آیه قنطار
مشخصات آیه | |
---|---|
نام آیه | آیه قنطار |
واقع در سوره | نساء |
شماره آیه | ۲۰ |
جزء | ۴ |
اطلاعات محتوایی | |
مکان نزول | مدینه |
موضوع | فقهی |
درباره | حمایت از حقوق زنان |
سایر | طلاق • مهریه |
آیه قِنطار (سوره نساء:آیه ۲۰) از متهم کردن زنان به اعمال منافی عفت، برای توجیه طلاق و عدم پرداخت مهریه و یا بازپسگیری آن نهی کرده و آن را ظلم و گناهی بزرگ معرفی کرده است. متهم کردن زنان یا اذیت و آزار آنها برای عدم پرداخت مهریه هنگام طلاق یا باز پس گرفتن آن، از رسوم زمان جاهلیت بود که بعد از بعثت پیامبر نیز ادامه داشت.
از این آیه پیامهای گوناگونی همچون حمایت اسلام از حقوق زنان، جواز مهریه زیاد و حق مالکیت زن، برداشت شده است. همچنین گرفتن مال مردم همراه با توجیه و تهمت را با استناد به این آیه یکی از بدترین انواع ظلم دانستهاند.
معرفی، متن و ترجمه
آیه ۲۰ سوره نساء، آیه قنطار خوانده میشود.[۱]
وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَکانَ زَوْجٍ وَ آتَیتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبینا
و اگر تصمیم گرفتید که همسر دیگری به جای همسر خود انتخاب کنید، و مال فراوانی، (بهعنوان مهر) به او پرداختهاید، چیزی از آن را پس نگیرید! آیا برای بازپس گرفتن مهر آنان، به تهمت و گناه آشکار متوسل میشوید.. (نساء، ۲۰)
سبب نزول
پیش از اسلام رسم بر این بود که هرگاه مردی قصد داشت همسر خود را طلاق دهد، او را مورد اذیت و آزار قرار میداد[۲] و اتهام اعمال منافی عفت به او وارد میساخت تا زن وادار شود مهریه خویش را ببخشد یا بازگرداند؛ سپس وی را طلاق میداد و با همان مهر، همسر دیگری برمیگزید.[۳] نزول این آیه، در مذمت و جلوگیری از این رفتار نازل شده است.[۴]
محتوای آیه
به تصریح مکارم شیرازی، از مفسران معاصر، آیه قنطار، در حمایت از حقوق زنان نازل شد تا به مردانی که میخواهند زنان را طلاق داده و همسر دیگری اختیار کنند، دستور دهد اگر تصمیم به جدایی و انتخاب همسر جدید دارند، حق ندارند چیزی از مهر همسر اول کم بگذارند، یا اگر مهریه را پرداخت کردهاند، حق پس گرفتن آن را ندارند؛ حتی اگر مهریه آنان بسیار زیاد باشد.[۵][یادداشت ۱] به باور وی این آیه علاوه بر دفاع از حقوق زنان، یکی از رسوم زشت و غلط دوران جاهلیت را به شدت نهی کرده و مورد نکوهش قرار داده است.[۶]
آیه قنطار با اشاره به رفتار مردان در دوران جاهلیت، در متهم کردن همسر خود به اعمال منافی عفت، رفتار مذکور را ظلم و گناهی واضح و بزرگ معرفی کرده است.[۷] [یادداشت ۲] در آیه ۲۱ سوره نساء هم در موعظه به مردان، آنها را مورد خطاب قرار میدهد که چگونه دست به چنین رفتاری میزنید در حالی که میان شما و آن زنها انس و الفت بوده و با آنها تماس و آمیزش داشتهاید و آنها با اجرای مراسم عقد، پیمان محکمی از شما گرفتهاند؟[۸]
برخی از مفسران، پس گرفتن مهریه از سوی مرد را در هر حال حرام دانستهاند؛ چه مرد در پی ازدواج دوباره پس از طلاق باشد و چه نباشد. گرچه متن آیه قنطار تنها درباره حرمت پس گرفتن مهریه از سوی مردی است که قصد ازدواج دوباره دارد؛ اما شیخ طوسی، طبرسی و محمدجواد مغنیه، پس گرفتن مهریه از زن را در هر حال حرام دانستهاند.[۹] محمدعلی رضایی اصفهانی، قرآنپژوه معاصر، معتقد است که اشاره به ازدواج مجدد در آیه قنطار، ناظر به وضع دوران جاهلیت است و دخالتی در اصل حکم ندارد و موجب نمیشود پس گرفتن مهریه از زن، تنها برای مردی حرام باشد که قصد ازدواج دوباره دارد.[۱۰]
در آیه نوزدهم سوره نساء (آیه قبل از آیه قنطار) مردم به حسن معاشرت با همسر و نگهداری از وی تشویق شدهاند.[۱۱]
معنای واژههای آیه
قنطار به معنای ثروت فراوان،[۱۲] و یا کنایه از کثرت است.[۱۳] درباره مقدار مالی که کلمه قنطار به آن اشاره دارد، اختلاف وجود دارد. ابن عربی در کتاب احکام القرآن، ده قول متفاوت در مورد قنطار نقل کرده است؛[۱۴] شیخ طوسی و طبرسی، قنطار را به معنای پوست گاو پر از طلا و یا بهاندازه دیه انسان دانستهاند.[۱۵] [یادداشت ۳] چنانکه در روایتی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) قنطار به پوست گاو پر از طلا معنا شده است.[۱۶]
علامه طباطبایی کلمه بُهْتان در آیه را به معنای هر سخن و عملی میداند که انسان را مبهوت و متحیر میکند و غالبا در سخن دروغ استعمال میشود. وی بهتان در آیه مذکور را به معنای پسگرفتن مهریه از زن در حال دروغگویی و تهمت زدن به او دانسته است.[۱۷] فخر رازی در کتاب تفسیر کبیر خود، مسائلی را در ارتباط با معنا و مفهوم لفظ بهتان و گناه مطرح کرده است.[۱۸]
برداشتها از آیه
برداشتهای مختلفی از آیه قنطار در منابع تفسیری وجود دارد. برخی از این موارد عبارتند از:
- اسلام حامی حقوق زن است[۱۹] و ازدواج مجدد در صورت ضایع کردن حق همسر اول را منع نموده است.[۲۰]
- جایز بودن مهریه زیاد[۲۱] بدون حد معین.[۲۲]
- حق مالکیت زن بر مهریه خود[۲۳] و جایز نبودن بازپسگیری مهریه.[۲۴]
- جایز بودن طلاق و ازدواج مجدد.[۲۵]
- حق طلاق به دست مرد است.[۲۶]
- مالکیت و ثروت زیاد، در چهارچوب قوانین الهی محدودیت ندارد.[۲۷]
- گرفتن مال مردم همراه با توجیه و تهمت، یکی از بدترین انواع ظلم است.[۲۸]
پانویس
- ↑ مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائرة المعارف قرآن کریم، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۳۹۶.
- ↑ جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ۳۹۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۲۱، جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۳۹۱.
- ↑ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۸۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۲۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۲۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۲۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۴۱.
- ↑ جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۳۹۱.
- ↑ طوسی، التبیان، بیروت، ج۳، ص۱۵۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۴۱؛ مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۲۸۲.
- ↑ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۸۱.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۴۱.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۴۱؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۱۴.
- ↑ مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۲۸۲.
- ↑ نگاه کنید به: ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۶۶.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۴۱؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۳، ص۱۵۲.
- ↑ عروسی حويزی، نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۵۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۵۷.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۴.
- ↑ مکارم شیرازی، مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۲۲؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۸۲.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۴۰.
- ↑ ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۶۴؛ فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۳؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۴۰.
- ↑ صادقی تهرانی، ترجمان فرقان، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۳۵۱.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۴۰.
- ↑ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۸۲.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۹.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۴۰.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۴۰.
- ↑ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۸۲؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۴۰.
یادداشت
- ↑ با این حال، برخی از مفسران مواردی همچون فحشا و ترک حدود خداوند را استثنا کردهاند.(صادقی تهرانی، ترجمان فرقان، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۳۵۱.)
- ↑ برخی از مفسران آنچه از زنان گرفته شود را ظلم و گناه بزرگ دانستهاند.(طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۴۱.)
- ↑ در روایتی از اهلبیت(ع) در ارتباط با مقدار مال، نقل شده است اگر مهریه زن بهاندازه پوست گاو پر از طلا باشد نباید باز پس گرفته شود. این گونه روایات از باب ذکر مصداق است نه اینکه مراد از قنطار این مورد باشد.رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۸۱.)
منابع
- ابن عربی، محمد بن عبدالله، احکام القرآن، بیروت، دارالجیل، ۱۴۰۸ق.
- جعفری، یعقوب، تفسیر کوثر، قم، موسسه انتشارات هجرت، ۱۳۷۶ش.
- رضایی اصفهانی، محمدعلی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، قم، پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن، ۱۳۸۷ش.
- صادقی تهرانی، محمد، ترجمان فرقان: تفسیر مختصر قرآن کریم، قم، شکرانه، ۱۳۸۸ش.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۲ق.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت،دار إحیاء التراث العربی، بیتا.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت،دار إحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
- قرائتی، محسن، قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش.
- مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائرة المعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
- مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، قم، دارالکتاب الإسلامی، ۱۴۲۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.