آیه سقایة الحاج

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از آيه سقايت حاجيان)
آیه سقایة الحاج
مشخصات آیه
نام آیهآیه سقایة الحاج
واقع در سورهتوبه
شماره آیه۱۹
جزء۱۰
اطلاعات محتوایی
شأن نزولامام علی(ع)
مکان نزولمدینه
موضوعاعتقادی
دربارهبرتری جهاد در راه خدا


آیه سِقایةُ الْحاج (توبه: ۱۹) ایمان به خدا، روز قیامت و جهاد در راه خدا را برتر از سیراب‌کردن حاجیان و کلیدداری مسجد الحرام معرفی می‌کند.

شأن نزول آیه را زمانی دانسته‌اند که عباس بن عبدالمطلب به پذیرایی از زائران و شیبه بن عثمان به کلیدداری کعبه افتخار می‌کردند. امام علی(ع) افتخار خود را که ایمان به خدا، روز قیامت و جهاد در راه خدا بود، برتر از افتخارات آنها معرفی کرد. آیه فوق در تأیید نظر امام علی(ع) نازل شد.

عده‌ای از محققان این آیه را دلیلی بر برتری امام علی(ع) نسبت به دیگر صحابه دانسته و اولویت امام را در ولایت و خلافت بعد از پیامبر(ص) برداشت کرده‌اند. امام علی(ع) نیز در شورای شش‌نفره در اثبات برتری خود به این آیه استناد کرده است.

امام حسن(ع) نیز در صلح با معاویه، به فضیلت امام علی(ع) طبق این آیه اشاره کرده است.

متن و ترجمه آیه سقایة الحاج

﴿أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ۝١٩ [توبه:19]
﴿آیا سیراب ساختن حاجیان و آباد کردن مسجد الحرام را همانند [کار] کسی پنداشته‌اید که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و در راه خدا جهاد می‌کند [نه این دو] نزد خدا یکسان نیستند و خدا بیدادگران را هدایت نخواهد کرد ۝١٩



سوره توبه: آیه ۱۹

معرفی

به آیه نوزدهم سوره توبه، آیه سقایة‌الحاج گفته شده است.[۱] سقایة الحاج به معنای سیراب کردن حاجیان است.[۲] در این آیه مقابله‌ای میان سیراب کردن حاجیان و کلیدداری و محافظت از مسجدالحرام با ایمان به خدا و روز قیامت و جهاد در راه خدا صورت گرفته است [۳] و به تکذیب کسانی پرداخته که سقایت و کلیدداری مسجدالحرام را برتر از ایمان به خدا و روز قیامت و جهاد در راه خدا می‌پنداشتند.[۴]

منصب سقایة الحاج در کنار منصب کلیدداری کعبه از مهم‌ترین مناصب قبل از اسلام محسوب می‌شد[۵] و از اعمال بزرگان مکه[۶] و در اختیار بنی‌هاشم[۷] و متولی آن عباس بن عبدالمطلب بود[۸] که بعد از اسلام نیز این دو عمل مورد تأیید قرار گرفت.[۹]

شأن نزول

شأن نزول آیه سقایة الحاج را ناظر به گفتگوی امام علی(ع) با عباس بن عبدالمطلب و شیبه بن عثمان دانسته‌اند. زمانی‌که مشغول مفاخره با یکدیگر بوده و هر کدام به منصبی که در اختیار داشتند افتخار می‌کردند. عباس به پذیرایی از زائران و شیبه بن عثمان یا طلحه بن شیبه به کلیدداری و حفاظت از خانه خدا فخر می‌فروختند. سرانجام امام علی(ع) را داور قرار داده و از او خواستند نظرش را در مورد برتری یکی از دو منصب بیان کند؛ امام علی(ع) با ردّ برتری آنها، افتخار خود را که همان ایمان به خدا و روز قیامت و جهاد در راه خدا بوده و زمینه‌ساز ایمان آوردن امثال آن دو گشته را برتر معرفی کرد. پس از مدتی، پیامبر(ص) از ماجرا خبردار شد و آیه فوق نازل شد و نظر امام علی(ع) را تأیید کرد.[۱۰]

این شأن نزول با اختلافات اندک در گزارش‌های متعددی به ثبت رسیده است.[۱۱]عده‌ای برای آن ادعای شهرت کرده[۱۲] و معتقدند این آیه در شأن امام علی(ع) نازل شده[۱۳] و از فضائل اختصاصی او به شمار می‌رود.[۱۴] در روایاتی که از امام حسن(ع)،[۱۵] امام صادق(ع)،[۱۶] عبدالله بن عباس و دیگران[۱۷] نقل شده نیز شأن نزول آیه در مورد امام علی(ع) دانسته شده است.

برخی معتقدند آیه سقایة الحاج صرفا برای بیان یک قانون کلی نیست و از یک واقعه در عصر رسالت خبر داده و شأن نزول خاص خود را دارد؛[۱۸] اما عده‌ای دیگر با اذعان به نزول آیه در منزلت امام علی(ع)، خطاب آیه را عام دانسته که می‌تواند مصداق‌های دیگری را نیز شامل ‌شود.[۱۹] احتمالات دیگری در شأن نزول آیه[۲۰] در کتب شیعه و اهل‌سنت آمده است.[۲۱]

بازتاب در منابع

شأن نزول آیه درباره امام علی(ع) را بسیاری از علما و بزرگان نقل کرده‌اند.[۲۲]فرات بن ابراهیم کوفی (درگذشت ۳۵۲ق)،[۲۳] و فضل بن حسن طبرسی (درگذشت ۵۴۸ق)[۲۴] از مفسران شیعه و نیز فخر رازی (۶۰۶ق)،[۲۵] حاکم حسکانی (درگذشت ۴۹۰ق)،[۲۶]محمد بن جریر بن یزید طبری (درگذشت ۳۱۰ق)،[۲۷] احمد بن محمد قُرطُبی (درگذشت ۷۶۱ق)،[۲۸] عبدالرحمان سیوطی (درگذشت ۹۱۱ق)[۲۹] و ابن‌ابی‌حاتم (درگذشت ۳۲۷ق)[۳۰] از مفسران اهل سنت به شأن نزول آیه درباره امام علی(ع) اشاره کرده‌اند. در کتاب احقاق الحق به بیش از ۱۵ کتاب تفسیری اهل‌سنت که این شأن نزول را ذکر کرده‌اند، اشاره شده و روایات آنها را نقل می‌کند؛[۳۱] چنانکه علامه امینی نیز در کتاب الغدیر به بسیاری از علمای اهل‌سنت که از ناقلان این شأن نزول بودند، اشاره کرده است.[۳۲]

در کتب روایی نیز به این شأن نزول اشاره شده است.[۳۳] در کتاب صحیح مسلم همین شأن نزول بدون ذکر نام اشخاص آمده است و به ثبت ماجرا با استفاده از عنوان «رجُل» بسنده کرده است؛[۳۴] اما برخی دیگر از علمای اهل‌سنت با اشاره به این روایت به روایات دیگری که اسم اشخاص آمده، اشاره کرده‌اند.[۳۵] با این حال ابن‌کثیر از علمای اهل‌سنت، نزول این آیه در فضیلت امام علی(ع) را انکار کرده‌ است[۳۶] همچنین ابن‌تیمیه معتقد است که این روایت در کتب حدیثی معتبر نیامده است.[۳۷]

اعتبار

علمای امامیه اتفاق‌نظر دارند که آیه سقایة‌الحاج در مورد امام علی(ع) نازل شده است.[۳۸] به گفته سید علی میلانی، کلام‌پژوه معاصر سند شأن نزول آیه، معتبر و مصادر آن از موثق‌ترین مصادر در علم حدیث و تفسیر بوده و از طرق مختلف ذکر شده است.[۳۹] برخی از نویسندگان معتقدند با توجه به بازتاب شأن نزول مذکور در کتب تفسیری، تردیدی در صحت آن وجود ندارد.[۴۰] نویسنده کتاب احقاق الحق این شأن نزول را صحیح دانسته و گفته است که در این مورد اختلافی وجود ندارد.[۴۱]

مقابله مؤمنان و کافران

عده‌ای معتقدند که آیه سقایة‌الحاج در مدینه و بعد از اسلام آوردن عباس بن عبدالمطلب بوده است؛ بنابراین این مقابله بین دو گروه از مؤمنان صورت گرفته است؛[۴۲] اما عده‌ای دیگر زمان نزول آیه را قبل از ایمان آوردن عباس دانسته[۴۳] و این مقابله را بین مؤمنان و کافران می‌دانند؛[۴۴] چنان‌که در روایتی، عباس درخواست امام علی(ع) را برای هجرت رد کرده و عمل سقایت را برتر معرفی می‌کند[۴۵] و یا زمانی‌که عباس در غزوه بدر اسیر شد، گفت اگر شما در اسلام آوردن بر ما پیشی گرفته‌اید؛ ما بر شما در سقایت حاجیان و عمارت کعبه بر شما سبقت گرفته‌ایم.[۴۶] در پاره‌ای از گزارش‌ها نیز این مقابله بین گروه مسلمانان با یهود دانسته شده که مدعی بودند اعمال سقایت و کلیدداری مسجد از ایمان به خدا و جهاد برتر است.[۴۷]

به گفته شیخ طوسی خدا در این آیه گروهی از کفار را که به سقایت حاجیان و عمارت مسجدالحرام مشغول بودند و این اعمال را مساوی یا برتر از ایمان و جهاد می‌دانستند، مورد خطاب قرار داده که این اعمال با ایمان به خدا و جهاد در راه او برابری نمی‌کند.[۴۸] از این‎‌رو از آیه سقایه‌الحاج برداشت شده که هیچ عملی بدون ایمان ارزشی ندارد؛ هرچند خود عمل از اعمال نیک باشد.[۴۹]

قرآن و حفظ کرامت افراد

علامه طباطبایی می گوید از آیه استفاده می‌شود که برابر دانستن دو عملی که یکی عملی جاهلی و بی بهره از ایمان است و دیگری از انسانی با ایمان صادر شده که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، مانند برابر دانستن عملی است که هیچ حیات و روح ندارد با عملی که زنده است و آثار و منافعش پاک و پاکیزه است. البته این برابری و افتخار کردن هر یک به کاری که کرده است در زمانی صورت گرفته که مدعی هر دو کار (آبرسانی و تعمیر مسجد الحرام) در این هنگام اهل ایمان و افراد معلومی بودند؛ ولی خداوند برای حفظ کرامت و جایگاهشان( با توجه به اشاره غیر مستقیم به ظالم بودن در پایان آیه «وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ») نامشان را نبرده است تا مبادا متهم به ظلم بشوند؛ ولی تصریح کرده که اینگونه کارها با کارهای مؤمنانه (ایمان و جهاد و هجرت) طرفِ مقابل، قابل مقایسه نیست.[۵۰]

احتجاج‌ها

حضرت علی(ع) در شورای شش‌نفره که پس از مرگ خلیفه دوم برای تعیین خلیفه تشکیل شد، برای اثبات شایستگی و برتری خود به خلافت به شأن نزول این آیه درباره خود استناد کرد.[۵۱] همچنین در جواب سؤالی که از او بهترین فضیلتش را پرسیدند به این آیه اشاره کرد.[۵۲]

امام حسن(ع) نیز در صلح با معاویه در خطبه‌ای به فضیلت پدرش با استناد به این آیه اشاره کرده است.[۵۳] همچنین مأمون عباسی در نامه‌ای به هاشمیان، که در آن به مدح و ستایش امام علی(ع) و برتری او نسبت به عباس بن عبدالمطلب می‌پردازد، به این آیه استناد کرده است.[۵۴] داستان مفاخره و نزول آیه در مورد آن را شعرایی چون سید حمیری، الناشی، البشنوی، به نظم در آورده‌اند.[۵۵]

دلالت بر جانشینی امام علی(ع)

برخی از محققان معتقدند آیه سقایه‌الحاج در بیان افضلیت امام علی(ع) نازل شده[۵۶] و دلالت بر برتری امام بر دیگر صحابه دارد[۵۷] و اولویت امام علی(ع) را در ولایت و خلافت بعد از پیامبر(ص) به اثبات می‌رساند.[۵۸] همچنین گفته شده دلالت این آیه بر ولایت حضرت علی(ع) واضح است[۵۹] چراکه به اتفاق همه، امام در ایمان، هجرت و جهاد از همه صحابه برتر بود.[۶۰]

مکارم شیرازی مفسر شیعه معتقد است با توجه به فضیلت سبقت در ایمان و جهاد امام علی(ع) بر دیگران، اگر خدا بخواهد جانشینی برای پیامبر(ص) انتخاب کند، «افضل» را بر «مفضول» و «فاضل» مقدم می‌کند؛ زیرا خداوند حکیم است و تقدیم «مفضول» و «فاضل» بر «افضل» بر خلاف حکمت است و اگر مسئله خلافت انتخابی هم باشد، عقلا نیز با وجود «افضل» به سراغ «فاضل» یا «مفضول» نمی‌روند.[۶۱]

پانویس

  1. مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۲۹.
  2. ابن‌منظور، لسان‌العرب، ۱۴۱۴ق، ج۱۴، ص۳۹۲.
  3. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۲۰۳-۲۰۵.
  4. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲، ج۱۰، ص۶۷؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۸۴ق، ج۸، ص۹۲، مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۳۲۳.
  5. نگاه کنید به مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۳۲۳.
  6. عسکری، معالم المدرستین، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۰۱.
  7. فضل‌الله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۱، ص۵۷.
  8. زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹ق، ج۳،ص۲۶۲؛ ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۷؛ ثعالبی، جواهر الحسان، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۱۷۰.
  9. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۶۰؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۶۱.
  10. فرات کوفی، تفسیر فرات کوفی، ۱۴۱۰ق، ص۱۶۵-۱۶۶؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۸۴ش، ج۸، ص۹۱؛ حسینی استرآبادی، تأویل الآیات الظاهرة، ۱۴۰۹ق، ص۲۰۶.
  11. فضل‌الله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۱، ص۵۵.
  12. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۳۲۲.
  13. فرات کوفی، تفسیر فرات کوفی، ۱۴۱۰ق، ص۱۶۵، ۱۶۹.
  14. مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۹.
  15. فرات کوفی، تفسیر فرات کوفی، ۱۴۱۰ق، ص۱۷۰.
  16. قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۸۴؛ حویزی، تفسیر نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۹۵.
  17. سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۲۲۰.
  18. مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۲۹-۳۲۰.
  19. فضل الله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۱، ص۵۵.
  20. برای نمونه نگاه کنید به: ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۷؛ ثعالبی، جواهر الحسان، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۱۷۰.
  21. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۳۲۱.
  22. علامه امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۹۴-۹۶.
  23. برای نمونه نگاه کنید به: فرات کوفی، تفسیر فرات کوفی، ۱۴۱۰ق، ص۱۶۶.
  24. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۴.
  25. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۱۶، ص۱۳.
  26. حسکانی، شواهدالتنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۲۳.
  27. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۶۷-۶۸.
  28. قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۸۴ش، ج۸، ص۹۱-۹۲.
  29. سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۲۲۰.
  30. ابن‌ابی‌حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۰۸.
  31. شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۱۴، ص۱۹۴-۱۹۹.
  32. علامه امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۹۳-۹۶.
  33. برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۰۴؛ ابن‌حیون، دعائم الإسلام، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۹؛ ابن‌حیون، شرح الأخبار، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۲۴؛ شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۴۵.
  34. مسلم، صحیح مسلم، بیروت، ج۳، ص۱۴۹۹.
  35. برای نمونه نگاه کنید به: طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص: ۶۸؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۱۹-۲۱.
  36. ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۵۸.
  37. ابن‌تیمیه، منهاج السنه، ۱۴۰۶ق، ج۵، ص۱۸.
  38. استرآبادی، البراهین القاطعة، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۲۶۰؛ مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعة، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۹۴.
  39. میلانی، شرح منهاج الکرامة، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۲۷۶.
  40. مظفر، دلائل الصدق، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۲۶؛ مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۲.
  41. شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۲۲.
  42. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۲۰۳-۲۰۵.
  43. مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعة، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۹۵.
  44. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۸۴ق، ج۸، ص۹۲.
  45. حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۲۳؛ ابن جوزی، زاد المسیر، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۲۴۴.
  46. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲، ج۱۰، ص۶۷؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۲۱۹؛ شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج۵، ص۱۹۱؛ ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۰۸.
  47. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۸۴ق، ج۸، ص۹۲؛ ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۷.
  48. شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج۵، ص۱۹۱.
  49. جعفری، تفسیر کوثر، قم، ج۴، ص۴۴۷؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۳۹۴.
  50. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۲۰۴.
  51. شیخ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۵۰؛ دیلمی، إرشاد القلوب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۶۱؛ طبری، المسترشد، ۱۴۱۵ق، ص۳۵۲؛ طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۴۰.
  52. ابن‌حیون، دعائم الإسلام، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۶؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۸۳.
  53. هلالی، کتاب سلیم بن قیس، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۹۶۰؛ شیخ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۶۱-۵۶۳؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۳۶.
  54. ابن‌طاووس، الطرائف، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۲۷۸.
  55. علامه امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۹۶.
  56. علامه حلی، منهاج الکرامة، ۱۳۷۹ش، ص۸۵،؛ جمعی از نویسندگان، فی رحاب أهل البیت(ع)، ۱۴۲۶ش، ج۲۲، ص۱۸.
  57. میلانی، شرح منهاج الکرامة، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۲۷۶.
  58. شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۲۸؛ مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعة، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۹۵؛ میلانی، شرح منهاج الکرامة، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۲۷۶؛ مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۲۹.
  59. سید بن طاووس، الطرائف، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۵۱؛ میلانی، شرح منهاج الکرامة، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۲۷۳.
  60. مظفر، دلائل الصدق، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۲۷.
  61. مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۴.

منابع

  • ابن‌ابی‌حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق اسعد محمد الطیب، عربستان، مکتبة نزار مصطفی الباز، چاپ سوم، ۱۴۱۹ق.
  • ابن‌تیمیه حرانی، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة القدریة، تحقیق محمد رشاد سالم، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، ۱۴۰۶ق.
  • ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۲۲ق.
  • ابن‌حیون، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الأحکام، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.
  • ابن‌حیون، نعمان بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار علیهم السلام، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۹ق.
  • ابن‌طاووس، علی بن موسی، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، تصحیح علی عاشور، قم، خیام، ۱۴۰۰ق.
  • ابن‌عطیه، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۲ق.
  • ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
  • ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق.
  • ابن‌منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دارالفکر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
  • استرآبادی، محمدجعفر، البراهین القاطعة فی شرح تجرید العقائد الساطعة، قم، مکتب الأعلام الإسلامی، ۱۳۸۲ش.
  • بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیة موسسة البعثة، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق.
  • ثعالبی، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر الثعالبی المسمی بالجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
  • ثعلبی، احمد بن محمد، الکشف و البیان المعروف تفسیر الثعلبی، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
  • جعفری یعقوب، تفسیر کوثر، قم، هجرت، بی‌تا.
  • جمعی از نویسندگان، فی رحاب أهل البیت(ع)، قم، المجمع العالمی لأهل البیت(ع)، چاپ دوم، ۱۴۲۶ق.
  • حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق محمدباقر محمودی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۱ق.
  • حسینی استرآبادی سید شرف‎الدین علی، تأویل الآیات الظاهرة، تحقیق حسین استاد ولی، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعۀ مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۹ق.
  • حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
  • دیلمی، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلی الصواب، قم، الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق.
  • زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت،‌ دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۹م.
  • سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، قم، کتابخانه عمومی آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی(ره)، ۱۴۰۴ق.
  • شوشتری، قاضی نورالله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، قم، مکتبة آیة‌الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۹ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، قم، دارالثقافة، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ‌دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، الإحتجاج، مشهد، نشر المرتضی، ۱۴۰۳ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • طبری، محمد بن جریر، المسترشد فی إمامة أمیرالمؤمنین(ع)، قم، مؤسسة الواصف، ۱۴۱۵ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق.
  • طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۲ق.
  • عسکری، سید مرتضی، معالم المدرستین، تهران، مؤسسة البعثة، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ق.
  • علامه امینی، عبدالحسین، الغدیر، قم، مرکز الغدیر، ۱۴۱۶ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة، مشهد، مؤسسة عاشورا، ۱۳۷۹ش.
  • عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، تحقیق هاشم رسولی، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه، ۱۳۸۰ش.
  • فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)،‌ بیروت، ‌دار إحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
  • فرات کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، تحقیق محمد کاظم محمودی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • فضل‌الله سید محمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، ‌دار الملاک للطباعة و النشر، چاپ دوم، ۱۴۱۹ق.
  • قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، ۱۳۸۸ش.
  • قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، تحقیق أحمد البردونی و إبراهیم أطفیش، قاهره، دارالکتب المصریة، چاپ دوم، ۱۳۸۴ق.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، تحقیق محمد فؤاد عبد الباقی، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • مظفر، محمدحسین، دلائل الصدق، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، ۱۴۲۲ق.
  • مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، حدیقة الشیعة، قم، انتشارات انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۸۳ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، آیات الولایة فی القرآن، قم، مدرسة الإمام علی بن أبی‌طالب(ع)، ۱۳۸۳ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.
  • میلانی، سید علی، شرح منهاج الکرامة، قم، مرکز الحقائق الإسلامیة، ۱۳۸۶ش.
  • هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، قم، الهادی، ۱۴۰۵ق.
  • یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، بی‌تا.