محمدحسین کاشف‌الغطاء

مقاله قابل قبول
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
استناد ناقص
شناسه ناقص
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از محمدحسین کاشف الغطا)
محمدحسین کاشف‌الغطاء
اطلاعات فردی
نسبخاندان کاشف الغطاء از نسل مالک اشتر
تاریخ تولد۱۲۹۴ق
محل زندگینجف
تاریخ وفات۲۸ تیر ۱۳۳۳ش/ ۱۸ ذی‌القعده ۱۳۷۳ق
محل دفنوادی‌السلام
شهر وفاتکرند (نزدیکی کرمانشاه)
خویشاوندان
سرشناس
علی کاشف الغطاء(درگذشته ۱۳۲۰ق)،احمد کاشف الغطاء،جعفر کاشف الغطاء(پدر بزرگ)
اطلاعات علمی
استادانمحمدتقی شیرازی،محدث نوری
آخوند خراسانی،سید محمد کاظم طباطبائی یزدی
شاگردانسید محسن حکیم، سید محمد علی قاضی طباطبایی
محل تحصیلحوزه علمیه نجف
اجازه اجتهاد بهسید رضی شیرازی
تألیفاتاصل الشیعة و اصولها
الارض و التربة الحسینیة
نبذة من السیاسیة الحسینیة
الحکمة و السیاسة
المثل العلیا فی الاسلام لا فی بحمدون
عین المیزان
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیمبارزه مسلحانه علیه انگلستان
اجتماعیتلاش برای وحدت اسلامی


محمدحسین کاشف الغطاء (۱۲۹۴ ـ ۱۳۷۳ق/۱۲۵۶ ـ ۱۳۳۳ش) عالم نواندیش عراقی از خاندان کاشف‌الغطاء و مرجع تقلید در نجف بود. او در فقه، کلام، خطابه، ادبیات عرب، فلسفه و حکمت، تفسیر و عرفان تبحر داشت. او را از نخستین فقیهانی دانسته‌اند که روش فقه مقایسه‌ای یا تطبیقی را در فقه‌پژوهی حوزه علمیه نجف، آغاز کرد.

کتاب اصل الشیعة و اصولها در معرفی و دفاع از شیعه که با نام آیین ما به فارسی ترجمه شده، اثر کاشف‌الغطاء است. او دغدغه‌های بیداری و وحدت اسلامی داشته، و تلاشش در معرفی شیعه و دفاع از آن، بیشتر برای فراهم ساختن بستر تقریب و اتحاد میان مذاهب اسلامی بود. به باور برخی او از احیاگران علم کلام اسلامی است. کاشف الغطاء به حوزه اجتماع و سیاست عنایتی ویژه داشت و در نبردهای مسلحانه علیه اشغالگران انگلیسی طی جنگ اول جهانی شرکت کرد.

زندگی و شخصیت

کاشف الغطاء در سال ۱۲۹۴ق در محله عَمّاره نجف به‌دنیا آمد.[۱] جعفر کاشف‌الغطاء (متوفای ۱۲۲۸ق)، جد اوست و مشهورترین عضو خاندان کاشف الغطاء و از مراجع تقلید اوایل قرن سیزدهم قمری در جهان تشیع بوده که بسیاری از فرزندان و نوادگان وی از دانشمندان و مجتهدان عراق به شمار می‌آیند.[۲] علی کاشف الغطا (متوفی ۱۳۲۰ق)، پدر محمدحسین[۳] و شیخ احمد(متوفی ۱۳۴۴ق) برادرش نیز از مراجع تقلید بوده‌اند.[۴]
کاشف الغطاء در ۱۸ ذی‌القعده ۱۳۷۳ق در کرند کرمانشاه درگذشت.[۵] پیکر او را به نجف منتقل کردند و جنازه‌اش تا قبرستان وادی السلام تشییع شد. علاقه‌مندان به او، در شهرهای مختلف عراق، ایران، پاکستان، لبنان و بسیاری از کشورهای مسلمان مراسم یادبودی برایش برپا کردند.[۶] تولیت مدرسه علمیه «معتمد» با پیشینه یک قرن بر عهده خاندان کاشف الغطا بود. این مکان که زمانی رونقی چشمگیر داشت به مرور زمان رو به خرابی نهاد؛ اما محمدحسین کاشف الغطاء آن را بازسازی کرد و رونقی تازه بدان بخشید.[۷] کتابخانه مدرسه کاشف الغطا از کتابخانه‌های بزرگ نجف بود که کتاب‎‌های خطی کمیابی در آن وجود داشت.[۸]

خُلق و خوی کاشف الغطاء را بسیار ستوده‌اند. باوجود مراجعات بسیاری که از نقاط مختلف به او داشتند و نامه‌های فراوانی که از سوی مردم و مقامات مذهبی و اجتماعی به دستش می‌رسید، از راه‌اندازی دفتر و به کارگیری دیگران در امور شخصی خویش پرهیز می‌کرد. او نامه‌ها را خود پاسخ می‌داد و گاه ذیل همان کاغذی که به دستش می‌رسید، پاسخ را می‌نوشت و کاغذ را بازمی‌گرداند. کاشف الغطاء از وضعیت طلاب و شاگردان خود نیز غافل نبود و توانست برای طلاب مدرسه، معافیت تحصیلی بگیرد.[۹]

تحصیل علوم دینی

محمد حسین در ۱۰سالگی وارد حوزه علمیه نجف شد و در کنار تحصیل علوم حوزوی به مطالعه ادبیات عرب پرداخت. ۱۵ساله بود که کتاب العبقات العنبریه را درباره خاندان خود نوشت.[۱۰] در ۱۸سالگی به درس خارج فقه و اصول آیت الله سید محمد کاظم یزدی و آیت الله آخوند خراسانی راه یافت.[نیازمند منبع]

او در کنار فقه، اصول و تفسیر، فلسفه و عرفان را نیز نزد اساتید برجسته آموخت.[۱۱] برخی از محققان براین باورند که در کنار شهرت بُعد سياسى و فقهى شيخ مجاهد شيخ محمد حسين كاشف الغطاء و داشتن مقلد، ادبيات بخش عظيمى از شخصيت شيخ را تشكيل داده است. [۱۲][یادداشت ۱]

استادان

سال‌ها نزد استادان برجسته حوزه علمیه نجف مانند محمدحسن مامقانی، مصطفی تبریزی، میرزا محمدباقر اصطهباناتی، احمد شیرازی، علی‌محمد نجف‌آبادی، ملا علی‌اصغر مازندرانی، حاج آقا رضا همدانی، محمدتقی شیرازی و محدث نوری به شاگردی پرداخت.[۱۳] گویا در این میان، کاشف الغطاء علاقه ویژه‌ای به محدث نوری داشته و تحت تأثیر معنوی او بوده است.[۱۴]

کاشف الغطاء چند دوره در درس خارج فقه و اصول آیت الله سید محمد کاظم یزدی و آخوند خراسانی شرکت کرد[۱۵] تا توانست به اجتهاد دست یابد. وی شرحی چهار جلدی بر کتاب العروة الوثقی نوشته سید محمدکاظم یزدی نگاشت که احتمالاً نخستین شرحی است که بر این کتاب نوشته‌اند.[۱۶]

شاگردان

سید محسن حکیم، محمدجواد مغنیه، ناصر مکارم‌ شیرازی، ابوالقاسم گرجی[۱۷] و قاضی طباطبایی امام جمعه پیشین تبریز و محمدعلی مدرس افغانی از شاگردان اویند.[نیازمند منبع]

مرجعیت

کاشف الغطاء مرجعیت عام نداشت. او پس از درگذشت برادرش شیخ احمد آل کاشف الغطا و سید محمدکاظم یزدی، با وجود مرجعیت عام سید ابوالحسن اصفهانی، مورد رجوع برخی شیعیان در هند، ایران، افغانستان، مسقط، و نیز عشایر عراق بود.[نیازمند منبع]

فعالیت

شرکت در جهاد

کاشف الغطاء در ماجرای جنگ جهانی اول(۱۲۹۳ ـ ۱۲۹۷ش) که سید محمدکاظم طباطبایی یزدی علیه تجاوز انگلیسی‌ها فتوای جهاد داد، به عنوان یک سرباز به جمع مجاهدان عراقی پیوست. او در زندگی‌نامه خودنوشت، گزارش‌هایی از نقش انگلیسی‌ها، شکست در شعیبیه و عقب‌نشینی نیروهای عثمانی، قیام مردم نجف و کربلا و حله، کشته شدن مارشال انگلیسی، محاصره نجف و تصرف آن توسط انگلیسی‌ها، دستگیری انقلابیان، و نجات شماری از آنان از اعدام و مسائل دیگر ارائه کرده است.[۱۸] زِرِکْلی، نویسنده و مورخ اهل‌سنت، او را یکی از رهبران انقلاب‌های مردم عراق به شمار آورده است.[۱۹]

سفرها و دیدارها

کاشف الغطاء به ایران، هندوستان، شامات و مصر سفر کرد. افزون بر علما و شخصیت‌های مذهبی، مقامات سیاسی کشورهای مختلف نیز غالبا هنگام سفر کاشف الغطاء به کشور آنان، به سبب نفوذ و اعتبار او در جهان تشیع، به دیدار و گفت و گو با وی علاقه‌مند بودند.[نیازمند منبع]

کاشف الغطاء چند بار به ایران آمد و به گفته خودش، در یکی از سفرها در سال ۱۳۲۷ش، محمدرضا پهلوی خواهان دیدار با او بوده، اما نپذیرفته است. دو سال بعد در سفری دیگر به ایران، با اصرار شاه به دیدار او رفته و نیز با سپهبد رزم‌آرا و وزیر معارف وقت نیز ملاقات کرده است.[۲۰] وی در ایران هم‌چنین با شیخ عبدالکریم حائری، کاشانی، میرزا خلیل کمره‌ای، احمد شاهرودی، سید حسین قمی و بسیاری از علمای سرشناس دیدار داشته است.[نیازمند منبع]

در چند سفر که به شامات و مصر داشت، با علمای اهل‌سنت و روشنفکران مذهبی که منادی بیداری و وحدت اسلامی بودند، گفت‌و‌گو کرد. در سال ۱۳۵۰ق. برای شرکت در کنفرانس قدس از سوی مجلس اسلامی فلسطین از او دعوت شد. در مسجد الاقصی، وقت نماز عشاء در حالی که جمعی از علما و بزرگان مذاهب مختلف از جمله رشید رضا، شیخ شلتوت، سید محمد زباره، شیخ نعمان الاعظمی حاضر بودند، مفتی فلسطین امین الحسینی همراه امام مسجد الاقصی از کاشف الغطاء خواستند که نماز را امامت کند.[۲۱] در این سفر، وی با بسیاری از شخصیت‌های تأثیرگذار اهل سنت دیدار و گفت و کرد.[۲۲]

آثار و تألیفات

موسوعه فقهیه محمدحسین کاشف‌الغطاء
موسوعه کلامیه محمدحسین کاشف‌الغطاء

شمار تألیفات کاشف الغطاء از هشتاد کتاب و رساله فراتر می‌رود، ولی بیشتر آن‌ها هنوز چاپ نشده است.آثار کاشف الغطاء، در موضوعات مختلفی تألیف گشته‌اند از جمله: فقه شیعه مانند حاشیه او بر کتاب عروة الوثقی، شرحِ کتاب تبصرة المتعلمین و وجیزة الاحکام و موضوعات کلامی و اعتقادی و دفاع از اسلام و ادیان الهی در برابر نظریه‌های جدیدی همچون نظریه داروین[۲۳] و نیز معرفی و دفاع از تشیع مانند اصل الشیعة و اصولها.

وی برخی کتاب‌های ادبی و دیوان‌ شاعران را نیز تصحیح و شرح کرده و اشعاری نیز در پاسخ به شبهات مخالفان شیعه سروده است مانند شعری که در رد قصیده شکری آلوسی( ادیب وتاریخ نگار سَلَفی تکفیری درگذشت:۱۳۴۲ق) علیه امام زمان(عج) سروده بود.[۲۴] [۲۵]

مجموعه آثار فقهی او در یک دوره ۲۷ جلدی با عنوان «موسوعة الامام محمدالحسین آل کاشف الغطاء، الآثار الفقهیة» و مجموعه آثار کلامی او در یک دوره ۱۴ جلدی با عنوان «موسوعة الامام محمدالحسین آل کاشف الغطاء، الآثار الکلامیة» توسط پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در قم منتشر شده است.[۲۶]

اندیشه‌ها

روش تطبیقی در فقه

فقهای شیعه تلاش‌های بسیاری در فقه تطبیقی انجام داده‌‎اند که از جمله آن‌ها می‌توان به خلاف شیخ طوسی اشاره کرد. کاشف الغطاء نیز در این راستا به نگارش آثاری دست زد.[نیازمند منبع]

وی در کتاب تحریر المجله، به مقایسه فقه حنفی و فقه شیعه دست زد. این کتاب از تلاش‌های پیشتاز و پیش‌گام در عرصه مقایسه میان فقه شیعه و فقه حنفی، براساس مجله الاحکام العدلیة دولت عثمانی است.[نیازمند منبع]

کتاب «الاحکام العدلیة» که در دانشکده‌های حقوق غالب کشورهای عربی و اسلامی تدریس می‌شد، از مهم‌ترین منابع فقهی و حقوقی، و مبنای عمل قضات و علمای حقوق و متخصصان این فن بود. کاشف الغطاء از ارزش فقهی این کتاب سخن گفت و تلاش فقهای دیگر مذاهب را ارج نهاد. او معتقد بود که ما حق این قوم را ارج می‌نهیم و رویکرد همگی به سوی خداوند است و خدا به همه وعده پاداش نیک داده و هر یک از فقهای برجسته اسلام که تلاش خود را به کار گیرد و اجتهاد ورزد، سعی‌اش مشکور است.[۲۷]

حلال دانستن موسیقی

کاشف‌الغطاء حکم به مباح بودن غنا و موسیقی غیر مبتذل در حوزه علمیه نجف داده است. وی موسیقی را هنری ارزشمند و یکی از عناصر حیات و از موهبت‌هایی می‌دانست که دست‌یابی به آن برای بسیاری از مردم دشوار است.[۲۸]

نظریه تغییر برخی احکام

به اعتقاد او «اگر در اسلام احکامی هست که در طول زمان نباید تغییر و تبدیل یابد، احکام دیگری هم هست که به مقتضای عقل، منطق و مستلزمات شرعی، باید تغییر یابد؛ اما بسیاری مجتهدان، سلیقه اجرای این تبدیل و تغییر را ندارند و این گونه احکام، همچنان جامد و بیگانه از هدفی می‌ماند که در شرع لحاظ شده بود.»[نیازمند منبع]

توجه به حقوق زنان

کاشف‌الغطاء زنان را به سواد‌آموزی در عین پای‌بندی به حقوق زناشویی و تربیت شایسته نسل آینده فراخواند. این دعوت با توجه به شرایط اجتماعی و تاریخی آن دوره عراق، مهم شمرده شده است. کاشف الغطا، مردان را به رعایت احترام زنان که شریک زندگیشان و دارای حقوقی برابر با حقوق مردان هستند، دعوت کرد. وی معتقد بود که خداوند، عقل و کمال را به مردان منحصر نکرده و روایاتی که از نقصان عقل زن سخن می‌گوید، عقل تجربی را مراد کرده است؛ نه عقل غریزی فطری را و عقل تجربی از راه کثرت معاشرت، معامله و... به دست می‌آید.[۲۹]
کاشف الغطاء نخستین مجتهدی است که حق طلاق زنی را که شوهرش به بیماری سل مبتلا شده به خود آن زن سپرده و معتقد است، چنین زنی می‌تواند بدون جلب موافقت شوهر طلاق بگیرد؛ در حالی که طلاق، شرعاً حق مرد است. به نظر می‌رسد که کاشف الغطا این حکم شرعی را با استناد به قاعده لاحرج که مستند به آیه «وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَ‌جٍ؛ و ـ خداوندـ در دين بر شما سختى قرار نداده است»[۳۰] استنباط کرده است.[۳۱]

علم کلام جدید

به باور برخی پژوهشگران، کاشف الغطاء از احیاگران علم کلام اسلامی یا علم عقائد است. این شاخه علمی در قرن نخست هجری سر برآورد و در قرن پنجم هجری شکوفا شد؛ ولی تا دوره متأخر همچنان به مسائل و مشکلات عقیدتی کهن می‌پرداخت. کاشف الغطاء از حدود یک قرن پیش کوشید، تا در پرتو تحولات و اکتشافات علمی عصر جدید که برخی آنها مسلمانان سست ایمان و ساده‌اندیش را دچار تزلزل کرده بود، به تجدید مباحث این علم بپردازد.[۳۲]

کتاب «الدين و الإسلام أو الدعوة الإسلامية» کاشف الغطاء.

وی در آستانه جوانی کتابی به نام «الدین و الاسلام» در مباحث جدید کلامی تألیف کرد که دو بخش از آن منتشر شده و دو بخش آن همچنان خطی مانده است. مؤلف در بخش نخست کتاب در فصل اول، از حقیقت دین، شکل کلی آن و ضرورت و فلسفه دین برای بشر سخن می‌گوید؛ به باور کاشف الغطاء دین، بزرگ‌ترین موضوع معرفی شده در نظام آفرینش می‌باشد.[۳۳] در بخش دوم آن، از حقیقت اسلام به عنوان دین حقانی سخن به میان می‌آورد. کاشف الغطا در این کتاب، برخی مباحث جدید را در رد باورهای ملحدان و ماده‌گرایان و مبشرانی که قصد تشکیک در نبوت پیامبر اکرم و توهین به عقاید اسلامی داشتند، مطرح کرده است. برخی معتقدند که در این رویکرد کلامی جدید، هیچ یک از علمای شیعه بر کاشف الغطاء پیشی نداشته است و در میان علمای مسلمان، تنها محمد عبده بر او پیشی گرفته است که کتاب رسالة التوحید او، گشایش مسیر علم کلام جدید بوده است.[۳۴]

اصل الشیعه و اصولها منتشر شده در قاهره

وحدت و بیداری اسلامی

مناسبات و ارتباطات وسیع کاشف الغطاء به ویژه با علمای شیعه و سنی مناطق مختلف کشورهای اسلامی از ویژگی‌های او است که گویا ریشه در دغدغه‌هایش نسبت به وحدت و تقریب مذاهب اسلامی دارد.

گویا سفرهای کاشف الغطاء به کشورهای مختلف اسلامی و مشاهده گرفتاری این کشورها به پدیده استعمار کشورهای غربی باعث شده بود تا او با نگاهی بازتر به جهان اسلام بنگرد و مسلمانان را نیازمند بیداری و بازگشت به خویشتن بداند و در این مسیر، وحدت مذاهب مختلف اسلامی را پی جوید.

شکیب ارسلان، نویسنده عرب و از سران نهضت بیداری اسلامی و شاگرد محمد عبده(۱۸۶۹ ـ ۱۹۴۶م.) اقتدای علمای مذاهب مختلف به کاشف الغطاء در مسجدالاقصی را نشانه تولد وحدت اسلامی دانسته است.[۳۵] در همین سفر به فلسطین، وی با بسیاری از شخصیت‌های تأثیرگذار مذهبی اهل سنت دیدار و گفت و کرد.[۳۶]به گفته خود او، فعالیت‌هایش در تصحیحِ نگاه مردمان اهل سنت نسبت به شیعیان اثر مثبتی داشته است.[۳۷]اندکی بعد از بازگشت او به نجف، یک هیئت مذهبی فلسطینی به نجف آمد که سید محمد امین الحسینی نیز در میان آن بود و این هیئت به زیارت حرم امام علی(ع) نیز تشرف یافتند.[۳۸]مرتضی مطهری (درگذشت:۱۳۵۸ش)ضمن نقل سخنی از علامه محمدحسین کاشف الغطاء: «بُنِی الْاسْلامُ عَلی‏ کلِمَتَینِ: کلِمَةُ التَّوْحیدِ وَ تَوْحیدُ الْکلِمَة» «اسلام بر روی دو اصل و دو فکر بنا شده است: یکی اصل پرستش خدای یگانه است، دیگر اصل اتفاق و اتحاد جامعه اسلامی است».آن را سخنی خوب توصیف کرده است. [۳۹]

تک نگاری

  • کاشف الغطاء، محمدحسین، بند بندِ سرگذشتم، ترجمه: علی شمس، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، بهار ۱۳۹۹ش.

پانویس

  1. آوای بیداری، ص۱۲.
  2. گلشن ابرار، ص۶۲۹.
  3. آوای بیداری، ص۱۱، ۱۹، ۹۴.
  4. کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ص۱۲۶ـ۱۲۷.
  5. حائری، روزشمار شمسی، ۱۳۸۶ش، ص۲۸۸.
  6. آوای بیداری، ص۱۵.
  7. آل محبوب، ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۱۲۸-۱۲۹، ۱۵۲-۱۵۳، ۱۶۳، ۱۶۴؛ خلیلی، موسوعة العتبات المقدسه، ۱۴۰۷ق، ۱۹۸۷م، ج۶، ص۱۸۲؛ آوای بیداری، ص۱۷، ۳۲-۳۴
  8. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1406756/شخصیت-و-اندیشه-سیاسی-کاشف-الغطاء
  9. گلشن ابرار، ج۲، ص۶۳۳
  10. آل‌‌کاشف‌الغطاء، عقود حیاتی، ۱۴۳۳ق، ص۶۸و۶۹.
  11. گلشن ابرار، ج۲، ص۶۳۰
  12. http://www.dte.ir/portal/home/?news/48147/25326/38243/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%D9%89-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%C2%AB%D9%83%D8%A7%D8%B4%D9%81-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B7%D8%A7%D8%A1%C2%BB-1-
  13. کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ص۸۷؛ آوای بیداری، ص۱۲، ۱۵، ۷۹؛ کاشف الغطاء، جنّة المأوی، مقدمه.
  14. آوای بیداری، ص۱۱۸.
  15. آوای بیداری، ص۷، ۱۲.
  16. آوای بیداری، ص۳۱.
  17. چهره‌های ماندگار، ص۹؛ مجله کیهان فرهنگی، ش۱۲، ص۶؛ فصلنامه فرهنگستان علوم، ش۵، ص۱۲۶؛ مجله
  18. کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ص۱۰۳ـ۱۰۹؛ جعفریان، «هشت دهه زندگی آیت الله شیخ محمدحسین کاشف الغطاء»
  19. زرکلی، الاعلام، ۲۰۰۲م، ج۶، ص۱۰۶.
  20. کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ۲۸۶.
  21. امیر شکیب ارسلان، حاضر العالم الاسلامی، ج۱، ص۱۹۳.
  22. کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ص۱۴۷.
  23. جعفریان، «هشت دهه زندگی آیت الله شیخ محمدحسین کاشف الغطاء» ، خبرآنلاین.
  24. کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ص۵۸
  25. «مروری بر زندگانی علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطا»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  26. موسوعة الامام محمد الحسین آل کاشف الغطاء، الآثار الکلامیه
  27. «مروری بر زندگانی علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطاء»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  28. «مروری بر زندگانی علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطاء»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  29. «مروری بر زندگانی علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطا»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  30. سوره حج، آیه ٧٨.
  31. «مروری بر زندگانی علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطاء»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  32. «مروری بر زندگانی علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطاء»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  33. کاشف الغطاء، الدين و الإسلام أو الدعوة الإسلامية، ۱۴۳۲ق، ج۱، ص۱۸۷.
  34. «مروری بر زندگانی علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطاء»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  35. امیر شکیب ارسلان، حاضر العالم الاسلامی، ج۱، ص۱۹۳.
  36. کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ص۱۴۷.
  37. کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ص۱۵۸.
  38. کاشف الغطاء، عقود حیاتی، ص۱۶۳-۱۶۴.
  39. مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۲۵، ص۴۵.

یادداشت

  1. نمونه‌ای از سروده کاشف الغطا در باره تاریخ درخشان امت اسلام این است:نحن كنّا بالعلم امس ملوكا ؛ ما ديروز با يارىِ دانش پادشاه بوديم . واندحرنا بالذُّل للجهل دحرا ؛ و با گردن نهادن به جهل با خوارى شكست خورديم . ايهاالعرب اين انتم عن العلم ؛ اى عرب اینک شما کجا و دانش کجا ! وقِدْماً فجّرتم العلم فجرا ؛ در گذشته دانش را شكوفا كرده بوديد

منابع

  • «مروری بر زندگانی علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطا»،‌ پگاه حوزه (ویژه حوزه‌های دینی)، ۳۰ فروردین ۱۳۸۶، شماره ۴۶.
  • https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1406756/شخصیت-و-اندیشه-سیاسی-کاشف-الغطاء
  • آل محبوب، جعفر بن باقر، ماضی النجف و حاضرها، بیروت، دارالضواء، ۱۴۰۶ق.
  • آوای بیداری، ویژه نامه روزنامه جمهوری اسلامی، فروردین ۱۳۷۲.
  • جعفریان، رسول، «هشت دهه زندگی آیت الله شیخ محمد حسین کاشف الغطاء»، سایت خبر آنلاین: ۲۵ خرداد ۱۳۹۱ش، بازدید: ۵ شهریور ۱۳۹۵ش.
  • خلیلی، جعفر، موسوعه العتبات المقدسه، بیروت، موسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۸۷ق.
  • زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ پانزدهم، ۲۰۰۲م.
  • شکیب، ارسلان، حاضر العالم الاسلامی، بیروت، دارالفکر، چاپ چهارم، ۱۹۷۳م.
  • کاشف الغطا، محمدحسین، جنة الماوی، تحقیق محمد علی قاضی طباطبایی، قم، انوار دارالهدی، ۱۴۲۶ق.
  • کاشف الغطاء، محمدحسین، الدين و الإسلام أو الدعوة الإسلامية، تحقیق محمد جاسم‌ ساعدى، بی‌جا، مجمع جهانى اهل بيت(ع)، ۱۴۳۲ق.
  • کاشف الغطاء، محمد حسین، عقود حیاتی، تحقیق امیر الشیخ شریف الشیخ محمدالحسین آل کاشف، مدرسة و مکتبة الإمام کاشف الغطاء، نجف، ۱۴۳۳ق.
  • گلشن ابرار، قم، نشر معروف، ۱۳۸۵ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، بی جا.
  • موسوعة الامام محمد الحسین آل کاشف الغطاء، الآثار الکلامیه، مرکز احیاء التراث الاسلامی، المعهد العالی للعلوم و الثقافة الاسلامیة، قم، ۱۴۳۹ق.

پیوند به بیرون