آیه اکمال

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
آیه اکمال
تابلو فرش شجره طیبه که آیه اکمال در حاشیه محراب آن بافته شده و در موزه آستان قدس رضوی نگهداری می‌شود
تابلو فرش شجره طیبه که آیه اکمال در حاشیه محراب آن بافته شده و در موزه آستان قدس رضوی نگهداری می‌شود
مشخصات آیه
نام آیهآیه اکمال
واقع در سورهمائده
شماره آیه۳
جزء۶
اطلاعات محتوایی
شأن نزولاعلام جانشینی امام علی(ع) توسط پیامبر اسلام در روز غدیر
مکان نزولمکه
موضوعاعتقادی
دربارهامام علی و واقعه غدیر
آیات مرتبطآیه تبلیغ و آیه ولایت


آیه اِکمال بخشی از آیه سوم سوره مائده، که خداوند در آن از مأیوس شدن کافران، کامل شدن دین، تکمیل نعمت الهی و پذیرش دین اسلام به‌عنوان آئین نهایی انسان‌ها سخن گفته است. شیعیان بر اساس روایات رسیده از اهل‌بیت پیامبر(ص) معتقدند، این آیه درباره واقعه غدیر نازل شد و منظور از کامل‌شدن دین و نعمت، اعلام ولایت و جانشینی حضرت علی(ع) برای پیامبر(ص) است. در مقابل، اهل‌سنت نزول آیه را در روز عرفه دانسته و معتقدند منظور از کامل‌شدن دین، بیان همه احکام اسلام است.

مفسران اهل‌سنت به این دلیل که در آغاز و پایان آیه، تعدادی از احکام شرعی آمده، می‌گویند مراد از کامل‌شدن دین، کامل شدن همه احکام شرعی اسلام است؛ ولی، شیعیان باتوجه به آنکه آیه، از ناامیدی کافران سخن گفته، معتقدند احکام شرعی به تنهایی نمی‌تواند موجب مأیوس‌شدن کافران از اسلام شود؛ زیرا ناامیدی کامل کافران زمانی رخ می‌دهد که خداوند برای سرپرستی و تدبیر امور دین کسی را نصب کند که جانشین پیامبر بوده و دین را تداوم بخشد.

مرتضی مطهری درباره تفاوت بین «اکمال» و «اتمام» گفته‌ است: «اتمام» در جایی است که چیزی قبلا ناقص بوده؛ ولی در «اکمال» ممکن است چیزی ظاهرش درست و تمام بوده، ولی چون آثار مورد انتظار را ندارد، کامل نباشد. در آیه اکمال، دستور نصب امام علی(ع) به امامت، هم جزئی از دین و تمام‌کننده آن بود و هم موجب کمال سایر اجزای دین شد؛ زیرا روح دین ولایت و امامت است.

جایگاه

آیه اِکمال بخشی از آیه سوم سوره مائده است.[۱] این آیه از دلایل شیعه برای اثبات امامت امام علی(ع) است.[۲] در این آیه از روزی سخن به میان آمده که چهار امر مهم در آن رخ داده است، که آنها عبارتند از: مأیوس شدن کافران، کامل شدن دین، تکمیل نعمت الهی و پذیرش دین اسلام به عنوان آئین نهایی انسان‌ها.[۳] شیعیان بر اساس احادیث اهل‌بیت(ع) معتقدند، با اعلام جانشینی حضرت علی(ع) برای پیامبر(ص) در این روز، این امور محقق گردید.[۴]

متن و ترجمه آیه

...﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا [مائده:3]... ...امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم...



سوره مائده: آیه ۳

شأن نزول

آیه اکمال از آیات مربوط به واقعه غدیر خم

منابع شیعه، شأن نزول آیه اکمال را واقعه غدیر و ولایت امام علی(ع) بر مسلمانان می‌دانند.[۵] شیعیان معتقدند، پیامبر اسلام(ص) پس از انجام آخرین حج خود، در مسیر بازگشت، در منطقه‌ای به نام غدیر خم، مسلمانان را جمع کرد و در خطبه‌ای، امام علی(ع) را ولیِّ مسلمانان و جانشین خود معرفی نمود. پس از خطبه، مسلمانان با امام علی(ع) بیعت کردند.[۶] سپس آیه اکمال نازل شد و از کامل‌شدن دین اسلام خبر داد. علامه امینی در کتاب الغدیر و میرحامد حسین در کتاب عبقات الانوار، شواهد بسیاری از منابع اهل‌سنت در تأیید و اثبات نزول این آیه در خصوص امام علی(ع) و واقعه غدیر آورده‌اند.[۷]

زمان نزول

مسلمانان در اینکه آیه اکمال در حَجّةُ الوِداع نازل شده، اتفاق‌نظر دارند، اما درباره روز نزول آن، دیدگاه‌های متفاوتی ارائه نموده‌اند.[۸] بیشتر روایات[۹] اهل‌بیت و اجماع علمای شیعه بر آن است که آیه اکمال در روز غدیر یا اندکی پس از آن نازل شده است.[۱۰] برخی از علمای اهل‌سنت نیز ضمن بیان روایت نزول این آیه در روز غدیر، آن را ضعیف دانسته‌اند.[۱۱] علامه امینی با بررسی رجالی سند روایت‌های اهل‌سنت معتقد است آنها بر اساس موازین اهل‌سنت موثق هستند.[۱۲]

طبق برخی منابع اهل‌سنت، ازجمله دو کتاب تفسیری و تاریخی ابن‌کثیر دمشقی، نزول آیه در روز عرفه بوده است.[۱۳] سید جعفر مرتضی عاملی تاریخ‌پژوه شیعه معتقد است که آیه اکمال دو بار نازل شده است: بار نخست در روز عرفه که پیامبر(ص) به علتی از اعلام آن نگران بود. به همین علت آیه تبلیغ نازل شد و خدا در آن به پیامبر(ص) ضمانت داد که مشکلی پیش نخواهد آمد. سپس در روز غدیر دوباره آیه اکمال نازل شد.[۱۴]

منظور از کامل‌شدن دین

مفسران شیعه و سنی درباره عبارت «أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ» (دینتان را برایتان کامل کردم) دیدگاه‌های متفاوتی دارند.[۱۵] مفسران اهل‌سنت به این دلیل که در آغاز و پایان آیه، احکام شرعی بیان شده است، می‌گویند مراد از کامل‌شدن دین، کامل شدن همه احکام شرعی اسلام با نزول این آیه است.[۱۶]
شیعیان باتوجه به آنکه در آیه، از ناامیدی کافران سخن گفته است، این دیدگاه را نپذیرفته و معتقدند احکام شرعی به تنهایی نمی‌تواند موجب حفظ دین و مأیوس‌شدن کافران از اسلام شود؛ زیرا ناامیدی کامل کافران زمانی رخ می‌دهد که خداوند برای سرپرستی، نگهبانی و تدبیر امور دین و ارشاد امت کسی را نصب کند که بتواند جانشین پیامبر بوده و دین را تداوم بخشد. در نتیجه آیه اکمال دین مرتبط به غدیرخم (۱۸ ذی‌حجه سال ۱۱ق) و اعلام ولایت امام علی(ع) است.[۱۷] همچنین با اعلام احکام شرعی که در این آیه آمده، احکام اسلام کامل نگردید؛ زیرا پس از آن نیز آیاتی دیگر نازل شد که بیان‌گر احکامی از اسلام بود.[۱۸]نویسنده تفسیر روان جاوید براین باور است که مانعی نيست معتقد باشیم فراز نخستین آيه ۳ سوره مائده هم در همان روز ۱۸ ذی حجه نازل شده باشد و این جمله(الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا) در میان اول و پایان آیه که مربوط به فروع دین و احکام است مانند جمله معترضه است كه به سبب آن اثبات كمال دين در اصول و فروع می‌شود به گونه‌ای كه ديگر نسخ در آن راه ندارد و مزيدى بر آن متصور نيست و اين دين باقى است تا روز قیامت.[۱۹] شیعیان با استناد به روایات اهل بیت، منظور از کامل‌شدن دین و نعمت را اعلام ولایت و جانشینی حضرت علی(ع) پس از پیامبر(ص) می‌دانند.[۲۰]

تفاوت اکمال و اتمام

مرتضی مطهری متفکر شیعی درباره فرق بین «اکمال» و «اتمام» که در این آیه آمده، می‌نویسد: «اتمام» در جایی گفته می‌شود که؛ سازه‌ای قبلا ناقص باشد؛ مانند ساختمان قبل از آنکه همه کارهایش تمام شود، آن را «ناتمام» می‌گویند. اما اکمال زمانی است که چیزی شاید پیکره‌اش درست و تمام باشد، ولی از باب اینکه روح ندارد و آن آثاری که انتظار است، بر آن مترتب نمی‌شود می‌گویند کامل نیست. در آیه اکمال، این دستور (یعنی نصب امام علی به امامت‏) به اعتبار اینکه دستوری از دستورهای دین و جزئی از اجزای آن است، موجب تمام شدن دین شد. باز همین دستور به اعتبار اینکه اگر نمی‌بود همه دستورهای دیگر ناکامل بود، کمال همه آنها بشمار می‌رود؛ زیرا روح دین ولایت و امامت است و اگر انسان ولایت و امامت نداشته باشد اعمالش حکم یک پیکر بدون روح را پیدا می‌کند.[۲۱]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. علامه حلی، نهج الحقّ و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۱۹۲.
  2. طیب، أطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج‏۴، ص۴۲۲
  3. نگاه کنید: تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج‏۴، ص۲۶۳
  4. نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۴۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۶۴و۲۶۵.
  5. امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۴۷.
  6. مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۷۶و۱۷۷.
  7. نگاه کنید به امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۴۸تا۴۵۶؛ حسینی میلانی، نفحات الازهار فی خلاصة عبقات الانوار، ۱۴۲۳ق، ج۸، ص۲۶۱.
  8. جرجانی، جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۳۲۵.
  9. برای نمونه نگاه کنید به کلینی، کافی، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۲۹۲تا۲۸۹؛ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ۴۳۴تا۴۴۷.
  10. امینی، الغدیر، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۱۱۵.
  11. نگاه کنید به ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۲۸؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۱۹.
  12. امینی، الغدیر، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۹۴تا۲۹۸.
  13. نگاه کنید به ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۲۶؛ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۱۵۵.
  14. عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۳۱،ص۳۱۰.
  15. برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۴۵و۲۴۶؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۳۳و۲۳۴.
  16. برای نمونه نگاه کنید به آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۳۳و۲۳۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۶۳و۲۶۴.
  17. نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۱۷۶.
  18. نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۱۷۴.
  19. ثقفی، روان جاوید، ۱۳۹۸ق، ج۲، ص۱۸۴.
  20. نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۴۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۶۴و۲۶۵.
  21. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج‏۲۵، ص۱۸۸-۱۸۹

منابع

  • ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایة، تحقیق علی نجیب عطوی و دیگران، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۸ق.
  • ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق سامی بن محمد سلامه، ریاض، دار طیبه للنشر والتوزیع، ۱۴۲۰ق.
  • امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب والسنة والادب، طهران، بی‌نا، ۱۳۶۶ش.
  • بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه البعثة، ۱۴۱۵ ق.
  • جرجانی، حسین بن حسن، جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • حسینی میلانی، علی، نفحات الازهار فی خلاصة عبقات الانوار، قم، مرکز تحقیق و ترجمه و نشر آلاء، ۱۴۲۳ق.
  • سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ق.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
  • طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
  • عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۵ش.
  • عیاشی، محمد، کتاب التفسیر، قم، تحقیق مؤسسة البعثة، ۱۴۲۱ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحقّ و کشف الصدق، دار الکتاب بیروت، اللبنانی، چاپ اول، ۱۹۸۲م.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری، طهران، دارالکتب الاسلامیة، ط الثالثة، ۱۳۸۸ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، موسسة آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۱۳ق.

پیوند به بیرون