دلایلنگاری

دَلایلنگاری، شاخهای از سیرهنگاری، که در آن اثبات پیامبری رسول خدا(ص) و امامت ائمه(ع) و بیان سیرهٔ آنان در قالب بیان معجزات و کرامات آنان صورت گرفته است. بهنوشته برخی محققان، دلایلنگاری در بستری از جدالهای دینی و مذهبی میان مسلمانان و غیر مسلمانان و اهلسنت و شیعه پیدا شده و هویت یافته است.
یکی از دلایلِ پیدایش دلایلنگاری نبوی(ص) انتشار اسلام در سرزمینهای جدید و لزوم دفاع مسلمانان از نبوت رسول خدا(ص) تلقی شده است. در زمینهٔ دلایلنگاری امامت ائمه(ع)، شیعیان با نگارش آثاری به اثبات جایگاه فراطبیعی برای ائمه(ع) در امتداد پیامبر(ص) پرداختند؛ در مقابل، اهلسنت با تولید آثار دلایلنگارانه نبوی(ص) تلاش کردند، با تأکید بر انحصار اعجاز در پیامبر(ص)، ادعاهای شیعه دربارهٔ کرامات امامان(ع) را رد کنند.
سابقهٔ نگارش در زمینهٔ دلایلنگاری نبوی(ص) از سالهای پایانی قرن دوم هجری قمری تا دهههای نخست قرن سوم برگردانده شده و زمان تدوین نخستین آثار دلایلی امامت از نیمه قرن دوم هجری نشان داده شده است؛ بر این اساس، گفته شده که جمعآوری و تدوین آثار دلایلنگارانه دربارهٔ امامت ائمه(ع) از نظر زمانی پیشتر از جمع و تدوین اینگونه آثار دربارهٔ نبوت پیامبر(ص) بوده است.
محتوای آثار دلایلنگاری نبوی(ص) مباحثی چون کرامات و معجزات پیامبر(ص) پیش و پس از بعثت و نقل غیبگوییهای او دربارهٔ آینده گزارش شده است. محتوای دلایلنگاری امامت اموری چون کرامات هر یک از ائمه(ع)، از قدرت بر سخنگفتن با غیر انسان و ارتباط با عوالم غیب تا انجام کارهایی خارج از قدرت بشر، برشمرده شده است.
دو کتاب دلائل النبوه نوشتهٔ ابونُعَیم اصفهانی (درگذشت: ۴۳۰ق) و دلایل النبوة و مَعْرِفَة اَحْوال صاحِب الشَّریعه نوشتهٔ احمد بن حسین بیهقی (درگذشت: ۴۵۸ق) از مهمترین و کاملترین آثار دلایلنگارانه در زمینهٔ نبوی(ص) برشمرده شده است. در زمینهٔ امامت، دلائل الامامة نوشتهٔ محمد بن جریر طبری صغیر تنها اثر کهنی دانسته شده که بر جای مانده است.
تعریف و برخی ویژگیها
ابن عباس: حسین بن علی(ع) را دیدم هنگامی که در حال خروج بهسوی عراق بود؛ پس به او گفتم: ای پسر رسول خدا(ص)، به سوی عراق خارج مشو. حسین(ع) گفت: ای پسر عباس! آیا نمیدانی که مرگ من و قتلگاه یاران من در آنجاست. به او گفتم: این را از کجا دانستی؛ گفت: از رازی که در سینهام نهفته و علمی که به من عطا شده است. [۱]
دلایلنگاری شاخهای از سیرهنگاری تلقی شده که در آن اثبات پیامبری رسول خدا(ص) و امامت ائمه(ع) و بیان سیرهٔ آنان در قالب بیان معجزات و کرامات آنان صورت گرفته است.[۲] در میان شاخههای مختلف سیرهنگاری، دلایلنگاری از جمله شاخههای متأخر آن بهشمار رفته است.[۳]
گفته شده که از دیرباز مشایخ حدیث، تحت عنوانی یکسان در مجموعهای از کتابها و رسالهها، دلایل گوناگون برای اثبات یک موضوع معین را از احادیث جمعآوری میکردند؛[۴] بر این اساس، دلایلنگاری نبوی(ص) و امامت ائمه(ع) از جملهٔ این نگارشها دانسته شده و مانند سیرهنگاری ریشهٔ آن در حدیث نشان داده شده است.[۵]
دفاع از نبوت پیامبر(ص) و امامت ائمه(ع) در میان مسلمانان در بستر دو دانش حدیث و کلام نشان داده شده است: در کلام، با بهکارگیری دلایل عقلی به اثبات نبوت پیامبر(ص) و امامت ائمه(ع) و رد ادعای منکران پرداخته شده و در حدیث، با ارائهٔ دلایل نقلی از احادیث و سیره در قالب آثاری با عنوان کلی «دلایل»، اثبات و رد انجام شده است.[۶]
دَلائل النُبوّه، عَلائِمُ النبوه، علاماتُ النُبوّه، اَعْلامُ النبوه و اثباة النبوة النبی(ص) از عناوینی برشمرده شده که برای یادکرد از آثار پدیدآمده در زمینهٔ دلایلنگاری نبوی(ص) از آنها استفاده شده است.[۷] گفته شده که از آثار دلایلنگارانه در زمینهٔ امامت ائمه(ع) با عناوینی چون دلائل الاِمامَه، دلائل الائمه، الدلائل، الوصیه و الولایه یاد شده است.[۸]

زمینهها: دلایلنگاری در کشاکش جدالهای دینی و مذهبی
بهنوشته برخی محققان، دلایلنگاری در زمینهٔ نبوت پیامبر(ص) و امامت امامان(ع) در بستری از جدالهای دینی و مذهبی میان مسلمانان و غیر مسلمانان و اهلسنت و شیعه پیدا شده و هویت یافته است:[۹] یکی از دلایلِ پیدایش دلایلنگاری نبوی(ص) انتشار اسلام در سرزمینهای جدید و لزوم دفاع مسلمانان از نبوت رسول خدا(ص) در مقابل غیر مسلمانان و زِندیقان و اثبات آن تلقی شده است.[۱۰]
در زمینهٔ دلایلنگاری ائمه(ع)، گفته شده که شیعیان اولین گروه مذهبی بودند که برای دفاع از عقاید خود دست به نگارش آثاری زدند که از جمله آنها کتابهای دلایلی دربارهٔ امامت بوده است؛ آثاری برای اثبات امامت ائمه(ع)، قرار دادن آنان در جایگاهی در امتداد جایگاه پیامبر(ص) و اثبات برتری آنان نسبت به سایر صحابه و خلفا، با تکیه بر کرامات آنان و ارتباطشان با عالم غیب.[۱۱]
از نظر محمدرضا انصاری قمی، محقق شیعه، پیدایش نگارشهای دلایلی نبوی(ص) عکس العملی از سوی عالمان اهلسنت به نگارشهای دلایلی شیعیان در زمینهٔ امامت ائمه(ع) بوده است.[۱۲] از نظر او، آثار دلایلنگارانهٔ نبوی(ص)، هرچند نقل روایات سیرهٔ نبوی(ص) با تأکید بر اعجاز و غیبگویی بوده، از منظری دیگر، تلاشی بوده بر رد اعتقادات مذهبی شیعیان دربارهٔ صدور کرامات از سوی امامان(ع) با انحصار معجزه و کرامت به رسول خدا(ص).[۱۳]
گفته شده که همین زمینهٔ مذهبی باعث شد که در میان مؤلفان مسلمان عموماً محدثان اهلسنت به تدوین کتابهای دلایلنگارانهٔ نبوی(ص) بپردازند.[۱۴] امری که در این آثار عامل عدم نقل معجزات و پیشگوییهای پیامبر(ص) دربارهٔ برخی حوادث مرتبط با امام علی(ع) و تشیع دانسته شده است.[۱۵] از جمله آنکه پیشگویی پیامبر(ص) دربارهٔ زبیر بن عوام مبنی بر ظالمبودن او نسبت به امام علی(ع) در جنگی (جنگ جمل) که در آینده با امام خواهد کرد در آثار اصلی دلایلنگارانهٔ نبوی(ص)، از جمله دلایل بیهقی و ابونعیم اصفهانی، نقل نشده است؛[۱۶] هرچند در برخی منابع اولیهٔ دلایلنگارانه نقل شده است.[۱۷]
زمانهٔ پیدایش
رسول جعفریان، تاریخنگار شیعه، دورهٔ رواج دلایلنگاری نبوی(ص) را در قرن چهارم قمری دانسته است؛[۱۸] برخی محققان معتقدند که سابقهٔ نگارش در این زمینه، به پیش از این دوران، از سالهای پایانی قرن دوم هجری قمری تا دهههای نخست قرن سوم، بر میگردد.[۱۹] زمان تدوین نخستین آثار دلایل الامامه از نیمه قرن دوم هجری (احتمالاً پس از شهادت امام صادق و در دوران امامت امام کاظم) دانسته شده است.[۲۰]
بر این اساس، گفته شده که جمعآوری و تدوین آثار دلایلنگارانه دربارهٔ امامت ائمه(ع)، از نظر زمانی، پیشتر از نگارش این آثار دربارهٔ نبوت پیامبر(ص) بوده است؛ زیرا نخستین تنشها میان مسلمانان دربارهٔ مسألهٔ امامت و خلافت پس از رحلت پیامبر(ص) در قرن اول هجری شکل گرفت؛ اما تمام گروهها اسلامی، در قرن اول هجری و چند دهه نخست قرن دوم هجری، دربارهٔ پیامبری رسول خدا(ص) شبههای نداشتند.[۲۱]
احتمال داده شده که پس از این دوران و تحت تأثیر فتوحات، با ظهور زندیقان و فعالیت آنان در جامعهٔ اسلامی با تشکیک آنان در نبوت پیامبر(ص)، تدوین کتابهای دلایلنگاری نبوی(ص) آغاز شده باشد.[۲۲]
| « | مقدمهٔ دلائل النبوه بیهقی: خداوند هر یک از پیامبران(ع) را برای روشنشدن راستگفتاری ایشان با دلایل و معجزاتی تأیید کرده است... اما پیامبر مصطفی و رسول مجتبی ابوالقاسم محمد بن عبدالله، که صلوات خدا بر او و خاندان پاک او باد، برای همهٔ آفریدهها، چه جن و چه انس، برانگیخته شده است و از همهٔ پیامبران دیگر معجزات بیشتری دارد؛ برخی دانشمندان نوشتهاند که معجزات او بالغ بر هزار معجزه است که برجستهترین آنها... قرآن عظیم است که معجزهٔ آشکار اوست و ریسمان استوار الهی است.[۲۳] | » |
نگاشتهها: نمونهها اولیه و سایر آثار

نمونههای اولیه و سایر آثار دلایلنگارانه در دو زمینهٔ نبوت پیامبر(ص) و امامت امامان شیعه(ع) در برخی منابع چنین گزارش شده است:
در زمینهٔ دلایلنگاری نبوی(ص)
در زمینهٔ دلایلنگاری نبوی(ص)، قدیمیترین نمونهها کتاب آیاتُ النبی نوشتهٔ علی بن محمد مَدائنی (درگذشت: ۲۲۴ یا ۲۲۸ق) و اِمارَةُ النبوه نوشتهٔ ابواسحاق جوزجانی (درگذشت: ۲۷۶ق) دانسته شده است.[۲۴]
کتابهای اعلام النبوه نوشتهٔ ابوداود سَجِسْتانی (درگذشت: ۲۷۵ق)، دلائل النبوة نوشتهٔ جعفر بن محمد بن حسن فَریابی (درگذشت: ۳۰۰ یا ۳۰۱ق)، دلائل النبوه نوشتهٔ ابونعیم اصفهانی (درگذشت: ۴۳۰ق)، دلایل النبوة و مَعْرِفَة اَحْوال صاحِب الشَّریعه نوشتهٔ احمد بن حسین بیهقی (درگذشت: ۴۵۸ق) و دلائل النبوه نوشتهٔ اسماعیل بن محمد تیمی اصفهانی (درگذشت: ۵۳۵ق) از مهمترین[۲۵] و سه کتاب اخیر کاملترین[۲۶] آنها در این زمینه بر شمرده شده است.
برخی از آثار دلایلنگاری نبوی(ص) توسط کسانی نوشته شده که قبلاً به دینی غیر از اسلام بودهاند؛ برای نمونه به علی بن رَبَّن طبری (درگذشت: ۲۶۰ق)، پزشک و متکلم ایرانی، که قبل از اسلامآوردن مسیحی بوده[۲۷] و پس از مسلمانشدن کتابی دربارهٔ دلایل نبوت پیامبر(ص) با عنوان الدّین و الدّولَة فی اثبات نبوة النبی محمد(ص) مینویسد.[۲۸]
با آنکه بیشتر مؤلفان کتابهای دلایلنگاری از اهلسنت دانسته شدهاند،[۲۹] در منابع کتابشناسانهٔ شیعه، آثاری با عناوینی مرتبط با دلایلنگاری نبوی(ص) ضبط شده است؛ از جمله کتاب دلائل النبی(ص) نوشتهٔ احمد بن يحيى بن حكيم ازدی کوفی (درگذشت: احتمالاً اواخر قرن سوم قمری)[۳۰] و مصابیح الانوار و انوار الابصار فی معاجز النبی المختار(ص) نوشتهٔ سید هاشم بحرانی (درگذشت: ۱۱۰۷ق).[۳۱]
در زمینهٔ دلایلنگاری امامت ائمه(ع)
انصاری، با تکیه بر رجال نجاشی،[۳۲] احتمال داده که شخصی به نام ابوالحسن احمد بن محمد بن علی بن عمر بن رباح القلاء، از اصحاب امام صادق(ع) و امام کاظم(ع)، اولین کسی باشد که با نگارش کتابی با عنوان دلائل در زمینهٔ امامت ائمه(ع) اثری دلایلنگارانه از خود بهجا نهاده است.[۳۳]
بهنوشتهٔ انصاری، پس از او، گروهی دیگر از عالمان شیعه به تدوین آثار دلایلنگارانه در این زمینه مبادرت کردند که از خلال آثار کتابشناسانهای مانند الذریعه نام برخی از آنان قابل بازیابی است؛ کسانی چون: علی فرزند حسن بن علی بن فضال، حسن فرزند علی بن ابیحمزه بطائنی، عبدالله بن جعفر حميری قمی، محمد بن مسعود عیاشی (درگذشت: ۳۲۰ق)، ابراهيم بن محمد ثقفی (درگذشت: ۳۵۰ق) و محمد بن ابراهیم نعمانی (درگذشت: ۳۶۰ق) و شیخ صدوق (درگذشت: ۳۸۱ق).[۳۴]
گفته شده که اکثر آثار دلایلنگارانه دربارهٔ امامت ائمه(ع) از میان رفته و دلائل الامامة، نوشتهٔ محمد بن جریر طبری صغیر از نویسندگان شیعه قرن پنجم قمری، تنها اثر کهنی است که بر جای مانده است.[۳۵] با این حال، در برخی منابع کتابشناسی شیعی عناوین مرتبط با دلایلنگاری دیده میشود؛ از جمله:
- الخرائج والجرائح نوشتهٔ قطبالدین راوندی (درگذشت ۵۷۳ق)؛[۳۷]
- مَدینةُ مَعاجزِ الأئمةِ الاثنی عَشَر وَ دَلائلُ الحُجَج عَلَی البَشَر نوشتهٔ سید هاشم بحرانی؛[۳۸]
- دلائل الامامه نوشتهٔ سيد محمدمهدی بن محمدجعفر موسوی تنکابنی (درگذشت: ۱۲۸۰ق)؛[۳۹]
- دلائل الامامة فی اثبات امامة اميرالمؤمنين(ع) نوشتهٔ عباس بن حسن (درگذشت: ۱۳۲۳ق) از خاندان کاشف الغطاء.[۴۰]

محتوای آثار دلایلنگارانه
بر اساس برخی منابع دلایلنگارانهٔ نبوی(ص)،[۴۱] محتوای این آثار چنین گزارش شده است:
- بیان فضائلی از پیامبر(ص) در قرآن که در میان پیامبران(ع) فقط مختص به او بوده و اینکه پیامبری او مقدم بر پیامبری همهٔ انبیاء، از جمله آدم(ع)، بوده است.
- بیان سروری او بر تمام آدمیان در قیامت و سروی او و امتش بر سایر پیامبران(ع) و امتهایشان.
- نقل اخباری مبتنی بر وجود اطلاع دربارهٔ نبوت رسول خدا(ص) در میان پادشاهان سایر امتها (یمنیان، رومیان و ایرانیان) و عالمان سایر ادیان (یهودیان و مسیحیان) قبل از تولد و بعثت حضرت.
- بیان آنچه که از جنیان، بتان و کاهنان دربارهٔ نبوت پیامبر(ص) شنیده شده است.
- گزارش کرامات پیامبر(ص) پیش از بعثت، از دوران جنینی، حمل و ولادت تا کودکی و جوانی.
- بیان معجزات پیامبر(ص) پس از بعثت، از معجزاتی مانند شق القمر و سخنگفتن با جمادات، نباتات، حیوانات و جنیان تا معجزاتی که بهوسیلهٔ آنها خداوند او را از شر دشمنانش و گرفتاریهای دوران دعوت و حکومت نجات داده است.
- نقل غیبگوییهای رسول خدا(ص) دربارهٔ وقایعی که در آینده رخ خواهد داد.[۴۲]
بر اساس دلایل الامامه طبری،[۴۳] محتوای آثار دلایلنگارانه در زمینهٔ امامت امامان(ع) چنین گزارش شده است: شرح مختصری دربارهٔ سرگذشت هر یک از ائمه(ع)، سپس تفصیل دربارهٔ کرامات هر یک از آنان، از قدرت بر سخنگفتن با جمادات، نباتات، حیوانات و جنیان و ارتباط آنان با عالم غیب تا انجام کارهایی که از قدرت بشر خارج است.[۴۴]
پانویس
- ↑ طبری صغیر، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۱۸۱-۱۸۲.
- ↑ خانجانی، «دلایلنگاری در سیرهٔ نبوی»، ص۱۳۲.
- ↑ جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ۱۳۹۳ش، ص۹۹.
- ↑ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۳۸.
- ↑ جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ۱۳۹۳ش، ص۹۹؛ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۳۸.
- ↑ نصار، تحول سیرهنگاری پیامبر(ص)، ۱۳۹۹ش، ص۳۷۹-۳۸۰؛ جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ۱۳۹۳ش، ص۱۰۰-۱۰۲.
- ↑ جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ۱۳۹۳ش، ص۱۰۲؛ خانجانی، «دلایلنگاری در سیرهٔ نبوی»، ص۱۳۲.
- ↑ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۴۱.
- ↑ جعفریان، منابع تاریخ اسلامی، ۱۳۹۳ش، ص۱۰۰؛ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۲۸.
- ↑ نصار، تحول سیرهنگاری پیامبر(ص)، ۱۳۹۹ش، ص۳۷۹-۳۸۰؛ جعفریان، منابع تاریخ اسلامی، ۱۳۹۳ش، ص۱۰۰؛ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۲۸.
- ↑ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۴۱.
- ↑ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۴۱.
- ↑ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۴۱.
- ↑ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۳۸.
- ↑ خانجانی، «نگاهی به کتابهای دلایل در سیرهٔ نبوی»، ص۱۴۹.
- ↑ خانجانی، «نگاهی به کتابهای دلایل در سیرهٔ نبوی»، ص۱۵۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: علی بن ربن طبری، الدین و الدوله، ۱۳۹۳ق، ص۸۵-۸۶.
- ↑ جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ۱۳۹۳ش، ص۹۹.
- ↑ خانجانی، «دلایلنگاری در سیرهٔ نبوی»، ص۱۳۲؛ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۲۸-۱۲۹.
- ↑ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۲۸-۱۲۹.
- ↑ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۲۸.
- ↑ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۲۸.
- ↑ بیهقی، دلائل النبوه، ۱۳۶۱۱ش، ج۱، ص۴۸-۵۰.
- ↑ خانجانی، «نگاهی به کتابهای دلایل در سیرهٔ نبوی»، ص۱۳۴.
- ↑ منجد، معجم ما الف عن رسولالله(ص)، قاهره، ص۶۲-۶۵؛ خانجانی، «دلایلنگاری در سیرهٔ نبوی»، ص۱۳۲-۱۳۵.
- ↑ خانجانی، «دلایلنگاری در سیرهٔ نبوی»، ص۱۳۲.
- ↑ ابنخلکان، وفیات الاعیان، بیروت، ج۵، ص۱۵۹.
- ↑ علی بن ربن طبری، الدین و الدوله، ۱۳۹۳ق، ص۳۵-۳۶؛ علی بن ربن طبری، الدین و الدوله، ۱۳۹۳ق، ص۲۱۰.
- ↑ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۳۸.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۲۵۳-۲۵۴.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲۱، ص۸۶.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۱۸ق، ص۹۲.
- ↑ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۳۹.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۲۳۶-۲۳۹.
- ↑ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۳۹.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۵، ص۳۸۳.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۱۴۵.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲۰، ص۲۵۳.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۲۴۷.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۲۴۱.
- ↑ ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوه، بیروت، ص۳-۸.
- ↑ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۴۱-۱۴۲.
- ↑ طبری صغیر، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۶۵۷-۶۶۳.
- ↑ انصاری، «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، ص۱۴۲.
منابع
- آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن بن علی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، تحقیق سید احمد حسینی اشکوری، بیروت، دار الأضواء، ۱۴۰۳ق.
- ابنخلکان، احمد بن محمد، وفيات الاعيان و انباء ابناء الزمان، تحقیق احسان عباس، بیروت، دار الفکر، بیتا.
- ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، دلائل النبوه، بیروت، دار المعرفة للطباعة و النشر، بیتا.
- انصاری، محمدرضا انصاری «طبری سوم و کتاب دلایل الامامه»، در کیهان اندیشه، شمارهٔ ۵۸، بهمن و اسفند ۱۳۷۳ش.
- جعفریان، رسول، منابع تاریخ اسلام، تهران، نشر علم،۱۳۹۳ش.
- خانجانی، قاسم، «دلایلنگاری در سیرهٔ نبوی»،در کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شمارهٔ ۶۱ و ۶۲، آبان و آذر ۱۳۸۱ش.
- خانجانی، قاسم، «نگاهی به کتابهای دلایل در سیرهٔ نبوی»، در نشریهٔ تاریخ اسلام در آینهٔ پژوهش، شمارهٔ ۱۱، پاییز ۱۳۸۵ش.
- طبری صغیر، محمد بن جریر، دلائل الامامه، قم، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۳ق.
- علی بن ربن طبری، علی بن سهل، الدين و الدولة فی اثبات نبوة النبی محمد(ص)، تحقیق عادل نویهض، بیروت، دار الآفاق الجديده، ۱۳۹۳ق.
- منجد، صلاحالدین، معجم ما الف عن رسولالله(ص)، تحقیق نادی عطار، قاهره، دار القاضی عياض للتراث، بیتا.
- نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، تحقیق سید موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۸ق.
- نصار، عمار عبودی، تحول سیرهنگاری پیامبر(ص) نزد مورخان مسلمان تا پایان عصر عباسی، ترجمهٔ آمنه موسوی شجری و سیفعلی زاهدیفر، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۹ش.