خودکشی

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه

خودکُشی یا اِنتحار پایان دادن آگاهانهِ زندگی به دست خود است. در بیشتر مکاتب اخلاقی و حقوقی و همچنین ادیان الهی، خودکشی امری ناپسند به‌شمار رفته و اقدام به خودکشی را جرم و گناه می‌دانند و برای آن عذابی سخت در روز قیامت وعده داده شده است.

خودکشی براساس آمارهای بین‌المللی یکی از ده علت اصلی مرگ در بیشتر کشورهای دنیا است. رواج خودکشی با عواملی از جمله درون‌گرایی، اختلالات روانی، حفظ آبرو، عوامل خانوادگی، آسیب‌های اجتماعی، ضعف اعتقادات مذهبی و بی‌هنجاری مرتبط دانسته شده است.

فقیهان شیعه و اهل سنت خودکشی را از گناهان کبیره و خودکشی کننده (مُنتَحِر) را فاسق دانسته‌اند. برای حرمت خودکشی به آیات، روایات، اجماع فقیهان و عقل و سیره عقلا استناد شده است. خودکشی به سبب اضطرار یا وجود مصلحتی مهم‌تر مانند حفظ جان مسلمانان جایز دانسته شده است؛ اگرچه در مواردی مانند آسان‌مرگی (اتانازی) اغلب فقهای معاصر به جایز نبودن همه راه‌های آن حکم داده‌اند.

در منابع فقهی، در ابوابی مانند قتل عمد و وصیت، احکامی برای شخص منتحر (خودکشی کننده) گفته شده است. معذور نبودن شخص بر خودکشی حتی در صورت وجود اکراه، عدم پذیرش وصیت شخص منتحر، مجازات معاونت در خودکشی، سقوط دیه و... ازجمله این احکام است.

مفهوم‌شناسی

بر اساس تعاریف فقهی و حقوقی، خودکشی عملی اختیاری است که فرد عاقل برای سلب حیات و کشتن خود انجام می‌دهد و در آن بر خلاف قتل، عنوان جانی (عامل جنایت) و مجنی علیه (مورد جنایت واقع شده) در یک فرد جمع می‌شود.[۱] خودکشی یا انتحار در فرهنگ لغت به عمل آگاهانه شخص در سلب ارادی حیات به دست خود گفته می‌شود،[۲] یا اقدام به آزار خود که به مرگ منتهی شود؛[۳] در حالی که اختیار مرگ و زندگی در حیطه قدرت اوست و از لحاظ اخلاقی موظف به انجام این عمل نیست.[۴] خودکشی گاه به صورت کنایی بر تلاش بسیار زیاد برای به دست آوردن چیزی یا سخت خواهان چیزی بودن به کار برده می‌شود.[۵]

اقدام به خودکشی یا سایر رفتارهای خودتخریبی به انگیزه فشار بر دیگران، قدرت‌نمایی و یا جلب توجه و کمک دیگران و همچنین بیان احساسات بدون قصد جدی در کشتن خود و به عبارتی اقدام آگاهانه صدمه به خود بدون اینکه خواهان مرگ باشد را شبه خودکشی یا تظاهر به خودکشی نامیده‌اند.[۶]

انواع

خودکشی با توجه به دلیل انجام آن، به دو گونه ایجابی و سلبی تقسیم شده است؛ خودکشی ایجابی مانند زدن خود با شمشیر، چاقو و اسلحه یا خوردن سم، و خودکشی سلبی مانند خودداری از خوردن غذا و آب، و ترک مداوا و درمان.[۷] خودکشی را همچنین مانند قتل به لحاظ قصد عامدانه یا غیرعامدانه به دو گونه تقسیم کرده‌اند: خودکشی عمدی همراه با قصد و اراده جدی صورت می‌گیرد و در خودکشی خطایی، فردی در حال انجام کاری بدون قصد جدی، سبب سلب حیات از خود می‌شود.[۸]

جایگاه و اهمیت

پدیده خودکشی توجه بسیاری از شرایع و ادیان آسمانی و همچنین مکاتب حقوقی را به خود جلب کرده و سعی شده با آن مبارزه شود.[۹] علل وقوع این پدیده، زمینه‌های گسترش و آمار آن در علوم گوناگونی چون روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، اخلاق و حقوق مورد تحلیل و بررسی واقع می‌شود و اگرچه برخی از صاحبنظران به استناد حق آزادی و اراده و اختیار انسان، حق خودکشی را به رسمیت شناخته‌اند، ولی در بیشتر ادیان الهی و مکاتب اخلاقی و حقوقی، خودکشی امری ناپسند به‌شمار رفته و اقدام به خودکشی جرم و گناه تلقی شده است.[۱۰]

برخی از مواردی که به عنوان دلایل و عوامل خودکشی بیان شده است، عبارتند از: ضعف اعتقادات مذهبی، تلاطم روحی ناشی از عدم ایمان قلبی به خداوند، اعراض از مذهب و معنویات[۱۱] و عدم حساسیت و سخت‌گیری درباره خودکشی در برخی مکاتب اعتقادی.[۱۲] بر اساس پژوهش‌های صورت گرفته میزان خودکشی در میان کشورهای اسلامی بسیاری کمتر از کشورهای غیر اسلامی و میزان خودکشی در کشورهای مذهبی نسبت به کشورهای لائیک کمتر است.[۱۳] بر این اساس عقائد معنوی و باورهای مذهبی در ایجاد صبر در مقابل حوادث ناخوشایند و داشتن نگرش مثبت به آینده تاثیر به سزایی دارد و در کم‌رنگ نمودن عوامل روانی و اجتماعی نقش مهمی ایفا می‌کند.[۱۴]

خودکشی از پدیده‌های شوم و مصائب مهم اجتماعی محسوب شده که جوامع گوناگون بشری را درگیر خود کرده است.[۱۵] بر اساس آمارهای سازمان بهداشت جهانی، خودکشی یکی از ده علت اصلی مرگ در بیشتر کشورهای دنیا[۱۶] و سومین علت مرگ در میان نوجوانان معرفی شده است.[۱۷] بر اساس این آمارها در سال ۲۰۰۰ حدود ۸۵۰ هزار خودکشی کامل ثبت شده و با افزایش روزافزون تا سال ۲۰۲۰م بیش از یک میلیون و پانصد هزار خواهد شد.[۱۸] این در حالی است که بر اساس تخمین سازمان بهداشت جهانی در مقابل هر مورد خودکشی کامل ۱۰ تا ۲۰ مورد اقدام به خودکشی رخ می‌دهد که نشان‌دهنده وسعت و عمق پدیده خودکشی در سطح جوامع است.[۱۹]

حرمت خودکشی در اسلام و ادیان دیگر

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، خودکشی را بنابر تعالیم همه ادیان و شرایع الهی حرام دانسته است.[۲۰] فقیهان شیعه و اهل سنت نیز به حرمت خودکشی تصریح کرده،[۲۱] آن را از گناهان کبیره و خودکشی کننده را فاسق دانسته‌اند.[۲۲] همچنین در قرآن[۲۳] و روایات، عقوبت شدید اخروی برای شخص خودکشی کننده بیان شده است.[۲۴] با وجود حرمت شدید خودکشی، فقیهان حکمی درباره کافر بودن خودکشی کننده صادر نکرده‌اند، ولی بر اساس برخی مبانی فقهی که مباح دانستن گناه کبیره را موجب کفر می‌دانند، اگر کسی خودکشی را جایز بداند، حکم به کفر او داده می‌شود.[۲۵]

بر اساس روایتی از پیامبر اسلام(ص) کسی که خود را بکشد در روز قیامت با همان ابزاری که خود را کشته است عذاب می‌شود و برای همیشه در جهنم ساکن خواهد بود.[۲۶] طبق نقل امام صادق(ع) خداوند خطاب به حضرت موسی(ع) گفت اگر کسی دست به خودکشی بزند او را صد هزار بار در جهنم خواهم کشت؛ مثل کسی که در دنیا به قتل رسیده است.[۲۷]

خودکشی در آیین یهود نیز امری مذموم بوده و دفن خودکشی کنندگان در کنار دیگر یهودیان ممنوع است.[۲۸] در کتاب مقدس مسیحیان، خودکشی کنندگان تقبیح شده‌اند.[۲۹] در مسیحیت همچنین خودکشی در حکم قتل قرار داده شده و عاملان آن از تدفین طبق مراسم رسمی محروم شده‌اند.[۳۰] در اروپای قرن شانزدهم و هفدهم، جنازه مرتکبان خودکشی بدون تشریفات مذهبی دفن و ورثه آنان نیز از ارث محروم می‌شدند.[۳۱]

دلائل حرمت خودکشی

برای حرمت خودکشی به دلایلی از جمله آیات، روایات، اجماع فقیهان[۳۲] و عقل و سیره عقلا[۳۳] استناد شده است.

آیات

فقها و مفسران آیاتی از قرآن را مستند حرمت خودکشی قرار داده‌اند:

  • آیه ۲۹ سوره نساء: «... وَ لَا تَقْتُلُواْ أَنفُسَکمْ إِنَّ اللَّهَ کاَنَ بِکمْ رَحِیمًا؛ و خودتان را مکشید، زیرا خدا همواره با شما مهربان است»

طبرسی از مفسران قرن ششم هجری، نهی از کشتن در این آیه را به دیگرکشی[۳۴] و مفسران دیگری چون محقق اردبیلی[۳۵] و مکارم شیرازی[۳۶] آن را به خودکشی تفسیر کرده‌اند. در مقابل، علامه طباطبایی نهی از کشتن در این آیه را به صورت مطلق هم بر دگرکشی و هم بر خودکشی شامل دانسته؛ زیرا به اعتقاد او در آخر آیه این نهی را به رحمت خداوند تعلیل کرده است و چنین تعلیلی با عمومیت نهی مناسبت دارد.[۳۷]

  • آیه ۱۹۵ سوره بقره: «وَ أَنفِقُواْ فی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لَا تُلْقُواْ بِأَیدِیکمْ إِلی التهَّْلُکة...؛ و در راه خدا انفاق کنید، و خود را با دست خود به هلاکت میفکنید...» این آیه اگرچه درباره ترک انفاق در جهاد اسلامی است ولی مفهوم آن را وسیع‌تر دانسته‌اند به صورتی که در آن نهی از تمامی رفتارهای افراطی و تفریطی می‌شود که جان انسان را به خطر انداخته در معرض هلاکت قرار می‌دهد.[۳۸]
  • آیات دیگری از قرآن مانند پیمان خداوند از بنی‌اسرائیل مبنی بر عدم ریختن خون خود[۳۹] و همچنین نهی از کشتن نفس محترم[۴۰] را شامل خودکشی دانسته‌اند.[۴۱]

روایات

از جمله مستندات حدیثی مربوط به حرمت خودکشی حدیث منقول از امام باقر(ع) است که می‌فرماید: «مومن به هر بلائی مبتلا می‌گردد و به هر مرگی می‌میرد جز آنکه خودکشی نمی‌کند.»[۴۲] همچنین به حدیث امام صادق(ع) استناد کرده‌اند که خودکشی عمدی را موجب ابتلاء به آتش دوزخ دانسته‌است.[۴۳]

احکام فقهی

احکام مربوط به خودکشی در منابع فقهی بیشتر در ابواب قتل عمد و وصیت مطرح شده است و مواردی چون عدم معذوریت اکراه در خودکشی، عدم پذیرش وصیت شخص منتحر، مجازات معاونت در خودکشی، سقوط دیه و... را شامل می‌شود.

سقوط دیه

برای خودکشی‌کننده دیه مقرر نشده است؛ زیرا شخص بر ضد خود اقدام کرده و به تعبیر فقها خون او هدر است.[۴۴] در مقابل این نظر، برخی از فقهای شافعی و حنبلی معتقدند که کفاره قتل او باید از اموالش داده شود و در خودکشی غیرعمدی نیز دیه او را برعهده عاقله (خویشان قاتل) به نفع وارثان شخص منتحر می‌دانند.[۴۵]

عدم معذوریت اکراه

اکراه یا تهدید شخص بر کشتن خود را در دو مورد بررسی کرده‌اند: بر اساس نظر فقها اگر شخص مکره (اکراه شده) محجور باشد (مانند کودک غیر ممیز و مجنون) و به کشتن خود واداشته شد، در این صورت اکراه‌کننده را قصاص می‌کنند چراکه در واقع خودکشی صورت نگرفته و محجور به منزله ابزار قتل بوده است و خون او هدر نیست. در مقابل اگر اکراه شونده محجور نباشد چون با اختیار اقدام به قتل خود کرده، اکراه کننده مسئول نیست و اکراه تحقق نپذیرفته است؛ زیرا اکراه زمانی تحقق پذیرفته که انسان برای رهایی از ضرری شدید تن به انجام دادن کاری نامطلوب می‌دهد ولی در این فرض ضرری شدیدتر از قتل وجود ندارد.[۴۶]

وصیت خودکشی‌کننده

بر اساس برخی روایات،[۴۷] فقها وصیت فردی که دست به خودکشی زده است را اگر قبل از وارد کردن جراحت به خود باشد، پذیرفته شده می‌دانند که باید به آن عمل شود؛ ولی در صورتی که پس از ایراد جراحتی که منجر به مرگ شود، وصیت کند، وصیت او را بی‌اعتبار می‌دانند که به آن عمل نمی‌شود.[۴۸]

مشارکت و معاونت در خودکشی

در صورت مشارکت شخصی دیگر یا ترغیب دیگری به خودکشی مانند اینکه فردی با جراحت عمدی از سوی دیگری و نیز با جراحت خود دست به خودکشی بزند، دو نظر ارائه شده است؛ برخی از فقها به ثبوت قصاص البته با پرداخت نصف دیه معتقدند[۴۹] و دیگر فقها برآنند که با توجه به مشارکت مقتول در قتل خود، شریک قصاص نمی‌شود و تنها دیه بر او واجب می‌شود.[۵۰]

موارد استثنا

علی‌رغم حرمت خودکشی و تاکید بر آن در منابع روایی و فقهی و تعیین مجازات سنگین اخروی برای آن، بر اساس گزارش برخی از منابع فقهی گاه خودکشی به سبب اضطرار یا وجود مصلحتی مهم‌تر مانند حفظ جان مسلمانان جایز دانسته شده است؛ اگرچه در مواردی مانند اتانازی (آسان‌مرگی) اغلب فقها به جایز نبودن همه راه‌های آن حکم داده‌اند.[۵۱]

  • علامه حلی ذیل مسائل جهاد به این مسأله اشاره کرده است که اگر کفار در کشتی مسلمانان آتش افکندند، آیا جایز است برای نجات از آتش خود را به دریا بیندازند؟ بر اساس نظر وی حفظ جان واجب است و (عمل کردن به احتمال قوی‌تر برای حفظ سلامتی لازم است) چنانچه باقی ماندن در کشتی باعث کشته شدن بر اثر سوختگی شود، انداختن خود در آب دریا جایز است.[۵۲] حسینی طهرانی مجتهدی است که معتقد است در این حالت حتی اگر فردی سوختن‌ خود را با چشم ببیند حق ندارد خود را به دریا بیفکند و به دست خود خودش را غرق کند.[۵۳]
  • برخی فقیهان مثل مکارم شیرازی و حسینعلی منتظری خودکشی مسلمانی که در دست دشمن اسیر است و تاب شکنجه و حفظ اسرار مسلمانان را ندارد، جهت جلوگیری از ضربه شدید به مسلمانان، جایز دانسته‌اند.[۵۴]
  • بسیاری از فقها انجام دادن عملیات استشهادی را، حتی اگر نوعی خودکشی محسوب شود، در صورتی که برای واجبی مهم‌تر مانند ضربه‌زدن به دشمنان اسلام یا دفاع از مسلمانان باشد، جایز دانسته و آن را در قالب جهاد دفاعی تحلیل کرده‌اند.[۵۵]

پانویس

  1. مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۴۱۹ق، ص۹۱؛ آقایی نیا، حقوق کیفری اختصاصی‌: جرایم علیه اشخاص، ۱۳۸۹ش، ص۲۶-۲۸؛ نوری، «خودکشی»، ص۸۲-۸۳؛ گلاب بخش و کاظمی، «خودکشی»، ص۴۰۲-۴۰۳.
  2. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ذیل واژه؛ عمید، فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه.
  3. رضائیان، اپیدمیولوژی خودکشی، ۱۳۸۵ش، ص۱۹۷۰؛ جعفری لنگرودی، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۱۸۳۸.
  4. اسلامی نسب، بحران خودکشی، ۱۳۷۱ش، ص۷۳-۷۴.
  5. دهخدا، لغت نامه دهخدا، ذیل واژه خودکشی کردن؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ذیل واژه خودکشی کردن.
  6. رضائیان، اپیدمیولوژی خودکشی، ۱۳۸۵ش، ص۱۹۷۱-۱۹۷۲؛ واژه‌های مصوب فرهنگستان؛ گلاب بخش و کاظمی، «خودکشی»، ص۴۰۳.
  7. مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۴۱۹ق، ص۹۱.
  8. محقق داماد، فقه پزشکی، ۱۳۹۱ش، ص۱۹۷-۱۹۸.
  9. شهیدی، «انتحار» ص۳۳.
  10. دورکیم، خودکشی، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۹-۱۵۹؛ محسنی، جامعه‌شناسی انحرافات اجتماعی، ۱۳۸۶ش، ص۲۰۲-۲۰۹؛ گلاب‌بخش و کاظمی، «خودکشی» ص۴۰۳.
  11. شریعتی رودسری، «خودکشی، علل و... (۳)»، ص۲۱-۲۲.
  12. ربیعی، «خودکشی»، ص۳۱.
  13. رضائیان، اپیدمیولوٰژی خودکشی، ص۱۹۷۸.
  14. رضائیان، اپیدمیولوٰژی خودکشی، ص۱۹۷۸.
  15. کی‌نیا، مبانی جرم‌شناسی، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۴۲۹-۴۵۴.
  16. رضائیان، «پیشگیری از خودکشی در کشورهای در حال توسعه»، ص۴۴۱
  17. کرنلسون، درمان مسائل جوانان و نوجوانان، ۱۳۷۶ش، ص۲۴۶.
  18. رضائیان، «پیشگیری از خودکشی در کشورهای در حال توسعه»، ص۴۴۱
  19. رضائیان، «پیشگیری از خودکشی در کشورهای در حال توسعه»، ص۴۴۴
  20. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۷۲.
  21. منتظری، مجازات‌های اسلامی و حقوق بشر، ۱۴۲۹ق، ص۹۱؛ سبحانی، الرسائل الاربع، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۶۶؛ الموسوعة الفقهیه، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۲۸۳.
  22. مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۴۱۹ق، ص۹۱.
  23. سوره نساء، آیه ۲۹-۳۰؛ سوره فرقان، آیه ۶۸-۶۹.
  24. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۹، ص۲۴.
  25. الموسوعة الفقهیه، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۲۹۱-۲۹۲.
  26. ابن حنبل، مسند احمد،‌ دار صادر، ج۲، ص۴۷۸؛ دارمی، سنن دارمی، نشر‌ دار الإحیاء السنة النبوی، ص۱۹۲.
  27. صدوق، ثواب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۲۷۸.
  28. گلاب‌بخش و کاظمی، «خودکشی» ص۴۰۳.
  29. انجیل متی، باب ۲۷.
  30. محقق داماد، فقه پزشکی، ۱۳۸۹، ص۱۸۳؛ شهیدی، «انتحار»، ص۳۴.
  31. شهیدی، «انتحار»، ص۳۳-۳۵؛ پاد، حقوق کیفری اختصاصی جرائم بر علیه اشخاص، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۲۹.
  32. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۶، ص۳۷۰؛ سبحانی، الرسائل الاربع، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۶۷.
  33. سبحانی، الرسائل الاربع، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۹۸.
  34. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۵۹.
  35. اردبیلی، زبدة البیان، مکتبه المرتضویه، ص۴۲۸.
  36. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۵۶.
  37. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۲۰.
  38. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۶۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۶.
  39. سوره بقره، آیه ۸۴.
  40. سوره مائده، آیه ۳۲؛ سوره انعام، آیه ۱۵۱؛ سوره اسراء، آیه ۳۳.
  41. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۵۹۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۳۱۵؛ میرزاده، «خودکشی»، ص۳۱۴.
  42. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۹، ص۲۴.
  43. صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۷۲.
  44. طوسی، المبسوط، ۱۳۷۸ق، ج۷، ص۱۷۸-۱۷۹ و ۱۹۵؛ ابن ادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۴۰۰؛ طبرسی، الموتلف، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۳۵۸.
  45. ابن قدامه، المغنی، ۱۳۴۷ق، ج۱۰، ص۳۹؛ ج۹، ص۵۰۹؛ مطیعی، التکمله الثانیه، دارالفکر، ج۱۹، ص۱۸۵ و ۱۴۵.
  46. طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۴۳؛ محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ۱۸۶؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۵، ص۸۹.
  47. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۴۵.
  48. طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۲۰۷؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۱۴۲؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۸، ص۲۷۵؛ امام خمینی، نجاة العباد، ۱۴۰۹ق، ۳۱۱-۳۱۲.
  49. علامه حلی، تحریر الاحکام، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۴۳۷.
  50. طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۲۲-۲۳.
  51. اسلامی تبار و الهی منش، مسائل اخلاقی در قتل ترحم آمیز، ص۲۰۷-۲۰۹.
  52. علامه حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۸۱-۸۲.
  53. حسینی تهرانی، نور ملکوت قرآن، ج۱، ص۱۶۲.
  54. منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۸۳-۵۸۴؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۵۳۱-۵۳۲.
  55. منتظری، مجازات‌های اسلامی و حقوق بشر، ۱۴۲۹ق، ص۹۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۳۵۳؛ فیرحی، «دفاع مشروع، ترور و عملیات شهادت‌طلبانه در مذهب شیعه»، ص۱۱۳-۱۱۵؛ ۱۲۳-۱۲۴؛ ورعی، «مبانی فقهی عملیات شهادت‌طلبانه»، ص۳۱۹-۳۲۱؛ ۳۲۹-۳۳۲.


منابع

  • کتاب مقدس انجیل متی
  • ابن ادریس، محمد بن منصور، السرائر، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۰ق
  • ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
  • ابن قدامه، عبدالله بن احمد، المغنی، بیروت، چاپ افست، بی‌تا.
  • احمدزاده، ولی و نوید، احد، «خودکشی و علل آن»، در مجله دانشگاه انقلاب، شماره ۵۱، ۱۳۶۶ش.
  • اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان، تهران، المکتبة المرتضویة، بی‌تا.
  • اسلامی تبار، شهریار و الهی منش، محمدرضا، «مسائل اخلاقی در قتل ترحم آمیز، تهران، نشر مجد، ۱۳۸۶ش.
  • اسلامی‌نسب، علی،‌ بحران خودکشی (مبانی روانشناختی رفتار خود-تخریبی و تهاجمی)، تهران، نشر فردوس، ۱۳۷۱ش.
  • آقایی‌نیا، حسین، حقوق کیفری اختصاصی: جرایم علیه اشخاص (جنایات)، تهران، انتشارات میزان، ۱۳۸۹ش.
  • الموسوعة الفقهیه، کویت، وزارة الاوقاوف و الشئون الاسلامیه، ۱۴۱۰ق.
  • امام خمینی، روح الله، نجاة العباد، تهران، موسسه نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۹ق.
  • انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، نشر سخن، ۱۳۸۱ش.
  • پاد، ابراهیم، حقوق کیفری اختصاصی: جرائم بر ضد اشخاص (صدمات بدنی و صدمات معنوی)، تهران، نشر رهام، ۱۳۸۱ش.
  • جعفری لنگروی، محمدجعفر، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، ۱۳۷۸ش.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق.
  • حسینی تهرانی، سید محمدحسین، نور ملکوت قرآن، ج۱، قم، انتشارات علامه طباطبایی، ۱۳۷۹ش.
  • دارمی، عبدالله بن عبدالرحمن، سنن دارمی، بیروت،‌ دار احیا السنة النبویه، بی‌تا.
  • دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
  • دورکیم، امیل، خودکشی، ترجمه نادر سالارزاده، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۷۸ش.
  • ربیعی، ناصر، «خودکشی»، در مجله اصلاح و تربیت، شماره ۱۵، ۱۳۷۵ش.
  • رضائیان، محسن، «پیشگیری از خودکشی در کشورهای در حال توسعه: موضوعی در اولویت»، در مجله تحقیقات نظام سلامت، سال نهم، شماره ۵، ۱۳۹۲ش.
  • رضائیان، محسن، اپیدمیولوژی خودکشی، (در کتاب جامع بهداشت عمومی)، تهران، انتشارات ارجمند، ۱۳۸۵ش.
  • سبحانی، جعفر، الرسائل الاربع، قم، موسسه امام صادق علیه‌السلام، ۱۴۱۵ق.
  • ستوده، هدایت الله، آسیب شناسی اجتماعی (جامعه شناسی انحرافات)، تهران، آوای نور، ۱۳۷۸ش.
  • شریعتی رودسری، مصطفی، خودکشی (۱)، در مجله تربیت، شماره ۹۱، ۱۳۷۳ش.
  • شریعتی رودسری، مصطفی، خودکشی، علل و... (۲)، در مجله تربیت، شماره ۹۲، ۱۳۷۳ش.
  • شریعتی رودسری، مصطفی، خودکشی، علل و... (۳)، در مجله تربیت، شماره ۹۳، ۱۳۷۳ش.
  • شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام، قم، موسسه المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۳ق.
  • شهیدی، جواد، «انتحار»، در نشریه کانون وکلا، شماره ۴۰، ۱۳۳۳ش.
  • صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ق.
  • صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، قم،‌ دار الشریف الرضی، ۱۴۰۹ق.
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، الموتلف، مشهد، مرکز البحوث الاسلامیه، ۱۴۱۰ق،
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی الفقه الامامیه، تهران، المکتبة المرتضویه، ۱۳۸۷ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، تحریر الاحکام الشرعیة علی المذهب الامامیه، قم، موسسه امام صادق، ۱۴۲۰ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، مشهد، مرکز البحوث الاسلامیه، ۱۴۱۲ق.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات آگاه، ۱۳۹۰ش.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت،‌ دار احیا التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • فیرحی، داوود، «دفاع مشروع، ترور و عملیات شهادت‌طلبانه در مذهب شیعه»، در فصلنامه تخصصی شیعه‌شناسی، سال دوم، شماره ۶، ۱۳۸۳ش.
  • کرنلسون، لامبرت، درمان مسائل جوانان و نوجوانان، مترجم مجتبی جوادیان، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۶ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • کی‌نیا، مهدی، مبانی جرم شناسی، تهران، نشر دانشگاه تهران، ۱۳۷۶ش.
  • گلاب بخش، مریم و کاظمی افشار، هاجر، «انتحار» در دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۹۰ش.
  • محسنی، منوچهر، جامعه شناسی انحرافات اجتماعی، تهران، انتشارات طهوری، ۱۳۸۶ش.
  • محقق حلی، نجم الدین جعفر بن حسن، شرایع الاسلام، قم، موسسه اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
  • محقق داماد، مصطفی، فقه پزشکی، تهران، نشر حقوقی، ۱۳۹۱ش.
  • مشکینی، علی،‌ مصطلحات الفقه، قم، نشر الهادی، ۱۴۱۹ق.
  • مطیعی، محمدنجیب، التکمله الثانیه، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
  • مکارم شیرازی، ناصر، استفتائات جدید، قم، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب، ۱۴۲۷ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.
  • منتظری، حسینعلی، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیه، قم، نشر تفکر، ۱۴۰۹ق.
  • منتظری، حسینعلی، مجازات‌های اسلامی و حقوق بشر، قم، ارغوان دانش، ۱۴۲۹ق.
  • میرزاده، عطاءالله، «خودکشی»، در دائرة المعارف قرآن کریم، ۱۳۹۳ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت،‌ دار احیا التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
  • نوری، رضا، «خودکشی»، در نشریه مهنامه قضایی، شماره ۱۴۸، ۱۳۵۷ش.
  • ورعی، جواد، «مبانی فقهی عملیات شهادت‌طلبانه»، در مجله حکومت اسلامی، سال هشتم، شماره ۱، ۱۳۸۲ش.

پیوند به بیرون