۲.
  11. کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۲؛ صدوق، علل، ص۱۲۹؛ صفار، بصائر، ج۱، ص۸۳ و ۸۶
  12. سوره اعراف، ۱۷۲
  13. اعراف، آیه۱۷۳
  14. تفسیر نمونه، ج۷، ص۳-۵
  15. قرائتی، تفسیر نور،۱۳۸۳ش، ج۳، ص۲۱۹.
  16. رجوع کنید به: ریاحی مهر، عوامل و آثار سعادت انسان از منظر قرآن، ص۴۶-۱۱۲
  17. طبرسی، مجمع‌البیان، ج‌۵، ص۳۹۰؛ فخر رازی، تفسیر کبیر
  18. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲۷۰.
  19. قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۴۸؛ کوفی، تفسیر فرات کوفی، ۱۴۱۰ق، ص۱۴۵؛ بحرانی، البرهان،الناشر: مؤسسة البعثة، ج۲، ص۶۰۵-۶۱۵
  20. طوسی، تفسیر تبیان، مکتب اعلام قم، ج‌۵، ص۲۸؛ طبرسی، مجمع‌البیان،۱۴۱۵ق، ج۴، ص۳۹۰
  21. مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۵۵.
  22. طبرسی، مجمع‌البیان، موسسه اعلمی، ج‌۴، ص۳۹۱؛ سید قطب، تفسیر ظلال القرآن، ۱۴۱۲ق، ج‌۹، ص۵۹ - ۵۸؛ تفسیر رازی، دار احیاء التراث بیروت، ج‌۱۵، ص۵۳.
  23. مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۷، ص۶
  24. مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۴۶۱.
  25. تفسیر المیزان،ج‌۸، ص۴۵۵
  26. مفید، تفسیر القرآن المجید، ص۲۲۱- ۲۶۶؛ طبرسی، جوامع الجامع، ج۱، ص۴۸۲
  27. طیب حسینی، دانشنامه علوم قرآنی، ۱۳۹۶ش، ص۸۳.
  28. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج‌۷، ص:۳-۱۰
  29. عیاشی، تفسیر،۱۳۸۰ق، ج۲، ص۳۹-۴۰؛ برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۴۱؛ صفار، بصائر الدرجات، منشورات اعلمی طهران، ج۱، ص۷۱-۷۲؛ صدوق، التوحید، الناشر: جماعة المدرّسين في الحوزة العلمية، ص۳۳۰؛ صدوق، علل الشرایع،منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها في النجف، ج۱، ص۱۱۸
  30. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۳؛ صفار، بصائر، منشورات اعلمی طهران، ج۱، ص۷۰-۷۱
  31. مجلسی، بحارالانوار، ج۵، ص۲۷۰، ۱۴۰۳ق.
  32. صدوق، علل الشرایع، منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها في النجف، ج۱، ص۱۱۸؛ قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۴۸
  33. صدوق، علل الشرایع، منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها في النجف،ج۱، ص۱۱۸
  34. کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۱۲
  35. طوسی، الامالی، ص۴۷۷؛ عیاشی، تفسیر، ج۲، ص۳۸؛ صدوق، علل الشرایع، ج۲، ص۴۲۵
  36. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۴۲؛ کلینی، الکافی، ج۵، ص۵۰۴
  37. صدوق، التوحید، ص۳۲۹؛ کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۲
  38. ر.ک. کلینی، الکافی، ج۲، ص۶ و ص۷؛ صفار، بصائر، ج۱، ص۷۰و۸۰-۸۱
  39. صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۸۴-۸۵ و ۱۱۸؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۶؛ صفار، بصائر، ج۱، ص۷۰ و ۸۰-۸۱
  40. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۳۳ و ۴۱۲؛ قمی، تفسیر، ج۱، ص۲۴۶-۲۴۷.
  41. کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۲؛ صدوق، علل، ص۱۲۹؛ صفار، بصائر، ج۱، ص۸۳ و ۸۶
  42. وفایی شوشتری، مدایح و مراثی؛ سایت گنجورhttps://ganjoor.net/shooshtari/divan/marasi/sh41

یادداشت

  1. در برخی روایات ذر را به معنای موجوداتی در شکل و هیئت مورچه‌های سیاه و سفید برشمرده که مورچه‌های سفید اصحاب الیمین و بهشتی و مورچه‌های سیاه اصحاب شمال و دوزخی هستند. [۱۸]
  2. «توحید فطری است»؛ یعنی انسان نسبت به توحید، بی‌اقتضا و خنثی نیست. در سرشت انسان، تقاضایی وجود دارد که توحید و معارف دینی، پاسخ گوی آن است. پیامبران الهی چیزی را بر انسان عرضه کرده‌اند که بشر به حسب طبیعت خود در جست وجوی آن است.(«برهان فطرت»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.)
  3. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَخَذَ مِيثَاقَ الْعِبَادِ وَ هُمْ أَظِلَّةٌ قَبْلَ الْمِيلَادِ. علل الشرایع، ج۱، ص۸۴

منابع

  • بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق.
  • برقی، احمدبن محمدبن خالد، المحاسن، قم،‌ دار الکتب الإسلامیة، چ دوم، ۱۳۷۱ق.
  • رازی، ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان، تصحیح یاحقی، چاپ دوم، آستان قدس.
  • ریاحی مهر، باقر، عوامل و آثار سعادت انسان از منظر قرآن، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدرسی معارف اسلامی، قم، دانشگاه معارف، ۱۳۹۲ش.
  • سبحانی، جعفر، منشور جاوید قرآن، قم، مؤسسه امام صادق(علیه‌السلام)، چ سوم، ۱۳۷۳ش.
  • صدوق، محمدبن علی، علل الشرائع، قم، کتاب فروشی داوری، ۱۳۸۵ش.
  • صدوق، محمدبن علی، التوحید، تحقیق هاشم حسینی، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۹۸ق.
  • صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّی الله علیهم، تحقیق محسن بن عباسعلی کوچه باغی، قم، کتابخانه آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، تهران، قم، دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه، ۱۳۷۷ش.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، مؤسسه اعلمی.
  • طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، مؤسسة البعثة، قم،‌دار الثقافة، ۱۴۱۴ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القران، شیخ طوسی، چاپ اول، مکتب اعلام، قم.
  • طیب حسینی، سیدمحمود و دیگران، دانشنامه علوم قرآنی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۹۶ش.
  • عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، المطبعة العلمیة، ۱۳۸۰ق.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر، بیروت، داراحیاءالتراث
  • قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، چاپ يازدهم۱۳۸۳ش.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، تحقیق طیب موسوی جزائری، قم،‌ دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، چ چهارم، تهران،‌ دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، تهران، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ دوم، بیروت، ۱۴۰۳ق، الناشر مؤسسة الوفاء.
  • مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ش.
  • مطهری، مرتضی، فطرت، تهران، صدرا، ۱۳۶۹ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ناشر : صدرا، ش، بی جا.
  • مفید، محمدبن محمد، تفسیر القرآن المجید، قم، بوستان کتاب، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران،‌ دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش.

پیوند به بیرون