آیه ۱۱۳ سوره توبه

از ویکی شیعه
آیه ۱۱۳ سوره توبه
مشخصات آیه
واقع در سورهتوبه
شماره آیه۱۱۳
جزء۱۱
اطلاعات محتوایی
شأن نزولدارد
مکان نزولمدینه
موضوعنهی از استغفار برای مشرکان
آیات مرتبطآیه ۱۱۴ سوره توبه


آیه ۱۱۳ سوره توبه به نهی از طلب آمرزش برای مشرکان اشاره می‌کند. مفسران شیعه دلایلی برای این نهی بیان کرده‌اند. نخست، از آنجا که مشرکان هیچ‌گاه قابل آمرزش نیستند، استغفار برای آنان بی‌فایده و بی‌معناست. دوم، استغفار برای مشرکان نوعی اظهار محبت به آنها است که قرآن از آن نهی کرده است. برخی فقیهان شیعه بر اساس این آیه استغفار برای کافران را حرام دانسته‌اند و علاوه بر این گفته‌اند که به نیابت از آنان نمی‌توان حج به جا آورد.

شأن نزول این آیه طبق نقل شیعیان به زمانی مربوط می‌شود که مسلمانان از پیامبر(ص) خواستند برای پدرانشان که در دوران جاهلیت مرده بودند، استغفار کند، و خداوند با نزول این آیه به آنها پاسخ داد که چنین درخواستی شایستۀ مسلمانان نیست. مفسران اهل سنت شأن نزول‌های دیگری نیز بیان کرده‌اند، مانند درخواست پیامبر(ص) برای استغفار برای عمویش ابوطالب که طبق برخی احادیث اهل سنت تا هنگام مرگش مشرک ماند یا درخواست آمرزش برای مادرش آمنه. اما مفسران شیعه این نقل‌ها را قبول ندارند و معتقدند که والدین پیامبر(ص) موحد بوده‌اند.

معرفی آیه

قرآن کریم در آیه ۱۱۳ سوره توبه به ناشایست بودن استغفار برای مشرکان اشاره می‌کند.[۱] مفسران شیعه برای این امر دو دلیل ذکر کرده‌اند. اول اینکه این کاری بیهوده است؛ زیرا راه نجاتی برای مشرکان وجود ندارد.[۲] به گفتۀ‌ علامه طباطبایی، اگر ممکن بود فرض کنیم که خداوند با بنده‌اش دشمنی کند، قابل تصور بود که بنده با درخواست رحمت الهی، برای خود و دیگران طلب مغفرت کند؛ اما اگر بندگان - مانند مشرکان - با خداوند دشمنی کنند، نمی‌توان به آمرزش آن‌ها امید داشت.[۳] جوادی آملی معتقد است مشرک ارتباط خود را با خدا به طور کامل قطع کرده است و استغفار که به معنای درخواست برقراری این ارتباط است برای مشرک بی‌فایده است در نتیجه حضرت محمد(ص) هرگز کاری که بی‌فایده باشد انجام نمی‌دهد.[۴] علاوه بر این، دلیل نهی از استغفار برای مشرکان را این دانسته‌اند که طلب بخشش برای آن‌ها، نوعی اظهار محبت با آن‌ها است و این چیزی است که بارها در قرآن از آن نهی شده است.[۵]

متن و ترجمه آیه

﴿مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ۝١١٣ [توبه:113]﴿بر پیامبر و کسانی که ایمان آورده‌اند سزاوار نیست که برای مشرکان پس از آنکه برایشان آشکار گردید که آنان اهل دوزخند طلب آمرزش کنند هر چند خویشاوند [آنان] باشند ۝١١٣

استغفار برای مشرکان و نیابت از آنان در حج

برخی فقیهان شیعه بر اساس آیه ۱۱۳ سوره توبه گفته‌اند که استغفار برای مشرکان جایز نیست.[۶] علاوه بر این بعضی از این فقیهان قائلند که این حکم فقط مخصوص مشرکان نیست و شامل همۀ انواع کافران می‌شود.[۷] همچنین بر اساس این آیه استدلال شده است که نمی‌توان به نیابت از غیر مسلمان اعمال حج را به جا آورد.[۸]

شأن نزول

مفسران شیعه در بیان شأن نزول آیه ۱۱۳ سوره توبه گفته‌اند که مسلمانان از پیامبر(ص) خواستند که برای پدرانشان که در زمان جاهلیت مرده بودند طلب آمرزش کند و خداوند با نزول این آیه بیان کرد که سزاوار نیست که پیامبر(ص) و هیچ مؤمنی برای کافران دعا و طلب مغفرت نمایند.[۹]

نظر مفسران سنی دربارۀ شأن نزول آیه

به غیر از شأن نزولی که شیعیان برای آیه ۱۱۳ سوره توبه ذکر کرده‌اند، مفسران اهل سنت نیز برای این آیه دو شأن نزول دیگر بیان کرده‌اند.[۱۰] طبق یک نقل، وقتی ابوطالب، عموی پیامبر(ص) در حال مرگ بود، پیامبر(ص) از او خواست که شهادتین بگوید تا برای او شفاعت کند؛ اما ابوجهل و عبدالله بن ابی‌امیه (متوفای ۸ق) مانع شدند. پس از آن، پیامبر(ص) گفت که برای او استغفار خواهد کرد و این آیه نازل شد.[۱۱] طبق نقل دیگر، پیامبر(ص) به زیارت قبر مادرش آمنه رفت و در کنار آن گریه کرد. او از خداوند خواست تا برای او طلب آمرزش کند و این آیه در این باره نازل شد.[۱۲]

مخالفت مفسران شیعه با نظر مفسران اهل سنت

دو شأن نزولِ بیان شده در تفاسیر اهل سنت مورد قبول مفسران شیعه نیست.[۱۳] به گفتۀ ناصر مکارم شیرازی سوره توبه در سال ۹ق نازل گردید؛ اما درگذشت ابوطالب قبل از هجرت اتفاق افتاد.[۱۴] علاوه بر این، به نظر مکارم شیرازی حتی پیش از مرگ ابوطالب، خداوند مسلمانان را از دوستی و محبت مشرکان نهی کرده بود، بنا بر این اگر ابوطالب مشرکْ از دنیا رفته بود، محال بود که پیامبر(ص) با استغفار در حق او محبتش را نسبت به او ابراز کند.[۱۵]

علاوه بر این‌ها، طبق یک پژوهش، همۀ عالمان شیعه آمنه بنت وهب و ابوطالب را موحد می‌دانند.[۱۶] همچنین شیخ عباس قمی، با استناد به آیه ۸۴ سوره توبه که پیامبر را از نماز گزاردن بر مردگان مشرکان و ایستادن بر سر قبر آنان نهی کرده، مشرک بودن والدین پیامبر(ص) را منتفی دانسته است، چرا که پیامبر(ص) قبر پدر و مادر خود را زیارت می‌کرده است.[۱۷]

پانویس

  1. رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۳۲۴.
  2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۱۵۵.
  3. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۵۲ش، ج۹، ص۳۹۷.
  4. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۳۵، ص۳۸۴.
  5. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۱۵۵.
  6. فاضل مقداد، كنز العرفان في فقه القرآن، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۷۸.
  7. أنصاري، الموسوعة الفقهية الميسرة، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۳۶.
  8. حکیم، مستمسک العرو‏ة الوثقی، ۱۳۷۴ش، ج۱۱، ص۱۱.
  9. طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۱۱۵؛ طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۸۸.
  10. فخر رازی، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، ۱۴۲۰ق، ج۱۶، ص۱۵۷-۱۵۸؛ طبری، جامع البیان عن تاویل آی القرآن (تفسیر الطبری)، ۱۴۲۲ق، ج۱۲، ص۲۰-۲۴.
  11. فخر رازی، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، ۱۴۲۰ق، ج۱۶، ص۱۵۷.
  12. فخر رازی، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، ۱۴۲۰ق، ج۱۶، ص۱۵۷-۱۵۸؛ طبری، جامع البیان عن تاویل آی القرآن (تفسیر الطبری)، ۱۴۲۲ق، ج۱۲، ص۲۰-۲۴.
  13. مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۱۰۶؛مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۱۵۷.
  14. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۱۵۷.
  15. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص؟؟؟
  16. آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۶۹ش، ص۵۳.
  17. محدث قمی، سفینة البحار و مدینة الحکم، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۷۱.

منابع

  • آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۹ش.
  • انصاری، محمدعلی، الموسوعة الفقهیة المیسرة، قم، مجمع الفکر الإسلامی، ۱۴۲۰ق.
  • حکیم، محسن، مستمسک العروة الوثقی، قم، دار التفسیر، ۱۳۷۴ش/۱۴۱۶ق.
  • جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم(ج۳۵)، به تحقیق حسین شفیعی و عطاء الله میرزاده، قم، نشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۹۴ش.
  • رضایی اصفهانی، محمدعلی؛ جمعی از پژوهشگران قرآنی، تفسیر قرآن مهر، قم، پژوهش‌های تفسیر و علوم قرآن، ۱۳۸۷ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۵۲ش/۱۳۹۳ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، قم، حوزه علمیه قم، ۱۴۱۲ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۸ق.
  • طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تاویل آی القرآن (تفسیر الطبری)، مصر، هجر، ۱۴۲۲ق/۲۰۰۱م.
  • فاضل مقداد، جمال‌الدین بن عبدالله، کنز العرفان فی فقه القرآن، تهران، مرتضوی، ۱۳۷۳ش.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق/۱۹۹۹م.
  • قمی، عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار مع تطبیق النصوص الواردة فیها علی بحار الأنوار، قم، سازمان اوقاف و امور خیریه، انتشارات اسوه، ۱۴۱۴ق.
  • مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، ایران، دار الکتاب الإسلامی، ۱۴۲۴ق/۲۰۰۳م.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ سی و دوم، ۱۳۷۴ش.