امام علی علیهالسلام
علی بن ابیطالب(ع) مشهور به امام علی و امیرالمؤمنین (۱۳ رجب سال ۲۳ قبل از هجرت - ۲۱ رمضان سال ۴۰ق)، امام اول همهٔ مذاهب شیعه، صحابی، راوی، کاتب وحی و چهارمین خلیفه از خلفای راشدین نزد اهل سنت است. وی همچنین پسرعمو و داماد پیامبر اکرم(ص)، همسر حضرت فاطمه(س)، پدر و جدِّ یازده امام شیعه است. پدر او ابوطالب و مادرش فاطمه بنت اسد بودند. به گفته عالمان شیعه و بسیاری از علمای اهل سنت، در کعبه زاده شد و نخستین مردی بود که به پیامبراکرم(ص) ایمان آورد. از نظر شیعه، علی(ع) به فرمان خدا و تصریح پیامبر(ص)، جانشین بلافصل رسول خدا(ص) است.
فضایل زیادی برای امام علی(ع) برشمردهاند؛ پیامبر(ص) در یوم الدار او را به عنوان وصی و جانشین خود برگزید. او هنگامی که قریش قصد کشتن پیامبر(ص) را داشتند، در بستر پیامبر اکرم(ص) خوابید تا پیامبر(ص) بتواند مخفیانه به مدینه هجرت کند. پیامبر(ص) عقد اخوت خود را با وی بست. بنابر منابع شیعه و برخی منابع اهل سنت، حدود ۳۰۰ آیه از قرآن کریم، درباره فضایل وی است مانند آیه مباهله، آیه تطهیر، آیه ولایت و برخی دیگر از آیات که بر عصمت وی دلالت دارد.
علی(ع) در همه غزوات پیامبر اسلام(ص) به جز جنگ تبوک شرکت داشت. در غزوه تبوک پیامبر(ص) علی(ع) را به جانشینی خود در مدینه گماشت. امام علی(ع) در غزوه بدر، تعداد زیادی از مشرکان را به هلاکت رساند، در غزوه احد از جان پیامبر(ص) محافظت کرد، در غزوه خندق با کشتن عمر بن عبدود جنگ را خاتمه داد و در غزوه خیبر، با کندن درِ بزرگ قلعه خیبر، جنگ را به سرانجام رساند.
پیامبر(ص) پس از انجام تنها حج خود، پس از نزول آیه تبلیغ، مردم را در منطقه غدیر خم جمع کرد؛ سپس خطبه غدیر را خواند و دست امام علی(ع) را بلند کرد و فرمود «هر که من مولای او هستم، علی نیز مولای اوست، خدایا دوست بدار آنکه او را دوست دارد و دشمن او را دشمن بدار.» پس از آن، برخی صحابه مانند عمر بن خطاب به امام علی(ع) تبریک گفتند و او را با لقب امیرالمومنین خطاب کردند. بنابر نظر مفسران شیعه و برخی از اهل سنت، آیه اکمال در همین روز نازل شده است. به باور شیعیان، عبارت من کنت مولاه فعلیٌ مولاه که توسط پیامبر(ص) در روز غدیر گفته شد، به معنای تعیین جانشینی پیامبر(ص) است.
پس از درگذشت پیامبر(ص) گروهی در سقیفه، با ابوبکر بهعنوان خلیفه بیعت کردند. رقابتهای قبیلگی، کینهتوزی و حسادت را علت مخالفت با دستور پیامبر(ص) برای جانشینی علی(ع) پس از پیامبر دانستهاند. به گزارش برخی منابع، علی(ع) مناظرهای صریح با ابوبکر داشته و طی آن ابوبکر را به دلیل تخلفش در واقعه سقیفه در نادیده گرفتن حق اهل بیت پیامبر(ص) محکوم کرد. طبق منابع شیعه و برخی منابع اهل سنت یاران خلیفه برای گرفتن بیعت به خانه علی(ع) حمله کردند که طی آن فاطمه(س) آسیب دید و فرزندش سقط شد. پس از مدت کوتاهی فاطمه(س) به شهادت رسید. علی(ع) به مناسبتهای مختلف و در سخنان متعددی به ماجرای سقیفه اعتراض کرده و حق خود را در جانشینی پیامبر اسلام(ص) یادآوری کرده است که خطبه شقشقیه از معروفترین آنها است.
امام علی(ع) در دوران ۲۵ ساله خلفای سهگانه تقریباً از امور سیاسی و حکومتی به دور بود و تنها به انجام خدمات علمی و اجتماعی مشغول بود؛ از جمله جمعآوری قرآنی که به مصحف امام علی(ع) مشهور شد و حفر قنات. همچنین خلفا با وی در خصوص مسائل مختلف حکومتی نظیر قضاوت مشورت میکردند.
امام علی(ع) پس از خلیفه سوم، به اصرار مسلمانان خلافت و حکومت را پذیرفت. او در دوران حکومتش اهمیت ویژهای برای عدالت قائل بود و در برابر روش خلفا که بیتالمال را بر اساس سوابق افراد تقسیم میکردند، ایستاد. وی دستور داد که عرب و عجم و هر مسلمانی از هر تیره و تبار که باشد، در سهم بیتالمال یکساناند و تمام زمینهایی که عثمان به افراد مختلف واگذار کرده بود، به بیتالمال بازگرداند. در دوره کوتاه حکومت امام علی(ع) سه جنگ سنگین داخلی جمل، صفین و نهروان درگرفت.
امام علی(ع) سرانجام در محراب مسجد کوفه در حال نماز به دست یکی از خوارج به نام ابن ملجم مرادی به شهادت رسید و مخفیانه در نجف به خاک سپرده شد. حرم ایشان از مکانهای مقدس در فرهنگ شیعه بوده و زیارت آن مورد توجه است.
سررشته بسیاری از علوم مسلمانان، از جمله نحو عربی، کلام، فقه و تفسیر به امام علی(ع) نسبت دادهشده و فرقههای گوناگون تصوّف، سلسله سند خود را به او میرسانند. علی بن ابی طالب همواره از سوی شیعیان، جایگاه و منزلت ویژهای داشته و پس از پیامبر(ص)، بهترین، باتقواترین و عالمترینِ انسانها و جانشین برحق حضرت محمد(ص) بوده است. بر این اساس گروهی از صحابه از زمان حیات پیامبر اکرم(ص)، پیرو و دوستدار علی(ع) یعنی شیعه دانسته میشدهاند. کتاب معروف نهج البلاغه منتخبی از سخنان و نامهها و حکمتها و مواعظ امام علی(ع) است. مکتوباتی نیز به ایشان نسبت داده شده که با املای رسول خدا(ص) و خط ایشان بوده است. آثار مکتوب بسیاری به زبانهای مختلف درباره وی نوشته شده است.
جایگاه
علی بن ابیطالب همواره از سوی شیعیان، جایگاه و منزلت ویژهای داشته و پس از پیامبر(ص)، بهترین، باتقواترین و عالمترینِ انسانها و جانشین برحق حضرت محمد(ص) بوده است. بر این اساس برخی از صحابه از همان زمان حیات پیامبر اکرم(ص)، پیروان علی(ع) و دوستداران وی یعنی شیعه دانسته میشدهاند.[۱] شیعیان کسانی هستند که امام علی(ع) را جانشین بلافصل پیامبر(ص) از سوی خدا میدانند؛[۲] در برابر اهل سنت، جانشینی پیامبر را حاصل انتخاب مردم میدانند.[۳]
هاینس هالم (Heinz Halm)، اسلامشناس آلمانی، زاده۱۹۴۲م. گفته است: به باور شیعیان، به خلافت رسیدن امام علی(ع) در ۱۹ ذیالحجه سال ۳۵ هجری قمری، اجرای دیرهنگام قراری بود که طبق آن، پیامبر(ص) در چند موقعیت و بهخصوص در غدیر خم، او را به عنوان جانشین خود و امام امت اسلامی برگزیده بود. به اعتقاد شیعه، عبارت «مَن کُنتُ مَولاه فَعَلیٌ مَولاه»: هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست؛ که توسط پیامبر در روز غدیر گفته شد، تعیین جانشینی پیامبر(ص) است؛ چرا که حاضران در غدیرخم به علی بن ابیطالب(ع) تبریک گفتند و او را با لقب امیرالمومنین خطاب کردند.[۴] بر اساس این عقیده، علی(ع) تنها خلیفه برحق است و عنوان «امیرالمؤمنین» تنها شایسته اوست و حکومت کوتاهمدت وی تنها حکومت مشروعی است که امت اسلامی از زمان رحلت پیامبر(ص) تجربه کرده است.[۵]
دودمان، القاب، ویژگیهای ظاهری
علی بن ابیطالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب،[۶] مشهور به هاشمی و قرشی بوده و پدر او، ابوطالب، مردی سخاوتمند، عدالتمدار، مورد احترام قبایل عرب، عمو و حامی پیامبر(ص) و از شخصیتهای بزرگ قریش گزارش شده است.[۷] مادر علی(ع)، فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف[۸] و برادران وی طالب، عقیل، جعفر، و خواهرانش هند یا ام هانی، جمانه، ریطه یا ام طالب و اسماء بودهاند.[۹] مورخان، ازدواج ابوطالب و فاطمه بنت اسد را نخستین ازدواج میان یک مرد و زن هاشمی دانستهاند[۱۰] و بنابراین، حضرت علی(ع) نخستین فردی است که هم از سوی پدر و هم از سوی مادر، هاشمی بوده است.[۱۱]
- کنیهها و القاب و صفات
کنیههای علی بن ابیطالب عبارتند از ابوالحسن،[۱۲] ابوالحسین، ابوالسبطین، ابوالریحانتین، ابوتراب و ابوالائمه.[۱۳]
همچنین در منابع القاب و صفات متعددی برای ایشان برشمرده شده است از جمله: امیرالمؤمنین، یعسوب الدین والمسلمین، حیدر، مرتضی، قسیم النار و الجنة، صاحب اللواء، صدّیق اکبر،فاروق، مبیر الشرک والمشرکین، قاتل الناکثین والقاسطین والمارقین، مولی المؤمنین، شبیه هارون، نفس الرسول، أخو الرسول، زوج البتول، سیف الله المسلول، امیر البررة، قاتل الفجرة، ذوالقرنین، هادی، سید العرب، کشّاف الکرب، داعی، شاهد، باب المدینة، والی، وصی، قاضی دَین رسول الله، منجز وعده، النبأ العظیم، الصراط المستقیم، الانزع البطین و شاه مردان.[۱۴]
به باور شیعیان، لقب امیرالمؤمنین، به معنای امیر، فرمانده و رهبر مسلمانان، اختصاص به حضرت علی(ع) دارد. براساس روایات، شیعیان معتقدند این لقب در زمان پیامبر اسلام برای علی بن ابیطالب به کار میرفته و منحصر به اوست و نه تنها استعمال این لقب را برای خلفای راشدین و غیر راشدین جایز نمیدانند، بلکه به کار بردن این لقب را حتی برای سایر امامان خود هم صحیح نمیدانند.[۱۵]
- ویژگیهای ظاهری
امام علی(ع) در منابع مختلف، مردی میانهبالا، با چشمانی سیاه و گشاده، ابروهایی کشیده و پیوسته و صورتی زیبا دانسته شده، چهرهای گندمگون و ریشی انبوه داشته و شانههایش پهن بوده است.[۱۶] بنابر برخی منابع، پیامبر اکرم(ص) او را با لقب «بَطین» خوانده و بر همین اساس، عدهای او را چاق دانستهاند. با این حال، برخی محققان بر این باورند که مقصود پیامبر از «بطین»، «البطین من العلم» (فربه از دانش) بوده است.[۱۷]در روایتی پیامبر در باره امام علی(ع) فرموده:مَنْزُوعٌ مِنَ الشِّرْکِ بَطِینٌ مِنَ الْعِلْمِ.(از شرک جدا شده اى و پر از علم هستى) [۱۸]ستودهشدن امام علی(ع) با صفت «بطین» در برخی زیارتنامهها نیز دلیلی بر این دانسته شده که مقصود پیامبر، صفت چاق نبوده است.[۱۹]
درباره قدرت بدنی علی بن ابیطالب، گفته شده که او با هیچکسی مبارزه نکرد، مگر اینکه او را زمین زد.[۲۰] ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه تصریح کرده، توانایی جسمی علی بن ابیطالب، ضرب المثل بوده؛ او بود که درِ قلعه خیبر را کَند، در حالی که جمعی تلاش کردند آن را برگردانند ولی نتوانستند، او بود که بت هبل را -که بت بزرگی بود- از بالای کعبه به زمین انداخت و او بود که سنگ بزرگی را در روزهای خلافتش با دست خویش از جا کند و از زیر آن آب جوشید، در حالی که لشکریان همگی از این کار ناتوان بودند.[۲۱]امیرالمؤمنین(ع) در سخنانی پس از بیان این نکته که هدف از آفریده شدنش سرگرم شدن به خوراکیهای رنگارنگ دنیا نیست و با اشاره به خوراک سادهاش در زمینه برخورداریاش از قدرت بدنی بالا، خودش را به درخت بیابانیای تشبیه کرده که با این که از آب و غذای کم تری بهرهمند است در عین حال محکمتر و استوارتر از درختان سرسبزی است که همیشه به آب دسترسی دارند. در فرازی از نامه ۴۵ نهج البلاغه می فرماید: گويا مى بينم گويندهاى از شما چنين میگويد: هرگاه اين (دو قرص نان) تنها خوراک فرزند ابوطالب باشد، بايد ضعف و ناتوانىِ جسمى او را از پيکار با هم آوردان و مبارزه با شجاعان باز داشته باشد. ولى آگاه باشيد! درخت بيابانى (که آب و غذاى کمترى به آن مى رسد) چوبش محکم تر است اما درختان سرسبز (که همواره در کنار آب قرار دارند) پوستشان نازک تر (و کم دوام تر) اند و گياهان و بوته هايى که جز با آب باران سيراب نمى شوند چوبشان قوى تر و آتششان شعله ورتر و پردوام تر است. (به علاوه اين جاى تعجب نيست که من در عين سادگىِ غذا، شجاع باشم، چرا که) من نسبت به پيامبر همچون نورى هستم که از نور ديگرى گرفته شده باشد و همچون ذراع نسبت به بازو. (و به حول و قوه الهى چنان شجاعم که) به خدا سوگند اگر همه عرب براى نبرد با من پشت به پشت يکديگر بدهند، من از ميدان مبارزه با آنها روى بر نمى گردانم (و در برابر آنها مى ايستم تا پيروز شوم يا شربت شهادت بنوشم).[۲۲] در سخن دیگر حضرت درباره علت غلبه بر دلیران صحنه کارزار میفرماید: من با هيچكس روبرو نشدم جز اينكه مرا بر ضد خود كمك كرد. سید رضى در توضیح این سخن مىگويد: امام عليه السلام به اين اشاره مىكند كه هيبتش در دلها جاى گرفته بود و مبارزان، مقهور هيبت او مىشدند (و از پاى درمىآمدند). [۲۳]
زندگی
| در مکه | |
|---|---|
| ۵۹۹م | ولادت |
| ۶۰۵م | شروع حضور در خانه پیامبر(ص) |
| ۶۱۰م | نخستین پذیرنده دعوت پیامبر(ص) به اسلام |
| ۶۱۳م | حمایت از پیامبر در واقعه یومالدار |
| ۶۱۶م | حضور در محاصره شعب ابیطالب |
| ۶۱۹م | درگذشت ابوطالب (پدر) |
| ۶۲۲م | لیلة المبیت: خفتن به جای پیامبر(ص) |
| در مدینه | |
| ۶۲۲م | هجرت به مدینه |
| ۲ق-۶۲۴م | شرکت در غزوه بدر |
| ۲ق-۶۲۴م | ازدواج با فاطمه(س) |
| ۳ق-۶۲۵م | شرکت در غزوه احد |
| ۴ق-۶۲۶م | درگذشت فاطمه بنت اسد (مادر) |
| ۵ق-۶۲۷م | شرکت در غزوه احزاب و قتل عمرو بن عبدود |
| ۶ق-۶۲۸م | نگارش متن پیمان صلح حدیبیه به امر پیامبر(ص) |
| ۷ق-۶۲۹م | فاتح قلعه خیبر در غزوه خیبر |
| ۸ق-۶۳۰م | شرکت در فتح مکه و شکستن بتها به امر پیامبر(ص) |
| ۹ق-۶۳۱م | جانشین پیامبر(ص) در مدینه در غزوه تبوک |
| ۹ق-۶۳۱م | مأمور ابلاغ آیات برائت به مشرکان |
| ۹ق-۶۳۱م | حضور در واقعه مباهله |
| ۱۰ق-۶۳۲م | شرکت در حجة الوداع |
| ۱۰ق-۶۳۲م | واقعه غدیر خم |
| ۱۱ق-۶۳۲م | درگذشت پیامبر و تغسیل و تکفین وی به دست امام علی(ع) |
| دوران خلفای سهگانه | |
| از ۱۱ تا ۳۵ق | آغاز دوران سکوت ۲۵ ساله |
| ۱۱ق-۶۳۲م | ماجرای سقیفه بنی ساعده و آغاز خلافت ابوبکر |
| ۱۱ق-۶۳۲م | حمله به خانه علی(ع) برای گرفتن بیعت از او |
| ۱۱ق-۶۳۲م | درگذشت حضرت زهرا(س) (همسر) |
| ۲۳ق-۶۴۴م | شرکت در شورای شش نفره عمر جهت تعیین خلیفه |
| ۳۵ق-۶۵۵م | فرستان حسنین برای محافظت از عثمان |
| دوران حکومت امام علی(ع) | |
| ۳۵ق-۶۵۵م | بیعت مردم و آغاز دوره حکومت (حدود ۵۷سالگی) |
| ۳۶ق-۶۵۶م | جنگ جمل |
| ۳۷ق-۶۵۷م | جنگ صفین |
| ۳۸ق-۶۵۸م | جنگ نهروان |
| ۴۰ق-۶۶۱م | شهادت (حدود ۶۲سالگی) |
علی(ع) اولین مردی که به پیامبر ایمان آورد،[۲۴] امام اول شیعیان[۲۵] و خلیفه چهارم از خلفای راشدین از نظر اهل سنت است.
تولد تا هجرت

علی بن ابیطالب(ع)، جمعه ۱۳ رجب سال ۳۰ عام الفیل (۲۳ سال قبل از هجرت) در مکه و داخل کعبه متولد شد.[۲۷] ولادت وی در کعبه را عالمان شیعه از جمله شیخ صدوق، سید رضی، شیخ مفید، قطب راوندی، ابن شهرآشوب و بسیاری از عالمان اهل سنت مانند حاکم نیشابوری، حافظ گنجی شافعی، ابن جوزی حنفی، ابن صباغ مالکی، حلبی و مسعودی، متواتر میدانند.[۲۸] ۱۳ رجب در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران به مناسبت ولادت امام علی(ع)، روز پدر و تعطیل رسمی است.[۲۹]
علی(ع) در شش سالگی (۱۷ سال قبل از هجرت)، وقتی مکه دچار قحطی شد، به خانه حضرت محمد(ص) برده شد؛ همانطور که جعفر، برادر علی، به خانه عباس بن عبدالمطلب برده شد. ابوطالب، پدر امام علی(ع)، در این هنگام از تأمین خانواده پرجمعیت خود ناتوان بود.[۳۰] امام علی(ع) در یکی از خطبههای خود، به رفتار مهربانانه پیامبر در این دوره اشاره کرده است.[۳۱]
پس از بعثت پیامبر (۱۳ سال پیش از هجرت)، علی(ع) نخستین مرد و خدیجه(س)، نخستین زنی بود که به پیامبر(ص) ایمان آوردند.[۳۲][۳۳] علی(ع) که در آن هنگام ده سال داشت به همراه پیامبر(ص) به صورت پنهانی و در کوههای اطراف مکه نماز میگزاردند.[۳۴][۳۵] پس از آنکه پیامبر(ص) دعوت به اسلام را در سال سوم بعثت علنی کرد، در واقعه دعوت از خویشاوندان نزدیک که به «انذار عشیره» یا «واقعه یوم الدار» معروف است، علی(ع) از وی حمایت کرد و پیامبر(ص) در پاسخ، او را برادر، وصی و جانشین خود خواند.[۳۶] در ابتدای سال هفتم بعثت، مسلمانان توسط مشرکان در شعب ابیطالب، محاصره شدند و از خرید و فروش و رفت و آمد منع شدند.[۳۷] در این دوران ابوطالب برای حفظ جان پیامبر(ص) بارها علی(ع) را در جای خواب او خواباند.[۳۸] مدتی پس از شکستهشدن محاصره، ۳ سال پیش از هجرت، علی(ع) در ۱۹ سالگی، پدرش ابوطالب را از دست داد.[۳۹] پس از درگذشت ابوطالب، شرایط مسلمانان دشوارتر شد و پیامبر(ص) به فکر هجرت به مدینه افتاد. در شب هجرت و با آگاهی از توطئه مشرکان برای کشتن پیامبر(ص)، علی(ع)، در ۲۳ سالگی، در خوابگاه وی خوابید که به لیلة المبیت مشهور است.[۴۰] حضرت علی(ع) چند روز بعد و پس از ادای دیون پیامبر(ص) به همراه گروهی که در میانشان حضرت فاطمه(س) و فاطمه بنت اسد (مادر امام علی) نیز بودند، به مدینه رفت.[۴۱]
پس از هجرت
وقتی پیامبر(ص) در مسیر هجرت به مدینه، به قبا رسید، حدود پانزده روز در آنجا منتظر ماند تا علی(ع) و همراهانش برسند.[۴۲] پس از ساختن مسجد النبی در مدینه، پیامبر در اولین خطبه خود، مهاجران و انصار را به برادریِ هم درآورد و علی(ع) را به برادری خویش برگزید.[۴۳] در سال دوم هجری، غزوه بدر میان مسلمانان و مشرکان درگرفت که طی آن، تعداد زیادی از لشکر دشمن از جمله چند نفر از سران قریش به دست علی(ع) کشته شدند.[۴۴] پس از غزوه بدر،[۴۵] حضرت علی(ع) در ۲۵ سالگی با فاطمه(س) ازدواج کرد؛[۴۶] با وجود اینکه حضرت فاطمه خواستگاران دیگری نیز داشت.[۴۷] پیامبر(ص) خود خطبه عقد آنها را خواند.[۴۸]
در سال سوم هجری، مشرکان برای جبران شکست بدر، جنگ اُحُد را علیه مسلمانان به راه انداختند.[۴۹] علی(ع) از کسانی بود که نبرد را رها نکرد و از جان پیامبر دفاع کرد[۵۰] و گفته شده در این نبرد ۱۶ زخم برداشت.[۵۱] کلینی و طبری گفتهاند که جمله لا سَیفَ اِلّا ذوالفَقار، لا فَتی اِلّا عَلیّ را جبرئیل در این نبرد در مدح علی(ع) گفته است.[۵۲] در همین سال فرزند ارشد او، امام حسن مجتبی(ع) به دنیا آمد.[۵۳] در سال چهارم هجری، زمانی که امام علی(ع) ۲۷ ساله بود، مادرش، فاطمه بنت اسد، درگذشت.[۵۴] امام حسین(ع)، فرزند دوم علی(ع) و فاطمه(س) در همین سال به دنیا آمد.[۵۵]
پیامبر اکرم(ص): [پیش از سپردن پرچم در غزوه خیبر به امام علی(ع)] «لَأُعطیَنّ الرّایةَ غَداً رجُلاً یُحبُّه اللهُ و رسولُه، یَفتحُ اللهُ علی یَدَیه، لیسَ بفَرّارٍ»
«فردا پرچم را به مردی خواهم سپرد که خدا و پیامبرش او را دوست میدارند. با دو دست او خدا پیروزمان میکند؛ کسی که از جنگگریزی وارسته است.»
مغازی واقدی[۵۶]
در سال پنجم هجری، غزوه خندق رخ داد[۵۷] و با رشادت علی(ع) در کشتن عمرو بن عبدود به پایان رسید.[۵۸] سومین فرزند علی(ع) و فاطمه(س)، حضرت زینب(س) در همین سال به دنیا آمد.[۵۹] در سال ششم هجری پیماننامه صلح حدیبیه میان پیامبر(ص) و قریش منعقد شد که کاتب آن، حضرت علی(ع) بود.[۶۰] امکلثوم دختر امام علی(ع)، چهارمین فرزند امام علی(ع) در این سال به دنیا آمد.[۶۱] در شعبان همین سال، پیامبر(ص)، علی(ع) را مأمور سریه فدک و سرکوب یهودیان قرار داد.[۶۲] در سال هفتم هجری قمری، نبرد خیبر روی داد.[۶۳] علی(ع) در این نبرد از پرچمداران سپاه بود[۶۴] و سپاه اسلام به رهبری او توانست خیبر را فتح کند.[۶۵] در سال هشتم هجری، علی(ع) در ۳۱ سالگی از پرچمداران سپاه پیامبر(ص) هنگام فتح مکه بود[۶۶] و در شکستن بتهای کعبه، پیامبر(ص) را یاری کرد.[۶۷]
غزوه تبوک در سال نهم هجری درگرفت. پیامبر(ص) برای اولین بار علی(ع) را به جانشینی خود در مدینه و محافظت از خانواده خویش منصوب کرد و این نبرد، تنها غزوهای است که حضرت علی(ع) در آن حضور نداشته است.[۶۸] پس از شایعاتی که منافقان پراکندند، علی(ع) خود را به سپاه رساند و پیامبر(ص) را از آنچه در مدینه گذشته بود، آگاه کرد. پیامبر(ص) در پاسخ گفتند آیا از این خرسند نیستی که جایگاه تو نزد من، چون هارون نزد موسی باشد؟[۶۹] این گفته به حدیث منزلت مشهور است.[۷۰] علی(ع) در همین سال از سوی پیامبر(ص) به ابلاغ آیات برائت در هنگام اجتماع مشرکان در مکه، مأمور شد[۷۱] و علی(ع) بعدازظهر عید قربان این آیات را ابلاغ کرد.[۷۲] در ۲۴ ذیالحجه سال نهم[۷۳] پیامبر(ص) به همراه علی(ع)، فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به مباهله با مسیحیان نجران برخاستند.[۷۴] در سال دهم هجری، پیامبر(ص)، علی(ع) را برای دعوت به اسلام به یمن فرستاد.[۷۵] در همین سال پیامبر به حج رفت.[۷۶] علی(ع) خود را از یمن به پیامبر(ص) رساند و در مکه به او ملحق شد.[۷۷] پیامبر(ص) به فرمان الهی پس از حج در منطقه غدیر خم، علی(ع) را جانشین و وصی خود قرار داد[۷۸] که به واقعه غدیر مشهور است. در این هنگام او ۳۳ سال داشت.
پس از رحلت پیامبر(ص)
«فَصَبْرَتُ وَ فِى العَيْنِ قَذًى، وَ فِى الْحَلْقِ شَجاً، أرى تُراثىِ نَهْباً»
«به صبر گراییدم؛ در حالی که دیده از خار غم خسته بود و آوا در گلو شکسته، میدیدم میراثم به غارت میرود.»
نهجالبلاغه، خطبه سوم(خطبه شقشقیه) سخن امام علی(ع) در باره صبر و شکیبایی دوران ۲۵ ساله پیش از خلافت[۷۹]
پیامبر(ص) در صفر سال ۱۱ هجری درگذشت.[۸۰] علی(ع) پس از رحلت پیامبر(ص) و در ۳۳ سالگی به امامت رسید.[۸۱] علی(ع) مشغول کفن و دفن پیامبر بود که گروهی در سقیفه، ابوبکر را برای خلافت برگزیدند. پس از خلافت ابوبکر، امام علی(ع) ابتدا از بیعت خودداری کرد[۸۲] ولی سرانجام با او بیعت کرد.[۸۳] شیعیان معتقدند این بیعت از روی اجبار بوده[۸۴] و شیخ مفید معتقد است امام علی(ع) هرگز بیعت نکرده است.[۸۵][۸۶] به عقیده شیعه، یاران خلیفه برای گرفتن بیعت به خانه علی(ع) حمله کردند[۸۷] که طی آن فاطمه(س) آسیب دید و فرزندش سقط شد.[۸۸] در همین ایام، ابوبکر فدک را غصب کرد[۸۹] و علی(ع) به دادخواهی از فاطمه(س) برخاست.[۹۰] فاطمه(س) پس از واقعه حمله به خانه، در بستر بیماری افتاد و پس از مدت کوتاهی در سال یازدهم هجری به شهادت رسید.[۹۱]
ابوبکر در سال ۱۳ هجری درگذشت[۹۲] و طبق وصیت او عمر بن خطاب به خلافت رسید.[۹۳] عمر در ماه محرم سال ۱۴ هجری، برای نبرد با ساسانیان از مدینه خارج شد و در سرزمینی با نام صرار، اردو زد. او امام علی(ع) را به جای خود در مدینه قرار داد تا خود فرماندهی جنگ را به عهده بگیرد، اما پس از مشورت با برخی صحابه از جمله امام علی(ع)، از تصمیم خود منصرف شد و سعد بن ابیوقاص را به نبرد فرستاد.[۹۴] معادیخواه با استناد به نقلی از ابن اثیر گفته است علی(ع) در دوران خلیفه دوم، جز در سالهای نخست آن، منصب قضاوت داشته است.[۹۵][۹۶] در سال شانزدهم (یا هفدهم) هجری[۹۷] به پیشنهاد علی(ع) و پذیرش عمر، هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه به عنوان مبدأ تاریخ اسلامی مشخص شد.[۹۸][۹۹] در سال ۱۷ هجری[۱۰۰] عمر برای فتح بیتالمقدس راهی شام شد و امام علی(ع) را جانشین خود در مدینه قرار داد.[۱۰۱][۱۰۲] در همین سال[۱۰۳] عمر پس از اصرار و تهدید با ام کلثوم دختر امام علی(ع) و فاطمه(س) ازدواج کرد.[۱۰۴][۱۰۵] جانشینی علی(ع)، در سفر سال ۱۸ هجری عمر به شام نیز تکرار شده است.[۱۰۶] عمر پس از ترور و پیش از درگذشتش در سال ۲۳ هجری،[۱۰۷] شورایی ششنفره برای تعیین خلیفه بعد از خود تشکیل داد[۱۰۸] که علی(ع) عضو آن بود.[۱۰۹] عمر، عبدالرحمن بن عوف را به عنوان شخص تعیینکننده در شورا معرفی کرد. عبدالرحمن ابتدا از امام علی(ع) خواست به شرط عمل به کتاب خدا، سیره پیامبر و سیره ابوبکر و عمر عهدهدار خلافت شود، اما امام علی(ع) شرط عمل به سیره شیخین را نپذیرفت و گفت «امید آن دارم که در محدوده دانش، توانایی و اجتهاد خود به کتاب خدا و سنت رسول خدا(ص) عمل کنم».[۱۱۰] عبدالرحمن پس از آن شروط مذکور را با عثمان بن عفان در میان گذاشت و پس از پاسخ مثبت او، وی را عهدهدار خلافت کرد.[۱۱۱]
( سخن امام علی درباره شورای پیشنهادی عمر«فَيا لله وَ لِلشُّورى ، مَتَى اعْتَرَضَ الرَّيْبُ فِىَّ مَعَ الْأوَّلِ مِنْهُمْ حَتّى صِرْتُ اُقْرَنُ الى هذِهِ النَّظائِرِ»
«داوری در آن شورا را به خدا واگذارم. کجا در شایستگی من در مقایسه با نخستینشان جای تردید بود که اینک در ردیف کسانی از این دست قرار گیرم؟»
نهجالبلاغه، خطبه سوم[۱۱۲]
معادیخواه با تکیه بر نقل ابن جوزی در المنتظم گفته است علی(ع) در سال ۲۴ هجری، همچنان منصب قضاوت را بر عهده داشته است.[۱۱۳] در سال ۲۵ هجری[۱۱۴] عثمان دستور به جمعآوری و تدوین قرآن داد.[۱۱۵] سیوطی از امام علی(ع) نقل کرده که تدوین و جمعآوری قرآن با مشورت وی انجام شده است.[۱۱۶][۱۱۷] در سال ۲۶ هجری عباس بن علی(ع) پنجمین پسر علی(ع) متولد شد.[۱۱۸] در سال ۳۵ هجری، مردم مدینه در اثر نارضایتی از عثمان، خانهاش را محاصره کردند.[۱۱۹] علی(ع) پیش از آن از مدینه خارج شده بود.[۱۲۰] معادیخواه این خروج را به ینبع و به خواست عثمان دانسته است.[۱۲۱] طبق منابع اهل سنت، امام علی(ع)، حسنین را برای محافظت از خلیفه گمارد،[۱۲۲] اما شورشیان سرانجام عثمان را به قتل رساندند.[۱۲۳] پس از قتل عثمان، مردم پیرامون علی(ع) را گرفتند تا خلیفهٔ آنان باشد.[۱۲۴]
دوران حکومت
علی(ع) در ذیالحجة سال ۳۵ هجری، در ۵۸ سالگی، پس از قتل عثمان به خلافت رسید.[۱۲۵][۱۲۶] جز گروهی از نزدیکان عثمان و برخی یاران پیامبر(ص) که «قاعدین» (وانشستگان) خوانده شدهاند،[۱۲۷] تمام صحابه مدینه با علی(ع) بیعت کردند.[۱۲۸] امام علی(ع)، دو روز پس از آغاز خلافت، در اولین خطبه خود خواستار برگرداندهشدن اموالِ به ناحق تصرفشدهٔ در دوره عثمان شد[۱۲۹] و بر تقسیم عادلانه بیتالمال تأکید کرد.[۱۳۰] در سال ۳۶ قمری، طلحه بن عبیدالله و زبیر بن عوام بیعتشان با علی(ع) را شکستند و در مکه به عایشه که خونخواه عثمان شده بود پیوستند[۱۳۱] و بعد به سوی بصره حرکت کردند.[۱۳۲] بدین ترتیب جنگ جمل، نخستین جنگ امام علی(ع)[۱۳۳] و نخستین جنگ داخلی مسلمانان،[۱۳۴] میان علی(ع) و ناکثین (بیعتشکنان) در نزدیکی بصره درگرفت.[۱۳۵] طلحه[۱۳۶] و زبیر[۱۳۷] در جنگ کشته شدند و عایشه به مدینه فرستاده شد.[۱۳۸] امام علی(ع) ابتدا به بصره رفت و فرمان عفو عمومی صادر کرد[۱۳۹] و در رجب سال ۳۶ وارد کوفه شد و آنجا را محل خلافت خویش قرار داد.[۱۴۰] در همین سال امام علی(ع) معاویه را به بیعت فراخواند و پس از امتناع معاویه، دستور به عزل او از حکومت شام داد.[۱۴۱] در شوال سال ۳۶ هجری، علی(ع) به سوی شام لشکر کشید.[۱۴۲] جنگ صفین در منطقهای به همین نام، در آخر سال ۳۶ و ابتدای سال ۳۷ق درگرفت.[۱۴۳] معادیخواه معتقد است بر خلاف تاریخ صفر سال ۳۷ هجری که از سوی طبری و ابناثیر ذکر شده، اوج جنگ در سال ۳۸ بوده است.[۱۴۴][۱۴۵] هنگامی که سپاه امام علی(ع) در حال پیروز شدن بود،[۱۴۶] سپاهیان معاویه با ترفند عمرو بن عاص، قرآنها را بر نیزه کردند تا میانشان حکم کند.[۱۴۷] امام از روی ناچاری و تحت فشار شورشیان سپاه خود حکمیت را پذیرفت و به اجبار آنها، ابوموسی اشعری را حَکَم قرار داد.[۱۴۸] اما به فاصله کوتاهی از پذیرش حکمیت، اعتراضهای جدیدی به امام علی(ع) در میان شورشیان شکل گرفت.[۱۴۹] عدهای به استناد دو آیه قرآن (سوره مائده، آیه ۴۴ و سوره حجرات، آیه ۹) خواهان ادامه جنگ با معاویه شدند و پذیرش حکمیت را کفر دانسته و از آن توبه کردند.[۱۵۰] شگفت آنکه جمعی از معترضان همانهایی بودند که ساعاتی قبل حکمیت را بر امام علی(ع) تحمیل کرده بودند.[۱۵۱] آنان از امام خواستند از این کفر توبه کند و شروطی که با معاویه نهاده است، نقض کند. اما علی بن ابیطالب(ع) نقض حکمیت را نپذیرفت[۱۵۲] و تصمیم خود را بر ادامهٔ جنگ با شام در صورتی که حکمین طبق رأی قرآن حکم نکنند اعلام کرد.[۱۵۳]
«بارخدایا تو خود نیک میدانی که اینان را با کتاب تو کاری نیست. تو میدانی این گروهِ با قرآن بیگانه را، در پس این نمایش چه انگیزهای است. تو خود میان ما و اینان حکم کن که تویی آن خدای حکیم که حکمات زلال حقیقت است.»
هنگام حکمیت، ابوموسی اشعری نتیجه حکمیت را برکناری هر دو فرمانروا، یعنی معاویه و علی(ع)، از خلافت اعلام کرد[۱۵۵][۱۵۶] و سپس عمرو عاص خلافت را به معاویه واگذار کرد.[۱۵۷] پس از حکمیت[۱۵۸][۱۵۹] گروهی از یاران امام با آن مخالفت کردند و آن را به منزله برگشت از دین و شک در ایمان شمردند.[۱۶۰] در این میان گروهی که هسته اولیه خوارج را تشکیل دادند پذیرش حکمیت را کفر دانسته و از سپاه امام جدا گشتند و به جای کوفه به حرورا رفتند.[۱۶۱]
اعتراضات خوارج تا شش ماه پس از صفین ادامه داشت و به همین جهت علی(ع)، عبدالله بن عباس و صعصعة بن صوحان را برای گفتگو نزد آنها فرستاد. آنان تسلیم خواسته این دو نفر برای بازگشتن به جماعت نشدند. پس از آن امام علی(ع) از آنها خواست تا دوازده نفر را معین کرده و خود نیز همین تعداد را جدا کرده و با آنها به گفتگو نشست.[۱۶۲] علی(ع) نامهای نیز به سران خوارج نوشت و از آنها دعوت کرد که به سوی مردم بازگردند اما عبدالله بن وهب با یادآوری حوادث صفین، تأکید کرد که علی(ع) از دین خارج شده و باید توبه نماید. امام پس از این نیز بارها توسط افرادی همچون قیس بن سعد و ابو ایوب انصاری خوارج را بهسمت خود فراخواند و به آنها امان داد،[۱۶۳] اما پس از آنکه از تسلیم خوارج ناامید شد، سپاه ۱۴ هزار نفری خود را در مقابل آنها قرار داد. علی(ع) تاکید کرد که سپاه وی آغازگر نبرد نباشند و سرانجام نهروانیان جنگ را شروع کردند.[۱۶۴] با آغاز جنگ، به سرعت تمامی خوارج کشته و یا زخمی شدند. زخمیها به تعداد چهارصد نفر، به خانوادههایشان تحویل داده شدند، و در مقابل، از سپاه علی(ع) تعدادی کمتر از ده نفر کشته شدند. از اجتماع خوارج در نهروان، کمتر از ۱۰ نفر فرار کردند که یکی از آنان عبدالرحمن بن ملجم مرادی، قاتل امام علی(ع) بود.[۱۶۵] ابن ملجم مرادی، در سحرگاه ۱۹ رمضان سال ۴۰ق در مسجد کوفه، علی(ع) را با ضربه شمشیر خود زخمی ساخت، و دو روز بعد در ۲۱ رمضان، امام علی(ع) در ۶۳ سالگی به شهادت رسید و مخفیانه دفن شد.[۱۶۶]
همسران و فرزندان
ازدواج با فاطمه زهرا (س)
نخستین همسر امام علی(ع)، فاطمه زهرا(س)، دختر پیامبر(ص) بود.[۱۶۷] پیش از علی(ع) افرادی مانند ابوبکر و عمر بن خطاب و عبدالرحمن بن عوف، ازدواج با فاطمه را از پیامبر درخواست کرده بودند، اما پیامبر(ص)، خود را در این باره تابع دستور خداوند دانست و به آنان پاسخ منفی داد.[۱۶۸] برخی منابع، ازدواج علی(ع) و فاطمه(س) را اول ذی الحجه سال دوم هجری،[۱۶۹] برخی آن را در ماه شوال و گروهی ۲۱ ماه محرم دانستهاند.[۱۷۰] امام علی و فاطمه، پنج فرزند داشتهاند؛ حسن، حسین، زینب و ام کلثوم[۱۷۱] و محسن که پیش از تولد سقط شد.[۱۷۲][۱۷۳]
سایر همسران
امام علی(ع) در زمان حیات فاطمه(س)، با زن دیگری ازدواج نکرد.[۱۷۴] ولی پس از شهادت فاطمه(س)، همسرانی اختیار کرد؛ از جمله امامه دختر ابوالعاص بن ربیع که مادرش زینب دختر پیامبر(ص)، بوده است.[۱۷۵] ام البنین، دختر حزام بن دارم کلابیه، همسر دیگر امام علی(ع) بوده که فرزندان او عبارتند از حضرت عباس، عثمان، جعفر و عبدالله. همه فرزندان ام البنین در کربلا به شهادت رسیدند. لیلی دختر مسعود، اسماء بنت عمیس خثعمی مادر یحیی و عون، ام حبیب دختر ربیعه تغلبیه موسوم به صهباء، خوله حنفیه، مادر محمد بن حنفیه، و همچنین امسعید دختر عروة بن مسعود و محیاة دختر امرئ القیس بن عدی کلبی، از دیگر زنان امام علی(ع) بودهاند.[۱۷۶]
فرزندان
شیخ مفید در کتاب ارشاد، فرزندان امام علی(ع) را ۲۷ تا ۲۹ نفر دانسته است.[۱۷۷] نام فرزندان امام علی(ع) با توجه به مادرانشان، در جدول آمده است؛
| فاطمه(س) | خوله | امحبیب | امالبنین | لیلی دختر مسعود | اسماء | ام سعید | از همسران دیگر |
|---|---|---|---|---|---|---|---|
| ۱. حسن | ۶. محمد حنفیه | ۷. عمر | ۹. عباس | ۱۳. محمد اصغر | ۱۵. یحیی | ۱۶. ام الحسن | ۱۸. محمد اوسط ۱۹. أم هانی ۲۰. خدیجه |
| ۲. حسین | ۸. رقیه[۱۷۸] | ۱۰. جعفر | ۱۴. عبیدالله | ۱۷. رمله | ۲۱.جمانه (أم جعفر) ۲۲. زینب صغری | ||
| ۳. زینب کبری | ۱۱. عثمان | ۲۳. أمامه ۲۴. رقیه صغری | |||||
| ۴. زینب صغری | ۱۲. عبدالله | ۲۵. نفیسه ۲۶.امسلمه | |||||
| ۵. محسن | ۲۷. أم الکرام |
نقشآفرینی در غزوات
امام علی(ع) در غزوات و سریههای صدر اسلام، نقش مؤثری داشت و در همه غزوات جز غزوه تبوک همراه پیامبر(ص) جنگید.[۱۸۰] امام علی(ع) در بسیاری از غزوات پرچمدار اصلی سپاه اسلام بود.[۱۸۱] او همچنین در جنگهایی که عموم مسلمانان در آن فرار کردند، در کنار پیامبر باقی ماند و به جنگ ادامه داد.[۱۸۲]
- جنگ بدر
جنگ بدر، نخستین جنگ با فرماندهی پیامبر(ص)، میان مسلمانان و مشرکان قریش بود که در جمعه هفدهم رمضان سال ۲ق در کنار چاههای بدر روی داد.[۱۸۳] در این جنگ برخی بزرگان قریش همچون ابوجهل[۱۸۴] و عتبه بن ربیعه[۱۸۵] کشته شدند.
علی(ع) در نبرد تن به تن ابتدای جنگ، ولید بن عتبة بن ربیعه را از پای درآورد.[۱۸۶] در این جنگ نوفل بن خویلد که پیامبر اسلام نفرینش کرده بود به دست امام علی(ع) کشته شد.[۱۸۷] همچنین حدود بیست نفر دیگر از مشرکان از جمله حنظله بن ابوسفیان و عاص بن سعید توسط امام علی(ع) کشته شدند.[۱۸۸] بعدها امام علی(ع) در نامهای به معاویه نوشت: هنوز شمشیری که بهوسیله آن جد تو (عتبه پدر هند جگرخوار) و دایی تو (ولید فرزند عتبه) و برادر تو (حنظله بن ابیسفیان) را کشتم، در نزد من است.[۱۸۹]
- جنگ احد
در جنگ احد، پس از غلبه مشرکان در جنگ، بسیاری از مسلمانان از میدان جنگ فرار کرده و پیامبر را تنها گذاشتند. امام علی(ع) از معدود افرادی بود که فرار نکرد و به دفاع از پیامبر پرداخت.[۱۹۰] خود علی(ع) این واقعه را چنین نقل کرده که مهاجر و انصار به سوی خانههای خود فرار کردند، ولی من با وجود هفتاد زخم که بر بدن داشتم، از رسولالله دفاع کردم.[۱۹۱]
بنابر نقل منابع شیعه[۱۹۲] و اهلسنت[۱۹۳] به پاس فداکاریهای امام علی(ع)، جبرئیل نازل شد و ایثار علی(ع) را نزد پیامبر(ص) ستود و گفت: این نهایت فداکاری است که او از خود نشان میدهد. رسول خدا(ص) جبرئیل را تصدیق کرد و گفت: «من از علی هستم و او از من است». سپس صدایی در آسمان پیچید که: «لاسیف الا ذوالفقار، و لا فتی الا علی؛ شمشیری چون ذوالفقار و جوانمردی همچون علی نیست».
- جنگ خندق (احزاب)
در جنگ خندق، پیامبر(ص) درباره روش دفاع از مدینه با اصحاب خود مشورت کرد، سلمان فارسی پیشنهاد کرد که برای فاصله انداختن میان مسلمانان و مهاجمان، خندقی در اطراف مدینه حفر شود.[۱۹۴] دو سپاه چند روز در دو سوی خندق روبروی هم بودند و گاهی به هم سنگ و تیر میانداختند تا آنکه عمرو بن عبدود، از لشکر مشرکان، با چند نفر دیگر، از تنگترین جای خندق خود را به طرف دیگر آن رساندند. پس از چند بار مبارزهطلبی عمرو بن عبدود و سکوت مسلمانان، علی(ع) از پیامبر(ص) اجازه مبارزه خواست و پیامبر(ص) پذیرفت. علی(ع) بعد از درگیری با عمرو او را به زمین انداخت و کشت.[۱۹۵] رسول خدا(ص) پس از نبرد با عمرو فرمود: ضَربَةُ عَلیّ یومَ الخندقِ أفضلُ مِن عبادةِ الثقلَین (ترجمه: [ارزش] ضربتی که علی در روز خندق بر دشمن فرود آورد از عبادت جن و انس برتر است.) [۱۹۶]
دیوان حافظ شیرازی، ص۷۴۳
- جنگ خیبر
جنگ خیبر در اوایل سال ۷ق رخ داد. پیامبر(ص) برای مقابله با توطئهچینی یهودیان دستور حمله به دژهای آنها را صادر کرد.[۱۹۷] بعد از آنکه افرادی همچون ابوبکر و عمر نتوانستند دژهای یهودیان را فتح کنند، پیامبر(ص) فرمود: «فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و پیامبر را دوست دارد و خدا و پیامبر نیز او را دوست دارند». صبحگاهان علی(ع) را خواست و پرچم را به او داد.[۱۹۸] بنابر نقل شیخ مفید، علی(ع) به میدان رفت و درِ یکی از دژها را از جا کند و تا پایان جنگ، از آن به جای سپر استفاده کرد.[۱۹۹]
- فتح مکه
رسول خدا(ص) در اوائل رمضان سال ۸ هجری، به قصد فتح مکه از مدینه خارج شد. پیامبر(ص) پرچمی را که ابتدا در دست سعد بن عباده بود، بهخاطر اظهار سخنانی دال بر انتقامجویی، به دست علی(ع) داد.[۲۰۰] پس از فتح مکه، پیامبر(ص) بتهای داخل کعبه را شکست و سپس به علی(ع) دستور داد بر دوش وی رود و بت خزاعه را از بالای کعبه به پایین اندازد.[۲۰۱]
- جنگ حنین
جنگ حنین در سال ۸ هجری به وقوع پیوست و پرچمی از مهاجران به دست امام علی(ع) بود.[۲۰۲] در این جنگ، پس از حمله ناگهانی مشرکان، مسلمانان گریختند و تنها علی(ع) و چند نفر دیگر ثابتقدم ماندند و از پیامبر دفاع کردند.[۲۰۳]
- جنگ تبوک
تنها جنگی که علی(ع) در کنار پیامبر(ص) حضور نداشت، غزوه تبوک بود. علی(ع) به دستور پیامبر(ص) در مدینه مانده بود تا در غیاب وی از توطئههای منافقان جلوگیری نماید. پس از ماندن علی(ع) در مدینه، منافقان اقدام به شایعهسازی کردند و علی(ع) برای دفع فتنه و شایعه آنها، فوراً سلاح برداشت و بیرون شهر به خدمت پیامبر(ص) رسید و جریان را به او اطلاع داد. در اینجا بود که رسول خدا(ص) عباراتی را گفت که به حدیث منزلت مشهور شده است: «برادرم علی، به مدینه بازگرد، زیرا برای اداره امور آنجا، جز من و تو شخص دیگری شایستگی ندارد. پس تو نماینده و جانشین من در میان اهل بیت من و خانه و قوم من هستی. ای علی! آیا خشنود نمیشوی که نسبت به من، همانند هارون نسبت به موسی باشی؟ جز اینکه بعد از من پیامبری نخواهد بود».[۲۰۴]
- سرایا
- سریه «علی بن ابیطالب(ع)» به «فدک» برای مقابله با «بنی سعد»- شعبان سال ششم.[۲۰۵]
- سریه «علی بن أبی طالب» برای خراب کردن بتخانه «فلس» در قبیله طی ربیع الآخر سال نهم.[۲۰۶]
- سریه «علی بن أبی طالب» به یمن - رمضان سال دهم.[۲۰۷]
ماموریت به سوی یمن
امام علی(ع) در سال دهم هجری توسط پیامبر اکرم(ص) به یمن فرستاده شد.[۲۰۸] از علی(ع) نقل شده که پیامبر او را برای دعوت مردم به اسلام، تعلیم احکام و تبیین حلال و حرام به یمن فرستاد و به او توصیه کرد که آغاز کننده جنگ نباشد و تا حد ممکن از جنگ پرهیز کند.[۲۰۹] در این سفر، برخی قبائل بزرگ و مهم یمنی از جمله قبیله هَمْدان بهدست امام علی(ع) با دین اسلام آشنا شده و مسلمان شدند. [۲۱۰] قبایل دیگر یمنی نیز از هَمْدان، تبعیت کرده و مسلمان شدند.[۲۱۱]
قضاوت میان برخی قبایل یمنی[۲۱۲] و همچنین دریافت زکات[۲۱۳] از دیگر فعالیتهای امام علی(ع) در یمن ذکر کردهاند. محققان گرایش همگانی برخی شاخههای قبایل یمنی مانند قبیله مَذحِج و هَمْدان به علی(ع) و هواداری از اهلبیت(ع) را از آثار این سفر دانستهاند.[۲۱۴]
امامت و ولایت
به گفته سید کاظم طباطبایینژاد در دانشنامه امام علی(ع) تصریح و نص پیامبر(ص) بر ولایت علی بن ابیطالب(ع) چنان گسترده و روشن است که هیچ تردیدی را برنمیتابد و بررسی سخنان پیامبر دراینباره نشان میدهد که بزرگترین دلمشغولی ایشان، مسئله امامت و رهبری پس از خود بوده است.[۲۱۵] اقدامات پیامبر در این مسیر، از نخستین دعوت علنی با معرفی امام علی(ع) به عنوان خلیفه و جانشینِ بعد از خود[۲۱۶] آغاز شد و تا آخرین روزهای زندگانی ایشان، در راه بازگشت از حجة الوداع در ۱۸ ذیالحجه در غدیر خم[۲۱۷] و همچنین لحظات آخر عمر ایشان که دوات و قلمی درخواست کرد تا وصیتی بنویسد که مسلمانان پس از وی گمراه نشوند،[۲۱۸] ادامه یافت.
دلایل امامت امام علی(ع)، گاه به صراحت حاکی از امامت و ولایت وی پس از پیامبر است، و گاه بدون اشاره به امامت و ولایت وی، نشانگر فضایل علی بن ابیطالب(ع) است.[۲۱۹] برخی از دلایل نوع اول عبارتند از: آیه ولایت که مفسران، شأن نزول آن را ماجرای خاتمبخشی حضرت علی دانستهاند که در حال رکوع، انگشتر خود را به شخص فقیری بخشید؛[۲۲۰] آیه تبلیغ و اکمال که در جریان واقعه غدیر نازل شده و در پی آن، پیامبر حدیث غدیر را برای مردم بیان کرد؛ حدیث غدیر که مهمترین استدلال شیعیان بر امامت امیرالمؤمنین(ع) است. واقعه غدیر در آخرین سال عمر پیامبر(ص) اتفاق افتاد، و مردم و خصوصا عُمر و أبوبكر، جانشینی علی(ع) را در آن روز به وی تبریک گفتند.[۲۲۱]
برخی از آیات و احادیثی که دلیلی برای امامت و ولایت امام علی(ع) تلقی شده و در عین حال، صراحتا به امامت وی اشاره ندارند و نشانگر فضایل علی(ع) هستند، عبارتند از: آیه تطهیر[۲۲۲] آیه مباهله،[۲۲۳] آیه صادقین،[۲۲۴] آیه خیر البریه،[۲۲۵] آیه اهل الذکر،[۲۲۶] آیه شراء،[۲۲۷] آیه نجوا،[۲۲۸] آیه صالح المؤمنین،[۲۲۹] حدیث ثقلین،[۲۳۰] حدیث مدینه العلم،[۲۳۱] حدیث رایت،[۲۳۲] حدیث کسا،[۲۳۳] حدیث وصایت،[۲۳۴] حدیث یوم الدار،[۲۳۵] حدیث طیر،[۲۳۶] حدیث مؤاخاة،[۲۳۷] حدیث منزلت،[۲۳۸] حدیث ولایت،[۲۳۹] حدیث سفینه،[۲۴۰] حدیث سدّ الابواب.[۲۴۱]
جانشینی پیامبر در غدیر خم

در سال دهم هجری، پیامبر اسلام برای اولین بار پس از هجرت تصمیم به انجام حج تمتع گرفت.[۲۴۲] این تصمیم به اطلاع مسلمانان رسید و بسیاری همراه پیامبر عازم حج شدند.[۲۴۲] نامهای نیز برای امام علی(ع) که برای جهاد[۲۴۳] به یمن رفته بود، نوشت و او را به حج فراخواند.[۲۴۴]
پس از اتمام حج، در منطقه غدیر خم که مردم از یکدیگر جدا شده و هر یک به شهر خود میرفتند، خداوند به پیامبر دستور داد توقف نموده و آنچه به او دستور داده شده است، ابلاغ کند.[۲۴۵]
پیامبر پس از آنکه نماز ظهر را به جماعت اقامه کرد، خطبهای خواند و خطاب به مسلمانان فرمود: «أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنِّی أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ؟؛ آیا نمیدانید من به مؤمنان از خودشان أولی هستم؟». مردم گفتند: آری، میدانیم. سپس پیامبر دست امام علی(ع) را بلند کرده و فرمودند: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ، فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ، وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ؛ هر که من مولای او هستم، علی نیز مولای اوست، خدایا دوست بدار آنکه او را دوست دارد و دشمن او را دشمن بدار».[۲۴۶] بر اساس برخی منابع، پیامبر در پاسخ به برخی از اصحاب خود که پرسیدند این دستور خدا و پیامبرش است؟، فرمود بله، این دستور خداوند و رسول او است.[۲۴۷] پس از این خطبه، برخی صحابه همچون عمر بن خطاب به امام علی(ع) تبریک گفتند.[۲۴۸]
بنابر نظر مفسران شیعه و برخی از اهل سنت، آیه اکمال در همین روز نازل شده است که میفرماید: «امروز دین شما را کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و دین اسلام را برای شما پسندیدم.»[۲۴۹]
امام علی پس از رحلت پیامبر اسلام در موقعیتهایی به واقعه غدیر و گفتار پیامبر در آن اشاره میکرد تا بر حقانیت خود تأکید کند.[۲۵۰] شیعیان با توجه به قرائنی که در خطبه غدیر وجود دارد، و همچنین گفتارها و اشعار مسلمانان که پس از آن در منابع ذکر شده، معتقدند که پیامبر(ص) در جریان واقعه غدیر، امام علی را به فرمان الهی امام علی(ع) به جانشینی خود منصوب کرد.[۲۵۱]
انتخاب خلیفه در سقیفه
بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص)، در حالی که علی(ع) بنابر وصیت پیامبر[۲۵۲] و با کمک بنی هاشم مشغول تجهیز و تدفین بود، انصار به دلایلی مانند ترس از اینکه قریش بخواهد انتقام کشتهشدگان در غزوات را از آنها بگیرد و نیز به این دلیل که میدانستند قریش زیر بار سفارش پیامبر(ص) در مورد جانشینی امام علی(ع) نخواهند رفت، جلسهای در سقیفه بنی ساعده تشکیل دادند تا جانشین پیامبر را از میان انصار برگزینند.[۲۵۳] ابوبکر و عمر وقتی از این اجتماع آگاهی یافتند به همراه ابو عبیده جراح، عبدالرحمن بن عوف و عثمان بن عفان به محل اجتماع رفتند و پس از مشاجراتی که میان آنها واقع شد، در نهایت بدون توجه به واقعه غدیر، ابوبکر را به عنوان خلیفه معرفی کردند.[۲۵۴]
پیشینه مخالفتها با امام علی(ع)
دوران زندگی امام علی(ع)، شرایطی پرتلاطم، بسیار حساس و تأثیرگذار در سراسر تاریخ اسلام است؛ خصوصاً پس از به خلافت رسیدن وی که اختلافات زیادی در میان مسلمانان روی داد. عبدالرحیم قنوات در دانشنامه امام علی(ع) بر این باور است که منشأ بسیاری از اختلافات در زمانه پیامبر(ص) و علی(ع)، رقابتهای خاندانی و قبیلگی در قریش و بین فرزندان عبدمناف بوده است.[۲۵۵] وی با اشاره به اختلافات میان فرزندان و نوادگان عبدمناف برای دستیابی به مناصب مکه،[۲۵۶] از تضعیف موقعیت بنیهاشم در برابر بنیامیه، پس از عبدالمطلب سخن گفته[۲۵۷] و تصریح کرده است که پس از آغاز فشارهای بنیامیه (معاویه) بر امام علی(ع) از آغاز خلافت، رقابت خانوادگی میان خاندان عبدالمطلب و خاندان حرب (پدربزرگ معاویه) به اوج خود رسید و بنیامیه در این مسیر تا جایی پیش رفتند که ایمان ابوطالب پدر علی(ع) را زیر سؤال بردند. این فشارها تا صد سال بعد و آغاز حکومت عباسیان ادامه داشت.[۲۵۸] به گفته قنوات، در دوران عباسیان نیز این فشارها با انگیزه دیگری ادامه یافت؛ چرا که نسب عباسیان به عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر میرسید و از آنجا که او از ابتدا مسلمان نبود و حتی در جنگ بدر به دست پیامبر(ص) به اسارت درآمد، عباسیان در برابر فضایل و افتخارات علویان، احساس حقارت میکردند.[۲۵۹]
وقایع غزوه بدر، از رخدادهای مهمی دانسته شده که ریشه برخی منازعات کلامی و سیاسی در زمانه علی بن ابیطالب(ع) بوده است.
