آیه ۵ سوره مائده

از ویکی شیعه
آیه ۵ سوره مائده
مشخصات آیه
واقع در سورهمائده
شماره آیه۵
جزء۶
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمدینه
موضوعمعاشرت با اهل کتاب


آیه ۵ سوره مائده غذاهای تهیه شده توسط اهل‌کتاب را برای مسلمانان حلال می‌داند و ازدواج با زنان پاکدامن اهل‌کتاب را نیز جایز دانسته است. این آیه را در مقام بیان رفعِ محدودیت معاشرت با اهل‌کتاب تفسیر کرده‌اند.

اکثر مفسران شیعه تنها غذای غیرگوشتی اهل‌کتاب را حلال می‌دانند و طَعام در آیه را به حبوبات و میوه معنا کرده‌اند؛ البته عده‌ای از فقیهان شیعه نیز معتقدند اگر اهل‌کتاب شرایط ذبح شرعی را رعایت کنند، می‌توان از حیوانات حلال‌گوشت ذبح شده توسط آنها استفاده کرد. بیشتر مفسران اهل‌سنت حیوانات حلال‌گوشت را نیز جزء معنای «طَعام» در این آیه دانسته‌اند.

در مورد ازدواج با زنان اهل‌کتاب بیشتر عالمان شیعه معتقدند تنها ازدواج موقت با آنان جایز است و این آیه ازدواج دائم را شامل نمی‌شود؛ در مقابل، جمعی از فقیهان شیعه و فقهای اهل سنت، ازدواج دائم با زنان اهل‌کتاب را جایز می‌دانند.

معرفی آیه

آیه ۵ سوره مائده غذاهای تهیه شده توسط اهل‌کتاب را برای مسلمانان حلال دانسته است.[۱] این آیه همچنین ازدواج با زنان پاک‌دامن از مسلمانان و از اهل‌کتاب را به شرط پرداخت مهریه، جایز می‌داند.[۲] در این آیه تنها ازدواج با اهل کتاب مشروع دانسته شده و از زنا و دوستی پنهانی با آنان نهی می‌کند.[۳]

منظور از الیوم (امروز) در این آیه به عقیده برخی روز عرفه[۴] و به اعتقاد بعضی بعد از غزوه خیبر و در نظر عده‌ای روز غدیر خم بوده است.[۵] بیان حلال‌بودن طَیِّبات (خوراکی‌های پاکیزه که دلیلی بر حرمت آن نیست)[۶] در این آیه با اینکه پیش از این هم حلال بوده،[۷] را مقدمه‌ای دانسته‌اند برای بیان رفع محدودیت معاشرت با اهل‌کتاب. از این جهت آیه در مقام بیان این نکته است که هر چیز پاکیزه‌ای برای مسلمانان حلال شمرده شده، به همین سبب طعام اهل‌کتاب نیز برای آنان حلال است‏.[۸]

این آیه را در مقام آسان‌کردن تکلیف مسلمانان[۹] و رفع محدودیت‌های پیشین دربارهٔ معاشرت با اهل کتاب دانسته‌اند.[۱۰] از این جهت که مسلمانان بتوانند با اهل کتاب نوعی معاشرت و آمیزش داشته باشند و زندگی بر آنان دشوار نباشد و در عین حال با پیوند خویشی با اهل کتاب، تعالیم اسلام را در میان آنان ترویج نمایند.[۱۱] این آیه را از آیاتی دانسته‌اند که دلالت بر طهارت اهل کتاب می‌کند.[۱۲]

متن و ترجمه آیه

﴿الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ ۝٥ [مائده:5]﴿امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده و طعام کسانی که اهل کتابند برای شما حلال و طعام شما برای آنان حلال است و [بر شما حلال است ازدواج با] زنان پاکدامن از مسلمان و زنان پاکدامن از کسانی که پیش از شما کتاب [آسمانی] به آنان داده شده به شرط آنکه مهرهایشان را به ایشان بدهید در حالی که خود پاکدامن باشید نه زناکار و نه آنکه زنان را در پنهانی دوست خود بگیرید و هر کس در ایمان خود شک کند قطعاً عملش تباه شده و در آخرت از زیانکاران است ۝٥

مقصود از طعام اهل کتاب

در اینکه طعام اهل کتاب، که در آیه ۵ سوره مائده، خوردن آن برای مسلمانان حلال شمرده شده، چه چیزی است میان مفسران اختلاف است.[۱۳] بیشتر مفسران شیعه بر این عقیده‌اند که منظور از طعام تنها گندم و سایر حبوبات و میوه‌ها و چیزهایی است که احتیاج به ذبح شرعی ندارد؛[۱۴] چون اهل‌کتاب شرایط ذبح اسلامی را رعایت نمی‌کنند.[۱۵] مطابق این نظر غذای حلال در آیه شامل گوشت حیوان غیرقابل تذکیه چون خوک و حیوانی که توسط اهل‌کتاب ذبح شود نمی‌شود.[۱۶] سخن این عده مستند به آیاتی است که گوشت خوک و گوشت میته و حیوانی که به‌نام خدا ذبح نشده را حرام دانسته است.[۱۷] گفته شده روایات متعددی از اهل‌بیت(ع) وجود دارد که منظور از طعام در این آیه را غیر ذبیحه‌های اهل‌کتاب می‌داند.[۱۸] از امام صادق(ع) نقل شده که منظور از طعام اهل‌کتاب حبوبات و میوه‌ها است، نه ذبیحه‌های آنها زیرا آنها هنگام ذبح‌ کردن نام خدا را نمی‌برند.[۱۹] این روایات را از احادیثی دانسته‌اند که این آیه را تخصیص زده است.[۲۰]

عده‌ای از عالمان شیعه معتقدند حیوانات حلال‌گوشتی که توسط اهل‌کتاب ذبح می‌شود حلال است.[۲۱] صاحب مجمع البیان گفته است برخی از عالمان شیعه چنین اعتقادی دارند.[۲۲] محمدجواد مغنیه، مفسر شیعه، معتقد است تفسیر طعام به حبوبات در آیه ۵ سوره مائده دور از فصاحت قرآن است چرا که قرآن طعام را در شکار دریا و در انواع خوردنی‌ها و به معنای گوشت نیز به‌کار برده است‏؛ از این جهت وی معتقد است ذبیحه‌های اهل‌کتاب به شرط انجام ذبح شرعی حلال است.[۲۳] جوادی آملی مفسر قرآن، معتقد است طعام در آیه مورد بحث به معنای گوشت ذبح شده و غذای پخته شده اهل کتاب است. [۲۴] در برخی تفاسیر آمده که امام علی(ع) ذبیحه اهل‌کتاب را حلال دانسته و تنها ذبیحه بَنی تَغلِب (از قبایل صدر اسلام) را حلال ندانسته چون گفته آنها مسیحی نیستند.[۲۵] بیشتر مفسران اهل‌سنت گوشت ذبح شده توسط اهل‌کتاب را جزء طعام در آیه معنا کرده‌اند.[۲۶]

ازدواج دائم یا موقت با زنان اهل کتاب

ازدواج با زنان اهل‌کتاب در آیه ۵ سوره مائده محل اختلاف میان مفسران است که آیا این جواز در ازدواج دائم است یا ازدواج موقت.[۲۷] فقیهان اهل‌سنت ازدواج دائم با زنان اهل‌کتاب را به استناد به این آیه جایز می‌دانند.[۲۸] اما اکثر فقیهان شیعه معتقدند ازدواج با زنان اهل‌کتاب در این آیه انحصار در ازدواج موقت دارد و ازدواج دائم با زنان اهل‌کتاب حرام است.[۲۹] استناد آنها به روایاتی از اهل‌بیت(ع) در این زمینه است[۳۰] و نیز به خاطر کلمه «أُجُورَهُنَّ» در آیه است که گفته‌اند بیشتر در مورد مهریه در ازدواج موقت بکار می‌رود.[۳۱]

جمعی از فقیهان شیعه ازدواج با زنان اهل‌کتاب را به طور مطلق (دائم و موقت) مجاز می‌دانند[۳۲] و معتقد به تخصیص آیه نیستند.[۳۳] این عده گفته‌اند روایات زیادی در حد تواتر از اهل‌بیت(ع) وجود دارد که دلالت بر جایز بودن ازدواج دائم با اهل کتاب دارد.[۳۴]

تباه شدن اعمال پس از کافر شدن

جمله پایانی آیه ۵ سوره مائده «هرکسی کافر شود اعمالش بر باد می‌رود» را ناظر به این موضوع دانسته‌اند که از آنجا که معاشرت با اهل کتاب، که در این آیه آمده، ممکن است سبب شود مسلمانان دست از ایمان خود بردارند و به آنان گرایش پیدا کنند، این قسمت از آیه هشدار داده که در این صورت تمام اَعمال فرد مسلمان تباه می‌شود.[۳۵] در تفسیر این قسمت از آیه احتمال دیگری نیز گفته شده و آن اینکه پس از نزول این آیه و حکم حلال‌بودن طعام اهل کتاب و جواز ازدواج با زنان آنها، بعضی از مسلمانان از قبول چنین حکمی اکراه داشتند، قرآن به آنها هشدار می‌دهد که اگر این حکم را نپذیرند، اعمال خوب آنها از بین خواهد رفت.[۳۶]

پانویس

  1. قرائتی، تفسير نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۴۲
  2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۸۱.
  3. مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۱۸ و ۱۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۸۱.
  4. میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۴.
  5. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۷۷.
  6. طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۱۴.
  7. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۷۷.
  8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۸۰.
  9. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۲۰۵.
  10. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۷۹.
  11. سبحانی، منشور جاوید، قم، ج۸، ص۵۲۴.
  12. کوشا، «توضیحات پانویس»، ص۱۰۷.
  13. مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۱۸.
  14. ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۲۶۰؛ اشکوری، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۶۱۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۷۷.
  15. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۷۸.
  16. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۲۰۴.
  17. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۲۰۴.
  18. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۷۷.
  19. حر عاملی، وسائل الشیعة، قم، ج۲۴، ص۶۶.
  20. شرعیاتی، و ایازی، «جایگاه امام صادق (ع) در تفسیر قرآن با توجه به روایات تفسیری ایشان»، ص۹۲.
  21. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۷۷.
  22. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۵۱.
  23. مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۱۸ و ۱۹.
  24. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۲۲، ص۵۲.
  25. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۵۱؛ بیضاوی، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۱۱۶؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۲۹۳.
  26. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۵۱؛ میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۴؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۲۹۳ و ۲۹۴.
  27. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۸۱.
  28. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۸۱.
  29. مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۲۰؛ قرشی بنابی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۲۲.
  30. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۸۱.
  31. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۴۴.
  32. مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۰۲ق، ص۳۱۵؛ قرشی بنابی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۲۲.
  33. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۸۲.
  34. مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۲۰.
  35. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۸۳.
  36. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۸۳ و ۲۸۴.

منابع

  • اشکوری، محمد بن علی‏، تفسیر شریف لاهیجی، تهران، دفتر نشر داد، ۱۳۷۳ش.
  • ابوالفتوح رازی، حسین بن علی‏، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی‏، ۱۴۰۸ق.
  • بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، ۱۴۱۸ش.
  • جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، به تحقیق حسین شفیعی و محمد فراهانی، قم، موسسه نشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، بی‌تا.
  • سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، بی‌تا.
  • شرعیاتی، فاطمه، و ایازی، سید محمدعلی، «جایگاه امام صادق (ع) در تفسیر قرآن با توجه به روایات تفسیری ایشان»، علوم حدیث، شماره ۱ (پیاپی ۷۷)، سال ۱۹، ۱۳۹۳ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن‏، جوامع الجامع، قم، حوزه علمیه قم‏، ۱۴۱۲ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن‏، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، ۱۴۲۰ق.
  • قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن‏، ۱۳۸۸ش.
  • قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بعثت، ۱۳۷۵ش.
  • کوشا، محمدعلی، «ترجمه و توضیحات در پانویس»، قرآن کریم، تهران، نی، ۱۴۰۳ش.
  • مغنیه، محمدجواد، الفقه علی المذاهب الخمسة، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۰۲ق.
  • مغنیه، محمدجواد، الکاشف، قم، دار الکتاب الإسلامی‏، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش.
  • میبدی، احمد بن محمد، کشف الاسرار و عدة الابرار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ش.