سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی (از من بپرسید، پیش از آنکه مرا از دست بدهید) عبارتی است از امام علی(ع) که به گستردگی علم او اشاره دارد. بنا به نقل منابع شیعه و سنی، امام علی(ع) این جمله را بارها بر زبان جاری کرده است. از جمله در ضمن خطبهای بود که با واکنش سَعد بن ابی وَقّاص مواجه شد و از علی(ع) پرسید که تعداد موهای سر و محاسنش به چه میزان است. امام علی در پاسخ او گفت در سر تو مویی نیست، جز اینکه در بیخ آن شیطانی ساکن است. همچنین از شهادت امام حسین(ع) بهدست عمر بن سعد فرزند وی خبر داد.
سلونی قبل ان تفقدونی | |
---|---|
اطلاعات روایت | |
صادره از | امام علی(ع) |
راویان | اَبوطُفَيل عامر بن واثِلة، عبدالله بن عباس، سُلَيم بن قَیس هِلالی، اَصبَغِ بن نُباتة |
منابع شیعه | بصائرالدرجات، کتاب سلیم بن قیس هلالی، الامالی (شیخ صدوق)، الارشاد مفید، نهج البلاغه |
منابع سنی | المستدرک علی الصحیحین، مناقب خوارزمی، فرائد السمطین، تاریخ مدینة دمشق |
احادیث مشهور | |
حدیث سلسلةالذهب • حدیث ثقلین • حدیث کساء • مقبوله عمر بن حنظلة • حدیث قرب نوافل • حدیث معراج • حدیث ولایت • حدیث وصایت • حدیث جنود عقل و جهل • حدیث شجره |
سلونی قبل ان تفقدونی را از فضایل اختصاصی امام علی(ع) دانسته و آن را دلیلی بر برتری او نسبت به دیگر اصحاب پیامبر(ص) دانستهاند.
معرفی اجمالی
«سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی»، (بهمعنای از من بپرسید، پیش از آنکه مرا از دست بدهید»، جملهای از امام علی(ع) است.[۲] بر پایه روایتی که در یَنابیعُالمَودَّه نقل شده، علی بن ابیطالب این جمله را بارها بر زبان جاری کرده است.[۳] از جمله پس از آنکه مردم با او به عنوان خلیفه بیعت کردند، در خطبهای خطاب به مردم کوفه[۴] و نیز در فاصله جنگ صفین و نهروان در جمع گروهی از اصحابش.[۵]
مضمون این جمله با عبارتهای «فَاسْأَلُونی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی»،[۶] «سَلُونِی عَمَّا شِئْتُمْ» (از من بپرسید در مورد هر آنچه میخواهید)،[۷] «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ لَا تَسْأَلُونِی»[۸] و «سَلونی» (از من بپرسید)[۹] نیز نقل شده است.
دلالت حدیث بر فراوانی علم امام علی(ع)
در برخی از شرحهای نهجالبلاغه آمده است که جمله «سلونی قبل ان تفقدونی» دلالت دارد بر اینکه امام علی(ع) به همه چیز عالِم بوده است.[۱۰] همچنین به گفته ملاصالح مازندرانی عالم شیعه (درگذشته ۱۰۸۱ق)، برخی از عالمان اهلسنت این عبارت را شاهدی بر فراوانی علم امام علی(ع) دانستهاند.[۱۱]
از امام باقر(ع) در معنای «سلونی قبل ان تفقدونی» نقل شده «هیچکس علمی ندارد، مگر آنکه از علی(ع) گرفته است. مردم هر جا میخواهند بروند. به خدا سوگند که علم حق و درست، جز اینجا نیست.» در ادامه روایت نقل شده است که امام باقر(ع) با دست به خانه خود اشاره کرده است.[۱۲] به گفته علامه مجلسی، منظور امام باقر(ع) از خانه خود، خانه وحی و نبوت بوده است.[۱۳]
همچنین در ادامه «سلونی قبل ان تفقدونی» عبارتهای مختلفی آمده است که از گستردگی علم امام علی(ع) حکایت دارد. از جمله:
- «به راستی علم اولین و آخرین نزد من است. من برای اهل تورات، بر طبق تورات، برای اهل اِنجیل بر طبق انجیل و برای اهل قرآن بر طبق قرآن فتوا میدهم.»[۱۴]
- «چرا از کسی که علم منایا و بلایا و نسبها نزد اوست، سؤال نمیکنید؟»[۱۵]
- «من راههای آسمان(معارف الهی ) را بهتر از راههای زمین میشناسم».[۱۶]
- «به خدا سوگند از هر آنچه سؤال کنید، پاسخ میدهم. از کتاب خدا بپرسید که به خدا قسم من به تمام آیات قرآن آگاهم که در شب نازل شدند یا روز؛ در زمین هموار نازل شده یا در کوه.»[۱۷]
- «به خدا قسم پاسخ هر سؤال شما را درباره گذشته، حال و آینده میدهم.»[۱۸]
فضیلت اختصاصی امام علی(ع)
به گفته ابن مَرْدَوَیه اصفهانی، محدث قرن چهارم و پنجم اهلسنت، عبارت سلونی قبل ان تفقدونی دلیلی بر عالمتر بودن امام علی(ع) نسبت به دیگر صحابه است.[۱۹] همچنین ابراهیم بن محمد جوینی شافعی، عالم اهلسنت (درگذشته ۷۳۰ق)، در کتاب فرائد السمطین این عبارت را از فضایل اختصاصی امام علی(ع) دانسته است که دشمنان و مخالفان چارهای جز اعتراف به آن ندارند.[۲۰] از دیدگاه سید ابن طاووس نیز از آنجا که امام علی(ع) این جمله را در حضور مردم و دشمنانش گفته است، نوعی تَحَدّی در علم به شمار میرود.[۲۱] با این حال شمسالدین ذَهَبی[۲۲] و ابن تیمیه[۲۳] از علمای سَلَفیه، در ردّ این فضیلت گفتهاند که علی(ع) چنین جملهای را خطاب به اهل کوفه که مردمی جاهل بودند، به زبان آورده است.
بر اساس برخی روایات، امام باقر(ع)[۲۴] و امام صادق(ع)[۲۵] نیز در مواردی جمله «سَلُونی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی» را گفتهاند. همچنین عبارت «سَلُونِی عَمَّ شِئْتُمْ» از پیامبر اسلام(ص) نیز نقل شده است.[۲۶] با این حال عدهای از علمای اهل سنت نقل کردهاند که جز امام علی(ع) کسی این جمله را نگفته است.[۲۷] البته در برخی منابع اهلسنت گفته شده کسی از صحابه جز علی(ع) چنین سخنی نگفته است.[۲۸]
مدعیان دروغین
علمای مسلمان گزارش کردهاند که افرادی ادعای سلونی قبل ان تفقدونی را کردهاند که در پاسخ به سؤالاتی که از آنان پرسیدهاند، ناتوان ماندهاند. از جمله آنها قَتَادَة بن دِعامة از تابعان و فقهای بصره[۲۹] و ابنجوزی فقیه حنبلی قرن ششم بوده است.[۳۰]
همچنین علامه امینی در کتاب الغدیر پنج مورد دیگر را نام برده که ادعای «سلونی» کردهاند و رسوا شدند.[۳۱] بهگفته علامه مجلسی و ملاصالح مازندرانی هرکس غیر از امام علی(ع) چنین ادعایی کرده، رسوا شده است.[۳۲]
راویان حدیث و اعتبار آن
«سلونی قبل ان تفقدونی» از راویان متعددی نقل شده است؛ از جمله عامر بن واثِلَة،[۳۳] عبدالله بن عباس،[۳۴] سُلَیم بن قَیس هِلالی،[۳۵] اَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَة[۳۶] و عَبَایة بن رِبْعِی.[۳۷] حاکم نیشابوری، سند روایت به نقل از ابوطفیل عامر بن واثلة را صحیح شمرده است.[۳۸]
واکنش سعد بن ابیوقاص
بهگزارش برخی منابع، پس از اینکه امام علی(ع) این جمله را در خطبهای بر زبان آورد، سَعد بن ابی وَقّاص از او سؤال کرد چند تار مو در سر و محاسن من است؟ امام علی(ع) در پاسخ او، سوگند یاد کرد که رسول خدا(ص) به او خبر داده بود که تو چنین سؤالی از من خواهی کرد. در سر و محاسن تو تار مویی نیست، مگر آنکه در بیخ آن، شیطانی ساکن است. همچنین در خانه تو بزغالهای است (اشاره به عمر بن سعد) که فرزندم حسین(ع) را به قتل میرساند.[۳۹] برخی این ماجرا را درباره اَنَس، پدر سنان بن انس از قاتلان امام حسین(ع) نقل کردهاند.[۴۰]
پانویس
- ↑ «سلونی»، صفحه الخطاط محمد المشرفاوی در پینترس.
- ↑ نگاه کنید به: صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۲۶۶-۲۶۸، ۲۹۶-۲۹۹؛ ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۴؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۱۳۳ و۳۴۱-۳۴۴؛ نهجالبلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۸۹، ص۲۸۰؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۸۳؛ خوارزمی، المناقب، مؤسسه نشر اسلامی، ص۹۱؛ جوینی، فرائد السمطین، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۳۴۰ و ۳۴۱؛ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۸۶، ج۶، ص۱۳۶، ج۷، ص۵۷، ج۱۰، ص۱۴، ج۱۳، ص۱۰۱.
- ↑ قندوزی، ینابیعالموده، دارالاسوه، ج۱، ص۲۲۲.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴و۳۵ و۳۳۰.
- ↑ نگاه کنید به: هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۸۰۲ و۹۴۱.
- ↑ نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۹۳، ص۱۳۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۹۹، ح۲؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۱۲.
- ↑ حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۵۰۶.
- ↑ نگاه کنید به ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۰۷؛ طبری، ذخایر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۹۹و۴۰۰؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۷، ص۱۰۰ و ج۴۲، ص۳۹۸ و ج۴۴، ص۳۳۵ و ۳۹۷؛ خوارزمی، المناقب، مؤسسه نشر اسلامی، ص۹۴؛ حسکانی، شواهدالتنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۰-۴۲ و ۴۵.
- ↑ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۵، ص۱۹۲؛ هاشمی خویی، منهاج البراعة، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۴۰۲ و ج۱۱، ص۱۷۲.
- ↑ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۵، ص۱۹۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۹۹،ح۲؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۱۲، ح۱.
- ↑ مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۸.
- ↑ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۳۴۱.
- ↑ صفار، بصائرالدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۲۶۶-۲۶۸.
- ↑ نهجالبلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۸۹، ص۲۸۰.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۰۷؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۲؛ طبری، ذخایر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۹۹و۴۰۰؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۷، ص۱۰۰ و ج۴۲، ص۳۹۸.
- ↑ ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۴؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۱۳۳و ۱۳۴؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۳۰و۳۳۱.
- ↑ ابن مردویه اصفهانی، مناقب علی بن ابیطالب، ۱۴۲۴ق، ص۸۶و۸۷.
- ↑ جوینی، فرائد السمطین، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۳۴۰.
- ↑ سید بن طاووس، الطرائف، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۵۱۰.
- ↑ ذهبی، المنتقی من منهاج الاعتدال، ص۳۴۲.
- ↑ ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۸، ص۵۶و۵۷.
- ↑ ابن حیون، شرح الاخبار، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۹۲.
- ↑ ابن ابیزینب، الغیبة للنعمانی، ۱۳۹۷ق، ص۸۷؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۲۰۰۳م، ج۳، ص۸۲۸؛ قندوزی، ینابیع الموده، دارالاسوه، ج۱،ص۲۲۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به نیشابوری، صحیح مسلم، دار احیاءالتراث العربی، ج۴، ص۱۸۳۴.
- ↑ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۹۷؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۰۳؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲، ص۳۹۹؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۵۰؛ ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۷، ص۴۶.
- ↑ ابن حنبل، فضائل الصحابة، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۶۴۶؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۲۰۰۳م، ج۲، ص۳۶۱؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲، ص۳۹۹؛ خوارزمی، المناقب، مؤسسه نشر اسلامی، ص۹۰و۹۱.
- ↑ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۳۵۵و۳۵۶؛ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۵، ص۱۹۲.
- ↑ نباطی عاملی، الصراط المستقیم، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۱۸.
- ↑ نگاه کنید به: امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۶، ص۲۷۵و۲۷۶.
- ↑ مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۸؛ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۵، ص۱۹۲ و ج۶، ص۴۰۰.
- ↑ حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۸۳؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۷، ص۳۳۵؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۰۷؛ طبری، ذخائر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۹۹ و ۴۰۰.
- ↑ قندوزی، ینابیع الموده، دارالاسوه، ج۱، ص۲۲۴.
- ↑ هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۸۰۲ و۹۴۱.
- ↑ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۱۳۳و۳۴۱.
- ↑ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۲۶۶؛ قندوزی، ینابیع الموده، دارالاسوه، ج۱، ص۲۲۲.
- ↑ حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۸۳ و ۵۰۶.
- ↑ ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۴؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۱۳۳و ۱۳۴؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۳۰و۳۳۱.
- ↑ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۸۶؛ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۶، ص۴۰۰.
منابع
- ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مکتبة آیت الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
- ابن ابیزینب، محمد بن ابراهیم، الغبیة للنعمانی، تحقیق و تصحیح علی اکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، چاپ اول، ۱۳۹۷ق.
- ابن اثیر، محمد بن محمد، اسد الغابة، بیروت، دار الفکر ۱۴۰۹ق-۱۹۸۹م.
- ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة القدریة، تحقیق محمد رشاد سالم، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
- ابن حنبل، احمد بن حنبل، فضائل الصحابة، تحقیق وصی الله محمد عباس، بیروت، مؤسسه الرسالة، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
- ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار(ع)، تحقیق و تصحیح محمد حسین حسینی جلالی، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، تحقیق عمرو بن غرامة عمروی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق-۱۹۹۵م.
- ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، تحقیق و تصحیح عبدالحسین امینی، نجف، دارالمرتضویه، چاپ اول، ۱۳۵۶ش.
- ابن مردویه اصفهانی، احمد بن موسی، مناقب علی بن ابیطالب و مانزل من القرآن فی علی، تحقیق عبدالرزاق محمد حرزالدین، قم، دارالحدیث، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق.
- امینی، عبدالحسین، الغدیر، قم، مرکز الغدیر، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
- جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائدالسمطین، تحقیق محمدباقر محمودی، بیروت، مؤسسه محمودی، ۱۴۰۰ق.
- حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق-۱۹۹۰م.
- حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق و تصحیح محمدباقر محمودی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
- خوارزمی، موفق بن احمد، مناقب، قم، مؤسسه نشر اسلامی، بیتا.
- ذهبی، شمس الدین، المنتقی من منهاج الاعتدال فی نقض کلام أهل الرفض والاعتزال، تحقیق محب الدین خطیب، بینا، بیتا.
- ذهبی، شمس الدین، تاریخ الإسلام و وَفیات المشاهیر والأعلام، تحقیق بشار عوّاد معروف، دار الغرب الإسلامی، چاپ اول، ۲۰۰۳م.
- زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، تصحیح مصطفی حسین احمد، بیروت، دارالکتب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
- «سلونی»، صفحه الخطاط محمد المشرفاوی در پینترس، تاریخ بازدید: ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ش.
- شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
- صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
- صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ص)، قم، مکتبة آیت الله مرعشی نجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
- طبری، محب الدین، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، قم، دارالکتب الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۸ق.
- طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
- قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة لذوی القربی، قم، دارالاسوه، بیتا.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق و تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- مازندرانی، محمدصالح بن احمد، شرح الکافی(اصول و روضه)، تحقیق و تصحیح ابوالحسن شعرانی، تهران، مکتبة الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
- مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تحقیق و تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
- مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- نباطی عاملی، علی بن محمد، الصراط المستقیم الی مستحقی التقدیم، تصحیح محمد باقر بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویة، ۱۳۸۴ش.
- نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، بیتا.
- هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، تحقیق و تصحیح محمد انصاری زنجانی خوئینی، قم، الهادی، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.