پرش به محتوا

ابورافع: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
جز تمیزکاری
جز تمیزکاری
خط ۶: خط ۶:


== صحابی پیامبر==
== صحابی پیامبر==
ابورافع در ابتدا برده [[عباس بن عبدالمطلب]] بود. عباس او را به [[پیامبر(ص)]] بخشید. چون ابورافع خبر مسلمان شدن عباس‌ بن‌ عبدالمطلب را به پیامبر داد، رسول اکرم(ص) او را به مژدگانی این پیام آزاد کرد.<ref> سید علیخان مدنی، الدرجات الرفیعة، ۱۳۹۷ق، ص۳۷۳.</ref> ابورافع در [[مکه]] پیش از [[هجرت]] [[مسلمان]] شد. او از جمله کسانی بود که برای فرار از ستم کفّار [[قریش]]، با [[جعفر بن ابی‌طالب]] به [[حبشه]] مهاجرت کرد.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۵.</ref>
ابورافع در ابتدا برده [[عباس بن عبدالمطلب]] بود. عباس او را به [[پیامبر(ص)]] بخشید. چون ابورافع خبر مسلمان شدن عباس‌ بن‌ عبدالمطلب را به پیامبر داد، رسول اکرم(ص) او را به مژدگانی این پیام آزاد کرد.<ref> سید علیخان مدنی، الدرجات الرفیعة، ۱۳۹۷ق، ص۳۷۳.</ref> ابورافع در [[مکه]] پیش از [[هجرت]] [[مسلمان]] شد.<ref>علامه حلی، ایضاح الاشتباه، ص۸۰. </ref> اما تاریخ دقیق اسلام آومردن وی معلوم نیست گفته شده وقتی اسلام آورد که هنوز مسلمانان به سمت مسجدالاقصی نماز می خواندند.<ref>بحر العلوم، الفوائد الرجالیه، ج۱، ص۲۰۵. </ref> او از جمله کسانی بود که برای فرار از ستم کفّار [[قریش]]، با [[جعفر بن ابی‌طالب]] به [[حبشه]] مهاجرت کرد.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۵.</ref>


مشهور است که ابورافع با [[پیامبر(ص)|پیامبر]] به [[مدینه]] [[هجرت]] نکرد، بلکه تا [[جنگ بدر]] در [[مکه]] ماند و پس از آن در مدینه به پیامبر پیوست. اما روایتی دیگر ناقض این قول است.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۴</ref>  پس از ورود او به مدینه، پیامبر کنیز خود سَلمی را به ازدواج او درآورد و [[عبیدالله بن ابی رافع|عبیدالله]] از او زاده شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دار صادر، ج۴، ص۵۵.</ref>
مشهور است که ابورافع با [[پیامبر(ص)|پیامبر]] به [[مدینه]] [[هجرت]] نکرد، بلکه تا [[جنگ بدر]] در [[مکه]] ماند و پس از آن در مدینه به پیامبر پیوست.{{مدرک}} اما روایتی دیگر ناقض این قول است.{{مدرک}} پس از ورود او به مدینه، پیامبر کنیز خود سَلمی را به ازدواج او درآورد و [[عبیدالله بن ابی رافع|عبیدالله]] از او زاده شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دار صادر، ج۴، ص۵۵.</ref>


ابورافع پس از مهاجرت به [[مدینه]]، در همه جنگ‌ها حضور داشت و از نزدیکان و یاران پیامبر اسلام(ص) به‌شمار می‌رفت، چنان‌که حضرت رسول درباره او فرمود: «هر پیامبری امینی دارد و امین من ابورافع است».<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ج۱، ص۷۷</ref>
ابورافع پس از مهاجرت به [[مدینه]]، در همه جنگ‌ها حضور داشت و از اصحاب نزدیک پیامبر اسلام(ص) به‌شمار می‌رفت، چنان‌که حضرت رسول درباره او گفته است: «هر پیامبری امینی دارد و امین من ابورافع است».<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ج۱، ص۷۷</ref>


==همراهی با امام علی==
==همراهی با امام علی==
خط ۱۶: خط ۱۶:


===هجرت به کوفه===
===هجرت به کوفه===
او در ۸۵ سالگی زمین و خانه‌اش را در [[خیبر]] و [[مدینه]] فروخت و در رکاب امام علی(ع) به [[کوفه]] مهاجرت کرد.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۴</ref> در همین اوقات بود که می‌گفت «سپاس خدای را که به منزلتی دست یافتم که هیچ‌کس به آن نرسید؛ زیرا دو [[بیعت]] کردم: [[بیعت عقبه|عقبه]] و [[بیعت رضوان|رضوان]] و به سوی دو [[قبله]] نماز گزاردم و سه‌بار [[هجرت]] کردم».<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۴</ref> او در کوفه از سوی امام علی(ع) به خزانه‌داری بیت‌المال منصوب شد و دو فرزندش عبیدالله و علی‌ نیز به دبیری امام پرداختند.<ref>عدة علماء، الأصول الستة عشر، ص۱۷۱.</ref>
او در ۸۵ سالگی زمین و خانه‌اش را در [[خیبر]] و [[مدینه]] فروخت و در رکاب امام علی(ع) به [[کوفه]] مهاجرت کرد.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۵.</ref> در همین اوقات بود که می‌گفت «سپاس خدای را که به منزلتی دست یافتم که هیچ‌کس به آن نرسید؛ زیرا دو بیعت کردم: [[بیعت عقبه|عقبه]] و [[بیعت رضوان|رضوان]] و به سوی دو [[قبله]] نماز گزاردم و سه‌بار هجرت کردم».<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۵.</ref> او در کوفه از سوی امام علی(ع) به خزانه‌داری [[بیت‌المال]] منصوب شد و دو فرزندش عبیدالله و علی‌ نیز به دبیری امام پرداختند.<ref>عدة علماء، الأصول الستة عشر، ص۱۷۱.</ref>


==پس از شهادت امام علی(ع) ==
==پس از شهادت امام علی(ع) ==
براساس روایتی، ابورافع تا روزگار [[امام حسن(ع)]] زنده بود و پس از شهادت امیرالمؤمنین(ع) همراه امام حسن(ع) به [[مدینه]] بازگشت. اگر این روایت درست باشد باید پنداشت که در آن هنگام سن او از ۹۰ در گذشته بود. پس از بازگشت به مدینه، چون ابورافع قبلاً زمین و خانه خود را فروخته بود، امام حسن(ع) نیمی از خانه [[امام علی(ع)]] و یک قطعه زمین در اطراف مدینه به [[اقطاع]] به او داد<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۴</ref> که پس از مرگ او، فرزندش عبیدالله آن را به ۰۰۰‘۱۷۰ (احتمالاً درهم) فروخت.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۴</ref>
براساس روایتی، ابورافع تا روزگار [[امام حسن(ع)]] زنده بود و پس از شهادت امیرالمؤمنین(ع) همراه امام حسن(ع) به [[مدینه]] بازگشت. اگر این روایت درست باشد باید پنداشت که در آن هنگام سن او از ۹۰ در گذشته بود. پس از بازگشت به مدینه، چون ابورافع قبلاً زمین و خانه خود را فروخته بود، امام حسن(ع) نیمی از خانه [[امام علی(ع)]] و یک قطعه زمین در اطراف مدینه به [[اقطاع]] به او داد<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۵</ref> که پس از مرگ او، فرزندش عبیدالله آن را به ۰۰۰‘۱۷۰ (احتمالاً درهم) فروخت.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۴</ref>


در مورد تاریخ درگذشت ابورافع اختلاف است:
در مورد تاریخ درگذشت ابورافع اختلاف است:
خط ۵۱: خط ۵۱:
* الحسنی، هاشم معروف، تاریخ الفقه الجعفری، بیروت - لبنان، د.ن، ۱۹۷۳م.
* الحسنی، هاشم معروف، تاریخ الفقه الجعفری، بیروت - لبنان، د.ن، ۱۹۷۳م.
* موحد ابطحی، محمدعلی، تهذیب المقال، قم، الناشر: ابن المؤلف، ۱۴۱۷ ق.
* موحد ابطحی، محمدعلی، تهذیب المقال، قم، الناشر: ابن المؤلف، ۱۴۱۷ ق.
* العلامة الحلي، الحسن بن يوسف، إيضاح الإشتباه، تحقيق: الشيخ محمد الحسون، قم - إيران، مؤسسة النشر الإسلامي، ط 1، 1411 هـ.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، ایضاح الاشتباه، تحقیق: شیخ محمد حسون، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۱ق.
{{پایان}}
{{پایان}}



نسخهٔ ‏۱۸ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۵۱

ابورافع، (درگذشته پس از ۴۰ق) صحابی معروف، بزرگ خاندان آل ابی‌رافع، آزاد کرده پیامبر اسلام(ص) بود او در زمان حکومت امام علی(ع) در کوفه خزانه‌دار بیت المال بود.

نام

ابورافع (درگذشته پس از ۴۰ق)، از قبطیان بود. درباره نام او اختلاف‌نظر است و در کتاب‌های گوناگون نام‌هایی چون اَسْلَم، ابراهیم، ثابت، هرمز، سِنان، قَرَمان، صالح، یزید، یسار و عبدالرّحمن را برای او یاد کرده‌اند، ولی بیشتر نام او را اسلم دانسته‌اند.[۱]

صحابی پیامبر

ابورافع در ابتدا برده عباس بن عبدالمطلب بود. عباس او را به پیامبر(ص) بخشید. چون ابورافع خبر مسلمان شدن عباس‌ بن‌ عبدالمطلب را به پیامبر داد، رسول اکرم(ص) او را به مژدگانی این پیام آزاد کرد.[۲] ابورافع در مکه پیش از هجرت مسلمان شد.[۳] اما تاریخ دقیق اسلام آومردن وی معلوم نیست گفته شده وقتی اسلام آورد که هنوز مسلمانان به سمت مسجدالاقصی نماز می خواندند.[۴] او از جمله کسانی بود که برای فرار از ستم کفّار قریش، با جعفر بن ابی‌طالب به حبشه مهاجرت کرد.[۵]

مشهور است که ابورافع با پیامبر به مدینه هجرت نکرد، بلکه تا جنگ بدر در مکه ماند و پس از آن در مدینه به پیامبر پیوست.[نیازمند منبع] اما روایتی دیگر ناقض این قول است.[نیازمند منبع] پس از ورود او به مدینه، پیامبر کنیز خود سَلمی را به ازدواج او درآورد و عبیدالله از او زاده شد.[۶]

ابورافع پس از مهاجرت به مدینه، در همه جنگ‌ها حضور داشت و از اصحاب نزدیک پیامبر اسلام(ص) به‌شمار می‌رفت، چنان‌که حضرت رسول درباره او گفته است: «هر پیامبری امینی دارد و امین من ابورافع است».[۷]

همراهی با امام علی

ابورافع پس از درگذشت پیامبر، همراه امام علی(ع) بود تا خلافت به وی رسید.[نیازمند منبع] وقتی معاویه در شام و طلحه و زبیر در بصره با خلافت امام علی(ع) به مخالفت برخاستند، ابورافع گفت که پیامبر اسلام این واقعه را پیش از این به او خبر داده و فرموده بود که علی(ع) بر حق است و مخالفان او بر باطل‌اند.[۸]

هجرت به کوفه

او در ۸۵ سالگی زمین و خانه‌اش را در خیبر و مدینه فروخت و در رکاب امام علی(ع) به کوفه مهاجرت کرد.[۹] در همین اوقات بود که می‌گفت «سپاس خدای را که به منزلتی دست یافتم که هیچ‌کس به آن نرسید؛ زیرا دو بیعت کردم: عقبه و رضوان و به سوی دو قبله نماز گزاردم و سه‌بار هجرت کردم».[۱۰] او در کوفه از سوی امام علی(ع) به خزانه‌داری بیت‌المال منصوب شد و دو فرزندش عبیدالله و علی‌ نیز به دبیری امام پرداختند.[۱۱]

پس از شهادت امام علی(ع)

براساس روایتی، ابورافع تا روزگار امام حسن(ع) زنده بود و پس از شهادت امیرالمؤمنین(ع) همراه امام حسن(ع) به مدینه بازگشت. اگر این روایت درست باشد باید پنداشت که در آن هنگام سن او از ۹۰ در گذشته بود. پس از بازگشت به مدینه، چون ابورافع قبلاً زمین و خانه خود را فروخته بود، امام حسن(ع) نیمی از خانه امام علی(ع) و یک قطعه زمین در اطراف مدینه به اقطاع به او داد[۱۲] که پس از مرگ او، فرزندش عبیدالله آن را به ۰۰۰‘۱۷۰ (احتمالاً درهم) فروخت.[۱۳]

در مورد تاریخ درگذشت ابورافع اختلاف است:

تألیف نخستین کتاب فقهی

ابورافع کتاب‌ السنن والاحکام والقضایا را گردآوری کرد.[۱۸] ظاهراً در تاریخ اسلام، او نخستین کسی است که کتاب فقهی نوشته است کتاب او شامل باب‌های: نماز، روزه، حج، زکات و قضاء است و در آن از امام علی(ع) روایت شده است.[۱۹]

از ابورافع روایت‌های فراوانی به‌وسیله فرزندان و همسرش سَلْمی و دیگران نقل شده است. مسلمانان و به‌ویژه شیعیان او را در شمار راویان «ثقه» نهاده‌اند.[۲۰]

جستارهای وابسته

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن‌ علی‌، الأصابه‌ فی‌ تمییز الصحابه، بیروت،‌ دار احیاء التّراث‌ العربی، ۱۳۲۸ق.
  • ابن‌سعد، محمد، الطبقات‌الکبری، به کوشش احسان عباس، بیروت،‌ دار صادر.
  • قمی، شیخ عباس، الکنی و الالقاب، مکتبه صدر، تهران، ۱۳۶۸ش.
  • مفید، محمدبن‌نعمان، الاختصاص، به کوشش علی‌اکبر غفاری، قم.
  • بحر العلوم، محمدمهدی، الفوائد الرجالیة، حققه وعلق علیه: محمد صادق بحر العلوم وحسین بحر العلوم، طهران - إیران، منشورات مکتبة الصادق، ۱۳۶۳ش.
  • مدنی، علیخان، الدرجات الرفیعة فی طبقات الشیعة، تحقیق: السید محمدصادق بحر العلوم، قم - إیران، منشورات مکتبة بصیرتی، ۱۳۹۷ق.
  • نجاشی، أحمد بن علی، رجال النجاشی، قم - إیران، مؤسسة النشر الإسلامی، ط ۶، ۱۴۱۸ ق.
  • عدة من العلماء، الأصول الستة عشر، تحقیق وتصحیح: ضیاء الدین المحمودی - نعمة الله الجلیلی -، نعمة الله و مهدی غلامعلی، قم - إیران، مؤسسة‌ دار الحدیث الثقافیة، ط ۱، ۱۴۲۳ ق/۱۳۸۱ ش.
  • ابن عبد البر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، المحقق: علی محمد البجاوی، بیروت،‌ دار الجیل، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
  • حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق وتصحیح: محمدباقر المحمودی، طهران، التابعة لوزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، ۱۴۱۱ق.
  • الحسنی، هاشم معروف، تاریخ الفقه الجعفری، بیروت - لبنان، د.ن، ۱۹۷۳م.
  • موحد ابطحی، محمدعلی، تهذیب المقال، قم، الناشر: ابن المؤلف، ۱۴۱۷ ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، ایضاح الاشتباه، تحقیق: شیخ محمد حسون، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۱ق.

پیوند به بیرون


  1. بحر العلوم، الفوائد الرجالیة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۳.
  2. سید علیخان مدنی، الدرجات الرفیعة، ۱۳۹۷ق، ص۳۷۳.
  3. علامه حلی، ایضاح الاشتباه، ص۸۰.
  4. بحر العلوم، الفوائد الرجالیه، ج۱، ص۲۰۵.
  5. نجاشی، رجال النجاشی، ص۵.
  6. ابن سعد، الطبقات الکبری، دار صادر، ج۴، ص۵۵.
  7. قمی، الکنی و الالقاب، ج۱، ص۷۷
  8. نجاشی، رجال النجاشی، ص۵.
  9. نجاشی، رجال النجاشی، ص۵.
  10. نجاشی، رجال النجاشی، ص۵.
  11. عدة علماء، الأصول الستة عشر، ص۱۷۱.
  12. نجاشی، رجال النجاشی، ص۵
  13. نجاشی، رجال النجاشی، ص۴
  14. ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۱، ص۸۵.
  15. بحر العلوم، الفوائد الرجالیة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۳.
  16. ابن‌حجر، الأصابه‌، ۱۳۲۸ق، ج۴، ص۶۷
  17. حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۴۱.
  18. نجاشی، ص۴
  19. الحسنی، تاریخ الفقه الجعفری، ج۲، ص۲۸۳.
  20. موحد ابطحی، تهذیب المقال، ج۱، ص۱۶۸.