پرش به محتوا

رد الشمس: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>S.j.mousavi
جز درج لینک زبان‌ها
خط ۶۵: خط ۶۵:
[[tr:Reddu'ş Şems Hadisesi]]
[[tr:Reddu'ş Şems Hadisesi]]
[[ur:رد الشمس]]
[[ur:رد الشمس]]
[[es:Radd al-Shams]]
[[id:Raddus Syams]]
[[id:Raddus Syams]]



نسخهٔ ‏۲۰ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۰۵

سید حمیری:

نسخ

الگو:بالگو:بالگو:بالگو:بالگو:پایان شعر

أبهی المداد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، ص ۷۹۲

رَدّ الشّمس (به معنای بازگشت یا بازگرداندن خورشید) از معجزات پیامبر (ص) و کرامات امام علی(ع). در این واقعه، به دعای پیامبر اکرم(ص)، خورشید که در حال غروب بود، به عقب بازگشت و حضرت علی(ع) نماز عصر خویش را خواند. برخی منابع، واقعه‌ای شبیه این را نیز در زمان خلافت امام علی(ع) نقل کرده‌اند. در عهد عتیق و برخی منابع اسلامی آمده است که ردالشمس برای سه تن از پیامبران بنی اسرائیل نیز رخ داده است.

پیش از اسلام

ردالشمس به معنای برگرداندن یا بازگشت خورشید است. در برخی منابع روایی اسلامی، واقعه رد الشمس پیش از اسلام در زمان حضرت یوشع،[۱] داود[۲] و سلیمان[۳] اتفاق افتاده است.

در برخی منابع ذیل آیات ۳۰-۳۳ سوره ص

این داستان درباره حضرت سلیمان(ع) چنین آمده است که روزی هنگام عصرگاه، مشغول تماشای اسب‌ها شد به نحوی که خورشید پنهان گردید. سلیمان به ملائکه گفت که خورشید را بازگردانید تا من نمازم را در زمانش بخوانم. پس ملائکه خورشید را بازگرداند، او ایستاد و ساق‌ها و گردن خود را مسح نمود و به یارانش که نمازشان قضا شده بود نیز امر کرد که چنین کاری انجام دهند. او نمازش را خواند، و هنگامی که نمازش تمام شد، خورشید غایب شد و ستارگان طلوع کردند.[۴] گرچه مفسرانی نیز این داستان را ناسازگار با عصمت پیامبران دانسته‌اند و تفسیرهای متفاوتی ارائه کرده‌اند.

در کتاب مقدس نیز آمده که در یکی از جنگ‌های بنی‌اسرائیل، یوشع به آفتاب دستور داد که غروب نکند و در آسمان ثابت بایستد تا بنی‌اسرائیل بتوانند از دشمنان خود انتقام بگیریند.[۵]

در زمان پیامبر

شیخ مفید در روایتی از اسماء بنت عمیس، ام سلمه همسر پیامبر، جابربن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری و برخی دیگر از صحابه پیامبر نقل کرده است:

«روزی پیامبر، علی(ع) را در پی انجام کاری فرستاد. زمانی که وی بازگشت، وقت نماز عصر بود. پیامبر که اطلاع نداشت ایشان نماز عصر خود را نخوانده است، سر خود را بر روی پای وی قرار داد و خوابید. در همان هنگام، وحی الهی نازل شد و پیامبر مشغول دریافت وحی شد. این امر تا زمانی که نزدیک بود خورشید غروب کند ادامه داشت. زمانی که دریافت وحی به اتمام رسید، پیامبر از ایشان پرسید که آیا نماز عصر خوانده است؟ وقتی علی بن ابیطالب در پاسخ گفت که به خاطر اینکه سر مبارک شما بر روی پای من بود و من نتوانستم شما را بیدار کنم، پیامبر نیز از خداوند خواست که آفتاب را برگرداند تا علی(ع) نماز عصر خود را بخواند. در این هنگام، خورشید به‌اندازه‌ای به عقب برگشت که وقت فضیلت نماز عصر شد و حضرت نماز خود را خواند.»[۶]

این واقعه در اکثر منابع روایی شیعی نقل شده است.[۷] در مکان این واقعه در شهر مدینه مسجدی بنا شد که به مسجد رد الشمس معروف است.

  • در منابع اهل سنت

علامه امینی در کتاب الغدیر نام بسیاری از علمای اهل سنت را آورده است که درباره حدیث رد الشمس کتاب مستقل نوشته یا آن را در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند؛[۸] از جمله:

  • ابوبکر ورّاق: کتابی درباره راویان حدیث ردالشمس دارد.
  • ابوالحسن شاذان فضلی: رساله‌ای در طُرُق حدیث دارد.
  • ابوالفتح محمد بن حسین موصلی: کتابی مختص به این حدیث دارد.
  • أبوالقاسم حاکم ابن حذّاء حسکانی نیشابوری: کتابی به نام «مسألة فی تصحیح ردّ الشمس و ترغیم النواصب الشُّمْس» دارد.
  • ابوعبدالله حسین بن علی البصریی: کتابی به نام «جواز ردّ الشمس» دارد.
  • أبوالمؤید موفّق بن أحمد: کتابی به نام «ردّ الشمس لأمیرالمؤمنین» دارد.
  • جلال الدین سیوطی: کتابی به نام «کشف اللبس عن حدیث ردّ الشمس» دارد و در در کتاب «اللآلی المصنوعة» نیز بخشی از طرق حدیث را بررسی و تصحیح کرده است.

مسعودی نیز در کتاب اثبات الوصیة این جریان را نقل کرده است.[۹]

در زمان حضرت علی

مشهدالشمس؛ زیارتگاهی در شمال حله که گفته می‌شود ردالشمس در زمان حضرت علی(ع) در این مکان اتفاق افتاده است.

مطابق برخی منابع شیعه، در زمان خلافت امام علی(ع) نیز به دعای ایشان یک بار واقعه رد الشمس روی داده است. طبق این نقل، وقتی حضرت علی(ع) با اصحابش قصد حرکت به سمت بابل از مسیر فرات را داشتند، نماز عصر را با بعضی از اصحابش خواند؛ اما شماری از لشکریان که مشغول رد کردن اسب‌های خود از فرات بودند، نتوانستند نماز را در وقت بخوانند. حضرت از خداوند خواست تا خورشید را باز گرداند و آنان نماز خویش را بخوانند.[۱۰]

برخی از عالمان دینی اهل سنت مانند طحاوی، قاضی عیاض و ابن حجر عسقلانی[۱۱] صحت ماجرای ردالشمس در روزگار خلافت امام علی(ع)را پذیرفته‌اند؛ اما برخی دیگر در آن تردید کرده‌اند. ابن تیمیه در منهاج السنة[۱۲] و ابن جوزی در کتاب الموضوعات، مفاد آن را انکار کرده و جعلی می‌دانند.

در شمال شهر حله عراق زیارتگاهی به نام مشهدالشمس یا مشهد ردالشمس مشهور است. به باور شیعیان این زیارتگاه در مکانی ساخته شده است که ردالشمس در زمان حضرت علی(ع) اتفاق افتاده است.[۱۳] گاهی از آن به مسجد و مقام حضرت علی یا مسجد ردالشمس نیز یاد می‌شود.[۱۴]

سوال‌ها و ایرادها

  • سوالی مطرح می‌شود که اگر این اتفاق افتاده است می‌بایست گفته می‌شد که زمین متوقف شده یا برگشته است. رد شمس و بازگرداندن خورشید بی‌معناست. در پاسخ گفته می‌شود که رد شمس تسامحی است که ما هم در صحبت‌های روزانه خود داریم. مثلا می‌گوییم که خورشید از مشرق طلوع کرده و در مغرب پایین می‌رود. در حالی‌که طلوع و غروب و حرکت برای خورشید نیست.[۱۵]
  • ایراد دیگری که بیان می‌شود این است که چرا گزارش مفصلی در تاریخ نداریم که مردم بازگشت خورشید را دیده باشند و نقل کرده باشند. در جواب گفته می‌شود که بازگشت یا توقف خورشید برای خواندن نماز عصر جزئی بوده است و این مقدار توقف یا بازگشت برای کسی که دقت بر حرکت خورشید در آن لحظه ندارد ملموس نیست.[۱۶]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • ابن عطیه، جمیل حمود، أبهی المداد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۲۳ق.
  • امینی، عبد الحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، ۱۴۱۶ق.
  • شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • مسعودی، ابوالحسن، إثبات الوصیة للإمام علی بن ابی طالب(ع)، قم، انصاریان، ۱۴۲۳ق، چاپ سوم.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، چاپ چهارم.
  • ابن حجر، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، بیروت، دارالمعرفة.
  • ابن تیمیه، احمد بن عبدالحیم، منهاج السنه، جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیه، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
  • بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
  • سبزواری نجفی، محمد بن حبیب الله، ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن،‌دار التعارف للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
  • صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تصحیح علی اکبر غفاری، قم، نشر اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
  • طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات جامعۀ مدرسین حوزه علمیه، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • ملاحویش آل غازی، عبدالقادر، بیان المعانی، مطبعة الترقی، دمشق، ۱۳۸۲ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، مدرسه امام علی، قم، ۱۴۲۱ق.


  1. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰۳.
  2. ملاحویش آل غازی، بیان المعانی، ۱۳۸۲ق، ج۶، ص۳۱۸.
  3. مکارم شیرازی، الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ج۱۴، ص۵۰۱.
  4. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص۶۵۳-۶۵۴؛ نیز ببینید: طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۷، ص۲۰۳-۲۰۴؛ سبزواری نجفی، ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن، ص۴۶۰
  5. کتاب مقدس، کتاب یوشع، باب ۱۰، آیات ۱۲-۱۳
  6. شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۴۶
  7. کلینی، کافی، ج۴، ص۵۶۲؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰۳.
  8. أمینی، الغدیر، ج۳، ص۱۸۳-۱۸۸
  9. مسعودی، إثبات الوصیة للإمام علی بن ابی طالب(ع)، ص۱۵۳
  10. مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۴۷
  11. ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج۶، ص۲۲۱و ۲۲۲
  12. ابن تیمیه، منهاج السنة، ج۴، ص۱۸۶
  13. مشهدالشمس یا زیارتگاه خورشید (در شهر حله) یادمان معجزه ردالشمس.
  14. نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت
  15. مقاله تمام شبهات (ردالشمس)،‌ مجله دیدار آشنا، آذرماه سال ۱۳۸۹، شماره۱۲۲.
  16. مقاله تمام شبهات (ردالشمس)،‌ مجله دیدار آشنا، آذرماه سال ۱۳۸۹، شماره۱۲۲.