آیه ۱۴۶ سوره بقره به شناخت عمیق دانشمندان اهل کتاب نسبت به ویژگی‌های پیامبر اسلام(ص) و کتمان آن شناخت اشاره دارد. از امام صادق(ع) روایت شده که این آیه درباره یهود و نصاری نازل شده است. درباره مرجع ضمیر کلمه «یَعْرِفُونَهُ» در آیه گرچه دیدگاه‌های مختلفی همچون قبله وجود دارد؛ اما اکثریت مفسران باور دارند که مرجع آن، به رسول خدا(ص) برمی‌گردد.

آیه ۱۴۶ سوره بقره
مشخصات آیه
واقع در سورهبقره
شماره آیه۱۴۶
جزء۲
اطلاعات محتوایی
شأن نزولویژگی‌های پیامبر اسلام در کتاب‌های گذشته و کتمان آن توسط علمای اهل کتاب
مکان نزولمدینه
موضوعاعتقادی
دربارهکتمان‌کنندگان ویژگی‌های پیامبر اسلام.


درباره علت تشبیه شناخت اهل کتاب نسبت به پیامبر(ص) در این آیه به شناخت پدر از پسر، گفته شده چون پدر نسبت به پسرش، از ابتدای تولّد و حتّی قبل از آن شناخت دارد؛ شناختی که همراه با انتظار و بدون شک محقق می‌شود، اهل کتاب نیز نسبت به پیامبر چنین شناختی داشتند.

آیه ۱۴۶ سوره بقره اشاره دارد که گروه خاصی (و نه همه) از اهل کتاب، حقیقت را پنهان می‌کردند. این شیوه بیان، به انصاف داشتن در قضاوت‌های قرآنی اشاره دارد. عبدالله جوادی آملی، از مفسران شیعه، باور دارد، دانشمندان اهل کتاب به دلیل تعصب جاهلی و هوا و هوس، حسادت و حبّ دنیا، حقیقت را کتمان می‌کردند.

شناخت پیامبر اسلام نزد اهل کتاب

آیه ۱۴۶ سوره بقره به شناخت اهل کتاب نسبت به ویژگی‌های شخصی و شخصیتی و سیره پیامبر اسلام(ص) اشاره دارد و اینکه آنان با وجود کسب چنین شناختی از کتاب‌های آسمانی خود، آن‌را کتمان می‌کردند. این آیه شناخت اهل کتاب نسبت به پیامبر اسلام(ص) را به شناخت پدر از پسر تشبیه کرده است.[۱] برخی از مفسران، این آیه را جمله‌ای معترضه بین آیه قبل و بعد دانسته‌اند[۲] و برخی دیگر، آن را ادامه آیات قبلی خوانده‌اند.[۳]

﴿الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ۝١٤٦ [بقره:146]|﴿کسانی که به ایشان کتاب [آسمانی] داده‌ایم همان گونه که پسران خود را می‌شناسند او [=محمد] را می‌شناسند و مسلماً گروهی از ایشان حقیقت را نهفته می‌دارند و خودشان [هم] می‌دانند ۝١٤٦

محسن قرائتی (زاده: ۱۳۲۴ش) مفسر شیعه بر این باور است که مسئله انتظار اهل کتاب نسبت به ظهور پیامبر اسلام، چندین مرتبه در قرآن کریم آمده است. به طور مثال آیه ۲۹ سوره فتح، اشاره به این دارد که اهل کتاب نه تنها از پیامبر(ص)، بلکه از جامعه‌ای که او تشکیل می‌دهد و نیز از یارانش خبر داشتند.[۴]

درباره علت تشبیه شناخت اهل کتاب نسبت به پیامبر(ص) به شناخت پدر از پسر، چند مورد ذکر شده است:

  • شناخت پدر نسبت به پسرش از ابتدای تولّد و حتّی قبل از آن شکل می‌گیرد؛
  • شناختِ پدر شناختی همراه با انتظار است؛
  • شناخت پدر شناختی است که در آن شکّ راه ندارد.[۵]

از امام جعفر صادق(ع) روایت شده است که این آیه، درباره یهود و نصاری نازل شده؛ زیرا خداوند در تورات، انجیل و زبور، صفات پیامبر اسلام(ص) و یاران او و نیز هجرت وی را آورده بود و زمانی که پیامبر اسلام(ص) مبعوث شد؛ اهل کتاب آن نشانه‌ها را می‌دانستند.[۶] همچنین بر اساس تعدادی از روایات، اهل کتاب علاوه بر شناخت صفات پیامبر اسلام(ص)، به ولایت اهل بیت(ع) نیز شناخت داشته‌اند.[۷]

مرجع ضمیر «یَعْرِفُونَهُ»

درباره مرجع ضمیر کلمه «یَعْرِفُونَهُ» در آیه ۱۴۶ بقره چند دیدگاه وجود دارد: اکثریت مفسران باور دارند که مرجع ضمیر، به رسول خدا(ص) برمی‌گردد.[۸] علامه طباطبایی مفسر شیعه، علت بازگشت ضمیر به رسول خدا(ص) را تشبیه کردن معرفت در آیه فوق، به معرفت فرزندان دانسته است. به باور او، این‌گونه تشبیه کردن، فقط در انسان‌ها صحیح بوده و تشبیه کتاب به انسان، اشتباه است.[۹] عده‌ای دیگر از مفسران مرجع ضمیر را مربوط به قبله دانسته‌اند. ابن عربی عارف، رجوع ضمیر در آیه به رسول خدا(ص) نوعی تکلف تلقی کرده است.[نیازمند منبع]زمخشری مفسر اهل سنت، ضمیر را بدون مرجع خوانده تا اشاره به تفخیم و شهرت کند.[نیازمند منبع]

معرفت و کتمان در لغت

پژوهشگران علم لغت در تفاوت «معرفت» و «علم» بر این باورند که معرفت به آن چیزی گفته می‌شود که اخص از علم(در مقابل انکار) و به معنای شناخت چیزی از راه تفکر و تدبر در آثار آن است.[۱۰] برداشت قرائتی از کلمه «یعرفون» این‌گونه است که اگر در شخصی روحیه‌ی حقیقت‌طلبی نباشد، علم او به تنهایی نجات‌بخش نیست؛ همان‌طور که یهود با آن شناخت عمیق از رسول خدا(ص)، باز هم او را نپذیرفتند.[۱۱] واژه «کتمان» در لغت به معنای هر نوع اخفاء و پوشاندن است[۱۲] و در استعمال‌های قرآنی، به معنای مخفی داشتن مطلبی در ضمیر و قلب می‌باشد.[۱۳]

کتمان شناخت پیامبر، توسط اهل کتاب

کتمان حقیقت در آیه ۱۴۶بقره، به این معناست که در تورات و انجیل اصلی و غیر تحریف شده، تمام ویژگی‌های پیامبر اسلام(ص) برای عالمان اهل کتاب مشخص شده بود؛ به طوری که آنها هرگز پیامبر اسلام(ص) را با دیگران اشتباه نمی‌گرفتند؛ همان‌طور که پسرشان را با دیگران اشتباه نمی‌گرفتند؛ اما آن دانشمندان به خاطر علل مختلفی این حقیقت را کتمان می‌کردند.[۱۴] به اعتقاد محسن قرائتی، کتمان حقّ، همچون کتمان فرزند، کاری بسیار ناجوانمردانه است.[۱۵] دلیل نسبت دادن کتمان حقیقت به گروه خاص و نه همه اهل کتاب در این آیه «وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنهُم لَیَکتُمُونَ الحَقَّ» بین مفسران محل گفتگو است. عده‌ای با استناد به این عبارت معتقدند که هنگام قضاوت کردن درباره دشمنان نیز باید انصاف مراعات شود؛ همانطور که قرآن کریم در آیه فوق، کتمان حقیقت را به همه‌ی اهل‌کتاب نسبت نمی‌دهد.[۱۶] سید عبدالحسین طیب (درگذشت: ۱۳۷۰ش) مفسر شیعه نیز بر این باور است که عبارت «وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنهُم لَیَکتُمُونَ الحَقَّ»، اشاره به اختصاص کتمان حقیقت، در دانشمندان اهل کتاب و نه مردم عادی دارد؛ زیرا حقیقت، بر دانشمندان اهل کتاب ثابت شده بود؛ اما مردم عادی که خبری از کتاب‌های علمی نداشتند، از روی جهل به انکار حقیقت می‌پرداختند.[۱۷]

راز کتمان حقیقت

عبدالله جوادی آملی (زاده: ۱۳۱۲ش)‌ از مفسران شیعه، چند مورد از علل کتمان و عدم پذیرش حق را از سوی اهل کتاب چنین بیان کرده است:

  • تعصب جاهلی و هوا و هوس؛
  • حسادت، بغی و مانند آن؛
  • حبّ دنیای دانشمندان اهل کتاب.[۱۸]

پانویس

  1. جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۴۳۱
  2. ابن‌عاشور، تفسیر التحریر و التنویر، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۳۹
  3. جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۴۳۳.
  4. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۲۷.
  5. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۲۷
  6. بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۴۶.
  7. کلینی، الکافی، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۲۸۱-۲۸۴.
  8. جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۴۳۵؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۲۷؛ حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ ش، ج۱، ص۲۸۳؛ ثقفی تهرانی، تفسیر روان جاوید، ۱۳۹۸ ق، ج۱، ص ۱۹۰.
  9. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۹۱
  10. راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه «ع ر ف».
  11. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۲۷
  12. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ذیل واژه «ک ت م».
  13. مصطفوی، التحقیق، ذیل واژه «ک ت م»
  14. جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۴۳۵
  15. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۲۷
  16. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۲۷
  17. طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۸ ش، ج۲، ص ۲۴۱
  18. جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۴۳۱–۴۳۶

منابع

  • ابن‌عاشور، محمد، تفسیر التحریر و التنویر، بیروت، موسسه تاریخ العربی، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
  • ابن‌فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۵ق.
  • ثقفی تهرانی، محمد، تفسیر روان جاوید، تهران، انتشارات برهان، چاپ سوم، ۱۳۹۸ ق.
  • جوادی آملی، عبدالله، تسنیم تفسیر قرآن کریم، قم، اسراء، ۱۳۸۸ش.
  • حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین، تفسیر اثنی عشری، تهران، انتشارات میقات، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، به کوشش صفوان عدنان داوودی، بیروت، الدار الشامیه، ۱۴۱۶ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش.
  • طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
  • قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، چاپ یازدهم، ۱۳۸۳ ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، به کوشش علی‌اکبر غفاری، بیروت، دار صعب و دار التعارف، چاپ چهارم، ۱۴۰۱ق.
  • مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۵ق.