رد الشمس
| معجزات و ارهاصات | |||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||
رَدُّ الشَّمس بهمعنای «بازگرداندن خورشید»، از جمله معجزات منسوب به پیامبر(ص) و کرامات امام علی(ع) است. بنابر روایات شیعه، در یکی از سفرها، به دعای پیامبر(ص)، خورشید که در حال غروب بود، به عقب بازگشت تا امام علی(ع) بتواند نماز عصر را در وقت فضیلت اقامه کند. واقعهای مشابه نیز در دوران خلافت امام علی(ع) نقل شده که به دعای او، خورشید برای گروهی از اصحاب بازگردانده شد. این پدیده در برخی منابع اسلامی و عهد عتیق نیز برای پیامبرانی چون یوشع(ع)، داوود(ع) و سلیمان(ع) گزارش شده است. ردّ الشمس در طول تاریخ، موضوع بحثهای کلامی، تفسیری و تاریخی بوده و در منابع شیعه و اهل سنت بازتاب یافته است.
اهمیت واقعه رد الشمس
ردّ الشمس بهمعنای «بازگرداندن خورشید» یا «بازگشت آن» است.[۱] یکی از رخدادها، «ردّ الشمس» یا بازگرداندن خورشید است که در منابع شیعه و اهل سنت بهعنوان معجزهای منسوب به پیامبر(ص) و کرامتی از امام علی(ع) نقل شده است. این واقعه نهتنها از منظر روایی، بلکه از دیدگاه کلامی، تاریخی و علمی نیز مورد توجه و نقد قرار گرفته است. جمعی از صحابه، این واقعه را روایت کردهاند و شماری از پژوهشگران و نویسندگان شیعه و سنی نیز آثار مستقلی در شرح و تحلیل آن نگاشتهاند.[۲]
ردّ الشمس در دورههای مختلف
پیش از اسلام
در برخی منابع روایی اسلامی، این واقعه پیش از اسلام و در زمان سه تن از پیامبران قوم بنیاسرائیل یعنی یوشع،[۳] داوود،[۴] و سلیمان[۵] نقل شده است.
در برخی منابع، ذیل آیات ۳۰ تا ۳۳ سوره ص،[یادداشت ۱] داستانی درباره حضرت سلیمان(ع) آمده است که عصرگاهی مشغول تماشای اسبها شد و در نتیجه، خورشید پنهان گردید. سلیمان به ملائکه دستور داد خورشید را بازگردانند تا بتواند نماز عصر را در وقتش بخواند. ملائکه خورشید را بازگرداندند و او پس از مسح ساقها و گردن خود، نماز را اقامه کرد. همچنین به یارانش که نمازشان قضا شده بود، امر کرد همانگونه عمل کنند. پس از پایان نماز، خورشید غروب کرد و ستارگان طلوع نمودند.[۶]
برخی مفسران این روایت را با اصل عصمت پیامبران ناسازگار دانسته و تفاسیر متفاوتی ارائه کردهاند.[یادداشت ۲] در کتاب مقدس نیز آمده است که در یکی از جنگهای بنیاسرائیل، یوشع به خورشید فرمان داد که غروب نکند و در آسمان ثابت بماند تا قوم بنیاسرائیل بتوانند از دشمنان خود انتقام بگیرند.[۷]
در زمان پیامبر
شیخ مفید در روایتی از اسماء بنت عمیس، امسلمه، جابر بن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری و برخی دیگر از صحابه پیامبر نقل کرده روزی پیامبر(ص)، امام علی(ع) را برای انجام کاری فرستاد. زمانی که او بازگشت، وقت نماز عصر بود. پیامبر که نمیدانست علی(ع) هنوز نماز عصر را نخوانده، سر خود را بر پای او نهاد. در همان هنگام، وحی الهی نازل شد و پیامبر مشغول دریافت آن گردید. این حالت تا نزدیکی غروب خورشید ادامه یافت. پس از پایان وحی، پیامبر از علی(ع) پرسید که آیا نماز عصر را خوانده است؟ علی(ع) پاسخ داد: «نه، زیرا سر شما بر پای من بود و نتوانستم شما را بیدار کنم.» پیامبر از خداوند خواست تا خورشید را بازگرداند تا علی(ع) بتواند نماز عصر را در وقت فضیلت بخواند. در این هنگام، خورشید به اندازهای به عقب بازگشت که وقت نماز عصر دوباره فراهم شد و حضرت نماز خود را اقامه کرد.[۸]
این واقعه در بسیاری از منابع روایی شیعه نقل شده است.[۹] در محل وقوع این حادثه در شهر مدینه، مسجدی بنا شده که به مسجد ردالشمس شهرت دارد.
در منابع اهل سنت علامه امینی در کتاب الغدیر نام بسیاری از علمای اهل سنت را آورده است که درباره حدیث ردّ الشمس کتاب مستقل نوشته یا آن را در آثار خود نقل کردهاند. از جمله:
- ابوبکر ورّاق: کتابی درباره راویان حدیث ردّ الشمس دارد.
- ابوالحسن شاذان فضلی: رسالهای در بررسی طرق حدیث نوشته است.
- ابوالفتح محمد بن حسین موصلی: کتابی اختصاصی درباره این حدیث دارد.
- حاکم حسکانی: کتابی با عنوان «مسألة فی تصحیح ردّ الشمس و ترغیم النواصب الشمس» تألیف کرده است.
- ابوعبدالله حسین بن علی بصری: کتابی با نام «جواز ردّ الشمس» دارد.
- أبوالمؤید موفّق بن أحمد: کتابی با عنوان «ردّ الشمس لأمیرالمؤمنین» نوشته است.
- جلالالدین سیوطی: کتابی با نام «کشف اللبس عن حدیث ردّ الشمس» دارد و در کتاب «اللئالی المصنوعة» نیز بخشی از طرق حدیث را بررسی و تصحیح کرده است.[۱۰]
- ابنسعد در الطبقات الکبری.[۱۱]
در زمان حضرت علی(ع)

مطابق برخی منابع شیعه، در دوران خلافت امام علی(ع) نیز یکبار واقعهی ردّ الشمس به دعای وی رخ داده است. طبق این نقل، زمانی که حضرت علی(ع) همراه با اصحاب خود قصد حرکت بهسوی بابل از مسیر فرات را داشتند، نماز عصر را با گروهی از یارانش اقامه کرد؛ اما شماری از لشکریان که مشغول عبور دادن اسبهای خود از رود فرات بودند، نتوانستند نماز را در وقت بخوانند. حضرت از خداوند خواست تا خورشید را بازگرداند تا آنان نیز نماز عصر خود را در وقت فضیلت بخوانند.[۱۲]
برخی از عالمان اهل سنت مانند طحاوی، قاضی عیاض و ابنحجر عسقلانی، صحت این واقعه در دوران خلافت امام علی(ع) را پذیرفتهاند؛[۱۳] اما برخی دیگر از علمای اهل سنت در صحت آن تردید کردهاند. از جمله، ابنتیمیه در کتاب منهاج السنة[۱۴] و ابنجوزی در کتاب الموضوعات، این روایت را انکار کرده و آن را جعلی دانستهاند.[۱۵]
در شمال شهر حله در عراق، زیارتگاهی به نام مشهدالشمس یا مشهد ردّ الشمس وجود دارد.[۱۶] به باور شیعیان، این مکان محل وقوع معجزهی ردّ الشمس در زمان حضرت علی(ع) است.[۱۷]
پاسخ به شبهات علمی و تاریخی درباره ردّ الشمس
یکی از پرسشهای رایج این است که اگر واقعه ردّ الشمس واقعاً رخ داده باشد، باید گفته میشد که زمین متوقف یا معکوس شده است؛ چرا که در نظام کیهانی، حرکت خورشید ظاهری است و در واقع این زمین است که میچرخد. بنابراین، «بازگرداندن خورشید» از نظر علمی بیمعنا به نظر میرسد. در پاسخ گفته شده که تعبیر «ردّ الشمس» نوعی تسامح زبانی است؛ همانگونه که در گفتار روزمره نیز گفته میشود خورشید از مشرق طلوع میکند و در مغرب غروب میکند، در حالیکه حرکت واقعی از آنِ زمین است، نه خورشید.[۱۸][یادداشت ۳]
بررسی احتمال تاریخی و گزارشهای مردمی
ایراد دیگری که مطرح شده این است که چرا در منابع تاریخی، گزارش مفصلی از مشاهده عمومی این واقعه وجود ندارد؟ اگر خورشید واقعاً بازگشته باشد، باید مردم آن را دیده و ثبت کرده باشند. در پاسخ گفته شده که بازگشت یا توقف خورشید برای اقامه نماز عصر، بسیار جزئی و محدود بوده است. این مقدار تغییر در موقعیت خورشید، برای کسی که در آن لحظه دقت کافی نداشته یا درگیر امور روزمره بوده، ممکن است محسوس نبوده باشد و از همین رو، گزارش عمومی و گستردهای از آن ثبت نشده است.[۱۹]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امیرالمؤمنین، ۱۳۸۲ش، ج۱۲، ص۷.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امیرالمؤمنین، ۱۳۸۲ش، ج۱۲، ص۳۹و۴۰.
- ↑ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰۳.
- ↑ ملاحویش آل غازی، بیان المعانی، ۱۳۸۲ق، ج۶، ص۳۱۸.
- ↑ مکارم شیرازی، الامثل، ۱۴۲۱ق، ج۱۴، ص۵۰۱.
- ↑ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۵۳–۶۵۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۰۳–۲۰۴؛ سبزواری نجفی، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ص۴۶۰.
- ↑ کتاب مقدس، کتاب یوشع، باب ۱۰، آیات ۱۲–۱۳.
- ↑ شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۶۲؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰۳.
- ↑ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۱۸۳–۱۸۸.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۲، ص۷۲.
- ↑ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴۷.
- ↑ ابنحجر عسقلانی، فتح الباری، دار المعرفه، ج۶، ص۲۲۱–۲۲۲.
- ↑ ابن تیمیه، منهاج السنة، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۱۸۶.
- ↑ ابنجوزی، الموضوعات، ۱۳۸۶ق، ج۱، ص۳۵۶.
- ↑ نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت
- ↑ مشهدالشمس یا زیارتگاه خورشید (در شهر حله) یادمان معجزه ردالشمس.
- ↑ روحانی، «تمام شبهات ردّ الشمس»، ص۲۸.
- ↑ روحانی، «تمام شبهات ردّ الشمس»، ص۲۹.
یادداشت
- ↑ إِذْ عُرِضَ عَلَیهِ بِالْعَشیِّ الصَّافِنَاتُ الجْیادُ فَقَالَ إِنی أَحْبَبْتُ حُبَّ الخْیرِ عَن ذِکْرِ رَبی حَتی تَوَارَتْ بِالحِجَابِ رُدُّوهَا عَلیَّ فَطَفِقَ مَسْحَاً بِالسُّوقِ وَ الْأَعْنَاقِ؛
- ↑ این گروه از مفسران، ضمیرهای «تَوَارَتْ بِالحِجَابِ» و «رُدُّوهَا» را به «الصافنات الجیاد» (اسبها) بازگرداندهاند. در این صورت، معنای آیه چنین میشود: «اسبها پنهان شدند، سلیمان گفت اسبها را نزد من بازگردانید، پس آنها را آوردند و سلیمان بر گردن و پاهایشان دست کشید.» مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۷۳.
- ↑ برخی احتمال دادهاند که در این کرامت و اعجاز، ستاره خورشید جابجا نشده تا در حرکت اجرام آسمانی و ارتباط آنها خللی ایجاد شود. بلکه ممکن است در سرعت یا زاویه تابش نور خورشید در همان لحظه خاص، تغییری جزئی رخ داده باشد؛ بهگونهای که تصویری که چند دقیقه پیش دیده شده بود، دوباره قابل رؤیت شده باشد. در نتیجه، خورشید بار دیگر در افق ظاهر شده و حضرت علی (ع) توانسته نماز خود را در وقت فضیلت اقامه کند.
منابع
- ابنتیمیه، احمد بن عبدالحیم، منهاج السنه، ریاض، جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیه، ۱۴۰۶ق.
- ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی، مدینه، المکتبة السلفية، الموضوعات، ۱۳۸۶ق.
- ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، بیروت، دارالمعرفة، بی تا.
- ابنسعد، الطبقات الکبری، تحقیق احسان عباس، بیروت، دار صادر، چاپ اول، ۱۹۶۸م.
- ابنعطیه، جمیل حمود، أبهی المداد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۲۳ق.
- امینی، عبد الحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، ۱۴۱۶ق.
- بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق.
- روحانی، محمد یحیی، «تمام شبهات ردالشمس»، مجله دیدار آشنا، آذرماه سال ۱۳۸۹، شماره۱۲۲.
- سبزواری نجفی، محمد بن حبیب الله، ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۱۹ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تصحیح علی اکبر غفاری، قم، نشر اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات جامعۀ مدرسین حوزه علمیه، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امیرالمؤمنین عليهالسلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، ۱۳۸۲ش.
- مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة للإمام علی بن ابی طالب(ع)، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۴۲۳ق.
- ملاحویش آل غازی، عبدالقادر، بیان المعانی، دمشق، المطبعة الترقی، ۱۳۸۲ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، مدرسه امام علی، قم، ۱۴۲۱ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش.