جِنابَت (در عربی جَنابَة) حالت عدم طهارت فرد به دلیل انزال منی یا آمیزش یا احتلام. فردی که در این حالت قرار دارد را جُنُب می‌نامند. جنابت یکی از حدث‌های اکبر است و باعث وجوب غسل است. فرد جنب، اعمالی را که نیازمند طهارت است، نمی‌تواند انجام دهد. برخی اعمال دیگر مانند قرائت سور‌ه‌های سجده‌دار و توقف در مسجد بر وی حرام است. برای خروج از حالت جنابت، غسل واجب است.

معناشناسی و جایگاه

جنابت در لغت به معنای دور شدن است و در اصطلاح فقه به معنای ایجاد حالتی برای انسان است که موجب دوری او از احکام پاکان می‌شود.[۱] به شخصی که چنین حالتی به او دست داده «جُنُب» گفته می‌شود. کتاب‌های فقهی از جنابت در باب‌های طهارت،[۲] نماز[۳] و روزه[۴] بحث می‌کنند.

قرآن کریم

در قرآن کریم به برخی احکام جنابت اشاره شده است نظیر:

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقْرَ‌بُوا الصَّلَاةَ وَأَنتُمْ سُکارَ‌یٰ حَتَّیٰ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِ‌ی سَبِیلٍ حَتَّیٰ تَغْتَسِلُوا وَإِن کنتُم مَّرْ‌ضَیٰ أَوْ عَلَیٰ سَفَرٍ‌ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِّنکم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَیمَّمُوا صَعِیدًا طَیبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکمْ وَأَیدِیکمْ إِنَّ اللَّـهَ کانَ عَفُوًّا غَفُورً‌ا﴿۴۳﴾


ای کسانی که ایمان آورده‌اید، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا زمانی که بدانید چه می‌گویید؛ و [نیز] در حال جنابت [وارد نماز نشوید] -مگر اینکه راهگذر باشید- تا غسل کنید؛ و اگر بیمارید یا در سفرید یا یکی از شما از قضای حاجت آمد یا با زنان آمیزش کرده‌اید و آب نیافته‌اید، پس بر خاکی پاک تیمم کنید، و صورت و دستهایتان را مسح نمایید، که خدا بخشنده و آمرزنده است.(۴۳)



یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکمْ وَأَیدِیکمْ إِلَی الْمَرَ‌افِقِ وَامْسَحُوا بِرُ‌ءُوسِکمْ وَأَرْ‌جُلَکمْ إِلَی الْکعْبَینِ وَإِن کنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُ‌وا وَإِن کنتُم مَّرْ‌ضَیٰ أَوْ عَلَیٰ سَفَرٍ‌ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِّنکم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَیمَّمُوا صَعِیدًا طَیبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکمْ وَأَیدِیکم مِّنْهُ مَا یرِ‌یدُ اللَّـهُ لِیجْعَلَ عَلَیکم مِّنْ حَرَ‌جٍ وَلَـٰکن یرِ‌یدُ لِیطَهِّرَ‌کمْ وَلِیتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیکمْ لَعَلَّکمْ تَشْکرُ‌ونَ﴿۶﴾




روایات

اشاره شده و حدود ۴۰۰ روایت (در دو کتاب وسائل الشیعه و مستدرک الوسائل) نیز جزئیات احکام آن را بیان کرده‌اند.[۵]

در احادیث، جنابت نوعی ناپاکی روحی تعبیر شده[نیازمند منبع] که به همین دلیل بهتر است جُنُب نزد مُحتضر (کسی که در حال جان دادن است) نرود، [۶] در اتاقی که جنب حاضر است نماز نخوانند [۷]و شخص با چنین حالتی نخوابد چرا که در خواب، روح او با همین ناپاکی به آسمان بالا می‌رود. این ناپاکی با غسل جنابت از بین می‌رود.[نیازمند منبع]

اسباب جنابت

جنابت از دو راه ایجاد می‌شود: انزال و دخول.

۱. انزال

انزال به معنای خارج شدن مَنی از انسان است؛ چه با شهوت، فشار و سستی بدن همراه باشد یا نباشد؛ مرد باشد یا زن، در خواب باشد یا بیداری.[۸]

هرگاه رطوبتی از مرد خارج شود (چه در بیداری و چه در خواب) که منی بودن آن مشکوک باشد، در صورتی که با سه نشانه شهوت، فشار و سستی بدن همراه باشد، حُکم منی را خواهد داشت. در اینکه آیا وجود هر سه نشانه یاد شده شرط است یا وجود بعضی از آنها کفایت می‌کند، فتاوا مختلف است.[۹] در بیمار، وجود دو نشانۀ شهوت و سستی کفایت می‌کند.[۱۰] اگر منی از بدن خارج نشود، جنابت محقق نمی‌شود.

در باب حکم خروج رطوبت همراه با اوج لذت جنسی در بانوان میان فقها اختلاف نظر وجود دارد.[۱۱]

احتلام

به بیرون آمدن مَنی در خواب احتلام می‌گویند.[نیازمند منبع] این حالت در زنان کمتر روی می‌دهد. اگر فرد پس از بیدار شدن رطوبتی در لباس خود ببیند و مطمئن باشد مَنی است، چه با خواب تحریک‌کننده خارج شده باشد، چه نه، جُنُب شده است و غسل بر او واجب است.[نیازمند منبع]

۲. دخول

با دخول آلت تناسلی مرد به مقدار ختنه‌گاه (حَشَفَه= حَشَفِه) در فرج زن، جنابت هم برای مرد و هم برای زن حاصل می‌شود.[۱۲] بیشتر فقها معتقدند با دخول در دُبُر (محل خروج مدفوع) اعم از زن و مرد نیز جنابت ایجاد می‌شود.[۱۳] در صورت آمیزش با حیوان بدون اینکه منی بیرون آید، برخی فقها علاوه بر غسل، وضو را نیز برای نماز لازم می‌دانند.[۱۴]

غسل جنابت

فرد جنب مستحب است هرچه زودتر غُسل جنابت انجام دهد تا ناپاکی روحی ناشی از آن برطرف گردد، ولی این غسل برای به جا آوردن واجبات مشروط به طهارت، مانند نماز، طواف و روزه ماه رمضان واجب می‌شود. چنانچه برای مکلف یکی از اسباب جنابت پیش بیاید وی می‌تواند به نیت غسل جنابت، غسل کند. بدون یکی از اسباب جنابت، نمی‌توان به نیت غسل جنابت، غسل کرد.[۱۵] شیوه، احکام و شرایط غسل جنابت همانند دیگر غسل‌های واجب و مستحب است. با غسل جنابت می‌توان نماز خواند و هر عملی را که نیاز به وضو داشته باشد، می‌توان انجام داد.

احکام جنابت

محرّمات بر جنب

خواندن سوره‌های عزائم (دارای سجده واجب) بر جُنُب حرام است؛ ولی در اینکه این حرمت به آیه سجده‌دار (سوره نجم آیه ۶۲، سوره علق آیه ۱۹، سوره سجده آیه ۱۵، سوره فصلت آیه ۳۷) اختصاص دارد یا شامل همه سوره می‌شود اختلاف نظر وجود دارد.[۱۶]

لمس خطوط قرآن کریم، نام خداوند (به هر زبانی که باشد) و طبق نظر بیشتر فقها نام پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) بر جنب حرام است.[۱۷]

فرد جنب نمی‌تواند در مسجد توقف کند. نمی‌تواند چیزی در مسجد بگذارد. اما عبور -یعنی از دری وارد شود و از دری دیگر خارج شود- و برداشتن چیزی از مسجد بر او حرام نیست. عبور و برداشتن چیزی در مسجد الحرام و مسجد النبی حرام است.[۱۸] برخی فقها گذاشتن چیزی در مسجد در حال جنابت بدون ورود به آن را جایز دانسته‌اند. [۱۹]برخی فقها، حرم امامان معصوم (ع) را همانند مساجد دانسته‌اند.[۲۰]

مکروهات بر جنب

  • خوردن و آشامیدن.
وضو، مضمضه و استنشاق کراهت خوردن و آشامیدن را برطرف یا -طبق قولی دیگر- کم‌تر می‌کند.[۲۱]
  • تلاوت بیش از ۷ آیه از قرآن بنا به نظر مشهور فقها، غیر از سوره‌های سجده‌دار.[۲۲]
  • لمس جلد و حواشی قرآن.
  • خوابیدن قبل از غسل یا وضو
  • خضاب کردن[۲۳]
  • حضور نزد مُحتَضَر(کسی که در حال جان دادن است)[۲۴]

سایر احکام

  • برخی فقها،‌ عرق کسی را که از راه حرام -مانند استمنا یا زنا- جنب شده است، نجس می‌دانند..[۲۵]برخی آن را پاک می‌دانند؛ اما نمی‌توان با آن نماز خواند.[۲۶]

جُستارهای وابسته

پانویس

  1. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳، ص۳
  2. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۴.
  3. حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۳۳.
  4. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۴۰.
  5. حرعاملی، وسائل الشیعه، دار احياء التراث العربی، ج۱، ص۴۶۲؛ نوری، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل‌البيت(ع)، ج۱، ص۴۷۶.
  6. طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، الناشر مكتب آية الله العظمى السيد السيستاني، ج۱، ص۲۸۴.
  7. طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، الناشر مكتب آية الله العظمى السيد السيستاني، ج۲، ص۸۲.
  8. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳، ص۳.
  9. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳، ص۸-۱۲.
  10. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳، ص۸-۱۲.
  11. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳، ص۱۲-۱۳.
  12. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳، ص۲۵-۲۶
  13. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش،ج۳، ص۲۶-۳۱
  14. گلپایگانی، ارشاد السائل، دار الصفوة، ص ۱۰۷.
  15. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۴۶-۵۵؛ یزدی، العروة الوثقی، النشر الاسلامی، ج۱، ص ۴۹۲
  16. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳، ص ۴۲ ۴۵؛ یزدی، العروة الوثقی، النشر الاسلامی، ج۱، ص ۴۸۲؛ آملی، مصباح الهدی، ۱۳۷۷ق، ج۴، ص۱۴۶- ۱۴۷
  17. بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص ۱۲۲؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص ۳۱۶؛ ج۳، ص۴۶؛ حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۴۵
  18. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳، ص۵۵-۵۴
  19. ابن فهد حلی در المقتصر به نقل از: نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳، ص ۵۴.
  20. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳، ص۴۹-۵۶.
  21. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳، ص۶۴-۶۷
  22. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳، ص۶۷-۷۲
  23. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳، ص۷۲-۷۸
  24. خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۵؛ توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۳۱۲، مسئله ۵۴۰
  25. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۷۱-۷۷
  26. گلپایگانی، ارشاد السائل، ۱۴۱۳ق، ص۱۶؛ لنکرانی، الاحکام الواضحة، ۱۳۸۰ش، ص۹۵
  27. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۶، ص ۲۳۶-۲۴۷
  28. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۵، ص۱۱۱
  29. یزدی، العروة الوثقی، النشر الاسلامی، ج۲، ص۴۰۱.

منابع

  • آملی، محمدتقی، مصباح الهدی، تهران، فردوسی، ۱۳۷۷ق.
  • امام خمینی، سید روح‌الله، تحریر الوسیلة، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(ره)، ۱۳۹۲ش.
  • بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۰۵ق.
  • حکیم، سید محسن، مستمسک العروة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۳۸۷ق.
  • طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، قم، النشر الاسلامی، بی‌تا.
  • گلپایگانی، سید محمدرضا، ارشاد السائل، بیروت، دارالصفوة، ۱۴۱۳ق.
  • موحدی لنکرانی، محمدفاضل، الاحکام الواضحه، قم، مرکز فقه الائمة الاطهار(ع)، ۱۳۸۰ش.
  • نجفی،‌ محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق: محمد قوچانی، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.

پیوند به بیرون