آیه ۱۱ سوره جمعه آیهای که در آن مسلمانان بهخاطر ترک پیامبر(ص) برای رسیدن به منافع دنیوی ملامت شدهاند. در این آیه، در واکنش به این عمل، آنچه نزد خداست از لهو و تجارت ارزشمندتر دانسته شده است؛ زیرا آنچه نزد خداست حاوی پاداش الهی و برکاتی چون تربیت معنوی و روحانی است که از حضور در نماز جمعه، شنیدن اندرزهای پیامبر(ص) و همراهی با او نصیب شنونده میشود؛ اموری که در نهایت به حال انسان سودمندتر و توجه به آنها عاقبتاندیشانهتر است.
مشخصات آیه | |
---|---|
واقع در سوره | جمعه |
شماره آیه | ۱۱ |
جزء | ۲۸ |
اطلاعات محتوایی | |
مکان نزول | مدینه |
موضوع | نهی از دنیاگرایی |
از این آیه برداشتهایی اخلاقی صورت گرفته است؛ از جمله اینکه اگرچه منفعت مادی اثر فراوانی در زندگی انسان دارد، اینگونه نیست که در هر موقعیتی تنها انگیزه انسان نفع اقتصادی باشد. در حیات انسان انگیزههای دیگری نیز وجود دارد که موجب حرکت انسان هستند؛ انگیزههایی که هیچ رابطهای با نفع اقتصادی و مادی ندارند.
آیه ۱۱ سوره جمعه، مبنایی برای برداشتهای علمی در رشتههایی از علوم اسلامی چون فقه، کلام و علوم قرآنی بوده است. برای نمونه در زمینه دانش کلام، این آیه مبنایی برای نقد نظریه عدالت صحابه اهلسنت قرار گرفته است.
معارف کلی آیه
محتوای آیه ۱۱ سوره جمعه را نوعی اخطار و ملامت نسبت به خطایی دانستهاند که برخی مسلمانان نسبت به پیامبر(ص) مرتکب شدند؛[۱] خطایی که طی آن مسلمانانی که در کنار پیامبر(ص) برای نماز جمعه جمع شده بودند، او را در حال خطبهخواندن رها کردند و برای تماشا و خرید به گرد کاروانی که تازهوارد مدینه شده بود جمع شدند.[۲] گفته شده که در قرآن در واکنش به این عمل، آنچه نزد خداست (مٰا عِنْدَ اَللّٰهِ) از لهو و تجارت (اعمالی که مسلمانان به خاطر آن پیامبر را تنها گذاشتند) ارزشمندتر تلقی شده است.[۳] در این آیه واژه «لهو» بهمعنای طبل و آلاتی از این دست دانسته شده است.[۴]
سید محمدحسین طباطبایی، مفسر شیعه، اعراض (رویگرداندن) از مخاطب به غایب در این آیه، نسبت به آیه ۱۰ سوره جمعه، را ناشی شدت زشتی رفتار مخاطبان پیامبر(ص) دانسته است.[۵] از نظر او، پیام این اعراض این است: مردمی که از افتخاری چون گوشدادن به سخنان رسول خدا(ص) اعراض میکنند، قابلیت آن را ندارند که پروردگارشان با آنان در مقام مخاطب سخن بگوید.[۶]
از نظر شیخ طوسی، عبارت «خدا بهترین روزیدهندگان است» (وَ اللَّهُ خَیرُ الرَّازِقِینَ) در پایان آیه ۱۱ سوره جمعه به این معناست: با ترک تجارت در هنگام نماز جمعه چیزی از رزقی که خداوند برای انسان مقدر کرده کاسته نمیشود.[۷]
دلیل بهتر بودن آنچه نزد خداست
در تفسیر آیه ۱۱ سوره جمعه، دلیل بهتربودن آنچه نزد خداست نسبت به لهو و تجارت این دانسته شده است: آنچه نزد خداست حاوی پاداش الهی[۸] و برکاتی چون تربیت معنوی و روحانی[۹] است که از حضور در نماز جمعه، شنیدن اندرزهای پیامبر(ص)[۱۰] و همراهی با او[۱۱] نصیب شنونده میشود؛ اموری که از نظر شیخ طوسی در نهایت سودمندتر به حال انسان و توجه به آنها عاقبتاندیشانهتر است.[۱۲]
علامه طباطبایی، در تفسیر آیه ۱۱ سوره جمعه، دلیل بهتربودن آنچه نزد خداست نسبت به لهو و تجارت را اینگونه تحلیل کرده است: ثوابی که نزد خداوند است خیر حقیقی، دائمی و بدون گسست است؛ اما آنچه در لهو و تجارت است خیری خیالی، غیر دائمی و باطل است.[۱۳]
شأن نزول
علامه طباطبایی معتقد است که شأن نزول آیه ۱۱ سوره جمعه بهصورتهای مختلف و از طریق شیعه و اهلسنت نقل شده است؛[۱۴] برای نمونه، از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده که روزی از روزهای جمعه ما با رسول خدا(ص) نماز میخواندیم کاروانی با صدای طبل وارد مدینه گردید. مردم نماز را بریدند و رفتند؛ بعضی برای خرید و بعضی برای تماشا. از میان آنان، فقط دوازدهنفر با پیامبر(ص) ماندند. در این هنگام، این آیه در مذمت آنان فرود آمد[۱۵]
در تفسیر مقاتل بن سلیمان صورتی دیگر از شأن نزول آیه ۱۱ سوره جمعه نقل شده است:[۱۶] در زمانی که رسول خدا(ص) در روز جمعه خطبه میخواند، دحیه کلبی با مال التجارة از شام آمد. با آمدن کاروان او به مدینه همه بهسوی او میرفتند؛ چون تمامی آنچه مردم به آن نیازمند بودند با خود میآورد. نیز هر وقت میآمد طبل میزد تا مردم از آمدنش مطلع شوند. آن روز که رسول خدا(ص) در حال خواندن خطبه نماز جمعه بود، دحیه کلبی وارد شهر شد. او در آن زمان هنوز اسلام نیاورده بود. با آمدن او، مردم پیامبر(ص) را تنها گذاشتند و رفتند و در مسجد بهجز دوازده نفر کسی نماند. در این هنگام، پیامبر(ص) گفت که اگر این دوازدهنفر هم میرفتند، خداوند تعالی از آسمان سنگ بر آنان میبارید. در این هنگام بود که آیه آخر سوره جمعه نازل شد.[۱۷] علامه طباطبایی گفته است که در صورتهای مختلف این داستان تعداد باقیماندگان در مسجد از هفت تا چهل نفر اختلاف دارد.[۱۸]
رهنمونهای اخلاقی
از آیه ۱۱ سوره جمعه برداشتهای اخلاقی صورت گرفته است: سید محمدحسین فضلالله، مفسر شیعه، خطاب موجود در این آیه را نوعی هدایت اجتماعی برای مسلمانانی دانسته که دچار این عمل خطا (تنهاگذاشتن پیامبر برای لهو و تجارت) شدهاند.[۱۹] از نظر او، قرآن برای رفع این انحراف اخلاقی فقط به هشداردادن بسنده نکرده، بلکه تلاش کرده تا با زبان وعظ آنان را به تفکر عمیق دربارهٔ نتیجه چنین کاری در جامعه اسلامی وادار کند.[۲۰]
سید محمدتقی مدرسی، مفسر شیعه، عمل مسلمانان نسبت به پیامبر(ص) در آیه ۱۱ سوره جمعه را نشانی از ضعف ایمان، گرایش به دنیا و وجود تناقض مبنایی میان التزام به دین و دنیاگرایی نزد آنان تلقی کرده است.[۲۱] از نظر او، انسانهایی که دچار این تناقض میشوند امکانی برای جمع بین دنیا و آخرت نمیبینند؛ به همین دلیل، دنیا را بهلحاظ آنکه نقد است بر آخرتی که از منظر آنان نسیه است ترجیح میدهند.[۲۲] از نظر مدرسی، این نحو عمل در حالی است که بنا بر جهانبینی قرآن میتوان میان محاسن دنیا و آخرت تعادل برقرار کرد.[۲۳]
در توضیح آیه ۱۱ سوره جمعه، محمدجواد مغنیه، مفسر شیعه، معتقد است که اگرچه منفعت مادی اثر فراوانی در زندگی انسان دارد (به همین دلیل خداوند در آیه ۱۰ سوره جمعه گفته است که «و چون نماز پایان یافت، در زمین پراکنده شوید و رزق خدا را طلب کنید»)، اینگونه نیست که در هر موقعیتی تنها انگیزه انسان نفع اقتصادی باشد.[۲۴] از نظر او، در حیات انسان انگیزههای دیگری نیز وجود دارد که موجب حرکت انسان هستند؛ انگیزههایی که هیچ رابطهای با نفع اقتصادی و مادی ندارند.[۲۵]
برداشتهایی از آیه در فقه، کلام و علوم قرآنی
آیه ۱۱ سوره جمعه، مبنایی برای برداشتهای علمی در رشتههایی از علوم اسلامی چون فقه، کلام و علوم قرآنی بوده است. در فقه، از تعبیر «قائماً» موجود در این آیه، با تکیه بر روایات ذیل آن، برای اثبات وجوب خواندهشدن خطبههای نماز جمعه توسط خطیب بهصورت ایستاده استفاده شده است.[۲۶] همچنین، نقل شده که از این آیه برای اثبات وجوب گوشدادن به خطبههای نماز جمعه استفاده شده است.[۲۷]
آیه ۱۱ سوره جمعه در برخی متون کلامی شیعی مبنایی برای نقد نظریه عدالت صحابه اهلسنت قرار گرفته است؛[۲۸] برای نمونه، علی احمدی میانجی، متکلم شیعه، بر اساس این آیه اینگونه استدلال کرده است: منافع اندکی در آن کاروان تجاری برای برخی صحابه بود، ولی این منافع اندک آنان را از رهاکردن پیامبر(ص) در حال نماز بازنداشت؛ چگونه میتوان تصور کرد که چنین کسانی سخنان رسول خدا(ص) دربارهٔ جانشین خود را برای رسیدن بهنفع حاصل از خلافت و ریاست رها نکنند.[۲۹]
برخی محققان علوم قرآنی آیه ۱۱ سوره جمعه را مبنایی برای اثبات نزول تدریجی قرآن و رد نزول دفعی آن قرار دادهاند؛ آنچنان که گفتهاند آیاتی چون این آیه نشان میدهد که قرآن در برگیرنده حکم برخی امور است که در واقعهای خاص و زمانمند صادر شدهاند؛ امری که با نزول دفعی قرآن، که لازمه آن غیر زمانمند بودن آیات قرآن است، مطابقت ندارد.[۳۰]
پانویس
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۹، ص۲۷۵؛ مطهری، آشنایی با قرآن، ۱۳۸۳ش، ص۱۰۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۱۲۸-۱۲۹.
- ↑ طبری، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۱۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳، ج۱۹، ص۲۷۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۱۲۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳، ج۱۹، ص۲۷۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳، ج۱۹، ص۲۷۵.
- ↑ طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۱۰.
- ↑ طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۱۰؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۳۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۱۲۹.
- ↑ طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۱۰؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۳۶.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۳۶.
- ↑ طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۱۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳، ج۱۹، ص۲۷۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳، ج۱۹، ص۲۷۷.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۳۳.
- ↑ مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۴، ص۳۲۷-۳۲۸.
- ↑ مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۴، ص۳۲۷-۳۲۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳، ج۱۹، ص۲۷۷.
- ↑ فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۲، ص۲۲۱.
- ↑ فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۲، ص۲۲۱
- ↑ مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۵، ص۳۹۸.
- ↑ مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۵، ص۳۹۸.
- ↑ مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۵، ص۳۹۸.
- ↑ مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۳۲۷.
- ↑ مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۳۲۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: بحرانی، الحدائق الناضرة، قم، ج۱۰، ص۸۴.
- ↑ طباطبایی قمی، الدلائل، ۱۳۸۱ش، ج۲، ص۵.
- ↑ طبری، تحفةالابرار، ۱۳۷۶ش، ۱۲۵؛ سید بن طاووس، کشف المحجة، ۱۳۷۵ش، ص۱۳۴؛ عسکری، معالم المدرستین، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۳۱.
- ↑ احمدی میانجی، مواقف الشیعة، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۴۱۴.
- ↑ معرفت، التمهید، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۵۲.
منابع
- احمدی میانجی، علی، مواقف الشیعة، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۲ق.
- بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، تحقیق محمدتقی ایروانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، بیتا.
- سید بن طاووس، علی بن موسی، کشف المحجة لثمرة المهجة، تحقیق محمد حسون، قم، بوستان کتاب، ۱۳۷۵ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۲ق.
- طباطبایی قمی، سید تقی، الدلائل فی شرح منتخب المسائل، قم، انتشارات محلاتی، ۱۴۳۸ق.
- طبری، حسن بن علی، تحفة الابرار فی مناقب الائمة الاطهار علیهم السلام، تحقیق مهدی جهرمی، تهران، دفتر نشر میراث مکتوب، ۱۳۷۶ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی و سید فضلالله یزدی طباطبایی، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- عسکری، مرتضی، معالم المدرستین، تهران، مؤسسة البعثة (مرکز الطباعة و النشر)، ۱۴۱۲ق.
- فضلالله، سید محمدحسین، من وحی القرآن، بیروت، دار الملاک، ۱۴۱۹ق.
- مدرسی، سید محمدتقی، من هدی القرآن، تهران، دار محبی الحسین، ۱۴۱۹ق.
- معرفت، محمدهادی، التمهید فی علوم القرآن، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، ۱۴۲۸ق/۱۳۸۶ش.
- مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، قم، دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۲۴ق.
- مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن (ج۷: تفسیر سورههای صف، جمعه، منافقون و تغابن)، تهران، صدرا، ۱۳۸۳ش.
- مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق عبدالله محمود شحاته، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.