پرش به محتوا

ابورافع: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Roohish (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز تمیزکاری
خط ۱: خط ۱:
{{الگو:کتاب‌شناسی ناقص}}
{{الگو:کتاب‌شناسی ناقص}}
'''ابورافع'''، [[صحابه|صحابی]] معروف، بزرگ خاندان [[آل ابی رافع]]، آزاد کرده و مولای [[پیامبر اسلام(ص)]] بود که [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]]<ref>نجاشی، ص۲-۳</ref> او را در زمره سلف صالح برشمرده است.
'''ابورافع'''، (درگذشته پس از ۴۰ق)[[صحابه|صحابی]] معروف، بزرگ خاندان [[آل ابی رافع]]، آزاد کرده [[پیامبر اسلام(ص)]] بود او در زمان حکومت [[امام علی]](ع) در [[کوفه]] خزانه‌دار [[بیت المال]] بود.


ابورافع در زمان حکومت [[امام علی]](ع) در [[کوفه]] خزانه‌دار [[بیت المال]] بود.
==نام==
ابورافع (درگذشته پس از ۴۰ق)، از [[قبطیان]] بود. درباره نام او اختلاف‌نظر است و در کتاب‌های گوناگون نام‌هایی چون اَسْلَم، ابراهیم، ثابت، هرمز، سِنان، قَرَمان، صالح، یزید، یسار و عبدالرّحمن را برای او یاد کرده‌اند، ولی بیشتر نام او را اسلم دانسته‌اند.<ref>بحر العلوم، الفوائد الرجالیة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۳.</ref>


==زندگی نامه==
== صحابی پیامبر==
ابورافع (د پس از ۴۰ق/۶۶۰م)، از [[قبطیان]] بود. درباره نام او اختلاف‌نظر است و در کتاب‌های گوناگون نام‌هایی چون اَسْلَم، ابراهیم، ثابت، هرمز، سِنان، قَرَمان، صالح، یزید، یسار و عبدالرّحمن را برای او یاد کرده‌اند، ولی بیشتر نام او را اسلم دانسته‌اند.<ref>بحر العلوم، الفوائد الرجالیة، ج۱، ص۲۰۳.</ref>
ابورافع در ابتدا برده [[عباس بن عبدالمطلب]] بود. عباس او را به [[پیامبر(ص)]] بخشید. چون ابورافع خبر مسلمان شدن عباس‌ بن‌ عبدالمطلب را به پیامبر داد، رسول اکرم(ص) او را به مژدگانی این پیام آزاد کرد.<ref> سید علیخان مدنی، الدرجات الرفیعة، ۱۳۹۷ق، ص۳۷۳.</ref> ابورافع در [[مکه]] پیش از [[هجرت]] [[مسلمان]] شد. او از جمله کسانی بود که برای فرار از ستم کفّار [[قریش]]، با [[جعفر بن ابی‌طالب]] به [[حبشه]] مهاجرت کرد.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۵.</ref>


ابورافع در ابتدا برده [[عباس بن عبدالمطلب]] بود. عباس او را به [[پیامبر(ص)]] بخشید. چون ابورافع خبر مسلمان شدن عباس‌ بن‌ عبدالمطلب را به پیامبر داد، رسول اکرم(ص) او را به مژدگانی این پیام آزاد کرد.<ref>سید علیخان مدنی، الدرجات الرفیعة، ص۳۷۳.</ref> ابورافع در [[مکه]] پیش از [[هجرت]] [[مسلمان]] شد. او از جمله کسانی بود که برای فرار از ستم کفّار [[قریش]]، با [[جعفر بن ابی طالب|جعفربن‌ابیطالب]] به [[حبشه]] مهاجرت کرد.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۵.</ref>
مشهور است که ابورافع با [[پیامبر(ص)|پیامبر]] به [[مدینه]] [[هجرت]] نکرد، بلکه تا [[جنگ بدر]] در [[مکه]] ماند و پس از آن در مدینه به پیامبر پیوست. اما روایتی دیگر ناقض این قول است.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۴</ref>  پس از ورود او به مدینه، پیامبر کنیز خود سَلمی را به ازدواج او درآورد و [[عبیدالله بن ابی رافع|عبیدالله]] از او زاده شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۵.</ref>


مشهور است که ابورافع با [[پیامبر(ص)|پیامبر]] به [[مدینه]] [[هجرت]] نکرد، بلکه تا [[جنگ بدر]] در [[مکه]] ماند و پس از آن در مدینه به پیامبر پیوست. اما روایتی دیگر<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۴</ref> ناقض این قول است. پس از ورود به مدینه، پیامبر [[مولاة]] خود سَلمی را به ازدواج او درآورد و [[عبیدالله بن ابی رافع|عبیدالله]] از او زاده شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۵.</ref>
==حضور در همه غزوه ها==
ابورافع پس از مهاجرت به [[مدینه]]، در همه جنگ‌ها حضور داشت و از نزدیکان و یاران پیامبر اسلام(ص) به‌شمار می‌رفت، چنان‌که حضرت رسول درباره او فرمود: «هر پیامبری امینی دارد و امین من ابورافع است».<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ج۱، ص۷۷</ref>
ابورافع پس از مهاجرت به [[مدینه]]، در همه جنگ‌ها حضور داشت و از نزدیکان و یاران پیامبر اسلام(ص) به‌شمار می‌رفت، چنان‌که حضرت رسول درباره او فرمود: «هر پیامبری امینی دارد و امین من ابورافع است».<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ج۱، ص۷۷</ref>


==پس از رحلت پیامبر(ص) ==
==همراهی با امام علی==
ابورافع پس از درگذشت پیامبر، همراه [[امام علی(ع)]] بود تا [[خلافت]] به وی رسید. وقتی [[معاویه]] در [[شام]] و [[طلحه بن عبیدالله|طلحه]] و [[زبیر بن عوام|زبیر]] در [[بصره]] با خلافت امام علی(ع) به مخالفت برخاستند، ابورافع گفت که پیامبر اسلام این واقعه را پیش از این به او خبر داده و فرموده بود که علی(ع) بر حق است و مخالفان او بر باطل‌اند.<ref> نجاشی، رجال النجاشی، ص۵.</ref>
ابورافع پس از درگذشت پیامبر، همراه [[امام علی(ع)]] بود تا [[خلافت]] به وی رسید.{{مدرک}} وقتی [[معاویه]] در [[شام]] و [[طلحه بن عبیدالله|طلحه]] و [[زبیر بن عوام|زبیر]] در [[بصره]] با خلافت امام علی(ع) به مخالفت برخاستند، ابورافع گفت که پیامبر اسلام این واقعه را پیش از این به او خبر داده و فرموده بود که علی(ع) بر حق است و مخالفان او بر باطل‌اند.<ref> نجاشی، رجال النجاشی، ص۵.</ref>


==هجرت به کوفه==
===هجرت به کوفه===
او در ۸۵ سالگی زمین و خانه‌اش را در [[خیبر]] و [[مدینه]] فروخت و در رکاب امام علی(ع) به [[کوفه]] مهاجرت کرد.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۴</ref> در همین اوقات بود که می‌گفت «سپاس خدای را که به منزلتی دست یافتم که هیچ‌کس به آن نرسید؛ زیرا دو [[بیعت]] کردم: [[بیعت عقبه|عقبه]] و [[بیعت رضوان|رضوان]] و به سوی دو [[قبله]] نماز گزاردم و سه‌بار [[هجرت]] کردم».<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۴</ref> او در کوفه از سوی امام علی(ع) به خزانه‌داری بیت‌المال منصوب شد و دو فرزندش عبیدالله و علی‌ نیز به دبیری امام پرداختند.<ref>عدة علماء، الأصول الستة عشر، ص۱۷۱.</ref>
او در ۸۵ سالگی زمین و خانه‌اش را در [[خیبر]] و [[مدینه]] فروخت و در رکاب امام علی(ع) به [[کوفه]] مهاجرت کرد.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۴</ref> در همین اوقات بود که می‌گفت «سپاس خدای را که به منزلتی دست یافتم که هیچ‌کس به آن نرسید؛ زیرا دو [[بیعت]] کردم: [[بیعت عقبه|عقبه]] و [[بیعت رضوان|رضوان]] و به سوی دو [[قبله]] نماز گزاردم و سه‌بار [[هجرت]] کردم».<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۴</ref> او در کوفه از سوی امام علی(ع) به خزانه‌داری بیت‌المال منصوب شد و دو فرزندش عبیدالله و علی‌ نیز به دبیری امام پرداختند.<ref>عدة علماء، الأصول الستة عشر، ص۱۷۱.</ref>


خط ۲۳: خط ۲۱:
براساس روایتی، ابورافع تا روزگار [[امام حسن(ع)]] زنده بود و پس از شهادت امیرالمؤمنین(ع) همراه امام حسن(ع) به [[مدینه]] بازگشت. اگر این روایت درست باشد باید پنداشت که در آن هنگام سن او از ۹۰ در گذشته بود. پس از بازگشت به مدینه، چون ابورافع قبلاً زمین و خانه خود را فروخته بود، امام حسن(ع) نیمی از خانه [[امام علی(ع)]] و یک قطعه زمین در اطراف مدینه به [[اقطاع]] به او داد<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۴</ref> که پس از مرگ او، فرزندش عبیدالله آن را به ۰۰۰‘۱۷۰ (احتمالاً درهم) فروخت.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۴</ref>
براساس روایتی، ابورافع تا روزگار [[امام حسن(ع)]] زنده بود و پس از شهادت امیرالمؤمنین(ع) همراه امام حسن(ع) به [[مدینه]] بازگشت. اگر این روایت درست باشد باید پنداشت که در آن هنگام سن او از ۹۰ در گذشته بود. پس از بازگشت به مدینه، چون ابورافع قبلاً زمین و خانه خود را فروخته بود، امام حسن(ع) نیمی از خانه [[امام علی(ع)]] و یک قطعه زمین در اطراف مدینه به [[اقطاع]] به او داد<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۴</ref> که پس از مرگ او، فرزندش عبیدالله آن را به ۰۰۰‘۱۷۰ (احتمالاً درهم) فروخت.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۴</ref>


==درگذشت==
در مورد تاریخ درگذشت ابورافع اختلاف است:
در مورد تاریخ درگذشت ابورافع اختلاف است:
* برخی مرگ او را در سال شهادت [[امام علی(ع)]] نوشته‌اند.<ref>ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۱، ص۸۵.</ref>
* برخی مرگ او را در سال شهادت [[امام علی(ع)]] نوشته‌اند.<ref>ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۱، ص۸۵.</ref>
* [[واقدی|واقدی]] می‌گوید: او کمی پیش از [[عثمان بن عفان|عثمان]] یا کمی بعد از او درگذشته است.<ref>بحر العلوم، الفوائد الرجالیة، ج۱، ص۲۰۳.</ref>
* [[واقدی|واقدی]] می‌گوید: او کمی پیش از [[عثمان بن عفان|عثمان]] یا کمی بعد از او درگذشته است.<ref>بحر العلوم، الفوائد الرجالیة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۳.</ref>
* برخی نیز تاریخ مرگ او را در روزگار [[خلافت]] امام علی(ع) دانسته‌اند.<ref> ابن‌حجر، الأصابه‌، ج۴، ص۶۷</ref>
* برخی نیز تاریخ مرگ او را در روزگار [[خلافت]] امام علی(ع) دانسته‌اند.<ref> ابن‌حجر، الأصابه‌، ج۴، ص۶۷</ref>
* اما چنان‌که اشاره شد یکی از روایات [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] بر پیوند او با [[امام حسن(ع)]] تأکید دارد.<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۴۱.</ref>
*یک روایت [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] بر پیوند او با [[امام حسن(ع)]] تأکید دارد.<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۴۱.</ref>


==تألیف نخستین کتاب فقهی==
==تألیف نخستین کتاب فقهی==
خط ۶۰: خط ۵۷:
* مامقانی، محمدحسن، تنقیح‌ المقال، نجف، ۱۳۵۲ق.
* مامقانی، محمدحسن، تنقیح‌ المقال، نجف، ۱۳۵۲ق.
* [[شیخ مفید|مفید، محمدبن‌نعمان]]، الاختصاص، به کوشش علی‌اکبر غفاری، قم.
* [[شیخ مفید|مفید، محمدبن‌نعمان]]، الاختصاص، به کوشش علی‌اکبر غفاری، قم.
* بحر العلوم، محمدمهدی، الفوائد الرجالیة، حققه وعلق علیه: محمد صادق بحر العلوم وحسین بحر العلوم، طهران - إیران، منشورات مکتبة الصادق، ۱۳۶۳ ش.
* بحر العلوم، محمدمهدی، الفوائد الرجالیة، حققه وعلق علیه: محمد صادق بحر العلوم وحسین بحر العلوم، طهران - إیران، منشورات مکتبة الصادق، ۱۳۶۳ش.
* مدنی، علی خان، الدرجات الرفیعة فی طبقات الشیعة، تحقیق: السید محمدصادق بحر العلوم، قم - إیران، منشورات مکتبة بصیرتی، ۱۳۹۷ ق.
* مدنی، علی خان، الدرجات الرفیعة فی طبقات الشیعة، تحقیق: السید محمدصادق بحر العلوم، قم - إیران، منشورات مکتبة بصیرتی، ۱۳۹۷ق.
* نجاشی، أحمد بن علی، رجال النجاشی، قم - إیران، مؤسسة النشر الإسلامی، ط ۶، ۱۴۱۸ ق.
* نجاشی، أحمد بن علی، رجال النجاشی، قم - إیران، مؤسسة النشر الإسلامی، ط ۶، ۱۴۱۸ ق.
* عدة من العلماء، الأصول الستة عشر، تحقیق وتصحیح: ضیاء الدین المحمودی - نعمة الله الجلیلی -، نعمة الله و مهدی غلامعلی، قم - إیران، مؤسسة‌ دار الحدیث الثقافیة، ط ۱، ۱۴۲۳ ق/۱۳۸۱ ش.
* عدة من العلماء، الأصول الستة عشر، تحقیق وتصحیح: ضیاء الدین المحمودی - نعمة الله الجلیلی -، نعمة الله و مهدی غلامعلی، قم - إیران، مؤسسة‌ دار الحدیث الثقافیة، ط ۱، ۱۴۲۳ ق/۱۳۸۱ ش.
خط ۷۷: خط ۷۴:
{{یاران امام علی}}
{{یاران امام علی}}
{{یاران امام حسن}}
{{یاران امام حسن}}


[[ar:أبو رافع]]
[[ar:أبو رافع]]

نسخهٔ ‏۱۸ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۰۰

ابورافع، (درگذشته پس از ۴۰ق)صحابی معروف، بزرگ خاندان آل ابی رافع، آزاد کرده پیامبر اسلام(ص) بود او در زمان حکومت امام علی(ع) در کوفه خزانه‌دار بیت المال بود.

نام

ابورافع (درگذشته پس از ۴۰ق)، از قبطیان بود. درباره نام او اختلاف‌نظر است و در کتاب‌های گوناگون نام‌هایی چون اَسْلَم، ابراهیم، ثابت، هرمز، سِنان، قَرَمان، صالح، یزید، یسار و عبدالرّحمن را برای او یاد کرده‌اند، ولی بیشتر نام او را اسلم دانسته‌اند.[۱]

صحابی پیامبر

ابورافع در ابتدا برده عباس بن عبدالمطلب بود. عباس او را به پیامبر(ص) بخشید. چون ابورافع خبر مسلمان شدن عباس‌ بن‌ عبدالمطلب را به پیامبر داد، رسول اکرم(ص) او را به مژدگانی این پیام آزاد کرد.[۲] ابورافع در مکه پیش از هجرت مسلمان شد. او از جمله کسانی بود که برای فرار از ستم کفّار قریش، با جعفر بن ابی‌طالب به حبشه مهاجرت کرد.[۳]

مشهور است که ابورافع با پیامبر به مدینه هجرت نکرد، بلکه تا جنگ بدر در مکه ماند و پس از آن در مدینه به پیامبر پیوست. اما روایتی دیگر ناقض این قول است.[۴] پس از ورود او به مدینه، پیامبر کنیز خود سَلمی را به ازدواج او درآورد و عبیدالله از او زاده شد.[۵]

ابورافع پس از مهاجرت به مدینه، در همه جنگ‌ها حضور داشت و از نزدیکان و یاران پیامبر اسلام(ص) به‌شمار می‌رفت، چنان‌که حضرت رسول درباره او فرمود: «هر پیامبری امینی دارد و امین من ابورافع است».[۶]

همراهی با امام علی

ابورافع پس از درگذشت پیامبر، همراه امام علی(ع) بود تا خلافت به وی رسید.[نیازمند منبع] وقتی معاویه در شام و طلحه و زبیر در بصره با خلافت امام علی(ع) به مخالفت برخاستند، ابورافع گفت که پیامبر اسلام این واقعه را پیش از این به او خبر داده و فرموده بود که علی(ع) بر حق است و مخالفان او بر باطل‌اند.[۷]

هجرت به کوفه

او در ۸۵ سالگی زمین و خانه‌اش را در خیبر و مدینه فروخت و در رکاب امام علی(ع) به کوفه مهاجرت کرد.[۸] در همین اوقات بود که می‌گفت «سپاس خدای را که به منزلتی دست یافتم که هیچ‌کس به آن نرسید؛ زیرا دو بیعت کردم: عقبه و رضوان و به سوی دو قبله نماز گزاردم و سه‌بار هجرت کردم».[۹] او در کوفه از سوی امام علی(ع) به خزانه‌داری بیت‌المال منصوب شد و دو فرزندش عبیدالله و علی‌ نیز به دبیری امام پرداختند.[۱۰]

پس از شهادت امام علی(ع)

براساس روایتی، ابورافع تا روزگار امام حسن(ع) زنده بود و پس از شهادت امیرالمؤمنین(ع) همراه امام حسن(ع) به مدینه بازگشت. اگر این روایت درست باشد باید پنداشت که در آن هنگام سن او از ۹۰ در گذشته بود. پس از بازگشت به مدینه، چون ابورافع قبلاً زمین و خانه خود را فروخته بود، امام حسن(ع) نیمی از خانه امام علی(ع) و یک قطعه زمین در اطراف مدینه به اقطاع به او داد[۱۱] که پس از مرگ او، فرزندش عبیدالله آن را به ۰۰۰‘۱۷۰ (احتمالاً درهم) فروخت.[۱۲]

در مورد تاریخ درگذشت ابورافع اختلاف است:

تألیف نخستین کتاب فقهی

ابورافع به جمع‌آوری و تدوین و تبویب احادیث همت گماشت و کتاب‌ السنن والاحکام والقضایا را گردآوری کرد.[۱۷] ظاهراً در تاریخ اسلام، او نخستین کسی است که کتاب فقهی نوشته است. این کتاب شامل باب‌های: نماز، روزه، حج، زکات و قضاء است و در آن از امام علی(ع) روایت شده است.[۱۸]

از ابورافع روایت‌های فراوانی به‌وسیله فرزندان و همسرش سَلْمی و دیگران نقل شده است. مسلمانان و به‌ویژه شیعیان او را در شمار راویان «ثقه» نهاده‌اند.[۱۹]

جستارهای وابسته

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • آقابزرگ، الذریعه، ج ۱۰.
  • ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن‌علی‌، الأصابه‌ فی‌ تمییز الصحابه، بیروت،‌ دار احیاء التّراث‌ العربی، ۱۳۲۸ق.
  • ابن‌حجر عسقلانی، لسان‌المیزان، بیروت، ۱۳۹۰ق.
  • ابن‌سعد، محمد، الطبقات‌الکبری، به کوشش احسان عباس، بیروت،‌ دار صادر.
  • ابن‌عبدالبر، محمد، الاستیعاب، به کوشش علی‌محمدالبجاوی، قاهره.
  • امین، محسن، اعیان‌الشیعه، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۳ق.
  • حائری غروی، محمدبن‌علی، جامع‌الرواة، بیروت، دارالاضواء، ۱۹۸۳م.
  • حسینی، هاشم معروف، تاریخ‌الفقه‌الجعفری، بیروت، ۱۹۷۳م.
  • حلی، علی‌ بن‌داود، کتاب‌الرجال، به کوشش محدث اموی، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ش.
  • خاقانی، علی، رجال، تهران، مرکز‌النشر، ۱۴۰۴ق.
  • خطیب بغدادی، احمدبن‌علی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتاب.
  • خویی، ابوالقاسم، معجم رجال‌الحدیث، بیروت، ۱۴۰۳ق.
  • صدر، حسن، تأسیس‌ الشیعه، عراق، شرکة النشر والطباعة.
  • طوسی، محمد ابن‌حسن، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱ش.
  • قمی، شیخ عباس، الکنی و الالقاب، مکتبه صدر، تهران، ۱۳۶۸ش.
  • قهپایی، عنایه‌الله، مجمع‌الرجال، به کوشش علّامه اصفهانی، اصفهان، ۱۳۸۷ق.
  • مامقانی، محمدحسن، تنقیح‌ المقال، نجف، ۱۳۵۲ق.
  • مفید، محمدبن‌نعمان، الاختصاص، به کوشش علی‌اکبر غفاری، قم.
  • بحر العلوم، محمدمهدی، الفوائد الرجالیة، حققه وعلق علیه: محمد صادق بحر العلوم وحسین بحر العلوم، طهران - إیران، منشورات مکتبة الصادق، ۱۳۶۳ش.
  • مدنی، علی خان، الدرجات الرفیعة فی طبقات الشیعة، تحقیق: السید محمدصادق بحر العلوم، قم - إیران، منشورات مکتبة بصیرتی، ۱۳۹۷ق.
  • نجاشی، أحمد بن علی، رجال النجاشی، قم - إیران، مؤسسة النشر الإسلامی، ط ۶، ۱۴۱۸ ق.
  • عدة من العلماء، الأصول الستة عشر، تحقیق وتصحیح: ضیاء الدین المحمودی - نعمة الله الجلیلی -، نعمة الله و مهدی غلامعلی، قم - إیران، مؤسسة‌ دار الحدیث الثقافیة، ط ۱، ۱۴۲۳ ق/۱۳۸۱ ش.
  • ابن عبد البر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، المحقق: علی محمد البجاوی، بیروت - لبنان،‌ دار الجیل، ط ۱، ۱۴۱۲ ق/۱۹۹۲ م.
  • الحسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق وتصحیح: محمدباقر المحمودی، طهران - إیران، التابعة لوزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، ط ۱، ۱۴۱۱ ق.
  • الحسنی، هاشم معروف، تاریخ الفقه الجعفری، بیروت - لبنان، د.ن، ۱۹۷۳ م.
  • موحد ابطحی، محمد علی، تهذیب المقال، قم - إیران، الناشر: ابن المؤلف، ط ۲، ۱۴۱۷ ق.

پیوند به بیرون


  1. بحر العلوم، الفوائد الرجالیة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۳.
  2. سید علیخان مدنی، الدرجات الرفیعة، ۱۳۹۷ق، ص۳۷۳.
  3. نجاشی، رجال النجاشی، ص۵.
  4. نجاشی، رجال النجاشی، ص۴
  5. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۵.
  6. قمی، الکنی و الالقاب، ج۱، ص۷۷
  7. نجاشی، رجال النجاشی، ص۵.
  8. نجاشی، رجال النجاشی، ص۴
  9. نجاشی، رجال النجاشی، ص۴
  10. عدة علماء، الأصول الستة عشر، ص۱۷۱.
  11. نجاشی، رجال النجاشی، ص۴
  12. نجاشی، رجال النجاشی، ص۴
  13. ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۱، ص۸۵.
  14. بحر العلوم، الفوائد الرجالیة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۳.
  15. ابن‌حجر، الأصابه‌، ج۴، ص۶۷
  16. حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۴۱.
  17. نجاشی، ص۴
  18. الحسنی، تاریخ الفقه الجعفری، ج۲، ص۲۸۳.
  19. موحد ابطحی، تهذیب المقال، ج۱، ص۱۶۸.