سوره نساء چهارمین سوره و از سورههای مدنی قرآن است که در جزء چهارم تا ششم قرار دارد. این سوره را نساء نامیدهاند چون بسیاری از احکام فقهیِ مربوط به زنان در این سوره آمده است. سوره نساء بیشتر درباره احکام زناشویی و ارث سخن میگوید و در میان آنها به احکام نماز، جهاد و شهادت میپردازد. همچنین در این سوره مطالبی به صورت خلاصه درباره اهل کتاب و سرگذشت پیشینیان آمده و خداوند درباره منافقان هشدار داده است.
از آیات مشهور سوره نساء آیه ۵۹ است که به آیه اولی الامر شهرت دارد و به اطاعت از «اولی الامر» دستور میدهد. بنابر احادیث، مراد از «اولی الامر» امامان شیعه هستند. از دیگر آیات مشهور این سوره، آیه تیمم و آیه محارم است. درباره سوره نساء از پیامبر(ص) نقل شده است هر كس این سوره را تلاوت کند، مانند آن است که بر همه مؤمنانی که میراثی بر جای گذاشتهاند، صدقه داده و پاداشی همانند آزاد کردن بنده به او داده خواهد شد و از شرک به دور است و در مشیت الهی، از کسانی خواهد بود که خداوند از آنها در گذشته است.
معرفی
نامگذاری
این سوره را به این دلیل سوره نساء نامیدهاند که واژه «نساء: زنان» بیش از بیست بار در این سوره به کار رفته و بیشتر احکام فقهی مربوط به زنان در این سوره آمده است. نام دیگر این سوره نساءالکُبریٰ یعنی سوره بزرگ زنان است، چون سوره طلاق «نساءالصُغریٰ» یا «نساءُالقُصریٰ» یعنی سوره کوچک زنان نام دارد.[۱]
سوره نساء ۱۷۶ آیه، ۳۷۶۴ کلمه و ۱۶۳۲۸ حرف دارد. این سوره به لحاظ حجمی جزو سورههای سبعُ طِوال و بعد از سوره بقره، طولانیترین سوره قرآن است. سوره نساء اگر چه در سه جزء قرآن واقع شده اما از نظر حجم حدود یک و نیم جزء قرآن را به خود اختصاص داده است.[۳]
محتوا
بنا بر گفته علامه طباطبایی در تفسیر المیزانسوره نساء درصدد بیان احکام ازدواج است، مانند اینکه «چند همسر میتوان گرفت» و «با چه کسانی نمیتوان ازدواج کرد». این سوره همچنین مباحث «ارث» را بیان میکند و در میان آیاتش به امور دیگر چون احکام نماز، جهاد ، شهادت در دادگاه و تجارت میپردازد و به صورت خلاصه درباره اهل کتاب سخن میگوید.[۴] دیگر مباحثی که در این سوره مطرح شده چنین است: دعوت به ایمان و عدالت، بیان قسمتی از سرگذشت پیشینیان، حقوق و وظایف متقابل افراد جامعه، جهاد با کفار و هشدار در مورد منافقان.[۵]
بخش دوم: آیه ۱۳۱-۱۷۶ هشدار به مخالفان عمل به همه فرمانهای الاهی
بخش اول: آیه ۱-۱۳۰ قوانین خدا در زندگی بشر
فصل پنجم: آیه ۱۷۶ تذکر به مسلمانانی که در قانون ارث تردید دارند
فصل چهارم: آیه ۱۷۱-۱۷۵ هشدار به مسیحیان بیایمان
فصل سوم: آیه ۱۵۰-۱۷۰ هشدار به یهودیان بیایمان
فصل دوم: آیه ۱۳۷-۱۴۹ هشدار به منافقان بیعمل
فصل اول: آیه ۱۳۱-۱۳۶ اهمیت پیروی کامل از فرمان خدا
مقدمه: آیه ۱ ضرورت عمل به فرمان خدا
مطلب اول: آیه ۱۷۶ پاسخ به تردیدها درباره ارث کلاله
مطلب اول: آیه ۱۷۱-۱۷۲ بطلان اعتقاد مسیحیان به الوهیت عیسی
مطلب اول: آیه ۱۵۰-۱۵۲ ایمان نیاوردن یهودیان به برخی از پیامبران خدا
گفتار اول: آیه ۱۳۷-۱۴۳ ویژگیهای منافقان: تزلزل در ایمان؛ دوستی با دشمنان خدا؛ فرصتطلبی؛ بیمیلی دربندگی خدا
مطلب اول: آیه ۱۳۱ تقوا؛ توصیه مشترک خدا به پیروان همه ادیان
قانون اول: آیه ۲-۱۰ رعایت حقوق یتیمان
مطلب دوم: آیه ۱۷۶ هدف از بیان احکام الاهی
مطلب دوم: آیه ۱۷۳ فرجام پرستش غیرخدا
مطلب دوم: آیه ۱۵۳ بهانه یهودیان برای مخالفت با پیامبر
گفتار دوم: آیه ۱۴۴-۱۴۹ تشویق منافقان به توبه
مطلب دوم: آیه ۱۳۲-۱۳۴ بینیازی خدا از عبادت بندگان
قانون دوم: آیه ۱۱-۱۴ روش تقسیم ارث
مطلب سوم: آیه ۱۷۴-۱۷۵ ایمان به پیامبر اسلام تنها راه نجات است
مطلب سوم: آیه ۱۵۴-۱۵۵ پیمانشکنی یهودیان و مخالفت با احکام الاهی
مطلب سوم: آیه ۱۳۵ به فرمان خدا عمل کنید، هرچند به ضررتان باشد
قانون سوم: آیه ۱۵-۱۸ حرمت زنا
مطلب چهارم: آیه ۱۵۶-۱۵۹ مخالفت یهودیان با حضرت مریم و عیسی
مطلب چهارم: آیه ۱۳۶ پایبندی مؤمنان به همه احکام خدا
قانون چهارم: آیه ۱۹-۲۱ ممنوعیت تصاحب اجباری اموال زنان
مطلب پنجم: آیه ۱۶۰-۱۶۱ کیفر حقستیزی یهودیان
قانون پنجم: آیه ۲۲-۲۸ احکام ازدواج با اقسام زنان
مطلب ششم: آیه ۱۶۲-۱۶۶ ایمان آوردن برخی یهودیان به پیامبر اسلام
قانون ششم: آیه ۲۹-۳۱ پرهیز از کسب درآمدهای حرام
مطلب هفتم: آیه ۱۶۷-۱۶۹ سرانجام مخالفت با پیامبر خدا
قانون هفتم: آیه ۳۲-۳۵ تفاوتهای حقوقی زن و مرد
مطلب هشتم: آیه ۱۷۰ ایمان به پیامبر به نفع شماست
قانون هشتم: آیه ۳۶-۴۲ احسان و انفاق به دیگران
قانون نهم: آیه ۴۳ رعایت احکام نماز و طهارت
قانون دهم: آیه ۴۴-۵۸ هوشیاری در برابر توطئههای دشمنان
قانون یازدهم: آیه ۵۹-۷۰ پیروی از پیامبر و امامان معصوم
قانون دوازدهم: آیه ۷۱-۱۰۴ جهاد با دشمنان دین
قانون سیزدهم: آیه ۱۰۵-۱۲۶ برقراری عدالت قضایی
قانون چهاردهم: آیه ۱۲۷-۱۳۰ رعایت حقوق زنان
قصهها و روایتهای تاریخی
سوگند شیطان برای گمراه کردن انسان (آیههای ۱۱۸-۱۲۰).
عصیان بنیاسرائیل (درخواست از موسی برای نشاندادن خداوند، گوسالهپرستی، میثاق طور و میثاق عدم تجاوز در شنبه، قتل انبیاء، تهمت به مریم، ادعای قتل عیسی) (آیههای ۱۵۳-۱۵۷).
«وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئًا ۚأَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا ﴿٢٠﴾»
(و اگر خواستيد همسرى [ديگر] به جاى همسر [پيشين خود] ستانيد، و به يكى از آنان مال فراوانى داده باشيد، چيزى از او پس مگيريد. آيا مىخواهيد آن [مال] را به بهتان و گناه آشكار بگيريد؟)
آیه ۲۰ سوره نساء متهم کردن زنان به اعمال منافی عفت، برای توجیه طلاق و عدم پرداخت مهریه یا پس گرفتن آن را به شدت نهی کرده و مورد مذمت قرار میدهد. [۷] از این آیه علاوه بر دفاع از حقوق زنان به حق مالکیت زن و جواز مهریه زیاد نیز حکم شده است.[۸]
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالَاتُكُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُوا دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ وَأَن تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ ۗ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿٢٣﴾»
([نكاح اينان] بر شما حرام شده است: مادرانتان، و دخترانتان، و خواهرانتان، و عمههايتان، و خاله هايتان، و دختران برادر، و دختران خواهر، و مادرهايتان كه به شما شير دادهاند، و خواهران رضاعى شما، و مادران زنانتان، و دختران همسرانتان كه [آن دختران] در دامان شما پرورش يافتهاند و با آن همسران همبستر شدهايد -پس اگر با آنها همبستر نشدهايد بر شما گناهى نيست [كه با دخترانشان ازدواج كنيد]- و زنان پسرانتان كه از پشت و نسل خودتان هستند، و جمع دو خواهر با همديگر -مگر آنچه كه در گذشته رخ داده باشد- كه خداوند آمرزنده مهربان است.)
آیه بیست و سوم سوره نساء حکم حرمت ازدواج با برخی از بستگان را بیان کرده است. مَحارِم(جمع مَحرَم) اصطلاحی فقهی، به معنای خویشاوندانی است که ازدواج با آنان حرام است. محارم بر اساس اسباب محرمیت (نسب، ازدواج و رضاع یا شیر خوردن) به نسبی، سببی و رضاعی تقسیم میشوند.[۹]
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنكُمْ ۚ وَلَا تَقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا﴿٢٩﴾»
(اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اموال همديگر را به ناروا مخوريد -مگر آنكه داد و ستدى با تراضى يكديگر، از شما [انجام گرفته] باشد- و خودتان را مكشيد، زيرا خدا همواره با شما مهربان است.)
آیه ۲۹ سوره نساء معروف به آیه تجارت و درباره حرام بودن معاملات غیر شرعی است. مفسران معتقدند داد و ستد در اسلام باید همراه با رضایت طرفین و به صورت صحیح باشد. به عقیده برخی منظور از رضایت در معامله جداشدن طرفین از هم یا فسخ خیار معامله است.[۱۰] در این آیه به ممنوع بودن خودکشی در اسلام نیز اشاره شده است.[۱۱]
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنتُمْ سُكَارَىٰ حَتَّىٰ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّىٰ تَغْتَسِلُوا ۚ وَإِن كُنتُم مَّرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِّنكُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا﴿٤٣﴾»
(اى كسانى كه ايمان آوردهايد، در حال مستى به نماز نزديك نشويد تا زمانى كه بدانيد چه مىگوييد؛ و [نيز] در حال جنابت [وارد نماز نشويد] -مگر اينكه راهگذر باشيد- تا غسل كنيد؛ و اگر بيماريد يا در سفريد يا يكى از شما از قضاى حاجت آمد يا با زنان آميزش كردهايد و آب نيافتهايد، پس بر خاكى پاك تيمم كنيد، و صورت و دستهايتان را مسح نماييد، كه خدا بخشنده و آمرزنده است.)
آیه ۴۳ سوره، احکام تیمم را بیان کرده است. بر طبق آن، اگر آب برای بدن ضرر داشته باشد یا دسترسی به آب ممکن نباشد، میتوان به جای وضو یا غسل، تیمم کرد.[۱۲]
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ ۖ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّـهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا﴿٥٩﴾»
(اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد؛ پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد، آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد، اين بهتر و نيكفرجامتر است)
«یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمیعاً﴿۷۱﴾»
(ای کسانی که ایمان آورده اید آمادگی خود را (در برابر دشمن) حفظ کنید و در دستههای متعدد یا به صورت دسته واحد به سوی دشمن حرکت نمائید.)
این آیه مسلمانان را به جهاد در برابر کفار فرا میخواند [۱۷] و از مسلمانان میخواهد با هوشیاری و تجهیزات کامل به صورت گروهی یا در دستههای متعدد به سمت دشمن حرکت کنند. [۱۸] مفسران از این آیه برداشتهای گونوگونی داشته و عمل به آن را رمز عزت و موفقیت و غفلت از آن را، رمز سقوط و شکست مسلمانان دانستهاند. [۱۹]
«...وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا ﴿٣٤﴾ وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِن بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا ۚ وَالصُّلْحُ خَيْرٌ ۗ وَأُحْضِرَتِ الْأَنفُسُ الشُّحَّ ۚ وَإِن تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا﴿١٢٨﴾»
(...و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاهها از ايشان دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را بزنيد؛ پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد، كه خدا والاى بزرگ است./و اگر زنى از شوهر خويش بيم ناسازگارى يا رويگردانى داشته باشد، بر آن دو گناهى نيست كه از راه صلح با يكديگر، به آشتى گرايند؛ كه سازش بهتر است. و[لى] بخل [و بىگذشت بودن]، در نفوس، حضور [و غلبه] دارد؛ و اگر نيكى كنيد و پرهيزگارى پيشه نماييد، قطعاً خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است.)
قسمت دوم آیه ۳۴ و آیه ۱۲۸ سوره نساء، آیات نشور نام گرفتهاند. نشوز، اصطلاح فقهی است که به سرپیچی زن از اطاعت شوهر در اموری مانند تمکین جنسی و خارج شدن از خانه بدون اجازۀ شوهر و همچنین ناسازگاری شوهر و رعایت نکردن حقوق همسر، اشاره دارد. البته، در مواردی از روایات، نشوز مرد، به تصمیم او برای طلاق همسر نیز تفسیر شده است.[۲۰]
«...وَلَن يَجْعَلَ اللَّـهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا ﴿١٤١﴾»
(...و خداوند هرگز بر [زيان] مؤمنان، براى كافران راه [تسلّطى] قرار نداده است.)
به بخش آخر آیه ۱۴۱ سوره نساء آیه نفی سبیل میگویند. آیه هرگونه برتری کافران بر مؤمنان را نفی نموده و از مؤمنان میخواهد که با سلطه کافران مقابله کنند. [۲۱] علما با استفاده از این آیه برای اثبات قاعده نفی سبیل استفاده کردهاند. [۲۲]
آیات الاحکام
بیش از سی آیه از آیات سوره نساء را جزو آیات الاحکام برشمردهاند.[۲۳] بخش زیادی از این آیات، احکام ازدواج و زناشویی و احکام ارث را بیان میکنند. از جمله احکام دیگری که در این سوره آمده، میتوان به حکم جزای فحشا، حکم نماز در حال مستی، عبور از مسجد در حالت جنابت، حکم تیمم، احکام نماز، ادای امانت، احکام یتیم و سفیه، حکم قتل خطایی، ریا، حکم سلام و حکم تسلط کافر بر مؤمن[۲۴] اشاره کرد.
آیاتی که یا حکم شرعی در آن وجود دارد یا در فرآیند استنباط احکام مورد استفاده قرار میگیرند، آیات الاحکام خوانده میشود.[۲۵] در جدول زیر به برخی از آیات الاحکام سوره نساء اشاره شده است:
از پیامبر(ص) نقل شده هر کس سوره نساء را قرائت کند، مانند آن است که بر همه مؤمنانی که میراثی بر جای گذاشتهاند، صدقه داده و اجری همانند آزاد کردن بنده به او خواهند داد و از شرک به دور خواهد بود و در مشیت الهی، از کسانی خواهد بود که خداوند از آنها در گذشته است.[۲۶] از امام علی(ع) نیز نقل شده است اگر فردی سوره نساء را روزهای جمعه تلاوت کند، از فشار قبر در امان خواهد بود.[۲۷]
در منابع حدیثی برای قرائت این سوره خواصی چون از بین رفتن ترس (اگر با آب باران بشویند و بنوشند)[۲۸] و همچنین پیدا كردن گمشده[۲۹] ذکر شده است. در کتاب مصباح المتهجدشیخ طوسی آمده است قرائت سوره نساء بعد از نماز صبح روز جمعه، مستحب است.[۳۰]
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان، ای مردم از پروردگارتان که شما را از نفس واحدی آفرید و جفتش را [نیز] از او آفرید و از آن دو مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد پروا دارید و از خدایی که به [نام] او از همدیگر درخواست میکنید پروا نمایید و زنهار از خویشاوندان مبرید که خدا همواره بر شما نگهبان است ١﴾
﴿و اموال یتیمان را به آنان [باز]دهید و [مال پاک] و [مرغوب آنان] را با [مال] ناپاک [خود] عوض نکنید و اموال آنان را همراه با اموال خود مخورید که این گناهی بزرگ است ٢﴾
﴿و اگر در اجرای عدالت میان دختران یتیم بیمناکید هر چه از زنان [دیگر] که شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنی گیرید پس اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید به یک [زن آزاد] یا به آنچه [از کنیزان] مالک شدهاید [اکتفا کنید] این [خودداری] نزدیکتر است تا به ستم گرایید [و بیهوده عیالوار گردید] ٣﴾
﴿و اموال خود را که خداوند آن را وسیله قوام [زندگی] شما قرار داده به سفیهان مدهید و[لی] از [عواید] آن به ایشان بخورانید و آنان را پوشاک دهید و با آنان سخنی پسندیده بگویید ٥﴾
﴿و یتیمان را بیازمایید تا وقتی به [سن] زناشویی برسند پس اگر در ایشان رشد [فکری] یافتید اموالشان را به آنان رد کنید و آن را [از بیم آنکه مبادا] بزرگ شوند به اسراف و شتاب مخورید و آن کس که توانگر است باید [از گرفتن اجرت سرپرستی] خودداری ورزد و هر کس تهیدست است باید مطابق عرف [از آن] بخورد پس هر گاه اموالشان را به آنان رد کردید بر ایشان گواه بگیرید خداوند حسابرسی را کافی است ٦﴾
﴿برای مردان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان [آنان] بر جای گذاشتهاند سهمی است و برای زنان [نیز] از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان [آنان] بر جای گذاشتهاند سهمی [خواهد بود] خواه آن [مال] کم باشد یا زیاد نصیب هر کس مفروض شدهاست ٧﴾
﴿و آنان که اگر فرزندان ناتوانی از خود بر جای بگذارند بر [آینده] آنان بیم دارند باید [از ستم بر یتیمان مردم نیز] بترسند پس باید از خدا پروا دارند و سخنی [بجا و] درست گویند ٩﴾
﴿خداوند به شما دربارهٔ فرزندانتان سفارش میکند سهم پسر چون سهم دو دختر است و اگر [همه ورثه] دختر [و] از دو تن بیشتر باشند سهم آنان دو سوم ماترک است و اگر [دختری که ارث میبرد] یکی باشد نیمی از میراث از آن اوست و برای هر یک از پدر و مادر وی [=متوفی] یک ششم از ماترک [مقرر شده] است این در صورتی است که [متوفی] فرزندی داشته باشد ولی اگر فرزندی نداشته باشد و [تنها] پدر و مادرش از او ارث برند برای مادرش یک سوم است [و بقیه را پدر میبرد] و اگر او برادرانی داشته باشد مادرش یک ششم میبرد [البته همه اینها] پس از انجام وصیتی است که او بدان سفارش کرده یا د ینی [که باید استثنا شود] شما نمیدانید پدران و فرزندانتان کدام یک برای شما سودمندترند [این] فرضی است از جانب خدا زیرا خداوند دانای حکیم است ١١﴾
﴿و نیمی از میراث همسرانتان از آن شما [شوهران] است اگر آنان فرزندی نداشته باشند و اگر فرزندی داشته باشند یک چهارم ماترک آنان از آن شماست [البته] پس از انجام وصیتی که بدان سفارش کردهاند یا د ینی [که باید استثنا شود] و یک چهارم از میراث شما برای آنان است اگر شما فرزندی نداشته باشید و اگر فرزندی داشته باشید یکهشتم برای میراث شما از ایشان خواهد بود [البته] پس از انجام وصیتی که بدان سفارش کردهاید یا د ینی [که باید استثنا شود] و اگر مرد یا زنی که از او ارث میبرند کلاله [=بیفرزند و بیپدر و مادر] باشد و برای او برادر یا خواهری باشد پس برای هر یک از آن دو یک ششم [ماترک] است و اگر آنان بیش از این باشند در یک سوم [ماترک] مشارکت دارند [البته] پس از انجام وصیتی که بدان سفارش شده یا د ینی که [باید استثنا شود به شرط آنکه از این طریق] زیانی [به ورثه] نرساند این است سفارش خدا و خداست که دانای بردبار است ١٢﴾
﴿اینها احکام الهی است و هر کس از خدا و پیامبر او اطاعت کند وی را به باغهایی درآورد که از زیر [درختان] آن نهرها روان است در آن جاودانه اند و این همان کامیابی بزرگ است ١٣﴾
﴿و از زنان شما کسانی که مرتکب زنا میشوند چهار تن از میان خود [مسلمانان] بر آنان گواه گیرید پس اگر شهادت دادند آنان [=زنان] را در خانهها نگاه دارید تا مرگشان فرا رسد یا خدا راهی برای آنان قرار دهد ١٥﴾
﴿و از میان شما آن دو تن را که مرتکب زشتکاری میشوند آزارشان دهید پس اگر توبه کردند و درستکار شدند از آنان صرفنظر کنید زیرا خداوند توبه پذیر مهربان است ١٦﴾
﴿توبه نزد خداوند تنها برای کسانی است که از روی نادانی مرتکب گناه میشوند سپس به زودی توبه میکنند اینانند که خدا توبه شان را میپذیرد و خداوند دانای حکیم است ١٧﴾
﴿و توبه کسانی که گناه میکنند تا وقتی که مرگ یکی از ایشان دررسد میگوید اکنون توبه کردم پذیرفته نیست و [نیز توبه] کسانی که در حال کفر میمیرند پذیرفته نخواهد بود آنانند که برایشان عذابی دردناک آماده کردهایم ١٨﴾
﴿ای کسانی که ایمان آوردهاید برای شما حلال نیست که زنان را به اکراه ارث برید و آنان را زیر فشار مگذارید تا بخشی از آنچه را به آنان دادهاید [از چنگشان به در] برید مگر آنکه مرتکب زشتکاری آشکاری شوند و با آنها بشایستگی رفتار کنید و اگر از آنان خوشتان نیامد پس چه بسا چیزی را خوش نمیدارید و خدا در آن مصلحت فراوان قرار میدهد ١٩﴾
﴿و اگر خواستید همسری [دیگر] به جای همسر [پیشین خود] ستانید و به یکی از آنان مال فراوانی داده باشید چیزی از او پس مگیرید آیا میخواهید آن [مال] را به بهتان و گناه آشکار بگیرید ٢٠﴾
﴿نکاح اینان] بر شما حرام شدهاست مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمههایتان و خالههایتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادرهایتان که به شما شیر دادهاند و خواهران رضاعی شما و مادران زنانتان و دختران همسرانتان که [آنها دختران] در دامان شما پرورش یافتهاند و با آن همسران همبستر شدهاید پس اگر با آنها همبستر نشدهاید بر شما گناهی نیست [که با دخترانشان ازدواج کنید] و زنان پسرانتان که از پشت خودتان هستند و جمع دو خواهر با همدیگر مگر آنچه که در گذشته رخ داده باشد که خداوند آمرزنده مهربان است ٢٣﴾
﴿و زنان شوهردار [نیز بر شما حرام شدهاست] به استثنای زنانی که مالک آنان شدهاید [این] فریضه الهی است که بر شما مقرر گردیدهاست و غیر از این [زنان نامبرده] برای شما حلال است که [زنان دیگر را] به وسیله اموال خود طلب کنید در صورتی که پاکدامن باشید و زناکار نباشید و زنانی را که متعه کردهاید مهرشان را به عنوان فریضه ای به آنان بدهید و بر شما گناهی نیست که پس از مقرر با یکدیگر توافق کنید مسلماً خداوند دانای حکیم است ٢٤﴾
﴿و هر کس از شما از نظر مالی نمیتواند زنان [آزاد] پاکدامن با ایمان را به همسری [خود] درآورد پس با دختران جوانسال با ایمان شما که مالک آنان هستید [ازدواج کند] و خدا به ایمان شما داناتر است [همه] از یکدیگرید پس آنان را با اجازه خانواده شان به همسری [خود] درآورید و مهرشان را بهطور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه] پاکدامن باشند نه زناکار و دوستگیران پنهانی نباشند پس چون به ازدواج [شما] درآمدند اگر مرتکب فحشا شدند پس بر آنان نیمی از عذاب [=مجازات] زنان آزاد است این [پیشنهاد زناشویی با کنیزان] برای کسی از شماست که از آلایش گناه بیم دارد و صبر کردن برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است ٢٥﴾
﴿ای کسانی که ایمان آوردهاید اموال همدیگر را به ناروا مخورید مگر آنکه داد و ستدی با تراضی یکدیگر از شما [انجام گرفته] باشد و خودتان را مکشید زیرا خدا همواره با شما مهربان است ٢٩﴾
﴿و زنهار آنچه را خداوند به [سبب] آن بعضی از شما را بر بعضی [دیگر] برتری داده آرزو مکنید برای مردان از آنچه [به اختیار] کسب کردهاند بهره ای است و برای زنان [نیز] از آنچه [به اختیار] کسب کردهاند بهره ای است و از فضل خدا درخواست کنید که خدا به هر چیزی داناست ٣٢﴾
﴿و از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان و کسانی که شما [با آنان] پیمان بستهاید بر جای گذاشتهاند برای هر یک [از مردان و زنان] وارثانی قرار دادهایم پس نصیبشان را به ایشان بدهید زیرا خدا همواره بر هر چیزی گواه است ٣٣﴾
﴿مردان سرپرست زنانند به دلیل آنکه خدا برخی از ایشان را بر برخی برتری داده و [نیز] به دلیل آنکه از اموالشان خرج میکنند پس زنان درستکار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [برای آنان] حفظ کرده اسرار [شوهران خود] را حفظ میکنند و زنانی را که از نافرمانی آنان بیم دارید [نخست] پندشان دهید و [بعد] در خوابگاهها از ایشان دوری کنید و [اگر تأثیر نکرد] آنان را ترک کنید پس اگر شما را اطاعت کردند [دیگر] بر آنها هیچ راهی [برای سرزنش] مجویید که خدا والای بزرگ است ٣٤﴾
﴿و اگر از جدایی میان آن دو [زن و شوهر] بیم دارید پس داوری از خانواده آن [شوهر] و داوری از خانواده آن [زن] تعیین کنید اگر سر سازگاری دارند خدا میان آن دو سازگاری خواهد داد آری خدا دانای آگاه است ٣٥﴾
﴿و خدا را بپرستید و چیزی را با او شریک مگردانید و به پدر و مادر احسان کنید و دربارهٔ خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایه خویش و همسایه بیگانه و همنشین و در راهمانده و بردگان خود [نیکی کنید] که خدا کسی را که متکبر و فخرفروش است دوست نمیدارد ٣٦﴾
﴿همان کسانی که بخل میورزند و مردم را به بخل وامیدارند و آنچه را خداوند از فضل خویش بدانها ارزانی داشته پوشیده میدارند و برای کافران عذابی خوارکننده آماده کردهایم ٣٧﴾
﴿آن روز کسانی که کفر ورزیدهاند و از پیامبر [خدا] نافرمانی کردهاند آرزو میکنند که ای کاش با خاک یکسان میشدند و از خدا هیچ سخنی را پوشیده نمیتوانند داشت ٤٢﴾
﴿ای کسانی که ایمان آوردهاید در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا زمانی که بدانید چه میگویید و [نیز] در حال جنابت [وارد نماز نشوید] مگر اینکه راهگذر باشید تا غسل کنید و اگر بیمارید یا در سفرید یا یکی از شما از قضای حاجت آمد یا با زنان آمیزش کردهاید و آب نیافتهاید پس بر خاکی پاک تیمم کنید و صورت و دستهایتان را مسح نمایید که خدا بخشنده و آمرزنده است ٤٣﴾
﴿برخی از آنان که یهودی اند کلمات را از جاهای خود برمیگردانند و با پیچانیدن زبان خود و به قصد طعنه زدن در دین [اسلام با درآمیختن عبری به عربی] میگویند شنیدیم و نافرمانی کردیم و بشنو [که کاش] ناشنوا گردی و [نیز از روی استهزا میگویند] راعنا [که در عربی یعنی به ما التفات کن ولی در عبری یعنی خبیث ما] و اگر آنان میگفتند شنیدیم و فرمان بردیم و بشنو و به ما بنگر قطعاً برای آنان بهتر و درستتر بود ولی خدا آنان را به علت کفرشان لعنت کرد در نتیجه جز [گروهی] اندک ایمان نمیآورند ٤٦﴾
﴿ای کسانی که به شما کتاب داده شدهاست به آنچه فرو فرستادیم و تصدیق کننده همان چیزی است که با شماست ایمان بیاورید پیش از آنکه چهرههایی را محو کنیم و در نتیجه آنها را به قهقرا بازگردانیم یا همچنانکه اصحاب سبت را لعنت کردیم آنان را [نیز] لعنت کنیم و فرمان خدا همواره تحقق یافتهاست ٤٧﴾
﴿مسلما خدا این را که به او شرک ورزیده شود نمیبخشاید و غیر از آن را برای هر که بخواهد میبخشاید و هر کس به خدا شرک ورزد به یقین گناهی بزرگ بربافته است ٤٨﴾
﴿آیا به کسانی که خویشتن را پاک میشمارند ننگریستهای [چنین نیست] بلکه خداست که هر که را بخواهد پاک میگرداند و به قدر نخ روی هسته خرمایی ستم نمیبینند ٤٩﴾
﴿آیا کسانی را که از کتاب [آسمانی] نصیبی یافتهاند ندیدهای که به جبت و طاغوت ایمان دارند و دربارهٔ کسانی که کفر ورزیدهاند میگویند اینان از کسانی که ایمان آوردهاند راهیافته ترند ٥١﴾
﴿به زودی کسانی را که به آیات ما کفر ورزیدهاند در آتشی [سوزان] درآوریم که هر چه پوستشان بریان گردد پوستهای دیگری بر جایش نهیم تا عذاب را بچشند آری خداوند توانای حکیم است ٥٦﴾
﴿و به زودی کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند در باغهایی که از زیر [درختان] آن نهرها روان است درآوریم برای همیشه در آن جاودانند و در آنجا همسرانی پاکیزه دارند و آنان را در سایه ای پایدار درآوریم ٥٧﴾
﴿خدا به شما فرمان میدهد که سپردهها را به صاحبان آنها رد کنید و چون میان مردم داوری میکنید به عدالت داوری کنید در حقیقت نیکو چیزی است که خدا شما را به آن پند میدهد خدا شنوای بیناست ٥٨﴾
﴿ای کسانی که ایمان آوردهاید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید پس هر گاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید این بهتر و نیکفرجامتر است ٥٩﴾
﴿آیا ندیدهای کسانی را که میپندارند به آنچه به سوی تو نازل شده و [به] آنچه پیش از تو نازل گردیده ایمان آوردهاند [با این همه] میخواهند داوری میان خود را به سوی طاغوت ببرند با آنکه قطعاً فرمان یافتهاند که بدان کفر ورزند و[لی] شیطان میخواهد آنان را به گمراهی دوری دراندازد ٦٠﴾
﴿پس چگونه هنگامی که به [سزای] کار و کردار پیشینشان مصیبتی به آنان میرسد نزد تو میآیند و به خدا سوگند میخورند که ما جز نیکویی و موافقت قصدی نداشتیم ٦٢﴾
﴿و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق الهی از او اطاعت کنند و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند پیش تو میآمدند و از خدا آمرزش میخواستند و پیامبر [نیز] برای آنان طلب آمرزش میکرد قطعاً خدا را توبه پذیر مهربان مییافتند ٦٤﴾
﴿ولی چنین نیست به پروردگارت قسم که ایمان نمیآورند مگر آنکه تو را در مورد آنچه میان آنان مایه اختلاف است داور گردانند سپس از حکمی که کردهای در دلهایشان احساس ناراحتی [و تردید] نکنند و کاملاً سر تسلیم فرود آورند ٦٥﴾
﴿و اگر بر آنان مقرر میکردیم که تن به کشتن دهید یا از خانههای خود به در آیید جز اندکی از ایشان آن را به کار نمیبستند و اگر آنان آنچه را بدان پند داده میشوند به کار میبستند قطعاً برایشان بهتر و در ثبات قدم ایشان مؤثرتر بود ٦٦﴾
﴿و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند در زمره کسانی خواهند بود که خدا ایشان را گرامی داشته [یعنی] با پیامبران و راستان و شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیکو همدمانند ٦٩﴾
﴿پس باید کسانی که زندگی دنیا را به آخرت سودا میکنند در راه خدا بجنگند و هر کس در راه خدا بجنگد و کشته یا پیروز شود به زودی پاداشی بزرگ به او خواهیم داد ٧٤﴾
﴿و چرا شما در راه خدا [و در راه نجات] مردان و زنان و کودکان مستضعف نمیجنگید همانان که میگویند پروردگارا ما را از این شهری که مردمش ستمپیشه اند بیرون ببر و از جانب خود برای ما سرپرستی قرار ده و از نزد خویش یاوری برای ما تعیین فرما ٧٥﴾
﴿کسانی که ایمان آوردهاند در راه خدا کارزار میکنند و کسانی که کافر شدهاند در راه طاغوت میجنگند پس با یاران شیطان بجنگید که نیرنگ شیطان [در نهایت] ضعیف است ٧٦﴾
﴿آیا ندیدی کسانی را که به آنان گفته شد [فعلا] دست [از جنگ] بدارید و نماز را برپا کنید و زکات بدهید و[لی] همین که کارزار بر آنان مقرر شد بناگاه گروهی از آنان از مردم [=مشرکان مکه] ترسیدند مانند ترس از خدا یا ترسی سختتر و گفتند پروردگارا چرا بر ما کارزار مقرر داشتی چرا ما را تا مدتی کوتاه مهلت ندادی بگو برخورداری [از این] دنیا اندک و برای کسی که تقوا پیشه کرده آخرت بهتر است و [در آنجا] به قدر نخ هسته خرمایی بر شما ستم نخواهد رفت ٧٧﴾
﴿هر کجا باشید شما را مرگ درمی یابد هر چند در برجهای استوار باشید و اگر [پیشامد] خوبی به آنان برسد میگویند این از جانب خداست و چون صدمه ای به ایشان برسد میگویند این از طرف توست بگو همه از جانب خداست [آخر] این قوم را چه شدهاست که نمیخواهند سخنی را [درست] دریابند ٧٨﴾
﴿و میگویند فرمانبرداریم ولی چون از نزد تو بیرون میروند جمعی از آنان شبانه جز آنچه تو میگویی تدبیر میکنند و خدا آنچه را که شبانه در سر میپرورند مینگارد پس از ایشان روی برتاب و بر خدا توکل کن و خدا بس کارساز است ٨١﴾
﴿و چون خبری [حاکی] از ایمنی یا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند و اگر آن را به پیامبر و اولیای امر خود ارجاع کنند قطعاً از میان آنان کسانی اند که [میتوانند درست و نادرست] آن را دریابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلماً جز [شمار] اندکی از شیطان پیروی میکردید ٨٣﴾
﴿پس در راه خدا پیکار کن جز عهدهدار شخص خود نیستی و[لی] مؤمنان را [به مبارزه] برانگیز باشد که خداوند آسیب کسانی را که کفر ورزیدهاند [از آنان] بازدارد و خداست که قدرتش بیشتر و کیفرش سختتر است ٨٤﴾
﴿هر کس شفاعت پسندیده کند برای وی از آن نصیبی خواهد بود و هر کس شفاعت ناپسندیده ای کند برای او از آن [نیز] سهمی خواهد بود و خدا همواره به هر چیزی تواناست ٨٥﴾
﴿شما را چه شدهاست که دربارهٔ منافقان دو دسته شدهاید با اینکه خدا آنان را به [سزای] آنچه انجام دادهاند سرنگون کردهاست آیا میخواهید کسی را که خدا در گمراهی اش وانهاده است به راه آورید و حال آنکه هر که را خدا در گمراهی اش وانهد هرگز راهی برای [هدایت] او نخواهی یافت ٨٨﴾
﴿همان گونه که خودشان کافر شدهاند آرزو دارند [که شما نیز] کافر شوید تا با هم برابر باشید پس زنهار از میان ایشان برای خود دوستانی اختیار مکنید تا آنکه در راه خدا هجرت کنند پس اگر روی برتافتند هر کجا آنان را یافتید به اسارت بگیرید و بکشیدشان و از ایشان یار و یاوری برای خود مگیرید ٨٩﴾
﴿مگر کسانی که با گروهی که میان شما و میان آنان پیمانی است پیوند داشته باشند یا نزد شما بیایند در حالی که سینه آنان از جنگیدن با شما یا جنگیدن با قوم خود به تنگ آمده باشد و اگر خدا میخواست قطعاً آنان را بر شما چیره میکرد و حتماً با شما میجنگیدند پس اگر از شما کنارهگیری کردند و با شما نجنگیدند و با شما طرح صلح افکندند [دیگر] خدا برای شما راهی [برای تجاوز] بر آنان قرار ندادهاست ٩٠﴾
﴿به زودی گروهی دیگر را خواهید یافت که میخواهند از شما آسودهخاطر و از قوم خود [نیز] ایمن باشند هر بار که به فتنه بازگردانده شوند سر در آن فرو میبرند پس اگر از شما کنارهگیری نکردند و به شما پیشنهاد صلح نکردند و از شما دست برنداشتند هر کجا آنان را یافتید به اسارت بگیرید و بکشیدشان آنانند که ما برای شما علیه ایشان تسلطی آشکار قرار دادهایم ٩١﴾
﴿و هیچ مؤمنی را نسزد که مؤمنی را جز به اشتباه بکشد و هر کس مؤمنی را به اشتباه کشت باید بنده مؤمنی را آزاد و به خانواده او خونبها پرداخت کند مگر اینکه آنان گذشت کنند و اگر [مقتول] از گروهی است که دشمنان شمایند و [خود] وی مؤمن است [قاتل] باید بنده مؤمنی را آزاد کند [و پرداخت خونبها لازم نیست] و اگر [مقتول] از گروهی است که میان شما و میان آنان پیمانی است باید به خانواده وی خونبها پرداخت نماید و بنده مؤمنی را آزاد کند و هر کس [بنده] نیافت باید دو ماه پیاپی به عنوان توبه ای از جانب خدا روزه بدارد و خدا همواره دانای سنجیده کار است ٩٢﴾
﴿ای کسانی که ایمان آوردهاید چون در راه خدا سفر میکنید [خوب] رسیدگی کنید و به کسی که نزد شما [اظهار] اسلام میکند مگویید تو مؤمن نیستی [تا بدین بهانه] متاع زندگی دنیا را بجویید چرا که غنیمتهای فراوان نزد خداست قبلاً خودتان [نیز] همین گونه بودید و خدا بر شما منت نهاد پس خوب رسیدگی کنید که خدا همواره به آنچه انجام میدهید آگاه است ٩٤﴾
﴿مؤمنان خانه نشین که زیاندیده نیستند با آن مجاهدانی که با مال و جان خود در راه خدا جهاد میکنند یکسان نمیباشند خداوند کسانی را که با مال و جان خود جهاد میکنند به درجه ای بر خانه نشینان مزیت بخشیده و همه را خدا وعده [پاداش] نیکو داده و[لی] مجاهدان را بر خانه نشینان به پاداشی بزرگ برتری بخشیدهاست ٩٥﴾
﴿کسانی که بر خویشتن ستمکار بودهاند [وقتی] فرشتگان جانشان را میگیرند میگویند در چه [حال] بودید پاسخ میدهند ما در زمین از مستضعفان بودیم میگویند مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید پس آنان جایگاهشان دوزخ است و [دوزخ] بد سرانجامی است ٩٧﴾
﴿و هر که در راه خدا هجرت کند در زمین اقامتگاههای فراوان و گشایشها خواهد یافت و هر کس [به قصد] مهاجرت در راه خدا و پیامبر او از خانه اش به درآید سپس مرگش دررسد پاداش او قطعاً بر خداست و خدا آمرزنده مهربان است ١٠٠﴾
﴿و چون در زمین سفر کردید اگر بیم داشتید که آنان که کفر ورزیدهاند به شما آزار برسانند گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید چرا که کافران پیوسته برای شما دشمنی آشکارند ١٠١﴾
﴿و هر گاه در میان ایشان بودی و برایشان نماز برپا داشتی پس باید گروهی از آنان با تو [به نماز] ایستند و باید جنگافزارهای خود را برگیرند و چون به سجده رفتند [و نماز را تمام کردند] باید پشت سر شما قرار گیرند و گروه دیگری که نماز نکردهاند باید بیایند و با تو نماز گزارند و البته جانب احتیاط را فرونگذارند و جنگافزارهای خود را برگیرند [زیرا] کافران آرزو میکنند که شما از جنگافزارها و ساز و برگ خود غافل شوید تا ناگهان بر شما یورش برند و اگر از باران در زحمتید یا بیمارید گناهی بر شما نیست که جنگافزارهای خود را بر زمین نهید ولی مواظب خود باشید بی گمان خدا برای کافران عذاب خفت آوری آماده کردهاست ١٠٢﴾
﴿و چون نماز را به جای آوردید خدا را [در همه حال] ایستاده و نشسته و بر پهلوآرمیده یاد کنید پس چون آسودهخاطر شدید نماز را [بهطور کامل] به پا دارید زیرا نماز بر مؤمنان در اوقات معین مقرر شدهاست ١٠٣﴾
﴿و در تعقیب گروه [دشمنان] سستی نورزید اگر شما درد میکشید آنان [نیز] همان گونه که شما درد میکشید درد میکشند و حال آنکه شما چیزهایی از خدا امید دارید که آنها امید ندارند و خدا همواره دانای سنجیده کار است ١٠٤﴾
﴿کارهای ناروای خود را] از مردم پنهان میدارند و[لی نمیتوانند] از خدا پنهان دارند و چون شبانگاه به چاره اندیشی میپردازند و سخنانی میگویند که وی [بدان] خشنود نیست او با آنان است و خدا به آنچه انجام میدهند همواره احاطه دارد ١٠٨﴾
﴿هان شما همانان هستید که در زندگی دنیا از ایشان جانبداری کردید پس چه کسی روز رستاخیز از آنان در برابر خدا جانبداری خواهد کرد یا چه کسی حمایتگر [و مدافع] آنان تواند بود ١٠٩﴾
﴿و اگر فضل خدا و رحمت او بر تو نبود طایفه ای از ایشان آهنگ آن داشتند که تو را از راه به در کنند و[لی] جز خودشان [کسی] را گمراه نمیسازند و هیچ گونه زیانی به تو نمیرسانند و خدا کتاب و حکمت بر تو نازل کرد و آنچه را نمیدانستی به تو آموخت و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود ١١٣﴾
﴿در بسیاری از رازگوییهای ایشان خیری نیست مگر کسی که [بدین وسیله] به صدقه یا کار پسندیده یا سازشی میان مردم فرمان دهد و هر کس برای طلب خشنودی خدا چنین کند به زودی او را پاداش بزرگی خواهیم داد ١١٤﴾
﴿و هر کس پس از آنکه راه هدایت برای او آشکار شد با پیامبر به مخالفت برخیزد و [راهی] غیر راه مؤمنان در پیش گیرد وی را بدانچه روی خود را بدان سو کرده واگذاریم و به دوزخش کشانیم و چه بازگشتگاه بدی است ١١٥﴾
﴿خداوند این را که به او شرک آورده شود نمیآمرزد و فروتر از آن را بر هر که بخواهد میبخشاید و هر کس به خدا شرک ورزد قطعاً دچار گمراهی دور و درازی شدهاست ١١٦﴾
﴿و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهای دور و دراز خواهم کرد و وادارشان میکنم تا گوشهای دامها را شکاف دهند و وادارشان میکنم تا آفریده خدا را دگرگون سازند و[لی] هر کس به جای خدا شیطان را دوست [خدا] گیرد قطعاً دستخوش زیان آشکاری شدهاست ١١٩﴾
﴿و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند به زودی آنان را در بوستانهایی که از زیر [درختان] آن نهرها روان است درآوریم همیشه در آن جاودانند وعده خدا راست است و چه کسی در سخن از خدا راستگوتر است ١٢٢﴾
﴿و کسانی که کارهای شایسته کنند چه مرد باشند یا آن در حالی که مؤمن باشند آنان داخل بهشت میشوند و به قدر گودی پشت هسته خرمایی مورد ستم قرار نمیگیرند ١٢٤﴾
﴿و دربارهٔ آنان رای تو را میپرسند بگو خدا دربارهٔ آنان به شما فتوا میدهد و [نیز] دربارهٔ آنچه در قرآن بر شما تلاوت میشود در مورد زنان یتیمی که حق مقرر آنان را به ایشان نمیدهید و تمایل به ازدواج با آنان دارید و [درباره] کودکان ناتوان و اینکه با یتیمان [چگونه] به داد رفتار کنید [پاسخگر شماست] و هر کار نیکی انجام دهید قطعاً خدا به آن داناست ١٢٧﴾
﴿و اگر زنی از شوهر خویش بیم ناسازگاری یا رویگردانی داشته باشد بر آن دو گناهی نیست که از راه صلح با یکدیگر به آشتی گرایند که سازش بهتر است و[لی] بخل [و بی گذشت بودن] در نفوس حضور [و غلبه] دارد و اگر نیکی کنید و پرهیزگاری پیشه نمایید قطعاً خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است ١٢٨﴾
﴿و شما هرگز نمیتوانید میان زنان عدالت کنید هر چند [بر عدالت] حریص باشید پس به یک طرف یکسره تمایل نورزید تا آن [زن دیگر] را سرگشته [=بلا تکلیف] رها کنید و اگر سازش نمایید و پرهیزگاری کنید یقیناً خدا آمرزنده مهربان است ١٢٩﴾
﴿و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن خداست و ما به کسانی که پیش از شما به آنان کتاب داده شده و [نیز] به شما سفارش کردیم که از خدا پروا کنید و اگر کفر ورزید [چه باک که] آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن خداست و خدا بینیاز ستوده[صفات] است مِیدًا ١٣١﴾
﴿ای کسانی که ایمان آوردهاید پیوسته به عدالت قیام کنید و برای خدا گواهی دهید هر چند به زیان خودتان یا [به زیان] پدر و مادر و خویشاوندان [شما] باشد اگر [یکی از دو طرف دعوا] توانگر یا نیازمند باشد باز خدا به آن دو [از شما] سزاوارتر است پس از پی هوس نروید که [درنتیجه از حق] عدول کنید و اگر به انحراف گرایید یا اعراض نمایید قطعاً خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است ١٣٥﴾
﴿ای کسانی که ایمان آوردهاید به خدا و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاد و کتابهایی که قبلاً نازل کرده بگروید و هر کس به خدا و فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و روز بازپسین کفر ورزد در حقیقت دچار گمراهی دور و درازی شدهاست ١٣٦﴾
﴿کسانی که ایمان آوردند سپس کافر شدند و باز ایمان آوردند سپس کافر شدند آنگاه به کفر خود افزودند قطعاً خدا آنان را نخواهد بخشید و راهی به ایشان نخواهد نمود ١٣٧﴾
﴿و البته [خدا] در کتاب [قرآن] بر شما نازل کرده که هر گاه شنیدید آیات خدا مورد انکار و ریشخند قرار میگیرد با آنان منشینید تا به سخنی غیر از آن درآیند چرا که در این صورت شما هم مثل آنان خواهید بود خداوند منافقان و کافران را همگی در دوزخ گرد خواهد آورد ١٤٠﴾
﴿همانان که مترصد شمایند پس اگر از جانب خدا به شما فتحی برسد میگویند مگر ما با شما نبودیم و اگر برای کافران نصیبی باشد میگویند مگر ما بر شما تسلط نداشتیم و شما را از [ورود در جمع] مؤمنان بازنمیداشتیم پس خداوند روز قیامت میان شما داوری میکند و خداوند هرگز بر [زیان] مؤمنان برای کافران راه [تسلطی] قرار ندادهاست ١٤١﴾
﴿منافقان با خدا نیرنگ میکنند و حال آنکه او با آنان نیرنگ خواهد کرد و چون به نماز ایستند با کسالت برخیزند با مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمیکنند ١٤٢﴾
﴿مگر کسانی که توبه کردند و [عمل خود را] اصلاح نمودند و به خدا تمسک جستند و دین خود را برای خدا خالص گردانیدند که [در نتیجه] آنان با مؤمنان خواهند بود و به زودی خدا مؤمنان را پاداشی بزرگ خواهد بخشید ١٤٦﴾
﴿کسانی که به خدا و پیامبرانش کفر میورزند و میخواهند میان خدا و پیامبران او جدایی اندازند و میگویند ما به بعضی ایمان داریم و بعضی را انکار میکنیم و میخواهند میان این [دو] راهی برای خود اختیار کنند ١٥٠﴾
﴿و کسانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آورده و میان هیچکدام از آنان فرق نمیگذارند به زودی [خدا] پاداش آنان را عطا میکند و خدا آمرزنده مهربان است ١٥٢﴾
﴿اهل کتاب از تو میخواهند که کتابی از آسمان [یکباره] بر آنان فرود آوری البته از موسی بزرگتر از این را خواستند و گفتند خدا را آشکارا به ما بنمای پس به سزای ظلمشان صاعقه آنان را فرو گرفت سپس بعد از آنکه دلایل آشکار برایشان آمد گوساله را [به پرستش] گرفتند و ما از آن هم درگذشتیم و به موسی برهانی روشن عطا کردیم ١٥٣﴾
﴿و کوه طور را به یادبود پیمان [با] آنان بالای سرشان افراشته داشتیم و به آنان گفتیم سجده کنان از در درآیید و [نیز] به آنان گفتیم در روز شنبه تجاوز مکنید و از ایشان پیمانی استوار گرفتیم ١٥٤﴾
﴿پس به [سزای] پیمانشکنیشان و انکارشان نسبت به آیات خدا و کشتار ناحق آنان [از] انبیا و گفتارشان که دلهای ما در غلاف است [لعنتشان کردیم] بلکه خدا به خاطر کفرشان بر دلهایشان مهر زده و در نتیجه جز شماری اندک [از ایشان] ایمان نمیآورند ١٥٥﴾
﴿و گفته ایشان که ما مسیح عیسی بن مریم پیامبر خدا را کشتیم و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند لیکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانی که دربارهٔ او اختلاف کردند قطعاً در مورد آن دچار شک شدهاند و هیچ علمی بدان ندارند جز آنکه از گمان پیروی میکنند و یقیناً او را نکشتند ١٥٧﴾
﴿پس به سزای ستمی که از یهودیان سر زد و به سبب آنکه [مردم را] بسیار از راه خدا بازداشتند چیزهای پاکیزه ای را که بر آنان حلال شده بود حرام گردانیدیم ١٦٠﴾
﴿لیکن راسخان آنان در دانش و مؤمنان به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل گردیده ایمان دارند و خوشا بر نمازگزاران و زکات دهندگان و ایمان آورندگان به خدا و روز بازپسین که به زودی به آنان پاداشی بزرگ خواهیم داد ١٦٢﴾
﴿ما همچنانکه به نوح و پیامبران بعد از او وحی کردیم به تو [نیز] وحی کردیم و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان [نیز] وحی نمودیم و به داوود زبور بخشیدیم ١٦٣﴾
﴿و پیامبرانی [را فرستادیم] که در حقیقت [ماجرای] آنان را قبلاً بر تو حکایت نمودیم و پیامبرانی [را نیز برانگیخته ایم] که [سرگذشت] ایشان را بر تو بازگو نکردهایم و خدا با موسی آشکارا سخن گفت ١٦٤﴾
﴿لیکن خدا به [حقانیت] آنچه بر تو نازل کردهاست گواهی میدهد [او] آن را به علم خویش نازل کردهاست و فرشتگان [نیز] گواهی میدهند و کافی است خدا گواه باشد ١٦٦﴾
﴿ای مردم آن پیامبر [موعود] حقیقت را از سوی پروردگارتان برای شما آوردهاست پس ایمان بیاورید که برای شما بهتر است و اگر کافر شوید [بدانید که] آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست و خدا دانای حکیم است ١٧٠﴾
﴿ای اهل کتاب در دین خود غلو مکنید و دربارهٔ خدا جز [سخن] درست مگویید مسیح عیسی بن مریم فقط پیامبر خدا و کلمه اوست که آن را به سوی مریم افکنده و روحی از جانب اوست پس به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید و نگویید [خدا] سهگانه است بازایستید که برای شما بهتر است خدا فقط معبودی یگانه است منزه از آن است که برای او فرزندی باشد آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و خداوند بس کارساز است ١٧١﴾
﴿مسیح از اینکه بنده خدا باشد هرگز ابا نمیورزد و فرشتگان مقرب [نیز ابا ندارند] و هر کس از پرستش او امتناع ورزد و بزرگی فروشد به زودی همه آنان را به سوی خود گرد میآورد ١٧٢﴾
﴿اما کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند پاداششان را به تمام [و کمال] خواهد داد و از فضل خود به ایشان افزونتر میبخشد و اما کسانی که امتناع ورزیده و بزرگی فروختهاند آنان را به عذابی دردناک دچار میسازد و در برابر خدا برای خود یار و یاوری نخواهند یافت ١٧٣﴾
﴿و اما کسانی که به خدا گرویدند و به او تمسک جستند به زودی [خدا] آنان را در جوار رحمت و فضلی از جانب خویش درآورد و ایشان را به سوی خود به راهی راست هدایت کند ١٧٥﴾
﴿از تو [درباره کلاله] فتوا میطلبند بگو خدا دربارهٔ کلاله فتوا میدهد اگر مردی بمیرد و فرزندی نداشته باشد و خواهری داشته باشد نصف میراث از آن اوست و آن [مرد نیز] از او ارث میبرد اگر برای او [=خواهر] فرزندی نباشد پس اگر [ورثه فقط] دو خواهر باشند دو سوم میراث برای آن دو است و اگر [چند] خواهر و برادرند پس نصیب مرد مانند نصیب دو زن است خدا برای شما توضیح میدهد تا مبادا گمراه شوید و خداوند به هر چیزی داناست ١٧٦﴾
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان، ای مردم از پروردگارتان که شما را از نفس واحدی آفرید و جفتش را [نیز] از او آفرید و از آن دو مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد پروا دارید و از خدایی که به [نام] او از همدیگر درخواست میکنید پروا نمایید و زنهار از خویشاوندان مبرید که خدا همواره بر شما نگهبان است ١ و اموال یتیمان را به آنان [باز]دهید و [مال پاک] و [مرغوب آنان] را با [مال] ناپاک [خود] عوض نکنید و اموال آنان را همراه با اموال خود مخورید که این گناهی بزرگ است ٢ و اگر در اجرای عدالت میان دختران یتیم بیمناکید هر چه از زنان [دیگر] که شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنی گیرید پس اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید به یک [زن آزاد] یا به آنچه [از کنیزان] مالک شدهاید [اکتفا کنید] این [خودداری] نزدیکتر است تا به ستم گرایید [و بیهوده عیالوار گردید] ٣ و مهر زنان را به عنوان هدیه ای از روی طیب خاطر به ایشان بدهید و اگر به میل خودشان چیزی از آن را به شما واگذاشتند آن را حلال و گوارا بخورید ٤ و اموال خود را که خداوند آن را وسیله قوام [زندگی] شما قرار داده به سفیهان مدهید و[لی] از [عواید] آن به ایشان بخورانید و آنان را پوشاک دهید و با آنان سخنی پسندیده بگویید ٥ و یتیمان را بیازمایید تا وقتی به [سن] زناشویی برسند پس اگر در ایشان رشد [فکری] یافتید اموالشان را به آنان رد کنید و آن را [از بیم آنکه مبادا] بزرگ شوند به اسراف و شتاب مخورید و آن کس که توانگر است باید [از گرفتن اجرت سرپرستی] خودداری ورزد و هر کس تهیدست است باید مطابق عرف [از آن] بخورد پس هر گاه اموالشان را به آنان رد کردید بر ایشان گواه بگیرید خداوند حسابرسی را کافی است ٦ برای مردان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان [آنان] بر جای گذاشتهاند سهمی است و برای زنان [نیز] از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان [آنان] بر جای گذاشتهاند سهمی [خواهد بود] خواه آن [مال] کم باشد یا زیاد نصیب هر کس مفروض شدهاست ٧ و هر گاه خویشاوندان یتیمان و مستمندان در تقسیم [ارث] حاضر شدند [چیزی] از آن را به ایشان ارزانی دارید و با آنان سخنی پسندیده گویید ٨ و آنان که اگر فرزندان ناتوانی از خود بر جای بگذارند بر [آینده] آنان بیم دارند باید [از ستم بر یتیمان مردم نیز] بترسند پس باید از خدا پروا دارند و سخنی [بجا و] درست گویند ٩ در حقیقت کسانی که اموال یتیمان را به ستم میخورند جز این نیست که آتشی در شکم خود فرو میبرند و به زودی در آتشی فروزان درآیند ١٠ خداوند به شما دربارهٔ فرزندانتان سفارش میکند سهم پسر چون سهم دو دختر است و اگر [همه ورثه] دختر [و] از دو تن بیشتر باشند سهم آنان دو سوم ماترک است و اگر [دختری که ارث میبرد] یکی باشد نیمی از میراث از آن اوست و برای هر یک از پدر و مادر وی [=متوفی] یک ششم از ماترک [مقرر شده] است این در صورتی است که [متوفی] فرزندی داشته باشد ولی اگر فرزندی نداشته باشد و [تنها] پدر و مادرش از او ارث برند برای مادرش یک سوم است [و بقیه را پدر میبرد] و اگر او برادرانی داشته باشد مادرش یک ششم میبرد [البته همه اینها] پس از انجام وصیتی است که او بدان سفارش کرده یا د ینی [که باید استثنا شود] شما نمیدانید پدران و فرزندانتان کدام یک برای شما سودمندترند [این] فرضی است از جانب خدا زیرا خداوند دانای حکیم است ١١ و نیمی از میراث همسرانتان از آن شما [شوهران] است اگر آنان فرزندی نداشته باشند و اگر فرزندی داشته باشند یک چهارم ماترک آنان از آن شماست [البته] پس از انجام وصیتی که بدان سفارش کردهاند یا د ینی [که باید استثنا شود] و یک چهارم از میراث شما برای آنان است اگر شما فرزندی نداشته باشید و اگر فرزندی داشته باشید یکهشتم برای میراث شما از ایشان خواهد بود [البته] پس از انجام وصیتی که بدان سفارش کردهاید یا د ینی [که باید استثنا شود] و اگر مرد یا زنی که از او ارث میبرند کلاله [=بیفرزند و بیپدر و مادر] باشد و برای او برادر یا خواهری باشد پس برای هر یک از آن دو یک ششم [ماترک] است و اگر آنان بیش از این باشند در یک سوم [ماترک] مشارکت دارند [البته] پس از انجام وصیتی که بدان سفارش شده یا د ینی که [باید استثنا شود به شرط آنکه از این طریق] زیانی [به ورثه] نرساند این است سفارش خدا و خداست که دانای بردبار است ١٢ اینها احکام الهی است و هر کس از خدا و پیامبر او اطاعت کند وی را به باغهایی درآورد که از زیر [درختان] آن نهرها روان است در آن جاودانه اند و این همان کامیابی بزرگ است ١٣ و هر کس از خدا و پیامبر او نافرمانی کند و از حدود مقرر او تجاوز نماید وی را در آتشی درآورد که همواره در آن خواهد بود و برای او عذابی خفت آور است ١٤ و از زنان شما کسانی که مرتکب زنا میشوند چهار تن از میان خود [مسلمانان] بر آنان گواه گیرید پس اگر شهادت دادند آنان [=زنان] را در خانهها نگاه دارید تا مرگشان فرا رسد یا خدا راهی برای آنان قرار دهد ١٥ و از میان شما آن دو تن را که مرتکب زشتکاری میشوند آزارشان دهید پس اگر توبه کردند و درستکار شدند از آنان صرفنظر کنید زیرا خداوند توبه پذیر مهربان است ١٦ توبه نزد خداوند تنها برای کسانی است که از روی نادانی مرتکب گناه میشوند سپس به زودی توبه میکنند اینانند که خدا توبه شان را میپذیرد و خداوند دانای حکیم است ١٧ و توبه کسانی که گناه میکنند تا وقتی که مرگ یکی از ایشان دررسد میگوید اکنون توبه کردم پذیرفته نیست و [نیز توبه] کسانی که در حال کفر میمیرند پذیرفته نخواهد بود آنانند که برایشان عذابی دردناک آماده کردهایم ١٨ ای کسانی که ایمان آوردهاید برای شما حلال نیست که زنان را به اکراه ارث برید و آنان را زیر فشار مگذارید تا بخشی از آنچه را به آنان دادهاید [از چنگشان به در] برید مگر آنکه مرتکب زشتکاری آشکاری شوند و با آنها بشایستگی رفتار کنید و اگر از آنان خوشتان نیامد پس چه بسا چیزی را خوش نمیدارید و خدا در آن مصلحت فراوان قرار میدهد ١٩ و اگر خواستید همسری [دیگر] به جای همسر [پیشین خود] ستانید و به یکی از آنان مال فراوانی داده باشید چیزی از او پس مگیرید آیا میخواهید آن [مال] را به بهتان و گناه آشکار بگیرید ٢٠ و چگونه آن [م هر] را میستانید با آنکه از یکدیگر کام گرفتهاید و آنان از شما پیمانی استوار گرفتهاند ٢١ و با زنانی که پدرانتان به ازدواج خود درآورده اند نکاح مکنید مگر آنچه که پیشتر رخ دادهاست چرا که آن زشتکاری و [مایه] دشمنی و بد راهی بودهاست ٢٢ نکاح اینان] بر شما حرام شدهاست مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمههایتان و خالههایتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادرهایتان که به شما شیر دادهاند و خواهران رضاعی شما و مادران زنانتان و دختران همسرانتان که [آنها دختران] در دامان شما پرورش یافتهاند و با آن همسران همبستر شدهاید پس اگر با آنها همبستر نشدهاید بر شما گناهی نیست [که با دخترانشان ازدواج کنید] و زنان پسرانتان که از پشت خودتان هستند و جمع دو خواهر با همدیگر مگر آنچه که در گذشته رخ داده باشد که خداوند آمرزنده مهربان است ٢٣ و زنان شوهردار [نیز بر شما حرام شدهاست] به استثنای زنانی که مالک آنان شدهاید [این] فریضه الهی است که بر شما مقرر گردیدهاست و غیر از این [زنان نامبرده] برای شما حلال است که [زنان دیگر را] به وسیله اموال خود طلب کنید در صورتی که پاکدامن باشید و زناکار نباشید و زنانی را که متعه کردهاید مهرشان را به عنوان فریضه ای به آنان بدهید و بر شما گناهی نیست که پس از مقرر با یکدیگر توافق کنید مسلماً خداوند دانای حکیم است ٢٤ و هر کس از شما از نظر مالی نمیتواند زنان [آزاد] پاکدامن با ایمان را به همسری [خود] درآورد پس با دختران جوانسال با ایمان شما که مالک آنان هستید [ازدواج کند] و خدا به ایمان شما داناتر است [همه] از یکدیگرید پس آنان را با اجازه خانواده شان به همسری [خود] درآورید و مهرشان را بهطور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه] پاکدامن باشند نه زناکار و دوستگیران پنهانی نباشند پس چون به ازدواج [شما] درآمدند اگر مرتکب فحشا شدند پس بر آنان نیمی از عذاب [=مجازات] زنان آزاد است این [پیشنهاد زناشویی با کنیزان] برای کسی از شماست که از آلایش گناه بیم دارد و صبر کردن برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است ٢٥ خدا میخواهد برای شما توضیح دهد و راه [و رسم] کسانی را که پیش از شما بودهاند به شما بنمایاند و بر شما ببخشاید و خدا دانای حکیم است ٢٦ خدا میخواهد تا بر شما ببخشاید و کسانی که از خواسته ها[ی نفسانی] پیروی میکنند میخواهند شما دستخوش انحرافی بزرگ شوی ٢٧ خدا میخواهد تا بارتان را سبک گرداند و [میداند که] انسان ناتوان آفریده شدهاست ٢٨ ای کسانی که ایمان آوردهاید اموال همدیگر را به ناروا مخورید مگر آنکه داد و ستدی با تراضی یکدیگر از شما [انجام گرفته] باشد و خودتان را مکشید زیرا خدا همواره با شما مهربان است ٢٩ و هر کس از روی تجاوز و ستم چنین کند به زودی وی را در آتشی درآوریم و این کار بر خدا آسان است ٣٠ اگر از گناهان بزرگی که از آن[ها] نهی شدهاید دوری گزینید بدیهای شما را از شما میزداییم و شما را در جایگاهی ارجمند درمیآوریم ٣١ و زنهار آنچه را خداوند به [سبب] آن بعضی از شما را بر بعضی [دیگر] برتری داده آرزو مکنید برای مردان از آنچه [به اختیار] کسب کردهاند بهره ای است و برای زنان [نیز] از آنچه [به اختیار] کسب کردهاند بهره ای است و از فضل خدا درخواست کنید که خدا به هر چیزی داناست ٣٢ و از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان و کسانی که شما [با آنان] پیمان بستهاید بر جای گذاشتهاند برای هر یک [از مردان و زنان] وارثانی قرار دادهایم پس نصیبشان را به ایشان بدهید زیرا خدا همواره بر هر چیزی گواه است ٣٣ مردان سرپرست زنانند به دلیل آنکه خدا برخی از ایشان را بر برخی برتری داده و [نیز] به دلیل آنکه از اموالشان خرج میکنند پس زنان درستکار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [برای آنان] حفظ کرده اسرار [شوهران خود] را حفظ میکنند و زنانی را که از نافرمانی آنان بیم دارید [نخست] پندشان دهید و [بعد] در خوابگاهها از ایشان دوری کنید و [اگر تأثیر نکرد] آنان را ترک کنید پس اگر شما را اطاعت کردند [دیگر] بر آنها هیچ راهی [برای سرزنش] مجویید که خدا والای بزرگ است ٣٤ و اگر از جدایی میان آن دو [زن و شوهر] بیم دارید پس داوری از خانواده آن [شوهر] و داوری از خانواده آن [زن] تعیین کنید اگر سر سازگاری دارند خدا میان آن دو سازگاری خواهد داد آری خدا دانای آگاه است ٣٥ و خدا را بپرستید و چیزی را با او شریک مگردانید و به پدر و مادر احسان کنید و دربارهٔ خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایه خویش و همسایه بیگانه و همنشین و در راهمانده و بردگان خود [نیکی کنید] که خدا کسی را که متکبر و فخرفروش است دوست نمیدارد ٣٦ همان کسانی که بخل میورزند و مردم را به بخل وامیدارند و آنچه را خداوند از فضل خویش بدانها ارزانی داشته پوشیده میدارند و برای کافران عذابی خوارکننده آماده کردهایم ٣٧ و کسانی که اموالشان را برای نشاندادن به مردم انفاق میکنند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارند و هر کس شیطان یار او باشد چه بد همدمی است ٣٨ و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان میآوردند و از آنچه خدا به آنان روزی داده انفاق میکردند چه زیانی برایشان داشت و خدا به [کار] آنان داناست ٣٩ در حقیقت خدا هموزن ذره ای ستم نمیکند و اگر [آن ذره کار] نیکی باشد دو چندانش میکند و از نزد خویش پاداشی بزرگ میبخشد ٤٠ پس چگونه است [حالشان] آنگاه که از هر امتی گواهی آوریم و تو را بر آنان گواه آوریم ٤١ آن روز کسانی که کفر ورزیدهاند و از پیامبر [خدا] نافرمانی کردهاند آرزو میکنند که ای کاش با خاک یکسان میشدند و از خدا هیچ سخنی را پوشیده نمیتوانند داشت ٤٢ ای کسانی که ایمان آوردهاید در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا زمانی که بدانید چه میگویید و [نیز] در حال جنابت [وارد نماز نشوید] مگر اینکه راهگذر باشید تا غسل کنید و اگر بیمارید یا در سفرید یا یکی از شما از قضای حاجت آمد یا با زنان آمیزش کردهاید و آب نیافتهاید پس بر خاکی پاک تیمم کنید و صورت و دستهایتان را مسح نمایید که خدا بخشنده و آمرزنده است ٤٣ آیا به کسانی که بهره ای از کتاب یافتهاند ننگریستی گمراهی را میخرند و میخواهند شما [نیز] گمراه شوید ٤٤ و خدا به [حال] دشمنان شما داناتر است کافی است که خدا سرپرست [شما] باشد و کافی است که خدا یاور [شما] باشد ٤٥ برخی از آنان که یهودی اند کلمات را از جاهای خود برمیگردانند و با پیچانیدن زبان خود و به قصد طعنه زدن در دین [اسلام با درآمیختن عبری به عربی] میگویند شنیدیم و نافرمانی کردیم و بشنو [که کاش] ناشنوا گردی و [نیز از روی استهزا میگویند] راعنا [که در عربی یعنی به ما التفات کن ولی در عبری یعنی خبیث ما] و اگر آنان میگفتند شنیدیم و فرمان بردیم و بشنو و به ما بنگر قطعاً برای آنان بهتر و درستتر بود ولی خدا آنان را به علت کفرشان لعنت کرد در نتیجه جز [گروهی] اندک ایمان نمیآورند ٤٦ ای کسانی که به شما کتاب داده شدهاست به آنچه فرو فرستادیم و تصدیق کننده همان چیزی است که با شماست ایمان بیاورید پیش از آنکه چهرههایی را محو کنیم و در نتیجه آنها را به قهقرا بازگردانیم یا همچنانکه اصحاب سبت را لعنت کردیم آنان را [نیز] لعنت کنیم و فرمان خدا همواره تحقق یافتهاست ٤٧ مسلما خدا این را که به او شرک ورزیده شود نمیبخشاید و غیر از آن را برای هر که بخواهد میبخشاید و هر کس به خدا شرک ورزد به یقین گناهی بزرگ بربافته است ٤٨ آیا به کسانی که خویشتن را پاک میشمارند ننگریستهای [چنین نیست] بلکه خداست که هر که را بخواهد پاک میگرداند و به قدر نخ روی هسته خرمایی ستم نمیبینند ٤٩ ببین چگونه بر خدا دروغ میبندند و بس است که این یک گناه آشکار باشد ٥٠ آیا کسانی را که از کتاب [آسمانی] نصیبی یافتهاند ندیدهای که به جبت و طاغوت ایمان دارند و دربارهٔ کسانی که کفر ورزیدهاند میگویند اینان از کسانی که ایمان آوردهاند راهیافته ترند ٥١ اینانند که خدا لعنتشان کرده و هر که را خدا لعنت کند هرگز برای او یاوری نخواهی یافت ٥٢ آیا آنان نصیبی از حکومت دارند [اگر هم داشتند] به قدر نقطه پشت هسته خرمایی [چیزی] به مردم نمیدادند ٥٣ بلکه به مردم برای آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده رشک میورزند در حقیقت ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و به آنان ملکی بزرگ بخشیدیم ٥٤ پس برخی از آنان به وی ایمان آوردند و برخی از ایشان از او روی برتافتند و [برای آنان] دوزخ پرشراره بس است ٥٥ به زودی کسانی را که به آیات ما کفر ورزیدهاند در آتشی [سوزان] درآوریم که هر چه پوستشان بریان گردد پوستهای دیگری بر جایش نهیم تا عذاب را بچشند آری خداوند توانای حکیم است ٥٦ و به زودی کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند در باغهایی که از زیر [درختان] آن نهرها روان است درآوریم برای همیشه در آن جاودانند و در آنجا همسرانی پاکیزه دارند و آنان را در سایه ای پایدار درآوریم ٥٧ خدا به شما فرمان میدهد که سپردهها را به صاحبان آنها رد کنید و چون میان مردم داوری میکنید به عدالت داوری کنید در حقیقت نیکو چیزی است که خدا شما را به آن پند میدهد خدا شنوای بیناست ٥٨ ای کسانی که ایمان آوردهاید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید پس هر گاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید این بهتر و نیکفرجامتر است ٥٩ آیا ندیدهای کسانی را که میپندارند به آنچه به سوی تو نازل شده و [به] آنچه پیش از تو نازل گردیده ایمان آوردهاند [با این همه] میخواهند داوری میان خود را به سوی طاغوت ببرند با آنکه قطعاً فرمان یافتهاند که بدان کفر ورزند و[لی] شیطان میخواهد آنان را به گمراهی دوری دراندازد ٦٠ و چون به ایشان گفته شود به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی پیامبر [او] بیایید منافقان را میبینی که از تو سخت روی برمیتابند ٦١ پس چگونه هنگامی که به [سزای] کار و کردار پیشینشان مصیبتی به آنان میرسد نزد تو میآیند و به خدا سوگند میخورند که ما جز نیکویی و موافقت قصدی نداشتیم ٦٢ اینان همان کسانند که خدا میداند چه در دل دارند پس از آنان روی برتاب و[لی] پندشان ده و با آنها سخنی رسا که در دلشان [مؤثر] افتد بگوی ٦٣ و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق الهی از او اطاعت کنند و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند پیش تو میآمدند و از خدا آمرزش میخواستند و پیامبر [نیز] برای آنان طلب آمرزش میکرد قطعاً خدا را توبه پذیر مهربان مییافتند ٦٤ ولی چنین نیست به پروردگارت قسم که ایمان نمیآورند مگر آنکه تو را در مورد آنچه میان آنان مایه اختلاف است داور گردانند سپس از حکمی که کردهای در دلهایشان احساس ناراحتی [و تردید] نکنند و کاملاً سر تسلیم فرود آورند ٦٥ و اگر بر آنان مقرر میکردیم که تن به کشتن دهید یا از خانههای خود به در آیید جز اندکی از ایشان آن را به کار نمیبستند و اگر آنان آنچه را بدان پند داده میشوند به کار میبستند قطعاً برایشان بهتر و در ثبات قدم ایشان مؤثرتر بود ٦٦ و در آن صورت [ما هم] از نزد خویش یقیناً پاداشی بزرگ به آنان میدادی ٦٧ و قطعاً آنان را به راهی راست هدایت میکردیم ٦٨ و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند در زمره کسانی خواهند بود که خدا ایشان را گرامی داشته [یعنی] با پیامبران و راستان و شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیکو همدمانند ٦٩ این تفضل از جانب خداست و خدا بس داناست ٧٠ ای کسانی که ایمان آوردهاید [در برابر دشمن] آماده باشید [=اسلحه خود را برگیرید] و گروه گروه [به جهاد] بیرون روید یا بهطور جمعی روانه شوید ٧١ و قطعاً از میان شما کسی است که کندی به خرج دهد پس اگر آسیبی به شما رسد گوید راستی خدا بر من نعمت بخشید که با آنان حاضر نبود ٧٢ و اگر غنیمتی از خدا به شما برسد چنانکه گویی میان شما و میان او [رابطه] دوستی نبوده خواهد گفت کاش من با آنان بودم و به نوای بزرگی میرسیدم ٧٣ پس باید کسانی که زندگی دنیا را به آخرت سودا میکنند در راه خدا بجنگند و هر کس در راه خدا بجنگد و کشته یا پیروز شود به زودی پاداشی بزرگ به او خواهیم داد ٧٤ و چرا شما در راه خدا [و در راه نجات] مردان و زنان و کودکان مستضعف نمیجنگید همانان که میگویند پروردگارا ما را از این شهری که مردمش ستمپیشه اند بیرون ببر و از جانب خود برای ما سرپرستی قرار ده و از نزد خویش یاوری برای ما تعیین فرما ٧٥ کسانی که ایمان آوردهاند در راه خدا کارزار میکنند و کسانی که کافر شدهاند در راه طاغوت میجنگند پس با یاران شیطان بجنگید که نیرنگ شیطان [در نهایت] ضعیف است ٧٦ آیا ندیدی کسانی را که به آنان گفته شد [فعلا] دست [از جنگ] بدارید و نماز را برپا کنید و زکات بدهید و[لی] همین که کارزار بر آنان مقرر شد بناگاه گروهی از آنان از مردم [=مشرکان مکه] ترسیدند مانند ترس از خدا یا ترسی سختتر و گفتند پروردگارا چرا بر ما کارزار مقرر داشتی چرا ما را تا مدتی کوتاه مهلت ندادی بگو برخورداری [از این] دنیا اندک و برای کسی که تقوا پیشه کرده آخرت بهتر است و [در آنجا] به قدر نخ هسته خرمایی بر شما ستم نخواهد رفت ٧٧ هر کجا باشید شما را مرگ درمی یابد هر چند در برجهای استوار باشید و اگر [پیشامد] خوبی به آنان برسد میگویند این از جانب خداست و چون صدمه ای به ایشان برسد میگویند این از طرف توست بگو همه از جانب خداست [آخر] این قوم را چه شدهاست که نمیخواهند سخنی را [درست] دریابند ٧٨ هر چه از خوبیها به تو میرسد از جانب خداست و آنچه از بدی به تو میرسد از خود توست و تو را به پیامبری برای مردم فرستادیم و گواه بودن خدا بس است ٧٩ هر کس از پیامبر فرمان ب رد در حقیقت خدا را فرمان برده و هر کس رویگردان شود ما تو را بر ایشان نگهبان نفرستادهایم ٨٠ و میگویند فرمانبرداریم ولی چون از نزد تو بیرون میروند جمعی از آنان شبانه جز آنچه تو میگویی تدبیر میکنند و خدا آنچه را که شبانه در سر میپرورند مینگارد پس از ایشان روی برتاب و بر خدا توکل کن و خدا بس کارساز است ٨١ آیا در [معانی] قرآن نمیاندیشند اگر از جانب غیر خدا بود قطعاً در آن اختلاف بسیاری مییافتند ٨٢ و چون خبری [حاکی] از ایمنی یا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند و اگر آن را به پیامبر و اولیای امر خود ارجاع کنند قطعاً از میان آنان کسانی اند که [میتوانند درست و نادرست] آن را دریابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلماً جز [شمار] اندکی از شیطان پیروی میکردید ٨٣ پس در راه خدا پیکار کن جز عهدهدار شخص خود نیستی و[لی] مؤمنان را [به مبارزه] برانگیز باشد که خداوند آسیب کسانی را که کفر ورزیدهاند [از آنان] بازدارد و خداست که قدرتش بیشتر و کیفرش سختتر است ٨٤ هر کس شفاعت پسندیده کند برای وی از آن نصیبی خواهد بود و هر کس شفاعت ناپسندیده ای کند برای او از آن [نیز] سهمی خواهد بود و خدا همواره به هر چیزی تواناست ٨٥ و چون به شما درود گفته شد شما به [صورتی] بهتر از آن درود گویید یا همان را [در پاسخ] برگردانید که خدا همواره به هر چیزی حسابرس است ٨٦ خداوند کسی است که هیچ معبودی جز او نیست به یقین در روز رستاخیز که هیچ شکی در آن نیست شما را گرد خواهد آورد و راستگوتر از خدا در سخن کیست ٨٧ شما را چه شدهاست که دربارهٔ منافقان دو دسته شدهاید با اینکه خدا آنان را به [سزای] آنچه انجام دادهاند سرنگون کردهاست آیا میخواهید کسی را که خدا در گمراهی اش وانهاده است به راه آورید و حال آنکه هر که را خدا در گمراهی اش وانهد هرگز راهی برای [هدایت] او نخواهی یافت ٨٨ همان گونه که خودشان کافر شدهاند آرزو دارند [که شما نیز] کافر شوید تا با هم برابر باشید پس زنهار از میان ایشان برای خود دوستانی اختیار مکنید تا آنکه در راه خدا هجرت کنند پس اگر روی برتافتند هر کجا آنان را یافتید به اسارت بگیرید و بکشیدشان و از ایشان یار و یاوری برای خود مگیرید ٨٩ مگر کسانی که با گروهی که میان شما و میان آنان پیمانی است پیوند داشته باشند یا نزد شما بیایند در حالی که سینه آنان از جنگیدن با شما یا جنگیدن با قوم خود به تنگ آمده باشد و اگر خدا میخواست قطعاً آنان را بر شما چیره میکرد و حتماً با شما میجنگیدند پس اگر از شما کنارهگیری کردند و با شما نجنگیدند و با شما طرح صلح افکندند [دیگر] خدا برای شما راهی [برای تجاوز] بر آنان قرار ندادهاست ٩٠ به زودی گروهی دیگر را خواهید یافت که میخواهند از شما آسودهخاطر و از قوم خود [نیز] ایمن باشند هر بار که به فتنه بازگردانده شوند سر در آن فرو میبرند پس اگر از شما کنارهگیری نکردند و به شما پیشنهاد صلح نکردند و از شما دست برنداشتند هر کجا آنان را یافتید به اسارت بگیرید و بکشیدشان آنانند که ما برای شما علیه ایشان تسلطی آشکار قرار دادهایم ٩١ و هیچ مؤمنی را نسزد که مؤمنی را جز به اشتباه بکشد و هر کس مؤمنی را به اشتباه کشت باید بنده مؤمنی را آزاد و به خانواده او خونبها پرداخت کند مگر اینکه آنان گذشت کنند و اگر [مقتول] از گروهی است که دشمنان شمایند و [خود] وی مؤمن است [قاتل] باید بنده مؤمنی را آزاد کند [و پرداخت خونبها لازم نیست] و اگر [مقتول] از گروهی است که میان شما و میان آنان پیمانی است باید به خانواده وی خونبها پرداخت نماید و بنده مؤمنی را آزاد کند و هر کس [بنده] نیافت باید دو ماه پیاپی به عنوان توبه ای از جانب خدا روزه بدارد و خدا همواره دانای سنجیده کار است ٩٢ و هر کس عمداً مؤمنی را بکشد کیفرش دوزخ است که در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم میگیرد و لعنتش میکند و عذابی بزرگ برایش آماده ساختهاست ٩٣ ای کسانی که ایمان آوردهاید چون در راه خدا سفر میکنید [خوب] رسیدگی کنید و به کسی که نزد شما [اظهار] اسلام میکند مگویید تو مؤمن نیستی [تا بدین بهانه] متاع زندگی دنیا را بجویید چرا که غنیمتهای فراوان نزد خداست قبلاً خودتان [نیز] همین گونه بودید و خدا بر شما منت نهاد پس خوب رسیدگی کنید که خدا همواره به آنچه انجام میدهید آگاه است ٩٤ مؤمنان خانه نشین که زیاندیده نیستند با آن مجاهدانی که با مال و جان خود در راه خدا جهاد میکنند یکسان نمیباشند خداوند کسانی را که با مال و جان خود جهاد میکنند به درجه ای بر خانه نشینان مزیت بخشیده و همه را خدا وعده [پاداش] نیکو داده و[لی] مجاهدان را بر خانه نشینان به پاداشی بزرگ برتری بخشیدهاست ٩٥ پاداش بزرگی که] به عنوان درجات و آمرزش و رحمتی از جانب او [نصیب آنان میشود] و خدا آمرزنده مهربان است ٩٦ کسانی که بر خویشتن ستمکار بودهاند [وقتی] فرشتگان جانشان را میگیرند میگویند در چه [حال] بودید پاسخ میدهند ما در زمین از مستضعفان بودیم میگویند مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید پس آنان جایگاهشان دوزخ است و [دوزخ] بد سرانجامی است ٩٧ مگر آن مردان و زنان و کودکان فرودستی که چارهجویی نتوانند و راهی نیابند ٩٨ پس آنان [که فی الجمله عذری دارند] باشد که خدا از ایشان درگذرد که خدا همواره خطابخش و آمرزنده است ٩٩ و هر که در راه خدا هجرت کند در زمین اقامتگاههای فراوان و گشایشها خواهد یافت و هر کس [به قصد] مهاجرت در راه خدا و پیامبر او از خانه اش به درآید سپس مرگش دررسد پاداش او قطعاً بر خداست و خدا آمرزنده مهربان است ١٠٠ و چون در زمین سفر کردید اگر بیم داشتید که آنان که کفر ورزیدهاند به شما آزار برسانند گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید چرا که کافران پیوسته برای شما دشمنی آشکارند ١٠١ و هر گاه در میان ایشان بودی و برایشان نماز برپا داشتی پس باید گروهی از آنان با تو [به نماز] ایستند و باید جنگافزارهای خود را برگیرند و چون به سجده رفتند [و نماز را تمام کردند] باید پشت سر شما قرار گیرند و گروه دیگری که نماز نکردهاند باید بیایند و با تو نماز گزارند و البته جانب احتیاط را فرونگذارند و جنگافزارهای خود را برگیرند [زیرا] کافران آرزو میکنند که شما از جنگافزارها و ساز و برگ خود غافل شوید تا ناگهان بر شما یورش برند و اگر از باران در زحمتید یا بیمارید گناهی بر شما نیست که جنگافزارهای خود را بر زمین نهید ولی مواظب خود باشید بی گمان خدا برای کافران عذاب خفت آوری آماده کردهاست ١٠٢ و چون نماز را به جای آوردید خدا را [در همه حال] ایستاده و نشسته و بر پهلوآرمیده یاد کنید پس چون آسودهخاطر شدید نماز را [بهطور کامل] به پا دارید زیرا نماز بر مؤمنان در اوقات معین مقرر شدهاست ١٠٣ و در تعقیب گروه [دشمنان] سستی نورزید اگر شما درد میکشید آنان [نیز] همان گونه که شما درد میکشید درد میکشند و حال آنکه شما چیزهایی از خدا امید دارید که آنها امید ندارند و خدا همواره دانای سنجیده کار است ١٠٤ ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم تا میان مردم به [موجب] آنچه خدا به تو آموخته داوری کنی و زنهار جانبدار خیانتکاران مباش ١٠٥ و از خدا آمرزش بخواه که خدا آمرزنده مهربان است ١٠٦ و از کسانی که به خویشتن خیانت میکنند دفاع مکن که خداوند هر کس را که خیانتگر و گناهپیشه باشد دوست ندارد ١٠٧ کارهای ناروای خود را] از مردم پنهان میدارند و[لی نمیتوانند] از خدا پنهان دارند و چون شبانگاه به چاره اندیشی میپردازند و سخنانی میگویند که وی [بدان] خشنود نیست او با آنان است و خدا به آنچه انجام میدهند همواره احاطه دارد ١٠٨ هان شما همانان هستید که در زندگی دنیا از ایشان جانبداری کردید پس چه کسی روز رستاخیز از آنان در برابر خدا جانبداری خواهد کرد یا چه کسی حمایتگر [و مدافع] آنان تواند بود ١٠٩ و هر کس کار بدی کند یا بر خویشتن ستم ورزد سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را آمرزنده مهربان خواهد یافت ١١٠ و هر کس گناهی مرتکب شود فقط آن را به زیان خود مرتکب شده و خدا همواره دانای سنجیده کار است ١١١ و هر کس خطا یا گناهی مرتکب شود سپس آن را به بی گناهی نسبت دهد قطعاً بهتان و گناه آشکاری بر دوش کشیدهاست ١١٢ و اگر فضل خدا و رحمت او بر تو نبود طایفه ای از ایشان آهنگ آن داشتند که تو را از راه به در کنند و[لی] جز خودشان [کسی] را گمراه نمیسازند و هیچ گونه زیانی به تو نمیرسانند و خدا کتاب و حکمت بر تو نازل کرد و آنچه را نمیدانستی به تو آموخت و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود ١١٣ در بسیاری از رازگوییهای ایشان خیری نیست مگر کسی که [بدین وسیله] به صدقه یا کار پسندیده یا سازشی میان مردم فرمان دهد و هر کس برای طلب خشنودی خدا چنین کند به زودی او را پاداش بزرگی خواهیم داد ١١٤ و هر کس پس از آنکه راه هدایت برای او آشکار شد با پیامبر به مخالفت برخیزد و [راهی] غیر راه مؤمنان در پیش گیرد وی را بدانچه روی خود را بدان سو کرده واگذاریم و به دوزخش کشانیم و چه بازگشتگاه بدی است ١١٥ خداوند این را که به او شرک آورده شود نمیآمرزد و فروتر از آن را بر هر که بخواهد میبخشاید و هر کس به خدا شرک ورزد قطعاً دچار گمراهی دور و درازی شدهاست ١١٦ مشرکان] به جای او جز بتهای مادینه را [به دعا] نمیخوانند و جز شیطان سرکش را نمیخوانند ١١٧ خدا لعنتش کند [وقتی که] گفت بی گمان از میان بندگانت نصیبی معین [برای خود] برخواهم گرفت ١١٨ و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهای دور و دراز خواهم کرد و وادارشان میکنم تا گوشهای دامها را شکاف دهند و وادارشان میکنم تا آفریده خدا را دگرگون سازند و[لی] هر کس به جای خدا شیطان را دوست [خدا] گیرد قطعاً دستخوش زیان آشکاری شدهاست ١١٩ آری] شیطان به آنان وعده میدهد و ایشان را در آرزوها میافکند و جز فریب به آنان وعده نمیدهد ١٢٠ آنان جایگاهشان جهنم است و از آن راه گریزی ندارند ١٢١ و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند به زودی آنان را در بوستانهایی که از زیر [درختان] آن نهرها روان است درآوریم همیشه در آن جاودانند وعده خدا راست است و چه کسی در سخن از خدا راستگوتر است ١٢٢ پاداش و کیفر] به دلخواه شما و به دلخواه اهل کتاب نیست هر کس بدی کند در برابر آن کیفر میبیند و جز خدا برای خود یار و مددکاری نمییابد ١٢٣ و کسانی که کارهای شایسته کنند چه مرد باشند یا آن در حالی که مؤمن باشند آنان داخل بهشت میشوند و به قدر گودی پشت هسته خرمایی مورد ستم قرار نمیگیرند ١٢٤ و دین چه کسی بهتر است از آن کس که خود را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است و از آیین ابراهیم حقگرا پیروی نمودهاست و خدا ابراهیم را دوست گرفت ١٢٥ و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن خداست و خدا همواره بر هر چیزی احاطه دارد ١٢٦ و دربارهٔ آنان رای تو را میپرسند بگو خدا دربارهٔ آنان به شما فتوا میدهد و [نیز] دربارهٔ آنچه در قرآن بر شما تلاوت میشود در مورد زنان یتیمی که حق مقرر آنان را به ایشان نمیدهید و تمایل به ازدواج با آنان دارید و [درباره] کودکان ناتوان و اینکه با یتیمان [چگونه] به داد رفتار کنید [پاسخگر شماست] و هر کار نیکی انجام دهید قطعاً خدا به آن داناست ١٢٧ و اگر زنی از شوهر خویش بیم ناسازگاری یا رویگردانی داشته باشد بر آن دو گناهی نیست که از راه صلح با یکدیگر به آشتی گرایند که سازش بهتر است و[لی] بخل [و بی گذشت بودن] در نفوس حضور [و غلبه] دارد و اگر نیکی کنید و پرهیزگاری پیشه نمایید قطعاً خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است ١٢٨ و شما هرگز نمیتوانید میان زنان عدالت کنید هر چند [بر عدالت] حریص باشید پس به یک طرف یکسره تمایل نورزید تا آن [زن دیگر] را سرگشته [=بلا تکلیف] رها کنید و اگر سازش نمایید و پرهیزگاری کنید یقیناً خدا آمرزنده مهربان است ١٢٩ و اگر آن دو از یکدیگر جدا شوند خداوند هر یک را از گشایش خود بینیاز گرداند و خدا همواره گشایشگر حکیم است ١٣٠ و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن خداست و ما به کسانی که پیش از شما به آنان کتاب داده شده و [نیز] به شما سفارش کردیم که از خدا پروا کنید و اگر کفر ورزید [چه باک که] آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن خداست و خدا بینیاز ستوده[صفات] است مِیدًا ١٣١ و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن خداست و خدا بس کارساز است ١٣٢ ای مردم اگر [خدا] بخواهد شما را [از میان] میبرد و دیگران را [پدید] میآورد و خدا بر این [کار] تواناست ١٣٣ هر کس پاداش دنیا بخواهد پاداش دنیا و آخرت نزد خداست و خدا شنوای بیناست ١٣٤ ای کسانی که ایمان آوردهاید پیوسته به عدالت قیام کنید و برای خدا گواهی دهید هر چند به زیان خودتان یا [به زیان] پدر و مادر و خویشاوندان [شما] باشد اگر [یکی از دو طرف دعوا] توانگر یا نیازمند باشد باز خدا به آن دو [از شما] سزاوارتر است پس از پی هوس نروید که [درنتیجه از حق] عدول کنید و اگر به انحراف گرایید یا اعراض نمایید قطعاً خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است ١٣٥ ای کسانی که ایمان آوردهاید به خدا و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاد و کتابهایی که قبلاً نازل کرده بگروید و هر کس به خدا و فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و روز بازپسین کفر ورزد در حقیقت دچار گمراهی دور و درازی شدهاست ١٣٦ کسانی که ایمان آوردند سپس کافر شدند و باز ایمان آوردند سپس کافر شدند آنگاه به کفر خود افزودند قطعاً خدا آنان را نخواهد بخشید و راهی به ایشان نخواهد نمود ١٣٧ به منافقان خبر ده که عذابی دردناک [در پیش] خواهند داشت ١٣٨ همانان که غیر از مؤمنان کافران را دوستان [خود] میگیرند آیا سربلندی را نزد آنان میجویند [این خیالی خام است] چرا که عزت همه از آن خداست ١٣٩ و البته [خدا] در کتاب [قرآن] بر شما نازل کرده که هر گاه شنیدید آیات خدا مورد انکار و ریشخند قرار میگیرد با آنان منشینید تا به سخنی غیر از آن درآیند چرا که در این صورت شما هم مثل آنان خواهید بود خداوند منافقان و کافران را همگی در دوزخ گرد خواهد آورد ١٤٠ همانان که مترصد شمایند پس اگر از جانب خدا به شما فتحی برسد میگویند مگر ما با شما نبودیم و اگر برای کافران نصیبی باشد میگویند مگر ما بر شما تسلط نداشتیم و شما را از [ورود در جمع] مؤمنان بازنمیداشتیم پس خداوند روز قیامت میان شما داوری میکند و خداوند هرگز بر [زیان] مؤمنان برای کافران راه [تسلطی] قرار ندادهاست ١٤١ منافقان با خدا نیرنگ میکنند و حال آنکه او با آنان نیرنگ خواهد کرد و چون به نماز ایستند با کسالت برخیزند با مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمیکنند ١٤٢ میان آن [دو گروه] دو دلند نه با اینانند و نه با آنان و هر که را خدا گمراه کند هرگز راهی برای [نجات] او نخواهی یافت ١٤٣ ای کسانی که ایمان آوردهاید به جای مؤمنان کافران را به دوستی خود مگیرید آیا میخواهید علیه خود حجتی روشن برای خدا قرار دهید ١٤٤ آری منافقان در فروترین درجات دوزخند و هرگز برای آنان یاوری نخواهی یافت ١٤٥ مگر کسانی که توبه کردند و [عمل خود را] اصلاح نمودند و به خدا تمسک جستند و دین خود را برای خدا خالص گردانیدند که [در نتیجه] آنان با مؤمنان خواهند بود و به زودی خدا مؤمنان را پاداشی بزرگ خواهد بخشید ١٤٦ اگر سپاس بدارید و ایمان آورید خدا میخواهد با عذاب شما چه کند و خدا همواره سپاسپذیر [حقشناس] داناست ١٤٧ خداوند بانگ برداشتن به بدزبانی را دوست ندارد مگر [از] کسی که بر او ستم رفته باشد و خدا شنوای داناست ١٤٨ اگر خیری را آشکار کنید یا پنهانش دارید یا از بدیی درگذرید پس خدا درگذرنده تواناست ١٤٩ کسانی که به خدا و پیامبرانش کفر میورزند و میخواهند میان خدا و پیامبران او جدایی اندازند و میگویند ما به بعضی ایمان داریم و بعضی را انکار میکنیم و میخواهند میان این [دو] راهی برای خود اختیار کنند ١٥٠ آنان در حقیقت کافرند و ما برای کافران عذابی خفت آور آماده کردهایم ١٥١ و کسانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آورده و میان هیچکدام از آنان فرق نمیگذارند به زودی [خدا] پاداش آنان را عطا میکند و خدا آمرزنده مهربان است ١٥٢ اهل کتاب از تو میخواهند که کتابی از آسمان [یکباره] بر آنان فرود آوری البته از موسی بزرگتر از این را خواستند و گفتند خدا را آشکارا به ما بنمای پس به سزای ظلمشان صاعقه آنان را فرو گرفت سپس بعد از آنکه دلایل آشکار برایشان آمد گوساله را [به پرستش] گرفتند و ما از آن هم درگذشتیم و به موسی برهانی روشن عطا کردیم ١٥٣ و کوه طور را به یادبود پیمان [با] آنان بالای سرشان افراشته داشتیم و به آنان گفتیم سجده کنان از در درآیید و [نیز] به آنان گفتیم در روز شنبه تجاوز مکنید و از ایشان پیمانی استوار گرفتیم ١٥٤ پس به [سزای] پیمانشکنیشان و انکارشان نسبت به آیات خدا و کشتار ناحق آنان [از] انبیا و گفتارشان که دلهای ما در غلاف است [لعنتشان کردیم] بلکه خدا به خاطر کفرشان بر دلهایشان مهر زده و در نتیجه جز شماری اندک [از ایشان] ایمان نمیآورند ١٥٥ و [نیز] به سزای کفرشان و آن تهمت بزرگی که به مریم زدند ١٥٦ و گفته ایشان که ما مسیح عیسی بن مریم پیامبر خدا را کشتیم و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند لیکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانی که دربارهٔ او اختلاف کردند قطعاً در مورد آن دچار شک شدهاند و هیچ علمی بدان ندارند جز آنکه از گمان پیروی میکنند و یقیناً او را نکشتند ١٥٧ بلکه خدا او را به سوی خود بالا برد و خدا توانا و حکیم است ١٥٨ و از اهل کتاب کسی نیست مگر آنکه پیش از مرگ خود حتماً به او ایمان میآورد و روز قیامت [عیسی نیز] بر آنان شاهد خواهد بود ١٥٩ پس به سزای ستمی که از یهودیان سر زد و به سبب آنکه [مردم را] بسیار از راه خدا بازداشتند چیزهای پاکیزه ای را که بر آنان حلال شده بود حرام گردانیدیم ١٦٠ و [به سبب] رباگرفتنشان با آنکه از آن نهی شده بودند و به ناروا مال مردم خوردنشان و ما برای کافران آنان عذابی دردناک آماده کردهایم ١٦١ لیکن راسخان آنان در دانش و مؤمنان به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل گردیده ایمان دارند و خوشا بر نمازگزاران و زکات دهندگان و ایمان آورندگان به خدا و روز بازپسین که به زودی به آنان پاداشی بزرگ خواهیم داد ١٦٢ ما همچنانکه به نوح و پیامبران بعد از او وحی کردیم به تو [نیز] وحی کردیم و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان [نیز] وحی نمودیم و به داوود زبور بخشیدیم ١٦٣ و پیامبرانی [را فرستادیم] که در حقیقت [ماجرای] آنان را قبلاً بر تو حکایت نمودیم و پیامبرانی [را نیز برانگیخته ایم] که [سرگذشت] ایشان را بر تو بازگو نکردهایم و خدا با موسی آشکارا سخن گفت ١٦٤ پیامبرانی که بشارتگر و هشداردهنده بودند تا برای مردم پس از [فرستادن] پیامبران در مقابل خدا [بهانه و] حجتی نباشد و خدا توانا و حکیم است ١٦٥ لیکن خدا به [حقانیت] آنچه بر تو نازل کردهاست گواهی میدهد [او] آن را به علم خویش نازل کردهاست و فرشتگان [نیز] گواهی میدهند و کافی است خدا گواه باشد ١٦٦ بی تردید کسانی که کفر ورزیدند و [مردم را] از راه خدا بازداشتند به گمراهی دور و درازی افتادهاند ١٦٧ کسانی که کفر ورزیدند و ستم کردند خدا بر آن نیست که آنان را بیامرزد و به راهی هدایت کند ١٦٨ مگر راه جهنم که همیشه در آن جاودانند و این [کار] برای خدا آسان است ١٦٩ ای مردم آن پیامبر [موعود] حقیقت را از سوی پروردگارتان برای شما آوردهاست پس ایمان بیاورید که برای شما بهتر است و اگر کافر شوید [بدانید که] آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست و خدا دانای حکیم است ١٧٠ ای اهل کتاب در دین خود غلو مکنید و دربارهٔ خدا جز [سخن] درست مگویید مسیح عیسی بن مریم فقط پیامبر خدا و کلمه اوست که آن را به سوی مریم افکنده و روحی از جانب اوست پس به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید و نگویید [خدا] سهگانه است بازایستید که برای شما بهتر است خدا فقط معبودی یگانه است منزه از آن است که برای او فرزندی باشد آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و خداوند بس کارساز است ١٧١ مسیح از اینکه بنده خدا باشد هرگز ابا نمیورزد و فرشتگان مقرب [نیز ابا ندارند] و هر کس از پرستش او امتناع ورزد و بزرگی فروشد به زودی همه آنان را به سوی خود گرد میآورد ١٧٢ اما کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند پاداششان را به تمام [و کمال] خواهد داد و از فضل خود به ایشان افزونتر میبخشد و اما کسانی که امتناع ورزیده و بزرگی فروختهاند آنان را به عذابی دردناک دچار میسازد و در برابر خدا برای خود یار و یاوری نخواهند یافت ١٧٣ ای مردم در حقیقت برای شما از جانب پروردگارتان برهانی آمدهاست و ما به سوی شما نوری تابناک فرو فرستادهایم ١٧٤ و اما کسانی که به خدا گرویدند و به او تمسک جستند به زودی [خدا] آنان را در جوار رحمت و فضلی از جانب خویش درآورد و ایشان را به سوی خود به راهی راست هدایت کند ١٧٥ از تو [درباره کلاله] فتوا میطلبند بگو خدا دربارهٔ کلاله فتوا میدهد اگر مردی بمیرد و فرزندی نداشته باشد و خواهری داشته باشد نصف میراث از آن اوست و آن [مرد نیز] از او ارث میبرد اگر برای او [=خواهر] فرزندی نباشد پس اگر [ورثه فقط] دو خواهر باشند دو سوم میراث برای آن دو است و اگر [چند] خواهر و برادرند پس نصیب مرد مانند نصیب دو زن است خدا برای شما توضیح میدهد تا مبادا گمراه شوید و خداوند به هر چیزی داناست ١٧٦﴾