آیه ولایت (مائده: ۵۵) بیان‌گر ولایت و رهبری خدا، پیامبر(ص) و مؤمنانی است که در رکوعِ نماز انفاق می‌کنند. از نظر مفسران شیعه و اهل‌سنت، شأن نزول این آیه، انفاق حضرت علی(ع) در رکوع نماز بوده است. بر همین اساس، شیعیان برای اثبات ولایت و جانشینی حضرت علی(ع) به این آیه استناد می‌کنند.

آیه ولایت
مشخصات آیه
نام آیهآیه ولایت
واقع در سورهمائده
شماره آیه۵۵
جزء۶
اطلاعات محتوایی
شأن نزولانفاق امام علی(ع) در رکوع
مکان نزولمدینه
موضوعاعتقادی
دربارهامامت و ولایت امام علی(ع)
آیات مرتبطآیه تبلیغ و آیه اکمال

عالمان اهل‌سنت واژه «ولیّ» را به معنای «دوست» می‌دانند و استدلال شیعه به این آیه برای اثبات ولایت حضرت علی(ع) را نمی‌پذیرند. در مقابل، عالمان شیعه می‌گویند از شأن نزول و انحصار مصداق «ولیّ» برمی‌آید که در اینجا «ولیّ» نمی‌تواند به معنای «دوستی» باشد؛ بلکه معنای آن ولایت و سرپرستی است.

از این آیه در کتاب‌های تفسیری، کلامی و فقهی بحث می‌شود. فقیهان از این آیه، احکامی را استنباط کرده‌اند. از جمله آنها این است که حرکات اضافیِ جزئی، نماز را باطل نمی‌کند.

متن آیه

إِنّما وَلیُّکُمُ اللهُ و رَسولُهُ والَّذینَ ءَامَنوا الَّذینَ یُقِیمُونَ الصَّلوةَ و یُؤتُونَ الزَّکوة و هُم راکِعونَ


ولیّ شما فقط خدا، پیامبر و مؤمنانی هستند که نماز را به پا می‌دارند و در رکوع، زکات می‌دهند.


جایگاه

آیه ولایت از دلایل شیعه بر اثبات ولایت امام علی(ع) و جانشینی او برای پیامبر اسلام(ص) است.[۱] برخی آن را قوی‌ترین دلیل بر امامت آن امام برشمرده‌اند.[۲]

مفسران شیعه[۳] سبب نزول این آیه را اِنفاق حضرت علی(ع) به فقیر در حال نماز می‌دانند. مفسران سنی نیز از امام باقر(ع)، مجاهد بن جبر، سدی و عتبة بن حکیم، همین دیدگاه را نقل کرده‌اند.[۴] ازاین‌رو این آیه و همچنین ماجرای خاتم‌بخشی از فضایل امام علی(ع) به شمار می‌آید که در قرآن به آن اشاره شده است. شیخ طوسی[۵]، شیخ‌طبرسی[۶]، محمد بن جریر طبری شیعی[۷] و تعدادی دیگر از علمای شیعه نقل کرده‌اند که امام علی(ع) در شورای شش‌نفره، برای اثبات حقانیت خود، به شأن‌نزول این آیه درباره خود استناد کرده است.

از این آیه در کتاب‌های کلامی،[۸] تفسیری [۹] و فقهی[۱۰] بحث شده است. اختلاف‌نظر شیعه و سنی درباره معنای «ولیّ» منجر به بحث‌های زیادی در تفسیر این آیه شده است.

‌ شأن نزول

بنابر آنچه در روایات نقل شده، روزی فقیری وارد مسجد پیامبر(ص) شد و تقاضای کمک کرد؛ ولی کسی چیزی به او نداد. او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا، شاهد باش که من در مسجد رسول تو، تقاضای کمک کردم؛ ولی کسی به من چیزی نداد.» در همین حال، امام علی(ع) که در حال رکوع بود، به انگشتری که در دستش بود اشاره کرد. فقیر نزدیک آمد و انگشتر را از دست او بیرون آورد و این آیه نازل شد.[۱۱]

شیخ مفید تاریخ این ماجرا و نزول آیه ولایت را ۲۴ ذی‌الحجه دانسته است.[۱۲]

اعتبار روایات شأن نزول

علامه طباطبایی:

«اگر این‌همه روایت درباره شأن نزول این آیه، نادیده گرفته شود، باید به طور کلی از تفسیر قرآن چشم پوشید؛ چراکه وقتی به این‌همه روایت اطمینان نکنیم، چگونه می‌توانیم به یک یا دو روایتی که در تفسیر دیگر آیات قرآن نقل شده، اطمینان نماییم؟»

طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۸.

جلال الدین سیوطی پس از نقل چندین سند از روایاتی که ثابت می‌کند این آیه در شأن امام علی(ع) نازل شده، از قاعده رجالی «یقوی بعضها بعضا» استفاده می‌کند و می‌گوید که "این شواهد همدیگر را تقویت می‌کند» و می‌پذیرد که این آیه در باره علی بن أبی طالب نازل شده است.[۱۳]

روایت شأن نزولِ آیه ولایت را از امام علی بن أبی‌طالب(ع)[۱۴] و نیز از صحابه‌ای چون ابن‌عباس،[۱۵] عمار،[۱۶]ابوذر،[۱۷] عبدالله بن سلام،[۱۸]جابر بن عبدالله انصاری، [۱۹] مقداد بن ‌أسود، [۲۰] اَنَس بن مالک،[۲۱] ابورافع مدنی[۲۲] و گروهی از تابعین از جمله: عتبه بن حکیم،[۲۳] مجاهد بن جبر،[۲۴] سلمه بن کهیل،[۲۵] محمد حنفیه، [۲۶] عطاء بن سائب، [۲۷] عبدالعزیز بن جریج، [۲۸] نقل کرده‌اند. به گفته شهاب الدین آلوسی از مفسران اهل‌سنت، از دیدگاه معظم محدثان سنی این آیه در‌ شأن حضرت علی(ع) را نازل شده است.[۲۹] با این حال ابن‌تیمیه،[۳۰] ابن‌کثیر[۳۱] و فخر رازی[۳۲] حدیث مربوط به این آیه را ضعیف شمرده‌اند. همچنین در برخی تفاسیر اهل‌سنت، درباره اینکه آیه در شأن چه‌کسی نازل شده است، چهار نظر مطرح شده است: امام علی(ع)، عبادة بن صامِت، ابوبکر بن ابی‌قحافه و تمام مسلمانان.[۳۳]

ابن‌شُعبه حَرّانی در کتاب تُحَف‌ُالعقول احادیث شأن نزولِ آیهٔ ولایت را احادیث صحیح و جزو روایاتی دانسته که علما بر آنها اجماع دارند.[۳۴] از نظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، روایات شأن نزولِ این آیه موافق قرآن است.[۳۵] به گفته وی، بزرگان تفسیر و حدیث این احادیث را نقل کرده و با آنها مخالفت نکرده‌اند و برخی همچون ابن‌تیمیه که مخالفت کرده‌اند، دشمنی را به نهایت رسانده‌اند.[۳۶]

دلالت بر ولایت امام علی(ع)

 
سنگ‌نوشته‌ای متعلق به قرن ششم قمری، مربوط به قدمگاه امام رضا(ع) در شهر یزد که در موزه آستان قدس رضوی نگهداری می‌شود. آیه ولایت در حاشیه اثر، حکاکی شده است.

عالمان شیعه این آیه را دلیلی بر ولایت و خلافت امام علی(ع) می‌دانند. از نظر آنان، این آیه با واژه «اِنّما» (به معنای فقط) آغاز شده و در ادبیات عرب، وقتی جمله‌ای با «اِنّما» آغاز شود، مفهوم جمله را منحصر می‌کند؛[۳۷] یعنی در این آیه، ولایت منحصر شده است در خدا، پیامبر(ص) و کسانی که در رکوع انفاق می‌کنند.[۳۸] بر اساس شأن نزول این آیه، مصداقِ کسی که در رکوع انفاق می‌کند امام علی(ع) است.[۳۹]

استدلال امامان شیعه برای اثبات امامت

امامان شیعه همواره به این روایت برای اثبات امامت و واجب بودن اطاعت از اوصیای الهی استدلال کرده‌اند. از جمله: امام علی(ع)، [۴۰] امام حسن مجتبی(ع)،[۴۱] امام سجاد(ع)،[۴۲] امام باقر(ع)،[۴۳] امام صادق(ع)،[۴۴] امام رضا(ع)،[۴۵] امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع)[۴۶]

تفاوت معنای ولیّ در دیدگاه شیعه و سنی

بسیاری از علمای اهل‌سنت نزول این آیه را در شأن حضرت علی(ع) می‌دانند؛ اما از نظر آنان، واژه «ولیّ» به معنای «دوست» و «یاور» است، نه «سرپرست».[۴۷] اما علمای شیعه کلمه «ولیّ» را به‌معنای «سرپرست» و «صاحبْ‌اختیار» می‌دانند.[۴۸] به گفته مکارم شیرازی، دوستیْ مخصوص كسانى نیست كه در ركوع، زکات می‌دهند؛ بلكه حكمی عمومى است و همه مسلمانان بايد يكديگر را دوست داشته باشند و یازی کنند. در حالی که مطابق شأن نزول آیه، مصداق «ولیّ» در این آیه، تنها حضرت علی است. پس «ولیّ» در آیه به‌معنای ولایت و سرپرستی است؛ به‌خصوص اينكه اين ولايت در رديف ولايت پیامبر(ص) و خدا قرار گرفته است.[۴۹]

استفاده‌های فقهی

  • باطل نشدن نماز با حرکات جزئی: برخی از فقیهان شیعه برای اثبات اینکه حرکاتِ جزئیِ بدن، نماز را باطل نمی‌کند، به خاتم‌بخشی حضرت علی(ع) در حال رکوع استناد کرده‌اند.[۵۰] از مفسران و فقهای سنی نیز افرادی همچون: فخرالدین رازی[۵۱]، ابوالبرکات نسفی[۵۲] ابوعبد الله قرطبی[۵۳]، ناصر الدین بیضاوی[۵۴] ابوبکر جصاص[۵۵] و... نیز همین استفاده را از این آیه کرده‌اند.
  • زکات شامل صدقه مستحب هم می‌شود: در این آیه از خاتم‌بخشی با عنوان زکات یاد شده است. برخی از فقیهان نتیجه گرفته‌اند که زکات شامل صدقه مستحب نیز می‌شود.[۵۶]
  • برخی از فقیهان برای اثبات اینکه نیت، عمل قلبی است و لازم نیست به زبان بیاید، به این آیه استدلال کرده‌اند.[۵۷]
  • منافات نداشتن انفاق در نماز با حضور قلب: به گفته علامه مجلسی، توجه به عبادت دیگری در نماز، منافاتی با کمال نماز و حضور قلب در آن ندارد.[۵۸] همچنین گفته‌اند که هم نماز و هم انفاق حضرت علی برای خدا بوده است. ازاین‌رو منافاتی ندارد که امام در نماز صدای فقیر را بشنود و برای رضای خدا به او انفاق کند.[۵۹] بنا بر روایتی که در عِلَلُ‌الشَّرایع نقل شده، پیامبر(ص) نیز هرگاه در حال نماز، صدای گریه کودکی را می‌شنید، نماز را زودتر از همیشه به پایان می‌برد تا مادر کودک به سراغ او برود.[۶۰]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. شیخ مفید، الافصاح فی الامامة، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ص۱۳۴؛ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۵۵۹.
  2. طوسی، تلخیص الشافی، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۱۰.
  3. برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۳۲۴؛ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۵۵۸ـ۵۵۹؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۸.
  4. جصاص، أحکام القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۱۰۲
  5. شیخ‌طوسي، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۴۹.
  6. طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج‌، ج‌۱، ص۲۰۲.
  7. طبری، المسترشد، ۱۴۱۵ق، ص۳۵۳.
  8. برای نمونه نگاه کنید به سید مرتضی، الذخیره، ۱۴۳۱ق، ص۴۳۹.
  9. برای نمونه نگاه کنید به المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۸.
  10. برای نمونه نگاه کنید به فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۵۸.
  11. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۹-۲۳۹؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۷۰؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۲۷، ح۱۳۷.
  12. شیخ مفید، مسار الشیعه، ۱۴۱۴ق، ص۴۱.
  13. سیوطی، لباب النقول، دار إحیاء العلوم، ج۱، ص۹۳.
  14. حاکم نیشابوری، معرفة علوم الحديث، ۱۳۹۷ق، ج۱، ص۱۰۲
  15. بلاذري، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۵۰؛ فخر رازی، التفسير الكبير، ۱۴۲۰ق، ج۱۲، ص۳۸۳.
  16. طبرانی، المعجم الاوسط، دار الحرمین، ج۶، ص۲۱۸.
  17. فخر رازی، التفسير الكبير، ۱۴۲۰ق، ج۱۲، ص۳۸۳.
  18. طبری، الرياض النضرة في مناقب العشرة، دار الكتب العلمية، ج۳، ص۲۰۸.
  19. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۴۳.
  20. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۱۰.
  21. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۲۵.
  22. طبرانی، المعجم الکبیر، بی‌تا، ج۱، ص۳۲۰-۳۲۱، ح۹۵۵۹.
  23. طبری، جامع البيان في تأويل القرآن، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۴۲۶؛ ابن أبی‌حاتم، تفسير القرآن العظيم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۱۶۲.
  24. طبری، جامع البيان في تأويل القرآن، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۴۲۶.
  25. ابن أبی‌حاتم، تفسير القرآن العظيم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۱۶۲.
  26. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۸.
  27. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۸.
  28. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۸.
  29. آلوسی، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۳۵۲.
  30. ابن‌تیمیه، منهاج السنه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۹-۷.
  31. ابن‌کثیر، تفسیر القرآن العظیم، دار الکتب العلمیة، ج۳، ص۱۲۵-۱۲۷.
  32. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۲، ص۳۸۳-۳۸۵.
  33. ابن‌جوزی، زاد المسیر، دارالکتاب العربی، ج۱، ص۵۶۱.
  34. ابن‌شعبه حرانی، تحف‌العقول، ۱۴۰۴ق، ص۴۵۹.
  35. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۲۰.
  36. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۲۵.
  37. ابن‌هشام، مغنی‌اللبیب، ۱۴۱۰ق، ج۱، ۳۹.
  38. سید مرتضی، الذخیره، ۱۴۳۱ق، ص۴۳۹.
  39. شوشتری، احقاق‌الحق، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۰۰؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۹-۲۳۹.
  40. شیخ صدوق، محمد بن علی، كمال الدين وتمام النعمة، ۱۴۰۵ق، ص۲۷۴- ۲۷۷.
  41. ابن بطريق، خصائص الوحي المبين، ۱۴۱۷ق، ص۷۲-۸۳.
  42. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۲۷.
  43. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۹.
  44. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۱۳-۵۱۴.
  45. شیخ صدوق، محمد بن علی، عيون أخبار الرضا عليه السلام، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۰۷-۲۱۵
  46. مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۲۷۲.
  47. ایجی، المواقف، عالم الکتاب، ج۱، ۴۰۵.
  48. نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۸؛ فیومی، المصباح المنیر، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۶۷۲؛ شوشتری، احقاق‌الحق، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۰۸.
  49. مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۲۳.
  50. راوندی، فقه القرآن، 1405ق، ج1، ص116؛ فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۵۸.
  51. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۹۳.
  52. نسفی، مدارك التنزيل وحقائق التأويل، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۴۵۶.
  53. قرطبی، الجامع لأحكام القرآن، ۱۳۸۴ق، ج۶، ص۲۲۱.
  54. بیضاوی، أنوار التنزيل وأسرار التأويل، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۱۳۲.
  55. جصاص، أحکام القرآن، 1405ق، ج۴، ص۱۰۲.
  56. فاضل مقداد، کنزالعرفان، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۵۸.
  57. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۱، ص۲۸۱.
  58. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۱، ص۲۸۱.
  59. طبسی، «نشان ولایت و جریان خاتم‌بخشی»، ص۴۹.
  60. صدوق، علل الشرایع، منشورات المکتبة الحیدریة و مطبعتها فی النجف، ج۲، ص۳۴۴.

منابع

  • آلوسی، سید محمود، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني، به کوشش: علي عبد الباري عطية، بیروت، دار الكتب العلمية، اول، ۱۴۱۵ق.
  • ابن بطريق، يحيى بن حسن، خصائص الوحي المبين، به کوشش: شيخ مالك محمودی، قم، دار القرآن الكريم، اول، ۱۴۱۷ق.
  • ابن‌تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعه، تحقیق رشاد سالم، ریاض، جامعة الامام محمد بن سعود الاسلامية، ۱۴۰۶ق.
  • ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، تحقیق عبدالرزاق مهدی، بیروت، دار الکتاب العربی، بی‌تا.
  • ابن‌شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، تصحیح و تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق محمدحسین شمس‌الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، بی‌تا.
  • ابن‌هشام، عبدالله بن یوسف، مغنی‌اللبیب عن کتاب الاعاریب، تحقیق محمد محیی الدین عبدالحمید، قم، مکتبة آیت‌الله المرعشی، ۱۴۱۰ق.
  • ایجی، عبدالرحمن، المواقف فی علم الکلام، بیروت، عالم الکتب، بی‌تا.
  • بلاذري، أحمد بن يحيى، جمل من أنساب الأشراف، به کوشش: سهيل زكار ورياض الزركلي، بيروت، دار الفكر، اول، 1417ق - 1996م.
  • بیضاوی، عبد الله بن عمر، أنوار التنزيل وأسرار التأويل، به کوشش: محمد عبد الرحمن المرعشلی، بیروت، دار إحياء التراث العربي، اول، ۱۴۱۸ق.
  • جصاص، احمد بن علی، أحکام القرآن، به کوشش: محمد الصادق قمحاوی، بیروت، دار إحياء التراث العربی، اول، ۱۴۰۵.
  • حاکم حسکانی، عبیدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق محمدباقر المحمودی، قم، مجمع احیاء الثقافة الاسلامیة، چاپ دوم،۱۴۱۱ق.
  • حاکم نیشابوری، معرفة علوم الحديث، به کوشش: السيد معظم حسين، بیروت، دار الکتب العلمیه، دوم، ۱۳۹۷ق-۱۹۷۷م.
  • راوندی، سعید بن هبة الله، فقه القرآن، به کوشش: سید احمد حسینی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، اول، ۱۴۰۵ق.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، الذخیرة فی علم الکلام، تحقیق سید احمد حسینی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۳۱ق.
  • سیوطی، عبد الرحمن بن أبی‌بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۰۳ق.
  • سیوطی، عبد الرحمن بن أبی‌بکر، لباب النقول، بیروت، دار إحیاء العلوم، بی‌تا.
  • شوشتری، نورالله بن شریف‌الدین، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، قم، مکتبة آیت الله المرعشی، ۱۴۰۹ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، علل‌الشرائع، مقدمه سید محمدصادق بحرالعلوم، قم، مکتبة الداوری، بی‌تا.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، عيون أخبار الرضا عليه السلام، به کوشش: شيخ حسين الأعلمی، بيروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ۱۴۰۴ق - ۱۹۸۴م.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، كمال الدين وتمام النعمة، به کوشش علی أكبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۵ق - ۱۳۶۳ش.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الافصاح فی الامامة، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، بی‌تا.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، مسار الشیعه، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۳م.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق.
  • طبرانی، سليمان بن أحمد، المعجم الأوسط، به کوشش: طارق بن عوض الله بن محمد و عبدالمحسن بن إبراهيم الحسيني، قاهره، دار الحرمین، بی‌تا.
  • طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبد المجید السلفی، بیروت،‌ دار احیاء التراث، چاپ دوم، بی‌تا.
  • طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج‌، به کوشش: سيد محمد باقر خرسان، نجف، دار النعمان، ۱۳۸۶ق - ۱۹۶۶م
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تصحیح فضل‌الله یزدی طباطبایی و هاشم رسولی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • طبری، أحمد بن عبد الله، الرياض النضرة في مناقب العشرة، بیروت، دار الكتب العلمية، دوم، بی‌تا.
  • طبری، محمد بن جریر، المسترشد فی امامة علی بن ابی‌طالب(ع)، تصحیح: احمد محمودی، قم، کوشانپور، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • طبری، محمد بن جرير، جامع البيان في تأويل القرآن، به کوشش: أحمد محمد شاكر، بیروت، مؤسسة الرسالة، اول، ۱۴۲۰ق ـ ۲۰۰۰م.
  • طبسی، محمدجواد، «نشان ولایت و جریان خاتم‌بخشی»، فرهنگ کوثر، ش۴۸، اسفند ۱۳۷۹ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، الأمالي، قم، دار الثقافة، اول، ۱۴۱۴ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • طوسی، محمد بن حسن، تلخیص الشافی، قم، انتشارات المحبین، ۱۳۸۲ش.
  • عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تحقیق: هاشم رسولی، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
  • فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنزالعرفان فی فقه القرآن، قم، انتشارات مرتضوی، ۱۴۲۵ق.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر او مفاتیح الغیب، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، الطبعة الثالثة، ۱۴۲۰ق.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسير الكبير، بيروت، دار إحياء التراث العربي، سوم، 1420ق
  • فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی، تفسیر الصافی، مقدمه و تصحیح: حسین اعلمی، تهران، مکتبة الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
  • فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، قم، مؤسسة دار الهجرة، ۱۴۱۴ق.
  • قرطبی، محمد بن أحمد، الجامع لأحكام القرآن، به کوشش: أحمد البردوني وإبراهيم أطفيش، قاهره، دار الكتب المصرية، دوم، ۱۳۸۴ق - ۱۹۶۴م.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، تصحیح و تحقیق: طیّب موسوی جزائری، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار، تحقیق علی‌اکبر غفاری و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۸۶ش/۱۴۰۳ق.
  • مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، به کوشش: جواد قيومی اصفهانی، قم، نشر القيوم، اول، ۱۴۱۹ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴ش.
  • نسفی، عبد الله بن أحمد، مدارك التنزيل وحقائق التأويل، به کوشش: يوسف علی بديوی، بيروت، دار الكلم الطيب، اول، ۱۴۱۹ق - ۱۹۹۸م.

پیوند به بیرون