تمکین، به اختیار دادن زن به همسرش برای برآورده کردن خواستههای مشروع جنسی است. تمکین در صورت نبودن مانع، بر زن واجب است و در صورت تمکین نکردن، ناشِزه نامیده میشود. نُشوز دارای آثاری مثل از بین رفتن استحقاق زن نسبت به نفقه است.
تمکین در ابواب فقهی دیگر نیز آمده و در تمام موارد به معنای اختیار دادن و مسلط کردن دیگران بر چیزی است.
تعریف و جایگاه
تمکین در فقه به اختیار دادن زن به همسرش برای خواستههای مشروع جنسی است.[۱]
تمکین در کتابهای حقوقی علاوه بر معنای فقهی، به قبول ریاست شوهر بر خانواده و محترم شمردن اراده او در امور خانواده نیز گفته شده که به تمکینِ عام معروف است.[۲]
از زمان شیخ طوسی به بعد، تمکین در کتابهای فقهی قابل مشاهده است.[۳] در موادی از قانون مدنی نیز احکام تمکین به صورت قانون درآمده است.[۴]
حکم و شرایط
بنابر حکم شرعی تمکین، زن جهت استمتاع (لذتجویی)، باید خود را در اختیار شوهر قرار دهد مگر مانعی وجود داشته باشد.[۵]
برخی از موانع:
آثار
تمکین دارای آثاری است. در ازدواج موقت، در صورتی زن مستحق مهریه میشود که در تمام مدت ازدواج، تمکین کرده باشد.[۱۰] اما در ازدواج دائم میان مهر و تمکین ارتباطی نیست.[۱۱]طبق نظر مشهور فقها، در صورت تمکین زن، شوهر باید نفقه وی را پرداخت نماید.[۱۲] این نفقه به عنوان دَیْن (بدهی) بر عهده شوهر است؛ خواه زن آن را مطالبه کند یا نکند.[۱۳]
رابطهٔ تمکین و مهریه
در این رابطه چند نظر است:
تمکین در دیگر ابواب فقه
فقها در ابواب دیگر فقه نیز از عبارت «تمکین» سخن گفتهاند.[۱۶] در تمام این موارد، مقصود، مسلط کردن دیگران بر چیزی است. برای مثال:
پانویس
- ↑ جمعی از پژوهشگران، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۳۲، ص۲۳۵.
- ↑ سیدحسین صفایی و اسدالله امامی، مختصر حقوق خانواده، ۱۴۰۲، ج۱، ص۱۷۳.
- ↑ ابراهیمی، «گستره تمکین خاص زوجه و مقدمات آن در تنوع عرفها از منظر فقه امامیه»، ص۱۲۷.
- ↑ ؟؟
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲، ج۳۱، ص۳۰۳.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۱۴.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۱۴.
- ↑ خویی، صراط النجاة (المحشى للخوئی)، ۱۳۸۳-۱۳۸۴، ج۱، ص۵۴۷.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲، ج۳۱، ص۳۱۲.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲، ج۳۰، ص۱۶۷.
- ↑ بحرانی، الحدائق الناظره، ۱۴۰۵-۱۴۰۷ق، ج۲۴، ص۴۶۰-۴۶۲.
- ↑ بحرانی، الحدائق الناظره، ۱۴۰۵-۱۴۰۷ق، ج۲۵، ص۹۹.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۰۱.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲، ج۳۱، ص۴۱.
- ↑ ابن ادریس حلی، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۵۹۱-۵۹۲.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۳۲، ص۲۳۲.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۳۲، ص۲۳۲-۲۳۶.
منابع
- بحرانی، الشیخ یوسف، الحدائق الناضره، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين، قم، بی تا.
- خمینی، روح الله، تحریرالوسیله، تهران، ناشر: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى( ره)، بیتا.
- فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الكبیر للرافعی، قم، منشورات دارالرضی، چاپ اول، بی تا.
- طریحی، فخر الدین بن محمد، مجمع البحرین، محقق: احمد حسینی اشکوری، تهران، المکتبه المرتضویه، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
- طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، محقق: محمدباقر بهبودی، تهران، المکتبه المرتضویه، چاپ سوم، ۱۳۸۷ق.
- سید حسن صفایی و اسدالله امامی، حقوق خانواده، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم ۱۳۷۱ش.