آیه ولایت: تفاوت میان نسخهها
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) اصلاح ارقام |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) اصلاح نویسههای عربی |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
عالمان شیعه این آیه را دلیلی بر ولایت و خلافت امام علی(ع) میدانند. از نظر آنان این آیه با واژه «اِنّما» آغاز شده و در ادبیات عرب، وقتی جملهای با «اِنّما» آغاز شود، مفهوم جمله را منحصر میکند؛<ref>ابنهشام، مغنیاللبیب، ۱۴۱۰ق، ج۱، ۳۹.</ref> یعنی در این آیه، [[ولایت]] منحصر شده است در خداوند، حضرت رسول(ص) و کسانی است که در [[رکوع]] انفاق میکنند، که بر اساس [[اسباب نزول|شأن نزول]]، مصداق آن امام علی(ع) بوده است.<ref>شوشتری، احقاقالحق، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۰۰؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۹-۲۳۹.</ref> | عالمان شیعه این آیه را دلیلی بر ولایت و خلافت امام علی(ع) میدانند. از نظر آنان این آیه با واژه «اِنّما» آغاز شده و در ادبیات عرب، وقتی جملهای با «اِنّما» آغاز شود، مفهوم جمله را منحصر میکند؛<ref>ابنهشام، مغنیاللبیب، ۱۴۱۰ق، ج۱، ۳۹.</ref> یعنی در این آیه، [[ولایت]] منحصر شده است در خداوند، حضرت رسول(ص) و کسانی است که در [[رکوع]] انفاق میکنند، که بر اساس [[اسباب نزول|شأن نزول]]، مصداق آن امام علی(ع) بوده است.<ref>شوشتری، احقاقالحق، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۰۰؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۹-۲۳۹.</ref> | ||
علامه طباطبایی با استناد به روایتی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] که در آن [[واجب]] بودن اطاعت از اوصیاء به این آیه و [[آیه اولیالامر|آیه اولیاَلامر]] استناد شده است<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ص۱۸۷.</ref> در تفسیر تعمیم این روایات به تمام [[امامان شیعه|امامان]] گفته است که آنان اهل یک خانهاند و امرشان یکی است.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۲۰.</ref> | |||
=== تفاوت معنای ولیّ در دیدگاه شیعه و سنی=== | === تفاوت معنای ولیّ در دیدگاه شیعه و سنی=== | ||
بسیاری از علمای [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نزول این آیه را در شأن [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] میدانند. اما از نظر آنان واژه ولی به معنا دوستی و نصرت است نه سرپرست. ازاینرو استدلال شیعه به این آیه برای اثبات [[ولایت امام علی(ع)|ولایت حضرت علی(ع)]] را نمیپذیرند.<ref>ایجی، شرح المواقف، ۱۴۱۲ق، ج۸، ص۳۶۰؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹، ج۵، ص۲۷۰؛ بیضاوی، تفسیر البیضاوی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۳۵؛ زمخشری، الکشاف، قم، ج۱، ص۶۴۲.</ref> اما علمای شیعه کلمه «ولیّ» را بهمعنای «سرپرست» و «صاحب اختیار» میدانند.<ref> | بسیاری از علمای [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نزول این آیه را در شأن [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] میدانند. اما از نظر آنان واژه ولی به معنا دوستی و نصرت است نه سرپرست. ازاینرو استدلال شیعه به این آیه برای اثبات [[ولایت امام علی(ع)|ولایت حضرت علی(ع)]] را نمیپذیرند.<ref>ایجی، شرح المواقف، ۱۴۱۲ق، ج۸، ص۳۶۰؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹، ج۵، ص۲۷۰؛ بیضاوی، تفسیر البیضاوی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۳۵؛ زمخشری، الکشاف، قم، ج۱، ص۶۴۲.</ref> اما علمای شیعه کلمه «ولیّ» را بهمعنای «سرپرست» و «صاحب اختیار» میدانند.<ref> نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۸؛ فیومی، المصباح المنیر، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۶۷۲؛ شوشتری، احقاقالحق، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۰۸.</ref> | ||
به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]، دوستی مخصوص كسانى نیست كه در [[رکوع|ركوع]]، [[زکات]] میدهند، بلكه حكمی عمومى است و همه مسلمانان بايد يكديگر را دوست داشته باشند و یازی کنند. در حالی که مطابق شأن نزول آیه، مصداق «ولیّ» در این آیه حضرت علی است؛ پس «ولیّ» در آیه بهمعنای ولایت و سرپرستی است، بهخصوص اينكه اين ولايت در رديف ولايت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[خدا]] قرار گرفته است.<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۲۳.</ref> و پیامبر(ص) نیز در موارد متعددی بر ولایت حضرت علی تصریح نموده است.<ref>مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۱۰۵.</ref> | به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]، دوستی مخصوص كسانى نیست كه در [[رکوع|ركوع]]، [[زکات]] میدهند، بلكه حكمی عمومى است و همه مسلمانان بايد يكديگر را دوست داشته باشند و یازی کنند. در حالی که مطابق شأن نزول آیه، مصداق «ولیّ» در این آیه حضرت علی است؛ پس «ولیّ» در آیه بهمعنای ولایت و سرپرستی است، بهخصوص اينكه اين ولايت در رديف ولايت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[خدا]] قرار گرفته است.<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۲۳.</ref> و پیامبر(ص) نیز در موارد متعددی بر ولایت حضرت علی تصریح نموده است.<ref>مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۱۰۵.</ref> | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
* زکات شامل صدقه مستحبی هم میشود: در این آیه از خاتمبخشی با عنوان زکات یاد شده است، نتیجه گرفتهاند که [[زکات]] شامل صدقه مستحبی نیز میشود.<ref> فاضل مقداد، کنزالعرفان، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۵۸.</ref> | * زکات شامل صدقه مستحبی هم میشود: در این آیه از خاتمبخشی با عنوان زکات یاد شده است، نتیجه گرفتهاند که [[زکات]] شامل صدقه مستحبی نیز میشود.<ref> فاضل مقداد، کنزالعرفان، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۵۸.</ref> | ||
* برخی نیز برای اثبات اینکه [[نیت]]، عملی قلبی است و لازم نیست به زبان بیاید، به این آیه استدلال کردهاند.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۱، ص۲۸۱؛ استرآبادی، آیات الاحکام، ۱۳۹۴ق، ص۲۴۴.</ref> | * برخی نیز برای اثبات اینکه [[نیت]]، عملی قلبی است و لازم نیست به زبان بیاید، به این آیه استدلال کردهاند.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۱، ص۲۸۱؛ استرآبادی، آیات الاحکام، ۱۳۹۴ق، ص۲۴۴.</ref> | ||
*منافات نداشتن انفاق در نماز با حضور قلب: به گفته علامه مجلسی، توجه به عبادت دیگری در نماز، منافاتی با کمال نماز و حضور قلب در آن ندارد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۱، ص۲۸۱.</ref> همچنین گفتهاند که هم نماز و هم انفاق حضرت علی برای خدا بوده است؛ از اینرو منافاتی وجود ندارد که در نماز صدای فقیر را بشنود و برای رضای خدا به او انفاق کند.<ref>طبسی، «نشان ولایت و جریان خاتمبخشی»، ص۴۹.</ref> همانگونه که پیامبر(ص) هر گاه در حال نماز صدای گریه کودکی را میشنید نماز را زودتر از همیشه به پایان میبرد تا مادر کودک به سراغ او برود.<ref>صدوق، علل الشرایع، منشورات | *منافات نداشتن انفاق در نماز با حضور قلب: به گفته علامه مجلسی، توجه به عبادت دیگری در نماز، منافاتی با کمال نماز و حضور قلب در آن ندارد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۱، ص۲۸۱.</ref> همچنین گفتهاند که هم نماز و هم انفاق حضرت علی برای خدا بوده است؛ از اینرو منافاتی وجود ندارد که در نماز صدای فقیر را بشنود و برای رضای خدا به او انفاق کند.<ref>طبسی، «نشان ولایت و جریان خاتمبخشی»، ص۴۹.</ref> همانگونه که پیامبر(ص) هر گاه در حال نماز صدای گریه کودکی را میشنید نماز را زودتر از همیشه به پایان میبرد تا مادر کودک به سراغ او برود.<ref>صدوق، علل الشرایع، منشورات المکتبة الحیدریة و مطبعتها فی النجف، ج۲، ص۳۴۴.</ref> | ||
== جستارهای وابسته== | == جستارهای وابسته== |
نسخهٔ ۱۰ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۲۲
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ توسط کاربر:Shamsoddin برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
مشخصات آیه | |
---|---|
نام آیه | ولایت |
واقع در سوره | سوره مائده |
شماره آیه | ۵۵ |
جزء | ۶ |
اطلاعات محتوایی | |
شأن نزول | انفاق امام علی(ع) در رکوع |
مکان نزول | مدینه |
موضوع | اعتقادی |
درباره | امامت و ولایت امام علی(ع) |
آیات مرتبط | آیه تبلیغ و آیه اکمال |
آیه ولایت (مائده: ۵۵) بیانگر ولایت و رهبری خدا، پیامبر(ص) و مؤمنانی است که در رکوعِ نماز انفاق میکنند. از نظر مفسران شیعه و اهلسنت شأن نزول این آیه، انفاق حضرت علی(ع) در رکوع نماز بوده است. بر همین اساس شیعیان برای اثبات ولایت و جانشینی حضرت علی(ع) به این آیه استناد میکنند.
عالمان اهلسنت واژه «ولیّ» را به معنی «دوست» دانسته و استدلال شیعه به این آیه برای اثبات ولایت حضرت علی(ع) را نمیپذیرند. در مقابل، عالمان شیعه میگویند از شأن نزول و انحصار مصداق «ولیّ»، برمیآید که در اینجا «ولیّ» نمیتواند به معنای «دوستی» باشد، بلکه معنای آن ولایت و سرپرستی است.
متن آیه
جایگاه
آیه ولایت از دلایل شیعه بر اثبات ولایت امام علی(ع) و جانشینی او برای پیامبر اسلام(ص) است.[۱] برخی آن را قویترین دلیل بر امامت آن حضرت برشمردهاند.[۲]
مفسران شیعه[۳] و سنی[۴] سبب نزول این آیه را انفاق حضرت علی(ع) به فقیر در حال نماز میدانند. از اینرو این آیه و خاتمبخشی از فضایل امام علی(ع) به شمار میآید که در قرآن به اشاره شده است. در کتاب المسترشد فی الامامه آ مده است که امام علی(ع) در شورای ششنفره برای اثبات حقانیت خود به شأن نزول این آیه درباره خود استناد کرده است.[۵]
اختلافنظر شیعه و سنی درباره معنای ولی منجر به بحثهای زیادی در تفسیر این آیه شده است.
شأن نزول
«بیشتر اهل حدیث قائلاند که این آیه در شأن امام علی(ع) نازل شده است»
آلوسی، روح المعانی، دارالکتب العلمیة، ج۳، ص۳۳۵.
بنابر آنچه در روایات نقل شده است، روزی فقیری وارد مسجد پیامبر(ص) شد و تقاضای کمک کرد، ولی کسی چیزی به او نداد. او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا! شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم، ولی کسی به من چیزی نداد». در همین حال، حضرت علی(ع) که در حال رکوع بود، به انگشتری که در دستش بود اشاره کرد. فقیر نزدیک آمد و انگشتر را از دست او بیرون آورد و این آیه نازل شد.[۶]
شیخ مفید تاریخ این ماجرا و نزول آیه ولایت را ۲۴ ذیالحجه دانسته است.[۷]
اعتبار روایات شأن نزول
«اگر این همه روایت درباره شأن نزول این آیه، نادیده گرفته شود، باید به طور کلی از تفسیر قرآن چشم پوشید؛ چراکه وقتی به این همه روایت اطمینان نکنیم، چگونه میتوانیم به یک یا دو روایتی که در تفسیر دیگر آیات قرآن نقل شده، اطمینان نماییم»
طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۸.
روایت شأن نزول آیه ولایت را ابنعباس،[۸] عمار،[۹] انس بن مالک،[۱۰] ابورافع مدنی[۱۱] و مقداد[۱۲] از صحابه نقل کردهاند. به گفته قاضی ایجی از عالمان اهلسنت، مفسران بر نزول این آیه در شأن حضرت علی(ع) اجماع دارند.[۱۳] با این حال ابنتیمیه،[۱۴] ابنکثیر[۱۵] و فخر رازی[۱۶] حدیث مربوط به این آیه را ضعیف شمردهاند. همچنین در برخی تفاسیر اهلسنت درباره اینکه آیه در شأن چه کسی نازل شده است، چهار نظر مطرح شده است. امام علی(ع)، عبادة بن صامت، ابوبکر بن ابیقحافه و تمام مسلمانان.[۱۷]
ابنشعبه حَرّانی در کتاب تُحَفُالعقول احادیث شأن نزول آیه ولایت احادیث صحیح و آن را جزو روایاتی دانسته که علما بر آنها اجماع دارند.[۱۸] از نظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، روایات شأن نزول این آیه موافق قرآن است.[۱۹] به گفته طباطبایی، بزرگان تفسیر و حدیث این احادیث را نقل کردهاند و با آنها مخالفت نکردهاند و برخی -همچون ابنتیمیه- که مخالفت کردهاند، عناد و دشمنی را به انتها رساندهاند.[۲۰]
دلالت بر ولایت امام علی(ع)
عالمان شیعه این آیه را دلیلی بر ولایت و خلافت امام علی(ع) میدانند. از نظر آنان این آیه با واژه «اِنّما» آغاز شده و در ادبیات عرب، وقتی جملهای با «اِنّما» آغاز شود، مفهوم جمله را منحصر میکند؛[۲۱] یعنی در این آیه، ولایت منحصر شده است در خداوند، حضرت رسول(ص) و کسانی است که در رکوع انفاق میکنند، که بر اساس شأن نزول، مصداق آن امام علی(ع) بوده است.[۲۲]
علامه طباطبایی با استناد به روایتی از امام صادق(ع) که در آن واجب بودن اطاعت از اوصیاء به این آیه و آیه اولیاَلامر استناد شده است[۲۳] در تفسیر تعمیم این روایات به تمام امامان گفته است که آنان اهل یک خانهاند و امرشان یکی است.[۲۴]
تفاوت معنای ولیّ در دیدگاه شیعه و سنی
بسیاری از علمای اهلسنت نزول این آیه را در شأن حضرت علی(ع) میدانند. اما از نظر آنان واژه ولی به معنا دوستی و نصرت است نه سرپرست. ازاینرو استدلال شیعه به این آیه برای اثبات ولایت حضرت علی(ع) را نمیپذیرند.[۲۵] اما علمای شیعه کلمه «ولیّ» را بهمعنای «سرپرست» و «صاحب اختیار» میدانند.[۲۶]
به گفته مکارم شیرازی، دوستی مخصوص كسانى نیست كه در ركوع، زکات میدهند، بلكه حكمی عمومى است و همه مسلمانان بايد يكديگر را دوست داشته باشند و یازی کنند. در حالی که مطابق شأن نزول آیه، مصداق «ولیّ» در این آیه حضرت علی است؛ پس «ولیّ» در آیه بهمعنای ولایت و سرپرستی است، بهخصوص اينكه اين ولايت در رديف ولايت پیامبر(ص) و خدا قرار گرفته است.[۲۷] و پیامبر(ص) نیز در موارد متعددی بر ولایت حضرت علی تصریح نموده است.[۲۸]
استفادههای فقهی
- باطل نشدن نماز با حرکات جزئی: برخی از فقیهان شیعه برای اثبات اینکه حرکات جزئی بدن، نماز را باطل نمیکند، به خاتمبخشی حضرت علی(ع) در حال رکوع، استناد کردهاند.[۲۹]
- زکات شامل صدقه مستحبی هم میشود: در این آیه از خاتمبخشی با عنوان زکات یاد شده است، نتیجه گرفتهاند که زکات شامل صدقه مستحبی نیز میشود.[۳۰]
- برخی نیز برای اثبات اینکه نیت، عملی قلبی است و لازم نیست به زبان بیاید، به این آیه استدلال کردهاند.[۳۱]
- منافات نداشتن انفاق در نماز با حضور قلب: به گفته علامه مجلسی، توجه به عبادت دیگری در نماز، منافاتی با کمال نماز و حضور قلب در آن ندارد.[۳۲] همچنین گفتهاند که هم نماز و هم انفاق حضرت علی برای خدا بوده است؛ از اینرو منافاتی وجود ندارد که در نماز صدای فقیر را بشنود و برای رضای خدا به او انفاق کند.[۳۳] همانگونه که پیامبر(ص) هر گاه در حال نماز صدای گریه کودکی را میشنید نماز را زودتر از همیشه به پایان میبرد تا مادر کودک به سراغ او برود.[۳۴]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ شیخ مفید، الافصاح فی الامامة، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ص۱۳۴؛ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۵۵۹.
- ↑ طوسی، تلخیص الشافی، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۱۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۲۴؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۳، ص۵۵۸ـ۵۵۹؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۸.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۹-۲۳۹
- ↑ طبری، المسترشد، ۱۴۱۵ق، ص۳۵۳.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۹-۲۳۹؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۷۰؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۲۷، ح۱۳۷.
- ↑ شیخ مفید، مسار الشیعه، ۱۴۱۴ق، ص۴۱.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۳۲.
- ↑ سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۱۰۶.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۲۵.
- ↑ طبرانی، المعجم الکبیر، بیتا، ج۱، ص۳۲۰-۳۲۱، ح۹۵۵۹.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ ایجی، المواقف، عالم الکتب، ص۴۰۵.
- ↑ ابنتیمیه، منهاج السنه، ج۷، ص۹-۷.
- ↑ ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، دار الکتب العلمیة، ج۳، ص۱۲۵-۱۲۷.
- ↑ فخر رازی، تفسیر الفخر الرازی، ۱۴۲۰ق، ج۱۲، ص۳۸۳-۳۸۵.
- ↑ ابنجوزی، زاد المسیر، دارالکتاب العربی، ج۱، ص۵۶۱.
- ↑ ابنشعبه حرانی، تحفالعقول، ۱۴۰۴ق، ص۴۵۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۲۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۲۵.
- ↑ ابنهشام، مغنیاللبیب، ۱۴۱۰ق، ج۱، ۳۹.
- ↑ شوشتری، احقاقالحق، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۰۰؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۹-۲۳۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ص۱۸۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۲۰.
- ↑ ایجی، شرح المواقف، ۱۴۱۲ق، ج۸، ص۳۶۰؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹، ج۵، ص۲۷۰؛ بیضاوی، تفسیر البیضاوی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۳۵؛ زمخشری، الکشاف، قم، ج۱، ص۶۴۲.
- ↑ نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۸؛ فیومی، المصباح المنیر، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۶۷۲؛ شوشتری، احقاقالحق، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۰۸.
- ↑ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۲۳.
- ↑ مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۱۰۵.
- ↑ فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۵۸.
- ↑ فاضل مقداد، کنزالعرفان، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۵۸.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۱، ص۲۸۱؛ استرآبادی، آیات الاحکام، ۱۳۹۴ق، ص۲۴۴.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۱، ص۲۸۱.
- ↑ طبسی، «نشان ولایت و جریان خاتمبخشی»، ص۴۹.
- ↑ صدوق، علل الشرایع، منشورات المکتبة الحیدریة و مطبعتها فی النجف، ج۲، ص۳۴۴.
منابع
- آلوسی، محمود بن عبدالله، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق علی عبدالباری عطیة، بیروت، دارالکتب العلمیة، بیتا.
- ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، تحقیق عبدالرزاق مهدی، بیروت، دار الکتاب العربی، بیتا.
- ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعه، تحقیق رشاد سالم، ریاض، جامعة الامام محمد بن سعود الاسلامية، ۱۴۰۶ق.
- ابنکثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق محمدحسین شمسالدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، بیتا.
- ابنهشام، عبدالله بن یوسف، مغنی اللبیب عن کتاب الاعاریب، تحقیق محمد محیی الدین عبدالحمید، قم، مکتبة آیتالله المرعشی، ۱۴۱۰ق.
- ایجی، عبدالرحمن، المواقف فی علم الکلام، بیروت، عالم الکتب، بیتا.
- بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر البیضاوی، بیروت، مؤسسه الاعلمی، ۱۴۱۰ق.
- تفتازانی، مسعود بن عمر، شرح المقاصد، قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۴۰۹ق.
- تفتازانی، مسعود بن عمر، شرح المقاصد، تحقیق عبدالرحمن عمیرة، قم، الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق.
- حاکم حسکانی، عبیدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق محمدباقر المحمودی، قم، مجمع احیاء الثقافة الاسلامیة، چاپ دوم، ۱۴۱۱ق.
- ابنشعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، تصحیح و تحقیق علیاکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
- رحیمی اصفهانی، غلامحسین، ولایت و رهبری، تفرش، انتشارات عسکریه تفرش، ۱۳۷۴ش.
- زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، قم، نشر ادب حوزه، بیتا.
- سیوطی، جلالالدین، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۳ق.
- شوشتری، نورالله بن شریفالدین، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، قم، مکتبة آیت الله المرعشی، ۱۴۰۹ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد، الافصاح فی الامامة، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، بیتا.
- شیخ مفید، محمد بن محمد، مسار الشیعه، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۳م.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق.
- طبرانی، سلیمان احمد، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبد المجید السلفی، بیروت، دار احیاء التراث، چاپ دوم، بیتا.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تصحیح فضلالله یزدی طباطبایی و هاشم رسولی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تاویل القرآن، تحقیق احمد محمد شاکر، بی جا، مؤسسة الرسالة، ۱۴۲۰ق.
- طبری آملی، محمد بن جریر بن رستم، المسترشد فی امامة علی بن ابیطالب(ع)، تصحیح: احمد محمودی، قم، کوشانپور، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
- * طبسی، محمدجواد، «نشان ولایت و جریان خاتمبخشی»، فرهنگ کوثر، ش۴۸، اسفند ۱۳۷۹ش.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- طوسی، محمد بن حسن، تلخیص الشافی، قم، انتشارات المحبین، ۱۳۸۲ش.
- عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تحقیق: هاشم رسولی، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
- فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر الفخر الرازی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، الطبعة الثالثة، ۱۴۲۰ق.
- فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی، تفسیر الصافی، مقدمه و تصحیح: حسین اعلمی، تهران، مکتبة الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
- فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، قم، مؤسسة دار الهجرة، ۱۴۱۴ق.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، تصحیح و تحقیق: طیّب موسوی جزائری، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
- مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار، تحقیق علیاکبر غفاری و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۶۸ش/۱۴۰۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، آیات ولایت در قرآن، قم، انتشارات نسل جوان، ۱۳۸۶ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، عللالشرائع، مقدمه سید محمدصادق بحرالعلوم، قم، مکتبة الداوری، بیتا.
- فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنزالعرفان فی فقه القرآن، قم، انتشارات مرتضوی، ۱۴۲۵ق.
پیوند به بیرون