پرش به محتوا

آیه ۲۲۸ سوره بقره

از ویکی شیعه
آیه ۲۲۸ سوره بقره
مشخصات آیه
واقع در سورهبقره
شماره آیه۲۲۸
جزء۲
اطلاعات محتوایی
شأن نزولعده طلاق رجعی
مکان نزولمدینه
موضوعفقهی
دربارهمدت عدّه طلاق
حق رجوع شوهر در ایام عدّه طلاق رجعی
حقوق متقابل زن و شوهر


آیه ۲۲۸ سوره بقره به احکام مربوط به طلاق رجعی و عدّه آن می‌پردازد. مطابق با مضمون آیه، خداوند به زنان مطلقه فرمان می‌دهد که اگر قصد ازدواج مجدد دارند، باید به‌مدت سه پاکی از عادت ماهیانه انتظار بکشند. همچنین، اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند، موظف‌اند وضعیت بارداری خود را پنهان نکنند؛ چرا که تعیین زمان آغاز و پایان عدّه بر عهده خود آنان نهاده شده است. بنابراین، نباید به انگیزه انتقام‌جویی یا جلوگیری از حق رجوع شوهر، حاملگی یا مدت عدّه را مخفی کنند.

از سوی دیگر، خطاب به مردان آمده است که تنها در صورتی می‌توانند در بازه زمانی عدّه به زندگی زناشویی بازگردند که نیت آن‌ها اصلاح رابطه باشد، نه آسیب رساندن به همسر. این دوران نه‌تنها فرصتی برای بازنگری و سازش شمرده می‌شود، بلکه هدف اصلی آن، حفظ نسل و جلوگیری از اختلاط نسب‌ها است.

عبارت «وَ لِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ» از نکات مهم تفسیری درباره جایگاه مردان نسبت به زنان است. دیدگاه‌های متنوعی در این زمینه مطرح شده‌اند. به گفتهٔ علامه طباطبایی مفسر قرآن، این بخش، مکمل جمله «وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ» است که بر برابری حقوقی زن و مرد تأکید دارد. طبق دیدگاه او، هرچند میان مردان و زنان تفاوت‌های جسمی و روانی زیادی وجود دارد، اما این تفاوت‌ها به نقش‌های احساسی و عقلانی مربوط می‌شود و مانع برابری حقوقی آنان نیست.

اهمیت تنظیم روابط خانوادگی در شریعت اسلام

آیه ۲۲۸ سوره بقره را زیربنای مهمی برای تنظیم روابط خانوادگی در شریعت اسلامی دانسته‌اند.[۱] طبق مفاد این آیه، زن طلاق داده شده باید به اندازه سه دوره پاکی از حیض صبر کند و با شخص دیگری ازدواج نکند و در این مدت، اگر شوهرش قصد واقعی برای اصلاح روابط خود با همسرش را دارد، بدون نیاز به عقد جدید، می‌توان به زندگی مشترک باز گردد. همچنین زنان موظف‌اند وضعیت بارداری خود را پنهان نکنند، زیرا تشخیص آغاز و پایان عدّه بر عهده خود آنان نهاده شده و نباید به انگیزه انتقام یا جلوگیری از حق رجوع شوهر، حاملگی یا مدت عدّه را پنهان کنند.[۲]

به گفتهٔ علامه طباطبایی (درگذشت: ۱۳۶۰ش)، آیه ۲۲۸ سوره بقره شامل همه زنان مطلقه نمی‌شود، بلکه فقط شامل مطلقه‌هایی است که طلاق رجعی گرفته‌اند، نه طلاق بائن.[۳] و عبارت «بِأَنفُسِهِنَّ» در آیه‌، اشاره به این دارد که زن باید در مدت عده، از ازدواج مجدد خودداری کند تا از اختلاط نَسَب‌ها جلوگیری شود. به عقیده علامه طباطبایی، این بیان به معنای آن است که هدف اصلی از عده، حفظ نسل و پاکیزگی نسب‌ها است.[۴]

﴿وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ۝٢٢٨ [بقره:228]|﴿و زنان طلاق داده شده باید مدت سه پاکی انتظار کشند و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارند برای آنان روا نیست که آنچه را خداوند در رحم آنان آفریده پوشیده دارند و شوهرانشان اگر سر آشتی دارند به بازآوردن آنان در این [مدت] سزاوارترند و مانند همان [وظایفی] که بر عهده زنان است به‌طور شایسته به نفع آنان [بر عهده مردان] است و مردان بر آنان درجه برتری دارند و خداوند توانا و حکیم است ۝٢٢٨

به اعتقاد مکارم شیرازی، فراز «وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ» در این آیه بیانگر حقوق متقابل زن و شوهر در زندگی مشترک است و جمله «وَ لِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ» اشاره به مسئولیت مدیریتی مرد در خانواده دارد که ریشه در تفاوت‌های طبیعی است، نه برتری ارزشی.[۵]

شأن نزول

در شأن نزول آیه ۲۲۸ سوره بقره گفته شده مردی به نام اسماعیل بن عبدالله الغاری، زنی به نام فتیله داشت. برخی دیگر نام این مرد را مالک بن الاشدق از اهل طائف ذکر کرده‌اند.[۶] این مرد در حالی که نمی‌دانست همسرش باردار است، او را طلاق می‌دهد. اما وقتی متوجه می‌شود که زن او حامله بوده است، به او رجوع کرده و او را به خانه‌اش می‌آورد. زن پس از زاییدن فرزندش می‌میرد. در این هنگام، خداوند این آیه را نازل می‌کند.[۷] همچنین، اسماء بنت یزید بن سَکَن انصاریه روایت کرده است که در زمان رسول خدا (ص)، شوهرش او را طلاق داد، در حالی که در آن زمان برای زنان مطلقه عده‌ای در نظر گرفته نشده بود. سپس این آیه نازل شد.[۸]

عده زنان مطلقه سه حیض است یا سه پاکی؟

برای اطلاعات بیشتر، اینها را هم ببینید: طلاق رجعی و عده طلاق

مفسرین به‌دلیل داشتن دو معنی متضاد برای واژه «قُرء» (پاکی و حیض)،[۹] دنبال روشن شدن منظور قرآن‌اند که آیا عده زنان مطلقه سه حیض است یا سه پاکی؟ مفسرین شیعه واژه «قرء» را به معنای «پاکی» دانسته‌اند[۱۰] و به آیه «فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَ أَحْصُوا الْعِدَّةَ» استناد کرده‌اند.[۱۱] به‌نظر آنان، طلاق باید در دوران پاکی زن و پیش از آمیزش انجام شود؛ زیرا آیه تأکید دارد طلاق در زمان آغاز عدّه باشد، و این با معنای «پاکی» برای «قرء» سازگار است.[۱۲] در فقه شیعه نیز عده زنان مطلقه سه بار پاک شدن است، پاکی اول آن زمانی است که با شوهر خود آمیزشی نداشته است. پاکی دوم حیض اول است، پاکی سوم پاک شدن از حیض دوم است و به محض این‌که حیض سوم را دید، ازدواج با او جایز است.[۱۳]

در مقابل، ابوحنیفه و پیروانش معتقدند عده زن مطلقه سه حیض است و در حیض سوم عده‌اش تمام می‌شود.[۱۴] آن‌گاه به این حدیث پیامبر(ص) استشهاد می‌کنند که فرمود «در ایام حیض زنان باید نماز را رها کنند.»[۱۵] از این رو تا زمانی که زن از حیض سوم پاک نشود، شوهر زن مطلقه می‌تواند به او رجوع کند؛ ولی بعداز آن که پاک شده است، حق رجوع ندارد و بر همه‌ی مردان حلال است که با آن زن ازدواج کنند.[۱۶]

منظور از برتری مرد نسبت به زن در آیه

درباره منظور آیه ۲۲۸ سوره بقره از برتری مرد نسبت به زن در فراز «وَ لِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ»، دیدگاه‌های گوناگونی از سوی مفسران ارائه شده است. طبرسی در تفسیر مجمع‌البیان، از ابن‌عباس، صحابی پیامبر(ص) نقل کرده که منظور از «درجه»، منزلتی اخلاقی برای مرد است؛ یعنی مرد با گذشت و رعایت حال زن، همه حقوق خود را مطالبه نمی‌کند و این فضیلت اخلاقی را کسب می‌کند.[۱۷] برخی مفسران این «درجه» را برتری مردان در نهاد خانواده می‌دانند و برتری را ناشی از پرداخت مهریه و نفقه توسط مردان می‌دانند.[۱۸] برخی نیز این «درجه» را با استناد به آیه «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ»، مسئولیت سنگین ریاست خانواده می‌دانند که بر عهده مردان است.[۱۹] طبرسی، همچنین با استناد به قول مجاهد و قتاده، فضیلت مردان را در سطوح اجتماعی شامل طاعت، توانایی ترک گناه، افزایش سهم ارث و جهاد دانسته است.[۲۰]

گروهی از مفسران با توجه به شأن نزول و محتوای آیه، معتقدند که حکم برتری مرد بر زن محدود به مسئله طلاق و دوران عده است و نباید به سایر حقوق و وظایف خانوادگی تعمیم یابد.[۲۱] سید قطب، نویسنده کتاب «فی ظلال القرآن»، معتقد است که برتری مذکور در این آیه محدود به حق مردان در بازگرداندن زن به زندگی مشترک در دوران عده پس از طلاق است و نباید آن را به‌معنای برتری کلی یا برتری مطلق مردان بر زنان تعمیم داد.[۲۲]

از دیدگاه برخی مفسران نظیر علامه طباطبایی و سیده نصرت امین، از مفسران شیعی، «درجه» نشان‌دهنده برتری نسبی مرد بر زن است. آن‌ها معتقدند که مردان و زنان از نظر ویژگی‌های جسمانی و روانی با یکدیگر تفاوت دارند. این گروه تأکید می‌کنند که زن و مرد از نظر حقوق برابرند، اما تفاوت‌هایی در ساختار جسمانی و روانی میان آن‌ها وجود دارد که موجب شده زندگی زنان بیشتر جنبه احساسی داشته باشد، در حالی‌ که زندگی مردان عقلانی‌تر است.[۲۳] همچنین گفته شده نباید این تفاوت‌ها را نشانه‌ای از فرودستی زنان نسبت به مردان تلقی کرد.[۲۴]

علامه طباطبایی با توجه به همین تفاوت‌های جسمی و روحی میان زن و مرد، جمله «وَ لِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ» را ناقض جمله «وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ» -مبنی بر برابری حقوق زنان و مردان- نمی‌داند؛ بلکه آن را مکمّل و تأکیدکننده تناسب و تعادل در حقوق زن و مرد می‌داند.[۲۵]

پانویس

  1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ۱۹۲-۱۸۵.
  2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ۱۹۲-۱۸۵.
  3. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۳۰.
  4. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۳۰.
  5. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ۱۹۲-۱۸۵.
  6. محقق، نمونه بینات در شان نزول آیات، ۱۳۶۴ش، ص۸۵.
  7. محقق، نمونه بینات در شان نزول آیات، ۱۳۶۴ش، ص۸۵.
  8. محقق، نمونه بینات در شان نزول آیات، ۱۳۶۴ش، ص۸۵.
  9. برای نمونه نگاه کنید به: صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۱۰.
  10. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۹۸؛ علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۳۰.
  11. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۰۰-۹۸.
  12. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۰۰-۹۸.
  13. برای نمونه نگاه کنید به: امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۳۲۰.
  14. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۶۴.
  15. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۸۵.
  16. ابو‌زهره، زهرة التفاسیر، دار الفکر، ج۲، ص۷۶۴.
  17. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۰۲-۱۰۱.
  18. واحدی، الوسیط، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۳۳.
  19. رضا، المنار، ۱۹۹۰م، ج۲، ص۳۰۱.
  20. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۰۱-۱۰۰.
  21. یرای نمونه نگاه کنید به: مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۴۳؛ قطب، فی ضلال القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۴۶.
  22. قطب، فی ضلال القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۴۷.
  23. برای نمونه نگاه کنید به: علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۷۵؛ امین، مخزن العرفان، اصفهان، ج۲، ص۳۲۷-۳۲۴.
  24. صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۴۰؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۱، ۲۶۵-۲۶۳.
  25. علامه طباطبایی، زن در قرآن، ۱۴۰۳ش، ۲۷۲-۲۷۱.

منابع

  • امام خمینی، سید روح‌الله، تحریر الوسیلة، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(ره)، ۱۳۹۲ش.
  • امین اصفهانی، سیده نصرت‌بیگم، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، اصفهان، نشر انجمن حمایت از خانواده‌های بی‌سرپرست، چاپ اول، بی‌تا.
  • جوادی‌آملی، عبدالله، تسنیم، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۹ش.
  • رضا، محمدرشید، تفسیر القرآن الحکیم الشهیر بتفسیر المنار، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب. ۱۹۹۰م.
  • صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، تحقیق: محمدحسن آل‌یاسین، بیروت، عالم الکتاب، ۱۴۱۴ق.
  • صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۶ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • علامه طباطبایی، سید محمدحسین، زن در قرآن، تحقیق: محمد مرادی، قم، مرکز نشر هاجر، ۱۴۰۳ش.
  • علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • قطب، سید، فی ظلال القرآن، بیروت، قاهره، دارالشروق، چاپ هفدهم، ۱۴۱۲ق.
  • طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق‏.
  • محقق، محمدباقر، نمونه بینات در شان نزول آیات، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۴ش.
  • مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.