مقالات ویکیشیعه با رویکرد «ارتباط با مکتب اهلبیت» نوشته میشوند. برای آگاهی از دیگر ابعاد موضوع، منابع دیگر را جویا شوید. |
قرن اول هجری قمری تأثیرگذارترین دوره تاریخ اسلام است که رخدادهایی از جمله هجرت به مدینه، واقعه غدیر و واقعه کربلا در آن رخ داد. در این قرن، اسلام بر شبهجزیره عربستان غلبه یافت و زمینه گسترش اسلام به مناطق دیگر از جمله تا چین و اسپانیای امروزی فراهم شد. وقوع ماجرای سقیفه برای انتخاب خلیفه اول، کشته شدن خلیفه سوم و نیز جنگهای داخلی در دوره حکومت امام علی(ع)، به شکلگیری دو مذهب بزرگ اسلامیِ سنی و شیعه، و نیز پدید آمدن فرقههای مختلف از جمله خوارج انجامید.
امامت | |
---|---|
امام علی(ع) • (۱۱ تا ۴۰ ق) امام حسن مجتبی(ع) • (۴۰ تا ۵۰ ق) امام حسین(ع) • (۵۰ تا ۶۱ ق) امام سجاد(ع) • (۶۱ تا ۹۵ ق) امام باقر(ع) • (۹۵ تا ۱۱۴ ق) | |
حکومتهای سرزمینهای اسلامی | |
مدینه | پیامبر اسلام • (۱ - ۱۱ق) خلفای سهگانه • (۱۱ - ۳۵ق) امام علی(ع) • (۳۵ - ۳۶ق) |
کوفه | امام علی(ع) • (از ۳۶ تا ۴۰ ق) امام حسن مجتبی(ع) • (از ۴۰ تا ۴۱ ق) |
شام | معاویة بن ابیسفیان • (از ۴۱ تا ۶۰ق) یزید بن معاویه • (از ۶۰ تا ۶۴ق) معاویة بن یزید • (۶۴ق) مروان بن حکم • (از ۶۴ تا ۶۵ق) عبدالملک بن مروان • (از ۶۵ تا ۸۶ق) ولید بن عبدالملک • (از ۸۶ تا ۹۶ق) سلیمان بن عبدالملک • (از ۹۶ تا ۹۹ق) عمر بن عبدالعزیز • (از ۹۹ تا ۱۰۱ق) |
حجاز | عبدالله بن زبیر • (۶۰-۷۳ق) |
علاوه بر حکومت پیامبر اکرم، خلفای سهگانه، امام علی(ع) و امام حسن(ع)، حکومت بنیامیه، مروانیان و زبیریان نیز در سده اول هجری برپا شد. حوادث خونباری از جمله واقعه عاشورا، قیام توابین، قیام مختار و واقعه حره در حکومت بنیامیه رخ داد و منتهی به ظهور حکومت عباسیان شد.
پنج تن از امامان شیعه در قرن اول هجری میزیستند؛ امام علی(ع) در دوره ۲۵ ساله خلفای سهگانه دور از خلافت بود و سپس از سال ۳۵ تا ۴۰ قمری خلافت را با بیعت گسترده مردم به دست گرفت. امام حسن(ع) کمتر از یک سال خلیفه مسلمانان بود و پس از پیمان صلح با معاویه در سال ۴۱ق از خلافت کناره گرفت. امام حسین(ع) تا مرگ معاویه در سال ۶۰ق دخالت چندانی در امور خلافت نداشت؛ اما با شروع حکومت یزید با وی بیعت نکرد و به همین دلیل در کربلا به دست عاملان حکومت بنیامیه به شهادت رسید. امام سجاد(ع) که تا سال ۹۵ق زنده بود، در هیچ واقعه سیاسی دخالتی نداشت و از قیامهایی از جمله قیام توابین هم حمایت نکرد. امامت شیعیان در پنج سال آخر قرن اول به عهده امام محمد باقر(ع) بود.
شیعیان در قرن اول هجری بیشتر در مدینه، یمن، کوفه، بصره، مدائن و جبل عامل زندگی میکردند و در اواخر این دوره، حضور خاندان اشعری در قم این شهر را به شهری شیعهنشین از قرن دوم به بعد تبدیل کرد. وضعیت شیعیان در دوره حکومت بنیامیه و قدرت گرفتن معاویه، همراه با دشواریهای فراوان توصیف شده است که بنابر آنچه ابنابیالحدید در شرح نهج البلاغه آورده است، شیعیان هر جا بودند یا به قتل میرسیدند، یا دست و پایشان بریده میشد، یا اموالشان به غارت میرفت و یا زندانی میشدند. ایجاد فرقه کیسانیه پس از شکست قیام توابین و آغاز قیام مختار و نیز زمامداری حجاج بن یوسف ثقفی، حاکم عراق در بین سالهای ۷۵ تا ۹۵ق، از دیگر وقایعی است که بر زندگی شیعیان تأثیر گذارد. حجاج بن یوسف با شیعیان دشمنی داشت و افراد را حتی به اتهام شیعه بودن میکشت و شیعیان نامداری مانند کمیل بن زیاد و قنبر، در دوره وی به قتل رسیدند.
اهمیت و جایگاه
قرن اول هجری قمری (مطابق با سالهای ۶۲۲ تا ۷۱۹ میلادی) تأثیرگذارترین دوره تاریخ اسلام است. اهمیت این قرن ناشی از رویدادهایی است که در آینده اسلام و جهان تأثیر فراوانی گذاشتند. زندگی دینی مسلمانان همچنان تحت تأثیر حوادث قرن اول هجری است.[۱]
تثبیت اسلام به عنوان یک قدرت
هجرت حضرت محمد(ص) پیامبر اکرم از مکه به شهر یثرب و شکلگیری حکومتی با نام اسلام [۲] و با فرمانروایی پیامبر اسلام،[۳] و پس از آن غلبه اسلام بر شبهجزیره عربستان و پذیرش حاکمیت مدینه از سوی اعراب منطقه، [۴] حکومت مسلمانان را به عنوان یک رقیب بزرگ در کنار ایران و روم مطرح کرد. چنانکه آخرین سپاهی که پیامبر تجهیز کرد سپاه اسامه برای جنگ با روم بود.[۵] آغاز دوره فتوحات اسلامی با فتح شام و عراق عرب،[۶] گسترش اسلام به گستره بسیار وسیعتری را آسان کرد [۷] و در آینده جهان تأثیری غیر قابل انکار گذاشت.[۸]
شکلگیری مذاهب اصلی اسلامی
پس از درگذشت پیامبر اسلام در سال ۱۱ق، [۹] توافق چند نفر از مهاجران و انصار در ماجرای سقیفه برای به دست گرفتن خلافت در مقابل کسانی که معتقد بودند طبق وصیت پیامبر باید علی بن ابیطالب خلیفه شود،[۱۰] زمینهساز ایجاد دو مذهب بزرگ اسلامی شد.[۱۱]
کشته شدن خلیفه سوم در سال ۳۵ق، اختلافی جدی بین مسلمانان ایجاد کرد و آنها را به دو گروه علوی و عثمانی تفکیک کرد.[۱۲] بیعت مردم مدینه با امام علی(ع) پس از عثمان و عدم تمکین سرزمین شام به سرکردگی معاویه و برخی از اختلافات دیگر به وقوع سه جنگ داخلی بین مسلمانان ختم شد[۱۳] و در این بین ماجرای حکمیت به شکلگیری فرقه خوارج انجامید.[۱۴]
حاکمیت بنیامیه و حوادث خونبار پس از آن
نزاعها بین کوفه و شام که از زمان خلافت امام علی(ع) شروع شده بود تا خلافت امام حسن(ع) ادامه پیدا کرد[۱۵] و باعث پذیرش قرارداد صلح از سوی امام حسن(ع) و واگذاری خلافت به معاویه شد.[۱۶] با خلافت او، حاکمیت بنیامیه از سال ۴۰ق تا حدود یک قرن بعد ادامه پیدا کرد.[۱۷] وقایع و جنایتهای خونباری مثل واقعه کربلا و کشته شدن امام حسین(ع)، قیام توابین، قیام مختار، واقعه حره و مانند آن در دوران بنیامیه به شدت جامعه اسلامی و به خصوص شیعیان را تحت تأثیر قرار داد و زمینه را برای حکومت عباسیان آماده کرد.[۱۸]
حاکمیت زبیریان در بخشی از جهان اسلام
پس از مرگ معاویه و آغاز خلافت یزید در سال ۶۰ق، فرزندان زبیر به رهبری عبدالله بن زبیر به مکه رفتند و از سال ۶۴ق مدعی خلافت شدند.[۱۹] مصعب بن زبیر، مختار و سپاهیانش را در کوفه محاصره کرد و پس از کشتن مختار چند هزار نفر از شیعیان را نیز قتل عام کرد[۲۰] و حاکم کوفه شد. خاندان زبیر تا سال ۷۳ق، بخشهایی از سرزمین اسلامی از جمله حمص، اهواز، اصفهان، ری، حجاز، عراق، مصر و بخشی از سرزمین شام را در اختیار داشتند.[۲۱] آل زبیر حدود ۹ سال بر این بخشها حاکم بودند[۲۲] و چندین جنگ داخلی به راه انداختند.[۲۳]
مهمترین رویدادها
گاهشمار رویدادهای قرن اول هجری قمری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
واقعه سقیفه و انتخاب خلیفه
واقعه سقیفه بنیساعده پس از رحلت پیامبر(ص) یکی از مهمترین اتفاقات قرن اول هجری است.[۲۴] در این واقعه که بلافاصله پس از درگذشت رسول خدا(ص) اتفاق افتاد، تنی چند از صحابه مهاجر و تعدادی از صحابه انصار در محلی به نام سقیفه بنیساعده با ابوبکر بن ابیقحافه به عنوان خلیفه پس از پیامبر بیعت کردند.[۲۵] در حالی که عدّهای از مردم و خاندان پیامبر(ص) و امام علی(ع) در منزل پیامبر بودند و آماده تکفین و تدفین ایشان میشدند.[۲۶] این انتخاب که با مخالفت تعداد زیادی از صحابه روبهرو شد و به درگیریهایی در مدینه منتهی شد.[۲۷] برخی از تحلیلگران این اختلاف را زمینهساز شکلگیری دو مذهب بزرگ شیعه و اهل سنت دانستهاند.[۲۸]
در این درگیریها افرادی از سوی خلیفه به خانه علی و فاطمه حمله کردند و فاطمه در این درگیریها دچار آسیبهای جسمی و نیز سقط جنین شد.[۲۹] شهادت فاطمه در این روزها یکی از موضوعات اختلافی در طول تاریخ دو مذهب شیعه و سنی باقی مانده است.[۳۰]
آغاز فتوحات و گسترش سرزمینهای اسلامی
فتوحات به عنوان یکی از عوامل گسترش اسلام به سرزمینهای دیگر از دهه دوم قرن اول هجری و با فتح شام و عراق عرب در سال ۱۳ یا ۱۴ق[۳۱] آغاز شد.[۳۲] فتح ایران [۳۳] تا فتح ماوراء النهر و خراسان بزرگ و نزدیکیهای چین پیش رفت.[۳۴] فتح اروپا نیز با فتح مصر در سالهای ۲۰ و ۲۱ آغاز شد.[۳۵] حمله به اسپانیای امروزی در سال ۷۸ آغاز شد[۳۶] و این سرزمین در سال ۹۳ فتح شد.[۳۷] و کمکم به روم شرقی کشیده شد هر چند نتوانستند به طور کامل روم شرقی را شکست دهند.[۳۸]
کشته شدن خلیفه سوم، خلافت امام علی و جنگهای داخلی
قتل عثمان خلیفه سوم در سال ۳۵ قمری که در پی یک شورش داخلی رخ داد زمینهساز اختلافات مهم بین بسیاری مسلمانان و شکلگیری دو گروه عثمانی و علوی شد.[۳۹]
پس از کشته شدن خلیفه سوم مردم مدینه با امام علی(ع) به عنوان خلیفه بیعت کردند.[۴۰] مخالفان داخلی حکومت امام علی(ع) جنگ جمل را به راه انداختند.[۴۱] جنگ جمل باعث انتفال امام علی از مدینه به کوفه و تمرکز حکومت اسلامی در کوفه شد.[۴۲] پس از مدتی معاویه حاکم شام که از خاندان بنیامیه و با عثمان از یک قبیله بود[۴۳] با سپاهی از شام راهی عراق شد و جنگ صفین به راه افتاد.[۴۴] مهمترین شعار جنگ صفین خونخواهی عثمان خلیفه مقتول بود.[۴۵] طولانی شدن جنگ صفین باعث رخداد ماجرای حکمیت و سپس انشعاب خوارج از سپاه امام علی(ع) شد.[۴۶] خوارج بعد از مدت کوتاهی سومین جنگ داخلی را ایجاد کردند که به جنگ نهروان معروف شد.[۴۷] و خود به مرور به یک فرقه در جهان اسلام تبدیل شدند.[۴۸]
قرارداد صلح و انتقال خلافت به بنیامیه
در سال چهلم از این قرن امام علی(ع) شب نوزدهم رمضان به دست یکی از بازماندگان جنگ نهروان در مسجد کوفه ترور شد.[۴۹]و در ۲۱ رمضان به شهادت رسید و مردم با حسن مجتبی فرزند ارشد او بیعت کردند.[۵۰] معاویه که سردمدار جنگ صفین بود خلافت امام حسن(ع) را نپذیرفت و وارد جنگ با امام حسن(ع) شد.[۵۱] به علت ضعفهای سپاهیان عراق و خیانتهای فرماندهان، امام حسن(ع) مجبور به پذیرش قرارداد صلح با معاویه و پذیرش خلافت او شد.[۵۲] قرارداد صلح مرکزیت خلافت را به شام منتقل کرد.[۵۳] خلافت امویان و مروانیان تا سال ۱۳۲ قمری ادامه یافت.[۵۴]
واقعه عاشورا و پیامدهای آن
واقعه عاشورای سال ۶۱ق و کشتهشدن امام حسین(ع) و یاران کمتعدادش در این روز، از منظر شیعی یکی مهمترین حوادث تاریخ است.[۵۵] معاویه در سال ۶۰ قمری درگذشت[۵۶] و فرزندش یزید تلاش کرد تا از مسلمانان برای خلافت خود بیعت بگیرد.[۵۷] برخی از نامداران جامعه مسلمان از جمله حسین بن علی و عبدالله بن زبیر خلافت یزید را نپذیرفتند. عبدالله بن زبیر به مکه رفت[۵۸] و آن شهر را مرکز خلافت خود قرار داد. خاندان زبیر تا سال ۷۳ قمری بخشهایی از جهان اسلام را تحت حکومت خود داشتند.[۵۹]
امام حسین(ع) نیز به مکه رفت[۶۰] و پس از مدتی اقامت در مکه به دعوت اهالی کوفه راهی عراق شد.[۶۱] سپاهی از کوفه به دستور عبیدالله بن زیاد که از سوی یزید حاکم کوفه شده بود راه را بر حسین و خانواده و یاران معدودش بستند و در روز دهم محرم سال ۶۱ قمری او و یارانش را کشتند و خانوادهاش را به اسارت گرفتند. واقعه کربلا زمینهساز قیام توابین و قیام مختار ثقفی علیه بنیامیه شد.[۶۲] برخی نویسندگان قیامهای زید و یحیی در قرن دوم را نیز تحت تأثیر قیام عاشورا دانستهاند.[۶۳]
قیام توابین
قیام توابین در سال ۶۵ قمری و به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی و با همراهی شیعیانی برپا شد که از واقعه کربلا جا مانده بودند و خود را در این باره گناهکار میدانستند.[۶۴] توابین با سپاه عبیدالله بن زیاد جنگیدند و پس از چهار روز درگیری بسیاری از ایشان کشته شدند، و گروه کمی به فرماندهی رفاعه بن شداد زنده مانده و به قبایل خود بازگشتند.[۶۵] گفته شده یکی از علل شکست این حرکت عدم همراهی مختار با آن بوده است.[۶۶] حرکت توابین نقش مهمی در استقلال شیعیان و هویتیابی شیعیان داشت.[۶۷]
قیام مختار
مختار ثقفی نیز در سال ۶۶ قمری گروه زیادی از خونخواهان حسین بن علی(ع) را با خود همراه کرد[۶۸] و موفق شد با شکست عبیدالله بن زیاد و کشتن او و نیز کشتن گروه زیادی از عاملان واقعه عاشورا،[۶۹] حکومتی کوتاه مدت در کوفه بنا کند.[۷۰] مختار در سال ۶۷ قمری به دست مصعب بن زبیر شکست خورد، خودش کشته شد و مصعب هزاران نفر از همراهان مختار را نیز سر برید.[۷۱]
خلفای حاکم
در قرن اول هجری قمری، نخستین حاکم مسلمانان رسول خدا(ع) بود که از زمان ورود به مدینه تا پایان زمان حیات در ماه صفر سال یازدهم هجری قمری حاکم بود. پس از درگذشت پیامبر، گروهی از مسلمانان در سقیفه بنیساعده با ابوبکر بن ابیقحافه بیعت کردند. حکومت مرکزی مسلمانان به ترتیب در مدینه، کوفه و شام مستقر بود. ولی در بخشی از این دوران صدساله خاندان زبیر حدود ۱۳ سال به خلافت عبدالله بن زبیر از سال ۶۰ قمری تا ۷۳ قمری در سرزمین حجاز و بخشهایی از عراق امروزی حکومت کردند.[۷۲]
حاکمان مسلمان در قرن اول هجری عبارتند از:
- پیامبر اسلام از سال اول تا ماه صفر سال یازدهم هجری
دوران خلفای سهگانه
- ابوبکر فرزند ابیقحافه از سال ۱۱ تا ۱۳ هجری.
- عمر بن خطاب از سال ۱۳ تا ۲۳ هجری.
- عثمان بن عفان از سال ۲۳ تا ۳۵ هجری.
دوران خلافت امامان شیعه
- امام علی بن ابیطالب(ع) از سال ۳۵ تا ۴۰ هجری.
- امام حسن مجتبی(ع) شش ماه در سال ۴۰ قمری.
دوران بنیامیه
- معاویة بن ابیسفیان از سال ۴۰ تا سال ۶۰ قمری.
- یزید بن معاویه از سال ۶۰ تا ۶۴ قمری. مرکز حکومت او در شام بود ولی همزمان با او عبدالله بن زبیر نیز در حجاز اعلام خلافت کرد.
- معاویة بن یزید
دوران مروانیان
امامان شیعه در قرن اول هجری
امامان شیعه و خلفا (قرن اول هجری قمری) | ||
---|---|---|
امامان (دوره امامت) |
خلفای همعصر | |
امام علی(ع) (۱۱ - ۴۰ق) |
• ابوبکر (۱۱ - ۱۳) • عمر بن خطاب (۱۳ - ۲۵) • عثمان بن عفان (۲۵ - ۳۵) • امام علی(ع) (۳۵ - ۴۰) | |
امام حسن(ع) (۴۰ - ۵۰ق) |
• امام حسن(ع) (۴۰ - ۴۱) • معاویه (۴۱ - ۵۰) | |
امام حسین(ع) (۵۰ - ۶۱ق) |
• معاویه (۵۰ - ۶۰) • یزید (۶۰ - ۶۱) | |
امام سجاد(ع) (۶۱ - ۹۵ق) |
• یزید (۶۱ - ۶۴) • معاویة بن یزید (۶۴) • مروان بن حکم (۶۴ - ۶۵) • عبدالملک بن مروان (۶۵ - ۸۶) • ولید بن عبدالملک (۸۶ - ۹۵) | |
امام باقر(ع) (۹۵ - ۱۱۴ق) |
• ولید بن عبدالملک (۹۵ - ۹۶) • سلیمان (۹۶ - ۹۹) • عمر بن عبدالعزیز (۹۹ - ۱۰۱) | |
سلسله امامت شیعیان از سال ۱۱ هجری قمری و بعد از رحلت پیامبر اسلام شروع میشود. ۹۰ سال از دوره ۲۵۰ ساله حضور امامان شیعه در قرن اول هجری است. پنج نفر از امامان شیعه در این سده امامت کردهاند. امام علی(ع)(م ۴۰ق) امام حسن مجتبی(ع)(م ۵۰ق)، امام حسین(ع) (م ۶۱ق)، امام علی بن حسین(ع) (م ۹۵ق) و امام باقر(ع) (م ۱۱۴ق) که پنج سال اول دوره امامتش در قرن اول بوده است.[۷۸]
برکناری از حاکمیت سیاسی
در طول قرن اول هجری فقط دو امام اول شیعه کمی بیش از ۵ سال قدرت سیاسی و خلافت را در اختیار داشتند. (از ذی الحجه سال ۳۵ تا ربیع الاول یا ربیع الاخر سال ۴۱ق). پیش از آن امام علی(ع) بیست و پنج سال نخست از دوران امامت خود را به دور از خلافت گذراند.[۷۹] او در این دوران که با خلافت خلفای سهگانه همراه است گاه به آنها مشورت میداد[۸۰] ولی در امور حکومتی دخالتی نداشت. یکبار در سال ۲۳ق در شورای ششنفره آمادگی خود برای خلافت را اعلام کرد و چون عمل به سنت دو خلیفه پیشین را به عنوان شرط خلافت نپذیرفت، رقیبش عثمان خلیفه شد.[۸۱] ولی بعد از کشته شدن عثمان در سال ۳۵ق، با بیعت گسترده مردم به خلافت رسید.[۸۲] او تا سال ۴۰ خلافت کرد و در رمضان همان سال در مسجد کوفه به شهادت رسید.[۸۳]
پس از امام علی(ع)، فرزندش حسن مجتبی(ع) از رمضان سال ۴۰ به امامت رسید و از همان تاریخ با بیعت مردم خلیفه شد. خلافت او تا ربیع الاول یا جمادی الاول سال ۴۱ق ادامه داشت. او پس از جنگ با معاویه و رفتن سردارانش به سوی معاویه و تنها ماندن از سوی یارانش، طی قرارداد صلحی خلافت را به معاویه واگذار کرد. امام حسن پس از حکومت کوتاه مدت به مدینه رفت و تا سال ۵۰ق دهسال دور از دخالت سیاسی زندگی کرد.
پس از شهادت امام حسن(ع) در سال ۵۰، امام حسین(ع) به امامت رسید ولی او نیز تا سال ۶۰ق نتوانست دخالتی در امور سیاسی داشته باشد.[۸۴] از او فقط چند اعتراض سیاسی به معاویه ثبت شده است.[۸۵] ولی پس از مرگ معاویه و شروع حاکمیت یزید، امام حسین با او بیعت نکرد و سرانجام در نخستین روزهای سال ۶۱ق و در جنگی نابرابر در واقعه عاشورا به دست عاملان بنیامیه به شهادت رسید.
دو امام بعدی (امام سجاد(ع) و امام باقر(ع)) نیز در این قرن زندگی میکردند.امام چهارم تا سال ۹۵ق زنده بود.[۸۶] او پس از واقعه کربلا در مدینه ساکن شد و در هیچ حادثه سیاسی حتی واقعه حره که در مدینه رخ داد دخالت نکرد.[۸۷] همچنین حمایتی از جانب او از قیام توابین مشاهده نشد، هرچند افراد تشکیلدهندهٔ توابین، شیعیان امام سجاد(ع) بودند.[۸۸] چنانکه به نامه مختار ثقفی برای حمایت از او نیز پاسخی نداد.[۸۹] در ۵ سال انتهایی این قرن امامت شیعیان بر عهده امام محمد باقر(ع) بود.[۹۰]
وضعیت شیعیان
در قرن اول هجری به جز شیعیانی که به طور پراکنده در سراسر جهان اسلام حضور داشتند، تراکم حضور ایشان در مدینه، یمن، کوفه، بصره، مدائن و جبل عامل بود.[۹۱] در اواخر قرن یکم حضور خاندان اشعری در قم زمینهساز تبدیل این شهر به یک شهر شیعهنشین[۹۲] و از قرن دوم به بعد یکی از مهمترین مراکز تشیع شد.[۹۳]
به گفته برخی نویسندگان شیعیان در دوران سه خلیفه نخست با فشار چندانی روبهرو نبودند هر چند که از برخی مناصب مهم محروم بودند.[۹۴] با این وجود معدودی از شیعیان با هماهنگی امام علی برخی از مناصب نظامی و سیاسی را پذیرفته بودند مثل حذیفه، سلمان، عمار بن یاسر، هاشم مرقال، عثمان بن حنیف و عبدالله بن بدیل.[۹۵]
شیعیان در دوران معاویه
دوران بنیامیه را برای شیعیان دشوارترین زمان توصیف کردهاند.[۹۶] اوضاع شیعیان با قدرت گرفتن معاویه(سال ۴۰ق) به شدت سخت شد. و این سختی به جز در دوران عمر بن عبدالعزیز تا اواخر دوران بنیامیه ادامه داشت. ابنابیالحدید در کتاب شرح نهجالبلاغهاش بخشی را به آزار و اذیتها علیه اهل بیت اختصاص داده است.[۹۷] به گفته او شیعیان هرجا بودند یا به قتل میرسیدند، یا دست و پایشان بریده میشد، یا اموالشان به غارت میرفت یا زندانی میشدند.[۹۸] سختگیری در کوفه شدیدتر بود[۹۹] و زیاد فرزند سمیه حاکم کوفه هیچ شخصیت معروفی از شیعیان را زنده باقی نگذاشت.[۱۰۰] در همین دوره شیعیان نامداری همچون رُشَید هَجَری، میثم تمّار و حُجر بن عَدی شکنجه و کشته شدند.[۱۰۱]
گرایش گروهی از شیعیان به کیسانیه
به گفته جعفری [۱۰۲] در کتاب تشیع در مسیر تاریخ و هاینس هالم [۱۰۳] پس از شکست قیام توابین و آغاز قیام مختار، برخی از شیعیان به جای علی فرزند امام حسین(ع) به امامت محمد حنفیه فرزند دیگر امام علی(ع) گرایش پیدا کردند. و از درون شیعیان مذهبی به نام کیسانیه شکل گرفت.[۱۰۴] هر چند بعدها و در دوران امام باقر(ع) این مذهب رو به افول نهاد و اکثریت شیعیان امامت را در نسل امام حسین(ع) که نسبش به پیامبر(ص) میرسید دنبال کردند.[۱۰۵]
دوران حاکمیت حجاج در عراق
حجاج بن یوسف ثقفی از سال ۷۵ تا ۹۵ قمری از سوی مروانیان حاکم عراق شد.[۱۰۶] او با شیعیان دشمنی داشت و افراد را حتی با اتهام شیعه بودن میکشت.[۱۰۷] نقل شده است که در روزگار اتهام به زندیق بودن و کافر بودن برای مردم راحتتر از متهم بودن به تشیع بود. چنان که همین مضمون از امام باقر(ع) نیز نقل شده است.[۱۰۸] شیعیان نامداری مثل کمیل بن زیاد[۱۰۹]، قنبر[۱۱۰] و سعید بن جبیر[۱۱۱] در این دوره به دستور حجاج به قتل رسیدند.[۱۱۲] به گفته مسعودی تاریخنویس قرن چهارم، هنگامی که حجاج از دنیا رفت ۸۰ هزار مرد و زن در زندان او بودند.[۱۱۳] هماو نوشته است که از حجاج در دوران حاکمیتش ۱۲۰هزار نفر را کشت و این غیر از کسانی است که در جنگها کشته شدهاند.[۱۱۴]
شیعیان نامدار در سده اول
در کتاب الشیعه فی التاریخ نام ۱۳۰تن از یاران رسول خدا(ص) و چهار امام نخست شیعه به عنوان شیعیان شاخص ذکر شده است.[۱۱۵] کسانی که در غزوات کنار پیامبر اسلام بودند، و از بیعت با ابوبکر امتناع کردند، و یا در جنگهای سه گانه جمل و صفین و نهروان در کنار علی(ع) جنگیدند یا از یاران امام حسن و امام حسین بوده و در کربلا به شهادت رسیدند.[۱۱۶] برخی از این اسامی عبارتند از:
- ابوذر غفاری
- سلمان فارسی
- عمار یاسر
- مقداد بن عمرو
- حذیفة بن یمان
- خزیمة بن ثابت انصاری
- خباب خزاعی
- ابوسعید خدری
- ابنتیهان
- قیس بن سعد بن عبادة
- انس بن حارث کاهلی
- ابوایوب انصاری
- جابر بن عبدالله انصاری
- هاشم مرقال
- محمد بن ابیبکر
- مالک اشتر
- مالک بن نویره
- براء بن عازب
- ابی بن کعب انصاری
- عبدالله بن مسعود
- ابوالاسود دوئلی
- خالد بن سعید
- ابوحمزه ثمالی
- حبیب بن مظاهر
- زید بن ارقم انصاری
- اصبغ بن نباته
- حکیم بن جبلة انصاری
- زید بن صوحان
- صعصعة بن صوحان
- زید بن شرحبیل انصاری
- ابوالطفیل
- سلیمان بن صرد خزاعی
- عدی بن حاتم طائی
- هانی بن عروه
- اویس قرنی[۱۱۷]
- میثم تمار
- کمیل بن زیاد نخعی
- رشید هجری
- حجر بن عدی
- سلیم بن قیس هلالی
- ابورافع
- رفاعة بن شداد بجلی
- شریک بن اعور
- مسلم بن عوسجه اسدی
پانویس
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۸ش، ج۲۰، ص۱۲۹.
- ↑ نصیری، تاریخ تحلیلی اسلام، ویراست دوم، ص۱۶۰.
- ↑ فیرحی، دولت مدنی پیامبر، ص۳۲.
- ↑ سلیمانی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص۶۵.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، جاپ چهارم، ج۳، ص۶۷۶.
- ↑ جعفریان، تاریخ خلفا، چاپ هفتم، ص۵۴-۵۵.
- ↑ حسنی، تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام، ج۱، ص۳۶۸ و ۳۷۰.
- ↑ جعفریان، تاریخ خلفا، چاپ هفتم، ص۱۸۸.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۳، ص۷۰۳.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۴، ص۱۶-۳۲.
- ↑ دونالدسن، مذهب شیعه، جلد۱، ص۸۷.
- ↑ جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، چاپ دهم، ص۱۱۹.
- ↑ دونالدسن، مذهب شیعه، ج۱، ص۹۰.
- ↑ الزین، الشیعه فی التاریخ، چاپ دوم، ص۴۱؛ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۱۸۶-۱۸۷.
- ↑ جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، چاپ دهم، ص۱۶۱-۱۶۲.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۵، ص۴۶۶-۴۶۹.
- ↑ پیشوایی، مجموعه مقالات تاریخی، ۱۳۹۳ش، ص۲۶۲.
- ↑ الزین، الشیعه فی التاریخ، چاپ دوم، ص۱۵۰.
- ↑ فلاحزاده، جایگاه و نقش آل زبیر در تاریخ اسلام، ص۱۳۷.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الأسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ۴۱۹-۴۲۱.
- ↑ فلاحزاده، جایگاه و نقش آل زبیر در تاریخ اسلام، ص۱۳۸.
- ↑ فلاحزاده، جایگاه و نقش آل زبیر در تاریخ اسلام، ص۱۳۹.
- ↑ فلاحزاده، جایگاه و نقش آل زبیر در تاریخ اسلام، ص۱۳۸.
- ↑ جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، چاپ دهم، ص۴۱.
- ↑ دونالدسن، مذهب شیعه، ج۱، ص۸۴.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۴، ص۳۱.
- ↑ دونالدسن، مذهب شیعه، ج۱، ص۸۶-۸۷.
- ↑ جلالی، تاریخ تشیع، چاپ چهارم، ج۱، ص۷۹-۸۰.
- ↑ مهدی، الهجوم، ۱۴۲۵ق، ص۱۵۴-۲۱۷.
- ↑ مهدی، الهجوم، ۱۴۲۵ق، ص۱۴.
- ↑ جعفریان، تاریخ خلفا، چاپ هفتم، ص۱۱۳.
- ↑ جعفریان، تاریخ خلفا، چاپ هفتم، ص۱۱۱.
- ↑ جعفریان، تاریخ خلفا، چاپ هفتم، ص۱۲۲.
- ↑ جعفریان، تاریخ خلفا، چاپ هفتم، ص۷۵۰.
- ↑ جعفریان، تاریخ خلفا، چاپ هفتم، ص۷۵۴.
- ↑ ارسلان، تاریخ فتوحات مسلمانان در اروپا،چاپ هفتم، ص۷۴.
- ↑ جعفریان، تاریخ خلفا، چاپ هفتم، ص۷۵۶.
- ↑ جعفریان، تاریخ خلفا، چاپ هفتم، ص۷۵۷.
- ↑ جلالی، تاریخ تشیع، چاپ چهارم، ج۱، ص۱۹۷.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الإسلامی، چاپ چهارم، ج۴، ص۴۲۱.
- ↑ دونالدسن، مذهب شیعه، ج۱، ص۱۰۸.
- ↑ جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، چاپ دهم، ص۱۲۵.
- ↑ پیشوایی، مجموعه مقالات تاریخی، ص۲۶۱.
- ↑ دونالدسن، مذهب شیعه، ج۱، ص۱۱۴.
- ↑ دونالدسن، مذهب شیعه، ج۱، ص۱۱۴.
- ↑ دونالدسن، مذهب شیعه، ج۱، ص۱۱۷.
- ↑ الزین، الشیعه فی التاریخ، چاپ دوم، ص۴۱.
- ↑ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۱۸۶-۱۸۷.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۵-۲۸.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، چاپ دوم، ج۲، ص۹.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، چاپ دوم، ج۲، ص۱۰.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، چاپ دوم، ج۲، ص۱۴.
- ↑ جعفریان، تاریخ خلفا، چاپ هفتم، ص۴۰۵.
- ↑ دونالدسن، مذهب شیعه، ج۱، ص۲۳۳.
- ↑ جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، چاپ دهم، ۲۶۱.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، جاپ چهارم، ج۶، ص۴۶.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۵۳.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۵۸.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: ابوالفضل ابراهیم، ج۶، ص۱۹۲.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۶۳.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۱۰۵-۱۰۶.
- ↑ الزین، الشیعه فی التاریخ، چاپ دوم، ص۱۴۷.
- ↑ الزین، الشیعه فی التاریخ، چاپ دوم، ص۱۴۸؛ معروف الحسنی، الإنتفاضات الشیعیة عبر التاریخ، منشورات الرضی، ص۴۸۳.
- ↑ جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، چاپ دهم، ۲۶۱.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الإسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۳۲۴-۳۲۶.
- ↑ رک: معروف الحسنی، الإنتفاضات الشیعیة عبر التاریخ، منشورات الرضی، ص۴۳۱-۴۳۹.
- ↑ جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، چاپ دهم، ص۲۷۳.
- ↑ معروف الحسنی، الإنتفاضات الشیعیة عبر التاریخ، منشورات رضی، ص۴۵۸.
- ↑ معروف الحسنی، الإنتفاضات الشیعیة عبر التاریخ، منشورات رضی، ص۴۶۱.
- ↑ الموسوی، الشیعة فی التاریخ، مکتبة مدبولی، ص۳۲۱.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الأسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۴۱۹.
- ↑ طبری، تاریخ، تحقیق: ابوالفضل ابراهیم، ج۶، ص۱۹۲.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستيعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۳۸۹.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۶۸.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۶۹.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۷۱.
- ↑ رک: الموسوی، الشیعة فی التاریخ، مکتبة مدبولی، ص۳۲۸.
- ↑ دونالدسن، مذهب شیعه، ج۱، ص۹۰.
- ↑ دونالدسن، مذهب شیعه، ج۱، ص۹۵.
- ↑ دونالدسن، مذهب شیعه، ج۱، ص۹۷-۹۸.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۴، ص۴۱۹-۴۲۱.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۵، ص۴۳۱.
- ↑ پیشوایی، تاریخ اسلام، جلد دوم، ص۴۵۵؛ سلیمانی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص۲۶۴.
- ↑ پیشوایی، تاریخ اسلام، جلد دوم، ص۴۵۸-۴۶۹.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، چاپ دوم، ج۲، ص۱۳۷.
- ↑ جلالی، تاریخ تشیع، چاپ چهارم، ج۱، ۲۵۲.
- ↑ جلالی، تاریخ تشیع، چاپ چهارم، ج۱، ۲۵۳.
- ↑ جلالی، تاریخ تشیع، چاپ چهارم، ج۱، ۲۵۴.
- ↑ جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، چاپ دهم، ص۲۸۸.
- ↑ محرمی، تاریخ تشیع، چاپ ششم، ص۱۶۹.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الإسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۴۸۰-۴۸۲.
- ↑ محرمی، درسنامه تاریخ تشیع، ویراست دوم، ص۲۱۴.
- ↑ محرمی، تاریخ تشیع، چاپ ششم، ص۸۹.
- ↑ محرمی، تاریخ تشیع، چاپ ششم، ص۹۰-۹۱.
- ↑ محرمی، تاریخ تشیع، چاپ ششم، ص۹۲. نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان،سال۱۳۸۴ش، ص۱۳۵.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، نشر دار احیاء الکتب العربیه، ج۱۱، ص۴۳-۴۶.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، نشر دار احیاء الکتب العربیه، ج۱۱، ص۴۳.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، نشر دار احیاء الکتب العربیه، ج۱۱، ص۴۴.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، نشر دار احیاء الکتب العربیه، ج۱۱، ص۴۴.
- ↑ الزین، الشیعه فی التاریخ، چاپ دوم، ص۱۳۲-۱۳۳.
- ↑ جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، چاپ دهم، ص۲۸۰.
- ↑ هالم، تشیع، نشر ادیان، ص۴۸-۵۲.
- ↑ الزین، الشیعه فی التاریخ، چاپ دوم، ص۴۸-۵۰.
- ↑ جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، چاپ دهم، ص۲۸۹.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۴۵۱-۵۱۴.
- ↑ مغنیه، الشیعه و الحاکمون، چاپ پنجم، ص۱۵۷.
- ↑ ابنابی الحدید، شرح نهج البلاغه، دار إحیاء الکتب العربیة، ج۱۱، ص۴۴.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۵۱۱.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۵۱۲.
- ↑ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۵۰۷.
- ↑ مسعودی، التنبیه و الإشراف، نشر دار الصاوی، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵.
- ↑ مسعودی، التنبیه و الإشراف، نشر دار الصاوی، ج۱، ص۲۷۵.
- ↑ مسعودی، التنبیه و الإشراف، نشر دار الصاوی، ج۱، ص۲۷۵.
- ↑ الموسوی، الشیعة فی التاریخ، مکتبة مدبولی، ص۵۱-۷۱.
- ↑ الموسوی، الشیعة فی التاریخ، مکتبة مدبولی، ص۷۱.
- ↑ الموسوی، الشیعة فی التاریخ، مکتبة مدبولی، ص۵۱-۷۱.
منابع
- ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، بیجا، دار احیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۸ق.
- ابنسعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق.
- ارسلان، شکیب، تاریخ فتوحات مسلمانان در اروپا، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم، ۱۳۷۸ش.
- زین، محمدحسین، الشیعه فی التاریخ، صیدا، السید مرتضی الرضوی، ۱۳۵۷ق.
- الموسوی، السید عبدالرسول، الشیعة فی التاریخ، قاهره، مکتبة مدبولی، ۲۰۰۲م.
- پیشوایی، مهدی، تاریخ اسلام از سقیفه تا کربلا، تهران، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۳ش.
- پیشوایی، مهدی، مجموعه مقالات تاریخی، قم، انتشارات توحید، ۱۳۹۳ش.
- جعفری، سید حسین محمد، تشیع در مسیر تاریخ، ترجمه: سید محمدتقی آیتاللهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دهم، ۱۳۸۰ش.
- جعفریان، رسول، تاریخ خلفا، قم، انتشارات دلیل ما، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
- جلالی، سید لطفالله، تاریخ تشیع، قم، پژوهشگاه بین المللی المصطفی، چاپ چهارم، ۱۳۹۸ش.
- حسنی، علیاکبر، تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ ششم، ۱۳۸۰ش.
- دونالدسن، دوایت م، مذهب شیعه تاریخ اسلام در ایران و عراق، ترجمه عباس احمدوند، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۵ق.
- سلیمانی، جواد، تاریخ تحلیلی اسلام از عصر جاهلی تا عصر عاشورا، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۰ش.
- شیخ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، قم، مؤسسة آل البیت، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
- فلاحزاده، احمد، جایگاه و نقش آل زبیر در تاریخ اسلام، در فصلنامه تاریخ اسلام، شماره ۴۳-۴۴، پاییز و زمستان ۱۳۸۹ش.
- فیرحی، داود، دولت مدنی پیامبر مندرج در مجموعه مفالات اسلام و ایران، به اهتمام حسن حضرتی، قم، نشر معارف، ۱۳۸۳ش.
- محرمی، غلامحسن، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان غیبت صغری، قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
- محرمی، غلامحسن، درسنامه تاریخ تشیع، ویراست جدید، قم، مرکز نشر هاجر، چاپ دوم، ۱۳۹۴ش.
- مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الإشراف، تصحیح: اسماعیل عبدالله الصاوی، قاهره، دار الصاوی، بیتا.
- مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، ۱۴۰۹ق.
- مشکور، محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، ۱۳۸۷ش.
- معروف الحسنی، هاشم، الإنتفاضات الشیعیة عبر التاریخ، قم، منشورات الرضی، ۱۴۰۴ق.
- مغنیه، محمدجواد، الشیعة و الحاکمون، قم، مؤسسة دار الکتاب الاسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۳۰ق.
- مهدی، عبدالزهراء، الهجوم علی بیت فاطمه، تهران، انتشارات برگ رضوان، ۱۴۲۵ق.
- نصیری، محمد، تاریخ تحلیلی اسلام، ویراست دوم، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۴ش.
- نصیری، محمد، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۴ش.
- هالم، هاینس، تشیع، ترجمه« محمدتقی اکبری، قم، انتشارات ادیان، چاپ دوم، ۱۳۸۹ش.
- یعقوبی، احمد، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.