آیه ۲۰ سوره توبه

از ویکی شیعه
آیه ۲۰ سوره توبه
مشخصات آیه
واقع در سورهسوره توبه
شماره آیه۲۰
جزء۱۰
اطلاعات محتوایی
شأن نزولامام علی(ع)
مکان نزولمدینه
موضوعاعتقادی
دربارهبرتری رتبه مؤمنان، مهاجران و مجاهدان بر دیگران
آیات مرتبطآیه سقایة الحاج


آیه ۲۰ سوره توبه درباره جایگاه افرادی است که دارای صفات ایمان، هجرت و جهاد در راه خدا هستند. مؤلف کتاب متشابه القرآن در توضیح این آیه ذکر کرده است که علی(ع) در همه این‌ موارد از فامیل و اصحاب سبقت گرفته و مقدم است. علامه حلی (درگذشته ۷۲۶ق) این آیه را افتخاری می‌داند که برای کسی غیر علی(ع) حاصل نشده و به همین دلیل او را افضل و امام خوانده است. به گفته ابن‌شهرآشوب (درگذشته ۵۸۸ق) نیز این آیه دلالت بر شجاعت و جانشینی علی(ع) پس از پیامبر اکرم(ص) دارد. ابوالفتوح رازی روایتی از جابر بن عبدالله انصاری نقل کرده است که منظور از «اولئک هم الفائزون» در آیه، علی(ع) و شیعیان او هستند.

نظر برخی مفسران شیعه همچون علامه حلی و سید نورالله شوشتری این است که این آیه هنگامی که عباس و طلحة بن شیبه درحال تفاخر بودند، در شأن علی(ع) نازل شده است. برخی دیگر مانند ابوالفتوح رازی و ناصر مکارم شیرازی آیه ۲۰ را توضیح آیه ۱۹ سوره توبه معروف به آیه سقایة الحاج بیان کرده‌اند. عده‌ای دیگر از مفسران شیعه آیه ۲۰ سوره توبه را جزو مجموعه‌ مرتبطی از آیات قبل و بعد درنظر گرفته‌اند. حسکانی، از علمای اهل‌سنت، نیز قول آخر را پذیرفته و بیان کرده است که مجموعه آیات ۱۹ تا ۲۲ سوره توبه، پس از ماجرای تفاخر عباس و شیبه، در شأن علی(ع) نازل شده است.

دلالت آیه بر جانشینی علی(ع)

آیه ۲۰ سوره توبه در بیان جایگاه پاداش مجاهدان در راه خدا است[۱] که خداوند در آن مساوات و برابری را حق ندانست.[۲] در کتاب متشابه القرآن ذکر شده که این آیه درباره مؤمنان، مهاجران و مجاهدان است که علی(ع) در همه این‌ موارد از فامیل و اصحاب سبقت گرفته و مقدم است.[۳]

علامه حلی در قسمت «براهین قرآنی دلالت کننده بر امامت علی(ع)» در کتاب منهاج الکرامة، این آیه را افتخاری می‌داند که برای کسی غیر علی(ع) حاصل نشده و به همین دلیل او را افضل و امام خوانده است.[۴] به گفته ابن‌شهرآشوب نیز این آیه دلالت بر شجاعت و جانشینی علی(ع) پس از پیامبر اکرم(ص) دارد.[۵]

بنابر روایتی از جابر بن عبدالله انصاری که ابوالفتوح رازی (درگذشته ۵۵۲ یا ۵۵۶ق) آن را نقل کرده است،‌ منظور از «اولئک هم الفائزون» در این آیه، علی(ع) و شیعیان او هستند. همچنان که پس از ضربت خوردن امام علی(ع)، کلامی که از او شنیده شد،‌ فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه بود.[۶]

متن و ترجمه

از دیدگاه سید محمدحسین طباطبائی (درگذشته ۱۳۶۰ش) از مفسران شیعه، معنای آیه ۲۰ سوره توبه این است که ارزش عمل به داشتن حیات یعنی روحِ ایمان و خلوص است و عمل بی‌ایمان، لاشه بی‌روح است.[۷]

الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ


کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته‌اند نزد خدا مقامی هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند.(سوره توبه، آیه ۲۰.)


شأن نزول

نظرات مفسران شیعه در شأن نزول این آیه متفاوت است. برخی همچون علامه حلی و سید نورالله شوشتری (درگذشته ۱۰۱۹ق) بیان کرده‌اند که این آیه هنگامی که عباس و طلحة بن شیبه درحال تفاخر بودند، در شأن علی(ع) نازل شده است.[۸] فرات کوفی در یکی از نظراتش، این قول را می‌پذیرد.[۹]

برخی دیگر مانند ابوالفتوح رازی و ناصر مکارم شیرازی (زاده ۱۳۰۵ش) ذکر کرده‌اند که آیه ۲۰، توضیح آیه ۱۹ سوره توبه معروف به آیه سقایة الحاج است که درباره امام علی(ع) نازل شده است.[۱۰] از دیدگاه مکارم شیرازی، این آیات گرچه درباره علی(ع) و بیان فضائل او نازل شده؛ اما مفهوم آن گسترده‌تر است چرا که شأن نزول‌ها مفاهيم آيات را محدود نمى‌سازد.[۱۱] علی بن ابراهیم قمی (زیست در نیمه دوم قرن سوم و اوایل قرن چهارم قمری) طبق روایتی از امام باقر(ع) ذکر می‌کند که آیه ۱۹ در شأن امام علی(ع) و آیه ۲۰ سوره توبه در توصیف امام علی(ع) است.[۱۲] به گفته فخررازی و ثعالبی، از دیگر علمای اهل‌سنت، نیز آیه ۲۰ سوره توبه توضیح و تصریح آیه قبلی است.[۱۳]

عده‌ای دیگر از مفسران شیعه آیه ۲۰ سوره توبه را جزو یک مجموعه‌ مرتبط با هم از آیات قبل و بعد درنظر گرفته‌اند.[۱۴] به گفته شیخ طبرسی (درگذشته ۵۴۸ق)، بحرانی (درگشته ۱۱۰۷ یا ۱۱۰۹ق) و علامه طباطبائی، شأن نزول این آیات نیز ماجرای گفت‌و‌گوی عباس عموی پیامبر اسلام با شیبه بود که به پذیرایی از حجاج و تعمیر خانه خدا تفاخر می‌کردند. در همان حال از امام علی(ع) که در حال رد شدن بود، خواستند که بگوید به چه‌چیزی افتخار می‌کند. امام علی(ع) نیز به جهاد در راه خدا افتخار کرد که این آیات بر پیامبر اسلام(ص) نازل شد و حق را به علی(ع) داد.[۱۵] علی بن ابراهیم قمی در یکی از نظراتش باتوجه به روایتی از امام باقر(ع)[۱۶] و فرات کوفی در قول دیگرش این نظر را مطرح کرده است.[۱۷] حسکانی، از علمای اهل‌سنت، نیز بیان کرده است که مجموعه آیات ۱۹ تا ۲۲ سوره توبه پس از ماجرای تفاخر عباس و شیبه و در شأن امام علی(ع) نازل شده است.[۱۸]

ابوالفتوح رازی روایت دیگری درباره شأن نزول در روض الجنان نقل کرده است که امام علی(ع) هنگامی که از مدینه به مکه آمد، از عباس خواست که به مدینه مهاجرت کند و به خدمت پیامبر اسلام(ص) مشرف شود؛ ولی عباس گفت من در مکه سقایة الحاج را برعهده دارم و سقایة الحاج و تعمیر مسجد الحرام نیز از هجرت بهتر است که این آیات بر پیامبر نازل شد.[۱۹]

نقد روایت نعمان بن بشیر

سیوطی از دیگر علمای اهل‌سنت در کتاب تفسیر الدر المنثور روایتی از نعمان بن بشیر نقل کرده است که وی به همراه چند نفر از صحابه نزدیک منبر حضرت محمد(ص) بودند و دید که افرادی از آنها به سقایت حجاج، تعمیر خانه خدا و جهاد در راه خدا افتخار می‌کردند. عمر بن خطاب صدا را شنید و گفت بعد از نماز جمعه از پیامبر(ص) خواهد پرسید که این آیه نازل شد.[۲۰]

مکارم شیرازی از مفسران شیعه، روایت نعمان را برخلاف محتوای آیات دانسته و ذکر کرده که این روایت از جهات مختلف با آیات مذکور مخالف است.[۲۱] رشید رضا از علمای اهل‌سنت چند روایت را درباره این آیه ذکر کرده که آن‌ها را اتفاقاتی برای تفسیر این آیه می‌داند نه سبب نزول. وی روایت نعمان را به‌عنوان شأن نزول برگزید و آن را صحیح السند و متناسب با معنای آیه تشخیص داد؛ ولی در نهایت ذکر کرد که آیات قرآنی این روایت را نیز رد می‌کنند.[۲۲] علامه طباطبائی کلام صاحب تفسیر المنار در تناسب روایت نعمان با معنای آیه را به چند دلیل اشتباه و دارای اشکال می‌داند و تصریح می‌کند که روایات مربوط به تفسیر زمانی که از روایات آحاد باشند تنها زمانی مورد قبول واقع می‌شوند وحجیت دارند که با قرآن موافق باشند.[۲۳]

بالاترین درجه نزد خدا و گروه مقابل آن

«أَعْظَمُ دَرَجَةً» در آیه ۲۰ سوره توبه از دیدگاه علامه طباطبائی، کنایه‌ای است از طرف خدا که افراد دارای ایمان، هجرت و جهاد، بالاتر از دسته دیگری هستند که هیچ درجه‌ای ندارند و آن‌ها اصلا قدمی برنداشتند.[۲۴]مکارم شیرازی نیز با این نظر موافق است و با استشهاد به آیاتی از قرآن این‌طور استدلال کرده که «اَفْعَل تفضیل» غالباً در مواردی استفاده می‌شود که یک طرف دارای فضیلت و گروه مقابل هیچ فضیلتی ندارد.[۲۵] فخررازی، از علمای اهل‌سنت، در یکی از نظراتش، طرف مقابل را گروهی که هیچ فضیلتی ندارند، معنا کرده است.[۲۶]

فتح‌الله کاشانی (درگذشته ۹۸۸ق) و علامه مجلسی (درگذشته ۱۱۱۰ق) طرف مقابلِ «أَعْظَمُ دَرَجَةً» را کسانی دانسته‌اند که همه صفات مورد اشاره آیه در آن‌ها جمع نشده یا کسانی که فقط اهل سقایة و عمارة هستند؛ این افراد از کسانی که «أَعْظَمُ دَرَجَةً» هستند ـیعنی افرادی که دارای مجموع صفات ایمان، هجرت و جهاد با بدن و مال هستندـ جایگاه و رتبه شان پایین تر است.[۲۷] بیضاوی، از علمای اهل‌سنت، نیز با این نظر موافق است.[۲۸] فیض کاشانی (درگذشته ۱۰۹۱ق) در تفسیر الصافی نیز گروه مقابل را کسانی دانسته که این سه صفت در او جمع نشده است.[۲۹] فخررازی در قول دیگری، امکان داده که طرف مقابل «أَعْظَمُ دَرَجَةً»، صفات سقایة و عمارة باشد.[۳۰]

نکات تفسیری دیگر

شیخ طبرسی در مجمع البیان، «آمَنُوا» در آیه را به تصدیق و اعتراف به یگانگی خداوند معنا کرده[۳۱] گرچه شیخ طوسی (درگذشته ۴۶۰ق) اعتراف به نبوت حضرت محمد(ص) را نیز افزوده است.[۳۲]

از دیدگاه علامه طباطبائی دلیل اینکه خدا در آیه ۲۰ سوره توبه افعال و اسامی را به‌صورت جمع ذکر کرده(الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا) و از شخص خاصی نام نبرده، برای بیان این نکته است که ملاکِ فضیلت، صفات یاد شده(ایمان، هجرت و جهاد با بدن و مال) است نه افراد .[۳۳]

پانویس

  1. طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۹، ص۲۰۴.
  2. طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۹، ص۲۰۵.
  3. ابن‌شهرآشوب، متشابه القرآن و مختلفه، ۱۳۶۹ق، ج۲، ص۳۴.
  4. علامه حلی، منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة، ۱۳۷۹ش، ص۱۲۹.
  5. ابن‌شهرآشوب، متشابه القرآن و مختلفه، ۱۳۶۹ق، ج۲، ص۳۵.
  6. ابو‌الفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش، ج۹، ص۱۹۴.
  7. طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۹، ص۲۰۵-۲۰۶.
  8. علامه حلی، منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة، ۱۳۷۹ش، ص۱۲۹؛ شوشتری، إحقاق الحق و إزهاق الباطل‌، ۱۴۰۹ق، ج۱۴، ص۴۸۸.
  9. فرات الكوفی، فرات بن ابراهیم، تفسير فرات الكوفی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۶۵.
  10. ابو‌الفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش، ج۹، ص۱۹۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۷، ص۳۲۴.
  11. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۷، ص۳۲۴-۳۲۵.
  12. قمی، تفسير القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۸۴.
  13. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶، ص۱۳؛ الثعالبی، الجواهر الحسان في تفسير القرآن، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۱۷۰.
  14. طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۹، ص۱۹۹؛ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۷۴۸.
  15. شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق. ج۵، ص۲۳-۲۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۹، ص۲۰۵؛ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۷۴۸.
  16. قمی، تفسير القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۸۴.
  17. قمی، تفسير القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۸۴.
  18. حسکانی، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ۱۴۱۰-۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۲۰-۳۳۰.
  19. ابو‌الفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش، ج۹، ص۱۹۱.
  20. سیوطی، تفسیر الدر المنثور، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۱۴۴.
  21. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۷، ص۳۲۶-۳۲۸.
  22. رضا، تفسير المنار، ۱۳۶۶ق، ج۱۰، ص۲۵۸-۲۵۹.
  23. طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۹، ص۲۱۱-۲۱۳.
  24. طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۹، ص۲۰۵-۲۰۶.
  25. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۷، ص۳۲۸.
  26. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶، ص۱۴.
  27. کاشانی، زبدة التفاسير، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۹۱؛ علامه مجلسی، مرآة العقول، ۱۳۶۳-۱۳۷۰ش، ج۷، ص۲۶۹.
  28. بیضاوی، أنوار التنزیل و أسرار التأویل (تفسیر البیضاوی)، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۷۵.
  29. فیض کاشانی، تفسير الصافی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۲۸.
  30. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶، ص۱۴.
  31. شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق. ج۵، ص۲۴.
  32. شیخ طوسی، التبيان في تفسير القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص۱۹۱.
  33. طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۹، ص۲۰۵.

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران، دارالقرآن الکریم، ۱۳۷۶ش.
  • ابن شهر آشوب، محمد بن علی، متشابه القرآن و مختلفه، قم، دار البیدار للنشر، چاپ اول، ۱۳۶۹ق.
  • ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، گردآورنده محمدمهدی ناصح و محمدجعفر یاحقی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش.
  • بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة البعثة: مرکز الطباعة و النشر، ۱۴۱۵ق.
  • بیضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل (تفسیر البیضاوی)، محقق محمد عبدالرحمان مرعشلی،‌ بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
  • الثعالبی، أبوزید، الجواهر الحسان في تفسير القرآن، به تحقیق شیخ محمدعلی معوض و عادل‌احمد عبدالموجود، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
  • حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، به تصحیح محمدباقر محمودی، تهران، وزارة الثقافة و الارشاد الاسلامی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱ق.
  • رضا، محمد رشید، تفسير المنار، گردآوری محمد عبده، قاهره، مطبعة المنار، ۱۳۶۶ق.
  • سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر، تفسیر الدر المنثور، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
  • شوشتری، نور الله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل‌، قم، کتابخانه عمومی حضرت آيت الله العظمی مرعشی نجفی (ره)، ۱۴۰۹ق.
  • شیخ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، به تصحیح هاشم رسولی و دیگران، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۸ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، گردآوری احمدحبیب عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • طباطبایی، محمد حسین، المیزان، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة، به تحقیق عبدالرحیم مبارک، مشهد، تاسوعا، ۱۳۷۹ش.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، گردآورنده هاشم رسولی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۶۳-۱۳۷۰ش.
  • فرات الكوفی، فرات بن ابراهیم، تفسير فرات الكوفی، به تحقیق و تصحیح محمد کاظم، تهران، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • فیض کاشانی، محمدمحسن، تفسير الصافی، به تصحیح حسین اعلمی، تهران، مکتبة الصدر، ۱۳۷۳ش.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسير القمی، به تصحیح طیب جزایری، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • کاشانی، فتح‌‌الله، زبدة التفاسير، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ۱۴۲۳ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش.