حدیث مدینة العلم

مقاله قابل قبول
شناسه ارزیابی نشده
عدم جامعیت
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از حدیث باب مدینة العلم)
باب مدینة العلم
باب مدینة العلم
اطلاعات روایت
موضوعاثبات مرجعیت دینی امام علی(ع)
صادره ازپیامبر اسلام (ص)
راویانامام حسن(ع)، امام حسین(ع)، عبدالله بن عباس، جابر بن عبدالله انصاری، عبدالله بن مسعود، عبدالله بن عمر، حذیفة بن یمان، عمرو بن عاص
اعتبار سندمتواتر
احادیث مشهور
حدیث سلسلةالذهبحدیث ثقلینحدیث کساءمقبوله عمر بن حنظلةحدیث قرب نوافلحدیث معراجحدیث ولایتحدیث وصایتحدیث جنود عقل و جهلحدیث شجره


نخستین امام شیعیان
امام علی علیه‌السلام
زندگی
یوم‌الدارشعب ابی‌طالبلیلة المبیتواقعه غدیرسال‌شمار زندگی
میراث
نهج‌البلاغهغرر الحکمخطبه شقشقیهخطبهٔ بی‌الفخطبه بی‌نقطهحرم
فضائل
آیه ولایتآیه اهل‌الذکرآیه شراءآیه اولی‌الامرآیه تطهیرآیه مباهلهآیه مودتآیه صادقینحدیث مدینه‌العلمحدیث رایتحدیث سفینهحدیث کساءخطبه غدیرحدیث منزلتحدیث یوم‌الدارحدیث ولایتسدالابوابحدیث وصایتصالح المؤمنینحدیث تهنیتماجرای کسر اصنام
اصحاب
عمار بن یاسرمالک اشترسلمان فارسیابوذر غفاریمقدادعبیدالله بن ابی‌رافعحجر بن عدیدیگران


حدیث مَدینةُ العِلْم، حدیثی از پیامبر اکرم(ص) است که در آن خود را شهر علم و علی(ع) را دروازه آن شهر معرفی کرده‌ است. این حدیث از ادلّه متکلمان شیعه برای اثبات مرجعیت دینی امام علی(ع) بعد از پیامبر(ص) است.

متن حدیث

قالَ رَسولُ اللّهِ(ص): أنَا مَدینَةُ العِلمِ وعَلِیٌّ بابُها، فَمَن أرادَ العِلمَ فَلیَأتِ البابَ.


پیامبر خدا(ص) فرمود: من شهر دانشم و علی، دروازه آن است. آن که دانش می خواهد، باید از [این] دروازه در آید.[۱]

حدیث مدینة العلم با تعبیرهاى مختلف در کتاب هاى حدیثى اهل سنت و شیعه وارد شده است. از جمله:

  • حاکم نیشابورى به سندش از ابن عباس و جابر بن عبدالله انصارى نقل کرده که رسول خدا(ص) فرمود: «أنا مدینة العلم و علىّ بابها فمن اراد العلم فلیأت الباب» [۲] من شهر علمم و على دروازه آن است. پس هر کس اراده آن شهر را نموده است باید از دروازه آن وارد شود.
  • ترمذى در صحیح خود بنا بر نقل کتاب جامع الاصول از رسول خدا(ص) نقل کرده که فرمود: «انا مدینة العلم و علىّ بابها»[۳] من شهر علم هستم و على دروازه آن است.
  • ابن عبد البرّ قرطبى از پیامبر(ص) نقل کرده که فرمود: «أنا مدینة العلم و علىّ بابها فمن اراد العلم فلیأته من بابه»[۴] من شهر علمم و على دروازه آن است، پس هر کس اراده علم کرده، باید از دروازه آن وارد شود.
  • ترمذى به سند خود از رسول خدا(ص) نقل کرده که فرمود: «انا دار الحکمة و علىّ بابها»[۵] من خانه حکمت و على درِ آن است.
  • طبری در تهذیب الآثار، از محمدبن اسماعیل از عبدالسلام بن صالح هروى، از ابو معاویه، از اعمش از مجاهد از ابن عباس نقل کرده که پیامبر(ص) فرمود: «انا مدینة العلم وعلیّ بابها فمن أراد المدینة فلیأتها من بابها»[۶] من شهر علمم و على دروازه آن است پس هر کس قصد این شهر را نموده باید از دروازه آن وارد شود.

در کتب شیعه با تعابیری مختلفی بیان شده است نظیر:

۱-مدینة العلم

  • شیخ مفید از ابو سعید خدری نقل می‌کند: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَقْتَبِسْهُ مِنْ عَلِي‌»[۷] من شهر دانشم و علی دروازه آن است، پس آن کس که دانش می خواهد، باید از علی اقتباس کند.
  • شیخ طوسی در امالی از امیرالمؤمنین (ع) چنین نقل کرده است : « قَالَ لِيَ النَّبِيُّ(ص): أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ أَنْتَ الْبَابُ، وَ كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يَصِلُ إِلَى الْمَدِينَةِ لَا مِنْ قِبَلِ الْبَابِ».[۸] که پیامبر(ص) به من فرمود: من شهر علم و تو دروازه آن هستی و کسی که گمان می‌کند از راهی غیر از دروازه به این شهر می‌رسد دروغ می‌گوید.

۲-مدینة الجنه:

  • شیخ طوسی از ابن عباس از پیامبر(ص) این گونه نقل می‌کند: «عَنِ النَّبِيِّ(ص) أَنَّهُ قَالَ: أَنَا مَدِينَةُ الْجَنَّةِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا، فَمَنْ أَرَادَ الْجَنَّةَ فَلْيَأْتِهَا مِنْ بَابِهَا»[۹] من شهر بهشتم و على دروازه آن است. هر كه خواهان بهشت است بايد از دروازه آن وارد شود.

۳-مدینة الحکمه:

  • شیخ طوسی از جابر بن عبدالله انصاری چنین نقل می‌کند: «عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ، قَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) آخِذاً بِيَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ هُوَ يَقُولُ: هَذَا أَمِيرُ الْبَرَرَةِ، وَ قَاتِلُ الْفَجَرَةِ، مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرَهُ، مَخْذُولٌ مَنْ خَذَلَهُ. ثُمَّ رَفَعَ بِهَا صَوْتَهُ: أَنَا مَدِينَةُ الْحِكْمَةِ، وَ عَلِيٌّ بَابُهَا، فَمَنْ أَرَادَ الْحِكْمَةَ فَلْيَأْتِ الْبَابَ».[۱۰] رسول خدا(ص) را ديدم دست على بن ابى طالب(ع) را گرفته بود و مى فرمود: اين امير نيكوكاران و قاتل بدكاران است، پيروز است كسى كه او را يارى دهد، شكست خورده است كسى كه او را رها كند، سپس صدايش را به اين حقيقت بلند كرد: من شهر حكمتم و على باب آن شهر است، كسى كه حكمت بخواهد بايد از طريق باب آن [على] وارد شود.

۴-دار الحکمه:

  • شیخ صدوق از امام باقر(ع) از قول جابر بن عبدالله انصاری از پیامبر(ص) نقل کرده که فرمود: قال النبی(ص): ..مَعَاشِرَ النَّاسِ أَنَا دَارُ الْحِكْمَةِ وَ عَلِيٌّ مِفْتَاحُهَا وَ لَنْ يُوصَلَ إِلَى الدَّارِ إِلَّا بِالْمِفْتَاحِ وَ كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّنِي وَ يُبْغِضُ عَلِيّاً».[۱۱] ای مردم! من خانه حکمتم و علی، کلید آن است. جز با کلید، به خانه نمی توان رسید. آن که می پندارد مرا دوست دارد، در حالی که با علی دشمنی می ورزد، دروغ گفته است.

تواتر و صحت حدیث

میرحامد حسین، حدیث مدینة العلم را متواتر دانسته و تواتر آن را از دیگران نیز نقل کرده است.[۱۲] این حدیث در کتاب نفحات الازهار از ۱۰ صحابی نقل شده است: امیرالمومنین(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، عبدالله بن عباس، جابربن عبدالله انصاری، عبدالله بن مسعود، حذیفه‌بن یمان، عبدالله بن عمر، انس بن مالک و عمرو بن عاص.[۱۳] سیوطی در کتاب «اللئالی المصنوعة فی الأحادیث الموضوعة» با بیان سند‌های مختلفی از این روایت گزارش کرده است که این روایت نزد بزرگان اهل سنت از جمله محمد بن جریر طبری، حاکم نیشابوری، خطیب بغدادی و قاسم‌ بن عبدالرحمن انباری، در شمار احادیث حسن و صحیح است.[۱۴] او همچنین با اذعان به حَسَن بودن سند روایت، ادعای دارقطنی مبنی بر مردود بودن همه اسناد این روایت را رد کرده است.[۱۵] حاکم حسکانی در کتاب شواهد التنزیل، روایت مدینه العلم را به چند طریق از ابن عباس نقل می کند. بعد می‌گوید این روایت به چند طریق هم از خود امیرالمومنین(ع) نقل شده است. همچنین ابن مسعود، ابن عمر، عقبة بن عامر، ابوذر غِفاری، انس بن مالک، سلمان و غیر آنها نیز یاد می‌کند که روایت را نقل کرده‌اند.[۱۶] همچنین ابن حجر عسقلانی معتقد است که این حدیث سندهای متعددی دارد و به همین جهت صحیح نیست آن را ضعیف بدانیم.[۱۷] کتاب الغدیر نام بیست و یک تن از محدثان سنی را که این حدیث را حسن یا صحیح می‌دانند، ثبت کرده است.[۱۸] ایشان همچنین ۱۱ دلیل برای صحت حدیث ذکر می کند.[۱۹] میرحامد حسین در کتاب عبقات الانوار، ۲۴۵ وجه در صحت این حدیث[۲۰] و ۲۲ حدیث نیز در تأیید آن ذکر کرده است.[۲۱]

راویان حدیث

قطعه خوشنویسی حدیث انا مدینة العلم، به خط غلامحسین امیرخانی

صحابه و تابعین

دیگران


  • مضمون حدیث پیامبر(ص) در ادبیات و اشعار فارسی و عربی و شاعران شیعی و سنی منعکس شده است.
در بود مر مدینهٔ علم رسول را زیرا جز او نبود سزای امانتش
گر علم بایدت به درِ شهرِ علم شو تا بر دلت بتابد نور سعادتش

[۳۸]

ونیز:

چون همی دانی که شهر علم را حیدر درست
خوب نبود جز که حیدر میر و مهتر داشتن
چو اصل اهل بیت افتاد حیدر بلی بایست شهر علم را در
چو شهر علم دین پیغمبر آمد اگر بابیست آن را حیدر آمد

[۳۹]

کتاب‌شناسی

برخی از کتاب‌ها که در مورد این روایت تألیف شده‌اند به شرح ذیل است:

  1. کنتوری، میرحامد حسین، خلاصه عبقات الانوار؛ حدیث أنا مدینة العلم، مصحح علی حسینی میلانی، مترجم: محمدباقر محبوب القلوب، تهران، نشر موسسه نبا، ۱۳۷۸ش.
  2. حسینی میلانی، سید علی، أنا مدینة العلم و علی بابها، قم، نشر الحقائق، ۱۴۳۴ق.
  3. صا‌ئغ‌، بدرالدین‌، أنا مدینة العلم و علی بابها، قم، مطبعه العرفان، ۱۳۷۲ق.
  4. الشوکانی، محمدعلی، جواب علی معنی حدیث انا مدینة العلم و علی بابها، صنعاء، دار الهجرة، ۱۴۱۱ق.
  5. المغربی، احمد بن محمد بن الصدیق، فتح الملک العلی بصحة حدیث باب مدینة العلم، علی، مقدمه و حواشی محمدهادی امینی، نجف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، ۱۳۸۸ق.

پانویس

  1. حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۳۸، ح ۴۶۳۹؛ ابن شهر آشوب، المناقب، نشر علامه، ص۸۰، ح۱۲۰؛ اخطب خوارزم، المناقب، ۱۴۱۱ق، ص۸۳، ح ۶۹.
  2. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۲۶.
  3. ابن‌اثیر، جامع الاصول فی احادیث الرسول، ۱۴۲۰ق، ج۹،ص۴۷۳.
  4. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۰۲.
  5. ترمذی، الجامع الصحیح، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۶۳۷.
  6. طبری، تهذیب الاثار، ۱۴۰۳ق، ص۱۰۵، رقم۱۷۳.
  7. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۳.
  8. شیخ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۷۸.
  9. شیخ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۷۷.
  10. شیخ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۸۳.
  11. شیخ صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۶۹.
  12. میرحامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۶۶ش، ج۱۴، ص۱۵و۱۶.
  13. حسینی میلانی، نفحات الأزهار، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۹.
  14. سیوطی، اللئالی المصنوعة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۰۲-۳۰۷.
  15. سیوطی، اللئالی المصنوعة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۴.
  16. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل،۱۳۸۰ش، ج۱، ص۸۴.
  17. ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۱۵۵.
  18. امینی، الغدیر، ۱۳۷۰ق، ج۶، ص۷۸-۷۹.
  19. امینی، الغدیر، ۱۳۷۰ق، ج۶، ص۸۷.
  20. میرحامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۶۶ش، ج۱۴، ص۲۰-۵۱۲.
  21. میرحامد حسین، عبقات الانوار، ۱۳۶۶ش، ج۱۴، ص۵۱۳-۵۷۰.
  22. زرندی، نظم درر السمطین، ۱۴۲۵ق، ص۱۱۳.
  23. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین،۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۳۸.
  24. شیبانی، فضائل الصحابة، ۱۴۰۳ق، ص۱۳۸.
  25. ترمذی، الجامع الصحیح، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۴۰۴.
  26. طبری، تهذیب الآثار، ۱۴۰۳ق، ص۱۰۵.
  27. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۳۷.
  28. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج ۴، ص۳۴۸.
  29. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۰۲.
  30. ابن مغازلی، مناقب علی بن ابی طالب، ۱۴۲۴ق، ص۱۱۶.
  31. سمعانی، الأنساب، ۱۳۸۲ق، ج۱۳ ص۴۰۴.
  32. ابن اثیر، معجم جامع الأصول فی أحادیث الرسول، ۱۴۲۰ق، ج۸، ص۶۵۷، ح۶۵۰۱.
  33. ذهبی، سیر أعلام النبلاء،‌ ۱۴۰۵ق، ج۱۱، ص۴۴۶-۴۴۸.
  34. ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ۱۳۷۹ش، ص۳۶.
  35. سیوطی، جامع الصغیر، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۴۱۵، ح ۲۷۰۵.
  36. آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۴.
  37. ابن کثیر، البدايه والنهايه، احياء التراث، ج۷، ص۳۹۶
  38. ناصر خسرو، دیوان اشعار، قصاید، قصیده شماره ۱۲۲.
  39. عطار، خسرونامه، بخش ۶ در فضیلت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب

منابع

  • ابن أثیر الجزری، مبارک‌ بن محمد، معجم جامع الأصول فی أحادیث الرسول، تحقیق بشیر محمد عیون،‌ بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۲۰ق.
  • ابن حجر عسقلانی، احمد‌ بن علی، لسان المیزان، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • ابن شهر آشوب، محمدبن علی، المناقب، مصحح: محمدحسین آشتیانی، قم، نشر علمه، بی‌تا.
  • ابن صباغ مالکی، علی‌ بن محمد، الفصول المهمة فی معرفة الأئمة، تحقیق سامی الغریری، قم، درالحدیث، ۱۳۷۹ش.
  • ابن عبدالبر، یوسف‌ بن عبدالله، الإستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق علی محمد بجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق.
  • ابن مغازلی، علی‌بن محمد، مناقب علی بن ابی طالب، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۲۴ق.
  • اخطب خوارزم، موفق‌بن احمد، المناقب، محقق: مالک محمودی، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
  • آلوسی، محمود بن عبدالله، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی،‌ بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
  • امینی، عبدالحسین، الغدیر، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۳۹۷ق.
  • ترمذی، محمد بن عیسی، الجامع الصحیح، تحقیق احمد محمد شاکر، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۸ق.
  • حافظ ابونعیم، احمد بن عبدالله، حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء،‌ بیروت،‌دار الکتاب العربی، ۱۳۸۷ق.
  • حاکم حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل، مترجم: احمد روحانی، قم، دارالهدی، ۱۳۸۰ش.
  • حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق: مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
  • حسینی میلانی، سید علی، نفحات الأزهار فى خلاصه عبقات الأنوار، قم، مرکز تحقیق و ترجمه و نشر آثار، ۱۴۱۴ق.
  • خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد أو مدینة السلام، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۷ق.
  • ذهبی، ابو عبدالله شمس‌الدین محمد،‌ سیر أعلام النبلاء، تحقیق الشیخ شعیب الأرناؤوط و دیگران، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۵ق.
  • زرندی، محمد بن یوسف، نظم درر السمطین فی فضائل المصطفی و المرتضی و البتول و السبطین، حسن بیرجندی، تهران، مجمع جهانی اهل بیت، ۱۴۲۵ق.
  • سمعانی، عبد الکریم بن محمد، الأنساب، مصحح: معلمی، عبد الرحمن بن یحیی، حیدرآباد، مطبعه مجلس، دائره‌المعارف العثمانیه، ۱۳۸۲ق.
  • سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الجامع الصغیر فی أحادیث البشیر النذیر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۹ق.
  • سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، اللئالی المصنوعة فی الأحادیث الموضوعة، تحقیق أبو عبدالرحمان صلاح بن محمد بن عویضة، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۷ق.
  • شیبانی، أحمد بن محمد بن حنبل، فضائل الصحابة، محقق وصی الله محمد عباس، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۳ق.
  • شیخ صدوق، محمدبن علی، أمالی شیخ صدوق، ترجمه: محمدباقر کمره‌ای، تهران، نشر کتابچی، ۱۳۷۶ش.
  • شیخ مفید، محمدبن محمد، الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، قم، المؤتمر العالمی لألفيه الشيخ المفيد، ۱۴۱۳ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تهذیب الاثار و تفصیل الثابت عن رسول الله(ص)، تحقیق محمود محمد شاکر، قاهرة، مطبعة المدنی، ۱۴۰۳ق.
  • طوسی، محمدبن حسن، الامالی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴ق.
  • گنجی، محمد بن یوسف، کفایة الطالب فی مناقب علی بن أبی طالب (ع)، محقق محمدهادی امینی، تهران،‌ دار احیاء تراث اهل بیت (ع)، ۱۴۰۴ق.
  • میرحامد حسین، عبقات الانوار فی اثبات امامة‌ ائمة‌الاطهار، اصفهان، کتابخانه امیرالمؤمنین، چاپ دوم، ۱۳۶۶ش.
  • https://ganjoor.net/attar/khosroname/sh6