مالک بن اَنس (۹۳-۱۷۹ق) معروف به امام مالک از فقهای چهارگانه اهلسنت که فقه مالکی به او منسوب است.
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | مالک بن انس بن مالک بن ابوعامر |
تاریخ تولد | سال۹۳ یا ۹۵ق |
محل زندگی | مدینه |
تاریخ وفات | سال ۱۷۹ق |
محل دفن | بقیع |
شهر وفات | مدینه |
اطلاعات علمی | |
استادان | امام صادق(ع)، رَبیعه الرأی، ابن شهاب زُهری و ... |
شاگردان | محمد بن ادریس شافعی |
محل تحصیل | مدینه |
تألیفات | المُوَطَّأ |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
شناخته شده برای | از فقهای چهارگانه اهلسنت |
مالک اساتید مختلفی از جمله امام صادق(ع) داشت. او روایاتی درباره فضایل امام علی(ع) و امام صادق(ع) نقل کرده و امام صادق(ع) را در علم، تقوا و ورع بینظیر دانسته است.
مالک برجستهترین نماینده فقه حدیثگرای مدینه بود و تأکید بسیار بر سنت داشت. او در اعتقادات نیز پیرو حدیث و ظواهر آن بود و ظاهرِ مفاهیمی مانند اِستوای بر عرش و رؤیت خدا در قیامت را میپذیرفت. با این حال به برخی روایات، اشکال میگرفت و علاوه بر بحث سند به محتوا نیز دقت داشت. او سگ و خوک را پاک میدانست و رِضاع کبیر را که از عایشه نقل شده بود، رد میکرد. این نوع رویکردها سبب شد برخی او را از اصحاب رأی به حساب بیاورند.
مالک امامت محمد نفس زکیه را صحیحتر از امامت منصور عباسی میدانست. البته او در قیام نفس زکیه شرکت نکرد اما با اجباری اعلام کردن بیعت با منصور خلیفه عباسی، در پیوستن مردم به نفس زکیه نقش داشت و به همین خاطر پس از شکست قیام، ۷۰ ضربه شلاق خورد.
جایگاه
مالک بن انس[۱] که به امام مالک،[۲] امام دارالهجره (مدینه)[۳] و امام اهل حجاز[۴] نیز معروف بود، دومین فقیه از فقهای چهارگانه اهلسنت میباشد[۵] که فقه مالکی منسوب به او است.[۶]
محمد بن ادریس شافعی از فقهای چهارگانه اهلسنت، مالک را حجت خداوند بر بندگان معرفی کرده است.[۷] همچنین محمد بن اسماعیل بخاری نویسنده کتاب صحیح بخاری روایت مالک از نافع از عبدالله بن عمر را صحیحترین سند معرفی کرده است.[۸]
مالک در ۱۷ سالگی تدریس را آغاز کرد[۹] و در ۲۱ سالگی در مقام فتوا دادن قرار گرفت.[۱۰] او فقیه مشهور مدینه در نیمه اخیر قرن دوم هجری بود.[۱۱] او در زمان هارون خلیفه عباسی از مهمترین فقیهان جهان اسلام گردید و اعتبار مکتبش به اوج رسید.[۱۲] مذهب مالکی بیشتر در غرب جهان اسلام و توسط شاگردان مالک رواج یافت.[۱۳] مالک در اواخر عمر در دربار حاکمان عباسی صاحب مقام و منزلت بسیار بود.[۱۴]
زندگینامه
مالک بن انس بن مالک بن ابوعامر[۱] در سال ۹۳[۱۵] یا ۹۵[۱۶] قمری در مدینه متولد شد.[۱۷] ابوعامر جد مالک پس از جنگ بدر از یمن به مدینه آمد و مسلمان شد و پس از آن در تمام غزوات شرکت کرد.[۱۸]
مالک را به جهت انتساب به قبیله یمنی «ذیاصبح»[۱۹] «اصبحی» نیز مینامند.[۲۰] او با کنیه اباعبدالله[۱] از نژاد عرب[۲۱] و از تابعین بوده است.[۲۲] مالک تمام دوران زندگی خود را در مدینه سپری کرد و تنها برای حج به مکه رفت.[۱۷]
مالک در سال ۱۷۹هجری در زمان خلافت هارون عباسی[۲۳] در مدینه از دنیا رفت.[۱۷] حاکم مدینه بر او نماز خواند[۲۴] و در قبرستان بقیع دفن شد.[۲۵]
خانهنشینی
مالک در امور اجتماعی شرکت داشت؛ در نماز جماعت و جمعه شرکت میکرد، به مسجد رفت و آمد داشت، و در آنجا با اصحابش به گفتگو مینشست، در تشییع جنازهها شرکت میکرد و ... .[۲۶] اما با گذشت زمان، این امور را یک به یک ترک کرد به نحوی که حتی در نماز جماعت و نماز جمعه نیز شرکت نمیکرد و کاملا از اجتماع به دور شد.[۲۷] دوران خانهنشینی او بیست و پنج سال طول کشید و پس از آن از دنیا رفت.[۲۶]
درباره علت خانهنشینی گفتارهایی از مالک نقل شده است؛ از جمله اینکه میترسم مُنکَری را ببینم و نتوانم آنرا تغییر دهم.[۲۸] یا اینکه انسان نمیتواند هر عذری که دارد را بگوید.[۲۷]
مالک و اهلبیت(ع)
مالک بن انس روایاتی را در فضایل امام علی(ع) نقل کرده است.[۲۹] یکی از آنها حدیث رایت است که بر اساس آن پیامبر(ص) پس از عدم موفقیت در روزهای ابتدایی جنگ خیبر به مسلمانان وعده داد که فردا پرچم را به دست کسی خواهد داد که خداوند و رسولش را دوست دارد، آنها نیز او را دوست دارند. او کرار غیر فرار است. خداوند به وسیله او فتح را به سرانجام میرساند، در حالی که جبرئیل در سمت راست و میکائیل در سمت چپ او هستند. سپس صبح فردا پرچم را به دست امام علی(ع) داد.[۳۰]
به گفته احمد پاکتچی، مالک در خلال نقل برخی روایات نقد ضمنی به عملکرد عثمان داشته است.[۳۱] با این حال برخی معتقدند مالک، عثمان را بر علی(ع) افضل میدانسته[۳۲] و با اهلبیت دشمنی داشته است.[۳۳]
مالک با استناد به بیعتی که در اواخر دوره بنیامیه برای محمد نفس زکیه گرفته شده بود و منصور عباسی نیز در آن حضور داشت امامت نفس زکیه را از امامت منصور عباسی صحیحتر میدانست.[۳۴] همچنین وی در حالی که به بیعت با منصور کنایه میزد، بیعت اجباری را صحیح نمیدانست.[۳۵]
مالک همچنین برای صحابه پیامبر، منزلت بالایی قائل بود و اعتقاد داشت اگر شخصی نسبت به صحابه حتی در دل خود کینهای داشته باشد، از فیء هیچ سهمی نباید به او داده شود.[۳۶]
امام صادق(ع)
مالک بن انس:
«خدمت امام صادق رسیدم... ایشان میفرمود: اى مالک من تو را دوست دارم. من از این اظهار او خرسند میشدم... او (امام صادق(ع)) مردى بود که همیشه حداقل یکی از این سه حالت را داشت؛ روزه داشت یا نماز میخواند یا ذکر میگفت. او از بزرگان عابدان و زاهدان بود.»[۳۷]
مالک برای مدتی شاگرد امام صادق(ع) بود[۳۸] و از او روایاتی را نیز نقل کرده است.[۳۹] محمدتقی مجلسی در کتاب لوامع صاحبقرانی آورده که مالک کتابی نوشته و در آن تنها روایاتی را که از امام صادق(ع) شنیده بود، نقل کرده است.[۴۰]
از مالک نقل شده که برتر از جعفر بن محمد (امام صادق(ع)) در علم، تقوا و ورع، نه چشمی دیده، نه گوشی شنیده و نه به قلب فردی خطور کرده است.[۴۱] همچنین مالک نقل کرده که با امام صادق(ع) به سفر حج رفته بود. زمانی که میخواست تلبیه بگوید صدا در گلوی او قطع میشد و (از خوف خداوند) نزدیک بود که از مَرکب به زمین بیفتد.[۴۲] از مالک گفتارهای دیگری در مورد امام صادق(ع) نقل شده که بر فضیلت و مقام او دلالت دارد.[۴۳]
مالک در کتابهای حدیثی شیعه
شیخ صدوق روایاتی از مالک نقل کرده است.[۴۴] او در کتابهای اَمالی[۴۵] خصال[۴۶] و ثواب الأعمال و عقاب الأعمال[۴۷] از مالک حدیث نقل کرده است. قاضی نعمان از دانشمندان شیعه اسماعیلی در قرن چهارم نیز از مالک حدیث نقل کرده است.[۴۸] ابن شهر آشوب[۴۹] عالم قرن ششم و محقق اِربلی[۵۰] عالم قرن هفتم نیز از مالک حدیث نقل کردهاند.
فقه مالکی و حدیثگرایی
مالک برجستهترین نماینده فقه حدیثگرای مدینه بود.[۵۱] مدینه در سده دوم همواره نمادی برای گرایشهای سنت گرایانه بود.[۵۲] مالک اصرار بسیاری بر سنت داشت[۵۳] و معتقد بود سنت، بهترین بخش دین است.[۵۴] ابونعیم اصفهانی عالم قرن پنجم از مالک نقل کرده که باید از اصحاب رأی دوری کرد چراکه آنها دشمنان اهلسنت هستند.[۵۵] برخی نیز مالک را از اولین افرادی دانستهاند که عمل به رأی را بدعت میدانست.[۵۶]
مالک در اعتقادات نیز پیرو حدیث و ظواهر آن بود. زمانی که از مسائل اعتقادی مورد سوال قرار میگرفت پاسخهای کوتاه میداد تا تنها در آنچه نص وجود دارد سخن گفته باشد.[۵۷]او ایمان به اِستوای بر عرش را واجب میدانست.[۵۸] مالک براساس ظاهر قرآن معتقد بود که دیدن خدا در آخرت و نه در دنیا واقع خواهد شد.[۵۹] او دلیل بر این مطلب را ظاهر قرآن میدانست.[۶۰]
مالک با وجود گرایش به حدیث، پایبندی بسیاری به ظاهر قرآن داشت و احادیث مخالف ظاهر قرآن را رد میکرد.[۶۱] همچنین با برخی روایات نیز مخالفت میکرد؛ او سگ و خوک را پاک میدانست و نیمخورده این دو حیوان از آب را مکروه و از غیر آب را مباح بر میشمرد.[۶۲] او در مورد حدیثی که ظرفی که سگ در آن آب خورده را باید هفت بار شست، میگوید حدیثی در این مورد آمده اما نمیداند حقیقتش چیست.[۶۳] مالک در مورد عمل عمربن خطاب خلیفه دوم در کندن کَنه از شتر در حال اِحرام گفت: من از این عمل اکراه دارم.[۶۴] او همچنین مسئله رضاع کبیر که از عایشه نقل شده بود را نمیپذیرفت.[۶۵] محققان وجود این نوع مخالفتهای مالک بر روایات را زیاد دانستهاند.[۶۶]
اصحاب رأی بودن مالک
با وجود اینکه مالک را برجستهترین نماینده فقه حدیثگرای مدینه دانستهاند[۵۲] و مواضع او علیه اصحاب رأی را ذکر کردهاند[۵۵] ابنقتیبه دینوری مورخ قرن سوم بدون هیچ توضیحی مالک را در زمره اصحاب رأی برشمرده است.[۶۷] شیخ حر عاملی نیز در کتاب وسائلالشیعه از برخی نقل کرده که مالک از اصحاب رأی بوده است.[۶۸]
برخی محققان معاصر نیز مالک را با توجه به رویکردش به احادیث و سنجش آنها با عقل، از اصحاب رأی دانستهاند.[۶۹] از جمله شاهدهایی که بر این مطلب ذکر شده وجود نظرها و اجتهادهای شخصی مالک در کتاب موطأ است.[۷۰] او در کتاب موطا بارها تعبیر «أری(معتقدم)» و «لا أری(معتقد نیستم)» [۷۰] و کلمات و تعابیر مشابه را استفاده کرده که از استنباط و رأی مالک در مسائل فقهی حکایت دارد.[۷۱]
مالک و قیام نفس زکیه
مالک بن انس نفس زکیه را در سال ۱۴۵ق که علیه منصور عباسی قیام کرد، همراهی نکرد.[۷۲] اما در پاسخ مردمی که از چگونگی همراهی با نفس زکیه و تکلیف بیعتی که با منصور بسته بودند، میپرسیدند،[۷۲] بیعت با منصور را از روی اجبار و فاقد ارزش اعلام کرد.[۷۳] فتوای او سبب شد مردم بیعت خلیفه عباسی را شکستند و به نفس زکیه پیوستند.[۷۳] پس از شکست قیام نفس زکیه حاکم مدینه مالک را به جهت همین فتوا دستگیر کرد[۷۴] و ۷۰ ضربه شلاق زد.[۷۳]
برخی مورخان داستان شلاق خوردن مالک توسط حاکم مدینه را به جهت فتوای او در مسئله صحیح نبودن طلاق فردی که مجبور به طلاق شده دانستهاند.[۷۵] در مقابل محققان معتقدند این حکایت تحریف شده و شلاق خوردن و تحقیر یک فقیه مشهور به جهت یک مسئله فرعی فقهی را نمیتوان باور کرد.[۷۶]
با گذشت زمان، منصور خلیفه عباسی ارتباط خود با مالک را بهتر کرد و مالک در دربار حاکمان عباسی صاحب مقام و منزلت گردید.[۱۴]
اساتید، شاگردان و آثار
مالک اساتید بسیاری داشت[۷۷] از مهمترین آنها ربیعة الرأی، ابن هرمز، ابن شهاب زُهری و نافع بن عبدالرحمن بودند.[۷۸] او مدتی نزد امام صادق(ع) نیز شاگردی کرد.[۷۹] مالک شاگردان فراوانی داشت محمد بن ادریس شافعی از فقهای چهارگانه اهلسنت از جمله آنها بود.[۸۰]
مشهورترین کتاب مالک «المُوَطَّأ» است .[۸۱] که به دستور منصور دوانقی نوشته است. [۸۲] از مالک نقل شده که این کتاب را به ۷۰ تن از فقهای مدینه داده و آنها آن را تأیید کردهاند.[۸۳] تألیف این کتاب ۴۰ سال زمان برده است.[۸۴] «الموطأ» را اولین کتاب حدیثی دانستهاند که بر اساس ابواب فقهی مرتب شده است.[۸۵] منصور خلیفه عباسی به مالک پیشنهاد داد که این کتاب را به همه شهرها بفرستند و دستور دهد که این کتاب را تعلیم داده و روایات و مسائل فقهی غیر از این را رها کنند تا تمام مناطق اسلامی بر پایه همین فقه بنا گردد، اما مالک نپذیرفت.[۸۶]
همچنین آثار مختلف دیگری به مالک منسوب است. «الرد علی القدریه» و «رساله الی هارون الرشید» از جمله آنها است.[۸۷]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ نووى، تهذیب الأسماء و اللغات، ۱۴۳۰ق، ص۳۰۱.
- ↑ ابنصاعد اندلسى، التعریف بطبقات الأمم، ۱۳۷۶ش، ص۱۷.
- ↑ جزرى، غایة النهایة فی طبقات القراء، ۱۴۲۹ق. ج۲، ص۹۴۱.
- ↑ ابناثیر، المختار من مناقب الأخیار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۲۶۳.
- ↑ توکلی، چهار امام اهل سنت و جماعت، ۱۳۷۷ش، ص۵۹.
- ↑ سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۴۷۴.
- ↑ «مالک بن أنس»
- ↑ حسینى، التذکرة بمعرفة رجال الکتب العشرة، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۱۴۳۶.
- ↑ مناوى، طبقات الصوفية، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۰.
- ↑ پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۴.
- ↑ پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۴.
- ↑ پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، مقدمه ج۱، ص۲۲.
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۴۷۵.
- ↑ سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۳۷۶.
- ↑ خزرجى، العقد الفاخر الحسن، ۱۴۳۰ق، ج۴، ص۱۷۵۹.
- ↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ «مالک بن أنس»
- ↑ کوکب عبید، فقه العبادات على المذهب المالکی، ۱۹۸۶م، ج۱، ص۱۱.
- ↑ سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۳۷۵.
- ↑ کحاله، معجم المؤلفین، ۱۳۷۶ق، ج۸، ص۱۶۸.
- ↑ «مالک بن انس»
- ↑ «مالک بن انس»
- ↑ ابنجوزی، صفة الصفوة، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۲۱.
- ↑ ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۹، ص۴۵.
- ↑ کحاله، معجم المؤلفین، ۱۳۷۶ق، ج۸، ص۱۶۸.
- ↑ ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ ابنسعد، الطبقات الکبرى، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۴۶۸.
- ↑ ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۲.
- ↑ مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۲.
- ↑ پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۹۶.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۱، ص۲۱۹.
- ↑ پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۹۶.
- ↑ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، مقدمة، ص۵۱.
- ↑ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، مقدمة، ص۵۲
- ↑ سلاوی، شهاب الدين، الاستقصا لاخبار دول المغرب الاقصی، تحقق: جعفر الناصری/ محمد الناصری، دار الكتاب - الدار البيضاء، ج۱، ص.۲۰۵
- ↑ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۸ق، ج۷، ص۵۵۹.
- ↑ مظهری، التفسیر المظهری، ۱۴۱۲ق، ج۹، ص۲۴۵.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۶۷.
- ↑ پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۴.
- ↑ سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۴۷۴.
- ↑ مجلسی، لوامع صاحبقرانی، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۰.
- ↑ ابنشهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۴۸.
- ↑ شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۱۶۹.
- ↑ شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۱۶۹.
- ↑ محدث نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، خاتمه ج۸، ص۳۳۵.
- ↑ شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۷۰.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۶۷.
- ↑ شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ۱۴۰۶ق، ص۱۰.
- ↑ قاضی نعمان، شرح الأخبار، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۷۶.
- ↑ ابنشهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۲۰۷.
- ↑ اربلی، کشف الغمة، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۱۵۶.
- ↑ پاکتچی، «اسلام»، ج۸، ص۴۴۴.
- ↑ ۵۲٫۰ ۵۲٫۱ پاکتچی، «اسلام»، ج۸، ص۴۴۵.
- ↑ مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۱.
- ↑ مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۱.
- ↑ ۵۵٫۰ ۵۵٫۱ ابونعیم اصفهانی، حلیة الأولیاء، ۱۳۹۴ق، ج۶، ص۳۲۷.
- ↑ خوانسارى، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۲۲۳.
- ↑ لحمر، الامام مالک مفسرا، ۲۰۰۰م، ص۶۱.
- ↑ مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۴.
- ↑ لحمر، الامام مالک مفسرا، ۲۰۰۰م، ص۶۴.
- ↑ لحمر، الامام مالک مفسرا، ۲۰۰۰م، ص۶۴.
- ↑ پاکتچی، «اسلام»، ج۸، ص۴۴۵.
- ↑ ابنالجلاب، التفریع فی فقه الإمام مالک بن انس، ۲۰۰۷م، ج۱، ص۵۲.
- ↑ مالک بن انس، الموطأ، ۲۰۰۴م، ج۱، ص۳۰۲.
- ↑ مالک بن انس، الموطأ، ۲۰۰۴م، ج۳، ص۵۲۱.
- ↑ طرابیشی، من اسلام القرآن الی اسلام الحدیث، ۲۰۱۰م، ص۱۲۱.
- ↑ طرابیشی، من اسلام القرآن الی اسلام الحدیث، ۲۰۱۰م، ص۱۲۲.
- ↑ ابن قتیبة، المعارف، ۱۹۹۲ق، ص۴۹۸.
- ↑ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، مقدمه، ص۵۲.
- ↑ طرابیشی، من اسلام القرآن الی اسلام الحدیث، ۲۰۱۰م، ص۱۲۵.
- ↑ ۷۰٫۰ ۷۰٫۱ طرابیشی، من اسلام القرآن الی اسلام الحدیث، ۲۰۱۰م، ص۱۲۷.
- ↑ طرابیشی، من اسلام القرآن الی اسلام الحدیث، ۲۰۱۰م، ص۱۲۷.
- ↑ ۷۲٫۰ ۷۲٫۱ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۵۶۰.
- ↑ ۷۳٫۰ ۷۳٫۱ ۷۳٫۲ ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۸، ص۱۰۶.
- ↑ ابن قتیبة، المعارف، ۱۹۹۲ق، ص۴۹۹.
- ↑ ابونعیم اصفهانی، حلیة الأولیاء، ۱۳۹۴ق، ج۶، ص۳۱۶.
- ↑ پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۸.
- ↑ مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۰.
- ↑ لحمر، الامام مالک مفسرا، ۲۰۰۰م، ص۳.
- ↑ پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۴.
- ↑ بیهقی، احکام القرآن، ۱۹۹۴م، ج۱، ص۶.
- ↑ محمد الخضر حسین، «نظرة فی حیاة: الإمام مالک بن أنس»، ص۵۵۳.
- ↑ الدِّينَوري، الإمامة والسياسة، تحقیق الشيري، ج۲، ص۲۰۳.
- ↑ مالک بن انس، «الموطأ»، مقدمه، ۱۹۸۹م، ص۳.
- ↑ مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۱.
- ↑ مالک بن انس، «الموطأ»، مقدمه، ۱۹۸۹م، ص۳.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبرى، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۴۶۸.
- ↑ لحمر، الامام مالک، ۲۰۰۰م، ص۴.
منابع
- ابن قتیبة، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، قاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، ۱۹۹۲م.
- ابناثیر، مبارک بن محمد، المختار من مناقب الأخیار، امارات، مرکز زاید للتراث و التاریخ، ۱۴۲۴ق.
- ابنالجلاب، عبیدالله بن حسین، التفریع فی فقه الإمام مالک بن أنس، محقق: سید کسروی حسن، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۲۰۰۷م.
- ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، محقق محمد عبدالقادر عطا، مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی، صفة الصفوة، محقق ابراهیم محمد رمضان، سعید محمد لحام، بیروت، دارالکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، ۱۴۲۳ق.
- ابنسعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق: محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
- ابنشهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبیطالب علیهم السلام، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.
- ابنصاعد اندلسى، التعریف بطبقات الأمم، تهران، مرکز پژوهشى میراث مکتوب، ۱۳۷۶ش.
- ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۵ق.
- ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، السعادة، بجوار محافظة مصر، ۱۳۹۴ق.
- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق و مصحح: هاشم رسولی محلاتی، تبریز، بنیهاشمی، چاپ اول، ۱۳۸۱ق.
- بیهقی، احمد بن حسین، احکام القرآن للشافعی، قاهرة، مکتبة الخانجی، ۱۹۹۴م.
- پاکتچی، احمد، «اسلام»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۷ش.
- پاکتچی، احمد، علیخانی، علیاکبر، «شافعی» اندیشه سیاسی متفکران مسلمان، ج۱، تهران، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۹۰ش.
- توکلی، محمدرئوف، چهار امام اهل سنت و جماعت، بیجا، توکلی، ۱۳۷۷ش.
- جزرى، محمد بن محمد، غایة النهایة فی طبقات القراء، مصر، دارالصحابة للتراث، ۱۴۲۹ق.
- حسینى، محمد بن على، التذکرة بمعرفة رجال الکتب العشرة، محقق رفعت فوزى عبدالمطلب، قاهره، مکتبة الخانجی، ۱۴۱۸ق.
- خزرجى، على بن حسن، العقد الفاخر الحسن فی طبقات أکابر أهل الیمن، صنعا، مکتبة الجیل الجدید، ۱۴۳۰ق.
- خوانسارى، محمدباقر بن زینالعابدین، روضات الجنات فی أحوال العلماء و السادات، محقق اسدالله اسماعیلیان، قم، اسماعیلیان، ۱۳۹۰ق.
- سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۱۸ق.
- سلاوی، شهاب الدين، الاستقصا لاخبار دول المغرب الاقصی، تحقق: جعفر الناصری/ محمد الناصری، بیجا، دار الكتاب - الدار البيضاء، بیتا.
- شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- شیخ صدوق، الامالی، اعلمی، بیروت، چاپ پنجم، ۱۴۰۰ق.
- شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
- شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم، دارالشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق محمد أبوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
- طرابیشی، جرج، من اسلام القرآن الی اسلام الحدیث، بیروت، دارالساقی، ۲۰۱۰م.
- قاضی نعمان مغربی، نعمان بن محمد، شرح الاخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: علیاکبر غفاری، محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- کوکب عبید، فقه العبادات على المذهب المالکی، دمشق، مطبعة الإنشاء، ۱۹۸۶م.
- کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، دارإحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۳۷۶ق.
- لحمر، حمید، الامام مالک مفسرا، بیروت، دارالفکر، ۲۰۰۰م.
- مالک بن انس، الموطأ، المحقق: محمد مصطفى الأعظمی، امارات، مؤسسة زاید بن سلطان آل نهیان، ۲۰۰۴م.
- مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
- محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- محمد الخضر حسین، «نظرة فی حیاة: الإمام مالک بن أنس»، مجله الهدایه الاسلامیه، المجلد السادس، جمادی الاولی ۱۳۵۳ق.
- مظهری، محمد ثناءالله، التفسیر المظهری، تحقیق: غلام نبی تونسی، پاکستان، مکتبة رشدیة، ۱۴۱۲ق.
- مناوى، محمد عبدالرؤوف بن تاج العارفین، طبقات الصوفیة (الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیة)، محقق: محمد ادیب جادر، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۹م.
- نووى، یحیى بن شرف، تهذیب الأسماء و اللغات، مصحح عامر غضبان، دمشق، دارالرسالة العالمیة، ۱۴۳۰ق.