آیه نجوا

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
آیه نجوا
مشخصات آیه
نام آیهنجوا
واقع در سورهمجادله
شماره آیه۱۲
جزء۲۸
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمدینه
موضوعاخلاقی
دربارهپرداخت صدقه برای نجوا با پیامبر اسلام(ص)
سایراز فضایل امام علی(ع)


اخلاق
آیات اخلاقی
آیات افکآیه اخوتآیه اطعامآیه نبأآیه نجواآیه مشیتآیه برآیه اصلاح ذات بینآیه ایثار
احادیث اخلاقی
حدیث قرب نوافلحدیث مکارم اخلاقحدیث معراجحدیث جنود عقل و جهل
فضایل اخلاقی
تواضعقناعتسخاوتکظم غیظاخلاصخشیتحلمزهدشجاعتعفتانصافاصلاح ذات البینعیب‌پوشی
رذایل اخلاقی
تکبرحرصحسددروغغیبتسخن‌چینیتهمتبخلعاق والدینحدیث نفسعجبعیب‌جوییسمعهقطع رحماشاعه فحشاءکفران نعمت
اصطلاحات اخلاقی
جهاد نفسنفس لوامهنفس امارهنفس مطمئنهمحاسبهمراقبهمشارطهگناهدرس اخلاقاستدراج
عالمان اخلاق
ملامهدی نراقیملا احمد نراقیمیرزا جواد ملکی تبریزیسید علی قاضیسید رضا بهاءالدینیسید عبدالحسین دستغیبعبدالکریم حق‌شناسعزیزالله خوشوقتمحمدتقی بهجتعلی‌اکبر مشکینیحسین مظاهریمحمدرضا مهدوی کنی
منابع اخلاقی
قرآننهج البلاغهمصباح الشریعةمکارم الاخلاقالمحجة البیضاءرساله لقاءالله (کتاب)مجموعه وَرّامجامع السعاداتمعراج السعادةالمراقبات

آیه نجوا یا آیه مناجات (مجادله: ۱۲) به مسلمانان ثروتمند خطاب می‌کند که قبل از نجوا (گفتگوی سری) با پیامبر اسلام(ص)، باید صدقه پرداخت کنند. براساس روایات، غیر از امام علی(ع)، دیگر مسلمانان از انجام این دستور خودداری کردند. به همین دلیل در آیه بعد، خداوند ضمن توبیخ مسلمانان، مضمون آیه قبل (وجوب پرداخت صدقه به هنگام نجوای با پیامبر) را نسخ کرد.

متن و ترجمه آیه

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیتُمُ الرَّ‌سُولَ فَقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْوَاکمْ صَدَقَةً ۚ ذَٰلِک خَیرٌ‌ لَّکمْ وَأَطْهَرُ‌ ۚ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِیمٌ


ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هرگاه با پیامبر گفتگوی محرمانه می‌کنید، پیش از گفتگوی محرمانه خود صدقه‌ای تقدیم بدارید. این برای شما بهتر و پاکیزه‌تر است؛ و اگر چیزی نیافتید بدانید که خدا آمرزنده مهربان است.


شأن نزول

در شأن نزول این آیه آمده است گروهی از ثروتمندان مسلمان، زیاد نزد پیغمبر(ص) می‌آمدند و با او نجوا (گفتگوی سری) می‌کردند و نوبت فقیران را می‌گرفتند که این کار باعث ناراحتی فقرا می‌شد.[۱] پیامبر اسلام(ص) نیز از پرگویی و زیاد نشستن‌شان ناراحت می‌شد. به همین دلیل خداوند، آیه نجوا را که به آیه مناجات نیز معروف است،[۲] در امر به صدقه دادن پیش از نجوا کردن با پیامبر، نازل کرد.[۳]

روایات شان نزول

  • ابن عباس و قتاده در مورد شأن نزول آیه نجوی چنین روایت کرده‌اند که برخی از مسلمانان بدون آن‎که مساله مهمی در میان باشد، نزد پیامبر(ص) رفته و با آن حضرت به صحبت خصوصی می‌پرداختند تا منزلت خود را به دیگران نشان دهند. اخلاق پسندیده پیامبر(ص) نیز مانع می‌شد که ایشان را از خود دور نماید. در این هنگام آیه نازل شد که هر کس می‌خواهد با پیامبر(ص) نجوی کند باید قبل از آن صدقه بدهد.[۴]
  • ابن ابی‌حاتم از مقاتل روایت کرده که ثروتمندان نزد پیامبر می‌آمدند و در جلسات بر فقرا چیره شده و مدت طولانی با پیامبر به صحبت خصوصی می‌پرداختند. پیامبر(ص) از طولانی شدن جلوس با آنان کراهت داشت؛ اما به ایشان چیزی نمی‌گفت؛ تا این‎که خداوند به مؤمنین دستور داد هنگام نجوای با پیامبر(ص) صدقه پرداخت کنند و این حکم ده شب به طول انجامید. فقرا چیزی برای انفاق نداشتند و ثروتمندان نیز از انفاق خودداری کردند. تنها یکی از مهاجرین از اهل بدر (امام علی(ع)) به این دستور عمل نمود.[۵]

چرایی حکم پرداخت صدقه قبل از نجوا

به گفته آیت الله مکارم مفسر قرآن، علت وجوب پرداخت صدقه قبل از نجوا، پاکیزه‌تر بودن آن برای مسلمانان قرار داده شده است؛ زیرا از طرفی پرداخت صدقه هم باعث ثواب و خیر برای ثروتمندان و هم وسیله کمک به نیازمندان می‌شد و از طرف دیگر به دلیل پاک‌کردن قلب‌های اغنیا از دوست داشتن مال دنیا و قلب‌های نیازمندان از ناراحتی، پاکیزه‌تر می‌شد.[۶] علامه طباطبایی نیز پرداخت صدقه از سوی ثروتمندان به فقرا را قبل از نجوا با پیامبر(ص)، به این دلیل می‌دانست که این عمل باعث می‌شد که دل‌های آنان به هم نزدیک شود و کینه‌ها زدوده گردد.[۷]

همچنین در ادامه آیه خداوند نیازمندان را از پرداخت صدقه معاف کرد تا از طرح مسائل مهم یا نیازهای خود در برابر پیغمبر(ص) به صورت نجوا محروم نشوند. چنانکه در تفسیر نمونه آمده است نزول این آیه باعث آزمایش بسیاری از مسلمانان که اظهار علاقه به پیغمبر (ص) می‌کردند شد تا میزان علاقه آنها مشخص گردد.[۸]

منافع تشریع حکم صدقه قبل از نجوا

فخر رازی در تفسیر الکبیر فایده‌هایی برای تشریع حکم صدقه دادن مسلمانان قبل از نجوای با پیامبر(ص) برشمرده است از جمله: تکریم رسول خدا و بزرگ داشتن مناجات و گفتگو با او، منفعت بردن فقرا از این صدقه، بالا رفتن شأن و مرتبه فقرا و نزول درجه ثروتمندان به دلیل امتناع از پرداخت صدقه قبل از نجوا، ایجاد فرصت برای پیامبر(ص) جهت انجام امور شخصی و عبادت و آزمایش مسلمانان به وسیله مال دنیا.[۹]

نسخ حکم صدقه قبل از نجوا

آیه نجوا به وسیله آیه بعد (آیه سیزدهم سوره مجادله) نسخ شد. بعد از تشریع حکم صدقه قبل از نجوا با پیغمبر(ص)، به جز حضرت علی(ع) هیچ یک از مسلمانان به آن عمل نکرد؛[۱۰] به همین دلیل خداوند در آیه بعد ضمن توبیخ مسلمانان که از ترس فقر از دادن صدقه خودداری کردند، حکم وجوب آن را برداشت و گناه آنان در پیروی نکردن از این دستور را بخشید. در عوض، عمل به دیگر واجبات، اجتناب از محرمات و اطاعت از خداوند و پیامبرش را مورد تأکید قرار داد.[۱۱]

عده‌ای از مفسران نیز معتقدند نزول این آیه از ابتدا موقتی بود؛ زیرا آزمایشی برای مسلمانان بود و با پایان یافتن این آزمایش آیه نیز نسخ شد. افزون بر آن، ادامه وجوب پرداخت صدقه قبل از نجوا با پیامبر(ص) باعث ایجاد مشکلاتی برای جامعه می‌شد؛ چون گاه مسائل ضروری پیش می‌آمد و لازم بود به طور خصوصی با پیغمبر(ص) در میان گذارده شود و چنانچه حکم صدقه باقی می‌ماند، ممکن بود این ضرورت‌ها از دست برود و افراد یا جامعه اسلامی زیان ببینند.[۱۲]

علی(ع) تنها عمل‌کننده به آیه

طبق نظر اندیشمندان اهل سنت همچون ابن‌کثیر،[۱۳] طبری،[۱۴] فخر رازی،[۱۵] و ابن‌تیمیه[۱۶] امام علی(ع) تنها کسی بود که قبل از نسخ حکم، به آیه نجوی عمل کرد. فضل بن روزبهان أشعری مذهب در کتاب إبطال الباطل، عمل به آیه نجوی را از فضائل انکارناپذیر امام علی(ع) شمرده است.[۱۷] علامه حلی با استناد به آیه، بر افضلیت امام علی(ع)، استدلال کرده‌ است.[۱۸]

مجاهد بن جبر از مفسران تابعین از امام علی(ع) روایت کرده است که آیه‌ای در قرآن است که کسی قبل از من و بعد از من به آن عمل نکرده و نخواهد کرد. من یک دینار داشتم، آن را به ده درهم تبدیل کردم و هر زمان می‌خواستم با رسول خدا(ص) نجوا کنم، درهمی را صدقه می‌دادم.[۱۹] حاکم نیشابوری این روایت را بر اساس شرط مسلم و بخاری، صحیح خوانده است.[۲۰]

پانویس

  1. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۱۸۹.
  2. علامه حلی، نهج الحق، ۱۴۰۷ق، ص۱۸۲-۱۸۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۵، ص۳۷۶؛ میبدی، کشف الاسرار و عده الابرار، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۲۰-۲۱.
  3. واحدی، اسباب النزول، ۱۳۸۶ش، ص۲۲۰-۲۲۱.
  4. آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۲۲۴.
  5. سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۸۴.
  6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۴۴۸.
  7. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۱۸۹.
  8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۴۴۸.
  9. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۴۹۵.
  10. سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۸۵.
  11. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۱۸۹-۱۹۰.
  12. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۴۵۲.
  13. ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۵۰.
  14. طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۲۳، ص۲۴۸.
  15. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۴۹۶.
  16. ابن تیمیه، منهاج السنه النبویه، ۱۴۰۶ق، ج۵، ص۱۶.
  17. شوشتری، احقاق الحق و ابطال الباطل، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۴۰.
  18. علامه حلی، منهاج الکرامه، ۱۳۷۹ش، ص۸۵.
  19. متقی هندی، کنزل العمال، ۱۴۰۹، ج۲، ص۵۲۱؛ ابن ابی شیبه، المصنف، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۱۵۲؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۴۹۵.
  20. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۵۲۴.

منابع

  • ابن ابی شیبه، عبدالله‌بن محمد، المصنف فی الاحادیث و الآثار، محقق: محمد عبدالسلام شاهین، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
  • ابن تیمیه، احمدبن عبدالحلیم، منهاج السنه النبویه، محقق: محمدرشاد سالم، ریاض، جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیه، ۱۴۰۶ق.
  • ابن کثیر، اسماعیل‌بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، محقق: محمدحسین شمس الدین، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
  • آلوسی، محمود بن عبدالله، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
  • حاکم نیشابوری، محمدبن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، مصحح: حمری‌ دمردانس‌ محمد، بیروت، المکتبه العصريه، ۱۴۲۰ق.
  • سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره)، ۱۴۰۴ق.
  • شوشتری، سید نورالله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل‏، قم، کتابخانه عمومی آیت‌الله‌مرعشی نجفی(ره)، ۱۴۰۹ق.
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • طبری، محمدبن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۲ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، قم، دار الهجرة، ۱۴۰۷ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، منهاج الکرامه فی معرفه الإمامه، محقق: مؤسسه پژوهش و مطالعات عاشورا. گروه معارف اسلامی، مشهد، نشر تاسوعا، ۱۳۷۹ش.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • متقی هندی، علی‌بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، مصحح: بکری حیانی، بیروت، مؤسسه الرساله، ۱۴۰۶ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ش.
  • میبدی، احمد بن محمد، كشف الاسرار و عدة الابرار، به اهتمام على اصغر حکمت، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ش.
  • واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، ترجمه ذکاوتی قراگزلو، علیرضا، تهران، نشر نی، ۱۳۸۳ش.