سیرهپژوهی دانشی غیرمستقل و میانرشتهای دانسته شده که ضمن آن با استمداد از برخی دانشهای اسلامی، چون تاریخ، حدیث و کلام، با روش تحلیلی و انتقادی به بررسی دلالت و وثاقت اخبار سیره پرداخته میشود. توجه به پژوهش در سیره در میان مسلمانان، چه در کشورهای اسلامی و چه در کشورهای غربی و سنت دانشگاهی آنان، چشمگیر بوده است. همچنین، سیرهپژوهی شاخهای از پژوهشهای گستردهٔ اسلامشناسان غیرمسلمان برشمرده شده است.
زمینههای سیرهپژوهی نبوی(ص) در میان مسلمانان، با پیدایش رویکرد تحلیلی و انتقادی تحت تأثیر پژوهشهای غیرمسلمانان دانسته شده است؛ رویکردی که در ابتدا با ترجمهٔ آثار آنان در زمینهٔ سیرهپژوهی همراه دانسته شده است. برای نمونهای از اولین آثار در این زمینه به ترجمهٔ فارسی کتاب تاریخ مقدس (انتشار: ۱۸۵۱ق) دربارهٔ سیرهٔ پیامبر(ص) اشاره شده است. از دیگر آثار در این زمینه به الصحیح من سیرة النبی الاعظم از جعفر مرتضی عاملی (درگذشت: ۱۴۴۱ق) و سیرهٔ رسول خدا (از مجموعهٔ تاریخ سیاسی اسلام) نوشتهٔ رسول جعفریان اشاره شده است.
پیشینهٔ سیرپژوهی نبوی(ص) در میان غیرمسلمانان و مستشرقان در قرون وسطی و آثار جدلی علیه پیامبر(ص) و نبوت او نشان داده شده است. گفته شده که پس از قرون وسطی توجه به سیره پیامبر(ص) با رویکرد دانشگاهی مختلف بیشتر شد و نگارش اولین آثار با این رویکرد با کتابی از گوستاو ویل (درگذشت: ۱۸۸۹م)، اسلامشناس آلمانی، در سال ۱۸۴۳م آغاز شد. از دیگر آثار در این زمینه به کتاب محمد(ص) نوشتهٔ مایکل کوک و محمد در مکه نوشتهٔ مونتگمری وات اشاره شده است.
نگارشهای جدید دربارهٔ سیرهپژوهی اهلبیت(ع) در میان مسلمانان هم، مانند سیره نبوی(ص)، تا پیش از آشنایی با تحقیقات غیرمسلمانان، در قالبهای کهن و بهصورت غیرانتقادی بهنگارش در آمده است. این آثار پس از این دوره عمدتاً با تأثیرپذیری از تاریخنگاری تحلیلی و انتقادی غربی نوشته شده است. کتاب الامام علی بن ابیطالب(ع) نوشتهٔ عبدالفتاح عبدالمقصود و پس از پنجاه سال از سید جعفر شهیدی از جمله این آثار برشمرده شده است.
در میان غیرمسلمانان در زمینهٔ سیرهپژوهی اهلبیت(ع)، اولین تلاشها برای ارائهٔ یک اثر جامع در دههٔ اول قرن بیستم میلادی و در کتاب فاطمه(س) و دختران محمد(ص) (انتشار: ۱۹۱۲م) نشان داده شده است. از میان سایر آثار آنان در این زمینه، به کتابهایی چون جانشینی حضرت محمد(ص) نوشتهٔ ویلفرد مادلونگ، گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان از ایگناس گلدزیهر و مداخل امامان(ع) در منابع دانشنامهای مختلف اشاره شده است.
عمدهٔ نقدهای واردشده در زمینهٔ سیرهپژوهیْ به سیرهپژوهان غیرمسلمانان وارد شده است: نقدهایی چون تفسیر مادی از حقایق معنوی سیرهٔ نبوی(ص) و عدم توجه به رویکردها و تفاوتهای منابع مختلف تاریخی مربوط به سیرهٔ اهلبیت(ع).
سیرهپژوهی گونهای از مطالعات اسلامی و شیعهپژوهی دانسته شده که در آن بهصورت بینارشتهای به تحقیق دربارهٔ سیرهٔ پیامبر(ص) و سایر معصومان(ع) پرداخته میشود.[۱] برایناساس گفته شده که سیرهپژوهی دانشی مستقل نیست، بلکه شاخهای میانرشتهای است که ضمن آن با استمداد از برخی دانشهای اسلامی، چون تاریخ، حدیث و کلام اسلامی، با روش تحلیلی و انتقادی به بررسی دلالت و وثاقت اخبار پرداخته میشود.[۲]
بهگفته مرتضی کریمینیا، سیرهپژوه، توجه به پژوهش در سیره در میان مسلمانان، چه در کشورهای اسلامی و چه در کشورهای غربی و سنت دانشگاهی آنان، چشمگیر بوده است.[۳] همچنین، سیرهپژوهی شاخهای از پژوهشهای گستردهٔ اسلامشناسان غیرمسلمان برشمرده شده است.[۴]
بهنوشته برخی محققان، در ایران پس از انقلاب اسلامی، بهاقتضای ضرورتهای حکومت دینی، توجه نهادهای مذهبی و دانشگاهی به سیرهپژوهی با حمایتهای گسترده روبهرو شده است.[۵] نمودی از این توجه در نشر آثار سیرهپژوهانه در حوزه و دانشگاه، تلاش برای ترجمهٔ آثار سیرهپژوهان مسلمان و غیرمسلمان و انتشار نشریات تخصصی سیرهپژوهی نشان داده شده است.[۶]
در برخی منابع، زمینهها و اولین نمونههای سیرهپژوهی نبوی(ص) در میان مسلمانان و غیرمسلمانان چنین صورتبندی و گزارش شده است:
در میان مسلمانان
بهنوشتهٔ رسول جعفریان، پژوهشگر تاریخ اسلام، تا پیش از آشنایی مسلمانان با سنت اسلامپژوهی غربیان، نگارش دربارهٔ سیرهٔ نبوی(ص) در قالبهای کهن انجام میشد؛ نگارشهایی که هدف آنها تأمین خواستههای عوام در حفظ مناسک مذهبی بود.[۷] از نظر او، این نگارشها، بهدلیل قوت خواست عوام و مقدسانگاری محتوای آن غیرانتقادی و تکراری نوشته میشده است.[۸]
پس از این دوره، در میان اهلسنت آثار اولیه با رویکرد سیرهپژوهی نبوی(ص) در ترجمههایی از آثار سیرهپژوهان غربی نشان داده شده است؛ آثاری چون کتاب حیات محمد(ص) نوشتهٔ سیرهپژوه فرانسوی إميل دِرْمِنْغَم (انتشار: ۱۹۲۹م) که در سال ۱۹۴۵م در مصر به عربی ترجمه و منتشر شد.[۹] از آثار تألیفی در میان اهلسنت، به کتاب محمد(ص) رسول الله نوشتهٔ محمد رشید رضا (درگذشت: ۱۳۵۴ق)، نواندیش دینی مصری، اشاره شده است.[۱۰]
در میان آثار شیعی اولیه در زمینه ترجمه، جعفریانْ اولین کتاب ترجمهشده به فارسی را کتاب تاریخ مقدس (انتشار: ۱۸۵۱ق) نوشتهٔ واشِینْگْتُن اِرْوینْگ (درگذشت: ۱۸۵۹م)، مستشرق امریکایی، برشمرده که کتابی دربارهٔ سیرهٔ پیامبر(ص) است.[۱۱] این کتاب توسط میرزا ابراهیمخان شیرازی در سال ۱۲۷۵ق (۱۸۵۸م) ترجمه و منتشر شده است.[۱۲]
در زمینهٔ آثار تألیفی در میان شیعیان، از جمله به مقالات پژوهشی در مطبوعات دینی ایران در دهه ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ش دربارهٔ سیرهٔ پیامبر(ص) اشاره شده[۱۳] که نمونهای از آنها مقالات پیدرپی محمدعلی خلیلی با عنوان «محمد(ص) در نظر دیگران» در نشریهٔ آیین اسلام است.[۱۴] نمونهای دیگر مجموعه مقالات محمد خاتم پیامبران(ص) دانسته شده که در حسینهٔ ارشاد بهمناسبت پانزدهمین قرن هجرت با نگاهی ابتکاری دربارهٔ پیامبر(ص) منتشر شده است.[۱۵] بهگفتهٔ جعفریان این کتاب در موضوع خود در ایران آن روز (۱۳۴۷ش) اثری پیشرو بوده است.[۱۶]
پیشینهٔ سیرهپژوهی در میان غیرمسلمانان و مستشرقان در قرون وسطی و آثار جدلی علیه پیامبر(ص) و نبوت او نشان داده شده است؛ آثاری مانند مجموعه طُلَیْطُلَه (تولدو) که در آنها کوشیده شده راستینبودن پیامبری رسول خدا(ص) و آسمانیبودن قرآن انکار شود.[۱۷]
بهگفته برخی محققان، منابع پژوهشی مستشرقان قرون وسطی دربارهٔ سیرهٔ نبوی(ص) هرچند از منابع اصیل اسلامی گرفته میشد، ناقلان (غیرمسلمانانی که در سرزمینهای اسلامی میزیستند) نگران دقت در نقل مطالب نبودند، بلکه بهعکس میکوشیدند تصویری منفی از پیامبر(ص) ارائه دهند.[۱۸] بر این اساس، گفته شده که سیرهپژوهی غیرمسلمانان در قرون وسطی بر این اطلاعات مغلوط و مجعول استوار بود و رویکردی جدلی در راستای ابطال حقانیت اسلام داشت.[۱۹]
بهنوشتهٔ کریمینیا، پس از قرون وسطی توجه به سیره پیامبر(ص) با رویکرد دانشگاهی بیشتر شد و اولین آثار با این رویکرد در این دوره بهنگارش درآمد.[۲۰] بهنوشتهٔ هارالد موتْسْكى (درگذشت: ۲۰۱۹م)، اسلامشناس آلمانی، اولین سیرهٔ تحقیقی توسط گوستاو ویل (درگذشت: ۱۸۸۹م)، اسلامشناس آلمانی، در سال ۱۸۴۳م انتشار داده شد که علاوه بر قرآن بر تعدادی از منابع متأخر اسلامی مبتنی بود.[۲۱]
بهنوشتهٔ برخی پژوهشگران، در این دوره، که هنوز منابع اولیهٔ سیرهٔ رسول خدا(ص) در اختیار سیرهپژوهان غیرمسلمان نبود، آثار دیگری با رویکرد غالب در ارائهٔ زندگینامهای جامع از پیامبر(ص) بهنگارش درآمد؛[۲۲] از جمله کتاب سیره و تعالیم محمد بر مبنای عمدهٔ منابعی که تا کنون مغفول مانده (انتشار: ۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵م) نوشتهٔ آلویس اِشْپِرنْگِر (درگذشت: ۱۸۹۳م) و حیات محمد (انتشار: ۱۸۶۱م) تألیف ویلیام مِیور (درگذشت: ۱۹۰۵م).[۲۳]
به گزارش برخی منابع، در دههٔ پایانی قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم میلادی، با تصحیح انتقادی و انتشار چهار منبع اصلی سیره (مغازی واقدی، سیرهٔ ابنهشام، طبقات ابنسعد و تاریخ طبری) سیرهنگاری غیرمسلمانان با اتکا بر این منابع در کنار قرآن و صحاح سته وارد دوران جدیدی از پژوهش دربارهٔ سیرهٔ نبوی(ص) شدند.[۲۴]
در برخی منابع، دربارهٔ رویکردهای مختلف و نمونههای اولیهٔ سیرهپژوهی اهلبیت(ع) در میان مسلمانان و غیر مسلمانان اطلاعاتی ارائه شده است:
در میان مسلمانان
بهنوشتهٔ جعفریان، نگارشهای جدید با رویکرد سیرهپژوهانه در زمینهٔ سیرهٔ اهلبیت(ع) در میان مسلمانان هم، مانند سیرهٔ نبوی(ص)، تا پیش از آشنایی با پژوهشهای غربی در قالبهای کهن و بهصورت غیرانتقادی بهنگارش در میآمده است.[۲۵] بهگفتهٔ او، پس از این دوره آثاری با رویکردی نو برای پاسخگویی به چالشهای جدید اجتماعی و سیاسی با تکیه بر سیرهٔ اهلبیت(ع) بهنگارش درآمد.[۲۶]
جعفریان رویکرد این آثار را معرفی سیرهٔ اهلبیت(ع) بهعنوان الگوی حکمرانی خوب دانسته است؛[۲۷] آثاری چون مقالات نشریات مذهبی ایران در دههٔ ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ش، مانند مقالاتی چون «عدل علی(ع)»،[۲۸] «درسی که حسین بن علی(ع) به جامعه بشر تعلیم فرمود»[۲۹] و «تعالیم امام حسن(ع)».[۳۰]
در میان غیرمسلمانان
بهنوشتهٔ برخی محققان، برخلاف سیرهپژوهی نبوی(ص)، سیرهپژوهی اهلبیت(ع) در میان غیرمسلمانان، بهتبع شیعهپژوهی، تا مدتها و حتی تا نیمهٔ قرن بیستم میلادی جزء مباحث اصلی پژوهشی نبوده است.[۳۱] آنچنان که بهگفتهٔ اتان کُلْبرگ، شیعهپژوه یهودی، در اولین جلد مجموعهٔ راهنمای اسلام که شامل مقالات اسلامشناسانهٔ سالهای ۱۹۰۶ تا ۱۹۵۵م میشده از مجموع ۸۲۴ صفحه فقط دو صفحه به عناوین مقالاتی که در حوزه شیعیان دوازدهامامی نگاشته شده بود اختصاص داشته است.[۳۲]
حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع) نوشتهٔ رسول جعفریان
در این بستر، اولین تلاشها برای ارائهٔ یک اثر جامع در مورد تشیع، با محوریت سیرهٔ اهلبیت(ع)، در دههٔ اول قرن بیستم میلادی گزارش شده است: هانری لامِنْس (درگذشت: ۱۹۳۷م)، خاورشناس بلژیکی، در کتاب فاطمه(س) و دختران محمد(ص) (انتشار: ۱۹۱۲م) با نگاهی منفی به روایت سیرهٔ اهلبیت(ع) پرداخت.[۳۳]
از دیگر آثار اولیهٔ در این زمینه، از کتاب مذهب شیعه، نوشتهٔ دویت دونالْدْسُون (درگذشت: ۱۹۷۶م)، شیعهشناس و مبلغ مسیحی امریکایی، یاد شده است.[۳۴] گفته شده که دونالدسون در این کتاب به معرفی امامان شیعه(ع) پرداخته و برای هر یک از آنان فصلی جداگانه قرار داده است.[۳۵]
گفته شده که از نیمهٔ دوم قرن بیستم میلادی با رواج روشهای علمی در مطالعات اسلامی و روشنشدن آسیبهای این مطالعات و تلاش برای جبران آنها، شیعهپژوهی و بهتبع آن مطالعات دربارهٔ سیرهٔ اهلبیت(ع) رونق بیشتری یافت.[۳۶] این وضعیت با انقلاب اسلامی در ایران و معطوفشدن توجه مراکز پژوهشی به تشیع به اوج رسید.[۳۷]
با این حال، گفته شده که در یک نگاه کلی به اسلامشناسی در میان غیرمسلمانان شمار کسانی که در زمینهٔ سیرهٔ امامان معصوم(ع) دارای آثار هستند، نسبت به تعداد مستشرقان در زمینههای مختلف اسلامشناسی چندان زیاد نیست.[۳۸]
سیرهپژوهی نبوی(ص): انواع و نمونهها
در برخی منابع، انواع و نمونههای سیرهپژوهی نبوی(ص) در میان مسلمانان و غیر مسلمانان بررسی و گزارش شده است:
در میان مسلمانان
با توجه به زمینههای مختلف پیدایش سیرهپژوهی نبوی(ص) در میان مسلمانان، آثار آنان در این زمینه چنین صورتبندی و گزارش شده است:[۳۹]
سیرهٔ رسول الله نوشتهٔ عباس زریاب خویی (درگذشت: ۱۳۷۳ش)آثاری در زمینه تحقیق و تصحیح متون با تأثیرپذیری از تاریخنگاری انتقادی غربی که عمدهٔ آثار سیرهپژوهی مسلمانان را در بر میگیرد؛ از جمله فقه السیره نوشتهٔ محمد غزالی (درگذشت: ۱۴۱۶ق) در میان اهلسنت و سیرهٔ رسول خدا از آغاز تا هجرت نوشتهٔ عباس زریاب خویی و الصحیح من سیرة النبی الاعظم از جعفر مرتضی عاملی (درگذشت: ۱۴۴۱ق)، سیری در سیرهٔ نبوی از مرتضی مطهری و سیرهٔ رسول خدا (از مجموعهٔ تاریخ سیاسی اسلام) نوشتهٔ رسول جعفریان.[۴۰]
آثاری برای پاسخگویی به شبهات سیرهپژوهان غربی؛ از جمله کتاب دفاع عن العقيدة و الشريعة ضد مَطاعن المستشرقين از محمد غزالی که در آن به نقد نظرات گلدزیهر، از جمله دربارهٔ سیره نبوی(ص)، پرداخته است.[۴۱] همچنین کتاب مستشرقان و پیامبر اعظم(ص) از حسین عبدالمحمدی که ضمن آن به نقد نظرات مستشرقان دربارهٔ سیرهٔ نبوی(ص) پرداخته شده است.[۴۲]
ترجمه و انتشار سخنان ستایشآمیز غیرمسلمانان دربارهٔ پیامبر(ص) برای جذب نسلهای جدید مسلمانان تحت تأثیر فرهنگ غرب برای جذب دوباره آنان؛ از جمله کتاب محمد رسول الله (کتاب الهُدی) از میرزا هادی نوری مازندرانی که در سالهای ۱۳۱۳ و ۱۳۱۴ش بهچاپ رسیده است.[۴۵] بهگزارش جعفریان، در این کتاب نظرات ۴۹ نفر مستشرق دربارهٔ پیامبر(ص) آمده است.[۴۶]
در میان غیرمسلمانان
پژوهشهای مستشرقان، از ربع اول قرن بیستم میلادی به بعد، پیرامون اعتبار کلی متون و احادیث تاریخی صدر اسلام، بهویژه در باب سیرهٔ رسول خدا(ص)، دانسته شده است.[۴۷] برخی محققان در تاریخ سیرهپژوهی غیرمسلمانان سه رویکرد اساسی را نشان دادهاند:
رویکرد خوشبینانه به منابع موجود سیره در میان مسلمانان بدون نگرانی نسبت به اعتبار آنها بر این اساس که زمان تدوین آنها به دو یا سه قرن پس از رحلت رسول خدا(ص) بر میگردد.[۴۸]
رویکرد شکاکانه نسبت به اصالت منابع سیره که پس از انتشار بخش دوم کتاب بررسیهای اسلامی نوشتهٔ ایگناس گلدزیهر در سال ۱۸۹۰م گسترش یافت.[۴۹] انتشار این کتاب منجر به پیدایش مستشرقانی شد که معتقد بودند تقریباً تمام روایات مربوط به سیره مجعول است؛ کسانی چون لئون کایتانی (درگذشت: ۱۹۳۵م)، هانری لامِنْس (درگذشت: ۱۹۳۷م)، یوزف شاخت (درگذشت: ۱۹۶۹م) در کتاب ریشههای فقه اسلامی، جان وَنْزبرو (درگذشت: ۲۰۲۰م) در کتاب مطالعات قرآنی و مایکل کوک در کتاب محمد(ص) و پاتریشیا کُرون (درگذشت: ۲۰۱۵م) در کتاب هاجرگرایی.[۵۰]تاریخ تشیع نوشته فرهاد دفتری
رویکردی میانه بر اساس اعتقاد به ارزش نامطمئن یا مشکوک منابع سیره و تلاش برای نگارش سیره با تکیه بر نگاه انتقادی.[۵۱] این رویکرد در آثاری چون محمد در مکه (انتشار: ۱۹۵۳م) و محمد در مدینه (انتشار: ۱۹۵۶م) نوشتهٔ ویلیام مونتگمری وات، محمد و قرآن نوشتهٔ رودی پارِت (درگذشت: ۱۹۸۳م) و محمد(ص) نوشتهٔ ماکسیم رودینسون (درگذشت: ۲۰۰۴م) نشان داده شده است.[۵۲]
سیرهپژوهی اهلبیت(ع): انواع و نمونهها
در برخی منابع، انواع و نمونههای سیرهپژوهی اهلبیت(ع) در میان مسلمانان و غیر مسلمانان بررسی و گزارش شده است:
در میان مسلمانان
در زمینهٔ سیرهٔ اهلبیت(ع) در میان مسلمانان، مانند سیرهپژوهی نبوی(ص)، انواع سیرهپژوهی و آثار مربوط به آنها چنین صورتبندی و گزارش شده است:[۵۳]
نگاشتههایی برای پاسخگویی به شبهات سیرهپژوهان غربی؛ از جمله کتاب تصویر امامان شیعه در دایرة المعارف اسلام (ترجمه و نقد) از محمود تقیزادهٔ داوری[۵۷] و مقالات متعددی که در رد برخی آراء آنان دربارهٔ سیره ائمه(ع) نوشته شده است.[۵۸]
برخی محققان، با عطفتوجه به آثار شیعهپژوهان غیرمسلمان و سیرهپژوهان مسلمانی که تحت سنت علمی آنان پژوهش میکنند، آثار سیرهپژوهانهٔ آنان در زمینهٔ سیرهٔ امامان شیعه(ع) را چنین صورتبندی کردهاند:[۶۱]
آثاری که در آنها امامت بهعنوان مهمترین عقیدهٔ متمایزکنندهٔ تشیع از دیگر فرق مورد بررسی قرار گرفته و در ضمن به بررسی سیرهٔ امامان(ع) بهعنوان قسمتی از نظریهٔ امامت پرداخته شده است؛ از جمله: کتاب تشیع نوشتهٔ هاینس هالْم، تاریخ تشیع از فرهاد دفتری، تشیع در مسیر تاریخ نوشتهٔ سید حسینمحمد جعفری (درگذشت: ۲۰۱۹م)، مقدمهای بر اسلام شیعی نوشتهٔ موجان مؤمن و مقدمهای بر اسلام شیعی اثر نجم حیدر.[۶۷]
منابعی دربارهٔ رخداد عاشورا که بهدلیل اهمیت آن در تاریخ اسلام در آنها به روایت سیرهٔ امام حسین(ع) پرداخته شده است؛[۶۸] از جمله آثار متعدد یان کیت اَنْدِرسون هوارد (درگذشت: ۲۰۱۳م) دربارهٔ عاشورا مانند کتاب قیام حسین(ع) و تأثیر آن بر بیداری اسلامی.[۶۹] نیز آثار متعدد خالد سینْداوی، شیعهپژوه یهودی، از جمله مقاله «رأس الحسین(ع) از جدایی تا دفن».[۷۰]
نص و تفسیر: مکتب فقهی امام صادق(ع) نوشتهٔ سید حسین مدرسی طباطبایی منابع فرقهنگارانه دربارهٔ فرق مختلف شیعه از اسماعیلیان و زیدیان تا غالیان که در آنها به سیرهٔ ائمه(ع) در ضمن بیان نحوهٔ پیدایش و سوگیری این فرق نسبت به آنان پرداخته شده است؛ از جمله بخشهایی از کتاب درسهایی دربارهٔ اسلام (انتشار: ۱۹۱۰م) نوشتهٔ گلدزیهر، تاریخ اسماعیلیان نوشتهٔ برنارد لوئیس (درگذشت: ۲۰۱۸م)، آثار مختلف رودلف اِشْتْرُتْمان (درگذشت: ۱۹۶۰م) دربارهٔ زیدیان، آثار متعدد فرهاد دفتری دربارهٔ اسماعیلیان و کتاب غلات شیعه (انتشار: ۱۹۸۲م) نوشتهٔ مَتی موسی.[۷۵]
مداخل اهلبیت(ع) در منابع دانشنامهای: مانند مداخل «امام علی بن الحسین(ع)»، «امام محمد باقر(ع)» و امام موسی بن جعفر(ع)» از کلبرگ در دایرة المعارف اسلام و مدخل «علی بن ابیطالب(ع)» از او در دایرة المعارف ایرانیکا؛ همچنین، مداخل «امام جواد(ع)» و «المهدی(ع)» از مادلونگ در دایرة المعارف اسلام و مداخل «حسن بن علی(ع)»، «حسین بن علی(ع)»، «باقر، ابوجعفر محمد»، «علی الرضا(ع)» و «علی الهادی(ع)» از او در دایرة المعارف ایرانیکا.[۷۶]
گزارش نقدها
عمدهٔ نقدهای وارد شده در زمینهٔ سیرهپژوهی به سیرهپژوهی غیرمسلمانان در زمینهٔ سیرهٔ نبوی(ص) و سیرهٔ اهلبیت(ع) وارد شده است:[۷۷]
در زمینهٔ سیرهپژوهی نبوی(ص)
بر آثار سیرهپژوهی نبوی(ص) در میان محققان غیرمسلمان نقدهایی از سوی برخی محققان وارد شده است؛ از جمله:[۷۸]
آشنایی اندک با زبان عربی و منابع اصلی سیره: گفته شده که آشنایی آنان با زبان عربی، بهعنوان زبان اصلی منابع سیره، تا سال ۱۸۷۹م اندک و منابع آنان عموماً منابع دست دوم بوده است.[۷۹] همچنین، آشنایی آنان با منابع اصلی سیره تا آغاز قرن بیستم عموماً با واسطه بوده است.[۸۰]
تعصبات دینی: مستشرقان عمدتاً، بهخصوص مستشرقان متقدم، نسبت به عقاید دینی خود تعصب داشتند و تلاش آنان برای شناخت سیرهٔ نبوی عموماً برای نگاشتن ردیه نبوت پیامبر(ص) بوده است.[۸۱]
رقابت سیاسی بین اسلام و مسیحیت: این رقابتها در دورههای مختلف تاریخی، از جمله در دورهٔ برآمدن اسلام مقارن دوران قدرت امپراتوری روم، دوران جنگهای صلیبی، دوران قدرتگیری ترکان عثمانی، در دورهٔ استعمار و پس از حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱م نشان داده شده است؛ رقابتهایی که ضمن آن ترسیم سیرهٔ نبوی(ص) بهصورتی انجام میگرفته تا موجب پیروزی در جنگ تبلیغاتی علیه مسلمانان شود.[۸۲]کتاب دفاع عن العقيدة و الشريعة ضد مطاعن المستشرقين نوشتهٔ محمد غزالی
ضعف علمی و پژوهشی: موتسکی این مورد را شامل مواردی چون عدم وجود مطالعاتی نظاممند و نقادانه در زمینهٔ منابع حدیثهای مربوط به سیرهٔ پیامبر(ص)، ضعف در ارائهٔ روشهای معیاری برای ارزیابی روایات سیره و اتکا بر منابع محدود در سیرهپژوهی دانسته است.[۸۳]
انگیزههای غیر علمی: گاهی مستشرقان از طرف مؤسساتی برای کار خاورشناسی بهکار گرفته میشدند و آن مؤسسات اغراضی سیاسی و نظامی داشتند؛ این موضوع موجب شده تا در نگاه سیرهپژوهانهٔ آنان انگیزههای غیر علمی پژوهش بیطرفانه را تحت تأثیر قرار دهد.[۸۴]
تفسیر مادی از حقایق معنوی سیره: در برخی نگاشتههای سیرهپژوهانه نگاه صرفاً مادی به سیرهٔ پیامبر(ص) موجب شده تا سیرهٔ فردی و اجتماعی او بهنوعی منهای اهداف غیر مادی ترسیم شود؛ آنچنان که برای نمونه تمام کنشهای سیاسی پیامبر(ص) در راستای حفظ و گسترش قدرت سیاسی تفسیر شود، نه برای گسترش اسلام بر اساس انگارهٔ نبوت.[۸۵]
در زمینهٔ سیرهپژوهی اهلبیت(ع)
بر آثار سیرهپژوهی اهلبیت(ع) در میان محققان غیرمسلمان نقدهایی، هم بهلحاظ روشی و هم محتوای، از سوی برخی محققان وارد شده است؛ از جمله:[۸۶]
فهم نادرست از مفاهیم و دیدگاههای شیعی دربارهٔ سیرهٔ اهلبیت(ع): گفته شده که توجه به سیرهٔ امامان(ع) در آثار شیعهپژوهان نه با توجه به قداست معنوی آنان، بلکه بهلحاظ تأثیری که در تاریخ اسلام داشتهاند بررسی شده است.[۸۷] بر این اساس، برخی عقاید شیعه که در این بستر معنادار بودند مورد بدفهمی قرار گرفتهاند؛ مانند آنکه امامت امام هادی(ع) در کودکی در مدخل او در دایرة المعارف اسلام بهعنوان مشکلی در کلام شیعی قلمداد شده است.[۸۸]
فقدان تحقیقات قابل اتکا در حیات تمام اهلبیت(ع): از حسن انصاری، شیعهپژوه، نقل شده که در آثار شیعهپژوهان جز یکی دو استثناء، هیچ کتابی دربارهٔ زندگی، تعالیم و سهم سیاسی، اجتماعی و دینی اهلبیت(ع) نوشته نشده است.[۸۹] آثار موجود هم بهلحاظ کیفیت بازنمایی معارف آنان و هم دربرگرفتن سیرهٔ همه آنان دچار نقصان دانسته شده است.[۹۰]راز بزرگ رسالت نوشتهٔ جعفر سبحانی
عدم ارائه نظریهای صحیح و مبتنی بر تاریخ و عقاید شیعه دربارهٔ شکلگیری امامت: برخی معتقدند که خاورشناسان، در عین توجه به مفهوم امامت و سیر تاریخی مفهوم آن، نظراتی دربارهٔ آن ارائه کردهاند که بعضاً مطابق با اندیشههای دینی شیعه نیست؛ مانند آنکه برخی از آنان عقیدهٔ امامت را ساخته و پرداختهٔ شاگردان امام صادق(ع) برشمردهاند.[۹۱]
ارائه تفسیری نادرست از برخی رفتارهای اهلبیت(ع): برای نمونه گفته شده که بسیاری از شرقشناسان امامان شیعه، بهغیر از امام علی(ع) و امام حسین(ع)، را افرادی عافیتطلب و پرهیزکنندهٔ از ورود به مسائل اجتماعی و سیاسی زمان خود برشمردهاند؛ آنان عقیدهٔ تقیه در تشیع را حاصل تلاش برای توجیه مذهبی این عافیتطلبی قلمداد کردهاند.[۹۲]
پررنگکردن جایگاه دورهٔ صفویان در پیدایش سیرهٔ اهلبیت(ع): گفته شده که برخی از سیرهپژوهان غیرمسلمان عمدهٔ معارف سیرهٔ اهلبیت(ع) را حاصل فعالیت عالمان دورهٔ صفویان برشمردهاند؛ امری که مقدمهای برای جایگزینکردن «امامگرایی» بهجای «خداگرایی» در معارف شیعه برشمرده شده است.[۹۳]
اعتقاد به تأثیرپذیری عقیدتی اهل بیت(ع) از معارف ادیان و مذاهب دیگر: آنچنان که مادلونگ برخی تعالیم امامان شیعه(ع) دربارهٔ اراده و علم الهی را برگرفته از معتزله دانسته است.[۹۴]
عدم توجه به رویکردها و تفاوتهای منابع مختلف تاریخی مربوط به اهلبیت(ع): گفته شده که روایت سیرهٔ اهلبیت(ع) با اتکا به منابع تاریخی و روایی تحت تأثیر حاکمیت امویان و عباسیان موجب شده که تصویر ارائه شده از آنان در آثار شرقشناسانه خلاف روایت شیعیان از سیرهٔ پیشوایانشان بر اساس منابع دیگر باشد.[۹۵]
نگاه به سیرهٔ اهلبیت(ع) از چشمانداز منابع متعصب اهلسنت: آنچنان که برای نمونه گفته شده در مدخل امام علی(ع) در دایرة المعارف اسلام با تکیهٔ صرف بر برخی منابع خاص اهلسنت روایت لیلة المبیت مورد مناقشه قرار گرفته است.[۹۶]
عدم انجام تحقیقات فقه الحدیثی دربارهٔ روایات نقلشده دربارهٔ اهلبیت(ع): برای نمونه به برخی از آثار محمدعلی امیرمعزی،[۹۷] شیعهپژوه ایرانی مقیم فرانسه، اشاره شده که بدون صحتسنجی سندی و دلالی روایات از آنها مفاهیمی دربارهٔ امامان شیعه(ع) برداشت کرده است؛ مانند آنکه با اتکا بر روایتی، بدون صحتسنجی آن، فالزدن را یکی از راههای رسیدن امام به علم دانسته است.[۹۸]
غزالی، محمد، محاکمهٔ گلدزیهر صهیونیست معلم نویسندگان بیست و سه سال، ترجمهٔ سید صدرالدین بلاغی، تهران، انتشارات حسینیهٔ ارشاد، ۱۳۶۳ش.
فان اس، یوزف، کلام و جامعه، ترجمهٔ فرزین بانکی و احمدعلی حیدری، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۴۰۱ش.
کریمینیا، مرتضی، «سیری اجمالی در سیرهنگاری پیامبر اسلام در غرب»، در سیرهپژوهی در غرب (گزیدهٔ متون و منابع)، تهران، معاونت فرهنگی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، ۱۳۸۶ش.
کریمینیا، مرتضی، «مقدمهٔ ویراستار»، در سیرهپژوهی در غرب (گزیدهٔ متون و منابع)، تهران، معاونت فرهنگی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، ۱۳۸۶ش.
کلبرگ، اتان، «مطالعات جهان غرب درباره تشیع»، ترجمهٔ ابوالفضل غریبی، در نشریهٔ هفت آسمان، شمارهٔ ۷۰، تابستان ۱۳۹۵ش.
گلدزیهر، ایگناس، گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان، ترجمهٔ سید ناصر طباطبایی، مقدمهٔ سید محمدعلی ایازی، تهران، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۳ش.
مداحی، مرتضی، سیرهٔ امامان شیعه در آثار انگلیسی مستشرقان معاصر، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۴۰۲ش.