آیه ۳۹ سوره حج

از ویکی شیعه
آیه ۳۹ سوره حج
مشخصات آیه
واقع در سورهسوره حج
شماره آیه۳۹
جزء۱۷
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمدینه یا مکه
موضوعاذن به جهاد
آیات مرتبطآیه ۴۸ سوره احزابآیه ۴۰ سوره حج


آیه ۳۹ سوره حَجّ به مؤمنانی كه جنگ بر آنان تحميل شده اذن جهاد می‌دهد؛ و بیان می‌کند که خداوند قادر است آنها را پیروز گرداند. بعضى از مفسران، این آیه را نخستین آیه‌ای می‌دانند که به مسلمانان اجازۀ جهاد داده است. فقیهان نیز از این آیه برای وجوب جهاد استفاده کرده‌اند. روایاتی دربارۀ این آیه وجود دارد که برخی از امامان شیعه را مصداق این آیه برشمارده‌اند. دربارۀ اسباب نزول آیه گفته شده که مسلمانان در مکه تحت ستمِ مشرکان بودند اما پیامبر(ص) به دستور خدا از آنها می‌خواست صبر کنند؛ اما با نزول این آیه، آنها اجازۀ مقابله به مثل پیدا کردند.

طبرسی دربارۀ مکان نزول این آیه و آیات بعد احتمال داده که مکی یا مدنی باشند.

معرفی

آیه ۳۹ سورۀ حج بیان می‌کند که خداوند به کسانی كه جنگ بر آنان تحميل شده و مورد ستم قرار گرفته‌اند اجازۀ جهاد داده است؛ سپس خداوند به آنها وعدۀ پيروزى می‌دهد.[۱] این آیه یکی از آیاتی است که از آنها برای وجوب جهاد استفاده می‌کنند.[۲] همچنین برخی از مفسران، از بخش پایانی این آیه چنین برداشت کرده‌اند که تنها در صورتی که مسلمانان توان خويش را به كار گيرند و با دشمن مبارزه كنند، از طرف خدا يارى مى‌شوند.[۳]

﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ ۝٣٩ [حج:39]
﴿به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده رخصت [جهاد] داده شده است چرا که مورد ظلم قرار گرفتهاند و البته خدا بر پیروزی آنان سخت تواناست ۝٣٩

نخستین آیۀ جهاد

برخی از تفاسیر، آیه ۳۹ سورۀ حج را نخستين آيه‌ای مى‌دانند که دربارۀ جهاد نازل شده است؛[۴] در حالى كه بعضى از ديگر مفسران آيه ۱۹۰ سوره بقره یا آیه ۱۱۱ سوره توبه را نخستين آيه جهاد مى‌دانند.[۵] طبق نظر ناصر مکارم شیرازی، لحن این آيه تناسب بيشترى با «نخستین آیۀ جهاد بودن» دارد، چرا كه تعبير «اذن» صريحا در آن آمده، و در آن دو آيۀ ديگر نيامده است.[۶]

دلالت آیه به وجوب جهاد

به گفتۀ محمد حسن نجفی، صاحب کتاب جواهر الکلام، خداوند در آیۀ ۴۸ سورۀ احزاب از مومنان خواسته است که در برابر آزار کافران پاسخی ندهند؛ اما آیۀ ۳۹ سورۀ حج و برخی دیگر از آیات جهاد آن را نسخ کرده‌اند و جهاد را واجب گردانده‌اند.[۷] طبق گفتۀ مکارم شیرازی، این آیه فقط اذن به جهاد دفاعی می‌دهد.[۸] همچنین طبق برخی از تفاسیر، این آیه به این مطلب اشاره دارد که جهاد بدون اذن خداوند جایز نیست.[۹]

همچنین در بعضی از آثار فقهی شیعیان، گفته شده است که خداوند قبل از این آیه به صفات مؤمنان اشاره می‌کند و سپس در این آیه اذن جهاد می‌دهد تا نشان دهد که این اذنِ جهاد مخصوص مؤمنان است.[۱۰]

امامان شیعه مصداق آیه

طبق تفسیر البرهان و نور الثقلین، در روایات شیعه برخی از امامان شیعه مصداق آیه ۳۹ سورۀ حج برشمرده‌ شده‌اند.[۱۱] برای مثال، طبق روایتی از امام باقر(ع)، گرچه این آیه ابتدا در حق امام على(ع) و جعفر بن ابی‌طالب و حمزة بن عبدالمطلب نازل شد؛ اما سپس در حق امام حسین(ع) جارى شد.[۱۲] طبق روایتی از امام صادق(ع)، مصداق این روایت امام مهدی(عج) است که به خون‌خواهی امام حسین(ع) قیام خواهد کرد.[۱۳]

شأن نزول و مکان نزول

دربارۀ اسباب نزول آیه ۳۹ سورۀ حج در تفاسیر چنین آمده است که، هنگامى كه مسلمانان در مكه بودند مشركان پيوسته آنها را آزار مى‌دادند؛ اما پيامبر(ص) از آنها می‌خواست که صبر کنند؛ زیرا هنوز اذن جهاد به او داده نشده است. اما پس از هجرت مسلمانان، خداوند این آيه را نازل كرد و به مسلمانان اذن جهاد داد.[۱۴]

به گفتۀ علامه طباطبایی فلسفۀ اين اذن این است كه مشركان مبارزه علیه مسلمانان را آغاز كردند و خودِ آن‌ها خواستار جنگ و نزاع بوده‌اند.[۱۵] خداوند در آیه ۴۰ سوره حج علت این اذن به جهاد را این دانسته است که مشرکان مسلمانان را از سرزمینشان اخراج کردند. طبرسی بر این اساس می‌گوید، اگر منظورِ این آیات اخراج مسلمانان از مکه در جریان هجرت به حبشه باشد این آیه مکی است و اگر منظور از اخراج، اشاره به هجرت به مدینه باشد این آیات مدنی خواهد بود.[۱۶]

پانویس

  1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۱۱۲.
  2. نجفی، جواهر الکلام، یبروت، ج۲۱، ص۵۷.
  3. رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۳، ص۳۰۴.
  4. طبرسی،تفسير جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۵۰؛ کاشانی، تفسیر کبیر منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ۱۳۳۶ش، ج۶، ص۱۵۷.
  5. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۱۱۳.
  6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۱۱۳.
  7. نجفی، جواهر الکلام، یبروت، ج۲۱، ص۵۷.
  8. مکارم شیرازی، ناصر، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۲۹۶، پاورقی.
  9. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۶، ص۴۸.
  10. مجلسى، روضة المتقين، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۱۶۴؛ شیخ طوسی، تهذيب الأحكام، ۱۳۶۵ش،ج۶، ص۱۳۰-۱۳۱.
  11. بحرانی، البرهان في تفسير القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۸۸۷؛ حویزی، تفسير نور الثقلين، ۱۴۱۵ش، ج۳، ص۵۰۰.
  12. بحرانی، البرهان في تفسير القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۸۸۷.
  13. حویزی، تفسير نور الثقلين، ۱۴۱۵ش، ج۳، ص۵۰۰.
  14. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۱۱۳؛ طبرسی، مجمع البيان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۱۳۸.
  15. طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۱۴، ص۳۸۴.
  16. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۱۳۸.

منابع

  • بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة البعثة، مرکز الطباعة و النشر، ۱۴۱۵ق.
  • حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم، اسماعیلیان. ۱۴۱۵ق.
  • رضایی اصفهانی، محمدعلی، تفسیر قرآن مهر، قم، پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن، ۱۳۸۷ش.
  • شیخ طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، تهران، دار الکتب العلمیة، ۱۳۶۵ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۵۲ش/۱۳۹۳ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، قم، حوزه علمیه قم، ۱۴۱۲ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۸ق.
  • قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش.
  • کاشانی، فتح‌الله بن شکرالله، تفسیر کبیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، تهران، کتابفروشی و چاپخانه محمدحسن علمی، ۱۳۳۶ش.
  • مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، ۱۴۰۶ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، موسوعة الفقه الإسلامی المقارن، قم، دار النشر الإمام علی بن أبی‌طالب(ع)، ۱۳۹۰ش/۱۴۳۲ق.
  • نجفی، محمدحسن بن باقر، جواهر الکلام، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا.