اسماعیلیه از فرقه‌های شیعه که بعد از امام صادق(ع) به امامت فرزندش اسماعیل یا نواده‌اش محمد بن اسماعیل اعتقاد پیدا کردند. اسماعیلیه به نام‌های مختلفی چون باطنیه و تعلیمیه نیز خوانده شده است. این مذهب به دلیل اعتقاد به جدایی میان ظاهر و باطنِ تمامِ آیات قرآن و همه تعالیم دینی زیرمجموعه مذاهب باطنی اسلامی قرار گرفته است.

اسماعیلیه
اطلاعات کلی
مؤسسمقلاص بن ابی الخطاب
سال تأسیسبعد از شهادت امام صادق (ع)
گرایشتشیع
گستره جغرافیایییمن، مصر، افغانستان، ایران، شبه قاره هند
حکومت‌هادولت فاطمی در مصر، حکومت نزاری در الموت
نام‌های دیگراسماعیلیان
اطلاعات دینی
از فرقه‌هایشیعه
باورهانفی هرگونه صفت از خداوند، ادوار نبوت، مراتب امامت،
شاخه‌هاقرامطه، فاطمیان، دروزیه، نزاریان، مستعلویان، حافظیان، داودی ها، سلیمانی ها، آقاخانیه، بهره
رهبر/امام کنونیکریم آقاخان (شاخه آقاخانیه)


اسماعیلیان در دوره‌هایی توانستند به حکومت دست پیدا کنند؛ حکومت فاطمیان در مصر و حکومت اسماعیلیان نزاری در ایران از جمله این حکومت‌ها هستند. امروزه، اسماعیلیانی که‌ عمدتاً به‌ شاخه نزاری این‌ فرقه‌ تعلق‌ دارند، در بیش‌ از ۲۵ کشور در قاره‌های مختلف پراکنده‌اند.

گفته شده که ابوالخطاب محمد بن ابی‌زینب یا مقلاص بن ابی‌الخطاب در منابع اسماعیلیه به‌عنوان شخصی یاد شده که در تثبیت امامت اسماعیل نقش داشته است. تفصیل عقاید ابوالخطاب در ام‌الکتاب ذکر شده، که به‌عنوان کتاب سِرّی اسماعیلیان است.

جایگاه و اهمیت

اسماعیلیه، از فرقه‌های مهم مذهب شیعه که گفته شده پس از شیعه امامیه، بیشترین تعداد پیروان را دارد و خود در طول تاریخ به شاخه‌های مختلف تقسیم شده و در بیش از ۲۵ کشور، در آسیا، افریقا، اروپا و امریکای شمالی گسترده شده‌اند.[۱] گفته شده که بیشتر اسماعیلیان در هند، پاکستان و شرق افریقا ساکن‌اند.[۲]

اسماعیلیان در دوره‌هایی به قدرت سیاسی دست یافتند: از جمله در دوره حکومت فاطمیان در افریقا (۲۹۷-۵۶۷ق) که عصر طلایی فکری و ادبی اسماعیلیان خوانده شده است.[۳] از نظر محققان، در این دوره مبلغان (در ادبیات اسماعیلیان: داعیان) و متکلمان اسماعیلی به تألیف کتاب‌های فراوانی در علوم مختلف اسلامی پرداختند.[۴] به نظر برخی محققان، اسماعیلیان در این دوره تحت مدیریت فاطمیان درگیری پردامنه‌ سیاسی و عقیدیی با عباسیان و حکومت‌های سُنّی تحت سیطره معنوی عباسیان در ایران و برخی دیگر از نواحی جهان اسلام به راه انداختند و حتی توانستند به مدت یکسال بغداد را تصرف کنند.[۵]

با بروز اختلاف میان فاطمیان بر سر قدرت سیاسی و معنوی پس از مرگ هشتمین امام فاطمی المستنصر بالله، در سال ۴۸۷ق، اسماعیلیان فعال در ایران به رهبری حسن صباح از دولت فاطمیان تحت خلافت مستعلی جدا شدند و حکومتی محدود در ایران به راه انداختند که تا زمان براندازی آنان توسط هلاکو ایلخان مغول، در سال ۶۵۴ق، منشأ تأثیرات سیاسی و عقیدتی مختلفی در ایران شدند.[۶]

اسماعیلیه در مناطق و منابع مختلف به نام‌های گوناگون شناخته می‌شوند: از جمله باطنیه، به اعتبار اعتقاد آنان بر معانی باطنی متون دینی؛[۷] تعلیمیه،[۸] به‌خاطر اعتقاد اسماعیلیان بر اینکه معارف دینی باید به دست امام معصوم و داعیان وی تعلیم شود؛[۹] سَبْعیّه، به اعتبار اینکه یکی از عمده‌ترین گروه‌های هفت‌امامی شیعیان بودند؛[۱۰] حشیشیه، به دلیل ادعای دشمنان اسماعیلیه که آنان حشیش استعمال می‌کردند.[۱۱] مَلاحِده[۱۲] به معنى از راه حق برگشته، بى‌دين و كافر که از سوی دشمنانشان به این نام خوانده می‌شدند؛[۱۳] و قَرامِطه به‌اعتبار پیروی برخی از آنان از حمدان قرمط[۱۴]

منشأ پیدایش

گروه غالب شیعیان معتقد بودند که بعد از امام صادق(ع)، فرزند بزرگتر وی یعنی اسماعیل امام خواهد شد، اما اسماعیل در زمان حیات پدرش از دنیا رفت و مرگ اسماعیل قبل از به امامت رسیدن، باعث به وجود آمدن تشتت و اختلاف در تعیین امام بعدی شد. برخی از این رو که اعتقاد داشتند این سنت نباید تغییر کند گفتند اسماعیل هنوز زنده است و روزی به عنوان قائم(عج) ظهور خواهد کرد. برخی هم از این بابت که معتقد بودند امامت به استثنای حسن و حسین(ع) از طریق برادری منتقل نمی‌شود، به انتقال امامت از اسماعیل به فرزندش محمد روی آوردند. برخی هم قائل به بداء شده، به امامت موسی بن جعفر(ع) معتقد شدند. سلسله امامان شیعه اثنی عشری از طریق گروه اخیر ادامه می‌یابد.[۱۵]

باورهای اسماعیلیان

خداوند

  • صفات خدا: به جهت اتهام کفری که به خاطر باور اسماعیلیان به قدمای سبعه به آنان زده می‌شد، آنان هرگونه صفت از خداوند را انکار کرده‌اند. در این راستا هرگونه حد و تعریف و صفت، صورت، ماهیت و حتی وجود را به این مفهوم که یک صفت باشد از خداوند نفی می‌کنند.[۱۶]
  • خالقیت: آنان بر خلاف اخوان الصفا که وجود موجودات را از طریق فیض می‌دانستند، در آفرینش موجودات معتقد به ابداع بودند.[۱۷]

نبوت

  • رابطه نبی و وصی: به اعتقاد اسماعیلیان:
  1. بر روی زمین، یک ناطق وجود دارد که او پیامبری دارای شریعت است.
  2. هر ناطقی، یک وصی دارد که او امامی است که وارث بلافصل آن پیامبر است و بنیاد و اساس امامت و نخستین امام هر عصر است. او امین راز نبوت بوده و موظف به تاویل است.
  3. علاوه بر این، یک امام نیز وجود دارد که وارث امام اساس است. وظیفه او، تعادل میان ظاهر و باطن است.
  • ادوار نبوت: ادوار نبوت، از هفت دور تشکیل می‌شود. هر مرحله از دوره نبوت، به وسیله یک ناطق و یک وصی افتتاح می‌شود و یک یا چند دسته هفت‌گانه از امامان، جانشین آنان می‌شوند. آخرین امام(یعنی قائم)، دوره قبلی را به پایان می‌رساند و همین امام، امام مقیم است که پیامبر جدید را برمی‌انگیزد تا دوره جدید نبوت شروع شود. ادوار پیامبران اولوالعزم به ترتیب عبارت است از:
  1. آدم که امام دورانش شیث بود.
  2. نوح که امام دورانش، سام بود.
  3. ابراهیم که امام دورانش اسماعیل بود.
  4. موسی که امام دورانش هارون بود.
  5. عیسی که امام دورانش شمعون بود.
  6. محمد که امام دورانش علی بود.[۱۸]
  • خاتمیت: اسماعیلیان، مانند سایر شیعیان، به خاتمیت در پیامبری اعتقاد دارند.

مراتب امامت

از نظر اسماعیلیان، امامت دارای چهار یا پنج مرتبه است.

  1. امامِ مُقیم: کسی است که پیامبر ناطق را برمی‌انگیزد و این عالی‌ترین درجه امامت است. به او رَبُّ الوقت و نیز صاحِبُ العصر نیز گفته می‌شود.
  2. امامِ اساس: او یاور و امین رسول ناطق، وصی و جانشین اوست. سلسله امامانِ مستقر در نسل او تداوم می‌یابد. او همچنین مسئول امورِ دعوتِ باطنی است و سرسلسله کسانی است که آگاه به تأویل و علوم الهی هستند.
  3. امام مُتِم: کسی است که در انتهای دوره،‌ رسالت را ادا می‌کند. او هفتمین امام از هر دوره است و قدرت و قابلیت‌های او به‌اندازه تمام امامان دوره است. وجود او شبیه وجود رسول ناطق است، به همین جهت به او ناطق الدّور نیز گفته می‌شود.
  4. امام مُستَقَر: کسی است که از تمام امتیازهای امامت برخوردار است و حق دارد که امامت را به فرزندان و جانشینان خود واگذارد.
  5. امام مُستودَع: کسی است که به نیابت از امام مستقر، به انجام امور امامت می‌پردازد و حق تعیین امام بعد را ندارد. وی را نائب الامام نیز می‌گویند. او پسر امام و مهم‌ترین فرزندان او و دانا به همه اسرار امامت و بزرگترین اهل زمان خود است. با این حال او را حقی بر فرزندانش نیست و امامت در نزد او ودیعه است.[۲۰]

ادوار امامت

  • دوره اول امامت: این دوره از هبوط آدم شروع و تا طوفان نوح ادامه می‌یابد. مدت این دوره، ۲۸۰۰ سال و ۴ ماه و ۱۵ روز ذکر شده است.
شماره امام مقیم رسول ناطق امام اساس امام مستقر امام مُتم
۱ هُنید[۲۱] حضرت آدم هابیل(۱۳۰-۲۲۵)
شیث(۲۳۰-۱۱۴۴)
انوش بن شیث(۴۳۵-۱۳۸۵) --
۲ -- -- -- قینان بن انوش(۶۲۵-۱۵۳۵) --
۳ -- -- -- مهلئیل بن قینان(۷۹۵-۱۶۹۰) --
۴ -- -- -- یارد بن مهلئیل(۹۶۰-۱۹۲۲) --
۵ -- -- -- اخنوخ بن یارد(۱۱۲۲-۱۴۸۷) --
۶ -- -- -- متوشالح بن اخنوخ(۱۲۸۷-۲۲۴۲) --
۷ -- -- -- لامک بن متوشالح(۱۴۵۴-۲۳۴۶) لامک بن متوشالح[۲۲]
  • ‌ دوره ششم امامت: این دوره از ابتدای هجرت پیامبر اسلام شروع و تا ظهور قائم منتظر ادامه می‌یابد. مدت آن مشخص نیست.
شماره امام مقیم رسول ناطق امام اساس امام مستقر امام مُتم
۱ ابوطالب محمد بن عبدالله(۵۷۱-۶۳۴م) علی بن ابیطالب علی بن ابیطالب --
۲ -- -- -- حسین بن علی --
۳ -- -- -- علی بن الحسین --
۴ -- -- -- محمد بن علی --
۵ -- -- -- جعفر بن محمد --
۶ -- -- -- اسماعیل بن جعفر --
۷ -- -- -- محمد بن اسماعیل محمد بن اسماعیل

اسماعیلیان معتقدند هفتمین امام دور ششم، محمد بن اسماعیل است که مخفی شده است. او زمانی که ظهور کند، ناطق هفتم یا مهدی یا قائم خواهد بود و تنها در دوره اوست که دو مرتبه ناطق و اساس با هم یکی می‌شوند. او در واپسین دور جهان، حقایق عالم هستی را آشکار می‌سازد و عدل و داد را در جهان حکمفرما می‌کند و پس از دور او عالم جسمانی به پایان می‌رسد.[۲۳] در این دوره، حسن بن علی(ع)،‌ محمد بن حنفیه و موسی بن جعفر(ع)،‌ امام مستودع هستند.[۲۴]

اعتقادات دیگر

  • تاویل: تأویل به معنای بیرون کشیدن معنایی باطنی و درونی از یک متن یا واجب دینی است.[۲۵] باور به تأویل از اعتقادات شیعه بوده که اسماعیلیه نسبت به دیگر فرقه‌های شیعه پافشاری بیشتری بر آن داشته‌اند.[۲۶] اسماعیلیه به همین جهت انسان‌ها را نیازمند امامی می‌بینند که این تاویلات و معانی باطنی را برایشان بگشاید.
  • بهشت و جهنم: اسماعیلیان اعتقادی به بهشت و دوزخ جسمانی ندارند، ولی برای افراد مبتدی این کلمات را به معنی معمولشان تفسیر می‌کنند.[۲۷]
  • ایمان: آنها تناسخ را نمی‌پذیرند و به جدایی دو حوزه اسلام و ایمان و قابلیت زیادت و نقصان در ایمان باور دارند.
  • ارکان شریعت: در شریعت، آنان هفت رکن طهارت، نماز، زکات، روزه، حج، جهاد و ولایت را دارند که البته رکن ولایت را از دیگر ارکان بالاتر و مهم‌تر می‌دانند.[۲۸]
  • حسن و قبح عقلی: اسماعیلیه به سبب مبالغه در اصل «تعلیم» از امام و نیز تأثیرپذیری از «تصوّف»، در دوران‌هایی خاص، متمایل به حسن و قبح شرعی شده[۲۹] و از آموزه‌های اساسی شیعه دوازده امامی مبنی بر اصالت عدل، اعتبار عقل و شخصیت آزاد انسان دور شدند.[۳۰]

تعالیم ظاهری

تعالیم ظاهری اسماعلیه با معتقدات شیعه دوازده امامی چندان تفاوتی ندارد و همان احکام شرعی اسلام مانند نماز و روزه، وخمس و زکات و غیره است. هرچند در برخی جزئیات، تفاوتهایی وجود دارد. به عنوان مثال اسماعیلیان در نماز پس از خواندن سوره فاتحه این دعا را می‌خوانند:

"سجدتُ وجهی الیک و توکّلتُ علیکِ منک قوّتی و انت عصمتی یا رب العالمین اللهم صل علی محمد المصطفی و علی علیٍّ المرتضی و علی الائمة الاطهار وعلی حجة الامر صاحب الزمان و العصر امامنا الحاضر الموجود مولانا شاه کریم الحسینی اللهم لک سجودی و طاعتی"[۳۱]

انشعابات و شاخه‌های اسماعیلیه

بر اساس تقسیم‌بندی کتاب اطلس شیعه[۳۲]، فرقه‌های اسماعیلیه به صورت ذیل تقسیم می‌شوند:

  1. اسماعیلیه خالصه: که مدعی شدند چون امامت اسماعیل از طرف پدر ثابت است و امام جز حق چیزی نمی‌گوید پس معلوم می‌شود اسماعیل در حقیقت نمرده و (قائم) اوست.
  2. اسماعیلیه مبارکیه: که بر این باور بودند که امام صادق(ع) پس از اسماعیل، محمد بن اسماعیل، نوه خود را به امامت منصوب کرد. زیرا که امامت از برادر (اسماعیل) به برادر (امام کاظم) منتقل نمی‌شود و این موضوع تنها در مورد امام حسن(ع) و امام حسین(ع) صدق می‌کرده است. این فرقه به مناسبت نام موسس آن _مبارک_ به مبارکیه شهرت یافته است[۳۳].
    1. قرامطه بحرین: همزمان با گسترش سریع دعوت اسماعیلیه، افتراق مهمی در سال ۲۸۶ هجری قمری در نهضت اسماعیلیه پدیدار گشت. حمدان قرمط که همچنان ریاست محلی دعوت را از ۲۶۰ق. در عراق و نواحی مجاور بر عهده داشت و با رهبران سَلَمیّه به طور مرتب مکاتبه داشت، در ۲۸۶ قمری زمانی که عبیدالله رهبر اسماعیلیان گشت برای خود و اجدادش که رهبران مرکزی قبلی بوده‌اند ادعای امامت نمود. حمدان با سلمیه و رهبری مرکزی قطع رابطه کرد و از داعیان فرمانبر خود خواست دعوت را در نواحی زیر نظرشان متوقف کنند. اندکی پس از این وقایع، حمدان ناپدید گردید و عبدان (شوهر خواهرش) نیز با توطئه زکرویه بن مهدویه، یکی از داعیان عراق که ابتدا به عبیدالله و اصلاحاتش در عقاید وفادار بود به قتل رسید. در همین سال، ابوسعید جنابی که توسط حمدان و عبدان به بحرین گسیل شده بود آنجا را پایگاه اصلی قرامطه و مانعی موثر ر راه گسترش نفوذ سیاسی فاطمیان در شرق (تا ۴۷۰ق.) قرار داد. پایگاه اصلی پیروان عبیدالله در یمن بود که البته در آنجا علی بن فضل به جناح قرمطی پیوست و خود را مهدی موعود نامید، اما ابن حوشب تا آخر عمر به عبیدالله وفادار ماند. زکرویه که ابتدا به عبیدالله وفادار مانده بود، بعدها به قرامطه پیوست و شورش‌های قرمطی را در شام و عراق سازماندهی نمود و حتی در سال ۲۹۰ق. به مقر عبیدالله در سلمیه نیز حمله کرد. جناح قرمطی در مناطق مختلف از جمله جبال، خراسان و ماوراء النهر، فارس و.. گسترده شد.
    2. فاطمیان مغرب و مصر (۵۶۷-۲۹۷ق.) : توسط عبیدالله مهدی ابتدا در رقاده، سپس قیروان و بعدها قاهره تشکیل شد. با شروع خلافت عبیدالله مهدی دوره امامان مستور در تاریخ اسماعیلیان نخستین به پایان رسید. این دولت توسط صلاح الدین ایوبی منقرض شد.
      1. دَروزی ها: این مذهب در سال ۴۰۸ هجری قمری توسط چند داعی در قاهره (مسجد ریدان) پی افکنده شد. اما موسس واقعی دروزیه را باید (حمزه بن علی بن احمد زوزنی) معروف به (الباد) دانست. آنان معتقد به الوهیت (الحاکم بامرالله) و حتی خلفای سابق فاطمی از القائم به بعد بودند. این مذهب بیشتر در وادی تَیْم، واقع در منطقه حاصبیا در شمال بانیان و در حلب غربی، کوه هِرمُن و در کوه حوران در کشور امروزی سوریه و لبنان رو به رشد و گسترش نهادند. به تدریج از سال ۴۳۵ هجری قمری به بعد دعوت دروزیان به صورت یک جامعه بسته درآمد که، نه گرونده جدیدی را می‌پذیرفت و نه اجازه ارتداد به صاحبان خود می‌داد.
      2. نِزاریان: با مرگ مستنصر فاطمی درسال ۴۸۷ هجری قمری انشقاقی در فاطمیان ایجاد شد، آنانی که به جانشینی نِزار _باتوجه به نص امامت مستنصر بر فرزندش نزار_ قائل بودند به نزاریه معروف گشتند.[۳۴]
      3. مستعلویان: پس از مرگ مستنصر فاطمی در سال ۴۸۷، آنانی که به امامت مستعلی معتقد شدند به نام مستعلویه معروف شدند.[۳۵]
        1. حافظیان (مجیدیه): در سال ۵۲۶ هجری قمری یکی از عموزادگان آمر مقتول به نام (عبدالمجید) و با لقب (الحافظ) بر تخت خلافت نشست که آخرین خلفای فاطمی تا سال ۵۶۷ از نسل او بودند. امامت این خاندان در مصر و سوریه پیشرفت زیادی کرد اما در یمن آخرین خلفای فاطمی را فقط امیران عدن و چندتن از حاکمان صنعا به رسمیت شناختند. از این فرقه اثری در اسماعیلیه بر جای نمانده است.
        2. طیبیان (آمریه): با مرگ آمر (جانشین مستعلی) خلیفه فاطمی در سال ۵۲۴ هجری قمری، انشعاب بیشتری در دعوت اسماعیلی پدید آمد. آمر پسر هشت ماهه‌ای به نام طیب داشت که پس از پدر به جانشینی او انتخاب شد اما مسیر خلافت در اختیار یکی از عموزادگان با نام عبدالمجید و لقب (حافظ) در آمد. آنانی که معتقد به خلافت طیب بودند با نام طیبیه معروف شدند. دعوت طیبی را در آغاز عده قلیلی از مستعلویان مصر و شام و نیز جمع کثیری از اسماعیلیان یمن پذیرا شدند که در آن صلیحیون رسما به حقانیت ادعای طیب قائل شدند. ابراهیم حامدی که تا سال ۵۵۷ هجری قمری در صنعا و در جمع امیران غیر اسماعیلی طایفه یام فعالیت می‌کرد، موسس آیین طیبی بود. به تدریج جماعت طیبی در اندک زمانی در مصر و سوریه ناپدید شدند اما تا زمان حاضر در یمن و هند به حیات خود ادامه داده‌اند. داعیان طیبی به مرور زمان موفق شدند پیروان زیادی در هند غربی پیدا کنند. آنان در هند آیین خود را (دعوت هادیه) می‌نامند و از نام بهره به معنی بازرگان نیز استفاده می‌کنند. تا مدت‌ها داعی مطلق یمنی برای طیبیان غرب هند نیز مرجع و رهبر محسوب می‌شد. دعوت فاطمیان را احتمالا یک داعی یمنی موسوم به (عبدالله) به هند برد که گفته می‌شود در سال ۴۶۰ هجری قمری در گجرات بوده است. جماعت طیبی در سال ۹۹۹ هجری قمری با مرگ داعی مطلق (داود بن عَجَب شاه) به دو شاخه داودیه و سلیمانیه تقسیم شد.
          1. داودی ها: بُهره‌های طیّبی که جانشینی (داود بن برهان الدین) را پذیرفتند به داودیه معروف شدند. رئیس آنها در بمبئی ولی پایگاهشان در سورات است که با عنوان دورهی معروف گشته در حال حاضر بیش از نیمی از بهره‌های داودی هند در گجرات زندگی می‌کنند و بقیه عمدتا در بمبئی و نواحی مرکزی هندوستان مسکن گزیده‌اند، در پاکستان و یمن و کشورهای خاور دور نیز گروه‌های پراکنده داودی یافت می‌شوند. آنها جزو نخستین گروههای آسیایی بودند که به زنگبار و سواحل شرقی آفریقا مهاجرت کردند.
          2. سلیمانی ها: بهره‌های طیبی که جانشینی (سلیمان بن حسن هندی) را پذیرفتند به سلیمانیه مشهور شدند. آنها عمدتا در نواحی شمالی یمن، خاصه حراز و مرز عربستان سعودی متمرکز هستند. گروه‌های کوچکی از آنها در هندوستان بخصوص در شهرهای بمبئی، بروده، احمد آباد یافت می‌شوند و در خارج از یمن و هند و پاکستان حضور محسوسی ندارند.

دانشمندان اسماعیلیه

به‌گفته فرهاد دفتری در کتاب تاریخ و عقاید اسماعیلیه، اولین متون تفصیلی اسماعیلی، توسط مبلغان ایرانیان آن، مانند ابوحاتم رازی، رئیس دعوت اسماعیلی در شمال ایران، و محمد بن احمد نسفی، رئیس دعوت اسماعیلی در خراسان، نوشته شد. برخی دیگر از عالمان اسماعیلی عبارتند از: ابویعقوب سجستانی، حمیدالدین کرمانی، المؤید فی الدین شیرازی و ناصر خسرو.[۳۶]

امامان اسماعیلی

سلسله امامان اسماعیلی تا دولت فاطمیان

شروع آن از علی بن ابی طالب(ع)[۳۷] بود. از طریق علی(ع) به حسن و حسین(ع) رسید، از حسین(ع) به زین العابدین(ع) و از ایشان به محمد بن علی الباقر(ع) و از امام باقر(ع) به جعفر صادق(ع)، از طریق امام صادق(ع) سه شاخه پدید آمد که عبارت بودن از؛ اسماعیل، عبدالله، و موسی کاظم(ع). شیعیان اثنی عشری از امام موسی کاظم(ع) ادامه پیدا می‌کنند. اما از طریق اسماعیل، امامت به علی و محمد مکتوم(میمون) می‌رسد، از طریق محمد مکتوم به شش شاخه تقسیم شده و به احمد، اسماعیل، عبدالله، علی لیث، حسین و جعفر رسید. از طریق عبدالله به ابراهیم و احمد، از طریق احمد به حسین و محمد حکیم، از حسین به ابومحمد و عبدالله سعید مشهور به عبیدالله مهدی و از طریق محمد حکیم به ابوالقاسم محمد مشهور به القائم بامر الله. ادامه سلسله امامان اسماعیلی یا خلفای فاطمی بعد از القائم بامرالله تداوم می‌یابد[۳۸].

امامان اسماعیلی در دوره خلافت سلسله فاطمی

بعد از القائم بامرالله ابومحمد عبیدالله؛ المهدی بالله، بعد از وی ابوالقاسم محمد القائم بامرالله، سپس ابوطاهر اسماعیل المنصور بالله، آنگاه ابوتمیم معد المعزلدین الله، بعد ابو منصور نزار العزیز بالله، سپس ابوعلی امنصور الحاکم بامرالله، آنگاه الحسن علی الظاهر لاعزاز دین الله و سپس ابوتمیم معد المستنصر بالله امام شدند. پس از وی امامت ذیل سه نفر یعنی، نزار، المستعلی بالله و ابوالقاسم محمد به سه شاخه تقسیم شد. از المستعلی بالله به الآمر باحکام الله و از او به الطیب و سپس امامان غایب طیبی رسید. اما از ابوالقاسم محمد به عبدالمجید الحافظ رسید، از وی به یوسف و ظافر انتقال یافت. از یوسف به العاضد، سپس به داود و بقیه امامان حافظی رسید. و از الظافر به الفائز منتقل شد[۳۹]

گستره جغرافیایی

 
الموت از نمای دور

نخستین دعوت مسلح اسماعیلیه در سال ۲۶۸ قمری در کشور یمن رخ داد[۴۰] «اسماعیلیه در مدت نسبتاً کوتاهی بعد از انشعاب از شیعه موفق شدند دولت فاطمی را در مصر و بعد از انشعاب داخلی، حکومت نزاری را در «الموت» تاسیس کنند و تهدیدی جدی علیه عباسیان از شرق و غرب باشند.»[۴۱] پس از سقوط دولت‌های فاطمی و نزاری، اسماعیلیان دیگر هرگز نتوانستند قدرت گذشته خویش را بدست آورند و به دور افتاده‌ترین کشورهای جهان اسلام خاصه یمن و شبه قاره هند پناه بردند و در حال حاضر در حدود ۲۵ کشور جهان پراکنده هستند و عمدتاً در هند، پاکستان، افغانستان، تاجیکستان در آسیای مرکزی و پامیر چین زندگی می‌کنند[۴۲].

«اسماعیلیه امروز به دو طایفه آقاخانیه و بهره تقسیم می‌شوند که بازماندگان دو فرقه نزاری و مستعلوی هستند. گروه اول قریب به یک میلیون نفر در ایران و آسیای وسطی و افریقا و هند پراکنده‌اند و رئیس ایشان کریم آقاخان است. گروه دوم که قریب پنجاه هزار نفر هستند، در جزیرة العرب و سواحل خلیج فارس و سوریه به سر می‌برند»[۴۳] «اسماعیلیه در سوریه در قلعه مصیاف و قلعه القَدْموس و سلمیه و در ایران در کهک و محلات قم و بیرجند و قاین خراسان و در افغانستان در بلخ و بدخشان و در آسیای مرکزی در خوقند و قره تکین هستند و در افغانستان مفتدی خوانده می‌شوند و عده‌ای بسیار از ایشان در کافرستان (نورستان) و جلال آباد و در حوزه جیحون اعلی و ساری گل و خوان و یاسین زندگی می‌کنند. در هند و پاکستان بیش از دیگر جاها مراکز اسماعیلیه وجود دارد و در محل‌هایی به نام اجمیر و مرواره و راجپوتانه و کشمیر و بمبئی و بروده و کورج فراوانند. باید دانست که همه اسماعیلیه در هند از اتباع آقاخان نیستند. بلکه عده‌ای از آنان را نیز بهره گویند که غالبا در گجرات زندگی می‌کنند. در عمان و مسقط و در زنگبار و تانزانیا بسیارند.»[۴۴]

طایفه آقاخانیه

مرکزاسماعیلیان آقاخانیه در تاجیکستان قرار دارد. این مرکز در سال ۲۰۰۹ میلادی در پایتخت تاجیکستان شهر دوشنبه افتتاح گردیده و به ظاهر فعالیت چندانی ندارد روزهای یک‌شنبه هر هفته درب‌های خود را به روی بازدید کنندگان باز نموده، راهنمایان آن ضمن معرفی بنا و معماری آن به معرفی و تبلیغ اسماعیلیه می‌پردازند. درباره شمار پیروان این مذهب در تاجیکستان اطلاع دقیقی در دست نیست اما جمعیت آنها را در حدود ۲۰۰ هزار نفر تخمین می‌زنند که بیشتر در منطقه پامیر و شهر دوشنبه ساکنند.اسماعیلیان تاجیک به خاطر شرایط دوران حکومت کمونیستی و قاعده تقیه، از آداب و رسوم و اعتقادات خود فاصله گرفته و جوانان اسماعیلی‌مسلک عموماً چیز چندانی از آئین و مرام خود نمی‌دانند. از این روی تشکیلات اسماعیلیان تلاش وسیعی را برای آشنا کردن پیروان سابق و جذب افراد تازه که بدانها مُستَجیب گفته می‌شود انجام می‌دهد.[۴۵]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۸۶ش، ص۱۱.
  2. دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۸۶ش، ص۳.
  3. دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۸۶ش، ص۱۲.
  4. دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۸۶ش، ص۱۲.
  5. دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۸۶ش، ص۱۲؛ هاجسن، فرقه اسماعیلیه، ۱۳۷۸ش، ص۴۷-۴۸؛ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۴۵۰-۴۵۷.
  6. جعفریان، تاریخ تشیع در ایران،‌ ۱۳۸۸ش، ص۴۵۷-۴۶۸.
  7. شهرستانی، الملل و النحل، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۹۲؛ مینوی، «باطنیه اسماعیلیه»، ص۱-۳.
  8. شهرستانی، الملل و النحل، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۹۲.
  9. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۱۲۲.
  10. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۲۲۶.
  11. دفتری، «حشیشیه»، ص۴۹۶-۴۹۹.
  12. شهرستانی، الملل و النحل، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۹۲.
  13. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۴۲۶.
  14. اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۸۳.
  15. اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۱۴-۲۱۳.
  16. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۴۷.
  17. بدوی، تاریخ اندیشه‌های کلامی در اسلام، ۱۳۷۴ش، ص۳۲۴-۳۲۲.
  18. سبحانی، درآمدی بر علم کلام، ص۲۳۰-۲۳۱.
  19. «عقیده اسماعیلیه در مورد پیامبران الوالعزم»،‌ پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مکارم شیرازی.
  20. عارف تامر، الامامه فی الاسلام، ص۱۴۳-۱۴۴؛ محمد خلیل الزین، تاریخ الفرق الاسلامیه، ص۱۸۶.
  21. به اعتقاد اسماعیلیه،‌ هُنید، مربی آدم و امام مقیم او بوده است. هرچند جنس او مشخص نیست.
  22. المذاهب السلامیه، جعفر سبحانی، ص۲۸۳.
  23. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۲-۱۵۱.
  24. جعفر سبحانی،‌ المذاهب الاسلامیه، ص۲۸۴-۲۸۵.
  25. دفتری، معجم التاریخ الاسماعیلی، ۲۰۱۶م، ص۱۱۰.
  26. دفتری، معجم التاریخ الاسماعیلی، ۲۰۱۶م، ص۱۱۰.
  27. نک. همان، ص۳-۵۲.
  28. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۳.
  29. طوسی، تلخیص المحصل، ۱۴۰۵ق، ص۴۰۷.
  30. انجم روز و گذشته، «عدل الهی از دیدگاه شیعه دوازده امامی و اسماعیلیه»، ص۹.
  31. مرتضی اشرافی، گزارش راهبردی وضعیت شیعیان آسیای مرکزی، گروه مطالعات راهبردی مجمع جهانی اهل بیت(ع)، ۱۳۹۴ش.
  32. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷ش، ص ۲۹.
  33. برخی، مبارک را لقب محمدبن اسماعیل و برخی لقب خود اسماعیل دانسته‌اند.
  34. دفتری، الاسماعیلیون تاریخهم و عقائدهم، ۲۰۱۴، ص۴۲۱.
  35. دفتری، الاسماعیلیون تاریخهم و عقائدهم، ۲۰۱۴، ص۴۲۱.
  36. دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۸۶ش، ص۱۳.
  37. البته علی(ع) در آغاز عقاید اسماعیلیه به عنوان اولین امام شمارش می‌شد اما بعدها ایشان اساس به شمار رفتند و امامت از امام حسین(ع) آغاز گردید و ایشان به عنوان اولین امام اسماعیلیان به شمار آمدند. البته اسماعیلیان نزاری هم امام علی(ع) را اولین امام می‌دانستند. (صابری، تاریخ فرق اسلامی،۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۱۹).
  38. همان و دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص۶۲۷.
  39. صابری، تاریخ فرق اسلامی ج۲، ص۱۲۳؛ دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۸۶ش، ص۶۲۸.
  40. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۵۰.
  41. سایت اندیشه قم، متعلق به مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم.
  42. دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه،‌ ۱۳۸۶ش، ص۳.
  43. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۵۳.
  44. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۵۱.
  45. اشرافی، گزارش راهبردی وضعیت شیعیان آسیای مرکزی، گروه مطالعات راهبردی مجمع جهانی اهل بیت(ع)، ۱۳۹۴.

منابع

  • اشعری، سعدبن عبدالله، المقالات و الفرق، مصحح محمدجواد مشکور، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۰ش.
  • الشهرستانی، محمد بن عبدالکریم، کتاب الملل و النحل، تخریج محمد بن فتح‌الله بدران، القاهره، مکتبه الانجلو المصریه، ۱۹۵۶م.
  • انجم روز، سیده سوزان و ناصر گذشته، «عدل الهی از دیدگاه شیعه دوازده امامی و اسماعیلیه»، مجله جستارهایی در فلسفه و کلام، شماره۹۹، ۱۳۹۶ش.
  • بدوی، عبدالرحمن، تاریخ اندیشه‌های کلامی در اسلام، ترجمه حسین صابری، مشهد، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۳۷۴ش.
  • تامر، عارف، الامامه فی الاسلام، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۹ق.
  • جعفریان، رسول، اطلس شیعه، تهران، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ۱۳۸۷ش.
  • جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، تهران، نشر علم، ۱۳۸۸ش.
  • زین، محمد خلیل، تاريخ الفرق الاسلاميه، بیروت، موسسة الاعلمي للمطبوعات، ۱۴۰۵ق.
  • دفتری، فرهاد، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، تهران، ترجمه فریدون بدره‌ای، فرزان روز، ۱۳۷۵ش.
  • دفتری، فرهاد، «حشیشیه»، در دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش.
  • دفتری، فرهاد، معجم التاریخ الاسماعیلی، به ترجمه سیف الدین قیصر، بیروت، دارالساقی، ۲۰۱۶م.
  • سبحانی، جعفر، المذاهب السلامیه، بیروت، دارالولاء، ۱۴۲۶ق.
  • صابری، حسین، تاریخ فرق اسلامی، تهران، سمت، ۱۳۸۴ش.
  • طوسی، نصیرالدین، تلخیص المحصل، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۵ق.
  • مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، با مقدمه کاظم مدیر شانه‌چی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، عقیده اسماعیلیه در مورد پیامبران الوالعزم، سایت آیین رحمت، تاریخ بازدید: ۲۰ آذر ۱۴۰۳ش.
  • مینوی، مجتبی، «باطنیه اسماعیلیه»، نشریه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد، ۱۳۵۱ش.
  • هاجسن، مارشال گودوین سیمز، فرقه اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ش.

پیوند به بیرون