لَوْلا عَلِیٌّ لَهَلَکَ عُمَر (اگر علی نبود، عمر هلاک میشد) عبارتی از عمر بن خطاب، خلیفه دوم، درباره امام علی(ع) است. این جمله یا مشابه آن در منابع متعددی از شیعه و اهل سنت نقل شده است. به گفته قاضی نورالله شوشتری، از عالمان شیعه قرن یازدهم هجری، خلیفه دوم ۷۰ بار این جمله را به زبان آورده است.
بنابر دیدگاه برخی از علمای شیعه و اهل سنت، عبارت «لولا علی لهلک عمر» به معنای برتری و فضیلت امام علی(ع) بر عمر بن خطاب است. ابن ابیالحدید معتزلی آن را مشهور و برخی آن را مستفیض دانستهاند. از جمله راویان این عبارت، سعید بن مسیب، عبدالله بن عباس، ابوسعید خدری و محمد بن ابیعمیر هستند. برخی نقل این گفتار عمر بن خطاب را از سعید بن مسیب، بر مبنای رجال اهل سنت صحیح شمردهاند.
مشابه این جمله درباره علی بن ابیطالب، از خلیفه اول و سوم نیز نقل شده است.
متن
«لَوْ لَا عَلِیٌّ لَهَلَکَ عُمَرُ؛ اگر علی نبود عمر هلاک میشد»، جملهای از عمر بن خطاب، خلیفه دوم است. وی در برخی موارد که در مسئلهای دچار خطا میشد و علی(ع) خطای او را تصحیح میکرد، در وصف علی(ع) آن را به زبان میآورد. این جمله در منابع متعدد شیعه[۱] و اهل سنت[۲] نقل شده است.
مضمون این جمله با عبارات دیگری نیز نقل شده است؛ از جمله:
- «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ مُعْضِلَةٍ لَيْسَ لَهَا أَبُوحَسَنٍ؛ پناه میبرم به خدا از مشکلی که ابوالحسن (علی) در آن حضور نداشته باشد».[۳]
- «لَاأَبْقَانِیَ اللَّهُ بَعْدَکَ یَا عَلِیُّ؛ ای علی! خدا بعد تو مرا باقی نگذارد».[۴]
- «اللهُمَّ لاتبقنی لمعضلةٍ لیس لها ابن ابی طالب حیّاً؛ خدایا مرا در سختی که پسر ابوطالب در آن زنده نباشد، باقی مگذار».[۵]
- «لَاعِشْتُ فِی أُمَّةٍ لَسْتَ فِیهَا یَا أَبَاالْحَسَنِ؛ زنده نباشم در امتی که تو ای ابوالحسن(علی) در آن نباشی».[۶]
- «لَوْلَاکَ لَافْتَضَحْنَا؛ ای علی! اگر نبودی، ما قطعا بیآبرو میشدیم».[۷]
ماجراها
جمله «لَولَا عَلِیٌ لَهَلَک عُمَر» در موارد متعددی از خلیفه دوم نقل شده است.[۸] از آن جمله: ابن شهر آشوب، از علمای قرن ششم قمری شیعه، بر آن است که عمر بن خطاب در ۲۳ مسئله به علی(ع) رجوع کرده و این عبارت را گفته است.[۹] به گفته قاضی نورالله شوشتری، عالم شیعه قرن یازدهم هجری، خلیفه دوم ۷۰ بار آن جمله را به زبان آورده است.[۱۰]
بر این اساس، برخی از موارد مذکور[۱۱] عبارتند از:
- خلیفه دوم درباره زن حاملهای که اقرار به زنا کرده بود، حکم سنگسار داد. امام علی(ع) به دلیل وجود جنین در شکم زن، سنگسار را منع کرد و گفت: تو حق نداری آن جنین را مجازات کنی!». عمر پس از پذیرفتن حکم علی(ع) و ترک سنگسار گفت: «لولا علی لهلک عمر».[۱۲]
- خلیفه دوم درباره یک زن دیوانهٔ زناکار، حکم سنگسار داده بود اما امام علی(ع) به دلیل جنون آن زن و حدیث رفع که بر اساس آن تکلیف از شخص خواب، دیوانه و کودک برداشته شده است، حکم سنگسار وی را نادرست خواند و خلیفه دوم پس از پذیرش حکم علی(ع) گفت: «لولا علی لهلک عمر».[۱۳]
قاضی نورالله شوشتری موارد مختلفی را در کتاب ِاِحْقاقُ الحَقّ و اِزْهاقُ الباطِل گردآورده است.[۱۴]
*لولا علی لهلک ابوبکر و عثمان
در برخی از منابع، شبیه عبارت «لولا علی لهلک عمر» درباره ابوبکر بن ابیقحافه، خلیفه اول (لولا علی لهلک ابوبکر)[۱۵] و عثمان بن عفان، خلیفه سوم (لولا علی لهلک عثمان)[۱۶] نیز نقل شده است که بر این اساس، آنها در موارد متعددی از پاسخ به مسائل پیچیده درمانده و امام علی(ع) به آن مسائل پاسخ داده و آن دو، جملات مذکور را به زبان آوردهاند.[۱۷]
دلالت بر فضیلت علی(ع)
از دیدگاه علمای شیعه و برخی از اهل سنت، عبارات خلیفه دوم به معنای برتری و فضیلت امام علی(ع) بر وی است. متکلمان شیعه آن عبارات را دلیل و اعترافی بر برتری و فضیلت علی(ع) در علم دانستهاند و بر همین اساس علی(ع) را مرجع و ملجأ خلفا دانستهاند.[۱۸]
برخی علمای اهل سنت از جمله ابن عبدالبر، فقیه مالکی قرن پنجم هجری، موفق بن احمد خوارزمی، فقیه و خطیب سنی در قرن ششم هجری و ابن ابی الحدید، از عالمان شافعی قرن هفتم هجری نیز این عبارات را دلیلی بر برتری و فضیلت علی(ع) در قضاوت،[۱۹] فقه[۲۰] و یا علم[۲۱] دانستهاند.
صدرالدین جوینی، از عالمان و محدثان شافعی قرن هشتم هجری، در کتاب فرائد السمطین که درباره فضایل اهل بیت نوشته شده است، عبارات عمر را دلیلی بر امامت و ولایت امام علی(ع) دانسته که بر این اساس، امام بینیاز از مردم است و مردم به امام نیازمندند.[۲۲]
راویان
از جمله راویان مشهور جمله «لولا علی لهلک عمر»، سعید بن مسیب،[۲۳] محمد بن أبی عُمَیر[۲۴] و زید بن علی[۲۵] هستند. عبارات دیگری هم با همان مضمون نقل شده است که برخی از راویان آن عبارتند از: سعید بن مسیب،[۲۶] عبدالله بن عباس[۲۷] و ابوسعید خُدری.[۲۸]
اعتبار
ابن ابیالحدید، عالم سنی قرن هفتم هجری در شرح نهج البلاغه، نقلقول خلیفه دوم را خبر مشهور تلقی کرده[۲۹] و عین الله حسنی ارموی در حاشیه کتاب نهج الحق علامه حلی، نقل عبارت «لولا علی لهلک عمر» و عبارات مشابه از عمر را متواتر دانسته است.[۳۰] محمد جمیل حمّود (زاده ۱۹۵۹م)، شارح و محقق کتاب أبهی المداد نیز در مقدمه خود بر این کتاب، «لولا علی لهلک عمر» را مستفیض خوانده است.[۳۱]
در میان راویان، محمد بن ابیعمیر جزو اصحاب اجماع و مورد اعتماد علمای شیعه است.[۳۲] عبدالله بن عباس[۳۳] و ابوسعید خدری[۳۴] نیز از صحابه پیامبر(ص) و ثقه هستند.
ابن حجر عسقلانی از رجالیان اهل سنت، سعید بن مسیب را که از راویان اصلی عبارت «لولا علی لهلک عمر» است، ثقه و از فقهای بزرگی دانسته که حتی روایات مرسل او را صحیح میدانند.[۳۵] برخی با بررسی راویان نقلِ سعید بن مسیب، آنها را از رجال صحیح بخاری و بنابر مبانی رجالی اهل سنت ثقه دانستهاند و از این رو نقل سعید بن مسیب را از دیدگاه اهل سنت صحیح شمردهاند.[۳۶]
در اشعار
جمله «لولا علی لهلک عمر» در برخی از اشعار عربی نیز مورد استفاده قرار گرفته است. از جمله:
ترجمه: هرگاه عمر در پاسخ مسئلهای خطا میکرد و علی(ع) او را متوجه پاسخ صحیح میکرد، او به علی(ع) میگفت: اگر علی(ع) نبود، من در آن پاسخ هلاک میشدم.
ترجمه: در فتواهایی مثل فتوای شما، آشکارا گفتند؛ اگر علی(ع) نبود، در فتواهایمان هلاک میشدیم.
پانویس
- ↑ به عنوان نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۴۲۴؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق،ج۴، ص۳۵ و ۳۶؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق،ج۶، ص۳۰۶ و ج۱۰، ص۵۰؛ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۱و۱۴۹.
- ↑ به عنوان نمونه نگاه کنید به: ابن قتیبه دینوری، تأویل مختلف الحدیث، ۱۴۰۶ق، ص۱۵۲؛ خوارزمی، مناقب، مؤسسه نشر اسلامی، ص۸۱؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۰۳؛ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۸و۱۴۱ و ج۱۲، ص۱۷۹و۲۰۵؛ ماوردی، الحاوی الکبیر، ۱۴۱۹ق، ج۱۲، ص۱۱۵ و ج۱۳، ص۲۱۳؛ طبری، ذخائر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۹۴؛ حمویی جوینی، فرائد السمطین، مؤسسه محمودی، ج۱، ص۳۳۷، ۳۴۹-۳۵۱.
- ↑ ابن حنبل، فضائل الصحابه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۶۴۷؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۳۱.
- ↑ طبری، ذخائر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۹۷ و ۳۹۴؛ خوارزمی، مناقب، مؤسسه نشر اسلامی، ص۱۰۱؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۳۶۰.
- ↑ حمویی جوینی، فرائد السمطین، مؤسسه محمودی، ج۱، ص۳۴۴و۴۴۶؛ طبری، ذخائر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۹۵؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۳۱ و۳۶۱.
- ↑ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۷۷؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۳۶۱؛ مناوی، فیض القدیر، ۱۳۵۶ق، ج۴، ص۳۵۶.
- ↑ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۳۶۸؛ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۲۰۳.
- ↑ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۸؛ قندوزی، ینابیع الموده، دارالاسوه، ج۱، ص۲۱۶ و ج۳، ص۱۴۶.
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۳۱. برای آگاهی از موارد نگاه کنید به: ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۳۵۹-۳۷۰.
- ↑ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۲.
- ↑ برای سایر موارد نگاه کنید به: طبری، ذخائر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۹۰-۳۹۹؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۵و۳۶؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۳۵۹-۳۷۰.
- ↑ ماوردی، الحاوی الکبیر، ۱۴۱۹ق، ج۱۲، ص۱۱۵ و ج۱۳، ص۲۱۳؛ طبری، ذخائر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۹۰؛ خوارزمی، مناقب، مؤسسه نشر اسلامی، ص۸۱؛ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۱.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۰۳؛ طبری، ذخائر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۹۲؛ قندوزی، ینابیع الموده، دارالاسوه، ج۲، ص۱۷۲و۱۷۳؛ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۱.
- ↑ نگاه کنید به: شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۱۸۲-۲۳۶ و ج۱۷، ص۴۳۳-۴۴۴ وج۳۱، ص۴۷۰-۴۸۳.
- ↑ امینی، اصحاب امیرالمؤمنین (ع) والرواة عنه، دار الکتب الاسلامیه، ج۲، ص۳۷۵؛ مناوی، فیض القدیر، ۱۳۵۶ق، ج۴، ص۳۵۶.
- ↑ عاصمی، العسل المصفی، مجمع إحیاءالثقافةالاسلامیة، ج۱، ص۳۱۸؛ طبری، ذخائر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۹۵.
- ↑ امینی، اصحاب امیرالمؤمنین (ع) و الرواة عنه، دار الکتب الاسلامیه، ج۲، ص۳۷۵ و۴۱۲.
- ↑ طبری آملی صغیر، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۲۱و۲۲؛ ابن عطیه، ابهی المداد، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۰۴؛ حرعاملی، اثباةالهداة، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۳۶۰؛ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۲ و ج۳۱، ص۴۷۰-۴۸۳.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۰۲و۱۱۰۳؛ خوارزمی، مناقب، مؤسسه نشر اسلامی، ص۸۰و۸۱.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۸.
- ↑ خوارزمی، مناقب، مؤسسه نشر اسلامی، ص۸۰و۸۱؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۴۱؛ قندوزی، ینابیع الموده، دارالاسوه، ج۱، ص۲۱۶.
- ↑ حمویی جوینی، فرائد السمطین، مؤسسه محمودی، ج۱، ص۳۴۶.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۰۲و۱۱۰۳.
- ↑ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۱.
- ↑ خوارزمی، مناقب، مؤسسه نشر اسلامی، ص۸۱.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۰۲و۱۱۰۳؛ طبری، ذخائر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۹۵ و۳۹۷؛ حمویی جوینی، فرائد السمطین، مؤسسه محمودی، ج۱، ص۳۴۴.
- ↑ حمویی جوینی، فرائد السمطین، مؤسسه محمودی، ج۱، ص۳۴۸.
- ↑ طبری، ذخائر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۹۸.
- ↑ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۴۱.
- ↑ علامه حلی، نهج الحق، ۱۹۸۲م، ص۲۴۰ (پاورقی۱).
- ↑ ابن عطیه، ابهی المداد، ۱۴۲۳ق، ج۱، مقدمه محقق، ص۳۸.
- ↑ کشی، رجال الکشی: اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۵۵۶.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۹۳۳.
- ↑ کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۴۰.
- ↑ ابن حجر عسقلانی، تقریب التهذیب، ۱۴۰۶ق، ص۲۴۱.
- ↑ «روایت لولا علی(ع) لهلک عمر در چه منابعی آمده است؟»، سایت مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(ع).
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۳۲.
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۳۱.
منابع
- ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مکتبة آیت الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
- ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تقریب التهذیب، تحقیق محمد عوامه، سوریه، دارالرشید، ۱۴۰۶ق.
- ابن حنبل، احمد، فضائل الصحابه، تحقیق وصی الله محمد عباس، بیروت، مؤسسه الرساله، ۱۴۰۳ق.
- ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، قم، علامه، اول، ۱۳۷۹ق.
- ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- ابن عطیه، مقاتل، ابهی المداد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، تحقیق جمیل حمود، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
- ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، تأویل مختلف الحدیث، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۶ق.
- امینی، محمدهادی، اصحاب امیرالمؤمنین (ع)و الرواةعنه، بیروت، دار الکتب الاسلامی، بیتا.
- حرعاملی، محمد بن علی، اثباةالهداة، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- حمویی جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین، تحقیق محمد باقر محمودی، مؤسسه محمودی، بیتا.
- خوارزمی، موفق بن احمد، مناقب، قم، مؤسسه نشر اسلامی، بیتا.
- «روایت لولا علی(ع) لهلک عمر در چه منابعی آمده است؟»، سایت مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(ع).
- شوشتری، قاضی نورالله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، قم، مکتبه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تحقیق و تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- طبری آملی صغیر، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الامامة، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- طبری، محبالدین، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، قم، دارالکتب الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۸ق.
- طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دارالثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، حسن موسوی خرسان، تهران،دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- عاصمی، احمد بن محمدعلی، العسل المصفی من تهذیب زین الفتی فی شرح سورة هل أتی، مجمع إحیاءالثقافةالاسلامیة، بیتا.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، بیروت، درالکتاب اللبنانی، چاپ اول، ۱۹۸۲م.
- قندوزی، سلیمان بن ابرهیم، ینابیع الموده لذوی القربی، قم، دارالاسوه، بیتا.
- کشی، محمد بن عمر و محمد بن حسن طوسی، رجال الکشی-اختیار معرفة الرجال، تصحیح حسن مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق و تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- ماوروی، علی بن محمد، الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الامام الشافعی و هو شرح مختصر المزنی، تحقیق علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
- مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، تحقیق و تصحیح علیاکبر غفاری و محمود محرمی زرندی، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- مناوی، زینالدین محمد، فیض القدیر شرح جامع الصغیر، مصر، المکتبة التجاریة الکبری، ۱۳۵۶ق.