حدیث نقطه یا اَنَا النقطَةُ الَّتی تَحتَ الباء سخنی منسوب به امام علی(ع) است که غالبا در آثار عرفانی نقل شده است. این حدیث از نیمه نخست قرن هشتم قمری مورد توجه بوده و مورد استناد نُقطَویه از فرقههای صوفیه قرار گرفته است. اولین بار ابنطلحه شافعی این سخن را از قول حضرت علی(ع) نقل کرده و قیصری، سید حیدر آملی، رجب برسی و ابن ابیالجمهور از جمله کسانی هستند که این حدیث را به عنوان حدیث امام علی(ع) گزارش کردهاند.
اطلاعات روایت | |
---|---|
موضوع | فضیلت امام علی(ع) |
صادره از | منسوب به امام علی(ع) |
اعتبار سند | بدون سند |
منابع شیعه | تفسیر المحیط الأعظم |
منابع سنی | الدر المنتظم فی السر الاعظم |
احادیث مشهور | |
حدیث سلسلةالذهب • حدیث ثقلین • حدیث کساء • مقبوله عمر بن حنظلة • حدیث قرب نوافل • حدیث معراج • حدیث ولایت • حدیث وصایت • حدیث جنود عقل و جهل • حدیث شجره |
این سخن به غیر از امام علی(ع)، در آثار عرفا به افراد دیگری همچون شِبِلّی، فردی از معاصران شبلی و فردی از معاصران ابراهیم قَرمیسینی نیز نسبت داده شده است.
اختلاف در گوینده این سخن، مرسوم نبودن نقطهگذاری قرآن در آن زمان، بدون نقطه بودن مصاحف اولیه قرآن و استعمال نشدن واژه نقطه به معنای مصطلح آن در روایات را شواهدی دانستهاند که این حدیث از متون عرفانی وارد منابع روایی شده است.
در تفسیر این روایت سید حیدر آملی بر این باور است که مراد از نقطه زیر باء آن تَعَینی است که وجود بدون قید و اسم و رسم را به محدودیت میرساند. همانگونه که نقطه به الف که هیچ تعینی ندارد، تعین بائیه میدهد. ملاصدرا نقطه تحت باء را مرتبه بسیط وجود میداند که سالک در قرب الهی به آن مرتبه احاطه مییابد. امام خمینی نیز باء را بهمعنای ظهور مطلق و نقطه زیر آن را اولین تعین از آن میداند که همان ولایت کلیه احمدی علوی است.
در میان صوفیه آثاری در شرح این روایت نوشته شدهاند که میتوان به «نقطة فی شرح أنا النقطة التی تحت الباء» نوشته صائنالدین تُرکه و «سر النقطة» نوشته ملاصدرا اشاره کرد.
اهمیت و اعتبار حدیث
حدیث نقطه منسوب به امام علی(ع) است که در کتابهای مختلف بهویژه تفاسیر و آثاری که رویکرد عرفانی دارند توجه ویژهای به آن شده است.[۱] گفته شده با توجه به آثاری که توجه به این روایت داشتهاند، نیمه نخست قرن هشتم هجری آغاز توجه اساسی به این روایت است. در همین زمان مکتب حروفیه و از میان آنان نقطویان به وجود آمدند که یکی از مستندات آنها این روایت بوده است.[۲]
قدیمیترین گزارش این روایت را مربوط به ابنطلحه شافعی (درگذشت: ۶۵۲ق) در کتاب الدُرُّ المُنتَظَم فی السِرّ الاَعظَم دانستهاند.[۳] وی این روایت را بدون ذکر سند بدینصورت نقل کرده است:
واعلم أنّ جمیع أسرار الله فی الکتب السماویة، و جمیع ما فی الکتب السماویة فی القرآن، وجمیع ما فی القرآن فی الفاتحة، وجمیع ما فی الفاتحة فی البسملة، وجمیع ما فی البسملة فی باء البسملة، وجمیع ما فی باء البسملة فی النقطة التی تحت الباء، قال الإمام علی: «وأنا النقطة التی تحت الباء.»
و بدان که همه اسرار الهی در کتب آسمانی است. و هر آنچه در کتب آسمانی وجود دارد در قرآن است. و همه قرآن است در سوره حمد جمع است. و هرچه در سوره حمد است در بسمله آن است. و هر چه در بسمله است است در باء است. و هر آنچه در باء بسمله است در نقطه آن است. امام علی(ع) فرمود: «و من نقطهای هستم که زیر باء است.»[۴]
پس از ابن طلحه، داود قیصری[۵] (درگذشت: ۷۵۱ق)، سید حیدر آملی[۶] (درگذشت: پس از ۷۸۷ق) و حافظ رجب برسی[۷] (درگذشت: پس از ۸۱۳ق) با اختلاف الفاظ، این روایت را بدون ذکر سند گزارش کردهاند. ابن ابی الجمهور (درگذشت: پس از ۹۰۴ق) با ذکر این روایت، گوینده آن را حضرت علی(ع) میداند که بزرگانی چون سلمان، ابوذر، کمیل، و اولاد امام علی(ع) آن را نقل کردهاند. با این حال وی سندی برای این حدیث ارائه نکرده است.[۸]
اختلاف در منشأ صدور روایت
حدیث نقطه غیر از امام علی(ع)، به افراد دیگری نیز نسبت داده شده است:
- ابوبکر شِبِلّی: عینالقضات همدانی (درگذشت: ۵۲۵ق) این سخن را به شبلّی (درگذشت: ۳۳۵ق) نسبت میدهد.[۹] سمعانی (درگذشت: ۵۳۴ق) نیز در کتاب روح الارواح، ذیل حکایتی گوینده این سخن را شبلّی دانسته است.[۱۰] محیالدین ابنعربی (درگذشت: ۶۳۸ق) دوبار در کتاب فتوحات مکیه[۱۱] و یک بار در رسالة الباء[۱۲] این سخن را مربوط به شبلی دانسته است. سعیدالدین فرغانی[۱۳] (درگذشت: ۶۹۱ق)، عبدالرزاق کاشانی[۱۴] (درگذشت: ۷۳۰ق)، عبدالکریم جیلی[۱۵] (درگذشت: ۸۳۲ق) و آلوسی[۱۶] (درگذشت: ۱۲۷۰ق) دیگر کسانی هستند که در آثار خود به شبلی به عنوان گوینده این سخن اشاره کردهاند.
- فردی از معاصران شبلّی: ابوسعد خرگوشی (درگذشت: ۴۰۷ق) در ضمن تبیین مقام تواضع چنین مینویسد که فردی نزدی شبلی آمد. شبلی از او سوال کرد که تو کیستی؟ او در پاسخ شبلی گفت که من نقطه زیر باء هستم. شبلی نیز او را به خاطر مقامی و منزلتی که برای خودش متصور شده بود مذمت میکند.[۱۷] قُشِیری[۱۸] (درگذشت: ۴۶۵ق) و غَزالی[۱۹] (درگذشت: ۵۰۵ق) نیز همین حکایت را گزارش کردهاند.
- فردی از معاصران ابراهیم قَرمیسینی: عطّار نیشابوری (درگذشت: ۶۲۷ق) حکایتی از ابراهیم قرمیسینی صوفی (درگذشت: ۳۰۷ق) نقل کرده است که روزی در حمام کسی به او گفته خوب است باطن خود را هم بشویی. وقتی ابراهیم از هویت او سوال کرده، خودش را نقطه زیر باء بسم الله معرفی کرده است.[۲۰]
شواهد تردید در صدور روایت از امام علی(ع)
به جزاختلاف گزارشات در گوینده حدیث نقطه، دلایل دیگری موجب تردید در صدور این سخن از امام علی(ع) دانستهاند. گفته شده این کلام از سخنان عارفان است که به مرور زمان وارد ادبیات روایی شده است.[۲۱]
یکی از عواملی که موجب بروز تردید در انتساب حدیث نقطه به حضرت علی(ع) شده است، سیر تاریخی راهیابی نقطه در علائم نگارشی زبان عربی است.[۲۲] در اینکه اولین کسی که شروع به نقطهگذاری در قرآن کرد اختلاف نظر وجود دارد. برخی ابوالاسود دوئلی[۲۳] (درگذشت: ۶۹ق) را این فرد میدانند. برخی دیگر این کار را برای اولین بار به یحیی بن یعمُر[۲۴] (درگذشت: پیش از ۹۰ق) و نَصر بن عاصِم لِیثی[۲۵] (درگذشت: ۹۰ق) نسبت میدهند. بر اساس گزارشاتی که در رابطه نقطهگذاری ابوالاسود وجود دارد، گفته شده نقطهگذاری وی همان اعراب و حرکات حروف بوده تا کلمات قرآن از اشتباه خوانده شدن حفظ شوند و نقطه مصطلح نبوده است.[۲۶] در نتیجه اولین کسانی که نقطههای به شکل امروزی را در رسم الخط قرآن استفاده کردند یحیی بن یعَمر و نصر بن عاصم بودند.[۲۷]
همچنین مصاحفی که از قرن اول اسلامی و منسوب به اهل بیت از قرآن وجود دارند، هیچیک دارای نقطه نیستند. این مسئله را نشانهای دانستهاند که در آن زمان نقطهگذاری در رسم الخط و نگارش قرآن نبوده است.[۲۸]
عامل دیگر این که در روایات نقطه به معنای مصطلح آن استفاده نشده است. تنها در دو روایت نقطه به این معنا وجود دارد که آنها نیز از نظر سند و دلالت دچار ضعف هستند.[۲۹]
تفسیر عرفانی از نقطه باء بسم الله
به اعتقاد سید حیدر آملی، عارف شیعه قرن هشتم، از این جهت حضرت علی(ع) خود را نقطه باء بسم الله معرفی کرده که وجودش اولین وجود مشخص و معیّن در میان مخلوقات بوده و تَعَین وجود او پیدایش مخلوقات دیگر را به دنبال داشته است. آملی در توضیح این مطلب چنین میگوید: الف هیچ حد و رسمی ندارد. هیچ خصوصیتی ویژهای نداردو باء نیز همان الف است. و این نقطه است که باعث میشود که الف خصوصیت باء را پیدا کند. این سخن حضرت علی(ع) هم که من نقطه زیر باء هستم به همین معناست. آن حضرت همان نقطه در عالم هستی است که باعث پیدایش مخلوقات با ویژگیهای خاص در عالم هستی شده است.[۳۰]
ملاصدرا عارف و فیلسوف قرن یازدهم شیعه نیز معنای نقطه تحت باء را به مرتبه بساطت وجود میداند. مشاهده سالک الی الله چنین است که قرآن، بلکه همه کتب آسمانی بلکه همه موجودات در نقطه باء جمع است. این نقطه بسیط است؛ همه اشیا در آنست. ملاصدرا مثال ملموسی را در این رابطه مطرح میکند. حرف «ما» در «ما فی السماوات و الارض» شامل همه موجودات میشود. همینطور میتوانیم بگوییم همه موجودات در نقطه باء جمع هستند. از نگاه او اگر کسی توانست به دایره ملکوت سبحانی برسد در آن صورت احاطه خدا بر خود را در آن مرتبه درک کند، همه هستی را تحت سلطه و وابسته به خدا میبیند. این معنای سخن حضرت است که من نقطه زیر باء بسم الله هستم.[۳۱]
امام خمینی نیز باء را به معنای ظهور مطلق میداند. از نگاه وی نقطه زیر باء میتواند به معنای اولین مرتبه تعین یافته از این ظهور باشد که مقام ولایت احمدی علوی است. میتوان مقصود حضرت علی(ع) را چنین دانست که ولایت کلی و مقام ولایت به معنای واقعی اولین تعین از ظهور مطلق است.[۳۲]
تکنگاری
در رابطه با شرح این حدیث، آثار متعددی توسط علمای متصوفه نوشته شده است:
- «سرّ النقطة التی تحت باء البسملة» نوشته علاءالدین سمنانی (درگذشت: ۷۳۶ق). نسخه خطی این کتاب در کتابخانه مجلس شورای اسلامی به شماره ۳/۹۶ موجود است.[۳۳]
- «الرسالة القدسیة فی أسرار النقطة الحسیة» نوشته سید علی بن شهابالدین همدانی (درگذشت: ۷۸۶ق).[۳۴]
- «نقطة فی شرح أنا النقطة التی تحت الباء» نوشته صائنالدین تُرکه (درگذشت: ۸۳۵ق).[۳۵]
- «سر النقطة» نوشته ملاصدرا (درگذشت: ۱۰۵۰ق).[۳۶]
- «تقسیم البحور، و الخاتمة فی شرح حدیث: أنا النقطة تحت ألباء» نوشته مظفر علی شاه نعمة اللهی کرمانی (درگذشت: ۱۱۲۵ق).[۳۷]
- «شرح حدیث انا النقطة» نوشته محمدتقی مامقانی (درگذشت: ۱۳۱۲ق).[۳۸]
پانویس
- ↑ دیمهکار گراب، «روایت «أنا نقطة تحت الباء» در ترازوی نقد»، ص۸۲.
- ↑ دیمهکار گراب، «روایت «أنا نقطة تحت الباء» در ترازوی نقد»، ص۸۳.
- ↑ دیمهکار گراب، «روایت «أنا نقطة تحت الباء» در ترازوی نقد»، ص۸۳.
- ↑ نصیبی، الدر المنتظم، ۱۴۲۵ق، ص۵۸.
- ↑ قیصری، شرح القیصری علی تائیة ابن فارض الکبری، ۱۴۲۵ق، ص۶۶؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۱۱۸.
- ↑ آملی، تفسیر المحیط الأعظم، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۴۰۸-۴۰۹.
- ↑ برسی، مشارق انوار الیقین فی اسرار امیرالمومنین، ۱۴۲۲ق، ص۳۱.
- ↑ ابنابیالجمهور، مجلی مرآة المنجی، ۱۳۸۷ش، ص۴۰۹.
- ↑ عینالقضات همدانی، تمهیدات، ۱۳۴۱ش، ص۱۱۴.
- ↑ سمعانی، روح الارواح، ۱۳۸۴ش، ص۳۳۴.
- ↑ ابنعربی، فتوحات مکیة، دارصادر، ج۱، ص۷۳ و ص۱۰۲.
- ↑ ابنعربی، مجموعه رسائل (رسالة الباء)، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۴۵۸.
- ↑ فرغانی، مشارق الدراری، ۱۳۷۹ش، ص۲۵۷.
- ↑ عبدالرزاق کاشانی، کشف الوجوه الغر، ۱۴۲۶ق، ص۷۱.
- ↑ جیلی، الکهف و الرقیم، ۲۰۰۸م، ۲۳۸.
- ↑ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۴.
- ↑ خرگوشی، تهذیب الاسرار فی اصول التصوف، ۱۴۲۷ق، ص۴۲۳.
- ↑ قشیری، الرسالة القشیریة، ۱۳۷۴ش، ص۲۴۳.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، دارالکتاب العربی، ج۱۱، ص۱۶.
- ↑ عطار نیشابوری، تذکرة الاولیاء، ۱۴۳۰ق، ص۶۷۶.
- ↑ دیمهکار گراب، «روایت «أنا نقطة تحت الباء» در ترازوی نقد»، ص۹۷.
- ↑ دیمهکار گراب، «روایت «أنا نقطة تحت الباء» در ترازوی نقد»، ص۸۸.
- ↑ المبرد، الفاضل، ۱۴۲۱ق، ص۶؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۲، ص۴۸۲.
- ↑ سجستانی، کتاب المصاحف، ۱۴۲۳ق، ص۳۲۴؛ مزّی، تهذیب الکمال، ۱۴۱۳ق، ج۳۲، ص۵۴.
- ↑ دانی، المحکم فی نقط المصاحف، ۱۹۹۷م، ص۶-۷؛ ابنعطیه اندلسی، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۵۰.
- ↑ دیمهکار گراب، «روایت «أنا نقطة تحت الباء» در ترازوی نقد»، ص۸۹.
- ↑ دیمهکار گراب، «روایت «أنا نقطة تحت الباء» در ترازوی نقد»، ص۹۱.
- ↑ دیمهکار گراب، «روایت «أنا نقطة تحت الباء» در ترازوی نقد»، ص۹۱.
- ↑ دیمهکار گراب، «روایت «أنا نقطة تحت الباء» در ترازوی نقد»، ص۹۱-۹۶.
- ↑ آملی، رساله نقد النقود، ۱۳۶۴ش، ص۷۰-۷۱.
- ↑ صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۷، ص۳۲-۳۴؛ صدرالدین شیرازی، مفاتیح العیب، ۱۳۶۳ش، ص۲۱-۲۴.
- ↑ خمینی، موسوعة الإمام الخمینی، ۱۴۰۰ش، ج۵۰، ص۸۰.
- ↑ دیمهکار گراب، «روایت «أنا نقطة تحت الباء» در ترازوی نقد»، ص۸۲.
- ↑ آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۱۱، ص۲۲۱-۲۲۲.
- ↑ آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۵۳.
- ↑ آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۱۲، ص۱۷۰.
- ↑ آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۲۰، ص۲۱.
- ↑ آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۱۸۹.
منابع
- آلوسی، سید محمود، روح المعانی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
- آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
- آملی، سید حیدر بن علی، تفسیر المحیط الاعظم، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی، ۱۴۲۲ق.
- آملی، سید حیدر بن علی، رساله نقد النقود فی معرفة الوجود، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۶۴ش.
- ابنابیالجمهور، محمد بن زینالدین، مجلی مرآة المنجی، تهران، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۸۷ش.
- ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
- ابنعربی، محیالدین، فتوحات مکیة، بیروت، دارصادر، بیتا.
- ابنعربی، محیالدین، مجموعه رسائل (رسالة الباء)، بیروت، دارالمحجة البیضاء، ۱۴۲۱ق.
- ابنعطیهاندلسی، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۲ق.
- المبرد، محمد بن یزید، الفاضل، قاهرة، مدارالکتب المصریة، ۱۴۲۱ق.
- برسی، حافظ رجب، مشارق انوار الیقین فی اسرار امیرالمومنین، بیروت، الاعلمی، ۱۴۲۲ق.
- جیلی، عبدالکریم بن ابراهیم، الکهف و الرقیم فی شرح بسم الله الرحمن الرحیم، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۲۰۰۸م.
- خرگوشی، عبدالملک بن محمد، تهذیب الاسرار فی اصول التصوف، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۷ق.
- خمینی، روحالله، موسوعة الإمام الخمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ۱۴۰۰ش.
- دانی، عثمان بن سعید، المحکم فی نقط المصاحف، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۹۹۷م.
- دیمهکار گراب، محسن، «روایت «أنا نقطة تحت الباء» در ترازوی نقد»، مجله علوم حدیث، شماره ۷۷، پاییز ۱۳۹۴ش.
- سجستانی، ابنابیداود، کتاب المصاحف، قاهره، الفاروق الحدیثة، ۱۴۲۳ق.
- سمعانی، احمد بن ابیالمظفر، روح الارواح فی شرح اسماء الملک الفتاح، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۸۴ش.
- صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، قم، مکتبة المصطفوی، ۱۳۶۸ش.
- صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، مفاتیح العیب، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ش.
- عبدالرزاق کاشانی، محمود، کشف الوجوه الغر لمعانی نظم الدر، تحقیق: احمدفرید مزیدی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۶ق
- عطار نیشابوری، فریدالدین محمد، تذکرة الاولیاء، دمشق، دارالمکتبی، ۱۴۳۰ق.
- عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد، تمهیدات، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۱ش.
- غزالی، محمد بن محمد، احیاء علوم الدین، بیروت، دارالکتاب العربی، بیتا.
- فرغانی، سعیدالدین، مشارق الدراری، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۹ش.
- قشیری، عبدالکریم بن هوازن، الرسالة القشیریة، قم، بیدار، ۱۳۷۴ش.
- قیصری، داود، شرح القیصری علی تائیة ابن فارض الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۵ق.
- قیصری، داود، شرح فصوص الحکم، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- مزّی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، بیروت، موسسة الرسالة، ۱۴۱۳ق.
- نصیبی، محمد بن طلحه، الدر المنتظم فی السر الاعظم، بیروت، دارالهادی، ۱۴۲۵ق.