حدیث خاصف النعل
حدیث خاصف النعل | |
---|---|
اطلاعات روایت | |
موضوع | مقاتله امام علی(ع) با ستمگران برای تأویل قرآن، جانشینی پس از پیامبر و برتری امام نسبت به سایر صحابه. |
صادره از | پیامبر اسلام(ص) |
اعتبار سند | متواتر |
منابع شیعه | التفسیر القمی، الکافی، تهذیب الأحکام، المسترشد فی امامة علی بن ابیطالب، الارشاد |
منابع سنی | سنن الترمذی، مسند احمد بن حنبل |
احادیث مشهور | |
حدیث سلسلةالذهب • حدیث ثقلین • حدیث کساء • مقبوله عمر بن حنظلة • حدیث قرب نوافل • حدیث معراج • حدیث ولایت • حدیث وصایت • حدیث جنود عقل و جهل • حدیث شجره |
حدیث خَاصِفُالنَّعْل (بهمعنای پینهزن کفش) گفتاری از پیامبر اکرم(ص) در بیان جایگاه و فضایل امام علی(ع) است که از امام، بهجهت آنکه در آن لحظه مشغول پینهزدن کفش پیامبر(ص) بود، با لقب خاصفالنعل یاد شده است. در این زمینه، روایات مختلفی وجود دارد که همه، در بهکاررفتن لقب خاصفالنعل برای امام علی(ع) اشتراک دارند.
مبارزه با ستمگران برای تأویل قرآن یکی از موضوعات این روایات است. نَص بر امامت امام علی(ع)، احاطه کامل او به علم تأویل قرآن و حقانیت امام در جنگهای زمان خلافتش از جمله برداشتهایی است که از روایت بیان شده است. در روایات دیگرِ خاصفالنعل، پیامبر(ص) امام را هادی امت و جانشین بعد از خود معرفی کرده است.
این احادیث به صورت گسترده در منابع فریقین از جمله برخی از کتب اربعه و صِحاح سِتّهٔ اهلسنت بازتاب داشته است. محققان برخی از این احادیث را مستفیض، متواتر و صحیح دانستهاند.
اُمسَلَمه با یادآوری این حدیث از عایشه خواست تا از شورش برعلیه امام خودداری کند. امام علی(ع) در پارهای از سخنانش برای اثبات حقانیت خود، به احادیث خاصفالنعل استناد کرده است. این احادیث در اشعار شاعران از جمله سیدِ حِمیَری بازتاب داشته است.
جایگاه و اهمیت
حدیث خاصفالنعل یا احادیث خاصِفالنعل مجموعهروایاتی از پیامبر اکرم(ص) است، در بیان جایگاه و فضایل امام علی(ع) چون امامت و خلافت، مقاتله با مشرکان و ستمگران که از او در حالیکه مشغول پینهزدن کفش پیامبر بود، با عنوان (خاصف النعل) یاد شده است.[۱] لقب خاصفالنعل برای امام علی(ع) وجه مشترک این روایات است.
خصف بهمعنای جمعکردن و ضمیمهکردن اشیا به هم است[۲] و بهکسی که پارههای کفش را جمع میکند و بهصورت اولش درمیآورد، خاصفالنعل گفته میشود.[۳] پینهزدن به کفش پیامبر(ص) توسط امام علی(ع) را نشان از نهایت تواضع[۴] و بیاعتنایی به دنیا و الگویی برای سادهزیستی دانستهاند.[۵] عبارت خاصفالنعل بعد از بهکاررفتن توسط رسول خدا(ص)[۶] به عنوان یکی از القاب خاص امام علی(ع) به شمار آمده است.[۷]
گفته شده است این روایات از نصوص امامت ائمه(ع)[۸] و از فضایل اختصاصی امام علی(ع) بوده[۹] و به برتری او بر دیگر صحابه دلالت میکند.[۱۰] روایات خاصفالنعل بهرغم اشاره به امام در قالب وصف، از احادیث صریح در فضیلت امام[۱۱] و از نصوص صریح و روشن در امامت و خلافت ایشان[۱۲] به شمار آمده است. برخی از عالمان شیعه و سنی، اهمیت این احادیث را همسان احادیثی چون حدیث منزلت و حدیث غدیر در فضایل امام علی(ع) دانستهاند.[۱۳]
اعتبار حدیث
هاشم بن سلیمان بَحرانی، عالم شیعه قرن یازدهم قمری معتقد است احادیث خاصفالنعل با نُه طریق سندی از سوی اهلسنت[۱۴] و دو طریق از سوی شیعه[۱۵] نقل شده است. بعضی بر این باورند که احادیث خاصفالنعل بهصورت گسترده[۱۶] در منابع شیعه و اهلسنت آمده است.[۱۷] این احادیث در تعدادی از کتب اربعه[۱۸] و دیگر منابع متقدم شیعه[۱۹] ذکر شده و منابع بعدی بهصورت پرتکرار به آن پرداختهاند.[۲۰] در منابع متقدم اهلسنت چون سنن ترمذی،[۲۱] سنن نسایی[۲۲] و مُسنَد احمد[۲۳] به پارهای از این روایات اشاره شده و در منابع دیگر اهلسنت[۲۴] نیز بازتاب داشته است.[۲۵]
شیخ مفید بعضی احادیث خاصف النعل را نزد فریقین صحیح دانسته [۲۶] مقدس اردبیلی این حدیث را مشهور و معتبر معرفی کرده و نوشته است کسی بر صحت این احادیث ایرادی نگرفته است.[۲۷] برخی نوشتهاند در صحت و وثاقت سند این روایات، اجماع وجود دارد.[۲۸] برخی عالمان شیعه گفتهاند این روایات مستفیض [۲۹] و برخی دیگر آنها را متواتر[۳۰] شمردهاند.
ترمذی محدث اهلسنت و از نویسندگان صِحاح سِتّه، بهنقل از محدثان پیشین، روایت خاصفالنعلِ نقلشده در کتاب خود را صحیح دانسته است.[۳۱] گنجی شافعی از محدثان اهلسنت نیز اعتبار آن را والا، نیکو و صحیح قملداد کرده است.[۳۲]
برخی از عالمان شیعه بابی را به احادیث خاصفالنعل اختصاص داده و به جمعآوری آنها از منابع، از جمله منابع اهلسنت پرداختهاند.[۳۳]
گونههای مختلف حدیث و برداشتها از آنها
حدیث خاصف النعل با عبارات و موضوعات متعدد و در مکانها و زمانهای مختلف ذکر شده که گفتهاند این مسئله نشان از تکرار این منقبت و همچنین تأکید بر فضیلت امام علی(ع) است.[۳۴] برخی از احادیث عبارتاند از:
روایت مقاتله برای تأویل قرآن
در بخشی از روایات، خاصفالنعل مربوط به گفتهای از پیامبر اکرم(ص) است که در جمع یاران خود فرمود: «إِنَّ مِنْکمْ مَنْ یقَاتِلُ عَلَی تَأْوِیلِ هَذَا الْقُرْآنِ کمَا قَاتَلْتُ عَلَی تَنْزِیله؛ از شما کسی است که بعد از من برای تأویل قرآن خواهد جنگید؛ همانطور که من برای تنزیل قرآن به مبارزه پرداختم.» برخی از حاضران که گفته شده ابوبکر و عمر بودند، سؤال کردند که آیا آنها همان شخص هستند؟ پیامبر ضمن پاسخ منفی به آنان، او را شخصی دانست که مشغول پینهزدن کفش است. در آن زمان امام علی(ع) در حال وصلهکردن کفش پیامبر بود.[۳۵] شماری از محدثان و مفسران معتقدند پیامبر اکرم(ص) این حدیث را پس از نزول آیه اصلاح ذات البین فرمود.[۳۶]
محققان برداشتهای متفاوتی از حدیث ارائه کردهاند:
- اثبات امامت
مقدس اردبیلی از فقیهان شیعه (درگذشت: ۹۹۳ق) این حدیث را نص صریحی در امامت امام علی(ع) دانسته است.[۳۷] بهباور وی و کسانی دیگری، تشبیه مبارزه امام علی(ع) با مبارزه پیامبر اکرم(ص) بر امامت امام علی دلالت دارد[۳۸] و دلیلی بر رد امامت دیگران است.[۳۹] البته برخی از عالمان اهلسنت همچون شافعی و ابنتیمیه بهرغم صحیحشمردن این حدیث، دلالت آن بر امامت امام علی را نپذیرفتهاندو[۴۰] شافعی تنهاکارکرد حدیث را در روشنشدن چگونگی جنگ با ستمگران دانسته است.[۴۱]
- احاطه کامل به علم تأویل قرآن
بعضی از عالمان شیعه، روایات جنگ خاصفالنعل براساس تأویل قرآن را دلیلی بر احاطه کامل امام علی(ع) بر قرآن[۴۲] و برخورداری او از علم تأویل[۴۳] میدانند.[۴۴] همچنین از این روایت چنین برداشت شده که کتاب خدا بدون امام کفایت نمیکند و سخن افرادی که قرآن را کافی میدانند و نیاز به معصومان را در تبیین آیات رد میکنند، بیاعتبار است.[۴۵]
- حقانیت جنگهای زمان خلافت امام علی(ع)
جمعی از عالمان گفتهاند سخن پیامبر اکرم(ص)، پیشبینی و اثبات حقانیت امام علی(ع) در جنگهایی است که در زمان خلافتش با سه گروه ناکثین، قاسطین و مارقین انجام داد.[۴۶] عدهای این تعبیر را نشان از ارتداد مخالفانی که با امام جنگیدهاند، دانستهاند. [۴۷]
روایت مبارزه با مشرکان
به گزارش حاکم نیشابوری، محدث شافعیمذهب در قرن چهارم قمری، در صلح حدیبیه، سهیل بن عمرو بههمراه چند نفر از سران مشرکان، به حضور پیامبر(ص) آمدند و یکی از شرایط صلحنامه را چنین بیان کردند: «اگر کسی از افراد ما، بهسوی تو آمد، او را به ما برگردان.» پیامبر(ص) از این سخن ناراحت شد و پاسخ داد: «ای گروه قریش، از این درخواست دست بردارید، وگرنه مردی را بهسوی شما میفرستم که خداوند قلب او را با ایمان آزموده است تا گردنهای شما را بزند؛ درحالیکه شما از دین خارج شدهاید.» ابوبکر و عمر گفتند: «آن شخص ماییم؟» پیامبر(ص) فرمود: «نه، او هماکنون کفش مرا پینه میزند.» در این هنگام امام علی(ع) مشغول پینهزدن کفش پیامبر بود.[۴۸]
سید هاشم بحرانی این روایت را در تهدید قبیله ثقیف[۴۹] و نسائی در تهدید «بنووَلیعه» قبیلهای در کنده یا حَضرَموت دانستهاند.[۵۰]
- اثبات امامت امام علی
شماری از عالمان، این حدیث را نشاندهنده امامت امام علی(ع) دانستهاند. اینان گفتهاند مقاتله با مشرکان و گردنزدن آنان بهفرمان خداوند بود و خاصفالنعلی که به تعبیر روایت، «قلبش بهوسیله ایمان آزموده شده» تنهافرد شایسته امامت و جانشینی پیامبر(ص) است.[۵۱]
روایت بیانکنندهٔ جانشینان پیامبر
حُرّ عامِلی محدث و فقیه شیعه، روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده که در آن از امام علی با لقب خاصفالنعل یاد شده و بر جانشینی او و امامت فرزندانش از نسل امام حسین(ع) تصریح شده است.[۵۲] او در حدیث دیگری آورده پیامبر(ص) در جواب سؤال ابوبکر و عمر دربارهٔ خلیفه بعد از خودش، جانشین خود را خاصفالنعل نامید، درحالیکه علی(ع) مشغول پینهزدن کفش پیامبر بود.[۵۳] از عایشه نیز مشابه چنین روایتی نقل شده است.[۵۴]
ابوالصلاح حلبی (م ۴۴۷ق) در تقریبالمعارف گزارشی آورده است که پیامبر اکرم(ص) در یکی از سفرهای خود، از ابوبکر و عمر میخواهد بر خاصفالنعل بهعنوان «امیرالمؤمنین» سلام کنند، درحالیکه امام علی(ع) مشغول وصلهکردن کفشهای پیامبر بود.[۵۵]
روایت هادی امت
خزاز نویسنده کتاب کفایةالاثر روایتی را ذکر کرده که در آن، پیامبر اسلام(ص) در تفسیر کلمه «هادی» در آیه هفتم سوره رعد، امام علی(ع) را خاصفالنعل معرفی کرد که در آن زمان در گوشهای به پینهزدن کفش پیامبر مشغول بود و سپس به بیان فضایل امام پرداخت و امامان بعد از خود را دوازده تن، به عدد نقبای بنیاسرائیل معرفی کرد و مهدی را از آنها دانست.[۵۶]
استنادها به حدیث خاصفالنعل
طبق پارهای از گزارشها، زمانیکه عایشه تصمیم گرفت برعلیه امام علی(ع) شورش کند، از امسلمه خواست تا او را همراهی کند.[۵۷] امسلمه او را نهی کرد و در بیان فضایل امام، به روایتی از پیامبر اکرم(ص) که جانشین خود را خاصفالنعل دانسته بود، استناد کرد.[۵۸] عایشه سخنان امسلمه را تایید کرد؛[۵۹] اما حاضر نشد دست از مخالفت با امام بردارد.[۶۰] بر اساس برخی نقلها عایشه بعد از شنیدن گفتههای امسلمه، تصمیم گرفت دست از شورش بر علیه امام علی(ع) بردارد، اما عبدالله بن زبیر او را از این کار منصرف ساخت.[۶۱]
خود امام علی(ع) نیز در پارهای از سخنانش به احادیث خاصفالنعل استناد[۶۲] و به این موضوع افتخار میکرد.[۶۳] برای مثال، احمد بن علی طبرسی محدث و متکلم شیعه در قرن ششم قمری، در کتابش، الاحتجاج به گزارشی پرداخته که امام برای اثبات حقانیت خود در جنگ جمل به این موضوع تمسک جسته است.[۶۴]
علت استفاده از لقب
گفته شده دلیل استفاده پیامبر اسلام(ص) از تعبیر خاصفالنعل برای امام علی(ع)، نشان دادن اوج تواضع امام با وجود جایگاه ویژه و ارتباط نزدیک او با پیامبر اسلام(ص) بود. طبق این سخن، پیامبر بهصورت غیرمستقیم مردم را به رهبری شخصی که از ویژگی تواضع برخوردار است، رهنمون ساخت.[۶۵] برخی معتقدند که استفاده از تعبیر جدید بهجای نام معروف، سبب ماندگاری آن در یادها میشود و پیامبر با استفاده از تعابیر گوناگون برای معرفی امام علی(ع)، زمینه را برای ماندگاری بیشتر او در افکار مردم فراهم نمود؛ چنانکه استفاده پیامبر از تعبیر ابوتراب برای علی(ع) در همین راستا بوده است.[۶۶]
در نظم و شعر
روایات خاصفالنعل در اشعار شاعران در طول تاریخ بازتاب داشته است.[۶۷] از جمله سید حِمیَری، [۶۸] ابوعلویه اصفهانی، سید مهدی بحرالعلوم و دیگران در اشعارشان، به حدیث خاصفالنعل اشاره کرده[۶۹] یا از عنوان خاصفالنعل بهعنوان لقبی برای امام علی(ع) یاد کردهاند.[۷۰] کتابهای گوناگونی به نقل این اشعار پرداختهاند.[۷۱]
تکنگاری
- کتاب «علیٌ(ع) خاصفُ نَعلِ النَّبی(ص) و قراءةٌ فی رُموزِ الْحدیث و معانیه» به زبان عربی، نوشته ماجد عطیه است. نویسنده با ذکر حدیث نبوی خاصفالنعل، در پی اثبات امامت و خلافت بلافصل امام علی(ع) است.[۷۲]
- پایاننامه ارشد با عنوان «اثبات امامت بلافصل امیرالمومنین(ع) در حدیث مقاتله (خاصفالنعل)، با تأکید بر روش علامه میر حامد حسین» نگاشته شده که به اعتبارسنجی و دلالتسنجی حدیث پرداخته است.[۷۳]
- مقالهای با عنوان «معناکاوی روایتهای جنگ تأویل» به بررسی معنای دقیق تأویل در روایت مبارزه خاصفالنعل برای تأویل قرآن پرداخته است.[۷۴]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۸۵؛ اربلی، کشف الغمة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۳۵؛ علامه حلی، نهج الحق، ۱۹۸۲م، ص۲۲۰، ابنشهرآشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۴۴.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، بیروت، ج۹، ص۷۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۳۵.
- ↑ عطیه، علی علیهالسلام خاصف نعل النبی صلیاللهعلیهوآله، ۱۴۳۶ق، ص۱۳.
- ↑ مکارم شیرازی، پیام امام امیر المومنین(ع)، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۰۳.
- ↑ فاضل لنکرانی، آیة التطهیر رؤیة مبتکرة، ۱۴۲۴ق، ص۱۳۸.
- ↑ سبط ابنجوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۱۶؛ مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعة، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۱۶؛ شیعی سبزواری، راحة الأرواح، ۱۳۷۸ش، ص۸۶.
- ↑ حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۲،
- ↑ شیخ مفید، الإفصاح فی الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۶.
- ↑ جمعی از نویسندگان، فی رحاب أهل البیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۲۲، ص۵۲.
- ↑ مظفر، دلائل الصدق، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۸۵،
- ↑ مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعة، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۳۲؛ طبری، کامل البهائی فی السقیفة، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۲۲۰؛ عطیه، علی علیهالسلام خاصف نعل النبی صلیاللهعلیهوآله، ۱۴۳۶ق، ص۱۲۳.
- ↑ کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۳۷؛ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغة لابنأبی الحدید، ۱۳۸۳ش، ج۹، ۲۸؛ بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۶۹.
- ↑ بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۸۵.
- ↑ بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۶۹.
- ↑ کاشف الغطاء، العقائد الجعفریة، ۱۴۲۵ق، ص۷۴؛ کشف الغطاء، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۳۷.
- ↑ ابنشاذان نیشابوری، الإیضاح، ۱۳۶۳ش، ص۴۵۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۱؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۱۶.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۲۱؛ شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۲۲؛ شیخ مفید، الإختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۹؛ ابنحیون، شرح الأخبار، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۰۳؛ شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۷۵؛ شیخ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۵۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، کشف الیقین، ۱۴۱۱ق، ص۱۳۷؛ علامه حلی، نهج الحق، ۱۹۸۲م، ص۲۲۰؛ طبرسی، إعلام الوری، ۱۳۹۰ق، ص۱۸۹؛ ابنشهرآشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۴۴.
- ↑ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۱۹، ج۵، ص۴۵۲.
- ↑ نسایی، سنن النسائی، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۲۷-۱۲۸.
- ↑ ابنحنبل، مسند الإمام أحمد بن حنبل، ۱۴۱۶ق، ج۱۷، ص۳۹۱.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: ابنمغازلی شافعی، مناقب ابنالمغازلی الشافعی، ۱۴۲۴ق، ص۹۹؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۱۴۹؛ متقی هندی، کنز العمال، ۱۹۸۹م، ج۱۳، ص۹۹، ۱۴۷؛ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغة لابنأبی الحدید، ۱۳۸۳ش، ج۶، ۲۱۷.
- ↑ برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به: شرف الدین، المراجعات، ۱۴۲۶ق، ص۳۴۶؛ فیروزآبادی، فضائل الخمسة، ۱۳۹۲ق، ج۲، ۳۴۹-۳۵۰.
- ↑ شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۸۰.
- ↑ مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعة، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۳۲.
- ↑ عطیه، علی علیهالسلام خاصف نعل النبی صلیاللهعلیهوآله، ۱۴۳۶ق، ص۱۹.
- ↑ شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۸۰؛ شیخ الشریعه اصفهانی، القول الصراح فی نقد الصحاح، قم، ص۲۱۷؛ عطیه، علی علیهالسلام خاصف نعل النبی صلیاللهعلیهوآله، ۱۴۳۶ق، ص۱۲.
- ↑ شرف الدین، المراجعات، ۱۴۲۶ق، ص۳۱۹؛ کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۳۷.
- ↑ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۱۹، ج۵، ص۴۵۲.
- ↑ گنجی شافعی، کفایة الطالب، ۱۴۰۴ق، ص۹۸.
- ↑ بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۸۵؛ اربلی، کشف الغمة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۳۵؛ علامه حلی، نهج الحق، ۱۹۸۲م، ص۲۲۰.مرعشی، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۶۰۶-۶۱۳؛ مظفر، دلائل الصدق، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۸۵-۹۲؛ نقوی، عبقات الأنوار، ۱۳۶۶ش، ج۱۵، ص۱۰۰؛ ابنشهرآشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۴۴.
- ↑ عطیه، علی علیهالسلام خاصف نعل النبی صلیاللهعلیهوآله، ۱۴۳۶ق، ص۱۹.
- ↑ ابنحنبل، مسند الإمام أحمد بن حنبل، ۱۴۱۶ق، ج۱۷، ص۳۹۱، ج۱۸، ص۲۹۶. با کمی اختلاف در: ابنعطیه، أبهی المراد، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۳۷؛ شیخ مفید، الإفصاح فی الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۵؛ میلانی، تشیید المراجعات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۲۸۲؛ طبری، المسترشد فی إمامة علی بن أبی طالب(ع)، ۱۴۱۵ق، ص۳۵۷؛ سید بن طاووس، الطرائف، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۷۰؛ مرعشی، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۳۱، ص۱۴۹.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۲۱؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۱؛ ابنشعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۲۸۹؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۱۶.
- ↑ مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعة، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۳۲.
- ↑ مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعة، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۳۳؛ بیاضی، الصراط المستقیم، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۶۳.
- ↑ مظفر، دلائل الصدق، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۱۵۴.
- ↑ میلانی، تشیید المراجعات، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴۶۹، به نقل از ابنتیمیه؛ مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعة، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۳۲، به نقل از شافعی.
- ↑ مظفر، دلائل الصدق، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۱۵۴؛ مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعة، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۳۲، به نقل از شافعی
- ↑ حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۴۸.
- ↑ ابنعطیه، أبهی المراد، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۳۸.
- ↑ حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۴۸.
- ↑ حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۴۸.
- ↑ نقوی، عبقات الأنوار، ۱۳۶۶ش، ج۱۱، ص۱۶۶، شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۷۹؛ سلطان الواعظین شیرازی، شبهای پیشاور، ۱۳۷۹ش، ص۹۰۱.
- ↑ سلطان الواعظین شیرازی، شبهای پیشاور، ۱۳۷۹ش، ص۹۰۱.
- ↑ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۱۹، ج۵، ص۴۵۱؛ شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۲۲؛ طبرسی، إعلام الوری، ۱۳۹۰ق، ص۱۸۹؛ مرعشی، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۶۰۶.
- ↑ بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۸۶.
- ↑ نسایی، سنن النسائی، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۲۷-۱۲۸.
- ↑ اربلی، کشف الغمة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۳۶-۳۳۷؛ بیاضی، الصراط المستقیم، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۶۳؛ مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعة، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۳۲.
- ↑ شیخ حر عاملی، إثبات الهداة، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۲۵۷.
- ↑ شیخ حر عاملی، إثبات الهداة، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۲۳.
- ↑ طبری، المسترشد فی إمامة علی بن أبی طالب(ع)، ۱۴۱۵ق، ص۶۲۲؛ شیخ حر عاملی، إثبات الهداة، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۲۷۵؛ بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۴۲.
- ↑ حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۳.
- ↑ خزاز، کفایة الأثر، ۱۴۰۱ق، ص۸۸.
- ↑ طبری، کامل البهائی فی السقیفة، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۲۱۸-۲۲۰.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغة لابنأبی الحدید، ۱۳۸۳ش، ج۶، ۲۱۷، طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۶۶، شیخ حر عاملی، إثبات الهداة، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۲۳، ۱۵۶؛ بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۴۲؛ سلطان الواعظین شیرازی، شبهای پیشاور، ۱۳۷۹ش، ص۷۴۰.
- ↑ طبری، کامل البهائی فی السقیفة، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۲۱۸-۲۲۰.
- ↑ سلطان الواعظین شیرازی، شبهای پیشاور، ۱۳۷۹ش، ص۷۴۱.
- ↑ طبری، کامل البهائی فی السقیفة، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۲۲۰.
- ↑ ابنشاذان نیشابوری، الإیضاح، ۱۳۶۳ش، ص۴۵۱؛ بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۸۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۶، ص۴.
- ↑ مغنیه، الجوامع و الفوارق، ۱۴۱۴ق، ص۱۷۹.
- ↑ طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۷۰،
- ↑ «نام بردن از امیرالمؤمنین علیهالسلام با عنوان خاصف النعل یا «کفشدوز»، سایت ثقلین.
- ↑ «نام بردن از امیرالمؤمنین علیهالسلام با عنوان خاصف النعل یا «کفشدوز»، سایت ثقلین.
- ↑ برای نمونه: ابنشهرآشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۴۵.
- ↑ شیخ حر عاملی، إثبات الهداة، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۳۴۱؛ الغدیر، ج۲، ۴۵۰؛ ابنشهرآشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۴۵.
- ↑ عطیه، علی علیهالسلام خاصف نعل النبی صلیاللهعلیهوآله، ۱۴۳۶ق، ص۱۳۱.
- ↑ سبط ابنجوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۴۵؛ محدث ارموی، تعلیقات نقض، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۹۷۶.
- ↑ شیخ حر عاملی، إثبات الهداة، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۳۴۱؛ الغدیر، ج۲، ۴۵۰؛ ابنشهرآشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۴۵.
- ↑ عطیه، ماجد بن احمد، علی علیهالسلام خاصف نعل النبی صلیاللهعلیهوآله، کربلا، العتبة الحسینیة المقدسة، ۱۴۳۶ق.
- ↑ «اثبات امامت بلافصل امیرالمومنین علیهالسلام در حدیث مقاتله بررسی شد.»، پایگاه جامع اطلاع رسانی امامت.
- ↑ مرادی، محمد، «معناکاوی روایتهای جنگ تأویل»، نشریه علوم حدیث، دوره ۱۹، شماره ۷۴، شماره پیاپی ۷۴، زمستان ۱۳۹۳ش.
منابع
- ابنابی الحدید، شرح نهج البلاغة لابنأبی الحدید، قم، مکتبة آیة الله المرعشی، ۱۳۸۳ش.
- ابنحنبل، احمد بن محمد، مسند الإمام أحمد بن حنبل، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۶ق.
- ابنحیون، نعمان بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۹ق.
- ابنشاذان نیشابوری، فضل، الإیضاح، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۳ش.
- ابنشعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیه و آله، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
- ابنشهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
- ابنعطیه، جمیل حمود، أبهی المراد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، بیروت، مؤسسة الأعلمی، ۱۴۲۳ق.
- ابنمغازلی شافعی، مناقب ابنالمغازلی الشافعی، بیروت، دارالأضواء، چاپ سوم، ۱۴۲۴ق.
- ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دارصادر، چاپ سوم، بیتا.
- «اثبات امامت بلافصل امیرالمومنین علیهالسلام در حدیث مقاتله بررسی شد.»، پایگاه جامع اطلاع رسانی امامت، تاریخ بازدید: ۹ حرداد ۱۴۰۲ش.
- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، تبریز، بنیهاشمی، ۱۳۸۱ق.
- بحرانی، سید هاشم غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الإمام من طریق الخاص و العام، بیروت، مؤسسة التأریخ العربی، ۱۴۲۲ق.
- بیاضی، علی بن یونس، الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، قم، المکتبة المرتضویة، ۱۳۸۴ش.
- ترمذی، محمد بن عیسی، الجامع الصحیح و هو سنن الترمذی، قاهره، دارالحدیث، ۱۴۱۹ق.
- جمعی از نویسندگان، فی رحاب أهلالبیت(ع)، قم، المجمع العالمی لأهل البیت(ع)، چاپ دوم، ۱۴۲۶ق.
- حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
- حسینی تهرانی، سید محمد حسین، امام شناسی، مشهد، علامه طباطبایی، چاپ سوم، ۱۴۲۶ش.
- حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف، قم، انتشارات الهادی، ۱۴۰۴ق.
- خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، قم، انتشارات بیدار، ۱۴۰۱ق.
- سبط ابنجوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۴۱۸ق.
- سلطان الواعظین شیرازی، شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و نهم، ۱۳۷۹ش.
- سید بن طاووس حسنی، علی بن موسی، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف فی معرفة مذاهب الطوائف، قم، خیام، ۱۴۰۰ق.
- شرف الدین، سید عبدالحسین، المراجعات، قم، المجمع العالمی لأهل البیت، چاپ دوم، ۱۴۲۶ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ش.
- شیخ طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، قم، دارالثقافة، ۱۴۱۴ق.
- شیخ طوسی، محمد بن الحسن، تهذیب الأحکام، تحقیق خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- شیخ الشریعه اصفهانی، القول الصراح فی نقد الصحاح، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، بیتا.
- شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، إثبات الهداة، بیروت، مؤسسة الأعلمی، ۱۴۲۲ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد بن نُعمان، الإختصاص، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الإفصاح فی الإمامة، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الجمل، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- شیعی سبزواری، ابو سعید، راحة الأرواح، تهران، میراث مکتوب، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق.
- طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج، مشهد، نشر المرتضی، ۱۴۰۳ق.
- طبری، عماد الدین، کامل البهائی فی السقیفة، قم، المکتبة الحیدریة، ۱۴۲۶ق.
- طبری، محمد بن جریر بن رستم، المسترشد فی إمامة أمیر المؤمنین(ع)، قم، مؤسسة الواصف، ۱۴۱۵ق.
- عطیه، ماجد بن احمد، علی علیهالسلام خاصف نعل النبی صلیاللهعلیهوآله، کربلا، العتبة الحسینیة المقدسة، ۱۴۳۶ق،
- علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف الیقین فی فضائل أمیر المومنین(ع)، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۱ق.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، بیروت، دارالکتاب اللبنانی، ۱۹۸۲م.
- فاضل لنکرانی، محمد، شهاب الدین اشراقی، آیة التطهیر رؤیة مبتکرة، قم، مرکز فقه الأئمة الأطهار(ع)، چاپ سوم، ۱۴۲۴ق.
- فیروزآبادی، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۲ق.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
- کاشف الغطاء، شیخ جعفر، العقائد الجعفریة، قم، مؤسسة أنصاریان، چاپ سوم، ۱۴۲۵ق.
- کاشف الغطاء، شیخ جعفر، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۲۲ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- گنجی شافعی، محمد بن یوسف، کفایة الطالب فی علی بن ابی طالب(ع)، تهران، دار احیاء تراث أهل البیت، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
- محدث ارموی، میر جلال الدین، تعلیقات نقض، تهران، انتشارات انجمن آثار ملی، ۱۳۵۸ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تحقیق: ابراهیم میانجی و محدباقر بهبودی، قم، چاپ سوم ، ۱۴۰۳،
- متقی هندی، علی بن حسامالدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۹۸۹م.
- مرعشی، قاضی نورالله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۹ق.
- مظفر، محمدحسین، دلائل الصدق، قم، مؤسسة آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- مغنیه، محمد جواد، الجوامع و الفوارق بین السنة و الشیعة، بیروت، مؤسسة عز الدین، ۱۴۱۴ق.
- مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، حدیقة الشیعة، قم، انتشارات انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۸۳ش.
- میلانی، سید علی، تشیید المراجعات و تفنید المکابرات، قم، مرکز الحقائق الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۲۷ق.
- مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۵ش.
- «نام بردن از امیرالمؤمنین علیهالسلام با عنوان خاصف النعل یا «کفشدوز»، سایت ثقلین. تاریخ بازدید: ۹ حرداد ۱۴۰۲ش.
- نسائی، احمد بن علی، السنن الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، ۱۴۱۱ق.