مُعتَز عباسی (۲۳۲ق-۲۵۵ق) سیزدهمین خلیفه عباسی و از فرزندان متوکل عباسی است که در زمان او امام هادی(ع) به شهادت رسید. او در سال ۲۵۲ق به خلافت رسید. حکومت معتز حدود سه سال با امامت امام هادی(ع) و یک سال با امامت امام حسن عسکری(ع) همزمان بود.
اطلاعات شخصی | |
---|---|
نام | محمد بن جعفر متوکل |
لقب | معتز بالله |
پدر | متوکل عباسی |
مادر | قبیحه رومی |
فرزندان | عبدالله بن معتز |
دین | اسلام |
محل دفن | سامرا |
حکومت | |
سمت | سیزدهمین خلیفه عباسی |
سلسله | عباسیان |
آغاز حکومت | ۲۵۲ |
پایان حکومت | ۲۵۵ق |
همزمان با | امام هادی(ع) و امام حسن عسگری(ع) |
اقدامات مهم | به شهادت رساندن امام هادی(ع) و سختگیری و زندانی کردن امام عسکری(ع) |
پیش از | مهتدی عباسی |
پس از | مستعین دوانیقی |
وی نسبت به خاندان پیامبر(ص) و شیعیان بغض و کینه داشت و تعدادی از آنها را زندانی و عدهای را به قتل رساند. به باور اکثر عالمان شیعه، امام هادی(ع) به دستور معتز مسموم شد و به شهادت رسید. وی امام عسکری(ع) را نیز مورد آزار قرار داد و به زندان افکند و حتی از تصمیم و اقدامش برای قتل امام نیز سخن به میان آمده است. در منابع به تعدادی قیام شیعی در زمان او اشاره شده که قیام علی بن موسی بن اسماعیل از جمله آنهاست.
معتز در زمان اوج سلطه ترکان بر دستگاه خلافت به قدرت رسید. او سعی کرد با قتل برخی از سران ترک و نزدیک کردن مردم بربر و فرغانه به خود از قدرت ترکان بکاهد؛ اما در نهایت با توطئه آنها به قتل رسید و مهتدی عباسی جایگرین او شد. عبدالله بن معتز از شاعران مشهور و ابداع کننده علم بدیع از فرزندان معتز بود.
معرفی اجمالی
محمد بن جعفر متوکل بن محمد بن هارون الرشید ملقب به المعتز بالله[۱] سیزدهمین خلیفه عباسی بود.[۲] در برخی منابع از نام زبیر[۳] یا احمد[۴] برای معتز نیز سخن به میان آمده است. کنیهاش ابوعبدالله بود.[۵] معتز در سال ۲۵۱ق[۶] یا ۲۵۲ق[۷] پس از مستعین[۸] به خلافت رسید. ۳۲ سال از امامت امام هادی(ع) گذشته بود که معتز قدرت را به دست گرفت.[۹]
معتز در سال ۲۳۲ق در سامرا به دنیا آمد.[۱۰] متوکل عباسی دهمین خلیفه عباسی پدر معتز بود.[۱۱] متوکل از دشمنان اهلبیت پیامبر(ع) بود و حقد و کینه زیادی نسبت به امامان شیعه و شیعیان داشت.[۱۲] مادرش قبیحه امولد[۱۳] و از کنیزان رومی[۱۴] و مورد علاقه متوکل بود.[۱۵] برادرش معتمد نیز پانزدهمین خلیفه عباسی بود.[۱۶] ابنسکیت که به علت طرفداری از اهلبیت(ع) توسط متوکل به قتل رسید از معلمان معتز بود.[۱۷]
معتز عباسی جوانترین خلیفه عباسی تا آن زمان بود.[۱۸] او هنگام خلافت ۱۹ سال سن داشت.[۱۹] برخی او را جوانی بیتجربه و بدون داشتن آگاهی سیاسی قلمداد کردهاند.[۲۰] زیبایی صورت معتز به گونهای بود که منابع گوناگون به آن اشاره کرده و او را زیباترین مردمان معرفی کردهاند.[۲۱] دوران زمامداری معتز، دوران اوج سلطه ترکان عنوان شده و خلیفه را اسیر و بازیچه دست ترکان دانستهاند.[۲۲] نفوذ و قدرت ترکان بهاندازهای بود که معتز شب و روز سلاح به همراه داشت.[۲۳] معتز سه سال و شش ماه خلافت کرد.[۲۴] از او اشعاری در زمینههای مختلف نقل شده است.[۲۵]
معتز فرزندانی داشت که مشهورترین آنها عبدالله بن معتز دانسته شده است.[۲۶] عبدالله که در بین شاعران به ابنمعتز عباسی شناخته میشد،[۲۷] از شاعران[۲۸] مشهور[۲۹] دانسته شده و او را فردی بلیغ و صاحب دیوان شعر[۳۰] و دیگر کتب ادبی قلمداد کردهاند.[۳۱] عبدالله دشمنی زیادی با اهلبیت(ع) داشت.[۳۲] او را از ابداعکنندگان علم بدیع دانستهاند.[۳۳]
در دوران خلافت او طولونیان به رهبری احمد بن طولون در مصر به قدرت رسیدند.[۳۴] فتح کرمان توسط یعقوب بن لیث صفاری در سال ۲۵۵ق از جمله حوادث زمان خلافت معتز عنوان شده است.[۳۵]
از ولایت عهدی تا کسب خلافت
متوکل عباسی فرزندان خود منتصر و معتز را به ترتیب بهعنوان ولایتعهدی برگزید؛[۳۶] اما پس از مدتی به دلیل بدبینی نسبت به منتصر، معتز را مقدم نمود. گفته شده بدگویی مشاورانی چون فتح بن خاقان و کوشش مادر معتز در مقدم شدنش در ولایتهدی تأثیرگذار بود.[۳۷]
منتصر در سال ۲۴۸ق با توطئه و همدستی سرداران ترک، پدرش متوکل را به قتل رساند و قدرت را به دست گرفت؛[۳۸] اما او نیز با توطئه ترکان[۳۹] و یا بر اثر بیماری درگذشت[۴۰] و پسرعمویش مستعین به خلافت نشست.[۴۱] مستعین در اقدامات خود، معتز و برادرش ابراهیم را در سامرا زندانی کرد.[۴۲] سپاهیان سامرا هنگام خروج مستعین از شهر و حضور در بغداد، دست به شورش زدند و معتز را از زندان آزاد کرده و با او به عنوان خلیفه، بیعت نمودند.[۴۳] این امر سبب جنگهایی میان معتز و مستعین شد[۴۴] که در نهایت مستعین به نفع معتز از قدرت کنارهگیری کرد[۴۵] و معتز خلافت را به دست گرفت.[۴۶] معتز پسرعمویش را به واسط تبعید کرد و در نهایت او را به قتل رساند.[۴۷]
به شهادت رساندن امام هادی(ع)
امام هادی(ع) امام دهم شیعیان در زمان حکومت معتز مسموم شد و به شهادت رسید.[۴۸] امامت امام هادی(ع) حدود سه سال با حکومت معتز همزمان بود. معتز به علت دشمنی و بغض و کینه نسبت به اهلبیت(ع)[۴۹] و همچنین موقعیت و محبوبیت اجتماعی امام دهم شیعیان درصدد از میان برداشتن او برآمد.[۵۰] سرانجام معتز امام را در سوم رجب سال ۲۵۴ق به شهادت رساند.[۵۱] هرچند برخی شهادت امام را در زمان معتمد عباسی و با توطئه او عنوان کردهاند.[۵۲] برخی معتقدند که امام هادی(ع) به دستور معتز و سم معتمد به شهادت رسید.[۵۳] شیخ مفید در کتاب الارشاد، رحلت امام را به علت بیماری عنوان کرده و اشارهای به دست داشتن معتز در قتل ایشان نکرده است؛[۵۴] اما برخی محققان با اشاره به شهادت امام با مسمومیت از جانب معتز به اقوال عالمان و مورخان در این زمینه اشاره کردهاند.[۵۵]
برخورد با امام حسن عسکری(ع)
حکومت معتز حدود یکسال با امامت امام حسن عسکری(ع) همزمان بود.[۵۶] گفته شده وی نسبت به امام عسکری(ع) نیز بغض و کینه داشت. به گفته برخی محققان حکومت برای به انزوا کشیدن و تحتنظر گرفتن امام حسن عسکری(ع)، وی را مورد آزار قرار داده[۵۷] و به زندان افکند.[۵۸] معتز از زندانبان خود خواسته بود تا بر امام سخت گرفته و ایشان را مورد اذیت و آزار قرار دهد.[۵۹] گفته شده دلیل سختگیری او دانش، شهرت و جایگاه اجتماعی امام بود و همچنین علم به اینکه او پدر امام منتظری است که شیعیان برای سرنگونی حکومت ظالمان منتظر او هستند.[۶۰]
طبق ادعای پارهای منابع، معتز تصمیم گرفته بود تا با توطئهای امام عسکری(ع) را به شهادت برساند.[۶۱] او به سعید حاجب دستور داد تا امام را به کوفه برده و دور از چشم مردم، گردنش را بزند؛ اما معتز سه روز بعد از این دستور از خلافت خلع شد و به قتل رسید.[۶۲] گفته شده امام(ع) قبل از وقوع حادثه، خبر کشته شدن معتز را به شیعیان داده بود؛ چنانکه در پاسخ به نامه یکی از یارانش مبنی بر اظهار نگرانی از عزم معتز برای قتل حضرت به حاصل شدن فَرَج پس از سه روز اشاره کرد.[۶۳] به باور برخی مورخان معتز توسط امام عسکری(ع) مورد نفرین قرار گرفت و از خداوند خلاصی از شر و آزار معتز را خواستار شد که پس از دعای حضرت معتز از خلافت برکنار شد.[۶۴]
برخورد با شیعیان
شرایط سیاسی و اجتماعی شیعیان که از زمان مأمون عباسی به آرامش نسبی رسیده بود، پس از به حکومت رسیدن متوکل عباسی سخت شد و مورد فشار و اقدامات خصمانه قرار گرفتند.[۶۵] این سیاست در حکومت معتز نیز دنبال شد.[۶۶] گفته شده معتز عباسی با شیعیان بسیار سختگیر بود.[۶۷] علاوه بر امام هادی(ع) شماری از شیعیان چون ابوهاشم جعفری[۶۸] حسن بن محمد عقیقی، محمد بن ابراهیم عمری[۶۹] و محمد بن علی عطار[۷۰] نیز توسط حکومت به زندان افتادند.
گفته شده جعفر بن اسماعیل بن موسی کاظم از مبلغان امامیه در مغرب توسط ابناغلب از کارگزارن معتز به قتل رسید.[۷۱] احمد بن عبدالله از نوادگان امام حسن(ع) نیز به دست عمال خلیفه به قتل رسید و عیسی بن اسماعیل از نوادگان عبدالله بن جعفر در زندان حکومت از دنیا رفت.[۷۲] قتل جعفر بن محمد از نوادگان امام سجاد(ع) در ری و ابراهیم بن محمد از نوادگان عباس بن علی(ع) و همچنین وفات احمد بن محمد از نوادگان امام حسن(ع) در زندان مدینه[۷۳] از جمله اقدامات حکومت معتز علیه شیعیان بود.
قیامهای منتسب به علویان در زمان معتز
در منابع از قیامهای علویان در زمان معتز سخن به میان آمده است[۷۴] یکی از آنها قیام علی بن موسی بن اسماعیل از نوادگان امام کاظم(ع) و از مبلغان آیین امامیه در مصر بود[۷۵] که در نهایت توسط حکومت دستگیر شد[۷۶] و در زندان از دنیا رفت.[۷۷] یکی دیگر از قیامها، قیام اسماعیل بن یوسف از نوادگان امام حسن(ع) که توسط حکومت شکست خورده و به قتل رسید. حسن بن یوسف برادر او و همچنین جعفر بن عیسی از نوادگان عبدالله بن جعفر نیز در این واقعه کشته شدند.[۷۸] حکومت عباسی این قیامها را با فعالیتهای امام هادی(ع) در ارتباط میدانست؛ بنابراین محدودیتهای سختی بر امام و پیروانش تحمیل کرد.[۷۹]
قتل به دست ترکان
معتز در رجب[۸۰] یا رمضان سال ۲۵۵ق[۸۱] در ۲۳ سالگی[۸۲] به دست سرداران ترک کشته و در سامرا به خاک سپرده شد.[۸۳] وی فردی ضعیف در برابر ترکان دانسته شده است.[۸۴] معتز سومین خلیفه عباسی بود که از خلافت برکنار شد و چهارمین خلیفهای بود که به قتل رسید.[۸۵]
معتز با احساس خطر از جانب ترکان سعی کرد از قدرت آنها بکاهد. وی مردم بربر و فرغانه را به خود نزدیک کرد[۸۶] و دو تن از سران ترک را کشت.[۸۷] این امر سبب شورش ترکان بر علیه او شد. گفته شده سرداران ترک به همراه صالح بن وصیف نزد او رفته و از او خواستند تا حقوق و عطایای آنها را پرداخت کند. خلیفه با اشاره به ناتوانی در پرداخت، خواسته آنها را رد کرد. ترکان او را بر زمین کشانده و از خلافت برکنار کردند.[۸۸] سرداران ترک او را مجبور کردند تا خلافت را به مهتدی واگذار کند.[۸۹] درنهایت معتز زندانی شد و به قتل رسید.[۹۰] کشته شدن او به دست ترکان سبب شد تا شاعران در وصف رویدادهای زمان مرگش، اشعاری بسرایند.[۹۱]
پانویس
- ↑ ابنشداد، الأعلاق الخطیرة، ۱۹۵۳م، ج۳، ص۷۰۰.
- ↑ مرتضی زبیدی، جذوة الإقتباس، ۱۴۲۶ق، ص۶۳.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۲۲؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۲۵؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۰۷.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۰۷-۳۰۸.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۵۰۰؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۲۵؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۰۸.
- ↑ ابنشداد، الأعلاق الخطیرة، ۱۹۵۳م، ج۳، ص۷۰۰.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۵۰۰؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۲۵.
- ↑ ابومخرمه، قلادة النحر، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۵۵۵.
- ↑ جمعی از نویسندگان، موسوعة الإمام الهادی(ع)، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۸۰.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۲۰؛ ابنشداد، الأعلاق الخطیرة، ۱۹۵۳م، ج۳، ص۷۰۰؛ ابنفوطی، مجمع الآداب، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۳۱۸.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۰۷؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۳، ص۳۱۹.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۴۷۸.
- ↑ خطیب عمری، الروضة الفیحاء فی تواریخ النساء، ۱۴۲۰ق، ص۳۴۸.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۲۵.
- ↑ ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۸۴-۸۵.
- ↑ ابنعساکر، تاريخ مدينة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۱، ص۵۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۴، پاورقی.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۲۵؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۲۹۱-۲۹۲؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۳، ص۳۱۹.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۲۵؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۲۹۱-۲۹۲.
- ↑ قرشی، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ۱۳۷۵ش، ص۲۶۲.
- ↑ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۲۹۴؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۳، ص۳۲۰؛ ابنتغری بردی، مورد اللطافة، ۱۹۷۷ش، ج۱، ص۱۶۴.
- ↑ رفیعی، زندگی ائمه(ع)، تهران، ص۲۸۳.
- ↑ حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۵۹۵.
- ↑ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۲۹۲.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، الأغانی، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۲۱۷.
- ↑ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۲۹۲.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۱۰۳.
- ↑ اشرف الرسولی، طرفة الأصحاب، ۱۴۲۲ق، ص۹۶.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۱۰۳.
- ↑ مرتضی زبیدی، جذوة الإقتباس، ۱۴۲۶ق، ص۶۳.
- ↑ برقعی، راهنمای دانشوران، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۲۷۴.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۱۰۳.
- ↑ برقعی، راهنمای دانشوران، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۲۷۴.
- ↑ سمرقندی، تحفة الطالب، ۱۴۱۸ق، ص۱۳۰.
- ↑ ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ش، ج۷، ص۱۹۱.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۰۸.
- ↑ ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۸۴-۸۵.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، 1387ق، ج۹، ص ۲۲۲-۲۳۰.
- ↑ طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۹۲ش، ص۱۶۹.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۲۵۲-۲۵۳.
- ↑ طبری، تاريخ الطبري، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۲۵۶.
- ↑ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰.
- ↑ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰.
- ↑ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰؛ قرشی، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ۱۳۷۵ش، ص۲۶۱.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۱۲؛ ابنفوطی، مجمع الآداب، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۳۱۸؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۰۸-۳۰۹؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰-۱۴۱.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۰۸-۳۰۹؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰-۱۴۱.
- ↑ طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۴۰۹؛ اربلی، کشفالغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۷۵.
- ↑ قرشی، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ۱۳۷۵ش، ص۲۶۳.
- ↑ رفیعی، زندگی ائمه(ع)، تهران، ص۲۷۸.
- ↑ صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۸۸؛ رفیعی، زندگی ائمه(ع)، تهران، ص۲۷۸.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.
- ↑ تقیزاده داوری، تصویر امامان شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۴۲۷.
- ↑ شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۳۶.
- ↑ جمعی از نویسندگان، موسوعة الإمام الهادی(ع)، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۹۰-۹۱.
- ↑ معروف الحسنی، زندگانی دوازده امام(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۰۷.
- ↑ تقیزاده داوری، تصویر امامان شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۴۴۱.
- ↑ قرشی، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ۱۳۷۵ش، ص۲۶۳.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۲۰۸.
- ↑ قرشی، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ۱۳۷۵ش، ص۲۶۳.
- ↑ قرشی، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ۱۳۷۵ش، ص۲۶۳.
- ↑ ابنشهرآشوب مازندرانی، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۳۱؛ معروف الحسنی، زندگانی دوازده امام(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۰۹.
- ↑ ابنشهرآشوب مازندرانی، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۳۱، ؛ قرشی، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ۱۳۷۵ش، ص۲۶۳-۲۶۴.
- ↑ قرشی، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ۱۳۷۵ش، ص۲۶۳-۲۶۴.
- ↑ ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعه شناسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۶.
- ↑ ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعه شناسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۶.
- ↑ تقیزاده داوری، تصویر امامان شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۴۴۱؛ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)، قم، ص۵۴۳.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)، قم، ص۵۴۳.
- ↑ طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۰.
- ↑ حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، ۱۳۸۵ش، ص۵۴.
- ↑ حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، ۱۳۸۵ش، ص۹۸.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، بیروت، ص۵۲۵.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، بیروت، ص۵۲۵-۵۲۶.
- ↑ کاشفی سبزواری، روضة الشهداء، ۱۳۸۲ش، ص۵۰۳؛ منتظرالقائم، تاریخ امامت، ۱۳۸۶ش، ص۲۴۷.
- ↑ حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، ۱۳۸۵ش، ص۸۶.
- ↑ حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، ۱۳۸۵ش، ص۵۴؛ جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۹۵.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، بیروت، ص۵۲۳-۵۲۵.
- ↑ حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، ۱۳۸۵ش، ص۵۴.
- ↑ ذهبی، الإعلام بوفیات الأعلام، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۱.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۱۰؛ ابنتغری بردی، مورد اللطافة، ۱۹۷۷ش، ج۱، ص۱۶۶.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۲۲.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۲۳.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۲۵؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۲۹۲؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۳، ص۳۱۹.
- ↑ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۲۹۲.
- ↑ حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۵۹۵، ۶۲۳.
- ↑ حموی، أنیس المؤمنین، ۱۳۶۳ش، ص۲۳۳؛ رفیعی، زندگی ائمه(ع)، تهران، ص۲۸۳.
- ↑ ابنشداد، الأعلاق الخطیرة، ۱۹۵۳م، ج۳، ص۷۰۰؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۲۹۲؛ ابنتغری بردی، مورد اللطافة، ۱۹۷۷ش، ج۱، ص۱۶۴.
- ↑ ابنتغری بردی، مورد اللطافة، ۱۹۷۷ش، ج۱، ص۱۶۴؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۲۹۲.
- ↑ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۴۲۵؛ ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۷، ص۱۹۵؛ ابنکثیر دمشقی، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۱۶.
- ↑ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۲۹۳-۲۹۴.
منابع
- ابنفوطی، عبدالرزاق بن احمد، مجمع الآداب فی معجم الألقاب، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۴۱۶ق.
- ابناثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار بیروت، ۱۳۸۵ق.
- ابنتغری بردی، یوسف، مورد اللطافة فی من ولی السلطنة و الخلافة، قاهره، دارالکتب المصریة، ۱۹۷۷م.
- ابنشاکر کتبی، محمد بن شاکر، فوات الوفیات و الذیل علیها، بیروت، دار صادر، بیتا.
- ابنشداد، محمد بن علی، الأعلاق الخطیرة فی ذکر أمراء الشام و الجزیرة، دمشق، المعهد العلمی الفرنسی للدراسات العربیة، ۱۹۵۳م.
- ابنشهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، المناقب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
- ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
- ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق و ذکر فضلها و تسمیة من حلها من الأماثل أو اجتاز بنواحیها من واردیها و أهلها، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
- ابنکثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
- ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الأغانی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
- ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
- ابومخرمه، عبدالله طیب بن عبد الله، قلادة النحر فی وفیات أعیان الدهر، بیروت، دارالمنهاج، ۱۴۲۸ق.
- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی، تبریز، بنیهاشمی، ۱۳۸۱ق.
- اشرف الرسولی، عمر بن یوسف، طرفة الأصحاب فی معرفة الأنساب، قاهره، دارالآفاق العربیة، ۱۴۲۲ق.
- برقعی، علیاکبر، راهنمای دانشوران در ضبط نامها، نسبها و نسبتها، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۴ش.
- ترمانینی، عبدالسلام، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۵ش.
- تقیزاده داوری، محمود، تصویر امامان شیعه در دایرة المعارف اسلام، قم، موسسه شیعه شناسی، ۱۳۸۵ش.
- جباری، محمدرضا، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۲ش.
- جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)، قم، انصاریان، چاپ ششم، بیتا.
- جمعی از نویسندگان، موسوعة الإمام الهادی(ع)، قم، مؤسسه ولیعصر(عج)، ۱۴۲۴ق.
- حسن، حسن ابراهیم، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، تهران، جاویدان، چاپ نهم، ۱۳۷۶ش.
- حسین، جاسم، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، ترجمه سید محمدتقی آیتاللهی، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
- حموی، محمد بن اسحاق، أنیس المؤمنین، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۶۳ش.
- خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، ۱۴۱۷ق.
- خطیب عمری، یاسین، الروضة الفیحاء فی تواریخ النساء، بیروت، مؤسسة الکتب الثقافیة، ۱۴۲۰ق.
- خوانساری، محمد باقر بن زین العابدین، روضات الجنات فی أحوال العلماء و السادات، قم، دهاقانی (اسماعیلیان)، ۱۳۹۰ق.
- ذهبی، محمد بن احمد، الإعلام بوفیات الأعلام، بیروت، مؤسسة الکتب الثقافیة، ۱۴۱۳ق.
- ربانی گلپایگانی، علی، درآمدی به شیعه شناسی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- رفیعی، علی، زندگی ائمه(ع)، تهران، مرکز پژوهشکده تحقیقات سپاه، بیتا.
- سمرقندی، محمد بن حسین، تحفة الطالب بمعرفة من ینتسب إلی عبد الله و أبی طالب، مدینه، دارالمجتبی، ۱۴۱۸ق.
- سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، تاریخ الخلفاء، دمشق، دارالبشائر، ۱۴۱۷ق.
- شیخ طوسی، محمد بن الحسن، کتاب الغیبة، قم، دارالمعارف الإسلامیة، ۱۴۱۱ق.
- شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخب الأثر، قم، دفتر مؤلف، ۱۴۲۲ق.
- صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، بیروت، دارالنشر فرانز شتاینر، چاپ دوم، ۱۴۰۱ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری باعلام الهدی، قم، آلالبیت(ع)، ۱۴۱۷ق.
- طبری، محمد بن جریر بن رستم، دلائلالامامه، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- طبری، محمد بن جریر بن یزید، تاریخ الطبری، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق.
- طقوش، محمد سهیل، دولت عباسیان، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۲ش.
- قرشی، باقر شریف، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ترجمه سید حسن اسلامی، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۷۵ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- کاشفی سبزواری، ملاحسین، روضة الشهداء، قم، نوید اسلام، ۱۳۸۲ش.
- مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، جذوة الإقتباس فی نسب بنی العباس، بیروت، الدار العربیة للموسوعات، ۱۴۲۶ق.
- معروف الحسنی، هاشم، زندگانی دوازده امام(ع)، ترجمه محمد مقدس، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش.
- مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، ۱۴۰۹ق.
- منتظرالقائم، اصغر، تاریخ امامت، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۶ش.
- یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.