گوساله سامری
گوساله سامِری یا گوساله طلایی، بتی از طلا که سامری پس از طولانیشدن غیبت موسی(ع) در میقات، به شکل گوساله ساخت و بنیاسرائیل را به پرستش آن دعوتکرد. گوساله طلایی، صدایی شبیه گاو داشت که غیرعادی و معجزهوار به نظر میرسید. موسی(ع) پس از بازگشت از طور سیناء، و اطلاع از گوسالهپرستی بنیاسرائیل، هارون را توبیخ و سامری را مجازات کرد و گوساله طلایی نیز سوزانده شد.
براساس آیات سوره بقره، مجازات خاص و سختی برای گوسالهپرستها در نظر گرفته شد: «به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و یکدیگر را بکشید». در این مجازات، افراد شروع به کشتن یکدیگر کردند و با کشته شدن چند هزار نفر از گناهکاران، توبه آنها پذیرفته و بخشیده شدند. البته سید مرتضی از عالمان شیعه معتقد است مقصود از این آیه، کشتن نیست؛ بلکه به این معنا است که در راه توبه و پشیمانی، چنان خود را به سختی بیفکنند که گویی میخواهند خود را از بین ببرند.
این داستان در قرآن در سورههای اعراف و طه نقل شده است. در تورات نیز به داستان گوسالهپرستی بنیاسرائیل اشاره شده است. سازنده گوساله در روایت قرآن، فردی به نام سامری است، اما در روایت تورات، هارون به عنوان سازنده گوساله معرفی شدهاست.
ویژگیهای گوساله
بنیاسرائیل پس از خروج از مصر و در زمان چهل روزه حضور موسی(ع) در میقات، برای مدتی گوسالهای از طلا ساخته و آنرا پرستیدند.[۱] گاو در نزد مصریان مقدس بود و آن را رمز زندگی کشاورزی خود میدانستند، بنیاسرائیل نیز چنین گرایشی یافته بودند.[۲] قرآن سامری را سازنده[۳] و ترویجکننده گوسالهپرستی معرفی کرده است.[۴] اما تورات، هارون پیامبر را سازنده این گوساله میداند.[۵] این گوساله به گوساله طلایی نیز شناخته میشود.[۶]
- «وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَیٰ أَرْبَعِینَ لَیلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ... وَإِذْ قَالَ مُوسَیٰ لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ إِنَّکمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَکم بِاتِّخَاذِکمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَیٰ بَارِئِکمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَکمْ ذَٰلِکمْ خَیرٌ لَّکمْ عِندَ بَارِئِکمْ فَتَابَ عَلَیکمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»
«و آنگاه که با موسی چهل شب قرار گذاشتیم آنگاه در غیاب وی، شما گوساله را پرستش کردید، در حالی که ستمکار بودید.... و موسی به قوم خود گفت: «ای قوم من، شما با پرستش گوساله، بر خود ستم کردید، پس به درگاه آفریننده خود توبه کنید، و خودتان را بکشید، که این کار نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است.» پس خدا توبه شما را پذیرفت، که او توبهپذیر مهربان است.»[۷]
قرآن از گوساله سامری با تعبیر «جَسَداً لَهُ خُوار» به معنای جسم حیوان[یادداشت ۱] که صدای گاو داشت[۸] یاد کرده است.[۹] مفسران معتقدند سامری گوساله را چنان در مسیر باد گذارده بود که بر اثر وزش باد، صدایی از آن به گوش میرسید[۱۰] برخی نیز معتقدند این صدا به تأثیر خاک زیرپای جبرئیل بوده که در درون گوساله قرار داده شده بود.[۱۱] در برخی روایات است که خداوند به موسی فرمود خُوار(صدای مخصوص گاو) را من در گوساله قرار دادم تا انان را بیازمایم.[۱۲][یادداشت ۲]
در منابع برای این گوساله خصوصیاتی همچون گوشت و پوست داشتن نیز نقل شده که علماء در صحت بخشی از آنها ابراز تردید کردهاند.[۱۳]
گوسالهپرستی
حضرت موسی(ع) در پی وعده الهی، به مدت سیروز به میعادگاه رفت سپس این مدت ده روز تمدید شد.[۱۴] با طولانی شدن بازگشت موسی(ع)، میان بنیاسرائیل شایعه شد که موسی(ع) از دنیا رفته است.[۱۵] سامری نیز در این فرصت با استفاده از طلاهای مردم، گوسالهای ساخت[۳] او به همراه پیروان خود[۱۶] و مردم را به پرستش آن دعوت کرد.[۴] هارون که جانشین موسی در میان بنیاسرائیل بود، مردم را از این عمل نهی کرده و آن را آزمایش الهی دانست؛[۱۷] اما اکثر مردم دعوت سامری را پذیرفته و به پرستش گوساله رو آوردند.[۱۸]
سامری در پاسخ به موسی(ع) که پرسید چرا چنین کردی؟ گفت: «من چیزی دیدم که آنها ندیدند. من قسمتی از آثار رسول را گرفتم، سپس آن را افکندم».[۱۹] بیشتر مفسران معتقدند مقصود از رسول در این آیه جبرئیل است که سامری در زمان گشودن شدن دریا بر بنیاسرائیل، خاک زیر پای حیوانی که جبرئیل بر آن سوار بود را گرفت.[۲۰] او سپس این خاک را در درون گوساله قرار داد.[۱۱]
در مقابل برخی معتقدند مقصود سامری ایمان به موسی(ع) بوده که بعد در آن تردید کرد.[۲۱]
سوزاندن گوساله توسط موسی
حضرت موسی(ع) در میقات، از گوسالهپرستی قومش اطلاع یافت.[۲۲] او پس از بازگشت و دیدن گوسالهپرستی، از شدت عصبانیت، الواح را انداخت و شکست.[۲۳] سپس مردم را مذمت کرده و گفت: «مگر پروردگارتان وعده نیکویی به شما نداد».[۲۴] او با هارون نیز به تندی برخورد کرد که چرا جلوی انحراف قوم را نگرفته است.[۲۵] سپس به مواخذه سامری پرداخت و او را مجازات کرد.[۲۶]
براساس آیات قرآن گوساله سامری توسط حضرت موسی و پیروانش، سوزانده شده و خاکستر آن به دریا ریخته شد.[۲۷] تورات نیز نهایت گوساله را چنین نقل میکند: «آن گوسالهای را که درست کرده بودند گرفته در آتش سوزانید و آسیاب کرد تا که گرد شد و بر روی آب پاشید و به فرزندان اسرائیل نوشانید».[۲۸]
مجازات گوسالهپرستان
گوسالهپرستی بنیاسرائیل پس از مشاهده معجزات و نشانههای بسیار را مسئله بزرگی دانستهاند.[۲۹] بنابر آیات قرآن، غضب خداوند و ذلت در زندگی دنیا به افرادی که گوساله پرستی کردند، تعلق گرفت.[۳۰] علاوه بر این، در سوره بقره به مجازات خاص این افراد نیز اشاره شده است: «فَتُوبُوا إِلی بارِئِکمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکمْ؛ به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و یکدیگر را بکشید»[۳۱]
در این مجازات، افراد شروع به کشتن یکدیگر کردند[۳۲] و این کشتن شامل نزدیکان، خانواده و همه افراد بنیاسرائیل میشد.[۳۳] البته برخی معتقدند افرادی که گوسالهپرست نشده بودند، گوسالهپرستها را کشتند.[۳۴]
با کشته شدن چند هزار نفر از گناهکاران[۳۵] و یا همه آنها[۳۶] توبه آنها پذیرفته شد و قاتل و مقتول بخشیده شدند.[۳۷] این مجازات در تورات نیز ذکر شده است: «هرکدام، برادر خود، دوست خود و خویشاوند خود را که گوسالهپرستی کرده باشد بکشید و در آن روز تقریباً سه هزار نفر از آن قوم کشته شدند».[۳۸]
آیت الله مکارم شیرازی معتقد است این مجازات در طول تاریخ پیامبران مثل و مانند ندارد.[۳۹] مفسران معتقدند این مجازات سخت به این جهت بوده که بنیاسرائیل دیگر به سمت بتپرستی نروند.[۴۰]
سید مرتضی از عالمان شیعه معتقد است مقصود از این آیه، کشتن نیست؛ بلکه به این معنا است که در راه توبه و پشیمانی، چنان خود را به سختی بیفکنند که گویی میخواهند خود را از بین ببرند.وی معتقد است که این کار در ادبیات عرب رائج و کنایه از شدت مبالغه است.[۴۱]سید مرتضی براین باور است که این سخن پیش از این از هیچ مفسری نقل نشده است واگر قوی تر از سایر اقوال نباشد کمتر از آنها نیست.[۴۲]
چرایی گوسالهپرستی
حضرت موسی برای بنیاسرائیل چه در زمان حضور در مصر و چه پس از خروج از آن، معجزات بسیاری آورد.[۴۳] با این حال پس از خروج از مصر، بنیاسرائیل با دیدن قومی بتپرست، از حضرت موسی(ع) چنین درخواست کردند: «برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند»[۴۴] قرآن به جهت این درخواست، آنان را گروهی جاهل و نادان خطاب میکند.[۴۵]
اما با غیبت موسی(ع)، اکثر بنیاسرائیل به پرستش گوساله رو آوردند.[۴۶] خداوند گوسالهپرستی را آزمون و امتحانی برای بنیاسرائیل برشمرده است[۴۷] و همچنین آنها را به جهت گوسالهپرستی پس از دیدن معجزات مختلف، ظالم معرفی میکند.[۴۸]
سید محمدتقی مدرسی، در تفسیر خود من هدی القرآن پرستش گوساله از سوی قوم حضرت موسی(ع) را ناشی از آن دانسته است که آنها علی رغم پیروی از حضرت موسی(ع) در مبارزه با فرعون، اما این مبارزه و تحولات سیاسی بر فرهنگ آنها تأثیر نگذارد و همچنان خصلتهای بتپرستی خود را حفظ کرده بودند.[۴۹] یکی از پژوهشگران دانشنامه قرآن کریم نیز معتقد است تأثیر معجزات تنها در اظهار ظاهری توحید میان بنیاسرائیل بوده است.[۵۰]
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۳۷۱.
- ↑ مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۴۵۰.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۳۱۵.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ مغنیه، التفسیر المنیر، بنیاد بعثت، ج۱۶، ص۲۶۰.
- ↑ کتاب مقدس، کتاب خروج، باب ۳۲، آیات۱-۶.
- ↑ طیب، أطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۹، ص۸۲.
- ↑ سوره بقره، آیه ۵۱ -۵۴.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج۴، ص۵۴۴.
- ↑ سوره طه، ایه۸۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۳۷۲.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۶۰.
- ↑ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۶۲.
- ↑ نگاه کنید به: طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۲۰۱- ۲۰۳.
- ↑ سوره اعراف، آیه۱۴۲.
- ↑ مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۴۵۰.
- ↑ طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۱۹۲.
- ↑ سوره طه، آیه۹۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۳۷۱.
- ↑ سوره طه، ایه۹۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۲، ص۹۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۲۸۵-۲۸۶.
- ↑ سوره طه، آیه ۸۵.
- ↑ سوره اعراف، آیه۱۵۰.
- ↑ سوره طه، آیه۸۶.
- ↑ سوره طه، آیات ۹۲-۹۴.
- ↑ سوره طه، آیه ۹۷.
- ↑ سوره طه، آیه۹۷.
- ↑ تورات، خروج، باب ۳۲، آیه ۲۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۲۵۵.
- ↑ سوره اعراف، آیه۱۵۲.
- ↑ سوره بقره، آیه۵۴.
- ↑ حسینی شیرازی، تبیین القرآن، ۱۴۲۳ق، ص۱۸.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم،۱۳۸۷ش، ج۴، ص۴۵۵.
- ↑ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۳۲.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۷.
- ↑ طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۸۹.
- ↑ حسینی شیرازی، تبیین القرآن، ۱۴۲۳ق، ص۱۸.
- ↑ تورات، خروج، باب ۳۲، آیات۲۷- ۲۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۲۵۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۲۵۶.
- ↑ سید مرتضی، أمالی، الناشر : دار الفكر العربي، ج۲، ص۳۷۲.
- ↑ سید مرتضی، أمالی، الناشر : دار الفكر العربي، ج۲، ص۳۷۲.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج۱، ص۳۵۲.
- ↑ سوره اعراف، آیه۱۳۸.
- ↑ سوره اعراف، آیه۱۳۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۳۷۱.
- ↑ سوره طه، آیه۸۵.
- ↑ سوره بقره، آیه۹۲.
- ↑ مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۴۵۰.
- ↑ ابراهیمی، «گوساله سامری»، ص۱۰۴۳.
یادداشت
- ↑ جسد همان جسم حیوان است مانند بدن که برای انسان استعمال می شود و مرکب از روح و جسد است و روح لطیف است و جسد لطیف نیست و برای حیونات و جمادات جسد استعمال می شود. تفسیر تبیان شیخ طوسی
- ↑ في رواية القمي : « فقال يعني موسى : يا رب العجل من السامري فالخوار ممن؟ فقال : مني يا موسى إني لما رأيتهم قد ولوا عني إلى العجل ـ أحببت أن أزيدهم فتنة.
منابع
- ابراهیمی، محسن، «گوساله سامری»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، قم، سلمان آزاده، ۱۳۹۷ش.
- جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۷ش.
- حسینی شیرازی، سید محمد، تبیین القرآن، بیروت، دار العلوم، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.
- زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
- سید مرتضی علم الهدی، علی بن حسین، امالی، محقق و مصحح: ابراهیم، محمد ابوالفضل، قاهره، دار الفکر العربی، چاپ اول، ۱۹۹۸م.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق: احمد قصیرعاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
- فخررازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
- فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق: اعلمی، حسین، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
- قرشی، سید علیاکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، سید طیب، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
- کتاب مقدّس، ترجمه هزاره نو، لندن، انتشارات ایلام، ۲۰۱۴م.
- مدرسی، سید محمدتقی، من هدی القرآن، تهران، دار محبی الحسین، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- مغنیه، محمدجواد، التفسیر المبین، قم، بنیاد بعثت، بیتا.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.